چگونگی جنگ قلمی میان پاسدار حسین شریعتمداری با روزنامه ی اعتماد ملی کروبی؟

چگونگی جنگ قلمی میان پاسدار حسین شریعتمداری با روزنامه ی اعتماد ملی کروبی؟
واقعاً که چقدر آش شور شده است که نه آشپزباشی که صدای همه از دست آشپز باشی فضول ویژه ی رهبر و سپاه پاسداران در آمده است و نسبت به زیادی نمک پاشی با نمک بازی یا خوش نمک شدن این آشپزخوشمزه پز، همه جا بلند شده است. یعنی اینکه به سیستم ادامه دار سناریو وپرونده سازی کردن پاسدار حسین شریعتمداری و عربده کشی کردن ها وششلول بندی های نمودنش که به تک تیر انداز حرفه ای مبدل شده است ومدام تیر اندازی ی می کند و شلیک کردنش هم گسترش یافته و هم نهادینه شده است اعتراض و انتقاد آنهم بصورت نقد بسیار تمسخر آمیز علیه اش شده است. زیراکه سناریو وپرونده سازی کردنش به مرحله ی تحمل ناپذیری برای قلمزنان همکار و رقبایش رسیده است وصدای اعتراضی آنان را آنگونه بلند کرده که مجبور شده اند به همان روش تمسخر کردن ونیش زدن وتحقیر کردن مشابه ی خودش پاسخگو باشند. زیرا که به نظر می رسد که اکنون پاسدار حسین شریعتمداری گویا با زمین سفت مواجه شده است .آنگونه که برای گنده گوئی و بزرگ نمائی کردن های نامفهومش که در یادداشت روز کیهان پادگانی و بخش های ستون اخبار ویژه و گفت وشنود چند روز پیش علیه ی کروبی و روزنامه ی اعتماد وقلمزنان این روزنامه شروع شده وهنوز هم ادامه دارد .آخوند کروبی طبق گزارش دریافتی، برای ایشان تقاضای خدا شفاهش بدهد را کرده است.البته گذشته از اینکه پاسدار شریعتمداری مخالفت جدی با راه اندازی برنامه ماهواره ای تلویزیونی آخوند کروبی بود وموفق هم شد که این شبکه ی ماهواره ای تلویزیونی راه اندازی و فعال نشود . زیرا که قرار بود این برنامه ی تلویزیونی شبکه ی ماهواره ای از دولت فخیمه ی انگلیس پخش شود که دلیل راه اندازی آنهم، یک دست شدن حکومت وبدون بلند گو ماندن دار ودسته ی شکست خوردگان دوم خردادی ها ومحروم شدن اینان از دسترسی به حساب رسانه ی خود خوانده ی ملی صدا وسیما بود. پس از عقیم ماندن این طرح ماهواره ای و فراموش شدن آن، سپس پیرامون برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابت- انتصابات مجمع خبرگان رهبری و شوراها بازهم این اختلافات ورقابت ها به شیوه ای دیگر بالاگرفت وسرمایه گذاری قبلی پاسدار حسین شریعتمداری برروی کروبی که با ترتیب دان یک گفتگو با وی ودرج آن در روزنامه ی کیهان برنامه ریزی شده بود و هدف شیوه ی استفاده کردن برج در برابر بارو بود. یعنی اینکه کروبی چماقی علیه ی سایر جریانات دوم خردادی شده بود که تند رو خوانده شده بودند که همگام با دشمن گام بر می دارند. زیراکه اینان از حکومت سکولار دفاع می کنند. ولی چون پاسدار حسین شریعتمدار و پاسدار محمود احمدی نژاد وحامیانش و آخوند مصباح یزدی و شورای نگهبان موفق نشدند که گام چهارم پیروزی سیاست پیچیده و چند لایه ی سپاه پاسداران برای پیروزی یا گام نهائی را در 24 آذر بر دارند. چونکه با شکست افضاح آمیز حامیان پاسدار غلامک و گماشته احمدی نژاد با نام رایحه ی خوش خدمت در این خیمه شب بازی و نمایشنامه ی انتخاباتی – انتصاباتی دربیست وچهارم آذرماه سال گذشته مواجه و موجب شد که موقعیت پاسدار احمدی نژاد تضعیف گردد و بر صداهای اعتراضی در مجلس و مطبوعات جناج مغلوب افزوده گردد. همچنین موج اعتراض کنندگان به عملکرد دولت پیرامون دو موضوع اساسی متمرکز شدند که شامل پیگیری پرونده ی هسته ای و طرح های اقتصادی و روند رشد تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاهای ضروری بود افزوده گردید.
اما پس از پیام تهدید آمیز نوروزی ولی فقیه در مشهد که شورای امنیت سازمان ملل به بی قانونی متهم شد و تأکید بر واکنش بی قانونی با همه توان وظرفیت شد. در دنباله ی تصویب قطعنامه ی 1747 شورای امنیت سازمان به تصویب رسید و سپاه پاسداران در سوم فروردین دست به گروگان گیری 15 ملوان وتفنگدار انگلیسی زد و تبلیغات و جنگ روانی وکرکری خواندن وقدر نمائی های کاذب سپاه پاسداران شروع شد. صنعت بازجوئی و وادار به ابراز ندامت کردن و سناریوی تواب سازی مدل فرنگی نیز گسترش یافت و بصورت نمایش تبلیغاتی حضور گروگان های زن ومرد انگلیسی از شبکه ی تلویزیونی شروع وبصورت سریال ادامه یافت که تقریباً به نمایش روزانه شوی اعتراف گیری ونمایش دو هفته ای تبدیل شد و هرروز یک نوع نوشته ودستخط ابراز توبه کردن وپذیرش خلاف کردن ومتجاوز بودن و غیر قانونی عمل کردن گروگان های انگلیسی بازتاب داده ومخابره می شد که ظاهراً این فیل هوا کردن ها از موضع قدرت نمائی بود. چونکه چاشنی آن تأکید بر اخراج نیروی نظامی انگلیسی از عراق شده بود . البته که بسط و تعمیم داده وتأکید بیشتر براخراج نیروهای نظامی آمریکا از عراق می شد . مکمل آن اصرار وپا فشاری برآزادی 5 پاسدار بازداشتی در اربیل عراق می شد . خلاصه کلی خواست ها وشرط وشروط ها برای آزادی گروگان ها از جمله مذاکره ومعامله وعذر خواهی رسمی کردن دولت فخیمه ی انگلیس مطرح می شد. حتی پا از اینهم فراتر گذاشته شد و ترتیب چند نمایشنامه ی اعتراضی غنی شده ی بسیجیان پاسدار دانشجو خوانده شده در جلوی سفارت انگلیس در تهران برپا شد . گفته شد که طراحان و برنامه ریزان خواب وخیال سناریوی مشابه ی اشغال گری سفارت آمریکا در تهران در 13 آبان ماه سال 58 را دیده بودند که به خواب پنبه دان شتری تبدیل شد. البته در این تظاهرات تدارک دیده شده ی اطلاعاتی – امنیتی – پاسداری در جلوی سفارت انگلیس در تهران، پس از پرتاب کردن ونارنجک به درون سفارت انگلیس انداختن ، فریاد مرگ بر انگلیس سر دادن تظاهر کنندگان بسیجی، اینان خواهان محاکمه جاسوسان وحتی اعدام آنان شده بودند.
ولی ناگهان معجزه ی غیر مترقبه ای اتفاق افتاد . زیرا که سناریوی گروگان گیری به دلیل مخابره شدن و افزایش یافتن اعتراضات جامعه ی انگلیسی و پرونده ی گروگان گیری سر از شورای امنیت سازما ن ملل ومحکوم نمودن عمل گروگان گیری درآورد، نتیجه ی معکوس برای گروگان گیران واهداف شان بر جای گذاشت وهرروز که سپری می شد بر ضریب این موج اعتراضات افزوده می شد تا جائیکه بلرنخست وزیر مجبور شد که از موضع بالا زمان 48 ساعته برای آزادی بدون قید وشرط گروگان ها را مطرح کند وهشدار دهد که اگر در این زمان تعیین شده گروگان های انگلیسی آزاد نگردند؛ طراحان ورژیم تروریستی آخوندی با واکنش سخت دولت انگلیس مواجه خواهند شد. در دنباله یکباره خبر مشکوک ومبهم آزادنمودن یکی از مأموران اطلااتی رژیم در عراق به نام جلال شرفی در مطبوعات وابسته به ولی فقیه از جمله روزنامه ی کیهان درج شد که دبیر دوم سفارت ربوده شده در بغداد خوانده شده بود که در یکی از خیابان های بغداد از سوی گروگان ها که مأموران وابسته به آمریکا و سازمان جاسوسی سیا در عراق نامیده شدند بدون مطرح کردن هیچ تقاضا ودرخواستی رها شده و قید شده بود که مأمور اطلااتی رها شده توانسته بود تا خودش را به سفارت رژیم تروریستی آخوندی در بغداد برساند واز آنجا با هواپیما خودش را به تهران برساند وصحیح وسالم خود را در آغوش وزیر امورخارجه و آدم ربا منوچهر متکی بی اندازد وهم دیگر را در بغل بکشانند و حسابی برسر همدیگر بوسه بزنند که هیچگونه از علائم ناتوانی روحی و فیزیکی وجسمی هم در کار نبود که بعداً با این نیز سناریوی مصاحبه ی مطبوعاتی تلویزیونی شکنجه شدن پخش شد که مدعی شده که بوسیله ی مأموران سازمان سیا در عراق در زمان 57 روزه ی زمان اسارت و ربوده یا ناپدید شدنش شکنجه شده است . البته داستان ربوده شدنس بیسیار مشکوک بوده است و این افشاگری بصورت تاف وتاق وریش عمل کرد . زیرا که تف پرتاپ شده بر تاق خیلی مفتضحانه تر از شوی تئاتر سیاسی پاسدار غلامک وگماشته احمد نژاد بر ریش سناریو سازان بازگشت داده شد وبازهم بیشتر بر ضریب انتقاد کردن منتقدین داخلی افزوده شد.
اما پس از اعلام اجرای شوی ناگهانی فوق العاده هنری و انسانی و دینی کنفرانس مطبوعاتی خارجی و داخلی محمود احمدی نژاداعلام شد ودر آن شوی بسیار خوشمزه ی سیاهبازی حوزوی کنفرانس مطبوعاتی گروگان های انگلیسی توبه کرده ونادم شده که در صنعت تواب سازی زندان اوین به این رشد اعتلای فکری وتغییر دیدگاه اجباری خود رسیده بودند با پوشیدن لباس شخصی سفارش داده شده ی انگلیسی در کمال ناباوری و خندان بودن همگانی ، بویژه شومن معروف محمود احمدی نژاد؛ ولی مبهوت بودن خبرنگاران حاضر در کنفرانس ، اعلام شد به دلیل رأفت اسلامی و به مناسبت مبعث پیامبر و عید پاک مسیحی گروگان های انگلیسی با دریافت هدایا بدون هیچگونه چشمداشتی آزاد می شوند. پس از اجرای این سناریوی کمدی وتحقیر آمیز بود که از موضع حقارت وخفت وذبونی و تسلیم شدگی انجام گرفت که بشکل تاکتیک سرخ نگهداشتن صورت به ضرب سیلی انجام شد ولی موضع مسخره ی اقتدار وقدرت نظام چاشنی شده بود . در مجموع موجب افزایش اعتراضات داخلی شد که سایت بازتاب پاسدار محسن رضائی و برخی از نمایندگان مجلس و بیش از دیگران روزنامه ی اعتماد ملی کروبی انتقاداتی را مطرح ساختند که با پرسشگری همراه بود که سئوال کرد فواید این گروگان گیری چه بود؟ این چگونه نمایش اقتدار نظام بود که اینگونه اقدام کرد، آنهم پس از اخطار زمان تعیین شده ی 48 ساعته ی بلر نخست وزیر که از موضع دسپاچگی و تعجیل فراوان آن شوی کمدی کنفرانس مطبوعاتی خارجی وداخلی اجرا شد؟ اگر متجاوز بودند چرا محاکمه نشدند وآزاد گردیدند؟ اگر متجاوز نبودند پس چرا دستگیر شدند؟
ولی چون پاسدار حسین شریعتمداری جزو برنامه ریزان ومبلغان پشت صحنه بود . می بایست که مسئولیت ماستمالی کردن وبهم آوردن سر وته ی قضیه را نیز در روزنامه ی کیهان ویادداشت روزهای خود دنبال می کرد ومدعی می شد که این گروگان گیری کردن برای زمان طولانی برنامه ریزی نشده بود که خواست دشمنان از جمله آمریکا باشد که برروی آن مانور دهد و بهانه برای حضور وحل کردن شکست خود در عراق در اختیار داشته باشد وچشم به فعال شدن حامیان نفوذی خود در ایران دوخته باشد و افزود که آرزوی آمریکا وحامیانش و همگام شدن با دشمنان داخلی با آمریکا نا کام گذاشته شد. وادعا کمدی کرد همانگونه که طرح گروگان گیری 15 ملوان و تفنگدار انگلیسی در زمان مناسب اجرا شده بود . بنابراین در زمان مناسب تر ازآن آزادی های گروگان ها بوسیله ی رئیس جمهور پاسدار غلامک وگماشته خاتمه یافت . اما از سوی دیگر نکته انتقادات ونیش زدن وتهدید کردن منتقدان داخلی جناح مغلوب را در یادداشت روز خود دنبال نمود و چپ و راست یقه ی روزنامه ی اعتماد ملی و آخوند کروبی گرفته می شد و آنان را به شیوه وتاکتیک های گوناگون دراز می کرد . ولی چون آنان جا نزده بودند وکروبی گفته بود که از این بیدها نیست که از اینگونه باد ها بلرزد. موجب حاد شدن بیشتر موضوع شد . تاجائیکه پاسدار حسین شریعتمداری برای کم کردن روی رقیب از خاطرات درون زمان شاه و مسولیت ونقشی که وی در زندان در روز پس از 17 شهریر یا فاجعه ی خونین جمعه ی سیاه درسال 57 در زندان اجرا کرده بود را به رخ کروبی و قلمزنان ی روزنامه ی اعتماد کشانده بود که بله از همان روز زندانیان مسلمان خط امام در زندان مرز خودشان را مجاهدین و فدائیان وسایر زندانیان مشخص وبرجسته کرده بودند و قلمزنان روزنامه ی اعتماد ملی را نفوذی های تندرو وسکولار دوم خردادی نامیده بود که گرد کروبی جمع شده و بر خلاف ادعای مخالفت کروبی با این تندروهای سکولار دوم خردادی که داشت و کروبی اینان را افشا کرده وطردشان نموده بود ولی اکنون همکار کروبی و روزنامه ی اعتماد ملی شدند واین قلمزنان نفوذی را تهدید کرده بود. اما این گلابزدگی پاسدار حسین شریعتمداری وغلوگوئی بیش از حد و خالی بند وگند نمائی کردنش موجب طنز قلمزن روزنامه ی اعتماد ملی شده است که با مقاله ی یادداشت: آقای شریعتمداری! او اگر نه چی؟! به صورت طنز به وی پاسخ داده و وی را به ریشخند گرفته وبرایش آرزوی شفا کرده است که در روزنامه 28 فروردین در روزنامه ی سرمایه بازتاب داده شده که در زیر ضمیمه شده است . همچنین در دنباله گزیده ای از خبر گزاری ایسنا اضافه شده که پاسدار حسین شریعتمداری گفتگوئی با این خبرگزاری پیرامون پروژه ی هسته ای داشته و پاسخ داده است که در ایران فقر وجود ندارد . یعنی اینکه گزارش 80% زندگی جمعیت کشور در زیر خط فقر اقتصادی وگزارش سازمان صتدوق بین المللی پول واقعیت ندارد که گزارش کرده است 80% در آمد ناخالص ملی سالیانه در اختیار 20% اقلیت می باشد نیز واقعیت ندارد وپاسدار احمدی نژاد وعده ی بردن نان بر وی سفره های خالی محرومان نداده بود وجای آن روند رشد گرانی وتورم و افزایش قیمت جایگزین آن نشده است که اکنون برای دسترسی به سلاح هسته ای و تضمین بقای رژیم تروریستی آخوندی گفته است که «پروندهء هسته‌اي در جايگاهي فراتر از دولت و سه قوه قرار دارد به اين معنا كه اين پرونده در شوراي عالي امنيت ملي مورد بررسي قرار مي‌گيرد و دولت فقط مجري است و براي آگاهي مي‌گويم كه فاز جديد فعاليت‌هاي هسته‌اي در دوران دولت خاتمي شروع شده است.» یعنی به زبان ساده فرید زده است که هدف ابتدائی ونهائی دسترسی به سلاح هسته ای می باشد.
هوشنگ – بهداد
فروردین ماه -86 / چگونگی جنگ قلمی میان پاسدار حسین شریعتمداری با روزنامه ی اعتماد ملی کروبی؟
واقعاً که چقدر آش شور شده است که نه آشپزباشی که صدای همه از دست آشپز باشی فضول ویژه ی رهبر و سپاه پاسداران در آمده است و نسبت به زیادی نمک پاشی با نمک بازی یا خوش نمک شدن این آشپزخوشمزه پز، همه جا بلند شده است. یعنی اینکه به سیستم ادامه دار سناریو وپرونده سازی کردن پاسدار حسین شریعتمداری و عربده کشی کردن ها وششلول بندی های نمودنش که به تک تیر انداز حرفه ای مبدل شده است ومدام تیر اندازی ی می کند و شلیک کردنش هم گسترش یافته و هم نهادینه شده است اعتراض و انتقاد آنهم بصورت نقد بسیار تمسخر آمیز علیه اش شده است. زیراکه سناریو وپرونده سازی کردنش به مرحله ی تحمل ناپذیری برای قلمزنان همکار و رقبایش رسیده است وصدای اعتراضی آنان را آنگونه بلند کرده که مجبور شده اند به همان روش تمسخر کردن ونیش زدن وتحقیر کردن مشابه ی خودش پاسخگو باشند. زیرا که به نظر می رسد که اکنون پاسدار حسین شریعتمداری گویا با زمین سفت مواجه شده است .آنگونه که برای گنده گوئی و بزرگ نمائی کردن های نامفهومش که در یادداشت روز کیهان پادگانی و بخش های ستون اخبار ویژه و گفت وشنود چند روز پیش علیه ی کروبی و روزنامه ی اعتماد وقلمزنان این روزنامه شروع شده وهنوز هم ادامه دارد .آخوند کروبی طبق گزارش دریافتی، برای ایشان تقاضای خدا شفاهش بدهد را کرده است.البته گذشته از اینکه پاسدار شریعتمداری مخالفت جدی با راه اندازی برنامه ماهواره ای تلویزیونی آخوند کروبی بود وموفق هم شد که این شبکه ی ماهواره ای تلویزیونی راه اندازی و فعال نشود . زیرا که قرار بود این برنامه ی تلویزیونی شبکه ی ماهواره ای از دولت فخیمه ی انگلیس پخش شود که دلیل راه اندازی آنهم، یک دست شدن حکومت وبدون بلند گو ماندن دار ودسته ی شکست خوردگان دوم خردادی ها ومحروم شدن اینان از دسترسی به حساب رسانه ی خود خوانده ی ملی صدا وسیما بود. پس از عقیم ماندن این طرح ماهواره ای و فراموش شدن آن، سپس پیرامون برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابت- انتصابات مجمع خبرگان رهبری و شوراها بازهم این اختلافات ورقابت ها به شیوه ای دیگر بالاگرفت وسرمایه گذاری قبلی پاسدار حسین شریعتمداری برروی کروبی که با ترتیب دان یک گفتگو با وی ودرج آن در روزنامه ی کیهان برنامه ریزی شده بود و هدف شیوه ی استفاده کردن برج در برابر بارو بود. یعنی اینکه کروبی چماقی علیه ی سایر جریانات دوم خردادی شده بود که تند رو خوانده شده بودند که همگام با دشمن گام بر می دارند. زیراکه اینان از حکومت سکولار دفاع می کنند. ولی چون پاسدار حسین شریعتمدار و پاسدار محمود احمدی نژاد وحامیانش و آخوند مصباح یزدی و شورای نگهبان موفق نشدند که گام چهارم پیروزی سیاست پیچیده و چند لایه ی سپاه پاسداران برای پیروزی یا گام نهائی را در 24 آذر بر دارند. چونکه با شکست افضاح آمیز حامیان پاسدار غلامک و گماشته احمدی نژاد با نام رایحه ی خوش خدمت در این خیمه شب بازی و نمایشنامه ی انتخاباتی – انتصاباتی دربیست وچهارم آذرماه سال گذشته مواجه و موجب شد که موقعیت پاسدار احمدی نژاد تضعیف گردد و بر صداهای اعتراضی در مجلس و مطبوعات جناج مغلوب افزوده گردد. همچنین موج اعتراض کنندگان به عملکرد دولت پیرامون دو موضوع اساسی متمرکز شدند که شامل پیگیری پرونده ی هسته ای و طرح های اقتصادی و روند رشد تورم و گرانی و افزایش قیمت کالاهای ضروری بود افزوده گردید.
اما پس از پیام تهدید آمیز نوروزی ولی فقیه در مشهد که شورای امنیت سازمان ملل به بی قانونی متهم شد و تأکید بر واکنش بی قانونی با همه توان وظرفیت شد. در دنباله ی تصویب قطعنامه ی 1747 شورای امنیت سازمان به تصویب رسید و سپاه پاسداران در سوم فروردین دست به گروگان گیری 15 ملوان وتفنگدار انگلیسی زد و تبلیغات و جنگ روانی وکرکری خواندن وقدر نمائی های کاذب سپاه پاسداران شروع شد. صنعت بازجوئی و وادار به ابراز ندامت کردن و سناریوی تواب سازی مدل فرنگی نیز گسترش یافت و بصورت نمایش تبلیغاتی حضور گروگان های زن ومرد انگلیسی از شبکه ی تلویزیونی شروع وبصورت سریال ادامه یافت که تقریباً به نمایش روزانه شوی اعتراف گیری ونمایش دو هفته ای تبدیل شد و هرروز یک نوع نوشته ودستخط ابراز توبه کردن وپذیرش خلاف کردن ومتجاوز بودن و غیر قانونی عمل کردن گروگان های انگلیسی بازتاب داده ومخابره می شد که ظاهراً این فیل هوا کردن ها از موضع قدرت نمائی بود. چونکه چاشنی آن تأکید بر اخراج نیروی نظامی انگلیسی از عراق شده بود . البته که بسط و تعمیم داده وتأکید بیشتر براخراج نیروهای نظامی آمریکا از عراق می شد . مکمل آن اصرار وپا فشاری برآزادی 5 پاسدار بازداشتی در اربیل عراق می شد . خلاصه کلی خواست ها وشرط وشروط ها برای آزادی گروگان ها از جمله مذاکره ومعامله وعذر خواهی رسمی کردن دولت فخیمه ی انگلیس مطرح می شد. حتی پا از اینهم فراتر گذاشته شد و ترتیب چند نمایشنامه ی اعتراضی غنی شده ی بسیجیان پاسدار دانشجو خوانده شده در جلوی سفارت انگلیس در تهران برپا شد . گفته شد که طراحان و برنامه ریزان خواب وخیال سناریوی مشابه ی اشغال گری سفارت آمریکا در تهران در 13 آبان ماه سال 58 را دیده بودند که به خواب پنبه دان شتری تبدیل شد. البته در این تظاهرات تدارک دیده شده ی اطلاعاتی – امنیتی – پاسداری در جلوی سفارت انگلیس در تهران، پس از پرتاب کردن ونارنجک به درون سفارت انگلیس انداختن ، فریاد مرگ بر انگلیس سر دادن تظاهر کنندگان بسیجی، اینان خواهان محاکمه جاسوسان وحتی اعدام آنان شده بودند.
ولی ناگهان معجزه ی غیر مترقبه ای تفاق افتاد . زیرا که سناریوی گروگن گیری به دلیل مخابره شدن و افزایش یافتن اعتراضات جامعه ی انگلیسی و پرونده ی گروگان گیری سر از شورای امنیت سازما ن ملل ومحکوم نمودن عمل گروگان گیری درآورد، نتیجه ی معکوس برای گروگان گیران واهداف شان بر جای گذاشت وهرروز که سپری می شد بر ضریب این موج اعتراضات افزوده می شد تا جائیکه بلرنخست وزیر مجبور شد که از موضع بالا زمان 48 ساعته برای آزادی بدون قید وشرط گروگان ها را مطرح کند وهشدار دهد که اگر در این زمان تعیین شده گروگان های انگلیسی آزاد نگردند؛ طراحان ورژیم تروریستی آخوندی با واکنش سخت دولت انگلیس مواجه خواهند شد. در دنباله یکباره خبر مشکوک ومبهم آزادنمودن یکی از مأمورانطلاعا تی رژیم در عراق به نام جلال شرفی در مطبوعات وابسته به ولی فقیه از جمله روزنامه ی کیهان درج شد که دبیر دوم سفارت ربوده شده در بغداد خوانده شده بود که در یکی از خیابان های بغداد از سوی گروگان ها که مأموران وابسته به آمریکا و سازمان جاسوسی سیا در عراق نامیده شدند بدون مطرح کردن هیچ تقاضا ودرخواستی رها شده و قید شده بود که مأمورطلاعا تی رها شده توانسته بود تا خودش را به سفارت رژیم تروریستی آخوندی در بغداد برساند واز آنجا با هواپیما خودش را به تهران برساند وصحیح وسالم خود را در آغوش وزیر امورخارجه و آدمربا منوچهر متکی بی اندازد وهم دیگر را در بغل بکشانند و حسابی برسر همدیگر بوسه بزنند که هیچگونه از علائم ناتوانی روحی و فیزیکی وجسمی هم در کار نبود که بعداً با این نیز سناریوی مصاحبه ی مطبوعاتی تلویزیونی شکنجه شدن پخش شد که مدعی شده که بوسیله ی مأموران سازمان سیا در عراق در زمان 57 روزه ی زمان اسارت و ربوده یا ناپدید شدنش شکنجه شده است . البته داستان ربوده شدنس بیسیار مشکوک بوده است و این افشاگری بصورت تاف وتاق وریش عمل کرد . زیرا که تف پرتاپ شده بر تاق خیلی مفتضحانه تر از شوی تئاتر سیاسی پاسدار غلامک وگماشته احمد نژاد بر ریش سناریو سازان بازگشت داده شد وبازهم بیشتر بر ضریب انتقاد کردن منتقدین داخلی افزوده شد.
اما پس از اعلام اجرای شوی ناگهانی فوق العاده هنری و انسانی و دینی کنفرانس مطبوعاتی خارجی و داخلی محمود احمدی نژاداعلام شد ودر آن شوی بسیار خوشمزه ی سیاهبازی حوزوی کنفرانس مطبوعاتی گروگان های انگلیسی توبه کرده ونادم شده که در صنعت تواب سازی زندان اوین به این رشد اعتلای فکری وتغییر دیدگاه اجباری خود رسیده بودند با پوشیدن لباس شخصی سفارش داده شده ی انگلیسی در کمال ناباوری و خندان بودن همگانی ، بویژه شومن معروف محمود احمدی نژاد؛ ولی مبهوت بودن خبرنگاران حاضر در کنفرانس ، اعلام شد به دلیل رأفت اسلامی و به مناسبت مبعث پیامبر و عید پاک مسیحی گروگان های انگلیسی با دریافت هدایا بدون هیچگونه چشمداشتی آزاد می شوند. پس از اجرای این سناریوی کمدی وتحقیر آمیز بود که از موضع حقارت وخفت وذبونی و تسلیم شدگی انجام گرفت که بشکل تاکتیک سرخ نگهداشتن صورت به ضرب سیلی انجام شد ولی موضع مسخره ی اقتدار وقدرت نظام چاشنی شده بود . در مجموع موجب افزایش اعتراضات داخلی شد که سایت بازتاب پاسدار محسن رضائی و برخی از نمایندگان مجلس و بیش از دیگران روزنامه ی اعتماد ملی کروبی انتقاداتی را مطرح ساختند که با پرسشگری همراه بود که سئوال کرد فواید این گروگان گیری چه بود؟ این چگونه نمایش اقتدار نظام بود که اینگونه اقدام کرد، آنهم پس از اخطار زمان تعیین شده ی 48 ساعته ی بلر نخست وزیر که از موضع دسپاچگی و تعجیل فراوان آن شوی کمدی کنفرانس مطبوعاتی خارجی وداخلی اجرا شد؟ اگر متجاوز بودند چرا محاکمه نشدند وآزاد گردیدند؟ اگر متجاوز نبودند پس چرا دستگیر شدند؟
ولی چون پاسدار حسین شریعتمداری جزو برنامه ریزان ومبلغان پشت صحنه بود . می بایست که مسئولیت ماستمالی کردن وبهم آوردن سر وته ی قضیه را نیز در روزنامه ی کیهان ویادداشت روزهای خود دنبال می کرد ومدعی می شد که این گروگان گیری کردن برای زمان طولانی برنامه ریزی نشده بود که خواست دشمنان از جمله آمریکا باشد که برروی آن مانور دهد و بهانه برای حضور وحل کردن شکست خود در عراق در اختیار داشته باشد وچشم به فعال شدن حامیان نفوذی خود در ایران دوخته باشد و افزود که آرزوی آمریکا وحامیانش و همگام شدن با دشمنان داخلی با آمریکا نا کام گذاشته شد. وادعا کمدی کرد همانگونه که طرح گروگان گیری 15 ملوان و تفنگدار انگلیسی در زمان مناسب اجرا شده بود . بنابراین در زمان مناسب تر ازآن آزادی های گروگان ها بوسیله ی رئیس جمهور پاسدار غلامک وگماشته خاتمه یافت . اما از سوی دیگر نکته انتقادات ونیش زدن وتهدید کردن منتقدان داخلی جناح مغلوب را در یادداشت روز خود دنبال نمود و چپ و راست یقه ی روزنامه ی اعتماد ملی و آخوند کروبی گرفته می شد و آنان را به شیوه وتاکتیک های گوناگون دراز می کرد . ولی چون آنان جا نزده بودند وکروبی گفته بود که از این بیدها نیست که از اینگونه باد ها بلرزد. موجب حاد شدن بیشتر موضوع شد . تاجائیکه پاسدار حسین شریعتمداری برای کم کردن روی رقیب از خاطرات درون زمان شاه و مسولیت ونقشی که وی در زندان در روز پس از 17 شهریر یا فاجعه ی خونین جمعه ی سیاه درسال 57 در زندان اجرا کرده بود را به رخ کروبی و قلمزنان ی روزنامه ی اعتماد کشانده بود که بله از همان روز زندانیان مسلمان خط امام در زندان مرز خودشان را مجاهدین و فدائیان وسایر زندانیان مشخص وبرجسته کرده بودند و قلمزنان روزنامه ی اعتماد ملی را نفوذی های تندرو وسکولار دوم خردادی نامیده بود که گرد کروبی جمع شده و بر خلاف ادعای مخالفت کروبی با این تندروهای سکولار دوم خردادی که داشت وحتی کروبی اینان را افشا کرده وطردشان نموده بود ولی اکنون همکار کروبی و روزنامه ی اعتماد ملی شدند واین قلمزنان نفوذی را تهدید کرده بود. اما این گلابزدگی پاسدار حسین شریعتمداری وغلوگوئی بیش از حد و خالی بند وگند نمائی کردنش موجب طنز قلمزن روزنامه ی اعتماد ملی شده است که با مقاله ی یادداشت: آقای شریعتمداری! او اگر نه چی؟! به صورت طنز به وی پاسخ داده و وی را به ریشخند گرفته وبرایش آرزوی شفا کرده است که در روزنامه 28 فروردین در روزنامه ی سرمایه بازتاب داده شده که در زیر ضمیمه شده است . همچنین در دنباله گزیده ای از خبر گزاری ایسنا اضافه شده که پاسدار حسین شریعتمداری گفتگوئی با این خبرگزاری پیرامون پروژه ی هسته ای داشته و پاسخ داده است که در ایران فقر وجود ندارد . یعنی اینکه گزارش 80% زندگی جمعیت کشور در زیر خط فقر اقتصادی وگزارش سازمان صتدوق بین المللی پول واقعیت ندارد که گزارش کرده است 80% در آمد ناخالص ملی سالیانه در اختیار 20% اقلیت می باشد نیز واقعیت ندارد وپاسدار احمدی نژاد وعده ی بردن نان بر وی سفره های خالی محرومان نداده بود وجای آن روند رشد گرانی وتورم و افزایش قیمت جایگزین آن نشده است که اکنون برای دسترسی به سلاح هسته ای و تضمین بقای رژیم تروریستی آخوندی گفته است که «پروندهء هسته‌اي در جايگاهي فراتر از دولت و سه قوه قرار دارد به اين معنا كه اين پرونده در شوراي عالي امنيت ملي مورد بررسي قرار مي‌گيرد و دولت فقط مجري است و براي آگاهي مي‌گويم كه فاز جديد فعاليت‌هاي هسته‌اي در دوران دولت خاتمي شروع شده است.» یعنی به زبان ساده فریاد زده است که هدف ابتدائی ونهائی دسترسی به سلاح هسته ای می باشد.

هوشنگ – بهداد سال 1386 – فرردین 30
روزنامه ی سرمایه 28 فرردین ماه سال 1386
اعتماد ملي:يادداشت:«آقاي شريعتمداري!وگرنه چي؟!»30 /فروردین ماه86