نقد و بررسی " ادعانامه دستياران بوش عليه جمهوريخواهان" روزنامه ی جمهوری اسلامی دوشنبه 2 مهرماه سال 1386
"چراسرمقاله نویس دایه ی مهربانتر از مادر شده است؟"
گفته می شود گنه کرد در بلخ آهنگری ، به شوشتر زدند گردن مسگری. آخر رژیمی که از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد ورشوه وتبعیض و... می باشد . و همین چند روزپیش بود که نواندیش گزارش کرده بود که مبلغ 120 میلیارد دلار فقط در دبی سرمایه گذاری شده است که ابته مشخص است که این سرمایه های منتقل شده متعلق به چه کسان ونهادهای وابسته به رژیم تروریستی و غارتگر آخوندی می باشد . از سوی دیگر در شرایطی که فقط یکی از پاسداران وسربازان گمنام امام زمانی که می خواست وزیر نفت دولت عدالت محور و عاشق خدمتگزاری به مردم شود. ولی در راستای جنگ قدرت ونزاع ها وسهم خواهی در وزارت نفت به این پاسدار صاحب ثروت های 50 میلیارد تومانی بادآورده نمایندگان مجلس رأی اعتماد نداد. البته که این پاسدار نامزد وزارت نفت صادق محصولی بود که باید گفت عجب کشت وبرداشت محصولی برای خودش داشته است که توانسته صاحب چنین اقتصاد و ثروتی شود که خمینی گفته بود اقتصاد از خر است . همانگونه که گفته بود از سپاه نبود نظام هم نبود. اکنون چه جالب سرنوشت این دو معجون در رژیم مدعی مکتبی بهم پیوند خورده اند! البته این پاسدار محصولی جزو مشاوران اقتصادی پاسدار غلامک سپاه پاسداران و گماشته ولی فقیه احمدی نژاد می باشد که که با آن مشاوران ویژه میوه وگوجه وسبزی فروش نارمک وقصاب سرمحله ی رئیس جمهور فرق دارد. جالب تر اینکه اکنون که یک پاسدار تروریست معروف وحرفه ای دیگر به نام فرهادی در پوش بازرگانی در هتلی در سلیمانیه ی عراق از سوی نیروهای نظانمی آمریکائی بازداشت شده است .سرمقاله اما نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی به جای اینکه به ریشه ی این پرونده ها ودلیل آن به پردازد وبه گوید که شهرام جزایری که بود وچه کرد وبا چه کسانی در رابطه بود یا به آنان رشوه ی کلان داده بود؟ یا اینکه داستان افشاگری 1000 میلیارد تومان وام بانکی و اختلاس از بانک پارس که از سوی پاسدار احمدی نژاد مطرح شد ومتهم دستگیر شد چه بود؟ در عوض سرمقاله نویس برای رد گم کردن وانحراف اذهان عمومی به سراغ بازتاب دادن افشاگری آلن گرین اسپن رئیس سابق بانک مرکزی آمریکا رفته است واین را بهانه کرده است تاکه علیه بوش مانور تبلیغاتی بدهد. انگار که پاسدار محمود احمدی نژاد خودش دارای پرونده ی اختلاس 350 میلیارد تومانی در زمان شهردار تهران بودنش ندارد . یااینکه فراموش شده واز خاطره ی اذهان های عمومی پاک شده است که چگونه سالیان پیش افشا شده بود که مرتضی رفیقدوست برادر محسن رفیقدوست که یکی از رؤسای پیشین سپاه پاسداران می باشد دارای پرونده ی اختلاس از بانک صادرات به مبلغ 123 میلیارد تومان است که با دخالت گری ولی فقیه پرونده پاسداراحمدی نژاد بسته شد و پرونده ی رفیقدوست با قربانی کردن شریک ومشاور وی ماستمالی شد .
همینطور گویا که فقط از اینگونه سوء استفاده ها در آمریکا رخ می دهد. همچنین به نظر می رسد بوش رئیس جمهورایران نیز می باشد که می بایست به جای پیگیری پرونده های دزدی و اختلاس مقامات مسئول رُژیم تروریستی آخوند در ایران، بوش باید جوابگو باشد که سرمقاله نویس اینقدر پیوسته علاقه ی پیگیری وبررسی وموشکافی مسائل مربوط به بوش و آمریکا را دارد . لابد مدعی خواهد شد که در راستای اطلاع رسلانی از موضع یک ژورنالیست بیطرف دارد انجام وظیفه می کند که البته چنین ادعائی اگرشود قابل پذیرش نمی باشد. زیراکه اشاره شد اساساً در رژیم تروریستی آخوند مسئول هیچ نهادی یافت نمی شود که آلوده به دزدی و رشوه گیری ورانت خواری و ... نباشد. بازهم جالب وکمدی می باشد هنگامی که رژیم تروریستی آخوندی در داخل درگیر رشد جنگ و نزاع تبلیغاتی باند های مافیائی پیرامون خیمه شب بازی مجلس هشتم می باشند ودر مورد بحران هسته ای و افشا شدن نقش دخالت گری در امورداخلی عراق و بحران سازی در خاورمیانه از هر سو زیر تیغ فشار می باشد. ولی سرمقاله نویس از موضع فرافکنی و فرار به جلو اینگونه آی دزد آی دزد در مورد بوش و دستیارانش کرده وگزارش داده است:
"بدين ترتيب بنظر مي رسد كه بوش و دستيارانش در بن بست عجيبي گرفتار شده اند و حتي گزارش بشدت حساب شده پترائوس ـ كراكر هم نتوانسته بر ناكاميها و شكست هاي مستمر آمريكا در عراق سرپوش بگذارد. افشاگري « گرين اسپن » در چنين شرايطي قطعا تاثيرات گسترده اي را بهمراه خواهد داشت . چرا كه اگر يكصد هزار تظاهر كننده آمريكائي خواستار پايان جنگ و بازگشت آمريكائي ها به خانه هايشان هستند « گرين اسپن » اصل جنگ و علت اصلي شروع آنرا به زير سئوال مي برد و دست بوش را بعنوان يك دروغگوي بي آبرو در برابر افكار عمومي آمريكا و جهان باز مي كند. "
درخاتمه اینکه راستی راستی روزنامه نگاری درون رژیم تروریستی آخوندی نیز تبدیل به بخشی از سیاست عوامفریبی کردن حاکمان مزور و دزد وغارتگر وجنگ افروز ضد بشرشده است . برای اینکه اینان نیز می بایست همچون حاکمان آخوند تصویر مار بکشند ومار قالب کنند . یعنی جائیکه پاسدار بازجو حسین شریعتمداری مچ رقیب شکست خورده ی مدعی اصلاح طلب را باز می کند و افشا می کند که اینان در کنفرانس اقتصادی در سوئیس به مدت 4 ساعت با جان کری نامزد شست خورده ی انتخاباتی حزب دمکرات در برابر بوشدیدار داشته اند . امااکنون این سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی ولی فقیه شیپور را از در گشادش نواخته است و از بن بست بوش و دست یارانش گفته است که چرا گزارشی از نقش دخالت گرایانه ی رژیم تروریستی آخوندی در عراق تهیه کرده و آن را به کنگره ی آمریکا ارائه کردند ؟ یا اینکه چرا قبلاً موضوع مطرح کردن گذاشتن نام سپاه پاسداران در لیست گرو های تروریستی را مطرح کردند ؟ یااینکه چرا بوش تلاش می کند تکه نخست وزیر دست نشانده نوری المالکی در عراق را برکنار کند ؟ که اکنون سرمقاله نویس تصور کرده است که گویا آنگونه اختلاف فاحشی میان هر دو حزب جمهوریخواه ودمکرات نسبت به سیاست ودیپلماسی برون مرزی و خارجی در آمریکا وجود دارد که این می تواند دستپاچه شود ودست به مانور تبلیغاتی به زند و فراموش کند موقعی که پاسدار احمدی نژاد به آمریکا سفر کرده والتماس می کند که وی را به بازی بگیرند وبا وی مصاحبه کنند ... و به خصوص اینکه موقعی که رقیبش سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در دفتر مؤسسه ی کیهان خودش با خبرنگار تایمز آمریکا مصاحبه می کند تا بیشتر موضع مبارزه با شیطان بزرگ آمریکا را با پذیرائی میوه ها وکادوهای گوناگون به تیم مصاحبه ی کننده شان دهد . سرمقاله نویس نیز بررسی مشکلات اختلاس گری و غارتگری های داخلی ورقابت وتضاده های باندی و جناحی را فراموش کرده است و دایه ی مهربانتر از ادر شده است و کوشش کرده است تا بطور وارونه برای انحراف اذهان عمومی از موضع ضد آمریکائی اجرای شوی کمدی شبیه همان تئاتر سیاسی – مطبوعاتی پاسدار احمدی نژاد را اجرا کند که ایشان پس از گروگان گریری 15 تفنگدار دریائی انگلیسی وتهدید به محاکمه کردن شان وبستن سفارت انگلیس در تهران با دادن هدایای زیاد مورد عفو بخشش قرارشان داد وآزادشان کردتا که توانسته باشد با پاسدار احمدی نژاد وحسین شریعتمداری و البته با آمریکا و بوش مبارزه کرده باشد ..
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 2 مهرماه سال 1386
"چراسرمقاله نویس دایه ی مهربانتر از مادر شده است؟"
گفته می شود گنه کرد در بلخ آهنگری ، به شوشتر زدند گردن مسگری. آخر رژیمی که از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد ورشوه وتبعیض و... می باشد . و همین چند روزپیش بود که نواندیش گزارش کرده بود که مبلغ 120 میلیارد دلار فقط در دبی سرمایه گذاری شده است که ابته مشخص است که این سرمایه های منتقل شده متعلق به چه کسان ونهادهای وابسته به رژیم تروریستی و غارتگر آخوندی می باشد . از سوی دیگر در شرایطی که فقط یکی از پاسداران وسربازان گمنام امام زمانی که می خواست وزیر نفت دولت عدالت محور و عاشق خدمتگزاری به مردم شود. ولی در راستای جنگ قدرت ونزاع ها وسهم خواهی در وزارت نفت به این پاسدار صاحب ثروت های 50 میلیارد تومانی بادآورده نمایندگان مجلس رأی اعتماد نداد. البته که این پاسدار نامزد وزارت نفت صادق محصولی بود که باید گفت عجب کشت وبرداشت محصولی برای خودش داشته است که توانسته صاحب چنین اقتصاد و ثروتی شود که خمینی گفته بود اقتصاد از خر است . همانگونه که گفته بود از سپاه نبود نظام هم نبود. اکنون چه جالب سرنوشت این دو معجون در رژیم مدعی مکتبی بهم پیوند خورده اند! البته این پاسدار محصولی جزو مشاوران اقتصادی پاسدار غلامک سپاه پاسداران و گماشته ولی فقیه احمدی نژاد می باشد که که با آن مشاوران ویژه میوه وگوجه وسبزی فروش نارمک وقصاب سرمحله ی رئیس جمهور فرق دارد. جالب تر اینکه اکنون که یک پاسدار تروریست معروف وحرفه ای دیگر به نام فرهادی در پوش بازرگانی در هتلی در سلیمانیه ی عراق از سوی نیروهای نظانمی آمریکائی بازداشت شده است .سرمقاله اما نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی به جای اینکه به ریشه ی این پرونده ها ودلیل آن به پردازد وبه گوید که شهرام جزایری که بود وچه کرد وبا چه کسانی در رابطه بود یا به آنان رشوه ی کلان داده بود؟ یا اینکه داستان افشاگری 1000 میلیارد تومان وام بانکی و اختلاس از بانک پارس که از سوی پاسدار احمدی نژاد مطرح شد ومتهم دستگیر شد چه بود؟ در عوض سرمقاله نویس برای رد گم کردن وانحراف اذهان عمومی به سراغ بازتاب دادن افشاگری آلن گرین اسپن رئیس سابق بانک مرکزی آمریکا رفته است واین را بهانه کرده است تاکه علیه بوش مانور تبلیغاتی بدهد. انگار که پاسدار محمود احمدی نژاد خودش دارای پرونده ی اختلاس 350 میلیارد تومانی در زمان شهردار تهران بودنش ندارد . یااینکه فراموش شده واز خاطره ی اذهان های عمومی پاک شده است که چگونه سالیان پیش افشا شده بود که مرتضی رفیقدوست برادر محسن رفیقدوست که یکی از رؤسای پیشین سپاه پاسداران می باشد دارای پرونده ی اختلاس از بانک صادرات به مبلغ 123 میلیارد تومان است که با دخالت گری ولی فقیه پرونده پاسداراحمدی نژاد بسته شد و پرونده ی رفیقدوست با قربانی کردن شریک ومشاور وی ماستمالی شد .
همینطور گویا که فقط از اینگونه سوء استفاده ها در آمریکا رخ می دهد. همچنین به نظر می رسد بوش رئیس جمهورایران نیز می باشد که می بایست به جای پیگیری پرونده های دزدی و اختلاس مقامات مسئول رُژیم تروریستی آخوند در ایران، بوش باید جوابگو باشد که سرمقاله نویس اینقدر پیوسته علاقه ی پیگیری وبررسی وموشکافی مسائل مربوط به بوش و آمریکا را دارد . لابد مدعی خواهد شد که در راستای اطلاع رسلانی از موضع یک ژورنالیست بیطرف دارد انجام وظیفه می کند که البته چنین ادعائی اگرشود قابل پذیرش نمی باشد. زیراکه اشاره شد اساساً در رژیم تروریستی آخوند مسئول هیچ نهادی یافت نمی شود که آلوده به دزدی و رشوه گیری ورانت خواری و ... نباشد. بازهم جالب وکمدی می باشد هنگامی که رژیم تروریستی آخوندی در داخل درگیر رشد جنگ و نزاع تبلیغاتی باند های مافیائی پیرامون خیمه شب بازی مجلس هشتم می باشند ودر مورد بحران هسته ای و افشا شدن نقش دخالت گری در امورداخلی عراق و بحران سازی در خاورمیانه از هر سو زیر تیغ فشار می باشد. ولی سرمقاله نویس از موضع فرافکنی و فرار به جلو اینگونه آی دزد آی دزد در مورد بوش و دستیارانش کرده وگزارش داده است:
"بدين ترتيب بنظر مي رسد كه بوش و دستيارانش در بن بست عجيبي گرفتار شده اند و حتي گزارش بشدت حساب شده پترائوس ـ كراكر هم نتوانسته بر ناكاميها و شكست هاي مستمر آمريكا در عراق سرپوش بگذارد. افشاگري « گرين اسپن » در چنين شرايطي قطعا تاثيرات گسترده اي را بهمراه خواهد داشت . چرا كه اگر يكصد هزار تظاهر كننده آمريكائي خواستار پايان جنگ و بازگشت آمريكائي ها به خانه هايشان هستند « گرين اسپن » اصل جنگ و علت اصلي شروع آنرا به زير سئوال مي برد و دست بوش را بعنوان يك دروغگوي بي آبرو در برابر افكار عمومي آمريكا و جهان باز مي كند. "
درخاتمه اینکه راستی راستی روزنامه نگاری درون رژیم تروریستی آخوندی نیز تبدیل به بخشی از سیاست عوامفریبی کردن حاکمان مزور و دزد وغارتگر وجنگ افروز ضد بشرشده است . برای اینکه اینان نیز می بایست همچون حاکمان آخوند تصویر مار بکشند ومار قالب کنند . یعنی جائیکه پاسدار بازجو حسین شریعتمداری مچ رقیب شکست خورده ی مدعی اصلاح طلب را باز می کند و افشا می کند که اینان در کنفرانس اقتصادی در سوئیس به مدت 4 ساعت با جان کری نامزد شست خورده ی انتخاباتی حزب دمکرات در برابر بوشدیدار داشته اند . امااکنون این سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی ولی فقیه شیپور را از در گشادش نواخته است و از بن بست بوش و دست یارانش گفته است که چرا گزارشی از نقش دخالت گرایانه ی رژیم تروریستی آخوندی در عراق تهیه کرده و آن را به کنگره ی آمریکا ارائه کردند ؟ یا اینکه چرا قبلاً موضوع مطرح کردن گذاشتن نام سپاه پاسداران در لیست گرو های تروریستی را مطرح کردند ؟ یااینکه چرا بوش تلاش می کند تکه نخست وزیر دست نشانده نوری المالکی در عراق را برکنار کند ؟ که اکنون سرمقاله نویس تصور کرده است که گویا آنگونه اختلاف فاحشی میان هر دو حزب جمهوریخواه ودمکرات نسبت به سیاست ودیپلماسی برون مرزی و خارجی در آمریکا وجود دارد که این می تواند دستپاچه شود ودست به مانور تبلیغاتی به زند و فراموش کند موقعی که پاسدار احمدی نژاد به آمریکا سفر کرده والتماس می کند که وی را به بازی بگیرند وبا وی مصاحبه کنند ... و به خصوص اینکه موقعی که رقیبش سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در دفتر مؤسسه ی کیهان خودش با خبرنگار تایمز آمریکا مصاحبه می کند تا بیشتر موضع مبارزه با شیطان بزرگ آمریکا را با پذیرائی میوه ها وکادوهای گوناگون به تیم مصاحبه ی کننده شان دهد . سرمقاله نویس نیز بررسی مشکلات اختلاس گری و غارتگری های داخلی ورقابت وتضاده های باندی و جناحی را فراموش کرده است و دایه ی مهربانتر از ادر شده است و کوشش کرده است تا بطور وارونه برای انحراف اذهان عمومی از موضع ضد آمریکائی اجرای شوی کمدی شبیه همان تئاتر سیاسی – مطبوعاتی پاسدار احمدی نژاد را اجرا کند که ایشان پس از گروگان گریری 15 تفنگدار دریائی انگلیسی وتهدید به محاکمه کردن شان وبستن سفارت انگلیس در تهران با دادن هدایای زیاد مورد عفو بخشش قرارشان داد وآزادشان کردتا که توانسته باشد با پاسدار احمدی نژاد وحسین شریعتمداری و البته با آمریکا و بوش مبارزه کرده باشد ..
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 2 مهرماه سال 1386