نقد وبررسی " كرامت مولايمان حسن (ع) (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان پنجشنبه 5 مهرماه سال 1386"معاویه خواندن رقیب شکست خورده با زبان کنایه و استعاره با روایتگری تاریخی"
هرزمان که اوضاع زیادی بحرانی و خطری و پیچیده می شود. اولاً ولی فقیه در سکوت وخاموشی فرو می رود . یعنی اینکه تا پاسدار غلامک سپاه پاسداران و گماشته ی وی فقیه از سفر آمریکا باز نگردد وگزارشات و پیام ها را منتقل نکند صلا نیست که لب بر گشاید . اما . در این روزنامه ی اطلاعاتی – امنیتی – پادگانی کیهان روضه خوان دگری در یادداشت روز بر سر منبر می رود ودگر گونه گریزی بر صحرای کربلا می زند وبه رقبا پیام می دهد. اکنون که گلابزدگی سفر پاسدار احمدی نژاد به آمریکا گسترده شده است وبارفتن نام سپاه پاسداران توی لیست گروه تروریست از سوی کنگره ی آمریکا اوضاع و شرایط سختی برای ولی فقیه و پاسدار احمدی نژاد وسپاه پاسداران پیش آمده است که البته رقیب شکست خورده ی داخلی نباید زیاد ناراحت از این قضیه باشد . به خصوص اینکه موقعیتی برای رفسنجانی پیش آمده است که پس از رئیس مجمع خبرگان شدن برای محکم کردن جایگاه خود دست به سفر تبلیغاتی - انتخاباتی بزند . به خصوص اکنون که پایان هفته ی دفاع مقدس می باشد که رفسنجانی یکی از عاملان ومجرمان ادامه دهنده ی این جنگ ضدملی و ضد میهنی میان ایران وعراق می باشد ولی تلاش کرد در بیان نامه ی خمینی به محسن رضائی در خطبه ی نماز جمعه ی سال گذشته در تهران وانمود کند که وی در ادامه ی جنگ وشکست وزهر به کام خمنیی ریختن نقشی نداشته است حال به آبادان سفر کرده است تا که آخوند جمعی را ملاقات کند ونه اینکه گزارش دهد که چرا پس از 19 سال که از زمان پذیرش قطعنامه ی آتش بس و سرکشی جام زهر شکست جنگ از سوی خمینی می گذرد چرا باید مردم شهرهای استان خوزستان از جمله آبادان باید باید کمبود آب آشامیدنی و خاموشی های سیستماتیک برق مواجه باشند؟ در عوض از محسنان جنگ گفته است و ب سیاست توبره و آخور خوری برای بنابر تیتر زده شده در همین روزنامه با عنوان "هاشمي رفسنجاني: ملت آمريكا از بي احترامي به رئيس جمهور ايران ابراز پشيماني كند" که در دنباله از این رئيس مجلس خبرگان رهبري نقل قول شده است رفسنجانی با اشاره به حوادثي كه در نيويورك و در سفر رئيس جمهور پاسدار احمدی نژاد غلامک وگماشته به وجود آمده است ، فته است ملت آمريكا باید از بي احترامي به این رئيس جمهور ابراز پشيماني كنند. البته رفسنجانی نگفته است که چرا ملت آمریکا باید ابراز پشیمانی کنند؟ مگر رفسنجانی فراموش کرده است که پس از اشغال عراق چگونه در خطبه ی نماز جمعه ی تهران به باتلاق کردن عراق و ویتنامیزه کردنش نظامیان آمریکا در عراق را تهدید کرده بود واز آن تاریخ تا حال چندین هزار از نظامیان آمریکائی در عراق کشته و مجروح شده اند و این نظامیان آمریکائی هرروز بیش ازگذشته تهدید می شوند . همچنین سران ومسئولان رژیم تروریستی آخوندی خواهان اخراج آنان از عراق می باشند . البته قبل از آن رفسنجانی در خطبه های خود در نماز جمعه ی تهران نسبت به اشغال نظامی افغانستان گفته بود که بوش می داند اگر همکاری ما در اشغال نظامی افغانستان وسقوط طالبان نبود هنوز طالبان در افغانستان بر سر قدرت بود. بهرحال یادداشت روزنویس گاهی در پوشش روضه ی مذهبی و روایتگری تاریخ خاطرات مذهبی بطور غیر مستقیم رقیب را مخاطب قرار داده ومورد تهاجم قرارش می دهد . اکنون داستان بازگوئی امام حسن وحسین فرا رسیده است تااینکه سرکشی جام زهر شکست و هم پذیرش قطعنامه ی آتش بس خمینی از موضع شیوه ی امام حسنی توجیه گردد وهم اینکه تلویحاً پادار احمد نژاد در نقش امام حسین رود و رفسنجانی معاویه خوانده شود وحامیانش پیروان معاوینه قلمداد گردد که چنین د بیان بازگوئی کرامات مولا امام حسن بیان شده است:
"حفظ حقيقت اسلام و رعايت مصلحت مردم و جامعه و دفاع از جان اندك شيعيان راستين و رسواكردن چهره دشمنان فريبكار و افشاي ماهيت خائنان نقاب زده و در يك كلام انجام وظيفه خود به عنوان يك «امام» مجبور شد از «نام» خود بگذرد و قبول كرد كه براي دفاع از دين و آگاه ساختن مردم و آماده كردن زمينه روحي و فكري مردم براي انجام عمليات انفجاري بعدي- كه در عاشورا چهره بست- و طعنه بدخواهان و كنايه غفلت زدگان را به جان بخرد و با همچو معاويه اي تن به صلح دهد و به زندگي اي كه هر لحظه اش براي آن شخصيت والاتبار و آن شجاع شجاعان، با رنج و محنت فراوان همراه بود و تحمل آن از امامي چون او برمي آمد، ادامه دهد. براي امام با توجه به وضعيت پيش آمده، دشمنان نابكار و ياران خيانتكار و مردم سست عنصر خسته از جنگ و جهاد و چسبيده به زندگي آلوده به ذلت و تسليم، مرگ طعمي چون عسل داشت و از مظلوميت امام همان بس كه در آن شرايط براي حفظ شخصيت فردي و رها شدن از تهمت هاي دشمنان مغرض و زخم زبان دوستان كوتاه بين، نمي توانست مرگ سرخ را انتخاب كند .اما مشكل عمده روزگار امام حسن اين بود كه در آن روزگار «شهادت» چاره كار و سلاح كارساز نبود. شهادت نيز مانند هر وسيله و پديده اي براي آنكه تاثيرگذار باشد و هدفي را در عرصه اجتماع و تاريخ محقق سازد به زمانه خاص و زمينه مساعد احتياج دارد، و شرايط زمانه و مصلحت اسلام اما در روزگار امام حسن به گونه اي بود كه براي انجام وظيفه از شمشير و شهادت كاري ساخته نبود و سهل است كه استفاده از آن تاثيرات منفي هم مي گذاشت و مردم آن روز و امروز چنين قضاوت مي كردند كه:«هان! آگاه باشيد كه معاويه ما را به امري (قبول زمامداري خود) فراخوانده است كه در آن نه عزت است و نه سربلندي، نه انصاف و نه مردمي، اگر از مرگ پروا نداريد، خواسته معاويه را رد مي كنيم و پاسخ او را با تيزي لبه شمشير مي دهيم...»«به خدا سوگند اگر به علت سستي و بي وفايي شما ناگزير شوم زمامداري را به معاويه واگذار كنم، يقين بدانيد كه زير پرچم حكومت بني اميه هرگز روي خوشي و شادماني نخواهيد ديد و گرفتار انواع اذيت ها و آزارها خواهيد شد.» عاقبت عليه امام خود موضع گرفتند و در اردوگاه ساباط، تحت تاثير تبليغات، شايعه پراكني ها و خيانت سرداران، گروهي از متحجراني كه همواره و در طول تاريخ ابزار دست دشمنان و به ويژه منافقان بوده اند، به خيمه امام حمله كرده و گليم از زير پاي او كشيده و خنجر بر رانش فرود آوردند...» امام دريافت معاويه براي موفقيت و رسيدن به هدف ديرينه خود و باند اموي يعني سوار شدن بر گرده خلق و اسلام را محو كردن و احياء اشرافيت جاهلي، به سلاح تدبير و سياست بيش از سلاح شمشير اميدوار است "
درخاتمه اینکه چون اساس این رژیم ضد مردمی و قرون وسطائی و سوء استفاده گر از نام مذهب و دین با شیوه های عوامفریبانه می باشد. بنابراین هرروز که می گذرد نه اینکه فاصله ی حاکمان غارتگر ودزد وقاتل وجنگ افروزاز مردم بیشتر بیشتر می شود و در مقابل وابستگی اشان به نیروهای سر کوبگرایانه اش افزوده می شود ، بلکه در رأس این رژیم تروریستی نیز رشد تضاد و رقابت ها و جنگ ونزاع ها برای قبضه ی دربست قدرت در مسیر تسلط بر منابع وذخایر کشور وکسب هرچه بیشتری غارتگری و ثروت نیز گسترش می یابد. . البته با رئیس مجمع خبرگان شدن رفسنجانی آن خواب رؤیائی برنامه ریزان کودتای خزنده ی که علیه ی رقیب ی خود دیده بودند اکنون کمی آشفته شده است و این آشفتگی هر چه به برگزاری زمان نمایش خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم و ریاست جمهوری دوره ی دهم نزدیک تر شود بازهم آشفته تر می شود . پس برای تعبیر کردن آن می بایست که بخشی از آشفتگی به درون جبهه ی رقیب شکست خورده منتقل شود تاکه با رئیس خبرگان شدن رفسنجانی معایه خطاب شده فرصت بازی برای خیزش دوباره به قدرت نداشته باشند.
هوشنگ – بهداد
پنجشنبه 5 مهرماه سال 1386
هرزمان که اوضاع زیادی بحرانی و خطری و پیچیده می شود. اولاً ولی فقیه در سکوت وخاموشی فرو می رود . یعنی اینکه تا پاسدار غلامک سپاه پاسداران و گماشته ی وی فقیه از سفر آمریکا باز نگردد وگزارشات و پیام ها را منتقل نکند صلا نیست که لب بر گشاید . اما . در این روزنامه ی اطلاعاتی – امنیتی – پادگانی کیهان روضه خوان دگری در یادداشت روز بر سر منبر می رود ودگر گونه گریزی بر صحرای کربلا می زند وبه رقبا پیام می دهد. اکنون که گلابزدگی سفر پاسدار احمدی نژاد به آمریکا گسترده شده است وبارفتن نام سپاه پاسداران توی لیست گروه تروریست از سوی کنگره ی آمریکا اوضاع و شرایط سختی برای ولی فقیه و پاسدار احمدی نژاد وسپاه پاسداران پیش آمده است که البته رقیب شکست خورده ی داخلی نباید زیاد ناراحت از این قضیه باشد . به خصوص اینکه موقعیتی برای رفسنجانی پیش آمده است که پس از رئیس مجمع خبرگان شدن برای محکم کردن جایگاه خود دست به سفر تبلیغاتی - انتخاباتی بزند . به خصوص اکنون که پایان هفته ی دفاع مقدس می باشد که رفسنجانی یکی از عاملان ومجرمان ادامه دهنده ی این جنگ ضدملی و ضد میهنی میان ایران وعراق می باشد ولی تلاش کرد در بیان نامه ی خمینی به محسن رضائی در خطبه ی نماز جمعه ی سال گذشته در تهران وانمود کند که وی در ادامه ی جنگ وشکست وزهر به کام خمنیی ریختن نقشی نداشته است حال به آبادان سفر کرده است تا که آخوند جمعی را ملاقات کند ونه اینکه گزارش دهد که چرا پس از 19 سال که از زمان پذیرش قطعنامه ی آتش بس و سرکشی جام زهر شکست جنگ از سوی خمینی می گذرد چرا باید مردم شهرهای استان خوزستان از جمله آبادان باید باید کمبود آب آشامیدنی و خاموشی های سیستماتیک برق مواجه باشند؟ در عوض از محسنان جنگ گفته است و ب سیاست توبره و آخور خوری برای بنابر تیتر زده شده در همین روزنامه با عنوان "هاشمي رفسنجاني: ملت آمريكا از بي احترامي به رئيس جمهور ايران ابراز پشيماني كند" که در دنباله از این رئيس مجلس خبرگان رهبري نقل قول شده است رفسنجانی با اشاره به حوادثي كه در نيويورك و در سفر رئيس جمهور پاسدار احمدی نژاد غلامک وگماشته به وجود آمده است ، فته است ملت آمريكا باید از بي احترامي به این رئيس جمهور ابراز پشيماني كنند. البته رفسنجانی نگفته است که چرا ملت آمریکا باید ابراز پشیمانی کنند؟ مگر رفسنجانی فراموش کرده است که پس از اشغال عراق چگونه در خطبه ی نماز جمعه ی تهران به باتلاق کردن عراق و ویتنامیزه کردنش نظامیان آمریکا در عراق را تهدید کرده بود واز آن تاریخ تا حال چندین هزار از نظامیان آمریکائی در عراق کشته و مجروح شده اند و این نظامیان آمریکائی هرروز بیش ازگذشته تهدید می شوند . همچنین سران ومسئولان رژیم تروریستی آخوندی خواهان اخراج آنان از عراق می باشند . البته قبل از آن رفسنجانی در خطبه های خود در نماز جمعه ی تهران نسبت به اشغال نظامی افغانستان گفته بود که بوش می داند اگر همکاری ما در اشغال نظامی افغانستان وسقوط طالبان نبود هنوز طالبان در افغانستان بر سر قدرت بود. بهرحال یادداشت روزنویس گاهی در پوشش روضه ی مذهبی و روایتگری تاریخ خاطرات مذهبی بطور غیر مستقیم رقیب را مخاطب قرار داده ومورد تهاجم قرارش می دهد . اکنون داستان بازگوئی امام حسن وحسین فرا رسیده است تااینکه سرکشی جام زهر شکست و هم پذیرش قطعنامه ی آتش بس خمینی از موضع شیوه ی امام حسنی توجیه گردد وهم اینکه تلویحاً پادار احمد نژاد در نقش امام حسین رود و رفسنجانی معاویه خوانده شود وحامیانش پیروان معاوینه قلمداد گردد که چنین د بیان بازگوئی کرامات مولا امام حسن بیان شده است:
"حفظ حقيقت اسلام و رعايت مصلحت مردم و جامعه و دفاع از جان اندك شيعيان راستين و رسواكردن چهره دشمنان فريبكار و افشاي ماهيت خائنان نقاب زده و در يك كلام انجام وظيفه خود به عنوان يك «امام» مجبور شد از «نام» خود بگذرد و قبول كرد كه براي دفاع از دين و آگاه ساختن مردم و آماده كردن زمينه روحي و فكري مردم براي انجام عمليات انفجاري بعدي- كه در عاشورا چهره بست- و طعنه بدخواهان و كنايه غفلت زدگان را به جان بخرد و با همچو معاويه اي تن به صلح دهد و به زندگي اي كه هر لحظه اش براي آن شخصيت والاتبار و آن شجاع شجاعان، با رنج و محنت فراوان همراه بود و تحمل آن از امامي چون او برمي آمد، ادامه دهد. براي امام با توجه به وضعيت پيش آمده، دشمنان نابكار و ياران خيانتكار و مردم سست عنصر خسته از جنگ و جهاد و چسبيده به زندگي آلوده به ذلت و تسليم، مرگ طعمي چون عسل داشت و از مظلوميت امام همان بس كه در آن شرايط براي حفظ شخصيت فردي و رها شدن از تهمت هاي دشمنان مغرض و زخم زبان دوستان كوتاه بين، نمي توانست مرگ سرخ را انتخاب كند .اما مشكل عمده روزگار امام حسن اين بود كه در آن روزگار «شهادت» چاره كار و سلاح كارساز نبود. شهادت نيز مانند هر وسيله و پديده اي براي آنكه تاثيرگذار باشد و هدفي را در عرصه اجتماع و تاريخ محقق سازد به زمانه خاص و زمينه مساعد احتياج دارد، و شرايط زمانه و مصلحت اسلام اما در روزگار امام حسن به گونه اي بود كه براي انجام وظيفه از شمشير و شهادت كاري ساخته نبود و سهل است كه استفاده از آن تاثيرات منفي هم مي گذاشت و مردم آن روز و امروز چنين قضاوت مي كردند كه:«هان! آگاه باشيد كه معاويه ما را به امري (قبول زمامداري خود) فراخوانده است كه در آن نه عزت است و نه سربلندي، نه انصاف و نه مردمي، اگر از مرگ پروا نداريد، خواسته معاويه را رد مي كنيم و پاسخ او را با تيزي لبه شمشير مي دهيم...»«به خدا سوگند اگر به علت سستي و بي وفايي شما ناگزير شوم زمامداري را به معاويه واگذار كنم، يقين بدانيد كه زير پرچم حكومت بني اميه هرگز روي خوشي و شادماني نخواهيد ديد و گرفتار انواع اذيت ها و آزارها خواهيد شد.» عاقبت عليه امام خود موضع گرفتند و در اردوگاه ساباط، تحت تاثير تبليغات، شايعه پراكني ها و خيانت سرداران، گروهي از متحجراني كه همواره و در طول تاريخ ابزار دست دشمنان و به ويژه منافقان بوده اند، به خيمه امام حمله كرده و گليم از زير پاي او كشيده و خنجر بر رانش فرود آوردند...» امام دريافت معاويه براي موفقيت و رسيدن به هدف ديرينه خود و باند اموي يعني سوار شدن بر گرده خلق و اسلام را محو كردن و احياء اشرافيت جاهلي، به سلاح تدبير و سياست بيش از سلاح شمشير اميدوار است "
درخاتمه اینکه چون اساس این رژیم ضد مردمی و قرون وسطائی و سوء استفاده گر از نام مذهب و دین با شیوه های عوامفریبانه می باشد. بنابراین هرروز که می گذرد نه اینکه فاصله ی حاکمان غارتگر ودزد وقاتل وجنگ افروزاز مردم بیشتر بیشتر می شود و در مقابل وابستگی اشان به نیروهای سر کوبگرایانه اش افزوده می شود ، بلکه در رأس این رژیم تروریستی نیز رشد تضاد و رقابت ها و جنگ ونزاع ها برای قبضه ی دربست قدرت در مسیر تسلط بر منابع وذخایر کشور وکسب هرچه بیشتری غارتگری و ثروت نیز گسترش می یابد. . البته با رئیس مجمع خبرگان شدن رفسنجانی آن خواب رؤیائی برنامه ریزان کودتای خزنده ی که علیه ی رقیب ی خود دیده بودند اکنون کمی آشفته شده است و این آشفتگی هر چه به برگزاری زمان نمایش خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم و ریاست جمهوری دوره ی دهم نزدیک تر شود بازهم آشفته تر می شود . پس برای تعبیر کردن آن می بایست که بخشی از آشفتگی به درون جبهه ی رقیب شکست خورده منتقل شود تاکه با رئیس خبرگان شدن رفسنجانی معایه خطاب شده فرصت بازی برای خیزش دوباره به قدرت نداشته باشند.
هوشنگ – بهداد
پنجشنبه 5 مهرماه سال 1386