نقد وبررسی " آمريكا; شكست كامل در خاورميانه " روزنامه ی جمهوری دوشنبه 26 ماه شهریور سال-1386
" عوامفریبی و دروغ و تحمیل و... به عنوان سخنگو ونماینده ملت ودفاع کردن از حق آنان!"
تعریف حق و ملت چیست؟ آیا اینهم همچون مسائل فقهی میماند که برای تخصص و خبر ه بودن در تعریف آن می بایست که آخوند حوزوی بود ونیاز به جمعی از مجمع خبران آخوندی می باشد تا که مجمع خبرگان برایش تشکیل شود؟ البته پس از عبور نامزدان انتخاباتی اش از نظریه استصوابی شورای نگهبان. آیا ملت وحق هم همچون دین و مذهب ابزار ووسیله است که آخوندهای حاکم ومبلغانش با آن هرطور که می خواهند نمایش و مانور دهند وبازی کنند؟ اگر نه اینگونه نمی باشد. خوب پس چرا زمانیکه در جائی همچون پروژه ی هسته ای حق ملت به میان آورده می شود که ادعا می شود ملت از این پروژه دفاع می کند وتأکید می شود که حق ملت است که از این پروژه دفاع کند. چگونه است که این ملت حق اظهار نظر بطور مستقیم خودش ندارد تا که اظهار نظر کند و پوسته صغیر است که نیاز به وکیل مدافع و سخنگوی تسخیری دارد که کسان دیگری برایش همچون جنگ ضد ملی و ضد مذهبی 8 ساله ی این وعراق تصمیم گیری می کنند. آنونه که هنوز هیچیک از همان نمایندگان وسخنگویا ن سابق ملت ایران حاضر نیستند که در این مورد جوابگوی همان جنگی باشند که به شکست وسر کشی جام زهر ختم شد. کجا ملت ایران این حق را به شما داد که جنگ را 7 سال اضافی ادامه به دهید وآنهمه خسارات انسانی ومادی وارد کنید که 19 سال از پایان جنگ هنوز عواقب مرگبار و آثار و عوارض ویرانگرش در سراسر ایران به خصوص مناطق جنگ زده از میان نرفته است؟ چرا همانانی که جنگ را نعمت الهی خوانده بودند و مدعی بودند تا آخرین نفر و خشت خانه خواهند جنگید ولی تا احساس خطر کردند آبروی ناداشته ی خودشان را با خدا معامله کردند و جام زهر را سر کشیدند ؟ اکنون نیز دارند به نام ملت ایران وحق داشتن سلاح اتمی دارند سخنگوئی و وکالت می کنند تا جنگ مشابه وشاید بدتر از تجربه ی جنگ 8 ساله ی ضد ملی و ضد میهنی ایران وعراق را برای مردم محروم ایران رقم بزنند؟ آخر اینگونه اعتراف آشکارا اعتراف به دخالت گری در امور داخلی عراق و افغانستان و لبنان وفلسطین ونماینده و سخنگوی آنان شدن برای چیست که چنین بیان شده است ؟
"آمريكائي ها مايل هستند ايران را در زمينه اعتراضاتي كه به جنايات اشغالگران در عراق و افغانستان دارد وادار به سكوت كنند مايل هستند ايران در مساله لبنان تسليم خواسته هايشان شود در زمينه حمايت هائي كه از رژيم غاصب صهيونيستي مي كنند مايل هستند ايران سكوت كند و در پرونده هسته اي تلاش مي كنند ايران را وادار به عقب نشيني و دست برداشتن از حق طبيعي و قانوني خود نمايند. در برابر اين تمايلات غيرمنطقي مواضع جمهوري اسلامي ايران كاملا روشن و منطقي است . انرژي اتمي حق ملت ايران است و زير بار سياست بازي ها و فشارهاي آمريكا رفتن و تسليم خواسته هاي غيرقانوني دولتمردان آمريكائي شدن بهيچوجه در قاموس انقلاب و نظام جمهوري اسلامي و ملت سرافراز ايران نيست . سخن منطقي جمهوري اسلامي ايران در مورد عراق و افغانستان اينست كه اشغالگران اولا چرا اين سرزمين هاي اسلامي را رها نمي كنند و ثانيا چرا با خواسته هاي مردم اين كشورها مخالفت مينمايند در لبنان نيز اين سخن خود مردم آن كشور است كه غربي ها بويژه آمريكا چرا در امور داخلي آن كشورها دخالت مي كند و مانع اجراي خواسته هاي ملت مي شوند و در فلسطين آنچه جريان دارد جنايات روزافزون صهيونيست هاست كه آمريكا علاوه بر حمايت از قتل و غارت و ويراني ها حتي با انتخاب ملت فلسطين نيز ضديت مي كند و آشكارا عليه دولت قانوني و مردمي حماس كارشكني مينمايد. "
خطاب به سرمقاله نویس وولی فقیه ایشان؛ اگر چنانچه شما خیلی انساندوست می باشید واملت شناس هستید واحترام برای نظرات و حق ملت قائلید و خلاصه حق ملت سرتان می شود و اهل شارلاتان بازی وتصویر مار کشیدن ومار قالب کردن نمی باشید و چرا به جای حق قانونی مردم ایران که بیش از 28 سال است پایمال شده ونادیده انگاشته شده است. پیوسته برای فرار از پاسخگوئی کردن پای خودتان را بیش از گلیم تان دراز نموده اید ولقمه ی بزرگتر از دهانتان برداشته اید، البته که دو لپی هم مشغول خوردن می باشید . ولی عارضه ی حالت خفگی اش را برای مردم محروم ایران بر جای گذاشته اید و مردم ایران ومطالبات شان را بطور دربست فراموش کرده و نماینده ی سایر کشورها شده اید؟ مگر آنان خودشان قادر نیستند که چگونه از حق خودشان دفاع کنند که نیازمند با یک عوامفریب حقه باز و پایمال کننده ی حق ملت ای ران و شامورتی باز حرفه ای می باشند که ایران را ویران و عراق را باتلاق و لبنان را سر زمینه سوخته و در فلسطین کودتا کرده ودر افغانستان بر دامنه ی شعله وری جنگ دالی افزوده است. آخر کجا ودر کدام نمایش انتخابات آزاد وهمه پرسی بدون دخالت گری برگزارشده است که مردم یا ملت ایران توانسته اند نظر خودش را آزادانه بیان کند ونماینده ی تام الاختیار بر گزیند که سر مقاله نویس به خودش حق می دهد اینگونه از جانب ملت ایران وحق شان نظر بدهد:
"در ايران نيز واقعيت ها درست عكس آن چيزي است كه دولتمردان آمريكائي ميگويند و ميخواهند و اراده مي كنند. مردم و مسئولان ايراني براي تهديدهاي بوش كوچك و همدستان او پشيزي ارزش قائل نيستند و بر اين نكته واقفند كه آنها چنان در باتلاق هاي عراق و افغانستان دست و پا مي زنند كه اولا قدرت هيچ تحرك جديدي را ندارند و ثانيا با درس گرفتن از تجربه اين دو جنگ افروزي هر اقدام مشابهي را بويژه در مورد ايران يك افتخار ميدانند. در داخل آمريكا نيز هيچ زمينه اي براي به راه انداختن يك جنگ جديد وجود ندارد بطوري كه ميزان سربازگيري براي اعزام به ماموريت هاي خارجي در اين كشور به صفر رسيده است . اروپا نيز عكس العمل هاي شديدي در برابر فشارهاي جديد آمريكا براي اجراي تحريم هاي مربوط به قانون جعلي داماتو نشان داده بطوري كه تعدادي از كشورهاي اروپائي اعلام كرده اند زير بار اين تحريم ها نخواهند رفت . "
پرسش بعدی نیز در مورد ولی فقیه معتاد و همیشه در سنگر منقل در جماران است که شیوه ی برگزیده شدن ایشان چگونه است؟ مگر وی پس از مرگ خمینی جانشین وی نشد ویکشبه نیز تبدیل به آیت الله نشد؟ مگر از آن زمان تا حال ایشان همچنان در سنگر منقل جماران باقی نمانده است؟ در کدامین انتخابات آزاد ایشان به عنوان نماینده ی مردم ایران انتخاب شده است که اکنون چپ و راست سر مقاله نویس به گفته ها و یا در حقیقت هذیان گوئی های ولی فقیه آویزان می شود و آن را تبدیل به وحی منزل و آیه قرآن کرده و با آن مانور می دهد و خودش می برد ومی دوزد و اینگونه به عنوان جمع بندی با زور به خورد مخاطبین خود به عنوان نماینده ی مردم ایران می دهد؟:
جمع بندي اين واقعيت ها همانست كه در كلام رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي در خطبه دوم نماز اولين جمعه ماه مبارك رمضان آمد كه ضمن ارائه تحليل جامعي در مورد شكست آمريكا در منطقه فرمودند : « در مورد تضعيف جمهوري اسلامي و محاصره جمهوري اسلامي هم قضيه به عكس شده . به همت مردم ايران به توفيق الهي به حول و قوه پروردگار اين ملت نردبان اعتلا و ترقي را همين طور پي در پي پله بعد از پله پيموده و بالا رفته است . امروز ما از لحاظ موقعيت سياسي از چهار پنج سال قبل كه آمريكائي ها آن هدف را شروع كردند بالاتريم . امروز ما از لحاظ تمكن علمي بالاتريم از لحاظ تمكن مالي جلوتريم . امروز ملت ما از لحاظ نشاط و آمادگي روحي جلوترند. امروز ملت ما از لحاظ حاكميت ارزشهاي انقلابي و مباني امام بزرگوار جلوتر از گذشته است . در طول اين چهار پنج سال هرچه تلاش كردند به عكس ملت ايران زنده تر هوشيارتر با نشاط تر و در صحنه ترند و در هيچ مساله اي نيست كه انسان ببيند ملت ايران از خودشان بي تفاوتي نشان ميدهند. محصول آمريكا اينست : شكست كامل در قضيه ي اهداف خود » ."
درخاتمه اینکه نه نظام ونه خود مجمع خبرگان مشروعیت ندارد تا چه رسد به اینکه ولی فقیه موروثی هم بر گیزند. راست اگر مردم از شرایط کنونی راضی می باشند ودارای نماینده و سخنگو می باشد اکنون از این خنگو پرسش است که می بایست به این سئوالات بسیر ساده و شافا پاسخ دهد . اولاً: پس اجرای طرح امنیتی اجتماعی نیروی انتظامی چیست و چرا مراحل ادامه دار و زنجیره ای آن دنبال و اجرا شده است ؟ دوماً : چه تعدا د تاحال در این طرح دستگیر و بازداشت و به زندان برده شده و یا بر دار کشیده شده اند؟ سوما: چه تعداد از جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند وچرا؟ چهارماً : چرا امام جمعه ی شهرستان گرگان آخوند مفیدی در چند هفته پیش در خطبه های نماز جمعه گفته بود که میزان اختلاف بهره وری از ثروت در کشور به 24 برابر رسیده است ؟اعتراف این رقم یا در حقیقت اعتراف به این شکاف عمیق طبقاتی یعنی چه و چرا؟ پنجماً: این اختلاف وحشتناک ناشی از چه پارامتری در جامعه بوده است ؟ ششماً: چه تعداد از جمعیت کشور جزو قشر محرومین جامعه می باشند وچرا؟ هفتماً: اینان کجا ودر چه نمایش خیمه شب بازی به ولی فقیه رأی داده اند تا که ایشان نماینده اینان شود تا که چنین شرایطی را به اینان تحمیل کند؟ هشتما: رشد لجام گسیخته تورم وگرانی و افزیش قیمت کالا ها یعنی چه و چرا پیوسته انکار می شود؟ نهماً: بیش از 28 سال پیش پاسداران برای چه تشکیل شد واعضای آن از کدامین اقشار جامعه بودند؟ دهماً: بالاخره اینکه اکنون پاسدار صادق محصولی کیست وچه میزان ثروت داد وچگونه کسب شده است؟ چرا آنقدر این ثروت بادآورده ی این پاسدار کلان ووحشتناک می باشد که در دو سال گذشته وکیل الدوله در مجلس جرأت نکردند که به این رأی اعتماد به عنوان وزیر نفت بدهند. بنابراین چرا نماینده ی اینگونه پاسداران غارتگر و آدمخوار بودن را به نام ملت وحق ملت قالب می کنید؟ که تازه بدتر چاشنی شده است که ملت خواهان حق پروژه ی اتمی می باشند که بیش از دو دهه است بطور دروغین وپنهانی این پروژه دنبال شده است و بطور دقیق کسی نمی داند که چه اهدافی در پشت این پروژه نهفته است؟
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 26 ماه شهریور سال-1386
" عوامفریبی و دروغ و تحمیل و... به عنوان سخنگو ونماینده ملت ودفاع کردن از حق آنان!"
تعریف حق و ملت چیست؟ آیا اینهم همچون مسائل فقهی میماند که برای تخصص و خبر ه بودن در تعریف آن می بایست که آخوند حوزوی بود ونیاز به جمعی از مجمع خبران آخوندی می باشد تا که مجمع خبرگان برایش تشکیل شود؟ البته پس از عبور نامزدان انتخاباتی اش از نظریه استصوابی شورای نگهبان. آیا ملت وحق هم همچون دین و مذهب ابزار ووسیله است که آخوندهای حاکم ومبلغانش با آن هرطور که می خواهند نمایش و مانور دهند وبازی کنند؟ اگر نه اینگونه نمی باشد. خوب پس چرا زمانیکه در جائی همچون پروژه ی هسته ای حق ملت به میان آورده می شود که ادعا می شود ملت از این پروژه دفاع می کند وتأکید می شود که حق ملت است که از این پروژه دفاع کند. چگونه است که این ملت حق اظهار نظر بطور مستقیم خودش ندارد تا که اظهار نظر کند و پوسته صغیر است که نیاز به وکیل مدافع و سخنگوی تسخیری دارد که کسان دیگری برایش همچون جنگ ضد ملی و ضد مذهبی 8 ساله ی این وعراق تصمیم گیری می کنند. آنونه که هنوز هیچیک از همان نمایندگان وسخنگویا ن سابق ملت ایران حاضر نیستند که در این مورد جوابگوی همان جنگی باشند که به شکست وسر کشی جام زهر ختم شد. کجا ملت ایران این حق را به شما داد که جنگ را 7 سال اضافی ادامه به دهید وآنهمه خسارات انسانی ومادی وارد کنید که 19 سال از پایان جنگ هنوز عواقب مرگبار و آثار و عوارض ویرانگرش در سراسر ایران به خصوص مناطق جنگ زده از میان نرفته است؟ چرا همانانی که جنگ را نعمت الهی خوانده بودند و مدعی بودند تا آخرین نفر و خشت خانه خواهند جنگید ولی تا احساس خطر کردند آبروی ناداشته ی خودشان را با خدا معامله کردند و جام زهر را سر کشیدند ؟ اکنون نیز دارند به نام ملت ایران وحق داشتن سلاح اتمی دارند سخنگوئی و وکالت می کنند تا جنگ مشابه وشاید بدتر از تجربه ی جنگ 8 ساله ی ضد ملی و ضد میهنی ایران وعراق را برای مردم محروم ایران رقم بزنند؟ آخر اینگونه اعتراف آشکارا اعتراف به دخالت گری در امور داخلی عراق و افغانستان و لبنان وفلسطین ونماینده و سخنگوی آنان شدن برای چیست که چنین بیان شده است ؟
"آمريكائي ها مايل هستند ايران را در زمينه اعتراضاتي كه به جنايات اشغالگران در عراق و افغانستان دارد وادار به سكوت كنند مايل هستند ايران در مساله لبنان تسليم خواسته هايشان شود در زمينه حمايت هائي كه از رژيم غاصب صهيونيستي مي كنند مايل هستند ايران سكوت كند و در پرونده هسته اي تلاش مي كنند ايران را وادار به عقب نشيني و دست برداشتن از حق طبيعي و قانوني خود نمايند. در برابر اين تمايلات غيرمنطقي مواضع جمهوري اسلامي ايران كاملا روشن و منطقي است . انرژي اتمي حق ملت ايران است و زير بار سياست بازي ها و فشارهاي آمريكا رفتن و تسليم خواسته هاي غيرقانوني دولتمردان آمريكائي شدن بهيچوجه در قاموس انقلاب و نظام جمهوري اسلامي و ملت سرافراز ايران نيست . سخن منطقي جمهوري اسلامي ايران در مورد عراق و افغانستان اينست كه اشغالگران اولا چرا اين سرزمين هاي اسلامي را رها نمي كنند و ثانيا چرا با خواسته هاي مردم اين كشورها مخالفت مينمايند در لبنان نيز اين سخن خود مردم آن كشور است كه غربي ها بويژه آمريكا چرا در امور داخلي آن كشورها دخالت مي كند و مانع اجراي خواسته هاي ملت مي شوند و در فلسطين آنچه جريان دارد جنايات روزافزون صهيونيست هاست كه آمريكا علاوه بر حمايت از قتل و غارت و ويراني ها حتي با انتخاب ملت فلسطين نيز ضديت مي كند و آشكارا عليه دولت قانوني و مردمي حماس كارشكني مينمايد. "
خطاب به سرمقاله نویس وولی فقیه ایشان؛ اگر چنانچه شما خیلی انساندوست می باشید واملت شناس هستید واحترام برای نظرات و حق ملت قائلید و خلاصه حق ملت سرتان می شود و اهل شارلاتان بازی وتصویر مار کشیدن ومار قالب کردن نمی باشید و چرا به جای حق قانونی مردم ایران که بیش از 28 سال است پایمال شده ونادیده انگاشته شده است. پیوسته برای فرار از پاسخگوئی کردن پای خودتان را بیش از گلیم تان دراز نموده اید ولقمه ی بزرگتر از دهانتان برداشته اید، البته که دو لپی هم مشغول خوردن می باشید . ولی عارضه ی حالت خفگی اش را برای مردم محروم ایران بر جای گذاشته اید و مردم ایران ومطالبات شان را بطور دربست فراموش کرده و نماینده ی سایر کشورها شده اید؟ مگر آنان خودشان قادر نیستند که چگونه از حق خودشان دفاع کنند که نیازمند با یک عوامفریب حقه باز و پایمال کننده ی حق ملت ای ران و شامورتی باز حرفه ای می باشند که ایران را ویران و عراق را باتلاق و لبنان را سر زمینه سوخته و در فلسطین کودتا کرده ودر افغانستان بر دامنه ی شعله وری جنگ دالی افزوده است. آخر کجا ودر کدام نمایش انتخابات آزاد وهمه پرسی بدون دخالت گری برگزارشده است که مردم یا ملت ایران توانسته اند نظر خودش را آزادانه بیان کند ونماینده ی تام الاختیار بر گزیند که سر مقاله نویس به خودش حق می دهد اینگونه از جانب ملت ایران وحق شان نظر بدهد:
"در ايران نيز واقعيت ها درست عكس آن چيزي است كه دولتمردان آمريكائي ميگويند و ميخواهند و اراده مي كنند. مردم و مسئولان ايراني براي تهديدهاي بوش كوچك و همدستان او پشيزي ارزش قائل نيستند و بر اين نكته واقفند كه آنها چنان در باتلاق هاي عراق و افغانستان دست و پا مي زنند كه اولا قدرت هيچ تحرك جديدي را ندارند و ثانيا با درس گرفتن از تجربه اين دو جنگ افروزي هر اقدام مشابهي را بويژه در مورد ايران يك افتخار ميدانند. در داخل آمريكا نيز هيچ زمينه اي براي به راه انداختن يك جنگ جديد وجود ندارد بطوري كه ميزان سربازگيري براي اعزام به ماموريت هاي خارجي در اين كشور به صفر رسيده است . اروپا نيز عكس العمل هاي شديدي در برابر فشارهاي جديد آمريكا براي اجراي تحريم هاي مربوط به قانون جعلي داماتو نشان داده بطوري كه تعدادي از كشورهاي اروپائي اعلام كرده اند زير بار اين تحريم ها نخواهند رفت . "
پرسش بعدی نیز در مورد ولی فقیه معتاد و همیشه در سنگر منقل در جماران است که شیوه ی برگزیده شدن ایشان چگونه است؟ مگر وی پس از مرگ خمینی جانشین وی نشد ویکشبه نیز تبدیل به آیت الله نشد؟ مگر از آن زمان تا حال ایشان همچنان در سنگر منقل جماران باقی نمانده است؟ در کدامین انتخابات آزاد ایشان به عنوان نماینده ی مردم ایران انتخاب شده است که اکنون چپ و راست سر مقاله نویس به گفته ها و یا در حقیقت هذیان گوئی های ولی فقیه آویزان می شود و آن را تبدیل به وحی منزل و آیه قرآن کرده و با آن مانور می دهد و خودش می برد ومی دوزد و اینگونه به عنوان جمع بندی با زور به خورد مخاطبین خود به عنوان نماینده ی مردم ایران می دهد؟:
جمع بندي اين واقعيت ها همانست كه در كلام رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي در خطبه دوم نماز اولين جمعه ماه مبارك رمضان آمد كه ضمن ارائه تحليل جامعي در مورد شكست آمريكا در منطقه فرمودند : « در مورد تضعيف جمهوري اسلامي و محاصره جمهوري اسلامي هم قضيه به عكس شده . به همت مردم ايران به توفيق الهي به حول و قوه پروردگار اين ملت نردبان اعتلا و ترقي را همين طور پي در پي پله بعد از پله پيموده و بالا رفته است . امروز ما از لحاظ موقعيت سياسي از چهار پنج سال قبل كه آمريكائي ها آن هدف را شروع كردند بالاتريم . امروز ما از لحاظ تمكن علمي بالاتريم از لحاظ تمكن مالي جلوتريم . امروز ملت ما از لحاظ نشاط و آمادگي روحي جلوترند. امروز ملت ما از لحاظ حاكميت ارزشهاي انقلابي و مباني امام بزرگوار جلوتر از گذشته است . در طول اين چهار پنج سال هرچه تلاش كردند به عكس ملت ايران زنده تر هوشيارتر با نشاط تر و در صحنه ترند و در هيچ مساله اي نيست كه انسان ببيند ملت ايران از خودشان بي تفاوتي نشان ميدهند. محصول آمريكا اينست : شكست كامل در قضيه ي اهداف خود » ."
درخاتمه اینکه نه نظام ونه خود مجمع خبرگان مشروعیت ندارد تا چه رسد به اینکه ولی فقیه موروثی هم بر گیزند. راست اگر مردم از شرایط کنونی راضی می باشند ودارای نماینده و سخنگو می باشد اکنون از این خنگو پرسش است که می بایست به این سئوالات بسیر ساده و شافا پاسخ دهد . اولاً: پس اجرای طرح امنیتی اجتماعی نیروی انتظامی چیست و چرا مراحل ادامه دار و زنجیره ای آن دنبال و اجرا شده است ؟ دوماً : چه تعدا د تاحال در این طرح دستگیر و بازداشت و به زندان برده شده و یا بر دار کشیده شده اند؟ سوما: چه تعداد از جمعیت کشور بر زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند وچرا؟ چهارماً : چرا امام جمعه ی شهرستان گرگان آخوند مفیدی در چند هفته پیش در خطبه های نماز جمعه گفته بود که میزان اختلاف بهره وری از ثروت در کشور به 24 برابر رسیده است ؟اعتراف این رقم یا در حقیقت اعتراف به این شکاف عمیق طبقاتی یعنی چه و چرا؟ پنجماً: این اختلاف وحشتناک ناشی از چه پارامتری در جامعه بوده است ؟ ششماً: چه تعداد از جمعیت کشور جزو قشر محرومین جامعه می باشند وچرا؟ هفتماً: اینان کجا ودر چه نمایش خیمه شب بازی به ولی فقیه رأی داده اند تا که ایشان نماینده اینان شود تا که چنین شرایطی را به اینان تحمیل کند؟ هشتما: رشد لجام گسیخته تورم وگرانی و افزیش قیمت کالا ها یعنی چه و چرا پیوسته انکار می شود؟ نهماً: بیش از 28 سال پیش پاسداران برای چه تشکیل شد واعضای آن از کدامین اقشار جامعه بودند؟ دهماً: بالاخره اینکه اکنون پاسدار صادق محصولی کیست وچه میزان ثروت داد وچگونه کسب شده است؟ چرا آنقدر این ثروت بادآورده ی این پاسدار کلان ووحشتناک می باشد که در دو سال گذشته وکیل الدوله در مجلس جرأت نکردند که به این رأی اعتماد به عنوان وزیر نفت بدهند. بنابراین چرا نماینده ی اینگونه پاسداران غارتگر و آدمخوار بودن را به نام ملت وحق ملت قالب می کنید؟ که تازه بدتر چاشنی شده است که ملت خواهان حق پروژه ی اتمی می باشند که بیش از دو دهه است بطور دروغین وپنهانی این پروژه دنبال شده است و بطور دقیق کسی نمی داند که چه اهدافی در پشت این پروژه نهفته است؟
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 26 ماه شهریور سال-1386