نقد وبررسی " دشمن و ايران هسته اي" (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان شنبه اول اردیبهشت ماه سال 1386
"غرب چه موقع قراراست از خواب سنگین وعمیق خرگوشی خود بر خیزد؟"
معنی ومفهوم سیاست توبره و آخور خوری کردن ونعله وارونه زدن همین است که پاسدار یادداشت روز نویس آن را به معرض نمایش گذاشته است . زیرا که جست وخیزها و پشتک ووارو زدن های پاسدار غلامک وگماشته احمدی نژاد در داخل کشور که هرروز به یک شکل وشمایلی اجرا می شود تا فعالیت های موش وگربه بازی های متناقض ودور گردی ها ومعرکه چرخانی های دو عنصر دوقلوی بهم چسبیده ی پاسدار علی لاریجانی و منوچهر متکی وزیرآم ربای امورجه خارجه ی رژیم تروریستی آخوندی که در خارج ادامه داشته ودارد، همه را یادداشت روز نویس ندیده گرفته است وبه روی خود نیاورده است که چگونه اینان پس از تصویب قطعنامه ی 1747 شورای امنیت سازمان ملل دستپاچه وحشتزده شده اند و روزانه از این شهر به آن شهر و از این کشور به آن کشور می روند واز این مقام به آن مقام فلان کشور دیدار می کنند و عاجزانه درخواست واسطه گری برای از سر گیری ادامه ی سیاست کثیف خائنانه ی مذاکره ومماشات گری پیرامون پروژه ی هسته ای می کنند. حتی پس از سفر پاسدار علی لاریجانی به مسکو وبازگشت آن که بطور قاچاقی پاسدار محمد باقر ذوالقدر معاون امنیتی وزیر کشور به مسکو اعزام شد تااینکه هیئت روسی به تهران دعوت شود تاشاید با دادن باج های کلان بیشتر روس ها مجبور شوند کارکنان فراخوانده ی خود به نیروگاه اتمی بوشهر را باز گردانند تا از این طریق شاید کمی فشار برروی پروژه وپرونده ی هسته ای کاسته شود ودریچه ای بر روی ادامه ی سیاست پلید مذاکره با اروپا گشوده شود . البته که تلاش های مذبوحانه هر دو پاسدار مأمور اعزام شده به مسکو به شکست منتهی شد . حتی فراموش نشده است که چگونه سپاه پاسداران به خاطر فعال کردن دولت فخیمه ی محور همین قضیه برای فعال کردن مذاکره با اروپا دست به گروگان گیری وراهزنی دریائی در اروند رود زد. ولی چون این ارگان فاشیستی زیادی ناشی گیری کرد وبیش از حد ابتدا شکر سرخ خوری نمود آنگونه که مجبور به استفراغ کردن زیاد روی در خوردن شد و بالاخره ناچاراً پاسدار غلامک وگماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد را وارد بازار مکاره ی کنفرانس مطبوعاتی خارجی وداخلی کرد تا که دست به اجرای نمایش شوی تئاتر سیاسی بزند وبا موم خوری های فراوانی که کرد اعام نمود در رأفت اسلامی گروگان ها را با هزاران سلام وصلوات و تقدیم هدایا ها با بدرقه کردن شان بدون هیچگونه چشمداشتی آزاد می نماید. ولی باز معلوم نیست که چگونه شد که دوباره معجزه رخ داده شده است که اکنون پاسدار یادداشت روز نویس حسین شریعتمداری بطور وارونه گوئی و کتمان وتحریف کردن حقایق شیپور را از در گشادش نواخته ودر آستانه ی برگزاری نشست شرم الشیخ در مصراینگونه ادعای مضحک پیشرفت صنعت هسته ای را موجب پیشنهاد مذاکره از سوی سولانا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا کرده و در خواست تلفنی وی برای مذاکره بدون قید وشرط را با مقایسه ی موضع گذشته ی ایشان نموده و آن را چنین بمنزله ی صعف تشبیه کرده است:
"پنجشنبه هفته گذشته خاويرسولانا مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا براي چندمين بار طي ده روز قبل با علي لاريجاني دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران گفت وگوي تلفني داشت تا بلكه بتواند مقدمات از سرگيري مذاكرات مربوط به پرونده هسته اي ايران را - آن هم بدون وجود هرگونه پيش شرط از جمله تعليق- فراهم سازد. اگرچه به دليل تجربيات انباشته تاريخي و نيز وجود برخي تحليل ها از اهداف طراحي شده براي اين سري از مذاكرات، نمي توان با خوش بيني به اين تماس هاي سولانا نگريست و بايد احتمالات ديگري را نيز پيش از پاسخ مثبت مد نظر قرارداد، ولي فارغ از ديدگاه دورانديشانه، بايستي نيم نگاهي هم به تفاوت ميان اين برخورد خاضعانه جناب سولانا با لحن و ادبيات وي در شهريور ماه 82 درتهران (30 اوت 2003) داشت كه پس از ملاقات با كمال خرازي وزير خارجه وقت ايران، به خبرنگاران گفته بود: ايران بايد بدون هيچ توقعي پروتكل الحاقي (2+93) را امضا كند و اگر اين كار را نكند، آن وقت ما خبرهاي بدي براي ايران داريم."
پاسدار حسین شریعتمداری در دنباله ی ادعای خود چنین بر صحت پیگیری غنی سازی اورانیوم که صنعتی شدن سوخت هسته ای بر آن نام نهاده شده افزوده است::در خصوص شروع موفقيت آميز توليد صنعتي سوخت هسته اي صحيح بوده و ايران توانسته است در مجموعه نطنز به غني سازي اورانيوم در مقياس صنعتي دست يابد. معناي اين اقدام، پذيرش رسمي ورود ايران به گروه كشورهاي معدود داراي چرخه كامل سوخت هسته اي و عبور از نقطه بي بازگشت، از سوي نهاد بين المللي مربوط و كسب جايگاهي است كه حتي در صورت تغيير يافتن مقررات ان پي تي و اساسنامه آژانس، امكان از دست رفتن آن وجود ندارد."
در ادامه پاسدار حسین شریعتمداری به تکرار بیش از حد بازگوئی تکراری تاریخچه ی 4 سال گذشته ی روند پروژه ی هسته ای پرداخته است که البته با سیاست تناقض آمیز اعتماد سازی وبی اعتمادی وتهدید کردن همراه است یا اینکه با روش دست پس کنی و با پا پیش کشی می باشد وخلاصه به این نتیجه رسیده است که دشمني هاي كور و بي منطق غرب در پرونده هسته اي، تنها چند نتيجه در بر داشته است که اینگونه فرمول بندی کرده است
1"- كسب فناوري هسته اي در داخل ايران به مسئله اول مردم، حاكميت و نخبگان تبديل شد، در حالي كه مسئله ايران هسته اي يكي از دهها مسئله بين المللي و منطقه اي است كه غرب و آمريكا بايد براي حل و فصل آن مطابق اهداف خودشان تدبير كنند. 2- طي مراحل مختلف دستيابي به چرخه سوخت از زيرساخت ها تا دستيابي به توليد صنعتي شتابي غيرقابل بازگشت گرفت و به انجام رسيد. 3- در عرصه بين المللي ايران به عنوان كشوري مورد اعتماد و نيز نماد ايستادگي در برابر جريان زياده طلب شناخته و معرفي شد. 4- در حالي كه دهها كشور بي اعتنا به مقررات بين المللي دست اندركار ساخت و انباشت سلاح هسته اي هستند، و پرونده 45 كشور ديگر در آژانس انرژي اتمي داراي وضعيت كاملاً مشابه ايران است، كمتر نامي از آنها برده مي شود اما در هر گوشه جهان از ايران كه بارها سلاح اتمي را خلاف آرمان هايش اعلام كرده به عنوان كشوري كه اينك هسته اي شده و بايد از آن ترسيد و آن را در تمامي مناسبات بين المللي به حساب آورد، ياد مي شود، و...مجهز بودن به فناوري هسته اي يكي از بارزترين جلوه هاي اقتدار در جهان امروز بشمار مي رود. اقتدار، پديده اي داراي دو وجه مادي و رواني است، يعني اين كه هم بايستي دانش، امكانات و فناوري هسته اي را واقعاً در اختيار داشت و هم آن كه ديگران بايستي بدانند كه چنين امكاناتي موجود و در اختيار است. درست است كه در ايران اسلامي همه جنبه هاي اقتدار- بويژه فناوري صلح آميز هسته اي- ويژگي درون زا، بومي و ملي دارد، اما در پرونده پرماجراي فعاليت هاي هسته اي ايران صف آرايي غيرقانوني و باج خواهانه دشمن، تاثيري جدي در نمايش اقتدار ايران هسته اي داشت؛ از دشمن نادان آيا انتظاري جز اين مي رود؟!"
درخاتمه اینکه بازهم بار دیگر پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری بطور شفاف اعتراف واذعان کرده است که اقتدار وپیشرفت وصنعتی شدن وقدرت ورفاه و.... حکومت مردمی بودن یعنی دسترسی به سلاح هسته ای داشتن می باشد که مدعیست رژیم تروریستی آخوندی به این صنعت دست یافته یا اینکه در شرف دسترسی کامل به آنست و به جرگه ی کشرهای دارای صنعت هسته ای پیوسته وتأکید نموده هرگز چشم پوشی از این صنعت نخواهد شد چون باور دارد پیشرفت این صنعت فنآوری هسته ای بمرحله ی از رشده وپیشرفت رسیده است که راه عقب نشینی و یا بازگشت در آن وجود ندارد . اکنون مثل همیشه از مخاطبان اروپائی این رژیم بربرمنش و تاریک اندیش وجنگ افروز قرون وسطائی پرسش است که باید به چه زبانی نماینده ی ویژه ی ولی فقیه در مؤسسه ی فرهنگی کیهان به شما پیام بدهد که برایتان قابل فهم باشد که خواست وهدف نهائی پروژه ی هسته ای این رژیم جنایتکار وضد بشری چیست وچه آرزو وآرمانی را در سر می پروراند و دنبال می کند تا شمای دشمن خوانده شده و خود به خواب عمیق خرگوشی زده، از این خواب سنگین بیدار وآگاه شوید ودست از سیاست کثیف خائنانه ی مذاکره ومماشات گری واستمالت جوئی تان با این رژیم متحجر وخرافه پرست جنگ وقدرت طلب بردارید وبه خاطر منافع حقیر اقتصادی وبازرگانی ونفتی و گازی وتسلیحات نظامی خود با خون سایر انسان های شریف وگرفتار ایرانی وعراقی و افغانی ولبنانی و فلسطینی و.... در خاورمیانه معامله نکنید.؟
هوشنگ – بهداد
"غرب چه موقع قراراست از خواب سنگین وعمیق خرگوشی خود بر خیزد؟"
معنی ومفهوم سیاست توبره و آخور خوری کردن ونعله وارونه زدن همین است که پاسدار یادداشت روز نویس آن را به معرض نمایش گذاشته است . زیرا که جست وخیزها و پشتک ووارو زدن های پاسدار غلامک وگماشته احمدی نژاد در داخل کشور که هرروز به یک شکل وشمایلی اجرا می شود تا فعالیت های موش وگربه بازی های متناقض ودور گردی ها ومعرکه چرخانی های دو عنصر دوقلوی بهم چسبیده ی پاسدار علی لاریجانی و منوچهر متکی وزیرآم ربای امورجه خارجه ی رژیم تروریستی آخوندی که در خارج ادامه داشته ودارد، همه را یادداشت روز نویس ندیده گرفته است وبه روی خود نیاورده است که چگونه اینان پس از تصویب قطعنامه ی 1747 شورای امنیت سازمان ملل دستپاچه وحشتزده شده اند و روزانه از این شهر به آن شهر و از این کشور به آن کشور می روند واز این مقام به آن مقام فلان کشور دیدار می کنند و عاجزانه درخواست واسطه گری برای از سر گیری ادامه ی سیاست کثیف خائنانه ی مذاکره ومماشات گری پیرامون پروژه ی هسته ای می کنند. حتی پس از سفر پاسدار علی لاریجانی به مسکو وبازگشت آن که بطور قاچاقی پاسدار محمد باقر ذوالقدر معاون امنیتی وزیر کشور به مسکو اعزام شد تااینکه هیئت روسی به تهران دعوت شود تاشاید با دادن باج های کلان بیشتر روس ها مجبور شوند کارکنان فراخوانده ی خود به نیروگاه اتمی بوشهر را باز گردانند تا از این طریق شاید کمی فشار برروی پروژه وپرونده ی هسته ای کاسته شود ودریچه ای بر روی ادامه ی سیاست پلید مذاکره با اروپا گشوده شود . البته که تلاش های مذبوحانه هر دو پاسدار مأمور اعزام شده به مسکو به شکست منتهی شد . حتی فراموش نشده است که چگونه سپاه پاسداران به خاطر فعال کردن دولت فخیمه ی محور همین قضیه برای فعال کردن مذاکره با اروپا دست به گروگان گیری وراهزنی دریائی در اروند رود زد. ولی چون این ارگان فاشیستی زیادی ناشی گیری کرد وبیش از حد ابتدا شکر سرخ خوری نمود آنگونه که مجبور به استفراغ کردن زیاد روی در خوردن شد و بالاخره ناچاراً پاسدار غلامک وگماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد را وارد بازار مکاره ی کنفرانس مطبوعاتی خارجی وداخلی کرد تا که دست به اجرای نمایش شوی تئاتر سیاسی بزند وبا موم خوری های فراوانی که کرد اعام نمود در رأفت اسلامی گروگان ها را با هزاران سلام وصلوات و تقدیم هدایا ها با بدرقه کردن شان بدون هیچگونه چشمداشتی آزاد می نماید. ولی باز معلوم نیست که چگونه شد که دوباره معجزه رخ داده شده است که اکنون پاسدار یادداشت روز نویس حسین شریعتمداری بطور وارونه گوئی و کتمان وتحریف کردن حقایق شیپور را از در گشادش نواخته ودر آستانه ی برگزاری نشست شرم الشیخ در مصراینگونه ادعای مضحک پیشرفت صنعت هسته ای را موجب پیشنهاد مذاکره از سوی سولانا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا کرده و در خواست تلفنی وی برای مذاکره بدون قید وشرط را با مقایسه ی موضع گذشته ی ایشان نموده و آن را چنین بمنزله ی صعف تشبیه کرده است:
"پنجشنبه هفته گذشته خاويرسولانا مسئول سياست خارجي اتحاديه اروپا براي چندمين بار طي ده روز قبل با علي لاريجاني دبير شوراي عالي امنيت ملي ايران گفت وگوي تلفني داشت تا بلكه بتواند مقدمات از سرگيري مذاكرات مربوط به پرونده هسته اي ايران را - آن هم بدون وجود هرگونه پيش شرط از جمله تعليق- فراهم سازد. اگرچه به دليل تجربيات انباشته تاريخي و نيز وجود برخي تحليل ها از اهداف طراحي شده براي اين سري از مذاكرات، نمي توان با خوش بيني به اين تماس هاي سولانا نگريست و بايد احتمالات ديگري را نيز پيش از پاسخ مثبت مد نظر قرارداد، ولي فارغ از ديدگاه دورانديشانه، بايستي نيم نگاهي هم به تفاوت ميان اين برخورد خاضعانه جناب سولانا با لحن و ادبيات وي در شهريور ماه 82 درتهران (30 اوت 2003) داشت كه پس از ملاقات با كمال خرازي وزير خارجه وقت ايران، به خبرنگاران گفته بود: ايران بايد بدون هيچ توقعي پروتكل الحاقي (2+93) را امضا كند و اگر اين كار را نكند، آن وقت ما خبرهاي بدي براي ايران داريم."
پاسدار حسین شریعتمداری در دنباله ی ادعای خود چنین بر صحت پیگیری غنی سازی اورانیوم که صنعتی شدن سوخت هسته ای بر آن نام نهاده شده افزوده است::در خصوص شروع موفقيت آميز توليد صنعتي سوخت هسته اي صحيح بوده و ايران توانسته است در مجموعه نطنز به غني سازي اورانيوم در مقياس صنعتي دست يابد. معناي اين اقدام، پذيرش رسمي ورود ايران به گروه كشورهاي معدود داراي چرخه كامل سوخت هسته اي و عبور از نقطه بي بازگشت، از سوي نهاد بين المللي مربوط و كسب جايگاهي است كه حتي در صورت تغيير يافتن مقررات ان پي تي و اساسنامه آژانس، امكان از دست رفتن آن وجود ندارد."
در ادامه پاسدار حسین شریعتمداری به تکرار بیش از حد بازگوئی تکراری تاریخچه ی 4 سال گذشته ی روند پروژه ی هسته ای پرداخته است که البته با سیاست تناقض آمیز اعتماد سازی وبی اعتمادی وتهدید کردن همراه است یا اینکه با روش دست پس کنی و با پا پیش کشی می باشد وخلاصه به این نتیجه رسیده است که دشمني هاي كور و بي منطق غرب در پرونده هسته اي، تنها چند نتيجه در بر داشته است که اینگونه فرمول بندی کرده است
1"- كسب فناوري هسته اي در داخل ايران به مسئله اول مردم، حاكميت و نخبگان تبديل شد، در حالي كه مسئله ايران هسته اي يكي از دهها مسئله بين المللي و منطقه اي است كه غرب و آمريكا بايد براي حل و فصل آن مطابق اهداف خودشان تدبير كنند. 2- طي مراحل مختلف دستيابي به چرخه سوخت از زيرساخت ها تا دستيابي به توليد صنعتي شتابي غيرقابل بازگشت گرفت و به انجام رسيد. 3- در عرصه بين المللي ايران به عنوان كشوري مورد اعتماد و نيز نماد ايستادگي در برابر جريان زياده طلب شناخته و معرفي شد. 4- در حالي كه دهها كشور بي اعتنا به مقررات بين المللي دست اندركار ساخت و انباشت سلاح هسته اي هستند، و پرونده 45 كشور ديگر در آژانس انرژي اتمي داراي وضعيت كاملاً مشابه ايران است، كمتر نامي از آنها برده مي شود اما در هر گوشه جهان از ايران كه بارها سلاح اتمي را خلاف آرمان هايش اعلام كرده به عنوان كشوري كه اينك هسته اي شده و بايد از آن ترسيد و آن را در تمامي مناسبات بين المللي به حساب آورد، ياد مي شود، و...مجهز بودن به فناوري هسته اي يكي از بارزترين جلوه هاي اقتدار در جهان امروز بشمار مي رود. اقتدار، پديده اي داراي دو وجه مادي و رواني است، يعني اين كه هم بايستي دانش، امكانات و فناوري هسته اي را واقعاً در اختيار داشت و هم آن كه ديگران بايستي بدانند كه چنين امكاناتي موجود و در اختيار است. درست است كه در ايران اسلامي همه جنبه هاي اقتدار- بويژه فناوري صلح آميز هسته اي- ويژگي درون زا، بومي و ملي دارد، اما در پرونده پرماجراي فعاليت هاي هسته اي ايران صف آرايي غيرقانوني و باج خواهانه دشمن، تاثيري جدي در نمايش اقتدار ايران هسته اي داشت؛ از دشمن نادان آيا انتظاري جز اين مي رود؟!"
درخاتمه اینکه بازهم بار دیگر پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری بطور شفاف اعتراف واذعان کرده است که اقتدار وپیشرفت وصنعتی شدن وقدرت ورفاه و.... حکومت مردمی بودن یعنی دسترسی به سلاح هسته ای داشتن می باشد که مدعیست رژیم تروریستی آخوندی به این صنعت دست یافته یا اینکه در شرف دسترسی کامل به آنست و به جرگه ی کشرهای دارای صنعت هسته ای پیوسته وتأکید نموده هرگز چشم پوشی از این صنعت نخواهد شد چون باور دارد پیشرفت این صنعت فنآوری هسته ای بمرحله ی از رشده وپیشرفت رسیده است که راه عقب نشینی و یا بازگشت در آن وجود ندارد . اکنون مثل همیشه از مخاطبان اروپائی این رژیم بربرمنش و تاریک اندیش وجنگ افروز قرون وسطائی پرسش است که باید به چه زبانی نماینده ی ویژه ی ولی فقیه در مؤسسه ی فرهنگی کیهان به شما پیام بدهد که برایتان قابل فهم باشد که خواست وهدف نهائی پروژه ی هسته ای این رژیم جنایتکار وضد بشری چیست وچه آرزو وآرمانی را در سر می پروراند و دنبال می کند تا شمای دشمن خوانده شده و خود به خواب عمیق خرگوشی زده، از این خواب سنگین بیدار وآگاه شوید ودست از سیاست کثیف خائنانه ی مذاکره ومماشات گری واستمالت جوئی تان با این رژیم متحجر وخرافه پرست جنگ وقدرت طلب بردارید وبه خاطر منافع حقیر اقتصادی وبازرگانی ونفتی و گازی وتسلیحات نظامی خود با خون سایر انسان های شریف وگرفتار ایرانی وعراقی و افغانی ولبنانی و فلسطینی و.... در خاورمیانه معامله نکنید.؟
هوشنگ – بهداد