نقد وبررسی " ريخت شناسي حمله هوايي اسرائيل به سوريه (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان یکشنبه 18 شهریورماه سال-1386
"وارونه گوئی ناشی از ترس تهاجم هوائی اسرائیل به خاک سوریه"
دوباره پاسدار لبنانی یادداشت روز نویس شده با ترکیب و اصطلاح از خود درآوری عربی و فارسی ریخت شناسی وارد صحنه شده است تااینکه پیرامون حمله ی هوائی دو جنگند ه ی اسرائیلی به نوار مرزی سوریه تئوری پردازی کند و پاسخی مناسب برای ادعاهای مسخره و مضحک سال گذشته ی خودش داده باشد که در پروسه ی راه اندازی جنگ 33 روزه ی سپاه پاسداان با اسرائیل از خط مقدم جبهه روزانه گزارش تهیه می کرد وبرای رونامه ی اطلاعاتی – امنیتی – پادگانی کیهان ارسال می کرد تااینکه با تیتر درشت تصویری در صحفه ی اول این روزنامه زده شود که بلی اسرائیل در حال سقوط ونابودی می باشد که زمان سه ماهه وسپس ماگزیمم تا پایان سال برایش نیز تعیین و در چشم انداز قرار گرفته شده بود. ولی اکنون این دولت سوریه و تنها هم پیمان رژیم تروریستی در منطقه است که آنقدر زبون وایزوله شده است که حی جرأت پاسخگوئی به این تهاجم را ندارد .. بنابراین آویزان به این پاسدار یادداشت روز نویس شده است تا که از طریق یادداشت روز به تهاجم اسرائیل جواب داده و انتقام گیری شود و یا تلاششود تا که با قلم اینگونه این تهاجم تحلیل و ارزیابی و بازتاب داده:
"انكار مقامات ارشد رژيم صهيونيستي- رئيس جمهور و نخست وزير و فرمانده ارتش- بيان كننده آن است كه رژيم جعلي تل آويو درصدد هشدار دادن به دولتمردان سوريه بوده است هشداري كه با بمباران يك مخزن سوخت جلوه اي جدي به خود گرفته است. اما اسرائيلي ها در مورد چه چيزي هشدار داده اند؟ رژيم صهيونيستي گمان مي كند سوريه كانون اصلي حمايت از حزب الله در لبنان و حماس در فلسطين است و اين حمايت آنقدر تأثيرگذار بوده كه به حزب الله در لبنان قدرتي به مراتب فراتر از زمان آغاز حمله تابستان گذشته اسرائيل به لبنان بخشيده و آن را در موقعيت برتري نسبت به رژيم صهيونيستي نشانده است. در اين روند حماس نيز اگر چه از سوي تل آويو، امان، قاهره، رياض، قطر، پايتخت هاي اروپا و تشكيلات خودگردان فلسطين- محمود عباس- تحت فشار و محاصره شديد قرار دارد به دليل حمايت سوريه سرپا ايستاده و به شليك موشك به شهرك هاي صهيونيست نشين ادامه مي دهد. يك بعد تهديد هوايي رژيم صهيونيستي عليه سوريه به وادار كردن سوريه به توقف حمايت هاي خود از حزب الله و حماس بازمي گردد."
تئوری پرداز پاسدار لبنانی یادداشت روز نویس ضمن اینکه تأئید کرده است نقش نفوذ گر و کنترل کنند ه ی حزب الله در لبنان وحماس در فلسطین خیلی بیش از نقش دولت سوریه می باشد. همچنین با ترسیم کردن اهداف تهاجم هوائی اخیر جنگنده ها اسرائیلی به نوار مرزی سوریه را دلیل امنیتی – نظامی کردن منطقه توسط اسرایل و آمریکا دانسته چونکه مدعیست در بن بست قرار گرفته اند و ادامه ی آن را به درگیری در شما ل عراق بسط داده است و تأکید بر نفوذ و رشد بنیادگرائی و اقتدار اسلام گرائی در منطقه وحتی ترکیه کرده که البته افزوده مرکز کانون هدایت گری آن تهران وجماران و باند های ما فیائی حاکم تحجر گرایان و خرافه پرستان و سپاه پاسداران وپیگیری اهداف وپروژه ی هسته ای می باشد که توضیح وتشریح واعتراف آن چنین است:
"، يك خبر ديگر كه خود آمريكايي ها درز دادند، از توزيع گسترده سلاح آمريكايي- 130 هزار قبضه از انواع آن- در ميان مخالفان دولت نوري مالكي حكايت مي كرد. يك خبر ديگر كه باز آمريكايي ها خود آن را منتشر كردند از حمل بمب اتم توسط يك هواپيماي آمريكايي بر فراز يكي از ايالت هاي آمريكا حكايت داشت. به نظر مي آيد مجموعه اين خبرها دركنار حمله هوايي سمبليك اسرائيل به سوريه براي توليد اين احساس است كه: «اوضاع منطقه به سمت گسترش تهديدات امنيتي و نظامي پيش مي رود» در اين ميان روند لبنان- چشم انداز استقرار دولت دائمي- روند فلسطين- استقرار دولت حماس-، كاهش قدرت سكولارها در تركيه و متقابلا اقتدار اسلام گراها، نزديك شدن برنامه هسته اي ايران به نقطه «پايان موفقيت آميز»، توافق اخير سه جانبه ميان كردها، شيعيان و سني هاي عراق همه از بهبود وضعيت منطقه خبر مي دهند. بنابراين اقدام اسرائيلي ها براي بازگرداندن سايه ترس در منطقه بيان كننده نارضايتي آنان- و جبهه آمريكا در منطقه- است و طبعاً با هوشياري ملت ها خنثي مي شود."
در دنباله پاسدار تئوری پرداز بدون آنکه به ریشه ی دلایل همکاری سران رژیم تروریستی آخوندی در اشغال نظامی افغانستان وعراق به پردازد تا حتی اشاره ای داشته باشد .در صورتیکه رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه ی تهران با این همکاری اعتراف کرد . بنابراین یادداشت روز نویس تلاش کرده است تاکه همه اعمال تروریستی انجام شده در عراق و باتلاق کردن آنجا و برپائی جنگ 33 روزه ی سپاه پاسداران با اسرائیل که از طریق حزب الله لبنان وحمایت سوریه انجام شد و اهداف اهدای دلار به اسماعیل هنیه در جماران ودیدارش با ولی فقیه که برای پیش برد طرح کودتا در فلسطین بود و جدا کردن نوار غزه وتشکیل دادن دولت دست نشانده اسلامی شبیه دولت نوری المالکی در عراق را به اقدامات آمریکا و اسرائیل و صهیونیست ها نسبت دهد ودر این مورد چنین نظریه پرداری و قلمفرسائی کرده است
"اقدام اسرائيلي ها عليه سوريه مي تواند گامي در اين راستا تلقي شود. اگر به تحولات اخير خاورميانه نگاه كنيم آمريكا را در تداوم برنامه هاي خود در يك بن بست مي بينيم. آنان در اوايل دوره بوش براي خروج آمريكا از «شرايط شكست» چندين طرح را دنبال كردند. ابتدا مسئله استفاده از «مشت آهنين» در دستور كار قرار گرفت و افغانستان و عراق در اين راستا اشغال شدند. آنان گمان مي كردند مشت آهنين مي تواند سايه اي از رعب بر منطقه حاكم كند و هرگونه مانعي را از سر راه آمريكا بردارد مقاومت ايران- و بخصوص رهبر تيزبين آن- در برابر اشغالگران و تبديل ماجراي عراق به «بحران معكوس» ، يكسال پس از اشغال عراق به آمريكايي ها فهماند كه دچار خطاي بزرگي شده اند. پس از آن بنا گذاشتند كه كار را از نقطه سوريه- بعنوان حلقه وصل ايران به لبنان، فلسطين و آفريقا- دنبال كنند. ترور رفيق حريري نخست وزير لبنان- كه به احتمال زياد توسط صهيونيست ها صورت گرفت- مقدمه اقدام حقوقي- گزارش مهليس- عليه سوريه شد آنان در اين راه تا پشت كاخ بشار رفتند و همه چيز از سرنگوني رژيم اسد در سوريه حكايت داشت اما يك سال بعد اين وضعيت به نحوي تغيير كرد كه آمريكايي ها بهت زده شدند و ناچار گرديدند با سوريه از در مسالمت وارد شوند. ديدار رايس با معلم وزير خارجه سوريه و سفر رئيس مجلس نمايندگان آمريكا به دمشق در اين راستا بود. پس از اين آمريكايي ها ريشه كن كردن حزب الله را در دستور كار قرار دادند و اين به جنگ سخت 33 روزه اسرائيل عليه لبنان انجاميد ولي نتيجه اين جنگ نيز كاملا به ضرر جبهه آمريكا تمام شد. با شكست از حزب الله، آمريكا روي پرونده هسته اي ايران متمركز شد و در اين فاصله سه قطعنامه-1696، 1737 و 1747- از سوي شوراي امنيت صادر گرديد و همه از وقوع جنگ با ايران حرف مي زدند ولي يك سال بعد با وقوع شكاف در جبهه بين المللي آمريكا از يك سو و مقاومت سرسختانه ايران در مقابل تهديدات آمريكا از سوي ديگر، سياست آنان عليه برنامه هسته اي ايران از نفس افتاد. گزارش اخير محمدالبرادعي بر شكست سياست آمريكا در مواجهه با ايران مهر تأييد كوبيد. اسرائيل بار ديگر به سراغ سوريه رفته است، تا نشان دهد كه از ضربه هاي پي درپي دچار چنان گيجي شده است كه نمي داند سوريه اي كه در جنگ 33 روزه نترسيد چگونه از يك حمله هوايي كم اهميت خواهد ترسيد؟!
پاسدار تئوری پرداز در پایان اعتراف به ایزوله بودن رژیم تروریستی آخوند ودولت سوریه هم پیمانش در میان کشور های عربی کرده است. زیرا که بخش اعظم این سیاست ایزولگی مربوط به دار کشیدن صدام حسین رئیس جمهور سابق عراق در عید قربان می شود که مورد خشم شدیدسران کشورهای عربی واقع شد. ازسوی دیگر مخالفت شدید وکارشکنی وتوطئه های گسترده ی سران رژیم تروریستی و سپاه پاسداران علیه ی پیشنهاد مذاکره ی صلح عربستان سعودی در ورد مذاکره ی صلح در عراق و لبنان وفلسطین در خاومیانه می باشد. همچنین اعمال گسترده ی تروریستی عوامل رژیم تروریستی در عراق و نسبت دادن آن به عربستان سعودی می باشد. مهمتر اینکه تهدید کشور های عربی از جمله عربستان وکویت وبحرین واردن و... می باشد همینطور نقش گسترده ودخالت گرایانه در عراق و فلسطین ولبنان است که چون سوریه از اهداف تجاوز گرایانه وتهاجمی رژیم ترورستی آخوندی حمایت می کند. بنابراین سوریه از سوی کشورهای عربی طرد شده است که اکنون پاسدار یادداشت روز نویس روزنامه ی اطلاعاتی – امنیتی – پادگانی کیهان آن را چنین بیان کرده است:
"- اقدام نظامي عليه سوريه در عين حال از يك وضعيت منطقه اي نيز خبر مي دهد. اگر به واكنش ها توجه كنيم، مي بينيم كشورهاي عربي عمدتاً در سكوت به سرمي برند. تجاوز به سوريه موضوع كم اهميتي نبود، اعراب به موارد بسيار كم اهميت تر از اين نيز واكنش نشان مي دادند. به نظر مي رسد نوعي تباني ميان تل آويو و برخي از پايتخت هاي عربي به وجود آمده است- نظير تباني كه ميان آنان در جريان جنگ 33 روزه وجود داشت و افشاء گرديد- اگر واقعاً در اينجا نيز تباني صورت گرفته باشد از يك سو ابعاد مسئله را برملا مي كند و از سوي ديگر غير جدي بودن آن را نشان مي دهد. شايد اسرائيلي ها قبلا به پايتخت هاي عربي يادآور شده اند كه تأثيرپذيري سوريه از تهديد نظامي اسرائيل به ميزان زيادي به عدم همراهي دولت هاي عربي با دمشق بستگي دارد.در همان حال ذكر اين نكته هم خالي از فايده نيست، صهيونيست ها و آمريكايي ها در شرايط كنوني زيست خود را در بحران جست وجو مي كنند. آمريكايي ها در عراق به بحران كنوني دامن مي زنند تا بلكه در سايه آن به تغيير شرايط به نفع خود نايل گردند، ماجراي نهرالبارد، -و افشا شدن دست هاي 14 مارسي هاي وابسته به آمريكا در آن- نشان داد كه آمريكا براي حل مشكل خود در لبنان به بحران آفريني روي آورده است. اين سياست مي تواند براي سوريه و ايران مخاطراتي داشته باشد. اگر در مواجهه با اين مخاطرات ايستادگي نكنيم، با مخاطرات بيشتري مواجه مي گرديم در حالي كه تجربه اخير جبهه ايران در منطقه نشان داد كه مقاومت رمز پيروزي است."
البته فراموش نشود که لحن گفتار ونوشتار یادداشت روز نویس با گذشته فرق کرده است زیراکه علائم ترس ووحشت در آن پدیدار گشته است و به وضوح نشان می دهد که دلیل تصمیم بر گنجانیدن نام سپاه پاسداران در لیست گروه های تروریستی چقدر مؤثر بوده است . همچنین فشار برروی برکناری نوری المالکی نخست وزیر دست نشانده در عراق مکمل این ترس ووحشت شده است . تهاجم دو جنگنده ی نظامی اسرائیلی وبی تفاوتی کشورهای عربی نسبت به این تهاجم بر موج وحشت بیشتر افزوده است. از سوی دیگر رئیس مجمع خبرگان آخوندی شدن رفسنجانی و تعویض فرمانده ی کل سپاه پاسداران و تأثیرات منفی طرح امنیت اجتماعی نیروی انتظامی و دار زدن های زنجیره ای و افز وده شدن موج انتقادات سازمان های مدافع حقوق بشر و خلاصه آزاد کردن هاله اسفندیاری همگی علائم ترس و وحشتی می باشد که سر اندر پای رهبر ومسئولان وبه خصوص سپاه پاسداران رژیم ترریستی را فرا گرفته است . برای همین است که دولت سوریه هم پیمان اصلی رژیم تروریستی در منطقه در برابر تهاجم بمباران هوائی دو نگنده ی نظامی به خاک خود سکوت کرده و ترجیح داده است که یک پاسدار لبنانی تئوری پردازشده در یادداشت روز روزنامه ی کیهان به آن به پردازد وعلائم ترس ووحشت را بطور وارنه بیان شود که تازه این از علائم سحر است وباید به رژیم تروریسی آخوندی گفت منتظرباش تا صبح گامانت به دمد..
هوشنگ – بهداد
یکشنبه 18 شهریورماه سال-1386
"وارونه گوئی ناشی از ترس تهاجم هوائی اسرائیل به خاک سوریه"
دوباره پاسدار لبنانی یادداشت روز نویس شده با ترکیب و اصطلاح از خود درآوری عربی و فارسی ریخت شناسی وارد صحنه شده است تااینکه پیرامون حمله ی هوائی دو جنگند ه ی اسرائیلی به نوار مرزی سوریه تئوری پردازی کند و پاسخی مناسب برای ادعاهای مسخره و مضحک سال گذشته ی خودش داده باشد که در پروسه ی راه اندازی جنگ 33 روزه ی سپاه پاسداان با اسرائیل از خط مقدم جبهه روزانه گزارش تهیه می کرد وبرای رونامه ی اطلاعاتی – امنیتی – پادگانی کیهان ارسال می کرد تااینکه با تیتر درشت تصویری در صحفه ی اول این روزنامه زده شود که بلی اسرائیل در حال سقوط ونابودی می باشد که زمان سه ماهه وسپس ماگزیمم تا پایان سال برایش نیز تعیین و در چشم انداز قرار گرفته شده بود. ولی اکنون این دولت سوریه و تنها هم پیمان رژیم تروریستی در منطقه است که آنقدر زبون وایزوله شده است که حی جرأت پاسخگوئی به این تهاجم را ندارد .. بنابراین آویزان به این پاسدار یادداشت روز نویس شده است تا که از طریق یادداشت روز به تهاجم اسرائیل جواب داده و انتقام گیری شود و یا تلاششود تا که با قلم اینگونه این تهاجم تحلیل و ارزیابی و بازتاب داده:
"انكار مقامات ارشد رژيم صهيونيستي- رئيس جمهور و نخست وزير و فرمانده ارتش- بيان كننده آن است كه رژيم جعلي تل آويو درصدد هشدار دادن به دولتمردان سوريه بوده است هشداري كه با بمباران يك مخزن سوخت جلوه اي جدي به خود گرفته است. اما اسرائيلي ها در مورد چه چيزي هشدار داده اند؟ رژيم صهيونيستي گمان مي كند سوريه كانون اصلي حمايت از حزب الله در لبنان و حماس در فلسطين است و اين حمايت آنقدر تأثيرگذار بوده كه به حزب الله در لبنان قدرتي به مراتب فراتر از زمان آغاز حمله تابستان گذشته اسرائيل به لبنان بخشيده و آن را در موقعيت برتري نسبت به رژيم صهيونيستي نشانده است. در اين روند حماس نيز اگر چه از سوي تل آويو، امان، قاهره، رياض، قطر، پايتخت هاي اروپا و تشكيلات خودگردان فلسطين- محمود عباس- تحت فشار و محاصره شديد قرار دارد به دليل حمايت سوريه سرپا ايستاده و به شليك موشك به شهرك هاي صهيونيست نشين ادامه مي دهد. يك بعد تهديد هوايي رژيم صهيونيستي عليه سوريه به وادار كردن سوريه به توقف حمايت هاي خود از حزب الله و حماس بازمي گردد."
تئوری پرداز پاسدار لبنانی یادداشت روز نویس ضمن اینکه تأئید کرده است نقش نفوذ گر و کنترل کنند ه ی حزب الله در لبنان وحماس در فلسطین خیلی بیش از نقش دولت سوریه می باشد. همچنین با ترسیم کردن اهداف تهاجم هوائی اخیر جنگنده ها اسرائیلی به نوار مرزی سوریه را دلیل امنیتی – نظامی کردن منطقه توسط اسرایل و آمریکا دانسته چونکه مدعیست در بن بست قرار گرفته اند و ادامه ی آن را به درگیری در شما ل عراق بسط داده است و تأکید بر نفوذ و رشد بنیادگرائی و اقتدار اسلام گرائی در منطقه وحتی ترکیه کرده که البته افزوده مرکز کانون هدایت گری آن تهران وجماران و باند های ما فیائی حاکم تحجر گرایان و خرافه پرستان و سپاه پاسداران وپیگیری اهداف وپروژه ی هسته ای می باشد که توضیح وتشریح واعتراف آن چنین است:
"، يك خبر ديگر كه خود آمريكايي ها درز دادند، از توزيع گسترده سلاح آمريكايي- 130 هزار قبضه از انواع آن- در ميان مخالفان دولت نوري مالكي حكايت مي كرد. يك خبر ديگر كه باز آمريكايي ها خود آن را منتشر كردند از حمل بمب اتم توسط يك هواپيماي آمريكايي بر فراز يكي از ايالت هاي آمريكا حكايت داشت. به نظر مي آيد مجموعه اين خبرها دركنار حمله هوايي سمبليك اسرائيل به سوريه براي توليد اين احساس است كه: «اوضاع منطقه به سمت گسترش تهديدات امنيتي و نظامي پيش مي رود» در اين ميان روند لبنان- چشم انداز استقرار دولت دائمي- روند فلسطين- استقرار دولت حماس-، كاهش قدرت سكولارها در تركيه و متقابلا اقتدار اسلام گراها، نزديك شدن برنامه هسته اي ايران به نقطه «پايان موفقيت آميز»، توافق اخير سه جانبه ميان كردها، شيعيان و سني هاي عراق همه از بهبود وضعيت منطقه خبر مي دهند. بنابراين اقدام اسرائيلي ها براي بازگرداندن سايه ترس در منطقه بيان كننده نارضايتي آنان- و جبهه آمريكا در منطقه- است و طبعاً با هوشياري ملت ها خنثي مي شود."
در دنباله پاسدار تئوری پرداز بدون آنکه به ریشه ی دلایل همکاری سران رژیم تروریستی آخوندی در اشغال نظامی افغانستان وعراق به پردازد تا حتی اشاره ای داشته باشد .در صورتیکه رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه ی تهران با این همکاری اعتراف کرد . بنابراین یادداشت روز نویس تلاش کرده است تاکه همه اعمال تروریستی انجام شده در عراق و باتلاق کردن آنجا و برپائی جنگ 33 روزه ی سپاه پاسداران با اسرائیل که از طریق حزب الله لبنان وحمایت سوریه انجام شد و اهداف اهدای دلار به اسماعیل هنیه در جماران ودیدارش با ولی فقیه که برای پیش برد طرح کودتا در فلسطین بود و جدا کردن نوار غزه وتشکیل دادن دولت دست نشانده اسلامی شبیه دولت نوری المالکی در عراق را به اقدامات آمریکا و اسرائیل و صهیونیست ها نسبت دهد ودر این مورد چنین نظریه پرداری و قلمفرسائی کرده است
"اقدام اسرائيلي ها عليه سوريه مي تواند گامي در اين راستا تلقي شود. اگر به تحولات اخير خاورميانه نگاه كنيم آمريكا را در تداوم برنامه هاي خود در يك بن بست مي بينيم. آنان در اوايل دوره بوش براي خروج آمريكا از «شرايط شكست» چندين طرح را دنبال كردند. ابتدا مسئله استفاده از «مشت آهنين» در دستور كار قرار گرفت و افغانستان و عراق در اين راستا اشغال شدند. آنان گمان مي كردند مشت آهنين مي تواند سايه اي از رعب بر منطقه حاكم كند و هرگونه مانعي را از سر راه آمريكا بردارد مقاومت ايران- و بخصوص رهبر تيزبين آن- در برابر اشغالگران و تبديل ماجراي عراق به «بحران معكوس» ، يكسال پس از اشغال عراق به آمريكايي ها فهماند كه دچار خطاي بزرگي شده اند. پس از آن بنا گذاشتند كه كار را از نقطه سوريه- بعنوان حلقه وصل ايران به لبنان، فلسطين و آفريقا- دنبال كنند. ترور رفيق حريري نخست وزير لبنان- كه به احتمال زياد توسط صهيونيست ها صورت گرفت- مقدمه اقدام حقوقي- گزارش مهليس- عليه سوريه شد آنان در اين راه تا پشت كاخ بشار رفتند و همه چيز از سرنگوني رژيم اسد در سوريه حكايت داشت اما يك سال بعد اين وضعيت به نحوي تغيير كرد كه آمريكايي ها بهت زده شدند و ناچار گرديدند با سوريه از در مسالمت وارد شوند. ديدار رايس با معلم وزير خارجه سوريه و سفر رئيس مجلس نمايندگان آمريكا به دمشق در اين راستا بود. پس از اين آمريكايي ها ريشه كن كردن حزب الله را در دستور كار قرار دادند و اين به جنگ سخت 33 روزه اسرائيل عليه لبنان انجاميد ولي نتيجه اين جنگ نيز كاملا به ضرر جبهه آمريكا تمام شد. با شكست از حزب الله، آمريكا روي پرونده هسته اي ايران متمركز شد و در اين فاصله سه قطعنامه-1696، 1737 و 1747- از سوي شوراي امنيت صادر گرديد و همه از وقوع جنگ با ايران حرف مي زدند ولي يك سال بعد با وقوع شكاف در جبهه بين المللي آمريكا از يك سو و مقاومت سرسختانه ايران در مقابل تهديدات آمريكا از سوي ديگر، سياست آنان عليه برنامه هسته اي ايران از نفس افتاد. گزارش اخير محمدالبرادعي بر شكست سياست آمريكا در مواجهه با ايران مهر تأييد كوبيد. اسرائيل بار ديگر به سراغ سوريه رفته است، تا نشان دهد كه از ضربه هاي پي درپي دچار چنان گيجي شده است كه نمي داند سوريه اي كه در جنگ 33 روزه نترسيد چگونه از يك حمله هوايي كم اهميت خواهد ترسيد؟!
پاسدار تئوری پرداز در پایان اعتراف به ایزوله بودن رژیم تروریستی آخوند ودولت سوریه هم پیمانش در میان کشور های عربی کرده است. زیرا که بخش اعظم این سیاست ایزولگی مربوط به دار کشیدن صدام حسین رئیس جمهور سابق عراق در عید قربان می شود که مورد خشم شدیدسران کشورهای عربی واقع شد. ازسوی دیگر مخالفت شدید وکارشکنی وتوطئه های گسترده ی سران رژیم تروریستی و سپاه پاسداران علیه ی پیشنهاد مذاکره ی صلح عربستان سعودی در ورد مذاکره ی صلح در عراق و لبنان وفلسطین در خاومیانه می باشد. همچنین اعمال گسترده ی تروریستی عوامل رژیم تروریستی در عراق و نسبت دادن آن به عربستان سعودی می باشد. مهمتر اینکه تهدید کشور های عربی از جمله عربستان وکویت وبحرین واردن و... می باشد همینطور نقش گسترده ودخالت گرایانه در عراق و فلسطین ولبنان است که چون سوریه از اهداف تجاوز گرایانه وتهاجمی رژیم ترورستی آخوندی حمایت می کند. بنابراین سوریه از سوی کشورهای عربی طرد شده است که اکنون پاسدار یادداشت روز نویس روزنامه ی اطلاعاتی – امنیتی – پادگانی کیهان آن را چنین بیان کرده است:
"- اقدام نظامي عليه سوريه در عين حال از يك وضعيت منطقه اي نيز خبر مي دهد. اگر به واكنش ها توجه كنيم، مي بينيم كشورهاي عربي عمدتاً در سكوت به سرمي برند. تجاوز به سوريه موضوع كم اهميتي نبود، اعراب به موارد بسيار كم اهميت تر از اين نيز واكنش نشان مي دادند. به نظر مي رسد نوعي تباني ميان تل آويو و برخي از پايتخت هاي عربي به وجود آمده است- نظير تباني كه ميان آنان در جريان جنگ 33 روزه وجود داشت و افشاء گرديد- اگر واقعاً در اينجا نيز تباني صورت گرفته باشد از يك سو ابعاد مسئله را برملا مي كند و از سوي ديگر غير جدي بودن آن را نشان مي دهد. شايد اسرائيلي ها قبلا به پايتخت هاي عربي يادآور شده اند كه تأثيرپذيري سوريه از تهديد نظامي اسرائيل به ميزان زيادي به عدم همراهي دولت هاي عربي با دمشق بستگي دارد.در همان حال ذكر اين نكته هم خالي از فايده نيست، صهيونيست ها و آمريكايي ها در شرايط كنوني زيست خود را در بحران جست وجو مي كنند. آمريكايي ها در عراق به بحران كنوني دامن مي زنند تا بلكه در سايه آن به تغيير شرايط به نفع خود نايل گردند، ماجراي نهرالبارد، -و افشا شدن دست هاي 14 مارسي هاي وابسته به آمريكا در آن- نشان داد كه آمريكا براي حل مشكل خود در لبنان به بحران آفريني روي آورده است. اين سياست مي تواند براي سوريه و ايران مخاطراتي داشته باشد. اگر در مواجهه با اين مخاطرات ايستادگي نكنيم، با مخاطرات بيشتري مواجه مي گرديم در حالي كه تجربه اخير جبهه ايران در منطقه نشان داد كه مقاومت رمز پيروزي است."
البته فراموش نشود که لحن گفتار ونوشتار یادداشت روز نویس با گذشته فرق کرده است زیراکه علائم ترس ووحشت در آن پدیدار گشته است و به وضوح نشان می دهد که دلیل تصمیم بر گنجانیدن نام سپاه پاسداران در لیست گروه های تروریستی چقدر مؤثر بوده است . همچنین فشار برروی برکناری نوری المالکی نخست وزیر دست نشانده در عراق مکمل این ترس ووحشت شده است . تهاجم دو جنگنده ی نظامی اسرائیلی وبی تفاوتی کشورهای عربی نسبت به این تهاجم بر موج وحشت بیشتر افزوده است. از سوی دیگر رئیس مجمع خبرگان آخوندی شدن رفسنجانی و تعویض فرمانده ی کل سپاه پاسداران و تأثیرات منفی طرح امنیت اجتماعی نیروی انتظامی و دار زدن های زنجیره ای و افز وده شدن موج انتقادات سازمان های مدافع حقوق بشر و خلاصه آزاد کردن هاله اسفندیاری همگی علائم ترس و وحشتی می باشد که سر اندر پای رهبر ومسئولان وبه خصوص سپاه پاسداران رژیم ترریستی را فرا گرفته است . برای همین است که دولت سوریه هم پیمان اصلی رژیم تروریستی در منطقه در برابر تهاجم بمباران هوائی دو نگنده ی نظامی به خاک خود سکوت کرده و ترجیح داده است که یک پاسدار لبنانی تئوری پردازشده در یادداشت روز روزنامه ی کیهان به آن به پردازد وعلائم ترس ووحشت را بطور وارنه بیان شود که تازه این از علائم سحر است وباید به رژیم تروریسی آخوندی گفت منتظرباش تا صبح گامانت به دمد..
هوشنگ – بهداد
یکشنبه 18 شهریورماه سال-1386