نقد و بررسی " جنگ تمام عيار عليه وحدت عملي" روزنامه جمهوری اسلامی 22 اردیبهشت ماه سال 1388
با انکار سیاست صدور ارتجاع و بنیادگرائی و تروریسم به برون مرز، اکنون با فرافکنی ووارونه گوئی دیگران متهم به تلاش اختلاف شیعه و سنی علیه دشمن مشترک شده اند"

این روز ها نمود وبازتاب های اعتراضی و انتقادی زیاد شده و گسترش یافته است که ناشی از دستأورد سیاست صدور انقلاب خمینی شیاد است که مبنی تروریسم وارتجاع و بنیاد گرائی بود که بمرور سیاست دخالت گری آشکار در امور داخلی کشورهای همجوار و منطقه به آن افزوده شد. طوریکه بدون تفکیک پذیری از همدیگر دیپلماسی خارجی رژیم بربر منش و تاریک اندیش و جنگ افروز آخوندی را تشکیل می دهد .

آری اکنون که اثرات مخرب این سیاست خیلی بیش از گذشته نمایان شده است . چونکه از حالت پنهانی و انکار کردن خارج و علنی شده است . پس جای هیچگونه انکار و توجیگری هم باقی نگذاشته است . زیراکه آشکار شدن اهداف نهانی پروژه ی هسته ای و تلاش بی امان برای دسترسی به سلاح هسته ای که منتهی به موج گسترده ی مخالفت روز افزون جهانی شده است بنابراین موجب شده تا که خط بطان بر سیاست همه جانبه ی پنهانکاری پیرامون پیگیری سیاست هسته ای و اهداف نهانی زده شود و مانور دادن تاکتیک تبلیغاتی انحرافی صلح آمیز بودن اهداف پروژه ی هسته ای از سران و مسئولین رژیم تروریستی آخوندی سلب گردد . چون مدت زمانی است که سیاست حاشیه ای ودرسایه حرکت کردن چون فضای استاتری سایه روشن ها محو شده و آفتابی گشته است .لذا شتر سواری دو لا دولا دیگر جواب ندارد .

برای اینکه در این شرایط دیگر نمی توان ادعای مضحک کرد که ما در عراق فقط حضور خدماتی داریم و داریم برای امنیت این کشور تلاش می کنیم. یا رابطه مان با حزب الله لبنان و حماس صرفاً معنوی وانسان دوستانه می باشد. چونکه ناشی از فلسفه ی وجودی مکتب رژیم آخوندی است که مبتنی بر دفاع و حمایت از مظلومان و مبارزه و مقاومت در برابر مستکبران است و از این قبیل این شعار های انحرافی و پوششی که لورفته ونخ نما شده است . زیرا که دیگر جای شک و ابهامی باقی نگذاشته است که چگونه پس از اشغال نظامی عراق سیاست حضور مخرب وناامن و باتلاق سازی در عراق ا ز سوی رژیم تروریستی آخوندی چگونه دقیق و برنامه ریزی شده پیش رفته است و چطوری عراق تبدیل به کانون ومرکز اصلی صدور تروریسم و بنیاد گرائی و ارتجاع به منطقه ی خاور میانه شده است؟

یا اینکه هنوز ابهامی وجودداشته باشد که چگونه سپاه پاسداران طراح اصلی جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان با اسرائیل بود که به بهای عبور از بحران هسته ای بود که بقول ولید جنبلاط لبنان تبدیل به سرزمین سوخته شد؟

یا اینکه هنوز شکی وجود داشته باشد که مشخص نشده باشد چگونه مقدمه ی جنگ 22 روزه ی نوار غزه کلید خورد؟ زیرا که شکی در معرفی و شناخت دشمن آشکار مذاکرات صلح خاومیانه وجود ندارد. چونکه لوطی جماران در خطبه عید فطر سل گذشته ی خود در تهران بلند این دشنی را فریاد زد. تازه شاهد بودیم که چگونه در روند جنگ 22 روزه نوار غزه به دفتر هواپیمائی عربستان در تهران مورد تهاجم مواد آتشزا واقع شد ؟ سپس چگونه هرروز در آکسیون ها تظاهرات نمایشی و فرمایشی که در تهران و فرود گاه های چندین شهر بر گزار می شد؛ فریاد مرگ بر عربستان و مصر و اردن و انگلیس و اسرائیل و آمریکا سر داده می شد و یا چگونه بسیجیان کفن پوش شده از دیوار سفارت یا حفظ دفاترشان بالا می رفتند و پرچم این کشور ها را به آتش می کشانیدند . یا نارنجک دستی به درونش پرتاب می کردند که چرا مصر و عربستان و اردن مخالفت با گسترش و بسط جنگ نوار غزه به خاورمیانه می کنند؟ به خصوص کشور مصر که چرا مرز خود با نوار غزه را مسدود کرد؟ بنابراین حسنی مبارک رئیس جمهور مصر با تعیین جایزه ی میلیون دلاری و بیشتر از سوی بسیجیان کفن پوش شده تهدید به ترور و کشتن شد ه است. در ادامه تروریست با حمل سلاح از طریق حزب الله لبنان به خاک مصر اعزام شد که قبل از اقدام بازداشت و اعتراف کردند.

بنابراین ملای سرمقاله نویس بدون پرداختن به و اقعیت ها ویا بی توجه اشاره به سیاست مخرب تهدید به ترور و دخالت گری کردن ها آشکار در امور داخلی کشور های همسایه و منطقه خاورمیانه که بطور جدی و سیستماتیک تعقیب شده است. اما با جیغ و فغان راه انداختن که عربستان مانع از وحدت و شیعه برای مبارزه با دشمنان مشترک شان می باشد. رهنمود راه علاج جمعی جهان اسلام برای مفتی عربستانی این چنین صادر کرده است"

"هر چند در برابر اظهارات سخيف شيخ كلباني بسياري از علماي شيعه و سني عربستان سوريه و ايران موضعگيري كرده اند و با محكوم كردن اين اقدام خواستار عذرخواهي وي از شيعيان و حتي بركناري اين فرد بي مبالات از امامت مسجدالحرام شدند لكن مساله را بايد قدري فراتر از اين سطح ديد و به معالجه آن پرداخت"

در خاتمه اینکه همین که ملای سرمقاله نویس در همه مقالات خود بی وقفه یادی از جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان و جنگ 22 روزه ی نوار غزه ی حماس با اسرائیل می کند و به عنوان برگ برنده و حربه ی تهاجمی و سپر تدافعی علیه ی کشور های عربی در مقالاتش بکار برده می شود. همین اعتراف خود ش یک سند انکار ناپذیر دخالت گری و جنگ افروزی و نفاق افکنی میان کشور های عربی منطقه است که موازی سیاست دشمنی آشکار با پیشنهاات صلح مصر و عربستان در خاور میانه می باشد. به خصوص اکنون که ملای سرمقاله نو یس نسخه درمان و معالجه ای برای مفتی عربستان تجویز کرده است که مفهومی جز حذف فیزیکی ندارد . زیرا که بنابر تجربه و عملکرد 30 سال گذشته ی رژیم تروریستی آخوندی که موجود می باشد مشخص است که این نسخه ی تجویز شده علاج چگونه می تواند باشد ؟ برای اینکه کار نامه ی ننگین و سیاهی که سران رژیم تروریستی آخوندی با وزارت بد نام اطلاعات و آدمکشان حرفه ای سربازان بد نام و گمنام امام زمانی دارد که شامل ربودن ومثله و ترور و شکنجه کردن و تیرباران نمودن و دار زدن هائی که با مخالفان و دگر اندیشان در داخل کشور و برون مرز می شود که مرتکب شده و انجام داده اند. لذا جای هیچگونه ابهامی باقی نمی گذارد تاکه دانسته نشود شیوه ی درمان برای معالجه کردن مفتی عربستان می خواهد چگونه باشد؟ ضمن اینکه جیغ بنفش کشیدن ملای سرمقاله نویس به خاطر لو رفن نقش سیاست پلید و کثیف تهدید آمیز و دخالت گرایانه رژیم تروریستی آخوندی در کشور همسایه و منطقه می باشد که اکنون نه با سکوت و اغماض که با واکنش تند انتقادی سایر کشورهای منتقد منطقه مواجه شده است که همین امر واکنشی موجب عنان از کف دادن و وارونه و هذیان گوئی از موضع فرار به جلوی مدعی مقاله نویس شده است که بلند گوی بازتاب دهنده ی نکته نظرات لوطی جماران و مشاور رفسنجانی غارتگر بساز و بفروش می باشد.
هوشنگ - بهداد
اردیبهشت22 ماه سال 1388