خوش بینی زیادی به اختلافات میان حزب دمکرات و جمهوریخواه در آمریکا جمهوری 10 اردیبهشت


نقد وبررسی " بحران در عراق جنگ قدرت در واشنگتنن ! روزنامه ی جمهوری اسلامی دوشنبه 10 اردیبهشت ماه سل 1386
"خوش بینی زیادی به اختلافات میان حزب دمکرات و جمهوریخواه در آمریکا "
اینطوری که ملای سرمقاله نویس روزنامه ی ولی فقیه جمهوری اسلامی پیرامون حضور نظامیان آمریکا در عراق و زمان بندی برای خروج آنان تحلیل وتفسیرارائه داده است و از نوعی نزاع ورقابت های انتخاباتی میان دو حزب جمهوریخواه ودمکرات آمریکا گزارش داده است که به نظر می رسد گویا حزب دمکرات آمریکا نیز شبیه دوم خردادی های رژیم تروریستی آخوندی می باشد وهمچون این جریان دارد اجرای نقش می کند با این تفاوت که موضع دمکرات های آمریکائی همخوانی و هم آوازی با جریان متحجر وخرافه پرست موسوم به اصول گر ایان حاکم بر ایران دارد که توضیح سرمقاله نویس چنین است :
"صرفنظر از اينكه چه كسي درست مي گويد نكته اينست كه اينها رهبران امپراطوري آمريكا هستند كه بايستي بكمك يكديگر اين ابرقدرت جهاني را هدايت كنند و به بحران عراق خاتمه دهند. سئوال اينست كه اگر آنها در برابر دوربين ها اينگونه حلقوم يكديگر را مي گيرند در پشت صحنه چگونه با يكديگر تعامل دارند البته « هري ريد » حتي عليه بوش كوچك هم جملات گزنده اي به كار گرفته و مي گويد : اميدوارم رئيس جمهور از كج خلقي و تندي بيش از حد دست بردارد. اين لايحه به نفع سربازان و كشور آمريكاست . در واقع بحث بر سر تدوين پيش نويس بودجه 124 ميليارد دلاري براي عراق است كه دمكراتها مايلند مقدمه اي براي خروج اكثر نظاميان آمريكا در عراق از 9 مهر 1386 باشد . بوش كوچك هم وارد ماجرا شده و عقب نشيني آمريكا از عراق را تهديدي براي امنيت آمريكا و باعث تقويت دشمنان آمريكا مي داند و آنرا بهترين هديه به تروريست هاي فرصت طلب ارزيابي مي كند. بوش خود را همراه با كساني دانست كه خواستار خروج سربازان آمريكائي از عراق هستند ولي گفت هرگونه تصميم گيري عجولانه ! نتايج جنگ را تغيير مي دهد."
جالب است که تحلیل گر روزنامه ی ولی فقیه آنگونه در مورد اختلافات ورقابت های میان دو حزب آمریکا تحلیل داده است که انگار رژیم تروریستی آخوندی مهد دمکراسی های جهان است وروابط میان مسئولان و حاکمان رژیم ضد بشری آخوندی با همدیگر همچون 28 سال گذشته بسیار حسنه و دمکرات منشانه و بدور از هر گونه تنش و تهدید وتصفیه حساب های قهرآمیز وخشن وپرونده سازی می باشد! و شورای نگهبان هر گز اعمال نفوذ در ارائه ی رد صلاحیت کردن نامزدان نکرده است و تاکنون هیچک از مهر های کلیدی کنار گذاشته نشده است و منتظری جانشیین خمینی نبود که برای سالیان دراز خانه نشین شد . قطب زاده اعدام نگشت و بنی صدر اولین رئیس جمهور رژیم تروریسی مجبور به فرار نشد وخانمی پس از 8 سال اعتراف نکرد که نقشی جز آبدارچی نظام را به عنوان رئیس جمهور بر عهده نداشته است و قتل های زنجیره ای در کار نبوده است و تاکنون هزاران شبنامه ی افشاگرایانه ی دزدی های نجومی علیه ی رفسنجانی و خانواده ی وی توزیع نشده است ودر نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی – انتصاباتی کروبی و رفسنجانی کنار گذاشته نشد و اکنون درگیری نزاع قلمی میان کروبی و پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری ادامه ندارد وهم دیگر و دولت ا مام زمانی پاسدار غلامک وگماشته احمدی نژاد ب بی ریشه بودن متهم نمی کنند
بازهم ملای سرمقاله نویس بدون آنکه اعتراف همکاری سران رژیم تروریستی آخوندی در اشغال نظامی افغانستان وعراق کند وبگوید که چگونه تقاضای بمباران های قرارگاه نظامی مجاهدین در بغداد را کرده بودند و یا چگونه احمد چلبی جاسوس چند جانبه با ارائه ی اطلاعات دروغین در مورد سلاح های کشتار جمعی که سران رژیم جنایکار و وزارت اطلاعات وسپاه پاسداران رژیم تروریستی آخوندی در اختیارش گذاشته بودند و حتی از طریق عوامل ومزدوران خودشان مدعی می شدند صدام حسین سلاح های کشتار جمعی خودش را در قرارگاه های مجاهدین مخفی کرده است و اطلاعات غیر واقعی احمد چلبی موجب بهانه تراشی و زمینه ساز تهاجم نظامی و اشغال عراق شد و حتی این روزها نیز همین جاسوس چند جانبه در تهران به سر می برد وبا همتای خودش آخوند دزد وبساز وبفروش و دلال و زند وبندچی رفسنجانی پیرامون مسائل عراق و باتلاق شدنش دیدار و گفتگو داشته است. چرا ایشان همه را به فراموشی سپرده است وچنین از اعتراضات سابق دولت بوش پیرامون غیر واقعی بودن اسناد مربوط به سلاح کشتار جمعی صدام حسین گفته و اشتباه بودن تجاوز نظامی عراق گزارش اائه داده و گفته است؟:
""مهمترين مورد از اين مقوله دستكاري از گزارشات و جعل خبر و حتي دروغ پردازي در متن گزارشات و اظهارات مقامات رسمي دولت بوش براي توجيه تجاوز به عراق بوده است . « ژنرال كالين پاول » وزير خارجه سابق آمريكا با حضور در كنگره اطلاعاتي را منتشر كرد كه توان عملياتي صدام براي دست زدن به حملات گسترده با استفاده از سلاحهاي كشتار جمعي را تاييد مي كرد. دروغ بودن همين اطلاعات در زمان وزارت « پاول » محرز شد و او از كنگره عذرخواهي كرد و اظهار شرمساري نمود. اين پديده نشان داد كه حتي به وزيرخارجه آمريكا هم دروغ گفته شده است . به عبارت روشن تر حتي اعضاي گروه عملياتي بوش هم به يكديگر دروغ مي گفته اند. اكنون كميسيون ويژه اي در كنگره انگشت اتهام را به سوي « ديك چني » معاون رئيس جمهور و « كانداليزا رايس » مشاور امنيت ملي سابق و وزير خارجه امروز بوش نشانه رفته است . نتايج و دستاوردهاي چنان تحقيقي هرچه باشد در اين نكته از هم اكنون ترديدي نيست كه بوش و دستيارانش ديگر اعتماد عمومي و حتي اعتماد كنگره را هم از دست داده اند. "
سرمقاله نویس زیادی برروی تضاد میان دمکرات ها و جمهوریخواهان مانور داده ودل بسته است و بیخودی به این امید نشسته است که هر چه زودتر نیروهای نظامی آمریکائی از عراق خارج شود عراق بطور دربست از سوی ارتجاع هار حاکم بلعیده می شود و فشار بر وی بحران هسته ای کاسته می شود. بنابراین بیش از حد خوشبینانه تضادهای موجود میان دو حزب دمکرات و جمهوریخواه را به انتخابات آینده ی ریاست جمهوری در آمریکا نسبت داده است وذوق زده شده و از ادامه ی این تضاد دست به مانور زده است . ولی در پیآمد این دلخوشی جالب است که سرمقاله نویس بازهم نگرانی خودرا با بازگوئی تناقض آمیز عدم اختلاف سیاست میان حزب دمکرات و جمهوریخواهان به نمایش گذاشته و اذعان کرده است که خانم هیلاری کلینتون توقع دارد که بحران عراق درز مان بوش تمام شود ودر زمان ریاست جمهوری ایشان که به کاخ سفیدمی رود وجود نداشته باشد تا که مجبور باشد بحران را خود دنبال کند . عجیب است که ملای سرمقاله نویس گویا فکر کرده است که دو جناح غالب ومغلوب در ایران درگیر تبلیغات زود رس نمایش خیمه شب بازی انتخابات – انتصابات مجلس هشتم وریاست جمهوری دهم نمی باشند واز بحران عراق و بحران هسته ای به عنوان ابزار اهرم تبلیغاتی- انتخاباتی علیه ی هم دیگر استفاده نمی کنند که دو حزب آمریکائی به خصوص بوش وحزب جمهوریخواه را مورد سر زنش قرار داده و پیش بینی کرده است که اگر اختلافات وافشاگری ها در کنگره وآمریکا ادامه یابد سرانجام اینگونه منتهی به زندانی شدن بوش و معاونش دیگ چینی و سر در آورن در پشت میله های زندان خواهد انجامید:

"ارزيابي عمومي در جامعه آمريكا اينست كه جمهوريخواهان شانس بسيار كمي براي انتخابات رياست جمهوري دارند. اين را بررسي نتايج انتخابات كنگره هم نشان مي دهد كه دمكراتها توانسته اند از همين فرصت ها براي در اختيار گرفتن زمام مجلس نمايندگان و سنا بهره برداري كنند. نگراني اصلي دمكراتها اينست كه بوش و دستيارانش در همين فرصتهاي محدود باقي مانده سعي دارند به بحران عراق و هر مورد مشابه ديگري در هر كجا دامن بزنند و دردسرهاي بي پاياني را براي دمكراتها و رئيس جمهور آينده به ميراث بگذارند. تا اينجاي قضيه اشغال عراق حدود 400 ميليارد دلار براي آمريكا تمام شده و كنگره 124 ميليارد دلار پيشنهادي بوش را هم پذيرفته است. برخي از دستياران نزديك بوش از جمله « ديك چني » مستقيما جزو سهامداران اصلي و گردانندگان كليدي همين صنايع نظامي و مجموعه هاي وابسته هستند. « اسرار هاليبرتون » در عراق اگر روزي افشا شود شايد ديك چني و حتي بوش به پشت ميله هاي زندان منتقل شوند.
درخاتمه نیاز دارد که خطاب به بوش و دولت آمریکا گفته شود که پس از 4 سال که از اشغال گری عراق می گذرد به اندازه ی کافی تجربه کسب شده است که ضرورت ندارد توضیح داده شود اگر چنانچه قبل از تجاوز نظامی و اشغال افغانستان وعراق تلاش گسترده ی غیر تهاجم نظامی برای تغییر رژیم ترویستی آخوندی می شد نه نیاز به صرف هزینه ی مادی کردن 400 میلیار ددلار در عراق بود که سرمقاله نویس این رقم را اعلام کرده است. نه عراق به باتلاق تبدیل می شد و نه تعداد بیشماری از مردم بی دفاع وبی گناه عراق کشته و مجروح می شدند ونه سربازان آمریکائی کشته ومجروح می شدند ونه اینکه شرایط کاملاً به نفع رژیم تروریستی آخوندی تمام می شد که هم عراق را اشغال کند و هم از آنجا به عنوان سرپل برای صدور بحران و تروریسم و بنیدگرائی به منطقه بهره برداری کند . مهمتر اینکه فرصت برایش بدست نمی آمد که اهداف هسته ای خودش را دنبال کند و اکنون اینگونه ملای سرمقاله نویس نمی توانست که تحلیل تهیه کند که پیش بینی زندانی شدن برای بوش ودیگ چینی باشد. بنابراین بوش در فرصت باقیمانده می بایست که از همه ابزارهای ممکنی که در اختیار دارد تلاش کند که نه اینکه 5 پاسدار تروریست را آزاد نماید و هم اینکه دولت دست نشانده ی عراق را هر چه زودتر تغییر دهد و یک دولت سکولار در عراق تشکیل دهد تا که پایگاه نفوذ سران رژیم تروریستی آخوندی و سپاه پاسداران در عراق قطع گردد . همچنین موضوع هرگونه زد وبند ومذاکره با رژیم تروریستی آخوندی را که از طریق لابی های دو طرف دنبال می شود را فراموش کند. چونکه بازهم تبدیل به دام دیگری برایش نه در عراق که در خاورمیانه تبدیل خواهد شد ودولت بعدی آمریکا نیز از هر کدام حزب که باشد مواجه با همین بحران رژیم تروریستی آخوندی در عراق ومنطقه ی خاورمیانه مواجه خواهند بود. بنابراین دولت بوش می بایست از سیاست ضرر را از هر کجا که جلویش گرفته شود پیروی کند و از سیاست تغییرات دمکراتیک رژیم تروریستی آخوندی حمایت وپشتیبانی نماید . زیرا که حرکات اعتراضی در شهر فردوس استان خراسان واقلید استان فارس و جنبش اعتراضی معلمین و دنشجویان و زنان وکارگران مؤید همین واقعیت جو بالای نارضا یتی عمومی و آمادگی تغییرات دمکراتیک در ایران است . البته که می بایست اروپا را نیز ترغیب به پذیرش همین سیاست کند . ولی فراموش نشود که پیش شرط شتاب و قطعی کردن تغییرات دمکراتیک در ایران خارج کردن نام سازمان مجاهدین از لیست گروه ها وسازمان های تروریستی می باشد.
هوشنگ – بهداد