نقد وبررسی " نهضت اعتدال در جبهه اصلاحات (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان سه شنبه شهریور ماه27 سال 1386"بازهم بازی کردن با کروبی از موضع برج در برابر بارو"
تازمانی که این رژیم عوامفریب و شامورتی باز ودروغگو بر سر کار است و مطبوعات و قلمزنی در اختیار پاسداران وبازجویان با سابقه ی اطلاعاتی و امنیتی می باشد که به شیوه ی تصویر مار کشی و مار قالب کردن وپاک نمودن صورت مسئله و خلاصه شیوه چماق و هویج فعال می باشند ویکه تاز عرصه ی مطبوعات و رسانه ای می باشند، هیچگونه چشم اندازی در بازتاب دادن نه حقایق وجود دارد ونه اینکه هیچ افقی وجود دارد که امکان تغییر شرایط موجود و تلاش برای انحراف کشاندن اذهان عمومی همچون گذشته وجود نداشته باشد وهمچون همین پاسدار یادداشت روز نویس شده دست به وارونه گوئی نزند . از سوی دیگر شیوه ی تحریف گری و روش کتمان کردن حقایق در بستر خاک پاشیدن بر توی چشمان مردم برای نادیدن جنگ قدرت باندی و جناحی در راستای فرار از پاسخگوئی به مطالبات مردم وحواله دادن به عامل مقصر رقیب شکست خورده یا رقیب می باشد . برای همین است که یادداشت روز نویس با علم کردن یک آخوند پیر خرفت وقدرت طلب و کینه ای به نام کروبی بهانه ی منا سب گیر آورده است تا در زمان برگزاری نمایشات خیمه بازی انتخاباتی پیوسته برایش لوطی شود و وی را هرطوری که می خواهد به بازی به گیرد وبازی می کند تا که چپ و راست جای دوست ودشمن نشان به دهد. البته این آخوند نیز به نیت اینکه شاید دوباره شانس برایش یافت شود که جای پائی بر کرسی قدرت داشته باشد. بنابراین سربازجو اسدار حسین شریعتمداری دقیقاً نقظه ضعف این آخوندرا گیر آورده است و از موضع برج در برابر بارو با این علیه تندروهای دوم خردادی مانور می دهد. اگر نه این آخوند اگر واقعاً فهم وشعور داشت نمی باست با آن 3 بار درود وسپاس بر شاهنشاه گفتنش که برای آزادی از زندان زمان شاه بود دیگر نمی بایست که وارد سیاست وقدرت اجرائی می شد . ولی ثابت کرده است که چون آخوند حکومتی می باشد و آن سپاس را در ست برای کسب قدرت گفته بود وهمچنان از همان شیوه پیروی می کند که البته فرقی با سایر آخوندهای حکومتی همچون رفسنجانی و خامنه ای ندارد . اگر نه در این رژیم قرون وسطائی و ضد بشری که یک ولی فقیه دارد که همکاره است و خودش دست نشانده ی سپاه پاسداران این ارگان فاشیستی و باند مافیائی می باشد که در این رژیم اصلاحات معنی و مفهوم ندارد که اصلاح طلب تندرو وکند رو رادیکال ومحافظه کار وجود داشته باشد. برای همین آنقدر این بازی و تقسیم بندی اصلاح طلب و اصولگرا مبهم وگنگ وکمدی ونامفهوم وبی ربط می باشد که یک پاسدار سر بازجو ویادداشت روز نویس شده چنین از موضع لوطی می تواند با آخوند کروبی بازی کند وخصلت واهداف وادا و اطوار های متغیرش را به نمایش بگذارد یا در حقیقت وی را کوک کند و چنین به رقصاندش :
"گفت چه كساني در كدام طرف مي ايستند. مبارزه با افراطي گري در وهله اول يك استراتژي طراحي شده از ناحيه برخي عقلا در جبهه اصلاحات است تا شانس پيروزي خود را در انتخابات مجلس هشتم بالا ببرند. حتي وقتي شخصيتي چون مهدي كروبي از اينكه «جماعتي از تندروها كه هيچ نقشي در موفقيت هاي قبلي نداشته اند، همه كاره جبهه اصلاحات شده اند» گله مي كند، مسلماً مقاصد انتخاباتي درصدر اهدافي قرار دارد كه او با بيان اين سخنان درصدد دستيابي به آنهاست"
البته شیوه ای که پاسدار یادداشت روز نویس بکار گرفته است برای شکستن هر چه بیشترآرای انتخاباتی در برگزاری نمایش انتخابات خیمه شب بازی مجلس هشتم با ایجاد اختلاف انداختن میان اینان ودامن زدن به آنست که هدف بازنده شدن نهائی آنان می باشد. اگر تند رو گفتن ومبارزه با آن کردن، این نه داستان دیگ به دیگ روسیاه گفتن می باشد . برای اینکه منتقد خودش جزو رایکال وتندرو ترین باندهای مافیائی اطلاعاتی و امنیتی متحجر تر از رقیب می باشد که کنون از موضع فرار به جلو وارونه گوئی کردن تندروهای اصلاح طلب رقیب را سرزنش می کند و آنان را عامل شکست می داند. در صورتیکه عامل بازی باخت در اینگونه بازی برد وباخت از سوی آخوند کروبی که رئیس مجلس ششم بود ونامه ی حکومتی ولی فقیه را در آغاز مجلس ششم خواند ومجلس ششم مدعی اصلاح طلب شروع شده را به پایان رساند و سپس مجبور کرد که بقیه نمایندگان مجلس اصلاح طلب نیز تسلیم شوند ویا به مرور تسلیم شوند وخط کروبی را انتخاب کنند که آنقدر به قدرت چسبیده وعلاقه دارد که انکار در زمان تولد ابتدا منبر جلوتر از وی آمده و بعداً وی متولد شده تا که برروی آن به جای قنداق بنشیند که اینقدر علاقه به بلندی و بلند گوئی وبلند پروازی و قدرت طلبی دارد . در صورتیکه اکنون در عمل تبدیل به آلت دست وحربه ی چماق سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری برای فرود آمدن بر سر رقبائی شده است که زیاد این شیخ کینه ای وخود خواه را به بازی نمی گیرند ولی یادداشت روز نویس تحریکش می کند تا که بتواد چیزی بگوید تا که به شیوه بازجوئی بتواند برای متهمان تندروی دوم خردادی با کیفرخواست تنظیم شده صادر کند:
"علائمي وجود دارد كه بخشي هايي از اصلاح طلبان اين آمادگي را در خود ايجاد كرده اند كه در به وجود آمدن اين شكل بندي جديد مشاركت كنند. به خبرها اگر نگاه كنيد، بعضي اصلاح طلبان نوك تيز پيكان انتقادهاي خود را به سمت «تندروها» و «رفتارهاي تندروانه» نشانه گرفته اند.از جمله اين دسته از اصلاح طلبان شروع به نفي مجموعه اي از رفتارهاي راديكال كرده اند كه در دولت و مجلس اصلاحات سازماندهي و اجرا شد. مهدي كروبي ديروز خطاب به تندروها گفته است «چرا كساني كه امروز به دنبال ائتلافند چهار سال پيش از تحريم حرف مي زدند».هم او چند روز قبل گفته بود «صحنه گردانان ائتلاف اصلاح طلبان فريبكارند و من در ائتلاف آنها حضور ندارم»، اين صحنه گردانان چه كساني هستند؟ باز هم پاسخ متعلق به كروبي است: «همان ها كه اگر پيروز شوند تندروي ها دوباره شروع مي شود». اگرچه مهدي كروبي اكنون پرچمدار مبارزه با افراطي گري در جبهه اصلاحات است اما او در اين راه تنها نيست. بسياري ديگر هم هستند كه پس از چند سال تحمل تندروي ها و تك روي هاي برادران بزرگتر ، حالا احساس مي كنند اگر در همين مسير بمانند عاقبت بخير نخواهند شد پس هر چه زودتر بايد به همه ثابت كنند تخم مرغ هاشان با تندروها در يك سبد نيست.از آن سو البته تندروها هم بيكار ننشسته اند. آنها در جواب امثال كروبي خيلي زود و با صراحت تمام گفتند كه او را «عنصري حاشيه اي» مي دانند و عقيده دارند آن كساني كه كروبي آنها را تندرو مي خواند، «آدم هاي جدي» جبهه اصلاحات هستند. به نظر مي رسد اين دعوا تازه شروع شده و اصلاح طلبان اعتدال گرا كار سختي را در مقابل تندروها پيش رو خواهند داشت. با اين وجود اين مقدار مسلم است كه در مقابل ساختارشكنان افراطي اكنون جبهه جديدي گشوده شده كه اين بار نه جايي خارج از مرزهاي جبهه اصلاحات بلكه درست درون آن قرار دارد."
درخاتمه اینکه دوباره تذکر داده می شود که این روش لورفته ی جنگ ونزاع باندی و عضو گیری از درون باند ودسته های رقیب به عنوان غضنفر گلزن می باشد تاکه با روش به شود هر چه گل های بیشتری وارد دروازه ی رقیب از طریق غضنفر گلزن نفوذی گل زد و زمینه شکست کامل آنان را فراهم نمود . وهر گز کوچکترین اهداف انسانی و تعهد وپای بندی به برآورده کردن مطالبات مردم یا قول های داده شده در کار نمی باشد. چون صحنه گردانان اصلی نهاد و کسان دیگری می باشند که برای اینان نقش لوطی را دارند وخوب می دانند که چگونه با دست آموزان خود برای انحراف اذهان عمومی بازی کنند و بستر ساز تبلیغاتی کشاندن تعدادی از مردم گول خورده شود تاکه با حضور خود بر پای صندوق های نمایشی آرای انتخباتی مشروعیت تراشی یک رژیم نامشروع و ضد مردمی فراهم شود.
هوشنگ -بهداد
سه شنبه 27 شهریور ماه سال 1386
تازمانی که این رژیم عوامفریب و شامورتی باز ودروغگو بر سر کار است و مطبوعات و قلمزنی در اختیار پاسداران وبازجویان با سابقه ی اطلاعاتی و امنیتی می باشد که به شیوه ی تصویر مار کشی و مار قالب کردن وپاک نمودن صورت مسئله و خلاصه شیوه چماق و هویج فعال می باشند ویکه تاز عرصه ی مطبوعات و رسانه ای می باشند، هیچگونه چشم اندازی در بازتاب دادن نه حقایق وجود دارد ونه اینکه هیچ افقی وجود دارد که امکان تغییر شرایط موجود و تلاش برای انحراف کشاندن اذهان عمومی همچون گذشته وجود نداشته باشد وهمچون همین پاسدار یادداشت روز نویس شده دست به وارونه گوئی نزند . از سوی دیگر شیوه ی تحریف گری و روش کتمان کردن حقایق در بستر خاک پاشیدن بر توی چشمان مردم برای نادیدن جنگ قدرت باندی و جناحی در راستای فرار از پاسخگوئی به مطالبات مردم وحواله دادن به عامل مقصر رقیب شکست خورده یا رقیب می باشد . برای همین است که یادداشت روز نویس با علم کردن یک آخوند پیر خرفت وقدرت طلب و کینه ای به نام کروبی بهانه ی منا سب گیر آورده است تا در زمان برگزاری نمایشات خیمه بازی انتخاباتی پیوسته برایش لوطی شود و وی را هرطوری که می خواهد به بازی به گیرد وبازی می کند تا که چپ و راست جای دوست ودشمن نشان به دهد. البته این آخوند نیز به نیت اینکه شاید دوباره شانس برایش یافت شود که جای پائی بر کرسی قدرت داشته باشد. بنابراین سربازجو اسدار حسین شریعتمداری دقیقاً نقظه ضعف این آخوندرا گیر آورده است و از موضع برج در برابر بارو با این علیه تندروهای دوم خردادی مانور می دهد. اگر نه این آخوند اگر واقعاً فهم وشعور داشت نمی باست با آن 3 بار درود وسپاس بر شاهنشاه گفتنش که برای آزادی از زندان زمان شاه بود دیگر نمی بایست که وارد سیاست وقدرت اجرائی می شد . ولی ثابت کرده است که چون آخوند حکومتی می باشد و آن سپاس را در ست برای کسب قدرت گفته بود وهمچنان از همان شیوه پیروی می کند که البته فرقی با سایر آخوندهای حکومتی همچون رفسنجانی و خامنه ای ندارد . اگر نه در این رژیم قرون وسطائی و ضد بشری که یک ولی فقیه دارد که همکاره است و خودش دست نشانده ی سپاه پاسداران این ارگان فاشیستی و باند مافیائی می باشد که در این رژیم اصلاحات معنی و مفهوم ندارد که اصلاح طلب تندرو وکند رو رادیکال ومحافظه کار وجود داشته باشد. برای همین آنقدر این بازی و تقسیم بندی اصلاح طلب و اصولگرا مبهم وگنگ وکمدی ونامفهوم وبی ربط می باشد که یک پاسدار سر بازجو ویادداشت روز نویس شده چنین از موضع لوطی می تواند با آخوند کروبی بازی کند وخصلت واهداف وادا و اطوار های متغیرش را به نمایش بگذارد یا در حقیقت وی را کوک کند و چنین به رقصاندش :
"گفت چه كساني در كدام طرف مي ايستند. مبارزه با افراطي گري در وهله اول يك استراتژي طراحي شده از ناحيه برخي عقلا در جبهه اصلاحات است تا شانس پيروزي خود را در انتخابات مجلس هشتم بالا ببرند. حتي وقتي شخصيتي چون مهدي كروبي از اينكه «جماعتي از تندروها كه هيچ نقشي در موفقيت هاي قبلي نداشته اند، همه كاره جبهه اصلاحات شده اند» گله مي كند، مسلماً مقاصد انتخاباتي درصدر اهدافي قرار دارد كه او با بيان اين سخنان درصدد دستيابي به آنهاست"
البته شیوه ای که پاسدار یادداشت روز نویس بکار گرفته است برای شکستن هر چه بیشترآرای انتخاباتی در برگزاری نمایش انتخابات خیمه شب بازی مجلس هشتم با ایجاد اختلاف انداختن میان اینان ودامن زدن به آنست که هدف بازنده شدن نهائی آنان می باشد. اگر تند رو گفتن ومبارزه با آن کردن، این نه داستان دیگ به دیگ روسیاه گفتن می باشد . برای اینکه منتقد خودش جزو رایکال وتندرو ترین باندهای مافیائی اطلاعاتی و امنیتی متحجر تر از رقیب می باشد که کنون از موضع فرار به جلو وارونه گوئی کردن تندروهای اصلاح طلب رقیب را سرزنش می کند و آنان را عامل شکست می داند. در صورتیکه عامل بازی باخت در اینگونه بازی برد وباخت از سوی آخوند کروبی که رئیس مجلس ششم بود ونامه ی حکومتی ولی فقیه را در آغاز مجلس ششم خواند ومجلس ششم مدعی اصلاح طلب شروع شده را به پایان رساند و سپس مجبور کرد که بقیه نمایندگان مجلس اصلاح طلب نیز تسلیم شوند ویا به مرور تسلیم شوند وخط کروبی را انتخاب کنند که آنقدر به قدرت چسبیده وعلاقه دارد که انکار در زمان تولد ابتدا منبر جلوتر از وی آمده و بعداً وی متولد شده تا که برروی آن به جای قنداق بنشیند که اینقدر علاقه به بلندی و بلند گوئی وبلند پروازی و قدرت طلبی دارد . در صورتیکه اکنون در عمل تبدیل به آلت دست وحربه ی چماق سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری برای فرود آمدن بر سر رقبائی شده است که زیاد این شیخ کینه ای وخود خواه را به بازی نمی گیرند ولی یادداشت روز نویس تحریکش می کند تا که بتواد چیزی بگوید تا که به شیوه بازجوئی بتواند برای متهمان تندروی دوم خردادی با کیفرخواست تنظیم شده صادر کند:
"علائمي وجود دارد كه بخشي هايي از اصلاح طلبان اين آمادگي را در خود ايجاد كرده اند كه در به وجود آمدن اين شكل بندي جديد مشاركت كنند. به خبرها اگر نگاه كنيد، بعضي اصلاح طلبان نوك تيز پيكان انتقادهاي خود را به سمت «تندروها» و «رفتارهاي تندروانه» نشانه گرفته اند.از جمله اين دسته از اصلاح طلبان شروع به نفي مجموعه اي از رفتارهاي راديكال كرده اند كه در دولت و مجلس اصلاحات سازماندهي و اجرا شد. مهدي كروبي ديروز خطاب به تندروها گفته است «چرا كساني كه امروز به دنبال ائتلافند چهار سال پيش از تحريم حرف مي زدند».هم او چند روز قبل گفته بود «صحنه گردانان ائتلاف اصلاح طلبان فريبكارند و من در ائتلاف آنها حضور ندارم»، اين صحنه گردانان چه كساني هستند؟ باز هم پاسخ متعلق به كروبي است: «همان ها كه اگر پيروز شوند تندروي ها دوباره شروع مي شود». اگرچه مهدي كروبي اكنون پرچمدار مبارزه با افراطي گري در جبهه اصلاحات است اما او در اين راه تنها نيست. بسياري ديگر هم هستند كه پس از چند سال تحمل تندروي ها و تك روي هاي برادران بزرگتر ، حالا احساس مي كنند اگر در همين مسير بمانند عاقبت بخير نخواهند شد پس هر چه زودتر بايد به همه ثابت كنند تخم مرغ هاشان با تندروها در يك سبد نيست.از آن سو البته تندروها هم بيكار ننشسته اند. آنها در جواب امثال كروبي خيلي زود و با صراحت تمام گفتند كه او را «عنصري حاشيه اي» مي دانند و عقيده دارند آن كساني كه كروبي آنها را تندرو مي خواند، «آدم هاي جدي» جبهه اصلاحات هستند. به نظر مي رسد اين دعوا تازه شروع شده و اصلاح طلبان اعتدال گرا كار سختي را در مقابل تندروها پيش رو خواهند داشت. با اين وجود اين مقدار مسلم است كه در مقابل ساختارشكنان افراطي اكنون جبهه جديدي گشوده شده كه اين بار نه جايي خارج از مرزهاي جبهه اصلاحات بلكه درست درون آن قرار دارد."
درخاتمه اینکه دوباره تذکر داده می شود که این روش لورفته ی جنگ ونزاع باندی و عضو گیری از درون باند ودسته های رقیب به عنوان غضنفر گلزن می باشد تاکه با روش به شود هر چه گل های بیشتری وارد دروازه ی رقیب از طریق غضنفر گلزن نفوذی گل زد و زمینه شکست کامل آنان را فراهم نمود . وهر گز کوچکترین اهداف انسانی و تعهد وپای بندی به برآورده کردن مطالبات مردم یا قول های داده شده در کار نمی باشد. چون صحنه گردانان اصلی نهاد و کسان دیگری می باشند که برای اینان نقش لوطی را دارند وخوب می دانند که چگونه با دست آموزان خود برای انحراف اذهان عمومی بازی کنند و بستر ساز تبلیغاتی کشاندن تعدادی از مردم گول خورده شود تاکه با حضور خود بر پای صندوق های نمایشی آرای انتخباتی مشروعیت تراشی یک رژیم نامشروع و ضد مردمی فراهم شود.
هوشنگ -بهداد
سه شنبه 27 شهریور ماه سال 1386