ترانه خوان لالائی گری که خودش دچار بی خوابی مزمن شده است. یادداشت کیهان 23 فرورد ین

نقد وبررسی " كشاورزي، جبران تأخيرها"(يادداشت روز)روز نامه ی کیهان پنجشنبه 23 فروردین – 86
ترانه خوان لالائی گری که خودش دچار بی خوابی مزمن شده است.
بازهم تجویز یک نسخه ی لالائی دیگر برای خواب عمیق کردن محرومان وحامیان دولت امام زمانی پاسدار غلامک وگماشته احمدی نژاد ، در صورتی که ترانه خوان لالائی، خودش بدجوری دچار بی خوابی مزمن شده است. بدتر اینکه بیخوابی های مفرط ، برایش عوارض جانبی داشته است. زیراکه لالائی خوان را دچار خواب نمائی تؤام با هذیان گوئی کرده است. برای اینکه پس از 28 سال حاکمیت نکبت بار آخوندهای دزد و جانی و غارتگر با گزمگان پاسداران فاشیست ودزد تر از آخوندهای حاکم که سپری شده است اکنون پاسدار یادداشت روز نویس متوجه شده است که ایران اساساً یک کشور کشاورزی می باشد که 35% از جمعیت کشور از طریق محصولات کشاورزی ودامی امرار معاش می کنند . البته که تأکید کرده این آمار، نوسان دارد ودر بر خی از استان ها تا ضریب 60% ارزیابی می شود و از دولت خواسته شده است تا که به این امر مهم کشاورزی توجه مبسوط داشته باشد. اما جالب است که چرا معلوم نیست که پاسدار یادداشت روز نویس توضیح نداده است که چرا این زمینه ی استعداد کشاورزی ادعا شده، نه اینکه تا حال مورد توجه واقع نشده است، بلکه ضریب ویرانی و نابودی کشاورزی و تخلیه ی روستا ها وکوچ دادن اهالی روستا به حاشیه شهرهای بزرگ آنچنان شده است که بر ضریب روز افزون نرخ بیکاری وخیل ارتش بیکاران افزوده شده است. مهمتر بلکه از سوی دیگر بر میزان واردات محصولات کشاورزی آنچنان افزود شده است که اگر درآمد نفت نبود معلوم نبود که ضریب 80 % جمعیت بر زیر فقر اقتصادی کشور که به وضع نابسامان ودشواری دارند زندگی کمی کنند. یا در حقیقت با مرگ دست وپنجه گرم می کنند به کجا می رسید .
تراژدی ومسخره تر اینکه وابستگی کشاورزی به واردات تاآنجاست که در صحفه اول همین شماره روزنامه ی کیهان امروز تیتر خبری زده شده است که انحصاری بودن واردات موز موجب تورم شده است! البته از اینکه پاسدار یادداشت روز نویس مجوز ندارد که به محدوده ی پروژه ی هسته ای وارد شود که بیش از دو دهه ی پنهانکاری دنبال شده است ویا اینکه رقمی از هزینه های سرسام آور هزینه شده در این پروژه بگوید که اگر چنانچه این رقم صرف پروژه مبهم هسته ای شده، صرف هزینه ی برنامه ریزی مکانیزه کردن کشاورزی در کشور شده بود . اکنون به جای اختصاص دادن ده ها میلیارد دلار سالیانه برای واردات محصولات ونیازهای کشاورزی که یکی از پارامتر های بالا رفتن نرخ تورم ورشد دلالی وواسطه گری و نقدینگی در جامعه است، آنگاه اوضاع کشور چگونه بود؟ ولی چون وارد اینگونه مقولات شدن جزو اسرار مگوست که هر گز به نفع باندهای مافیائی دزد در گیر غارتگری وابسته به جناح ها وگروه ها ودسته های حاکمیت نمی باشد . بنابراین نه اینکه به اسرار مگو پرداخته نمی شود، بلکه به آن بخشی هم که اشاره می شود، بصورت ریشه ای اینگونه موضوعات مورد نقد و رسیدگی قرار نمی گیرد و فقط به معلول ها، پرداخته یا نوکی زده می شود که جز انحراف بیشتر اذهان عمومی از مسائل ومعضلات ومشلات اساسی و پاسخگوئی به رقابت ها و نزاع و تضادهای باندهای وابسته به جناح ای غالب و مغلوب نمی باشد. گزینه ی برگرفته از یادداشت روز زیر پاسدار یادداشت روز نویس نمودی بر صحه گذاشتن آنچه توضیح داده شد می باشد که چنین است:
"اقدام دولت كنوني در واقع يك اقدام تاخيري است كه پس از طي يك دوره طولاني كم توجهي به بخش كشاورزي دنبال مي شود و همه خبرها حكايت از جدي بودن دولت كنوني در اين راه مي كند. جالب اين است كه در همين ايام وزير اسبق كشاورزي- در دوره زماني 1364 تا 1376- در مصاحبه رسمي ادعا مي كند خودكفايي كشاورزي خلاف مصلحت كشور مي باشد! اين وزير سابق در دوره مسئوليت خود با كشت بعضي از محصولات شامل پنبه، چاي و برنج به طور كلي مخالف بود و در عين حال سكان كشاورزي كشور را در دست داشت"
در دنباله برای اینکه پاسدار یاددا شت روز نویس از دولت امام زمانی پاسدار غلامک و گماشته احمدی نژاد برنامه واهداف کشاو رزی اش دفاع کند. البته بی توجه به این موضوع که همین چند ماه پیش بود که قرار بود وزیر کشاورزی کابینه ی امام زمانی، در مجلس ارتجاع استیضاح شود که با دخالت مستقیم ولی فقیه و دروغ خوانده شدن رشد نرخ تورم و گرانی و افزایش قیمت ها، پیگیری استیضاح این وزیر وندتای دیگر به فراموشی سپرده شد. البته اجرای شوی پاسدار دلقک احمدی نژاد در مجلس که پاسخ به نمایندگان منتقد بود بی تأثیر درمسکوت گذاشتن پیگیری استیضاح نبود . چون این پاسدار گماشته خطاب به نمایندگان منتقد مجلس ارتجاع گفت که گوجه فرنگی کیلوئی 3200 تومان نیست . به شما گرانفروشی کرده اند و پیشنهاد کرد که از میدان تره بار نارمک نزدیک خانه ی این غلام وگماشته میوه خرید کند تا که بتوانند گوجه فرنگی ارزان تر بدست آورندا. همچنین بدون آنکه یادداشت روز نویس توضیح دهد که نقش آخوند کاشانی در کودتای ننگین 28 مرداد سال 1332 چه بود که ایشان اعلام کرده از دهه 1330 به بعد ایران تبدیل به وارد کننده ی گندم شد ؟ البته که طرح انقلاب قلابی سفید شاه، موجب نابودی کشاورزی و افزایش وابستگی به واردات کشاورزی از گندم وبرنج وجو گرفته تا مرغ وتخمرغ روز و گوشت یخی وحتی واردت گل های زیبای هلندی شد که یک مورد در یک زمستان وحشتناک سرد در همدان، گلهای زینتی به عنوان همدردی از آسمان همدان نخست وزیر وقت بر سر مردم سرما زده به عنوان الام همبستگی کردن ریخت . چون شاه می ساخت وارد فاز فضای صنعتی شدن مونتاژ وابسته شود تا که برای رژیم تروریستی آخوندی آن را به ارث بگذارد . در هر صورت پاسدار یادداشت روز نویس شده برای اینکه دوران سازندگی و تعدیل اقتصادی وتز معروف مبارزه با ارزانی دوران سردار سازندگی را به ریشخند بگیرد و آن را بکوبد و در مقابلا ا ز دولت پاسدار غلامک وگماشته احمدی نژاد دفاع کند اینگونه از دهه 30 تا حال را گزارش کرده است:
"كشاورزي ايران همواره در طول دهه هاي گذشته- از حدود سالهاي 1330 كه براي نخستين بار ايران از صادر كننده به وارد كننده گندم تبديل گرديد- از دو مشكل رنج برده است يكي ترجيح واردات كشاورزي بر توليد داخلي آن و ديگري مشكل بازار و خريد محصولات كشاورزي در زمان مناسب. اين دو مشكل در مقاطعي به بحران جدي تبديل گرديده است بخصوص در دو مقطع يعني سالهاي 1350 تا 57 و سالهاي 68 تا 74 كه شعار صنعتي كردن ايران به ترجيع بند گفتمان اقتصادي دولت تبديل شده بود، اين بحران نمايان بود. امروز دولت بدون آنكه از اهميت بخش صنعت بكاهد و به آن بي توجه باشد بر اهميت توجه به بخش كشاورزي تأكيد مي نمايد.:"
ناگفته نماند که پاسدار یادداشت روز نویس تلاش کرده است آنگونه یادداشت روز خود را تهیه وتنظیم کند که پاسخ سرمقاله نویس روزنامه ی ولی فقیه جمهوری اسلامی را نیز داده باشد که در مقالات خود از دوران رفسنجانی و کارهای انجام شده دفاع می کند و سیاستمداران حاکم شده ی کنونی را متهم به مصادره ی مطلوب و قبضه ی عملکردهای گذشته به نفع خود می کند. به خصوص در زمینه ی پیشبرد اهداف پروژه ی هسته ای بیشتر از دستآورد دوران رفسنجانی وخاتمی تأکید می کند وبه رخ پاسدار غلامک وگماشته احمدی نژاد وحامیانش می کشاند. درمقابل پاسدار یادداشت روز نویس، با فرموله کرن چند قلم از نابسا مانی های کشاورزی در دولت های گذشته ، چنین ضعف های گذشته ی کشاورزی را برجسته کرده و پاسخ به رقبای مغلوب و منتقد وطلبکار داده است:

"اگر نگاهي به تحولات بخش كشاورزي در سالهاي گذشته بياندازيم اهميت اين مسئله روشن مي شود مثلاً به خبرهاي مكرر زير كه سال ها ذهن فعالان بخش كشاورزي و عائله مرتبط با آنان را آزار مي دهد توجه بفرمائيد: - (سال 81) بيش از يكسال است كه چايكاران كشور به طلب خود از دولت نرسيده اند.- (سال 81 و 82) انبارهاي چاي كشور پذيراي محصولات چايكاران نيست و لذا هزاران تن چاي بر روي زمين باقي مانده اند.- 100 نماينده مجلس- در تاريخ 1/5/81- با ارسال نامه اي به رئيس جمهور از پرداخت ديرهنگام وجوه محصولات كشاورزي به كشاورزان انتقاد كردند و خواستار رسيدگي به اين موضوع شدند. - (سال 82) شركت هاي تعاوني روستايي از عدم تأمين اعتبار خريد محصولات كشاورزي از سوي دولت خبر دادند. - (29/7/80) 190 نماينده مجلس در تذكري به رئيس جمهور خواستار رسيدگي به مطالبات كشاورزان و باغداران شدند"
درخاتمه اینکه بدون سر و سوزنی شک و ابهام باید قبول کرد که دعوا و نزاع داخلی بر سر جنگ قدرت و جمع آوری بیشتر ثروت میان جناح غالب با مغلوب است . زیراکه بنا بر تجربه ی عملکرد 28 ساله ای که از دولتمردان گذشته وکنونی در دسترس می باشد. جز عوامفریبی و نیرنگ ودروغ وارائه ی آمار های پوشالی وغیر واقعی و افتتاح کردن های چند باره ی پروژه های گوناگون که به ناکجاآباد ختم شدند و در زمینه های مختلف بوده که حاصلش منجر به شرایط کنونی شده است که یک قلم بنابر گزارش صندوق بین المللی پول جامعه ی ایران به دوقطب اکثریت محروم واقلیت صاحب همه امکات تقسیم شده است که اکثریت محروم شامل 80% جمعیت کشور است که سهمی معادل 20% درآمد ناخالص سالیانه کشور را دارد ویک جمعیت اقلیت 20% است که بقیه 80% در آمد ناخالص سالیانه ی ملی را در اختیار خود دارد . افزون بر این گزارش شده است که ضریب اختلاف در آمدها در جامعه ی ایران بیش از 16 برابر میان این دو قطب تقسیم شده است . البته که شکاف عمیق طبقاتی و اختلاف درآمد ها باید خیلی بیش از این آمار ارائه شده باشد. بنابراین باندهای مافیائی دزد و چپاولگر و غارتگران ودولتمردان حاکم هرگز نه واقعیت ها را به مردم ایران گفته و نه خواهند گفت که مثلاً دلیل اینکه پدیده ی آقازاده پروری به جود آمد ، چه بود؟ یا اینکه اساساً آقازاده به چه کسانی گفته می شود واینان کیستند وچه می کنند؟ همانگونه که دستگاه قضائیه حامی کلان دزدان هرگز به دنبال قانون از کجا آورده ای نرفته و نخواهد رفت و بررسی نخواهد کرد که میزان دارائی های آخوندهای حکومتی و پاسداران وسایر مقامات حکومتی در 22 بهمن سال 57 چقدر بود واکنون میزان ثروت نجومی اینان چه میزان یا چگونه می باشد؟ یا مگر قرار است با اینگونه اشک تمساح ریزی ها وبه به گفتن وچه چه زدن ها و هورا کشی ها و یا انتقاد کردن ها و آمار های مثبت ومنفی ارائه دادن ها از سوی امثال پاسداران یادداشت روز نویس شده، انتظار معجزه داشت که گویا با اینگونه روضه خوانی کردن ها قرار است که مشکل اقتصادی مملکت و معضل معیشتی مردم و بحران بیکاری وفقر وتبعیض ورشوه وتورم وگرانی و افزایش قیمت ها و گسترش روز افزون واردات به خصوص محصولات کشاورزی در جامعه حل گردد . یا اینکه گفته شود که چرا پاسدار غلامک احمدی نژاد زمانی که شهردار تهران بود و خبر از میادین تره بار ارزان میوه می داد. چرا در پشت صحنه مشغول کش رفتن واختلاس رقم 350 میلیارد تومانی بوده است که حتی نمایندگان فرمایشی مجلس ارتجاع جرأت نمی کنند آن را در مجلس دنبال نمایند؟! در این شرایط می توان توقع داشت که دولت این پاسدار گماشته کلاش و اختلاس گر دلقک در فکر بردن نان بر توی سفره های خالی محروم می باشد که خودش قول آن را به محرومین داده است ویا دل خوش داشت به مداحی گری های یادداشت روز پاسدار ذینفع که خودش نیز جزو باندهای مافیائی ودزد و غارتگر سپاه پاسدارن است.
هوشنگ – بهداد
روز نامه ی کیهان پنجشنبه 23 فروردین – 86
كشاورزي، جبران تأخيرها(يادداشت روز)