نقد وبررسی " گردونه گيج " (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان دوشنبه 10 اردیبهشت ماه سال 1386
"اپوزیسیون سازی واعزام به برون مرز و استفاده کردن از تولیدات آنان برای مشروعیت بخشیدن به رژیم ضد بشری آخوندی"
برای بخشی از اپوزسیون شناخت وبررسی ماهیت وچگونگی تجربه ی عملکرد 28 ساله ی رژیم تروریستی آخوندی علیه ی مخالفان وآزادیخواهان ومردم ایران مقوله ی ساده نیست. چونکه نیاز به شناخت پیچیدگی خاص ابزار مبارزه به شکل وابعاد گوناگون این شناخت می باشد و صرفاً نمی توان همچون گذشته مبارزه با این رژیم جنایتکار و عوامفریب را فقط در حد سر دان شعار های کلیشه ای تند وتیز ضد امپریالیستی با ادعای دشمنی رادیکال با آمریکا در حرف وکلام ونوشتار و یا با تنظیم مقالات یکنواخت ومشابه آرمانی و رؤیائی با تصورات خام شداد وغلاظ هسیتریک ضد مذهبی و ... امکان پذیر نیست ودل خوش داشت به صدور اطلاعیه های آنچنانی با ادعای عن قریب قدرت گیری کارگران وبرپائی حکومت کارگری و شورائی که با فرمان آتش زدن روسری ها وچادران سیاه وامثالهم فرموله وتئوریزه کرد. زیرا که ادامه ی اینگونه شیوه ها که در آن اثری از نوآوری مبارزاتی دیده نمی شود به مرور زمان به ایزوله ومنزوی کردن بیشتر مدعیان باور مند به اینگونه روش وشعار ها تحلیل ها راه می برد . برای اینکه زمانیکه یک پاسدار گمنام امام زمانی زمان شاه که ادعا می کند در زمان شاه سابقه ی زندانی دارد ولی هیچ زندانی زمان شاه هیچگونه رد و مشخصات واطلاا تی از این مدعی بیرون نداده وبازگو نکرده است. ولی این فرد پاسدار که از سابقه فراوان بازجوگری وتحریف و تواب وسناریو سازی برخوردار است و مثل آب خوردن ویک چشم بر هم زدن کتمان حقایق می کند و بدون آنکه هر گز بصورت علت یابی و بررسی علت ومعلول ها و یا کنش وواکنش به مسائل و پدیده ها ومقولات برخورد وتحلیل و تفسیر می کند ویا بدون آنکه برروی نامبارک خودش بیآورد وبگوید مگر چندسال از اشغال نظامی افغانستان می گذرد و یا چه مدت از بیان خطبه ی رفسنجانی در نمازجمعه ی تهران سپری شده است که خطاب به بوش گفته بود که اگر ما در اشغال افغانستان با نظامیان ومقامات آمریکای همکاری نکرده بودیم هنوز در افغانستان طالبان بر سرقدرت بود و یا اینکه مگر شامل مرور زمان شده است که چگونه احمد چلبی رئیس کنگره ی ملی عراقیان در برون مرز و جاسوس چند جانبه به تهران وجماران وقم تردد داشت وپیام می آورد و به لندن ونیویورک وواشنگتن می برد و در نهایت زمینه ساز تجاوز نظامی به عراق شد واکنون که پست معاونت نخست وزیر دست نشانده ی نوری المالکی نخست وزیر و مهره ی دست نشانده ی آخوند ها وانگلیس در عراق است که اخیراً در تهران با همتای خود رفسنجانی دیدار وملاقات داشته است و همچنین با از خاطر بردن موضع رفسنجانی که در خطبه های نمار جمعه ی خود ازباتلاق وویتنامیزه کردن عراق علیه ی نظامیان آمریکائی مستقر در عراق گفته وبر آن تأکید کرده بود . یادداشت روز نویس اکنون بطور درست این سند های مستند فراموش شده است وبا کمال وقاحت و خمینی صفتانه پاسدار یادداشت روز نویس اینگونه طلبکارانه خطاب به مدعیان مخالف گوناگون و برانداز و اپوزیسیون دست رژیم و رقبای دوم خردادی مغلوب مد عی شده وگفته است:
" وقتي آمريكا، افغانستان و عراق را اشغال كرد، اغلب اينها، وحشي گري بوش را به عنوان ترويج دموكراسي ستودند و نسبت به وقوع اتفاق مشابه درباره ايران روزشماري كردند. بنابراين اگر امروز دعوا و مجادله اي بين اين جماعت افتاده صرفاً به خاطر روند رو به رشد اقتدار جمهوري اسلامي است كه در عمل به واكسينه شدن نظام و بغرنج تر شدن راهبرد براندازي انجاميده است. درست است كه اين طيف چند سر- از چپ هاي تجديدنظرطلب و توده اي هاي آمريكايي تا سلطنت طلب ها و ليبرال ها و لائيك ها و مدعيان روشنفكري ديني سكولار!؟ و... و در خط مقدم آنها قدرت هاي غربي و شبكه صهيونيسم بين الملل- بنياد تلاش خويش و كانون راهبرد خود را بر القاي تزلزل و بي ثباتي و فقدان مشروعيت جمهوري اسلامي گذاشتند و هنوز هم اين روند را ادامه مي دهند، اما جمهوري اسلامي ماهيتاً حكومتي ملي و پشتگرم به حمايت همين مردم است بنابراين هرچه جلوتر آمده، بيشتر، مشروعيت مردمي و پشتوانه قدرت ملي خود را به رخ كشيده آن هم در دنيايي كه پس از برافتادن طشت رسوايي كمونيسم و فروپاشي اين بلوك، نوبت نظام هاي دموكراتيك آمريكايي و اروپايي بود كه دروغ بودن خود را به اثبات برسانند و در اين خلأ، جمهوري اسلامي مي توانست الهام بخش باشد."
تصور می شود که با کدام ابزار واهرم عوامفریبان حاکم توانسته اند در مدت 28 ساله گذشته به جنایات وخیانات واعمال ضد بشری خودشان علیه ی مردم ایران ادامه دهند وضمن تصویر مارکشی ومار نشان دادن ها ادامه دهند ودر شرایطی که تنها رژیم رژیم منفور جهانی می باشد که این همه مدعیان گوناگون مخالف دارد. همچنین اینکه از ضریب تنفر ونارضایتی بسیار بالای عمومی بر خوردار است . چونکه خودشان گزارش کرده اند که 80% جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند . تازه مدعی یادداشت روز نویس با خاک پاشی بر توی چشمان مردم ایران طلبکار شده وادعا کرده است که رژیم ضد بشری نه با ابزار سوء استفاده کامل از دین ودستگاه قهریه و ایجاد خفقان وارعاب ووحشت در جامعه و گسترش موج دستگیری ها و شکنجه وبازجوئی ها و ترور واعدام وبرائی بساط دار ودرفش تونسته است به بقای حکومت ننگین خودش ادامه دهد. ولی بطور کمدی وتراژدی پاسدار یادداشت روز نویس مدعی شده است که هرچه اپوزیسیون دچار انشقاق و انغعال شده رژیم تروریستی آخوندی به دلیل برخورداری از پایگاه مردمی اش تقویت شده وبیشتر مورد حمایت مردم واقع شده است. یادداشت روز نویس در دنباله برای اینکه یک تیر وچند نشان زده شود . تشریح کرده که چگونه دستگاه وزارت بد نام اطلاعات رژیم آخوندی اپوزیسیون داخلی تولید نموده وبه برون مرز آنان را ارسال کرده است تا که با تولیدات وعملکرد اینان به شیوه ی سیاست توبره و آخور خوری بهره برداری شود. ضمن اینکه اینان را در لیست اپوزیسیون بر انداز برون به عنوان اپوزیسیون رژیم جازه زده شده، ولی از سوی دیگر اینان را تبدیل به چماق بر توی سر رقیب مغلوب دوم خرداد داخلی کرده است . همچنین با تأکید مخالف بودن شان اما از سوی دیگر آنان را چنین همکاران دشمنان و دستگاه جاسوسی بیگانه و حتی اسرائیلی قلمداد کرده است:
"براي مثال در انتخابات رياست جمهوري گذشته مجري تلويزيون ضدانقلابي پارس با اشاره به دنباله روي فرد هاليدي ديپلمات و تحليلگر انگليسي از تحليل كيهان مبني بر رويكرد توفنده و گرم مردم به كانون آتشفشان انقلاب 57، هاليدي و مسعود بهنود وحسين درخشان و راديو بي بي سي را همدست جمهوري خواند در حالي كه خصومت اين تيپ افراد با جمهوري اسلامي كاملاً مشخص بود. يا كار به اينجا رسيده كه مؤسسه اسپين برلين- كه جفري گدمين رئيس فعلي "راديو آمريكايي فردا پيش از اين رئيس آن بود- درباره جامعه مدني در ايران با حضور طوايف ضدانقلاب كنفرانس برگزار مي كند و در همان جلسه حسين درخشان به عنوان يكي از مخالفان جمهوري اسلامي، به رغم اعتراض ديگران، اذعان مي كند كه بپذيريد يا نپذيريد «جمهوري اسلامي با راي اكثريت مردم مشروعيت گرفته، قانون اساسي را دوبار به راي گذاشته و هنوز هم در تمام انتخابات گوناگونش، اكثريت مردم رأي مي دهند... گفتم كه من خودم قرباني كم تحملي جمهوري اسلامي هستم ولي اين چيزها نمي تواند مشروعيت جمهوري اسلامي را از بين ببرد. ... بعد از كنفرانس فهميدم عصبانيت ها در جلسه از اين بود كه كمتركسي پيش فرض اوليه تمام بحث ها و تحليل هاي ديگر آنها را يعني همين مشروعيت جمهوري اسلامي يا عدم آن را به چالش گرفته است. اين نقطه ضعف بزرگ در استدلال تمام مخالفين جمهوري اسلامي است كه اگر رويش انگشت بگذارند چون جوابي ندارند، فقط عصباني مي شوند.» جالب اين است كه همين فرد پيش از اين به اعتبار پيشگامي در وبلاگ نويسي، مورد استقبال محافل صهيونيستي قرار گرفت و در كمتر از يك سال اجازه پيدا كرد به سرزمين هاي اشغالي سفر كند و از جمله در دانشگاه بن گوريون در سمينار «اصلاحات، اپوزيسيون و منازعات در خاورميانه» در موضوع «وبلاگ نويسي، يك راه واقعي براي مخالفت در خاورميانه» سخنراني كند. روزنامه هاآرتص ضمن درج اين خبر، از وي به عنوان «دوست اسرائيل» ياد مي كند و از قول دكتر مايكل دان كه روي پديده «بلاگ» پژوهش مي كند، وي را به اغراق پدر معنوي وبلاگ نويسي در ايران مي نامد. به استناد گزارش هاي دو روزنامه هاآرتص و جروزالم پست وي در آن سمينار با تأكيد بر مذهبي بودن جامعه ايران، عنوان مي كند كه مدل مذهبي اسرائيل و تركيه، مدل خوبي براي ايران است به ويژه مدل اسرائيل كه درخشان درباره اش مي گويد: «اسرائيل يك نمونه دموكراسي است.»! جروزالم پست زير عكس اين عنصر ضدانقلاب از قول خود وي تصريح مي كند: «من مي خواهم اسرائيل را براي ايراني ها، انساني كنم و به آنها بگويم كه آن گونه نيست كه تبليغات جمهوري اسلامي مي گويد مبني بر اينكه اسرائيل تشنه خون مسلمانان است.»"
حتماً فراموش نشده است که قبلاً با تأکیذ تذکر داده شده بود که یادداشت های روز چون از موضع اطلاعاتی – امنیتی تهیه وتنظیم می شود، این یادداشت روز ها دارای ابعاد چند هدفه می باشد که فقط به معلول ها پرداخته می شود واهداف خاصی هم دنبال می گردد که جدا از جنک ونزاع جناحی و سر کار گذاشتن مردم نمی باشد. در
این یادداشت روز نیز چنین یادداشت روز نویس غافل از، تیز و متمرکز کردن بر روی رقبای مغلوب دوم خردادی نشده است واینگونه با شیوه ی برج در برابر بارو با نقل قول کردن از سید خندان، توانسته است دوم خردادی های تند رو را بلند و وصدای دشمن از درون خطاب کتذ :
"اين سخن به درازا مي كشد و آنچه گفته آمد، تنها طليعه و مقدمه بحثي مستوفا درباره موضوع يادداشت اخير است. تنها بايد به اين نكته بسنده كرد كه آن آشفتگي و نابساماني قطعاً ديگر برنمي گردد همچنان كه شخص آقاي خاتمي متعرض ماجرا شد و فرياد برآورد كه «از درون اردوگاه اصلاح طلبان صداي دشمن به گوش مي رسد.» ضمن اينكه نه اين نظام، نظام فرسوده پهلوي يا دولت از مردم بريده عصر نهضت نفت است و نه اين مردم، مردم كم تجربه و خالي الذهن آن روزگار. اين مردم در بحبوحه همان بمباران هاي تبليغاتي، در عرصه هاي گوناگون انتخابات و راهپيمايي و... به خاطر انقلاب و نظام عزيزتر از جانشان به ميدان آمدند. اما در اين ميان مسئوليت ساماندهي عرصه عمومي و جامعه مدني- آن چنان كه هم حق آزادانديشي براي عموم و نخبگان و صاحب نظران پاس داشته شود و هم راه سوء استفاده و خيانت مسدود گردد- بر دوش مسئولان امر سنگيني مي كند. سخنان امروز آقاي حسين درخشان، تكرار همان سخنان يك سال پيش روشنفكر لائيك آقاي رامين جهانبگلوست كه اذعان كرد «آمريكا و اسرائيل و سيستم اطلاعاتي آنها به جامعه مدني در ايران طمع كرده اند.:
در خاتمه اینکه باز هم تأکید می شود که می بایست هر مدعی مخالف و بر انداز این رژیم بربرمنش وتاریک اندیش رژیم آخوندی توانائی درک و شناخت تاکتیک ها وشگردهای تبلیغاتی و عوامفریبانه ی د ستگاه تبلیغاتی وجنگ روانی و شیطان سازی وحتی مخالف سازی وزارت بد نام اطلاعات رژیم تروریستی آخوندی و سربازان گمنام امام زمانی اعزام به خارج شده اش به عنوان مخالف آشنائی داشته باشد تا که نه اینکه خودش در دام نیقتد، بلکه بتواند از پس توطئه ودام های گسترده و چیده شده ی رژیم تروریستی آخوندی در برون مرز برآید که از مطبوعات خارجی تا رسانه های استعماری فارسی زبان و سایت های اینترنتی نفوذ کرده وریشه دوانیده است که حتی از صدای اعتراضی جهانی ضد جنگ عراق به نفع خود بهره برداری می کند. هینطور در بستر دفاع از اهداف هسته ای ومخالفت با تحریم اقتصادی و تهاجم نظامی نهایت سوء استفاده را از طریق بلندگوی های نفوذی به حساب اپوزیسیون جاز ده ومعرفی کرده در برون مرز، نموده است. وقتی این تاکتیک ها شناخته شد آنگاه مدعی می تواند به مبارزه ی هدفمند خود علیه توطئه ودسیسه های تدارك دیده شده برآید وبه مبارزه ادامه دهد ودر نهایت موفق شود که دچار بی انگیزگی و انفعال وبی هویتی و سر در گمی و گیجی نگردد. زیرا که دشمن قهار ضد بشر بیدار و هشیار و بسیار با تجربه است و دائم در حال باز سازی وتعویض تاکتیک وشیوه های لو رفته وسوخته شده اش می باشد . برای همین مدتیست که اهداف خودش علیه ی مخالفین جدی و مصمم را از زبان گفتاری وقلم نوشتاری در پوشش اپوزیسیون های تاکتیکی ساخته شده وهسته های خاموش به عنوان چند صدائی ودگر اندیشی ونقاد و ضد امپریالیست وآمریکائی و حتی مدافع حقوق بشری تعقیب کرده است و چند مورد و نمونه ی لو رفته را یادداشت روز نویس در این یادداشت روز از موضع به حساب افشاگری اپوزیسیون یا رقبای دوم خردادی را معرفی کرده است که چگونه خط خودرا دنبال کرده اند .
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 10 اردیبهشت ماه سال 1386
"اپوزیسیون سازی واعزام به برون مرز و استفاده کردن از تولیدات آنان برای مشروعیت بخشیدن به رژیم ضد بشری آخوندی"
برای بخشی از اپوزسیون شناخت وبررسی ماهیت وچگونگی تجربه ی عملکرد 28 ساله ی رژیم تروریستی آخوندی علیه ی مخالفان وآزادیخواهان ومردم ایران مقوله ی ساده نیست. چونکه نیاز به شناخت پیچیدگی خاص ابزار مبارزه به شکل وابعاد گوناگون این شناخت می باشد و صرفاً نمی توان همچون گذشته مبارزه با این رژیم جنایتکار و عوامفریب را فقط در حد سر دان شعار های کلیشه ای تند وتیز ضد امپریالیستی با ادعای دشمنی رادیکال با آمریکا در حرف وکلام ونوشتار و یا با تنظیم مقالات یکنواخت ومشابه آرمانی و رؤیائی با تصورات خام شداد وغلاظ هسیتریک ضد مذهبی و ... امکان پذیر نیست ودل خوش داشت به صدور اطلاعیه های آنچنانی با ادعای عن قریب قدرت گیری کارگران وبرپائی حکومت کارگری و شورائی که با فرمان آتش زدن روسری ها وچادران سیاه وامثالهم فرموله وتئوریزه کرد. زیرا که ادامه ی اینگونه شیوه ها که در آن اثری از نوآوری مبارزاتی دیده نمی شود به مرور زمان به ایزوله ومنزوی کردن بیشتر مدعیان باور مند به اینگونه روش وشعار ها تحلیل ها راه می برد . برای اینکه زمانیکه یک پاسدار گمنام امام زمانی زمان شاه که ادعا می کند در زمان شاه سابقه ی زندانی دارد ولی هیچ زندانی زمان شاه هیچگونه رد و مشخصات واطلاا تی از این مدعی بیرون نداده وبازگو نکرده است. ولی این فرد پاسدار که از سابقه فراوان بازجوگری وتحریف و تواب وسناریو سازی برخوردار است و مثل آب خوردن ویک چشم بر هم زدن کتمان حقایق می کند و بدون آنکه هر گز بصورت علت یابی و بررسی علت ومعلول ها و یا کنش وواکنش به مسائل و پدیده ها ومقولات برخورد وتحلیل و تفسیر می کند ویا بدون آنکه برروی نامبارک خودش بیآورد وبگوید مگر چندسال از اشغال نظامی افغانستان می گذرد و یا چه مدت از بیان خطبه ی رفسنجانی در نمازجمعه ی تهران سپری شده است که خطاب به بوش گفته بود که اگر ما در اشغال افغانستان با نظامیان ومقامات آمریکای همکاری نکرده بودیم هنوز در افغانستان طالبان بر سرقدرت بود و یا اینکه مگر شامل مرور زمان شده است که چگونه احمد چلبی رئیس کنگره ی ملی عراقیان در برون مرز و جاسوس چند جانبه به تهران وجماران وقم تردد داشت وپیام می آورد و به لندن ونیویورک وواشنگتن می برد و در نهایت زمینه ساز تجاوز نظامی به عراق شد واکنون که پست معاونت نخست وزیر دست نشانده ی نوری المالکی نخست وزیر و مهره ی دست نشانده ی آخوند ها وانگلیس در عراق است که اخیراً در تهران با همتای خود رفسنجانی دیدار وملاقات داشته است و همچنین با از خاطر بردن موضع رفسنجانی که در خطبه های نمار جمعه ی خود ازباتلاق وویتنامیزه کردن عراق علیه ی نظامیان آمریکائی مستقر در عراق گفته وبر آن تأکید کرده بود . یادداشت روز نویس اکنون بطور درست این سند های مستند فراموش شده است وبا کمال وقاحت و خمینی صفتانه پاسدار یادداشت روز نویس اینگونه طلبکارانه خطاب به مدعیان مخالف گوناگون و برانداز و اپوزیسیون دست رژیم و رقبای دوم خردادی مغلوب مد عی شده وگفته است:
" وقتي آمريكا، افغانستان و عراق را اشغال كرد، اغلب اينها، وحشي گري بوش را به عنوان ترويج دموكراسي ستودند و نسبت به وقوع اتفاق مشابه درباره ايران روزشماري كردند. بنابراين اگر امروز دعوا و مجادله اي بين اين جماعت افتاده صرفاً به خاطر روند رو به رشد اقتدار جمهوري اسلامي است كه در عمل به واكسينه شدن نظام و بغرنج تر شدن راهبرد براندازي انجاميده است. درست است كه اين طيف چند سر- از چپ هاي تجديدنظرطلب و توده اي هاي آمريكايي تا سلطنت طلب ها و ليبرال ها و لائيك ها و مدعيان روشنفكري ديني سكولار!؟ و... و در خط مقدم آنها قدرت هاي غربي و شبكه صهيونيسم بين الملل- بنياد تلاش خويش و كانون راهبرد خود را بر القاي تزلزل و بي ثباتي و فقدان مشروعيت جمهوري اسلامي گذاشتند و هنوز هم اين روند را ادامه مي دهند، اما جمهوري اسلامي ماهيتاً حكومتي ملي و پشتگرم به حمايت همين مردم است بنابراين هرچه جلوتر آمده، بيشتر، مشروعيت مردمي و پشتوانه قدرت ملي خود را به رخ كشيده آن هم در دنيايي كه پس از برافتادن طشت رسوايي كمونيسم و فروپاشي اين بلوك، نوبت نظام هاي دموكراتيك آمريكايي و اروپايي بود كه دروغ بودن خود را به اثبات برسانند و در اين خلأ، جمهوري اسلامي مي توانست الهام بخش باشد."
تصور می شود که با کدام ابزار واهرم عوامفریبان حاکم توانسته اند در مدت 28 ساله گذشته به جنایات وخیانات واعمال ضد بشری خودشان علیه ی مردم ایران ادامه دهند وضمن تصویر مارکشی ومار نشان دادن ها ادامه دهند ودر شرایطی که تنها رژیم رژیم منفور جهانی می باشد که این همه مدعیان گوناگون مخالف دارد. همچنین اینکه از ضریب تنفر ونارضایتی بسیار بالای عمومی بر خوردار است . چونکه خودشان گزارش کرده اند که 80% جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند . تازه مدعی یادداشت روز نویس با خاک پاشی بر توی چشمان مردم ایران طلبکار شده وادعا کرده است که رژیم ضد بشری نه با ابزار سوء استفاده کامل از دین ودستگاه قهریه و ایجاد خفقان وارعاب ووحشت در جامعه و گسترش موج دستگیری ها و شکنجه وبازجوئی ها و ترور واعدام وبرائی بساط دار ودرفش تونسته است به بقای حکومت ننگین خودش ادامه دهد. ولی بطور کمدی وتراژدی پاسدار یادداشت روز نویس مدعی شده است که هرچه اپوزیسیون دچار انشقاق و انغعال شده رژیم تروریستی آخوندی به دلیل برخورداری از پایگاه مردمی اش تقویت شده وبیشتر مورد حمایت مردم واقع شده است. یادداشت روز نویس در دنباله برای اینکه یک تیر وچند نشان زده شود . تشریح کرده که چگونه دستگاه وزارت بد نام اطلاعات رژیم آخوندی اپوزیسیون داخلی تولید نموده وبه برون مرز آنان را ارسال کرده است تا که با تولیدات وعملکرد اینان به شیوه ی سیاست توبره و آخور خوری بهره برداری شود. ضمن اینکه اینان را در لیست اپوزیسیون بر انداز برون به عنوان اپوزیسیون رژیم جازه زده شده، ولی از سوی دیگر اینان را تبدیل به چماق بر توی سر رقیب مغلوب دوم خرداد داخلی کرده است . همچنین با تأکید مخالف بودن شان اما از سوی دیگر آنان را چنین همکاران دشمنان و دستگاه جاسوسی بیگانه و حتی اسرائیلی قلمداد کرده است:
"براي مثال در انتخابات رياست جمهوري گذشته مجري تلويزيون ضدانقلابي پارس با اشاره به دنباله روي فرد هاليدي ديپلمات و تحليلگر انگليسي از تحليل كيهان مبني بر رويكرد توفنده و گرم مردم به كانون آتشفشان انقلاب 57، هاليدي و مسعود بهنود وحسين درخشان و راديو بي بي سي را همدست جمهوري خواند در حالي كه خصومت اين تيپ افراد با جمهوري اسلامي كاملاً مشخص بود. يا كار به اينجا رسيده كه مؤسسه اسپين برلين- كه جفري گدمين رئيس فعلي "راديو آمريكايي فردا پيش از اين رئيس آن بود- درباره جامعه مدني در ايران با حضور طوايف ضدانقلاب كنفرانس برگزار مي كند و در همان جلسه حسين درخشان به عنوان يكي از مخالفان جمهوري اسلامي، به رغم اعتراض ديگران، اذعان مي كند كه بپذيريد يا نپذيريد «جمهوري اسلامي با راي اكثريت مردم مشروعيت گرفته، قانون اساسي را دوبار به راي گذاشته و هنوز هم در تمام انتخابات گوناگونش، اكثريت مردم رأي مي دهند... گفتم كه من خودم قرباني كم تحملي جمهوري اسلامي هستم ولي اين چيزها نمي تواند مشروعيت جمهوري اسلامي را از بين ببرد. ... بعد از كنفرانس فهميدم عصبانيت ها در جلسه از اين بود كه كمتركسي پيش فرض اوليه تمام بحث ها و تحليل هاي ديگر آنها را يعني همين مشروعيت جمهوري اسلامي يا عدم آن را به چالش گرفته است. اين نقطه ضعف بزرگ در استدلال تمام مخالفين جمهوري اسلامي است كه اگر رويش انگشت بگذارند چون جوابي ندارند، فقط عصباني مي شوند.» جالب اين است كه همين فرد پيش از اين به اعتبار پيشگامي در وبلاگ نويسي، مورد استقبال محافل صهيونيستي قرار گرفت و در كمتر از يك سال اجازه پيدا كرد به سرزمين هاي اشغالي سفر كند و از جمله در دانشگاه بن گوريون در سمينار «اصلاحات، اپوزيسيون و منازعات در خاورميانه» در موضوع «وبلاگ نويسي، يك راه واقعي براي مخالفت در خاورميانه» سخنراني كند. روزنامه هاآرتص ضمن درج اين خبر، از وي به عنوان «دوست اسرائيل» ياد مي كند و از قول دكتر مايكل دان كه روي پديده «بلاگ» پژوهش مي كند، وي را به اغراق پدر معنوي وبلاگ نويسي در ايران مي نامد. به استناد گزارش هاي دو روزنامه هاآرتص و جروزالم پست وي در آن سمينار با تأكيد بر مذهبي بودن جامعه ايران، عنوان مي كند كه مدل مذهبي اسرائيل و تركيه، مدل خوبي براي ايران است به ويژه مدل اسرائيل كه درخشان درباره اش مي گويد: «اسرائيل يك نمونه دموكراسي است.»! جروزالم پست زير عكس اين عنصر ضدانقلاب از قول خود وي تصريح مي كند: «من مي خواهم اسرائيل را براي ايراني ها، انساني كنم و به آنها بگويم كه آن گونه نيست كه تبليغات جمهوري اسلامي مي گويد مبني بر اينكه اسرائيل تشنه خون مسلمانان است.»"
حتماً فراموش نشده است که قبلاً با تأکیذ تذکر داده شده بود که یادداشت های روز چون از موضع اطلاعاتی – امنیتی تهیه وتنظیم می شود، این یادداشت روز ها دارای ابعاد چند هدفه می باشد که فقط به معلول ها پرداخته می شود واهداف خاصی هم دنبال می گردد که جدا از جنک ونزاع جناحی و سر کار گذاشتن مردم نمی باشد. در
این یادداشت روز نیز چنین یادداشت روز نویس غافل از، تیز و متمرکز کردن بر روی رقبای مغلوب دوم خردادی نشده است واینگونه با شیوه ی برج در برابر بارو با نقل قول کردن از سید خندان، توانسته است دوم خردادی های تند رو را بلند و وصدای دشمن از درون خطاب کتذ :
"اين سخن به درازا مي كشد و آنچه گفته آمد، تنها طليعه و مقدمه بحثي مستوفا درباره موضوع يادداشت اخير است. تنها بايد به اين نكته بسنده كرد كه آن آشفتگي و نابساماني قطعاً ديگر برنمي گردد همچنان كه شخص آقاي خاتمي متعرض ماجرا شد و فرياد برآورد كه «از درون اردوگاه اصلاح طلبان صداي دشمن به گوش مي رسد.» ضمن اينكه نه اين نظام، نظام فرسوده پهلوي يا دولت از مردم بريده عصر نهضت نفت است و نه اين مردم، مردم كم تجربه و خالي الذهن آن روزگار. اين مردم در بحبوحه همان بمباران هاي تبليغاتي، در عرصه هاي گوناگون انتخابات و راهپيمايي و... به خاطر انقلاب و نظام عزيزتر از جانشان به ميدان آمدند. اما در اين ميان مسئوليت ساماندهي عرصه عمومي و جامعه مدني- آن چنان كه هم حق آزادانديشي براي عموم و نخبگان و صاحب نظران پاس داشته شود و هم راه سوء استفاده و خيانت مسدود گردد- بر دوش مسئولان امر سنگيني مي كند. سخنان امروز آقاي حسين درخشان، تكرار همان سخنان يك سال پيش روشنفكر لائيك آقاي رامين جهانبگلوست كه اذعان كرد «آمريكا و اسرائيل و سيستم اطلاعاتي آنها به جامعه مدني در ايران طمع كرده اند.:
در خاتمه اینکه باز هم تأکید می شود که می بایست هر مدعی مخالف و بر انداز این رژیم بربرمنش وتاریک اندیش رژیم آخوندی توانائی درک و شناخت تاکتیک ها وشگردهای تبلیغاتی و عوامفریبانه ی د ستگاه تبلیغاتی وجنگ روانی و شیطان سازی وحتی مخالف سازی وزارت بد نام اطلاعات رژیم تروریستی آخوندی و سربازان گمنام امام زمانی اعزام به خارج شده اش به عنوان مخالف آشنائی داشته باشد تا که نه اینکه خودش در دام نیقتد، بلکه بتواند از پس توطئه ودام های گسترده و چیده شده ی رژیم تروریستی آخوندی در برون مرز برآید که از مطبوعات خارجی تا رسانه های استعماری فارسی زبان و سایت های اینترنتی نفوذ کرده وریشه دوانیده است که حتی از صدای اعتراضی جهانی ضد جنگ عراق به نفع خود بهره برداری می کند. هینطور در بستر دفاع از اهداف هسته ای ومخالفت با تحریم اقتصادی و تهاجم نظامی نهایت سوء استفاده را از طریق بلندگوی های نفوذی به حساب اپوزیسیون جاز ده ومعرفی کرده در برون مرز، نموده است. وقتی این تاکتیک ها شناخته شد آنگاه مدعی می تواند به مبارزه ی هدفمند خود علیه توطئه ودسیسه های تدارك دیده شده برآید وبه مبارزه ادامه دهد ودر نهایت موفق شود که دچار بی انگیزگی و انفعال وبی هویتی و سر در گمی و گیجی نگردد. زیرا که دشمن قهار ضد بشر بیدار و هشیار و بسیار با تجربه است و دائم در حال باز سازی وتعویض تاکتیک وشیوه های لو رفته وسوخته شده اش می باشد . برای همین مدتیست که اهداف خودش علیه ی مخالفین جدی و مصمم را از زبان گفتاری وقلم نوشتاری در پوشش اپوزیسیون های تاکتیکی ساخته شده وهسته های خاموش به عنوان چند صدائی ودگر اندیشی ونقاد و ضد امپریالیست وآمریکائی و حتی مدافع حقوق بشری تعقیب کرده است و چند مورد و نمونه ی لو رفته را یادداشت روز نویس در این یادداشت روز از موضع به حساب افشاگری اپوزیسیون یا رقبای دوم خردادی را معرفی کرده است که چگونه خط خودرا دنبال کرده اند .
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 10 اردیبهشت ماه سال 1386