"چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است"

نقد وبررسی " هنر رزم نرم(يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان پنجشنبه 15 شهریور ماه سال 1386
"چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است"
فراموش نشده است که چگونه خودآخوندهای حکومتی و منبری های سابق بارها بر سر منابر می گفتند گفته چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است. اکنون پرسش است که اگر اهداف صدور تروریسم وبنیادگرائی با اهداف آشوب و خرابکاری برای باج گیری کردن در عراق در کار نیست. برای چه در شرایطی که سراسر ایران وبه خصوص استان جنگ زده ی خوزستان دچار خاموشی و قطع آب وبرق می باشد . از سوی وزیر نیرو کارشناس به عراق اعزام می شود؟ مگر این وزیر و وزارتخانه نیرو چه دستأورد مثبت وموفقیت آمیزی در داخل ایران داشته است که اکنون می خواهد آن را به مردم عراق هدیه کند؟! چرا اکنون قلم بر دست یادداشت روز نویس شده بازداشت موقتی این مأموران اعزامی با اهداف مشخص به عراق را که جدا از مأموریت 5 پاسدار اعزامی به اربیل عراق و بازداشت آنان نمی باشد ؛ شاکی شده است واین باز داشت را غیر قانونی خوانده است؟ اگر راستی سران رژیم تروریستی و سپاه پاسداران دوستدار مردم عراق می باشند وواقعاً خواهان خدمت رسانی به مردم این کشور باتلاق وویران شده می باشند . پس چرا دست از بمباران کردن شمال این کشور بر نمی دارند که موجب انتقال میکرب وبا از طریق پرتاب گلوله های توپ شده است؟ که یادآور وتداعی کننده داستان خمپاره کردن گاز اعصاب شیمیائی در حلبچه ی عراق در زمان صدام حسین از سوی سپاه پاسداران است که به نیروهای نظامی صدام حسین نسبت داده شد. جالب است که اکنون مداح وارونه نویس یادداشت رونویس از بازگوئی خاطرات وزیر نیرو در زمان بازداشت در عراق نقل قول کرده و از ابراز ندامت وحضور نظامیان گروگانگیر آمریکائی در عراق یاد کرده است که گویا تعلیم و آموزش یافته از شیوه ی برخورد گروگان گیر های کارکنان سفارت آمریکا در 13 آبانماه سال 1368 می باشد که اکنون اینگونه متقابل به مثل با گروگان های ازمی از ایران به بغداد رفتار شده است:
"مهندس فتاح از قول اعضاء و هيئت مذكور خاطراتي را نقل مي كرد كه شنيدني و قابل تامل بود از جمله اين كه وقتي يكي از اعضاء هيئت از يكي از تفنگداران آمريكايي كه انگشت بر ماشه اسلحه خود قرار داده بود، با خونسردي و طمأنينه مي پرسد آيا مي خواهي گلوله هايت را روي ما خالي كني، تفنگدار آمريكايي با لحني معني دار در پاسخ مي گويد، «چرا روي شما؟» و بعد با انگشت به شقيقه خود اشاره مي كند و مي گويد: «اين تيرها را بايد اينجا خالي كنم و براي هميشه خود را راحت سازم!» يا يكي ديگر از همان تفنگداران گفته است: «نمي دانم چه گناهي مرتكب شده ام كه حالا بايد تاوان آن را در اين جهنم پس بدهم؟» و..."
یادداشت روز دردنباله هذیان گوئی وزیر نیرو چنین افزوده است :
"هرچه از زمان اشغال عراق توسط قدرت هاي سلطه گر و بالاخص آمريكا مي گذرد، نظير چنين اظهاراتي از قول نيروهاي اشغالگر بيشتر شنيده مي شود و در جاي خود نشانه غيرقابل انكاري از گرفتار شدن اشغالگران در باتلاق خود ساخته و عجز و ناتواني روزافزون آنان در تحقق اهداف بلندپروازانه اي است كه تصور مي كردند، به ضرب سلاح و تجهيزات نظامي به آساني به آنها دست خواهند يافت:
اما معلوم نیست که چرا مردم عراق و احزاب و تشکل ها و... به جزآنکه حامیان نوری المالکی نخست وزیر دست نشانده ی ولی فقیه وسپاه پاسداران می باشند همگی خواهان قطع دستان دخالت گر رژیم تروریستی آخوندی در عراق واخراج عوامل شان از این کشور می باشند. اما یادداشت روز بدون آنکه به گوید این روز ها در خیابان ها ومعابر عمومی در سراسر ایران چه خبراست؟ برای چه در استان خراسان وشیراز در دو روز گذشته تعداد 21 نفر به اتهام اشرار مسلح ومفسد فی الارض بر دار کشیده شده اند؟ آخر کدام کشور مردمی و قدرتمندی هست که اینگونه دست به جنایت می زند و قربانیان خود را دوبار به مسلخ می کشاند؟ یااینکه گفته شود که این روزها چگونه با رفسنجانی و خاتمی و کروبی و حسن روحانی مهره های کلیدی ر ژیم تروریستی آخوندی برخورد می شود؟ از سوی دیگر اکنون در شرایطی که دیگر بر کسی پوشیده نیست که نقش تروریستی ومداخله گرایانه ی رژیم تروریستی و سپاه پاسداران در امور داخلی عراق و افغانستان و لبنان وفلسطین چگونه است وچرا در فلسطین کودتا کرده است؟ یا چرا مهره های حماس در کنار مهره های دست نشانده در دولت نوری المالکی در عراق به تهران وجماران فراخوانده می شوند تا از طریق این آلت فعل های دست آموز قدرت نمائی و بحران آفرینی وباج گیری شود. همینطور در شرایطی که به خاطر تصمیم نامگذاری سپاه پاسداران در لیست گروه های تروریستی آنچنان وحشت وهراس ایجاد کرده است که ولی فقیه مجبور شده است رئیس ترسیده وزرد کرده ی گزمکان سپاه پاسداران رحیم صفوی را تعویض کند. ولی یادداشت روزنویس با کتمان کردن عمدی این واقعیات از موضع فرار به جلو این چنین فرافکنی و قدرت نمائی در عراق کرده است :
"اينها همه از اين حكايت دارد كه آمريكا در عراق هم- مثل ويتنام- به بن بست رسيده است آنچنان كه مدت هاست در فلسطين و لبنان هم به چنين وضعي مبتلا شده است. آنان نه تنها اقتدار و پرستيژ ابرقدرتي خود را از دست داده اند و با اقدامات سياسي و اشارات مقتدرانه خود ديگر نمي توانند خواسته هاي خود را عملي سازند، بلكه اينك حتي به ضرب زور و سلاح و اعمال خشونت و تهديد و بكارگيري تجهيزات و امكانات كم نظير نظامي (قدرت سخت) در اختيار نيز نمي توانند حرف خود را در عراق و هر جاي دنيا كه مردم آن آگاه شده و به پا خاسته اند، به پيش ببرد. و درست در چنين وضع و اوضاعي است كه مي بينيم، نقطه مقابل آمريكا، يعني ايران كه نه به اندازه آمريكا سلاح و تجهيزات نظامي دارد و نه تيري به سمت كسي شليك كرده و نه مثل آنها تلفات داده است، نفوذ كلمه اش هر روز نسبت به روز قبل بيشتر و خواسته هاي به حق و مشروعش محقق مي شود. و اين دليلي ندارد جز «نهراسيدن از اخم كردن هاي بين المللي و نترسيدن از صدا كلفت كردن قدرت هاي زورگو» و بالاخره به كارگيري خرد و تدبير- قدرت نرم- و برخورد منطقي و عزت مدارانه با مسائل و مشكلات، و در اين راه تا آنجا پيش رفته كه بسياري از شخصيت هاي سياسي جهان از جمله خاوير سولانا، مقام ارشد اروپايي ايران را قدرت نخست خاورميانه لقب داده اند. ناگفته پيداست كه موقعيت و جايگاه غرورانگيز كنوني كشور ما با پيروزي انقلاب اسلامي به دست آمده است. انقلابي كه با تكيه بر سنت و سيره پيامبر بزرگوار اسلام(ص) و الگوگيري از روش مبارزه و نهضت پيروز آن بزرگوار كه محور آن علاوه بر توكل به خدا و لطف و امداد آن قدرت لايزال، به كارگيري عقل و علم بود،"
بالاخره یادداشت روز نویس در پایان یادداشت روز خود بیشتر دست به هذیان گوئی زده است واز چگونه خود به خواب زدن گفته که بیدار کردنش هم بسیار مشکل است . زیرا برای اینکه توانسته باشد مداحی گری اش در پوشش برداشت تحجر گرایانه از دین را به نمایش به گذارد که در حقیقت شفاف سازی چگونه ابزاری از دین استفاده کردن می باشد. زیرا که برای توجیه گری به گفته های تمسخر آمیز ولی فقیه آویزان شده است که وی در دیدار با بسیجیان دانشجوئی گفته است و آن را حلوا حلوا کرده و باافتخار اینگونه دست به نمایش کاذب قدرت نمائی و ادعای پیشرفت نرم افزار علمی و.. زده است:
"در واقع نهضت علمي و نرم افزاري پديد آمده به ويژه طي سال هاي اخير، امروز، كشور ما را در برابر قدرت هاي رو به ضعف و عربده كشي قداره كشان مست، به پيش برده و قرين پيروزي هاي بزرگ كرده است. تاكيد رهبر فرزانه انقلاب در ملاقات اخير جمعي از نخبگان كشور مبني بر اينكه «قدرت ها را زمين مي زنيم» و براي دستيابي به پيروزي هاي بزرگتر آينده «مجهز به علم شويد»، مسئوليت نخبگان و همچنين دستگاه هاي برنامه ريز را سنگين و مضاعف مي سازد. گرچه امروز با مشاهده هزاران نخبه جوان و پرانگيزه- كه تعداد بيشتري نيز ناشناخته مانده اند- اميدوار مي شويم كه آن نهضت علمي و بيداري فكري در گستره يك كشور و ملت و جوانان آن جريان يافته است و توفيقات امروز هنوز از نتايج سحر است و بايد منتظر طلوع صبح دولت پيروزي بمانيم."
در خاتمه اینکه هرچه زمان بیشتری از عمر نکبت بار این رژیم ضد مردمی ونامشروع و عوامفریب سپری می شود بازهم بیشتر ماهیت پلید عوامفریب و سوء استفاده گرش از دین ومذهب نمایان تر می شود. ضمن اینکه نیاز مبرمش به بحران سازی و صدور آن در کنار صدور تروریسم وبنیادگرائی به کشورهای همجوار و منطقه ی خاورمیانه عیان تر می شود و اثبات می گردد که بدون اینگونه بحران سازی ها ودخالت گری در امور داخلی سایر کشورهای همجوار بقایش امکان پذیر نمی باشد . همانگونه که سیاست خفقان و ایجاد رعب ووحشت واعدام ودار زدن های ادامه دار زنجیره ایدر داخل کشور نیز مکمل سیاست صدور بحران وتروریسم وبنیادگرائی به برون مرز می باشد. مهمتر اینکه هرگز پاسخگوئی به مطالبات مردم با قول های داده شده ی مسئولین هیچگونه محلی از اعراب ندارد . طوریکه حتی در هفته ی نامیده شده به نام دولت هیچ مسئولی در دولت مدعی امام زمانی یافت نمی شود تا که پاسخگوی نیاز و مطالبات مردم باشد یا اینکه در هفتهی دولت بیلان عملکرد دهد. در صورتیکه برخلاق اینکه رقیبش به شیفتگان قدرت متهم باشوند کابینه ی کنونی که خود را اصول گراخوانده است و خیلی هم ادعای عاشقان خدمت رسانی به مردم دارد هیچ وزیری ریسک بازگوئی یاا رائه ی بیلان پاسخگوئی عملکرد نمی کند. البته که از رهبران ومسئولان رژیم ضد مردمی و قرون وسطائی و عوامفریب غارتگر ودزد و دروغگو غیر از اینگونه هذیان گوئی کردن ها انتظار نیست که بخشی از آن را یادداشت روز نویس مداح وروضه خوان نمایش داده است . زیرا که اینگونه شیوه ی دولتمداری کردن تاریخ تکرار تجربه ی بیش از 28 ساله دارد وتازمانی هم که این رژیم ادامه داشته باشد اوضاع بدتر از این خواهد شد و هیچ چشم انداز مثبتی به نفع مردم هرگز وجود نخواهد داشت. بنابراین در نهایت هیچ راهی جز تغییرات دمکراتیک اساسی و ریشه ای در ایران وجود ندارد. یعنی همان پیشنهاد راه حل سوم نه جنگ نه مذاکره و سازش ومماشات ، بلکه تغییرات دمکراتیک و حمایت و پشتیبانی از این طرح پیشنادی می باشد که از سوی خانم مریم رجوی پیشنهاد شده است .
هوشنگ – بهداد
پنجشنبه 15 شهریور ماه سال 1386