نقد و بررسی " همسايه جديد شرقي !" روزنامه ی جمهوری شنبه 12 اردیببهشت ماه سال � 1388
"پس از خوشحالی ناشی از سقوط حکومت طالبان در افغانستان و افزایش نقش دخالت گری در افغانستان و پاکستان ، اکنون ابراز وحشت از قدرت گیری طالبان در پاکستان شده است "
ملای سرمقاله نویس که همیشه در حال گردش و چرخش و دگر دیسی شده می باشد. برای اینکه از یادداشت روز نویس خود در ورق پاره ی کیهان عقب نماند . دست به تحلیل اوضاع پاکستان زده است. البته با نادیده گرفتن این ادعا که پاسدار قلم بر دست یادداشت روز نویس ورق پاره ی کیهان امروز بر خلاف ملای سرمقاله نویس از اقتدار سیاست خارجی دولت نهم گفته و به آن افتخار هم کرده است .
بهر صورت ملای سرمقاله نویس فراموش کرده است آن زمان که ژنرال مشرف به تهران دعوت می شد تا همکاری مشترک باهم داشته باشند . اما اکنون اعتراف کرده است که پرویز مشرف بدستور آمریکا دست به کودتا زد زیرا آمریکا در افغانستان نیاز به حمایت پاکستان داشت و نتیجه گیری کرده است که پس از رفع نیاز در افغانستان ژنرال پرویز مشرف که نوکر آمریکا خوانده شده کنار گذاشته شد. یعنی اینکه سرمقاله نویس وارونه گو و مدعی در حال مبارزه با آمریکا باسانسور کردن همکاری با مهره و نوکر آمریکا ژنرال پرویز مشرف بقول خودش اکنون در سایه ی دولت آمریکا آزادانه زندگی می کند و افزوده حتي به عنوان يك نظريه پرداز سياسي اظهارنظرهايش درباره مسائل منطقه توسط رسانه هاي وابسته به بلوك غرب منتشر نيز مي شود.
بالاخره ملای سر مقاله نویس نتیجه گرفته است حضور پررنگ طالبان همان سیاستی می باشد که آمریکا برای مهار هردو کشور افغانستان و پاکستان نیاز دارد . البته بازهم ملای سرمقاله نویس برای اینکه موضع ضد آمریکائی اش حفظ شود و مو درزش نرود با فاکتور گیری از تقبل کمک مبلغ 330 میلیون دلاری دولت نهم در باز سازی پاکستان به مانور ضد آمریکائی خود ادامه داده است.
بنابراین ملای سرمقاله نویس با الهام و الگو گرفتن از سیاست تجربه شده در عراق که پیوسته تلاش می شود آنگونه تحلیل داده شود که موجب دامن زدن دامنه ی اختلاف میان دولت عراق با آمریکا شود اکنون عین همین سیاست در مورد پاکستان و افغانستان اینگونه دنبال شده است:
" در افغانستان بايد عدم موفقيت ها و شكست هاي اشغالگران به گردن دولت اين كشور بيافتد و شخص حامد كرزي بايد قرباني شود. با اين كار آمريكا مي تواند وضعيت درهم ريخته خود را در افغانستان بازسازي كند و براي تحقق بقيه اهداف خود تلاش نمايد"
البته ملای سرمقاله نویس در دنباله افزوده است که آمریکا تلاش می کند که شکست خود در افغانستان را بر گردن طلبان و دولت افغانستان و کرزای بی اندازد تا که شرایط حضور بیشتر خودش در افغانستان را جا بی اندازد. بهر حال ملای سرمقاله نویس پیرامون موقعیت سوق الجیشی پاکستان توضیح داده است که این کشورمرز با هند اتمی دارد واضافه کرده که برای آمریکا جای نگرانی از سلاح هسته ای در پاکستان نیست . زیرا که قدرت دادن به طالبان را برای اهداف خاص خودش می باشد . سپس به این نتیجه رسیده است که قدرت گیری طالبان خبر مناسب و خوش آیندی برای رژیم تروریستی آخوندی نمی باشد.
در خاتمه اینکه ملای سرمقاله نویس بدون آنکه اعتراف به این واقعیت کند که رژیم تروریستی آخوندی چه نقشی در به وجود آمدن شرایط موجود در افغانستان و پاکستان داشته است ؟ زیرا که سیاست دخالت گری در کشور های همسایه و منطقه برای گسترش هژمونی طلبی درمنطقه و تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای بطور جدی 30 سال است که دنبال شده است . ولی اکنون احساس خطر از سیاستی شده که مولدش خودش بوده است . بنابراین اخطار کرده است که درصورت تحقق هر يك از فرضيه هاي ترسیم شده در مقاله رژیم تروریستی آخوندی بايد اين واقعيت تلخ را از هم اكنون به پذیرد كه با همسايه جديدي در مرزهاي شرقي خود مواجه است كه نام آن طالبان با ترسیم ويژگي هايش تحجر قانون شكني وحشي گري بيگانگي از اسلام واقعي نامیده شده که همچون مهره اي دردست آمريكا عمل می کند . عجیب است که ملای سرمقاله نویس آنگونه با طالبان در افغانستان و پاکستان برخورد کرد است که گویا مدل طا لبان خاکم بر ایران بهتر از طلبان همسايه عملکرد دارد که ابراز نگرانی کرده که هر چند ممكن است طالبان بار ديگر به يك حكومت رسمي در پاكستان و يا افغانستان تبديل نشود. ولي به عنوان يك دولت سايه در همسايگي رژیم تروریستی آخوندی طالبانی عمل خواهد كرد. آنگاه هشدار داده است که که خطر همسايه جديد شرقي هر چند در سايه بماند . بايد جدي گرفته شود . لذا توصیه کرده است که دستگاه ديپلماسي صدور تروریسم و بنیاد گرائی و ارتجاعی رژیم تروریستی آخوندی شايد نتواند از عهده مقابله با اين خطر برآيد. ولی می بایست شديدا به كار گروه توانمندي روی آورد. یعنی نيازمن هست تا با صدور هر چه بیشتر با اقدامات تروریستی بتواند اين خطر را با دقت رصد كند و راهكارهاي مقابله با آن را تشخيص دهد . پس رهنمود داده است که اقدام جدي و بموقع براي این عمل ضرورت دارد که با نسخه كارشناسانه دفع اين شر شود که افزوده آسان است البته بشرط آنكه همه با هم و در همه مراحل جدي باشند .
هوشنگ � بهداد
شنبه 12 اردیببهشت ماه سال � 1388
"پس از خوشحالی ناشی از سقوط حکومت طالبان در افغانستان و افزایش نقش دخالت گری در افغانستان و پاکستان ، اکنون ابراز وحشت از قدرت گیری طالبان در پاکستان شده است "
ملای سرمقاله نویس که همیشه در حال گردش و چرخش و دگر دیسی شده می باشد. برای اینکه از یادداشت روز نویس خود در ورق پاره ی کیهان عقب نماند . دست به تحلیل اوضاع پاکستان زده است. البته با نادیده گرفتن این ادعا که پاسدار قلم بر دست یادداشت روز نویس ورق پاره ی کیهان امروز بر خلاف ملای سرمقاله نویس از اقتدار سیاست خارجی دولت نهم گفته و به آن افتخار هم کرده است .
بهر صورت ملای سرمقاله نویس فراموش کرده است آن زمان که ژنرال مشرف به تهران دعوت می شد تا همکاری مشترک باهم داشته باشند . اما اکنون اعتراف کرده است که پرویز مشرف بدستور آمریکا دست به کودتا زد زیرا آمریکا در افغانستان نیاز به حمایت پاکستان داشت و نتیجه گیری کرده است که پس از رفع نیاز در افغانستان ژنرال پرویز مشرف که نوکر آمریکا خوانده شده کنار گذاشته شد. یعنی اینکه سرمقاله نویس وارونه گو و مدعی در حال مبارزه با آمریکا باسانسور کردن همکاری با مهره و نوکر آمریکا ژنرال پرویز مشرف بقول خودش اکنون در سایه ی دولت آمریکا آزادانه زندگی می کند و افزوده حتي به عنوان يك نظريه پرداز سياسي اظهارنظرهايش درباره مسائل منطقه توسط رسانه هاي وابسته به بلوك غرب منتشر نيز مي شود.
بالاخره ملای سر مقاله نویس نتیجه گرفته است حضور پررنگ طالبان همان سیاستی می باشد که آمریکا برای مهار هردو کشور افغانستان و پاکستان نیاز دارد . البته بازهم ملای سرمقاله نویس برای اینکه موضع ضد آمریکائی اش حفظ شود و مو درزش نرود با فاکتور گیری از تقبل کمک مبلغ 330 میلیون دلاری دولت نهم در باز سازی پاکستان به مانور ضد آمریکائی خود ادامه داده است.
بنابراین ملای سرمقاله نویس با الهام و الگو گرفتن از سیاست تجربه شده در عراق که پیوسته تلاش می شود آنگونه تحلیل داده شود که موجب دامن زدن دامنه ی اختلاف میان دولت عراق با آمریکا شود اکنون عین همین سیاست در مورد پاکستان و افغانستان اینگونه دنبال شده است:
" در افغانستان بايد عدم موفقيت ها و شكست هاي اشغالگران به گردن دولت اين كشور بيافتد و شخص حامد كرزي بايد قرباني شود. با اين كار آمريكا مي تواند وضعيت درهم ريخته خود را در افغانستان بازسازي كند و براي تحقق بقيه اهداف خود تلاش نمايد"
البته ملای سرمقاله نویس در دنباله افزوده است که آمریکا تلاش می کند که شکست خود در افغانستان را بر گردن طلبان و دولت افغانستان و کرزای بی اندازد تا که شرایط حضور بیشتر خودش در افغانستان را جا بی اندازد. بهر حال ملای سرمقاله نویس پیرامون موقعیت سوق الجیشی پاکستان توضیح داده است که این کشورمرز با هند اتمی دارد واضافه کرده که برای آمریکا جای نگرانی از سلاح هسته ای در پاکستان نیست . زیرا که قدرت دادن به طالبان را برای اهداف خاص خودش می باشد . سپس به این نتیجه رسیده است که قدرت گیری طالبان خبر مناسب و خوش آیندی برای رژیم تروریستی آخوندی نمی باشد.
در خاتمه اینکه ملای سرمقاله نویس بدون آنکه اعتراف به این واقعیت کند که رژیم تروریستی آخوندی چه نقشی در به وجود آمدن شرایط موجود در افغانستان و پاکستان داشته است ؟ زیرا که سیاست دخالت گری در کشور های همسایه و منطقه برای گسترش هژمونی طلبی درمنطقه و تلاش برای دسترسی به سلاح هسته ای بطور جدی 30 سال است که دنبال شده است . ولی اکنون احساس خطر از سیاستی شده که مولدش خودش بوده است . بنابراین اخطار کرده است که درصورت تحقق هر يك از فرضيه هاي ترسیم شده در مقاله رژیم تروریستی آخوندی بايد اين واقعيت تلخ را از هم اكنون به پذیرد كه با همسايه جديدي در مرزهاي شرقي خود مواجه است كه نام آن طالبان با ترسیم ويژگي هايش تحجر قانون شكني وحشي گري بيگانگي از اسلام واقعي نامیده شده که همچون مهره اي دردست آمريكا عمل می کند . عجیب است که ملای سرمقاله نویس آنگونه با طالبان در افغانستان و پاکستان برخورد کرد است که گویا مدل طا لبان خاکم بر ایران بهتر از طلبان همسايه عملکرد دارد که ابراز نگرانی کرده که هر چند ممكن است طالبان بار ديگر به يك حكومت رسمي در پاكستان و يا افغانستان تبديل نشود. ولي به عنوان يك دولت سايه در همسايگي رژیم تروریستی آخوندی طالبانی عمل خواهد كرد. آنگاه هشدار داده است که که خطر همسايه جديد شرقي هر چند در سايه بماند . بايد جدي گرفته شود . لذا توصیه کرده است که دستگاه ديپلماسي صدور تروریسم و بنیاد گرائی و ارتجاعی رژیم تروریستی آخوندی شايد نتواند از عهده مقابله با اين خطر برآيد. ولی می بایست شديدا به كار گروه توانمندي روی آورد. یعنی نيازمن هست تا با صدور هر چه بیشتر با اقدامات تروریستی بتواند اين خطر را با دقت رصد كند و راهكارهاي مقابله با آن را تشخيص دهد . پس رهنمود داده است که اقدام جدي و بموقع براي این عمل ضرورت دارد که با نسخه كارشناسانه دفع اين شر شود که افزوده آسان است البته بشرط آنكه همه با هم و در همه مراحل جدي باشند .
هوشنگ � بهداد
شنبه 12 اردیببهشت ماه سال � 1388