کیهان دو شنبه 3 اردیبهشت چرا دولتمردان دیروز وموافق طرح های خود، اکنون نقاد دولت کنونی شده اند؟

نقد وبررسی " مرز نقد و گزافه " (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان دو شنبه 3 اردیبهشت ماه سال 1386
"چرا دولتمردان دیروز وموافق طرح های خود، اکنون نقاد دولت کنونی شده اند؟!"
ماهیت ضد مردمی و غارتگری رژیم تروریستی و عوامفریب آخوندی را نمی توان ساده وشفاف تر از این باز گو کرد وبه نمایش گذاشت که اکنون پاسدار یادداشت روز نویس روزنامه ی کیهان به معرض نمایش گذاشته است . زیرا که اتفاقاً همه ی باندهای مافیائی و جناحی این رژیم را در بر می گیرد و شامل حال کارگزاران رفسنجانی و اصلاح طلبان خاتمی و اصول گرایان وابسته به ولی فقیه می شود و گفته شده که هیچگونه اختلافی در ساختار غارتگرایانه و ماهیت فزون خواهی و وارونه گوئی و ادامه ی جنگ وجدل قدرت جناحی نمی باشد و در مورد پایمال کردن حق مردم وسر کوبکردن آنان ودروغ با عوامفریبی تحویل آنان دادن با هم دیگر هر گز اختلافی با هم دیگر ندارند. حال می خواهد یکی ادعای سازندگی داشته باشد . دیگری مدعی اصلاح طلبی باشد وآن یکی مدافع و خواهان عدالت خواهی باشد وسنگ آ نر ا بطور وارونه بر سینه ی خود بزند. چونکه با دو مثالی که پاسدار یادداشت روزنویس خود آورده و تشریح کرده است که چگونه همه ی مدعیان نظام چه غالب ومغلوب در گیرآن بوده اند که در زمان قدرت خود چگونه نظر مثبتی نسبت به طرح های خود داشته اند وزمانی که رقیب همان طرح را دنبال و تعقیب و تکمیل کرده است چرا نظر مخالفت به آن اتخاذ شده است ؟! همانگونه که تذکر داده شد اثبات ماهیت دروغین و شیادانه و کلاه برداری و عوامفریب فریبانه همه ی رهبران ومسئولان رژیم تروریستی و ضد مردمی آخوندی می باشد که درست یادداشت روزنویس ناخواسته به آن اعتراف کرده است . برای اینکه ایشان بظاهر تلاش کرده است که به حساب خودش، اهمیت وعملکرد متناقض دولتمردان گذشته و رقبای کنونی دولت عدالت را افشا کند. ولی غافل از آنکه اساساً ساختار ارتجاعی ودزد بازار و عوامفریب رژیم تروریستی آخوندی وبروز ا ختلافات عمیق درونی و باندهای وابسته به آن را به معرض نمایش گذاشته است که یادداشت روز نویس در ابتدای یادداشت روز خود وشکل و محتوای اینگونه اختلافات، چنین اشاره کرده است:
"اينجاست كه ديگر هيچ انسان هوشمند و منصفي نخواهد گفت اين اختلاف ها و بحث هاي بي فرجام، نشانه آزادي و دموكراسي و تحمل و تكثر سازنده است، اگرچه جبهه مقابل، از اين تشتت و هرج و مرج در تصميم و اجرابه بهانه چندصدايي و كثرت گرايي و آزادي بيان حمايت كند."
اما در دنباله یادداشت روز پس از ابراز تشتت وهرج و مرج کردن و آن را به جای آزادی وچند صدائی جا زدن، بیشتر از عمق نظر و اختلافات سران جریانات رژیم تروریستی گفته ونقش وعملکرد وتناقض گوئی آنان را افشا کرده و اختلاف نظرات عمیق برجسته شده پیرامون سد سیوند در استان فارس را اینگونه نمایان کرده است :
"به عبارتي، تناقض گويي و هرزه نويسي و گزافه گويي نبايد چنان رونق گيرد كه عملا باب مشورت- هم افزايي عقلي- را مسدود كند و به تعطيلي «عقل» و «عزم» در راهبردهاي مديريتي منجر شود. براي پرهيز از ابهام، مناسب است كه مثال هايي را مطرح كنيم.ساخت سد سيوند در استان فارس 11سال پيش در ماه هاي پاياني عمر دولت سازندگي طراحي شد و در دولت بعدي- اصلاحات- ساخت آن پيگيري و اجرا شد. دست بر قضا، راه اندازي اين سد مقارن با روي كارآمدن دولت عدالت شد. اكنون جاي اين پرسش است كه آيا صرف مخالفت برخي متوليان و مسئولان و حاميان دو دولت قبلي با دولت عدالت، بهانه كافي فراهم مي آورد كه طيف بيرون از دولت -و رسانه ها و احزاب متبوع آنان- عقل و انصاف و منطق را زير پا بگذارند و راه اندازي سدي را كه خود طراحي و ساخته و پرداخته اند، فاجعه ملي عليه ميراث فرهنگي وانمود كنند و به القاي نگراني در ميان افكار عمومي بپردازند؟! آيا رفتن در چنين فرايند بي سروتهي، حقيقتاً مصداق گزافه گويي و فرصت سوزي نيست؟ و آيا با چنين زياده گويي هايي، اساسا مي توان باور داشت كه اين طيف از منتقدان دل در گروي وحدت كلمه و اجماع ملي براي عزيمت به سوي اهداف بلند داشته باشند."
پاسدار حسین شریعتمداری در دنباله به مورد دیگری اشاره کرده است که تقریباً مشابه ی فاکت قبلی می باشد ولی پیرامون آن نظر باندهای مافیائی در گیر قدرت وثروت را بازتاب داده است که چگونه تناقض آمیز است وچرا در قدرت بودن ودر سایه ی قرار گرفتن این دیدگاه ها ونظرات، تغییر پذیر ومقابل هم می باشد ؟
"مثال ديگر ماجراي سريالي تعديل قيمت بنزين است. همان طيف هايي كه روزگاري طولاني از حذف يارانه بنزين- در حد افراطي و خانمانسوز- دفاع مي كردند اكنون كه بالضروره، بحث حل ريشه اي اين معضل در مجلس و دولت در جريان است، همين موضوع را بهانه تسويه حساب هاي سياسي با دولت و مجلس اصولگرا قرار داده اند و در عمل با جوسازي و منفي بافي فضايي را مي سازند كه در آن نتوان تصميم درستي درباره ساماندهي قيمت بنزين- به شرط جبران عواقب آن در زندگي عامه مردم- گرفت حال آن كه بخش عمده اي از درآمد فروش نفت، هر ساله صرف واردات بنزين از خارج مي شود و عملا حق بخش عمده اي از مردم كه مصرف بنزين ندارند در اين ميان ضايع مي شود.""
اما سئوالی که پاسدار یادداشت روز نویس در دنباله مطرح کرده است بسیار پر معنی دار تراز تشریح دو قسمت مفایسه ای عملکرد ونظرات وموافقان سابق ومخالفان کنونی است. چونکه اینکونه سئوال کردن، جناحی نمی باشد، بلکه چنین شامل کل ساختار رژیم تروریستی آخوندی و بی آینده بودنش ی می شود؟:
"آيا در فضايي چنين عوام فريبانه مي توان رشد، بصيرت، معرفت عميق و تصميم سازي معطوف به اهداف و منافع ملي را توقع داشت؟! آيا مي شود سال هاي سال به مطالبات صنفي اقشار مختلف نظير كارگران، معلمان، جوانان، دانشجويان و... بي اعتنايي كرد و هر جا اعتراضي از آنها ديده شد، تهمت «سياهي لشگر جناح اقتدارگرا» به آنها نسبت داد اما درگيرودار رقابتهاي بي ضابطه سياسي دم از حق و حقوق همين قشرها زد كه در انتخاب و رأي خويش نخواسته اند تجربه يك دهه اي را تكرار كنند؟ آيا اين گزافه گويي نيست كه همان طيف و طايفه اي كه وضعيت فعلي اقتصادي را براي معلمان و جوانان و كارگران رقم زده اند، ابراز نگراني و ترديد كنند؟ نگراني و ترديد در چه مي كنند؟ در وضعي كه فراهم كرده اند؟"
یادداشت روز نویس پس از سئوال کردن کلیدی و زمینه چینی کردن برای معرفی کردن مقصران در گذشته در دنباله عاملین شرایط کنونی را معرفی کرده و تذکر داده که اینان در دو دوره ی 8 ساله ی کارگزاران و اصلاح طلبان بر مسند قدرت بوده اند که می بایست به جای انتقاد کردن اینگونه پاسخگوی عملکرد گذشته ی خود باشند:
آري، مردم و قشرهاي گوناگون آن هدف اصلي در برنامه ريزي ها و سياست گذاري ها هستند و نمي توان در طراحي و اجرا از اين گروه هدف غفلت كرد و به روال 15-10ساله حاكميت مدعيان توسعه سياسي و اقتصادي همه ملاحظات را مد نظر داشت الا ملاحظه زندگي و آينده مردم. اما اگر بنا شود متهمان اصلي در برخي آشفتگي ها و نابساماني ها و كمبودها، مسئولان و تصميم گيران را معطل حرافي و هياهو و سنگ اندازي كنند، اجحاف بر اين مردم، مضاعف خواهد شد و در واقع محافل ذي نفوذ ساقط شده از چشم مردم، خواهند توانست انتقام خود را از ملت بگيرند.مي توان وزيري را استيضاح يا ابقا كرد. مي شود ساعت رسمي را تغيير داد يا به روال گذشته عمل كرد. مي توان بودجه ساليانه را انقباضي يا انبساطي بست. مي شود درباره نرخ سود بانكي يا افزايش و ثبات قيمت ها و تاثير آن بر اقتصاد كشور سخن گفت و تصميم گرفت و... اما متوليان امر در هر يك از اين تصميم سازي ها حق ندارند وارد فضايي از منازعه و اختلاف و تشتت محض شوند كه جز فرصت سوزي، درجا زدن، بلاتكليفي و لطمه حيثيتي پيامدي ندارد."
بالاخره ی یادداشت روز نویس در پایان اعتراف کرده است که دولت کنونی مخالفان قدرتمند داخلی و دشمنان بیرونی دارد ویادآوری کرده که آهنگ منتقدان داخلی نباید رنگ وبوی عداوت وکینه ورزانه داشته باشد که نوعی همسوئی با خواست دشمنان بیرونی باشد و از آنان به عنوان گزافه گویانی یاد کرد که نمی شود دهانشان را بست وصدایشان را خاموش کرد که چنین فضا سازی و سنگ اندازی وجو سازی می کنند:
"اگرچه دهان گزافه گويان را نمي توان بست و آنها همواره سد راه حركت بوده اند اما مي شود با كفايت، تدبير، غايت نگري و قاطعيت، عرصه را بر آنها تنگ كرد. مهم اين است كه مسئولان در وارد فضاسازي هاي رسانه اي و بحث هاي انحرافي نشوند و آن را نقطه عزيمت خود در بحث ها، تصميم سازي و اجرا قرار ندهند. لازمه حركت معتدل و كارآمد، اطلاع از واقعيت اين عمليات و جنگ رواني پرحجم داخلي و خارجي است همچنان كه تدوين استراتژي ها و اسناد ملي، مقدمه ضروري حركت ملي است، مسئله اي كه رهبر فرزانه انقلاب با درايت و هوشمندي، انگشت تأكيد بر آن نهاده اند. اكنون كه معضل حاكميت چند پاره، مرتفع شده و همدلي براي خدمتگزاري و تعالي كشور در مسئولان امر تا حدود بسيار زيادي مهياست، زمان مناسبي است كه با بي اعتنايي و عبور از هياهوهاي كم عمق روزمره، به استراتژي برنامه و اجراي واحد دست يافت."
در خاتمه درست است که یادداشت روز نویس از اختلافات ونزاع باندهای مافیائی وابسته به جناح ها گفته است که چگونه زمانیکه خودشان در مسند قدرت بودند از همین اعمالی دفاع می کردند که کنون از آن انتقاد می کنند . ولی چون یادداشت روز نویس در گیری قلمی با یکی از قلمزنان روزنامه ی اعتماد ملی کروبی دارد که با هر تاکتیک وتهدیدی فعلاً از صحنه خارج نشده وسکوت نیز اختیار نکرده است . بطور تلویحی اینان را نیز مورد مخاطب قرار داده است و با نقل قول کردن گزیده ای از ولی فقیه مدعی شده است که شرایط کنونی ، زمان مناسبي است كه بایست با بي اعتنايي و عبور از هياهوهاي كم عمق روزمره، به استراتژي برنامه و اجراي واحد دست يافت.

هوشنگ – بهداد