"خط نشان کشیدن وتهدید کردن فراانسه به خاطر ابراز مخالفت با پروژه ی هسته ای "

نقد وبررسی " آيا در تيم ساركوزي فرد عاقلي هم هست" روزنامه ی جمهوری اسلامی چهار شنبه 28 شهریورمه سال-1386
"خط نشان کشیدن وتهدید کردن فراانسه به خاطر ابراز مخالفت با پروژه ی هسته ای "
اگر اعلام جنگ کردن در برابر رژیمی که تلاش می کند دسترسی به بمب اتمی داشته باشد وقبل از دسترسی کامل آن کشور دیگری را تهدید به نابودی کامل ومحو کردن از روی نقشه کرده است و سابقه ی دخالت گری در امور داخلی کشورها همسایه ی خود دارد و بیش از 28 سال است که تروریسم وبنیاگرائی صادر کرده است و عراق را به باتلاق کامل فرو برده است وبا راه اندازی جنگ 33 روزه از طریق سپاه پاسداران واسرائیل به سرزمین سوخته شده مبدل کرده است ودر فلسطین جنگ داخلی بر پا کرده و نوار غزه را جدا و تشکیل دولت دست نشانده اسلامی تشکیل داده است. خلاصه در فلسطین دست به کودتا زده است . و رئیس جمهور پاسدارش علناً اعتراف کرده است که قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل را ورق پاره های بی ارزش و بی اعتبار می داند و تأکید کرده است که اگر 300 تا از اینگونه قطعنامه ها در شورای امنیت سازمان ملل هم به تصویب به رسد بی فایده است و هیچگونه تأثیری در سرعت قطار هسته ای ترمز بریده ودنده ی عقب کنده ندارد که ایشان تصمیم گرفته است به زودی خودش را با این قطار به مرکز تصمیم گیری 8 کشور قدرتمند صاحب بمب اتمی برساند تاکه کنترل مدیریت آن را در اختیار بگیرد و از سهم یک نهمی اتمی جهانی بر خوردار شود. همچنین اعلام کرده است که به زودی خلأ خروج نیروهای نظامی آمریکائی در عراق و منطقه را پر خواهد کرد. حال گذشته از سایر پرونده ی عملکرد بسیار ننگین و ضد بشری که در محکومیت نقض حقوق بشر دارد که رکوردار جهانی می باشد ورتبه دار فرار مغزهاست و هرروز بیش از گذشته در داخل کشور سرکوب می کند و سرهای زیادی را بر دار می کشاند و مطبوعات را توقیف و سانسور می کند وکشورهای همسایه را علناً تهدید می کند. پرسش است که اگر در برابر چنین رژیم وحشی وباج گیر ومهار ناپذیر که محور شرارت ویاغی بین المللی نیز نامیده شده است ایستادگی شود وتسلیم تهدیدهایش نشد . این عمل به معنی غیر عاقلانه بودنست ؟ اگر چنین است پس خمینی که جنگ ضد ملی و ضد مینی 8 ساله ی ایران وعراق را نعمت الهی خواند ودر شرایطی که در دومین سال آغاز جنگ پیشنهاد صلح و آتش بس با پرداخت 10 میلیارد دلار غرامت جنگی از سوی صدام حسین را نه پذیرفت وتا ویرانی کامل هر دو کشور جنگ را ادامه داد تااینکه منتهی به شکست وسر کشی جام زهر شد این عمل ضد انسانی که فقط از انتقام گیری فردی سرچشمه می گرفت چه نام خواهد داشت؟ البته پاسخ را باید سر مقاله نیس روزنامه ی جمهوری اسلامی ولی فقیه پاسخ بدهد که تیتر سرمقاله زده است آيا در تيم ساركوزي فرد عاقلي هم هست؟ البته مشخص است که اینگونه پرسش کردن آب در هاون کوبیدن می باشد. ولی برای باز کردن ماهیت فرصت طالبانه و فرافکنی کردن آی دزد کنان دزد وآدرس غلط دادن شان، ضروریست که چنین سئوال و پرسش هائی شود؟ همانگونه که می بایست پرسش شود که مگر چه زمانی از تاریخ اعزام معاون اول و ویژه پاسدار غلامک وگماشته احمدی نژاد به پاریس می گذرد که با بسته ی سفارشی و پیک مخصوص به فرانسه رفت ودر پشت درب های بسته کاخ الیزه با شراک رئیس جمهر وقت فرانسه دیدار شد و بسته ی هدیده ای کمپانی توتال تحویل داده شد و قول و قرار ها ها گذاشته شد تااینکه فرانسه در شورای امنیت سازمان ملل رأی مثبت به تحریم اقتصادی پیرامون پرونده ی هسته ای رژیم ندهد . ولی اکنون یک باره با جا به جا شدن رئیس جمهور در فرانسه همه چیز بر هم ریخته شده است؟ در صورتیکه رئیس جمهور جدید فرانسه در یک انتخاب دمکراتیک وآزاد با شرکت اکثریت مردم فرانسه بر گزیده شده است که مطلقاً فرق با شیوه ی انتخاب شدن پاسدار محمود احمدی نژاد دارد که از طریق آرای تقلباتی دو نهاد سپاه پاسداران وبسیج رئیس جمهور شدنش امکان پذیر شد. بلی عجیب است که اکنون انگاری آب بر توی سوراخ مورچگان ریخته شده است که چنین مورچگان سراسیمه شده واز سوراخ خود بیرون زده شده ودر حال فرار کردن داد وهوار و فریاد راه انداخته اند که به شتابید فرار کنید چونکه با آمدن ساوز در فرانسه دنیا را دارد سیل با خودش اینگونه می برد.
"اين نخستين بار نيست كه فرانسه در دوران ساركوزي موضعي خصمانه تر از واشنگتن عليه ايران اتخاذ مي كند و با رفتار غيراصولي در قبال فعاليتهاي صلح آميز هسته اي ايران سعي دارد در جاي ديگري از آمريكا امتياز بگيرد. بنظر مي رسد اين موضع پاريس در چارچوب تلاش ساركوزي براي نزديكتر شدن مواضع پاريس به واشنگتن اتخاذ شده و تدريجا ساركوزي سعي دارد جاي « توني بلر » نخست وزير معزول انگليس نزد بوش را بگيرد. بلر در آن دوران از جانب مردم انگليس « سگ دست آموز بوش » لقب گرفته بود كه براي خوشايند اربابش دم تكان مي دهد. درك اين نكته از اهميت زيادي برخوردار است كه نيكلا ساركوزي يك مهاجر مجاري الاصل و يك يهودي زاده است كه بمحض پيروزي وي در انتخابات فرانسه صهيونيست ها در هر گوشه از جهان جشن گرفتند و ورود دوست خود به كاخ اليزه را پيروزي بزرگي براي صهيونيست ها ارزيابي كردند. نكته جالبتر اينكه دقيقا در شرايطي كه عقلاي جهان از موضع جديد فرانسه انتقاد مي كنند صهيونيست ها نخستين گروهي بودند كه از اين مواضع جنون آميز فرانسه عليه ايران استقبال و تجليل كردند"
عجیب ست با ماهیت جنگ افروزانه ای که خمینی داشت وبر طبل جنگ تا رفع فتنه در عام می کوبید وبر صدور تروریسم وبنیادگرائی تأکید بر صدور انقلاب اسلامی می کرد و پیروانش د قیقاً همان دیدگاه خمینی را پیموده اند و در یکی دو سال گذشته آمار نمایش و همایش و رزمایش و مانور های نظامی آبی وخاکی وهوائی سپاه پاسداران وبسیجیان ونیروی انتظامی و نظامی و آزمایش های دور برد موشکی گواه بر آن می باشد که اهداف جنگ طلبانه ی سران رژیم تروریستی آخوندی و سپاه پاسداران چگونه می باشد وتلاش روز افزونی که برای دسترسی به سلاح هسته ای کرده است که جای خود دارد . همچنین گروگا گیری 15 تفنگدار وملوان انگلیس از سوی سپاه پاسداران و ربودن 5 انگلیسی دیر در عراق ودر زندان خود داشتن و همینطور اخیر آزاد کردن دو تبعه ی بلژیکی که یک ماه یش برای اهداف خاص در جاده ی بم – سبستان بلوچستان ربوده شده بودند بیشتر ماهیت تروریستی این رژیم ضد بشر وجنگ افروز تروریستی را نمایان می کند ولی سرمقاله نویس با نادیده گرفتن عملکرد واعمال رژیم تروریستی آخوندی با وارونه گوئی کردن اینگونه در مورد رئیس جمهور فرانسه نظر داده است :
"اين سئوال مهمي است كه براي يافتن پاسخ آن لازم است ماهيت ساركوزي و موقعيت سياسي وي بهمراه ارتباطات آشكار و نهان وي با محافل صهيونيستي به درستي شناسائي شود تا مشخص گردد كه مواضع سياسي ساركوزي عليه ايران حتي از جنس مواضع واشنگتن هم نيست بلكه دقيقا بازگو كننده مواضع صهيونيست ها در قبال ايران است و در واقع افراد گروه ساركوزي دستكم در اين مقوله « بلندگوي صهيونيست ها » شده اند. "
عجیب است که پس از ترک کردن کارکنان روس ها از نیروگاه اتمی بوشهر که در شروع آغاز سال جاری انجام شد و روس ها مورد بدترین اتهامات واقع شدند و پیوسته تأکید می شد که روس ها هرگز غیر قابل اعتماد نبوده اند ونخواهند بود ومی بایست در تلاش شریک جدید بود تا که جایگزین روس ها باشد از جمله فرانسه مورد نظر زمان شیراک بود . ولی با فراموش کردن اینگونه اظهار نظرها اکنون معلوم نیست که چرا همه چیز وارونه شده است و سرمقاله نویس مدعی و منتقد دیروز روس ها اکنون تبدیل به حامی و سخنگوی پوتین شده است و به شیوه ی سیاست شتر گاو پلنگی اینگونه از پوتین رئیس جمهور روسیه دفاع و نقل قول کرده است؟:
شايد اظهارات اخير « پوتين » رئيس جمهور روسيه كه اعلام داشت « اروپا از اتحاد احمقانه با آمريكا دست بردارد » اشاره مستقيمي به سياستهاي همگرائي پاريس دوران ساركوزي در قبال واشنگتن هم بود و كرملين سعي دارد از عواقب سياستهاي جنگ افروزانه بوش اروپا را برحذر دارد.
سرمقاله نویس بدون آنکه به سفر مجتبی ثمره هاشمی مشاور اصلی پاسدار احمدی نژاد به پاریس و دیدار با شیراک ودادن بسته ی سفارشی حاوی واگذاری امتیازات فراوان به کمپانی توتال و دستخوش به خود شیراک اشاره کند ولی اعتراف دیگر ی در مورد قرار دادها وباج دادن ها به کمپانی نفتی توتال وعدم پای بندی آن نسبت به قرار دادهای منعقده کرده که چنین است:
"خوبست به بخش ديگري از مواضع وزير خارجه فرانسه نيز بپردازيم كه شركتهائي همانند توتال را از همكاري با ايران برحذر داشته است . واقعيت اينست كه توتال در طول سالهاي اخير عمدتا با طرف ايراني بازي كرد و كمتر به مسئوليتهاي خود عمل كرد و نتيجه آن شد كه بارها اجراي طرح هاي مشترك مطابق جدول زماني مصوب دچار تاخير گرديد و امروز هم چشم انداز روشني براي اجراي تعهدات توتال وجود ندارد. البته توتال در اين زمينه تنها شركت فرانسوي نبوده و نيست كه از اجراي تعهداتش طفره مي رود. پژو رنو و... نيز تعهداتي در قبال طرفهاي ايراني داشته اند و عموما بطور يكطرفه و تا آنجا كه خواسته اند و توانسته اند تعهدات خود را زير پا گذاشته اند ولي در عوض براي فروش محصولات بنجل فرانسوي سنگ تمام گذاشته اند. "
سرمقاله نویس مهمان نوازی فرانسه از خمینی و جا دادن وی در زیر درخت معجزه گر سیب در پاریس و گذاشتن قول و قرار های پنهانی با استعمار گران را فراموش کرده است . همانگونه که انفجارات وترور های تروریست های اعزامی اش به فرانسه وکشتن مخالفین در پاریس را از یاد برده است و به خاطر نمی آورد که چگونه با دادن باج های بسیار کلان با همکاری دستگاه اطلاعاتی و امنیتی اش با پلیس فاشیست فرانسه چگونه با مریم رجوی و همرزمان ویاران ایشان در پاریس و حومه ی آن بر خورد شد؟ که اکنون اینگونه با کتمان کردن حقایق به گوشه ای از با ج دادن ها به فرانسه اعتراف نموده و البته طلبکاری کرده است:
"هيچكس ماجراي شرم آور ارسال محصولات خوني آلوده به ايدز توسط شركتهاي فرانسوي به سازمان انتقال خون ايران را فراموش نكرده است و معلوم نيست چرا در اين قبيل ماجراها در قبال طرفهاي فرانسوي نرمش نشان داده شده است . فرانسه از فرصت غيبت آمريكا در صحنه سياسي ـ تجاري و صنعتي ايران بيشترين سواستفاده هاي ممكن را بعمل آورده و حالا كه تصور مي كند چاي پاي خود را در صنعت نفت خودرو و... محكم كرده براي كسب امتيازات ديگر از طرف آمريكائي به لگدپراني سرگرم است تا به تيم بوش بفهماند مي تواند جاي بلر در مناسبات اروپائي واشنگتن را بگيرد. بدين ترتيب سئوال جدي امروز ما اينست كه آيا در تيم ساركوزي فرد عاقلي هم هست كه منافع و مصالح فرانسه را درك كند پاسخ اين سئوال هرچه باشد امروزه ساركوزي و دستيارانش در اين مواضع شرم آور خود نيم نگاهي هم به صهيونيست ها دارند. شبكه هاي صهيونيستي فرانسه در اين زمينه بي نقش نبوده اند و شايد وقيح ترين مشوق ساركوزي در ابراز خصومت جنون آميز عليه ايران به حساب آيند. نقش فرانسه در تجهيز ماشين جنگي صدام و در حمايت از تروريست هاي منافق را هم بايستي بر اين مجموعه افزود. فرانسه براي يك دوره طولاني پناهگاه تروريست هاي ضد ايراني بود و هنوز هم پاريس براي ابراز دشمني كوركورانه عليه ملت ايران وسوسه مي شود. "
بالاخره سرمقاله نویس در پایان از موضع ام القرا ورهبریت جهان اسلام وکشورهای نفت خیز منطقه بودن رژیم تروریستی آخوندی اینگونه رئیس جمهور فرانسه را تهید وتحقیر کرده است:
فرانسه حتي در دنياي اسلام نيز كارنامه سياهي دارد و خوشنام نيست . ساركوزي و دستيارانش تصور نكنند با گرفتن جاي بلر در نزد بوش امتيازي گرفته اند و چيزي به دست آورده اند بلكه بعكس در شرايطي كه بوش و دستيارانش درمانده و ناتوانند و به دنبال « شريك جرم » تازه اي در جستجو هستند همدستي و همداستاني با تيم مفلوك بوش يك حماقت بزرگ سياسي محسوب مي شود. محاسبات و مناسبات سياسي و حتي موقعيت ژئواستراتژيك منطقه در پرتو « نهضت جهاني اسلام » و موج عظيم بيداري اسلامي تغيير كرده و همچنان در جهت تثبيت و تقويت نقش مسلمانان درحال تحول است . « امنيت انرژي » و مولفه هاي قدرت اقتصادي ـ سياسي در خاورميانه با تحولات پردامنه در دنياي اسلام گره خورده است"

در خاتمه اینکه سرمقاله نویس به روشنی در مقاله ی خود با تناقض گوئی ها و اعترافات و افشاگری هائی که کرده است خودش هوار زده است که رژیم تروریستی بد جوری از اتخاذ تصمیم دولت فرانسه ترسیده ووحشت زده شده است و چگونه همچون گرگ تیر خورده به خودش می پیچید و زوزه می کشد ویا اینکه همچون ماهی برقلاب گیر کرد ای شده ا ست که برای نجات خودش شلاق کش خود را بر روی آب و صخره ساحل یا خزه های درون آب می زند تا شاید که بتواند از دام قلاب رهائی یابد. ولی هر چه بیشتر تلاش می کند قلاب گیر در دهانش بیشتر موجب آزار واذیت کردنش می شود و راه نجات هم برایش متصور نمی باشد. بنابراین تلاش های مذبوحانه تهدید کردن فرانسه اتفاقاً موجب خواهد شد که سایر کشورهای اروپائی بیشتر متوجه شوند که ماهیت واقعی این ررژیم قرون وسطائی و غیر متعارف چگونه است و در نهایت مجبور شوند راه ومسیر فرانسه را بر انگیزنند تا مردم ایران وعراق و خاورمیانه و خلاصه مردم جهان را از وحشت کاوس ترور و رشد خطر صدور بنیادگرائی قبل از دسترسی اش به سلاح اتمی و فاجعه ی انسانی غیر قابل پیش بینی نجات دهند
هوشنگ – بهداد
چهار شنبه 28 شهریورماه سال-1386