کیهان چهار شنبه 5 اردیبهشت التماس و لابه وتحریف گری برای توجیه کردن طر-ح سرکوبگری نیروی انتظامی.


نقد وبررسی " شما را به خدا، به خود آييد " (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان چهار شنبه 5 اردیبهشت ماه سال 1386
"التماس و لابه وتحریف گری برای توجیه کردن طر-ح سرکوبگری نیروی انتظامی. "
عجیب است که در رژیم عوامفریب و قرون وسطائی که تناقض گوئی وتحریف کری وفراموشکاری عمدی و شیوه ی چماق و هویج بازجوگری اساس و شیوه وشگرد روزنامه نگاری شده است که روزانه در یادداشت روز ها وسرمقالات و ستون اخبار ویژه وطنز و گفت وشنوده مورد استفاده قرار می گیرد . در شرایط کنونی که آخوندهای فارغ التحصیل مدرسه ی حقانی قم در قوه ی قضائیه تسلط و نفوذ کامل دارند و دوتا ازآنان اکنون وزیر کشور و وزیر اطلاعات دولت امام زمانی پاسدار غلامک وگماشته احمدی نژاد می باشند که سابقه ی گرایشات نزدیک به انجمن حجتیه داشته و دارند و پاسدار رئیس جمهور مرید سر سخت مرشد خود، آخوند محمد تقی مصباح یزدی است که این آخوند انگلیسی مرتجع نیز به انجمن ححتیه نزدیک است که در مجموع مورد حمایت پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری می باشند که حامی ومدافع دولت و پاسدار احمدی نژاد وآخوند محمد تقی مصباح یزدی می باشد . معلوم نیست که چرا اکنون حسین شریعتمداری شیپور را از در گشادش نواخته است وعلیه ی نمایندگان وابسته به انجمن حجتیه در اواسط دهه ی سال 60 موضع گیری کرده است که اینان طور تاکتیکی از خمینی دفاع می کردند ؟ البته که ایشان بی دلیل از این شگرد بهره نبرده است، بلکه با اشاره کردن به آن نمایندگان خواسته است تا که از آنا ن وسیله ای برای دراز کردن رقبای کنونی دست وپا کند که بقول وی خواهان جائی دین از دولت می باشند وضمن همسنگ کردن هر دو جریان را فریبکارانی نامیده است که اینگونه شیپور نواخته اند :
"مقصود اصلي جرياني كه در اين شيپور فريب مي دميد، همان ديدگاه ضد اسلامي «جدايي دين از سياست» بود كه اين بار در پوششي ديگر به ميدان آورده بودند چرا كه نظرات سياسي و اجتماعي حضرت امام (ره) در رساله عمليه ايشان نبود و گروه ياد شده درپي كنار گذاردن اين نظريات از قاموس نظام اسلامي بود"
پاسدار حسین شریعتمداری در دنباله ی یادداشت روز خود ضمن نقل قول کردن از بینش حکومتی خمینی، تأسف خود را نسبت به مسئولان رژیم که از بینش حکومتی خمینی فاصله دارند را اینگونه ابراز داشته است:
"متاسفانه بايد گفت كه يكي از اصلي ترين دشواري هاي پيش روي- چه در گذشته و چه در حال حاضر- دور بودن برخي از مسئولان محترم نظام از «بينش حكومتي» است كه نتيجه طبيعي آن نگاه سطحي به موضوعات پيش روي بوده و هست. برخي از اين طيف- كه البته اندك و كم شمارند- در حالي كه بر كرسي مسئوليت در يك نظام مقتدر و تعيين كننده اسلامي نشسته اند، با نگاهي فردي و يا گروهي به مسائل مي نگرند، دقيقاً برعكس برخي از گروه هاي پرمدعاي بيرون از نظام، كه گروهي به وسعت يك نعلبكي و به عمق يك بند انگشت دارند ولي در همان حال، نه فقط براي نظام اسلامي، بلكه براي اداره همه كائنات! طرح و نقشه ارائه مي دهند، انگار نه انگار كه در مثل، پشه اي هستند، نشسته بر تنه يك درخت تناور، بي ارزش و بي مقدار."
پاسدار حسین شریعتمداری دردنباله بنابر ضرب المثلی که گفته می شود هیچ گربه ای به خاطر رضایت خدا موش نمی گیرد و یا اینکه گفته می شود هیچ ارزانی بی دلیل و هیچ گرانی بی حکمت نمی باشد . مقدمه چینی ها کرده و از عدم بینش حکومتی خمینی گونه ی مسئولان رژیم تروریستی آخوندی گفته است تااینکه بتواند از طرح سرکوبگرایانه ی اجتماعی مبارزه با مفاسد اخلاقی و اجتماعی نیروی انتظامی دفاع کند و آن را تبدیل به چماقی کند که چنین بر فرق مخالفان رقیب و حتی درون حکومتی از جمله وزیر تفتیش و عقیده و سانسور ارشاد این طرح فرود آورد:
"اين روزها برخي از شواهد و قرائن حكايت از آن دارند كه طرح مبارزه با مفاسد اجتماعي كه نيروي انتظامي بعد از مطالعات بسيار و براي تامين امنيت اجتماعي و اخلاقي شهروندان آغاز كرده است با دشواري پيش گفته يعني فقدان بينش حكومتي در ميان شماري از مسئولان روبروست. اين عده از مسئولان با نيت خيرخواهانه اما غافل از خطري كه جوانان اين مرز و بوم را تهديد مي كند و دشمنان بيروني و دنباله هاي دروني آنها با اهداف ضد مردمي خود ترانه اي دوصدايي در مذمت طرح ياد شده مي خوانند. و عجيب آنكه نيت هاي آنان اگرچه متفاوت و حتي متضاد است ولي دلشوره كاذب طيف اول و انگيزه سوء طيف دوم در يك نقطه تلاقي مي كند و هر دو طيف- اولي به خطا و دومي به عمد- به عنوان علت مخالفت خود با اين طرح بهانه هاي يكساني مي آورند. با طيف دوم كه خود را به خواب زده سخني نيست ولي با طيف اول كه خواب آلود به نظر مي رسد گفتني هايي در ميان است؛"
پاسدار حسین شریعتمداری بدون آنکه در یادداشت روز خود توضیح دهد عفاف اسلامی یعنی چه؟ چه تعداد دختران فراری از خانه ها و یا زنان خیابانی در جامعه ی ایران وجود دارند که مشغول تن فروشی می باشند وریشه ی اصلی آن چه می باشد؟ ویا اینکه چرا حاکمان مدعی حکومت مذهبی جلوی این پدیده ی ناپسند را مهار نکرده اند؟ مهمتر اینکه چرا ایشان در مورد عدم درک مسئولان رژیم از بینش حکومتی خمینی گونه که ایشان بازگو وتجویز کرده است . اینگونه نتیجه گیری کرده که دشمن برخورد خصمانه با عفاف و پاکدامنی معنوی مردم ایران دارد که پاشنه ی آشیل نظام خوانده شده است ؟:
"بنابراين آيا نبايد نتيجه گرفت كه از نگاه دشمن، برخورد خصمانه با عفاف، پاكدامني و روحيه معنوي مردم- مخصوصاً جوانان- حمله به پاشنه آشيل نظام اسلامي خواهد بود؟"
بازهم پاسدار حسین شریعتمداری بدون آنکه به ریشه ی رشد نا هنجاری های اجتماعی در حکومت مدعی مذهبی سخنی بگوید که چگونه امکان دارد پس از 28 سال ادامه ی حکومت مذهبی که صدائی جز ء صدای آخوندهای متحجر و غارتگر حاکم در جامعه شنیده نشده است که همه ی مسئولان وآخوندهای ریز ودرشت حکومتی هم مرید وحلق بر گوش ولی فقیه همکاره بوده اند. چرا زمینه فربیکاری و فریب خوردگی در جامعه به وجود آمده است که ایشان چنین در مورد به انحراف کشیده شدن زنان شوهر دار و به اعتیاد کشانده شدن دختران معصوم مدارس راهنمائی سخن گفته واشک تساح ریخته است :
"آيا بازداشت اعضاي فاسد باندي كه زنان شوهردار را با لطايف الحيل- و گاه به زور- مي فريبند و خانواده هايي را به تباهي مي كشند، برخورد خشونت آميز است؟ آيا دستگيري باندي كه دختران معصوم راهنمايي را با آب ميوه آلوده به مواد بيهوش كننده مي ربايند و... احساسات پاك حضرات را خدشه دار مي كند؟ آيا آناني كه ميليون ها ليتر مشروبات الكلي و صدها تن مواد مخدر را در ميان جوانان ناپخته توزيع مي كنند نبايد بازداشت شوند؟ اگر منظورتان اين موارد نيست، پس منظورتان چيست؟ آيا چنانچه فرزندان خودتان قرباني اين پليدي ها شوند باز هم به خاطر دستگيري عاملان فساد احساسات لطيف و نازك تر از گل شما جريحه دار مي شود و يا آن كه زمين و زمان را براي برخورد با مفسدان به هم مي دوزيد؟!"
پاسدار حسین شریعتداری در دنباله ی یادداشت روز خود برای اینکه توانسته باشد به حساب خودش بصورت منطقی و علمی از طرح سرکوبگرانه ی نیروی انتظامی دفاع کرده باشد وجواب منتقدین را نیز داده باشد از جاروب کردن خانه و تمیز کردن چوب های ریز لایه ها و چوب های باریک جاروب برای سلامتی فرزندان گفته و از شیوه تزریق آمپول در مواقع بیماری و نظاره گری مادران اینگونه گفته وتشریح کرده است:
"- آن روزها كه هنوز «جاروي برقي» وارد خانه ها نشده بود - و اكنون نيز وارد برخي از خانه ها نشده است- مادران بعد از آن كه خانه را جارو مي كردند، با دقت و حوصله فرش هاي جارو شده را مي كاويدند تا مبادا خلالي از جارو بر زمين مانده و به پاي كودكانشان فرو رود. اما همين مادران دلسوز وقتي فرزندشان بيمار مي شد و پزشك آمپول تجويز مي كرد، فرزند خويش را نزد تزريقاتي مي بردند و با ميل و رغبت- بلكه با اصرار- بدن او را به سوزن آمپول - مثلا 5 سي سي- مي سپردند. مادري كه حاضر نيست خلال جارو به پاي فرزندش فرو رود چگونه فرو رفتن سوزن سرنگ بر بدن فرزند خويش را تحمل مي كرد؟ آيا در دلسوزي مادرانه او خللي وارد شده بود؟ به يقين پاسخ منفي است. او در هر دو حالت، خير و صلاح فرزند خويش را در نظر داشت. ترجمان آن دلسوزي مادرانه، همان بينش حكومتي است كه براي مسئولان دلسوز نظام ضروري است."
درخاتمه اینکه وقتی که پاسدار حسین شریعتمداری سخنی از سرکوبگری های گسترده ی سازمان واحزاب سیاسی نمی گوید که چگونه دانش آموزان مدارس به خاطر خواندن نشریه یا توزیع و فروش آن در خیابان های سراسر ایران کشته و دستگیر وشکنجه و تیرباران می شدند ؟ یا اینکه چرا زیر پوشش انقلاب فرهنگی به دانشگاههای سراسر کشور تهاجم گسترده شد وتعدادی کشته و بیشماری مجروج شدند و بیشتر از اینان دستگیر وپس از 30 خرداد سال 60 تیرباران شدند و برای چه چند سال دانشگاهها تعطیل شدند؟ خلاصه آن موقع که زنان زندانی سیاسی باردار تیرباران می شدند ودختران باکره قبل از اعدام به آنان تجاوز اجباری می شد و در جامعه سنگ بسته می شد وسگان هار در جامعه رها شده بودند . چرا سناریو سازان وبرنامه ریزان سر کوبگر ومسئولان رژیم تروریستی آخوندی آن روز ها فکر نمی کردند که عاقبت آزاد گذاشتن سر کوبگران و قطبی کردن جامعه ی غنی و فقیر و آزاد گذاشتن هزاران اسکله های غیر مجاز در بنادر جنوب کشور که مشغول تخلیه کردن 24 ساعته ی کالای قاچاق از جمله انواع واقسام مواد مخدر می باشند و از طریق باندهای مافیائی وابسته به حکومت در جامعه توریع می کنند و حتی به درون سلول های زندان ها منتقل می کنند . چه عاقبت وحشتناکی برای جامعه و مردم ایران به خصوص جوانان کشور رقم زده اند که اکنون پاسدار حسین شریعتمداری برای کنترل جامعه وخفه کردن صداهای اعتراضی مجبور شده است که بصورت تحریف کردن علت ها وپاک نمودن صورت مسئله برای توجیه کردن طرح سرکوبگری مبارزه با مفاسد اخلاقی و اجتماعی، بطور عوامفریبانه به برخی از معلول ها اشاره کند که آنهم جدا از نزاع و رقابت وتضاد باندهای وابسته به جناح های غالب ومغلوب نیست که تازه همین تاکتیک نیز مرتبط به رقابت تبلیغاتی نمایش خیمه شب بازی انتخابات - انتصابات مجلس دوره ی هشتم دارد.
هوشنگ – بهداد