"وارونه گوئی ریشه شروع جنگ ضد ملی و ضد میهنی ایران وعراق با تهدید کردن فرانسه"

نقد وبررسی :27سال بعد (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان چهار شنبه 28 شهریورما سا ل-1386
"وارونه گوئی ریشه شروع جنگ ضد ملی و ضد میهنی ایران وعراق با تهدید کردن فرانسه"
بازمداحی وتحریف گری و قلب کردن تاریخ و وارونه گوئی و فراموشکاری در کنار تخصص بازجو ئی و حرفه ی شکنجه گری و تواب و پرونده وسناریو سازی در هم دیگر ترکیب و تلفیق شده است و تبدیل به روزنامه نگار مکتبی و نماینده ی ویژه ی ولی شده و قلم بر دستی ساخته است که در روزنامه ی اطلاعاتی – امنیتی – اطلاعاتی کیهان سر باز جو پاسدار حسین شریعتمداری، یاداشت روز نویس شده است و از سالگرد جنگ 8 ساله ضد ملی و ضد میهنی ایران وعراق آنگونه که خود می خواهد بازگوئی خاطره واقعه گوئی می کند. البته چون سران این رژیم تروریستی خرافاتی ومتحجر و واپسگرا می باشند بنابراین عجیب تضاد ودشمنی هیستریک با علم ودانش و روشنفکر حتی از نوع دینی اش دارند . لذا قلم بردستان روزنامه نگار شده همچون سران عوامفریب رژیم تروریستی آخوندی هرگز ارزیابی و تفسیر و تحلیل و بازگوئی وقایع وپدیده های اجتماعی از جمله آغاز جنگ ایران وعراق را از موضع رابطه ی علت ومعلولی مورد بررسی یا نقادی قرار نمی دهند و معمولاً عادت مزمن ترک ناپذیر دارند تا که با شیوه ی پاک کردن صورت مسئله و آدرس غلط دادن به پردازند که در حالت خوشباورانه ی حاوی بازگوئی نیمی از واقعیات است که جزو معلول ها می باشد. در همین رابطه است که پاسدار یادداشت روز نویس به دون آنکه به گوید که ریشه ی اصلی شروع جنگ ایران وعراق چه بود؟ یا گفته پس از بازگشت 15 سال از تبعید خمینی از نجف و پاریس و در خت سیب بی احساس وارد ایرانی شد چه گفت؟ تأکید بر صدور انقلاب اسلامی به کشور های اسلامی منطقه که البته پیام ومفهوم عراق بود چه معنی و مفهومی داشت؟ حال بماند که چرا پیشنهاد عراق برای صلح وآتش با پرداخت خسارات جنگی پس از باز پس گیری خرمشهر پذیرفته نشد و 7 سال جنگ تا مرحله ی سرکشی جام زهر شکست ادامه یافت و میلیون ها نفر کشته ومجروح و موجی و بی خانمان وآواره و تبعیدی در هر دو کشور برجای گذاشت. چونکه خمینی و رفسنجانی و سپاه پاسداران ومیر حسین موسوی جنگ تا پیروزی وآخرین نفر و آخرین خشت خانه را می خواستند ومی گفتند که جنگ حتی اگر 20 سال هم طول بکشد ما هستیم که بالاخره روزی می بایست این جنگ افروزان به عنوان مجرمان جنایت جنگی به پای میز محاکمه کشانده شوند. چون اینان بودند که 7 سال جنگ را اضافی ادامه دادند. همانگونه که پاسدار یادداشت روز نویس نمی گوید که در یادداشت روز 13 آبان سال 1383 چه نوشته بود؟ یعنی در حقیقت خودش را به خریت و فراموشی زده است تا اینکه مجبور به اعتراف نباشد که چه نوشته بود؟ یا چرا اکنون همان تأکیدات مزایای اشغال سفارت آمریکا در 13 آبانماه سال 58 را تکرار نمی کند که خمینی آن را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نامیدو تأکید کرده بود که هر چه فریاد دارید بر سر آمریکا بزنید ولی رئیس جمهور غلامک سپاه پاسداران وگماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد که خواهان نابودی اسرائیل هم پیمان آمریکا در خاورمیانه می باشد منتظر دریافت ومجوز سفر به آمریکا و حضور در سازمان ملل با پذیرش انگشت در آمریکا می باشد . بهرحال در آن یادداشت روز نویس دلیل شروع جنگ میان ایران وعراق را اشغال سفارت آمریکا در 13 آبان ماه سال 58 در تهران ارزیابی کرده بود. یعنی اینکه عامل اصلی وریشه ی جنگ ایران و عراق را معرفی کرده بود که خود رژیم تروریستی آخوندی بود. ضمن اینکه تذکر داده بود که حتی واقعه ی 11 سپتمبر نیز جزو پیآمدهای همان اشغال گری در 13 آبانماه سال 58 در تهران بود. ولی اکنون نه اینکه نه نامی از افتخارات اشغال گری و پیآمدهای آن گفته نمی شود بلکه حتی دیگر نامی از چنین روزی برده نمی شود. البته بازی کردن ونمایش تاکتیکی دادن باچنین روز ها ووقایع یک نوع جنگ قدرت جناحی و باندی بوده است واکنون موردی ندارد که یادداشت روز نویس دست به خود نی بزند وبه ریشه ی آغاز جنگ به پردازد چونکه قصد خود زنی وخود کشی ندارد که واقعیات را بیان کند . ولی ز سوی دیگر منبر و بهانه گیر آورده است تاکه با گریز زدن به صحرای کربلا زدن از سالگرد شروع جنگ ایران و عراق آنگونه بازگو کند که تصور می کند با جامعه ی کران وکوران سر وکار دارد وکسانی یافت نمی شوند که خود شاهد زنده ی آن زمان باشند وواقعیات را مثل کف دست خود بدانند وهر گز توی کت اینان نرود آنگونه تحریف گری ها و وارونه گوئی هائی که امثال پاسدار یادداشت روز نویس از آغاز جنگ ضد ملی و ضد میهنی ایران وعراق ارائه می کند وصدام حسین قسی القلب معرفی می شود وخمینی که بچه ی 13 سیزده ساله به نام حسین فهمیده را در آبادان بر زیر تانک فرستاد تا که فرصت طلبانه و شیادانه روضه خوانی کند وبه گوید که این رهبر من بود و رهبر مهربان ورئوف ودلسوز مردم معرفی شود . در صورتی که خمینی مرگ حسین فهمیده آن را بهانه ی تشویق گری وتحریک کردن صد هاهزاران نوجوان دانش آموز ان مدارس و بسیجی کرد واینان را به عنوان یک بار مصرفان مین پاک کن برروی میادین مین در جبهه های جنگ فرستاد تا اینکه موقعیت خود وپیروانش در قدرت را تثبیت کند واکنون پس از 27 سال از سپری شدن آغاز جنگ مداح دست پرورده ی خمینی جنگ افروز این چنین گزارش مضحک ومسخره ای ارائه کرده است:
"در آن چند روز پاياني شهريور، دوران بيش از يك ساله عمليات هاي ايذايي از جانب رژيم بعثي به پايان رسيد و آرايش نظامي در طول 1300كيلومتر مرز مشترك با استعداد ده ها لشكر پياده مكانيزه و زرهي بسرعت كامل شد تا سرانجام نوبت به هجوم سراسري 31شهريور و آغاز رسمي طولاني ترين و بزرگترين جنگ دو سه قرن اخير برسد.يك طرف اين جنگ ملتي بود كه با رهبري امام خميني(ره) اداره كشورش را به دست گرفته و جهاد سازندگي و سوادآموزي و محروميت زدايي و... را آغاز كرده بود و سوي ديگر رژيم كودتايي صدام كه حمايت هاي شش دانگ سياسي دو ابرقدرت حاكم، پشتوانه مالي ارتجاع عرب و عقبه لجستيك متشكل از حداقل سي وچهار كشور داراي تكنولوژي نظامي به صورت كامل پشت سرش قرار داشت."
حال جنگی که طولانی ترین جنگ معاصر خوانده شده است که رفسنجانی در نماز جمعه ی تهران اعتراف و بیان شد که مبلغ 1000 میلیارد دلار خساذات فقط مادی داشت و میلیون ها کشته وآواره وبی خانمان بر جای گذاشت که پس از 19 سال که از آتش بس جنگ سپری شده است هنوز منطقه جنگ زده استان زر خیز خوزستان در کم آبی و خاموشی برق به سر می برد. ولی اکنون جزو افتخاراتی قلمداد شده است که آن جنگ وکینه ورزی خمینی و انتقام گیری فردی از صدام را چنین از الگو شدن خمینی در منطقه ای که همگان می دانند چگونه دچار بحران وتنش وناآرامی است یاد شده است :
"مين طمانينه و آرامش بود كه جنگ هشت ساله تحميلي را به حماسه اي باشكوه و الگوساز براي ملت هاي مسلمان و ديگر ملت هاي جهان معاصر و نيز كارگاهي عظيم براي ساخته شدن كادرهاي مديريت اجتماعي و پيشرفت هاي شگرف علمي و تكنولوژيك تبديل ساخت. آن روز در ذهن مغرور صدام و حاميانش چنين مي گذشت كه كار انقلاب اسلامي به سه روزي، هفته اي و يا حداكثر يك ماهي پايان مي پذيرد، و امام... امام بود كه از سرنوشت شوم صدام خبر و حذر مي داد و آينده را از آن انقلاب رهايي بخش اسلامي، مسلمانان بپاخاسته و مستضعفان جهان معرفي مي كرد"
بالاخره پاسدار یادداشت روز نویس نتایج 8 سال جنگ ضد ملی و ضد میهنی و بیش از 28 عمر نکتب بار این رژیم تروریستی و جنگ افروز را در فروپاشی شوروی و سقوط صدام ودار زدن آن در روز عید قربان و باتلاق ساختن کنونی عراق و تهدید رئیس جمهور فرانسه چنین جمع بندی و پرسش کرده است :
"امروز صدام كجاست، شوروي سابق كجاست، آمريكاي پرمدعا در چه وضعيتي است، ادعاهاي مضحك كساني مانند رئيس جمهور تازه كار فرانسه چند ساعت توان دوام آوردن دارد؟"
در خاتمه اینکه قتی که خمینی گفته بود که جنگ نعمت الهی است دقیقاً می دانست که بقای این رژیم ضد مردمی و قرون وسطائی فقط در جنگ افروزی و صدور تروریسم و بنیادگرائی و بحران سازی و ایجاد کردن فضای جنگی وایجاد اختناق و رعب ووحشت توانسته است که به بقای خودش ادامه دهد . برای همین است که همه اذعان دارند که برنده نهائی اشغال نظامی افغانستن وعراق رژیم تروریستی آخوندی بوده است . در همین بستر است که پاسدار یادداشت روز نویس برکت جنگ را به صورت پرسشی مطرح کرده وسئوال کرده است که صدام وشوروی سابق کجا رفتند و در دنباله سرنوشت مشابه برای رئیس جمهور فرانسه خواب دیده است . چونکه چند تا نماینده مجلس نیز چنین تهدید مشابهی را کرده اند که مفهوم تدارک اعمال و طرح های تروریستی علیه ی فرانسه می باشد . زیراکه این رژیم جنگ افروز از مخالفت دولت فرانسه با پروژه ی هسته ای اش دچار وحشت شده است و اینگونه فرانسه تهدید شده تا از مخالفت دست بردارد.
هوشنگ – بهداد
چهار شنبه 28 شهریورما سال-138
6