نقد و بررسی " شب انتخابات (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان پنجشنبه 10 اردیبهشت ماه سال 1388
"ترسیم چگونگی شب نمایش خیمه شب بازی انتخابت انتصابات ریاست جمهوری که عجیب بطور کمدی و وارونه تحلیل داده شده است "

آنگونه پاسدار سر بازجوی قلم بر دست پیرامون شب انتخاب وراجی کرده و گرده بر زمین سائیده و خر غلت زده وگرد وخاک بر پا کرده است که از توفان خاک بر پا شده خودش نیز در این توفان خاک محو وگم شده است . از سوی دیگر آنقدر بند بازی کرده و مانور تبلیغاتی محورشب انتخاب و تحلیل و نظر داده است که گویا اصلاً این اصطلاح در رژیم تروریستی آخوندی خیلی مهم است و ارزش دارد و با بودن جایگاه وراثتی و همکاره ی لوطی جماران که مسئولیت انتصاباتی رؤسای زیر مجموعه نهادهای مهمی را بر عهده دارد . بد تر اینکه می تواند نامه های حکومتی ما ورای قانون اساسی رژیم تروریستی آخوندی صادر کند و به احدی هم پاسخگو نباشد . بنابراین انتخاب یا بر گزاری آن دارای ارزش و اعتبار و معنی و مفهومی می باشد. در صورتیکه نمایش انتخاب جز یک نمایش خیمه شب بازی بسمه ی سیاه کردن مردم و مشروعیت تراشی برای رژیم نامشروع و ضد مردمی آخوندی نمی باشد که در چنین روز نمایشی فقط نیاز به سیاهی لشکر می باشد و دیگر نه مردم ونه مطالبات و نیاز شان محلی از اعراب ندارد .

برای اینکه 30 سال است که فقط مشتی دروغ با چاشنی عوامفریبی و تحلیل دین فروشانه و جنگ افروزی و بحران آفرینی مشتی غارتگر حاکم شیره بر سر محروامن ما لیده شده است و دروغ ر با دروغ بزرگتر به جای برآوردن نیاز تحویل مردم ایران داده شده است که حاصل آن گذشته از شرایط کنونی که فقر و بیکاری و تورم و گرانی بیداد می کند. شکاف عمیق طبقاتی آنگونه شده است که 80% جمعیت کشور در زیر خط فقر اقتصادی زند گی می کنند و 20% اقلیت حاکم دارای 80% در آمد ناخالص سالیانه سرانه ی ملی می باشند. یعنی آنگونه که عباس پالیز دار در اردیبهشت ماه سال گذشته در دانشگاه همدان افشا و اعلام کرد. یک قلم اسامی 44 دانه درشت که مهره های وصل به لوطی ماران می باشند جزو مفسدان اقتصادی و کلان دزدان و چوب تارا ج کنندگان بر منابغ و ذخایر کشور می باشند که همگی شان جزو دزدان بیت المال هستند.

بلی اکنون صحبت از انتخاب کردن جائی که سیب زمینی گندیده و فاسد را دولت بطور مجانی میان محرومان توزیع می کند و میان کارمندان دولتی اسکناس چاپ شده بدون پشتوانه تقسیم می شود و یا سکه به عنوان اهدای تولد به کارمندان دولت داده می شود تا که پیشاپیش رأی خریده شود . همچنین با وزیر کشور کردن یک پاسدار میلیاردی برای تدارک آرای تقلب سازی به ویژه اینکه لوطی جماران قبل از نمایش با آرزو کردن میزان ضریب آرای مورد نظر و نیاز را تعیین و مشخص و بیان می کند .همینطور آخوند رفسنجانی بساز و بفروش در خطبه ی نماز جمعه ی تهران اعتراف می کند که کمتر از 40 میلیون رأی در نمایش خیمه شب بازی موجب زیان برای رژیم تروریستی آخوندی خواهد شد . اکنون دیگر صحبت از انتخاب کردن و مانور و تهدید تبلیغاتی پیرامونش دادن توهین به فهم و شعور مردم ایران است که 30 سال است تجربه ی چنین آزمون ها و ادعاهای کمدی و مسخره را دارند که تکرار و تکرار شده و وضعیت معیشتی اقتصادی و معضلات مردم به جای اینکه کاهش یابد فزونی گرفته است. بطور مثال 4 سال پیش پاسدار گماشته احمدی نژاد با عوامفریبی و حقه بازی و شیادی عاشق خدمتگزاری به مردم ایران و نه همچون اسلاف گذشته شیفتگان قدرت وارد صحنه ی رقابت تبلیغات ریاست جمهوری نهم شد و بس وعده های پوشالی و تو خالی داد . هچمون ادعای مبارزه با مفسدان نفتی و اقتصادی کرد و از تبدیل کردن پول نفت به نان و بردن بر توی سفره های خالی محرومان گفت و داد سخن راند . ولی نتیجه ی عملی به جز دفاع از پروژه ی هسته ای کردن نبود . زیرا که بهمین خاطر از سوی برنامه برنامه ریزان ستاد کود تاگران خاموش و خزنده رئیس جمهور شد ،و این پاسدار ضد آن قول ها ی داده شده عمل کرد.

بهر حال سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس بدون توجه به اینکه در شب برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات تقلبات طبق قانون انتخابات رژیم ترویستی آخوندی هیچ نامزدی حق تبلیغ کردن ندارد . مع الوصف پاسدار قلم بر دست یاددشت روز نویس وضعیت نمایش خیمه شب بازی و اهداف و چگونگی بر پائی اش در شب انتخاب را آنگونه ترسیم کرده است که دیگر جای هیچگونه شک و ابهام بر جای نمی گذارد که هرگز نه مردم و نه بررسی و پیگیری مطالبات شان مهم یست و مطرح نمی شود ، بلکه این چنین هدف نهائی فقط حذف رقیب از صحنه و انحصاری کردن قدرت بهر وسیله و شیوه ای می باشد:

"بی احتیاطی� البته جزو بارزترین مشخصه های آن دورانی است که ما آن را شب انتخابات نامیدیم. برخی کاندیداها در شب انتخابات گاه چنان رفتار می کنند که گویی این شب فردایی ندارد و آفتاب دیگر هرگز طلوع نخواهد کرد. وعده های رنگ رنگ می دهند از آن نوع که اگر در شرایط عادی کسی آن حرف ها را به خودشان می زد، چون سفیهان نگاهش می کردند و به خلوتی حواله اش می دادند تا �کله اش اندکی باد بخورد�. تحلیل های عجیب و غریب از پدیده هایی کاملا آشنا عرضه می کنند تا فقط به مردم نشان داده باشند که با آن آقای دیگر �فرق� می کنند، با این تصور که تفاوت، رای ایجاد می کند و غافل از اینکه تفاوت بیش از حد ممکن است آدمی را به جرگه �شذوذات� منتقل کند. با هدف جلب حتی یک رای بیشتر، با کسانی همنشین می شوند که تا دیروز هویت خود را از طریق مرزبندی با آنها تعریف می کردند وبه همین دلیل تبدیل به موجودی متناقض می شوند که هر روز بر تناقضات شخصیتی خود می افزاید به این امید که در حال جذب همگان است، غافل از آنکه در واقع در حال از دست دادن همه است. در جهان واقعی لازم نیست تناقضات حتما حل شوند و اغلب هم نمی شوند، آنچه بیش از هر چیز اتفاق می افتد این است که تناقض را پنهان و به زندگی با آن عادت کنند. شب انتخابات زمانه تناقض هاست. هر کسی مراجعه کرد او را رد نکنید چون �یک رای هم یک رای است�، طرف آدم نچسب و مسئله داری است، اشکالی ندارد، بگذارید باشد فقط بگویید �آفتابی نشود�. نمی دانم این جملات برای کسانی از فعالان انتخاباتی آشناست یا نه، ولی هر روز در اردوگاه مدعیان صداقت لااقل چند نوبت تکرار می شود و نشنیده ایم که در جمع مدعیان کسی این روحیه و رویه را مذمت کرده باشد. "

در خاتمه اینکه سر باز جو پاسدار یادداشت روزنویس 3 خصلت برای رئیس جمهور مورد نظر خود ترسیم کرده است که مدعی شده یکم باید مردمی باشد . یعنی اینکه با کش رفتن بودجه ی خزانه ی دولت بدون مجوز قانونی و دست زدن به سفر با وزرای ترکش خورده ی دولت جراحی و خراطی شده همچون پرده داران و معرکه گیران از این شهر به آن شهر کوچ کند وبا گرد آوری پاسداران و بسیجیان ونان وجیره خوران دولتی آنان را ملت جا انداختن است . تا که اینگونه پاسدار رئیس جمهور نیز از جنس خودشان شود. دوم اینکه می بایست رئیس جمهور کاری باشد . یعنی اینکه تسلط کامل بر دروغ گفتن و سیاه بازی داشته باشد و شیادانه به نام ملت فرصت طلبی ابزاری کند و اهداف ترسیم شده ی پشت پرده همچون دفاع از پروژه ی هسته ای به جای پاسخگوئی به مطالبات مردم به نام ملت را جا بزند . البته برای اینکه سیاست حقه بازی و شیادی گری را کامل اجرا کرده باشد. می بایست فرهنگ گفتمان لمپنی دهان پرکن و خررنگ کن چاکر و نوکر بازی را ضمیمه شگرد تبلیغاتی خودش کند. سوم و بالاخره اینکه انقلابی مدل تهدید به شکم پاره کردن با چاقو ضامن دار رقبای داخلی باشد و در مورد دفاع کردن از پروژه ی هسته ای خودش را جر بزند و انگشتش را بلند کند و به نام ملت ایران حواله دهد که قطعنامه های مصوبه شورای امنیت ملی سازمان ملل مشتی ورق پاره بیش نیست و بدون توجه که مردم در چه وضعیتی زندگی می کنند و تحریم ها چه بازتاب تخربی در جامعه در بر داشته است. اعلام کند که آنقدر قطعنامه صادر کنید تا قطعنامه دانه تان پاره شود ودرد بگیرد . البته نامش مبارزه با ظلم و ستم و دفاع از رزش های انقلاب گذاشته شود. داشته باشید که در آستانه ی فرار رسیدن روز جهانی کار گر چون ائی در این رژیم تروریستی غارتگر دارند پس نامی از کارگران وچنین روزی برده نشده است.
هوشنگ � بهداد
پنجشنبه 10 اردیبهشت ماه سال 1388