نقد وبررسی " فرقه دركسوت روشنفكري (يادداشت روز) " روزنامه ی کیهان دوشنبه 19 شهریورماه سال 1386
راستی معنی دقیق و واقعی منافق چیست و کیست و عملکردش چیست ؟
تصور نمی رود که اکنون هم اصطلاح بازرگان نادیده گرفته شود که روزی گفته بود که انقلاب فرزندان خودش را می خورد وهم اینکه هم جمله ی معروف خمینی که گفته بود من هر گز با کسی عقد اخوت نبسته ام به فراموشی سپرده شده باشد . ضمن اینکه همین بنیانگذار نظام خمینی بود که پس از 15 سال تبعید بی احساس وارد ایران شد و موج سواران وفرصت طلبانه برای اینکه بتواند اختیارات امور و قدرت سیاسی و اجرائی را در دست خود به گیرد. یک ریز وعده های دروغین به مردم داد و عوامفریبی کرد و با چتر وسپر مذهب هم علیه ی رشد افکار مترقی و اندیشه وباور های پویا ودگر اندیشی وهم علیه مذهب بردبار وتحمل پذیر وحامی دمکراسی و آزادیخواهی بر خاست و با آنان در ستیز وارد شد وییروانش نیز همین شیوه را برای کسب قدرت وثروت تا کنون ادامه داده اند . مثلاً مبارزه وجانبازی را سازمان ها مجاهدین و فدائیان در زمان شاه کردند ولی پس از انقلاب اینان منافق و مرتد ومحارب خطاب شدند. برای سرپل و کاتالیزور به قدرت رسیدن ابتدا بازرگان نخست وزیر امام زمان معرفی شد . ولی با توطئه ی اشغال گری سفارت آمریکا در 13 آبان که هدف طراحی کسب قدرت اجرائی بود که موجب سقوط دولت موقت مهندس بازرگان شد وایشان ونهضت آزادی تبدیل به مرفهین بی درد با اسلام آمریکائی خوانده شدند و فعالیت سیاسی اینان غیر قانونی اعلام شد. شاهد بودیم که خمینی با قطب زاده وبنی صدر و منتظری چگونه برخورد کرد ؟ از سوی دیگر پس از انقلاب به دلیل وحشتی که خمینی و آخوند های حامی اش از مجاهدین ونام وآوازه ومحبوبیت اینان داشتند . خمینی تلاش کرد تاکه مجموعه ای از دار ودسته های گوناگون را زیر پوشش سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی گرد آورد و ضمن اینکه اینان را در بر ابر سازمان مجاهدین حلق علم کرد .هسته ی اولیه ی سپاه پاسداران را نیز از طریق اینان پی ریزی کرد . ولی اکنون از سوی سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری اینان نیز تبدیل به منافقین جدید شده اند که جایگزین منافقین قدیمی شده اند. یعنی اینکه اگر چنانچه کوچکترین نوای دگر اندیشی و یا ابراز مخالفتی از هر گوشه وکنار کشور یا نهاد وتشکیلاتی حتی درون نظام نسبت به نظرات ولی فقیه متحجر وخرافه پرست ومهره های دست آموز و آلت دست وی بلند و بیان شود بلافاصله با بدترین توهین واتهامات و بابهای بس گزاف مواجه خواهد شد. در حقیقت مصداق عینی و واقعی منافق و تزویر و دو روئی و سوئ استفاده گر ی از دین ومذهبی با عوامفریبی کردن کامل خود خمینی بود که این فلسفه ی نامبارک را بنیان نهاد وپیروانش به مراتب از خمینی منافق تر ودو روتر وعوامفریب ودروغگو تر می باشند. از جمله همین مترسک وغلامک سپاه پاسداران وگماشته ی ولی فقیه پاسدار احمدی نژاد رئیس جمهور می باشد که از ابتدای شهردار بودنش که مبلغ 350 میلیارد تومان را اختلاس کرد تا دوره ی تبلیغات ریاست جمهوری که وعده ی مبارزه با مفسدین اقتصادی می داد و قول بردن نان بر توی سفره های خالی محرومان می داد که کپی وتکرار همان شعار اقتصاد مال خر وحکومت از آن مستضعفان وپابرهنگان است خمینی بود وادعا می کرد که می خواهد برای جوانان اشتغال کامل ایجاد کند تا که بتوانند تشکیل خانواده دهند که پدر ومادران اینان نزد فرزندان خودشان خجالت زده نباشند و... پیوسته دروغ گفته وعوامفریبی کرده است . تازه بدتر از دادن قول ها دروغ کرده است. زیرا که بر عکس قول های داده شده عمل و اجرا کرده است . یعنی اینکه رشد تورم وگرانی و افزایش قیمت ها را جایگزین بردن نان بر توی سفره های خالی محرومان کرده است. ناگهان در دوران بی سر پرستی وزیر چند ماهه ی وزارتخانه ی نفت مبلغ 6 میلیارد فروش نفت ناپدید ومفقود شد وبه هیچ حسابی واریز نشد. طبق نظر آخوند مفیدی امام جمعه ی شهرستان گروگان اکنون ضریب در آمدها واختلاف آن به 24 برابر رسیده است . همچنین پس از برکاری دو ززیر صنایع ونفت و اجرای طرح توزیع بنزین سهمیه بندی با کارت هوشمند که مشخص است که چه بر سر محرومین جامعه ی منتظر دریافت نان بر توی سفره های خالی اشان آورده شده است؟ همینطور اجرای طرح امنیت اجتماعی نیروی انتظامی وموج گسترده ی دستگیری ها ودار زدن ها هم نشان می دهد که چگونه برای جوانان بیکار و فقیر اشتغال کامل ایجادشده است؟ مگر ولی فقیه دربست این دولت را عدالت محور وتحول گرا نخوانده است؟ مگر چپ و راست در برابر هرگونه انتقاد که نسبت به تورم وگرانی و افزایش قیمت ها بهاین دولت شده است، ایشان از رئیس جمهور غلامگ و دولت مدعی امام زمانی خود دغاع نکرده است؟ بنابراین معنی واقعی منافق چیست و راستی کیست؟ وبا توجه به تجربه ی بیش از 28 ساله ای که از دژخیمان دین فروش و عوامفریب و غارتگر و جنگ افروز حاکم که در دسترس می باشد خودتان تشخیص دهید که فرقه ومنافق در کسوت دین و بر اریکه ی قدرت نشسته شده در ایران چه کسانی می باشند و برای چه سر بازجو پاسدار یادداشت روز نویس شده اینگونه وارونه گوئی کرده است؟ آنگونه که حتی در مورد حق همکاران سابق نه چندان دور خود هم نا سپاسی کرده است:
"جريان نفاق در پي تطورات و تحولات 3دهه گذشته به ويژه دهه اخير، امروز در چه وضعيتي به سر مي برد و كدام تدبير را براي بقاي خويش پيشه كرده است؟اگر جريان نفاق را به دو فرقه كلي «نفاق قديم» و «نفاق جديد» تقسيم كنيم، مصادره انتخابات دوم خرداد به نفع شعارهاي انحرافي -و مخالف با چهارچوب اعتقادي منتخب آن انتخابات- را بايد نقطه «رونمايي» و «پرده برداري» از پيوند اين دو فرقه معرفي كرد اگرچه ابعاد پنهان و زيرزميني آن به سال هاي پاياني دهه60 (پس از پايان جنگ) برمي گردد. اگر خلوص انقلاب پرده از چهره فرقه هاي منافق قديمي نظير سازمان مجاهدين خلق، نهضت آزادي، حزب توده، فدائيان خلق، فرقان و... برانداخت، غفلت از تكاپوي نفوذي ها در بدنه دستگاه اجرايي و مجلس ششم پس از دوم خرداد باعث شد منافقين جديد و مؤتلفان قديمي آنها احساس كنند كار جمهوري اسلامي تمام شده و حالا با قدرت به دست آمده مي توان صريح تر و بي پرده تر موضع گرفت و به ضدانقلابي گري آشكار دست زد. اين تكاپو البته به بحران هويتي شديد ميان خط امامي ها و منافقين جديد در درون جبهه دوم خرداد دامن زد. اگر نفاق جديد را حاصل نفوذ و ريزش در 2 طيف موسوم به چپ و راست بدانيم كه بعدها به نام كارگزاران، مشاركت و مجاهدين (طيف مذبذب آنها) - از حلقه هايي نظير كيان و راه نو و سلام- سر بلند كرد، بر اين نكته بايد تاكيد كرد كه در هريك از اين احزاب، بحث هاي ايدئولوژيك شديدي در جريان بود همچنان كه در عين حال از درون هريك از اين احزاب، تبليغات منفي و ترور شخصيت عليه چهره هايي نظير خاتمي، هاشمي رفسنجاني و كروبي -براي تحت فشار قرار دادن و مديريت رفتار آنها- سازماندهي مي شد؛ يعني طيفي از لائيك هاي كارگزاران و مشاركت و مجاهدين، همراه و هم قسم شدند تا ولي نعمت هاي خويش را چنان در منگنه قرار دهند كه مجبور به امتياز دادن يا انفعال شوند. اين همان مرحله اي است كه منافقين خواستار عبور از خاتمي شده و به وي اهانت روا مي دارند يا در بحبوحه انتخابات مجلس ششم، از هاشمي رفسنجاني چهره اي كاملا منفي و سياه -در حد عاليجناب سرخپوش قتل هاي زنجيره اي و مقصر اصلي(!؟) در ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر- مي سازند و به وي مي تازند."
در خاتمه اینکه اینگونه افشاگری کردن وخط سرخ تعیین کردن ها ومنافقین جدید معرفی کردن ها مربوط به نوک قله ی یخ کوه شناور از آب بیرون زده شده است که هر چه بیشتر موج آب توفانی تر می شود وامواج بلند تر می گردند وموجب شتاب دار کردن حرکت قله ی کوه یخ وجا به جایئ آن می شود که دار نوسان در اثر مواج غلتان وجذر ومد ایجاد شده می شود و نوک بیشتری از این قله ی شناور یخ در حال ذوب بیرون زده می شود. زیراکه که هرچه زمان به فرارسیدن رقبات برگزاری خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم نزدیک تر می شود . برخورد های تبلیغاتی رقبای غالب ومغلوب تند وتیز تر می شود . البته که رئیس مجمع خبرگان شدن رفسنجانی بر عمق وشتاب این بازی منافق گرائی و طبقه بندی و معرفی آن افزوده است وهر چه زمان به جلوتر رود وهمانگونه که تذکر داده شد به بر گزاری خیمه شب بازی نمایش مجلس هشتم وپس از آن نمایش ریاست جمهوی دوره ی دهم نزدیک تر شود . ضریب اینگونه تبلیغات افشاگرایانه وتهدید آمیز و تیغ کشیدن ها بر سر روی هم دگیر نیز بیشتر خواهد شد. البته یکبار قید شده بود که این جنگ وجدال و دوئل کردن ها می تواند که تؤام نه فقط به حذف صحنه ی رقابت اتخاباتی که می تواند به حذف فیزیکی منجر شود ویا بی انجامد. زیرا که نوع گفتمان وافشاگری وتهدیدها دارد به آن سمت سوق داده می شود. این اخطار و هشدار را دو سال پیش خاتمی در روز تولد حضرت علی در مشهد داده بود که البته پس از حضور وسخنرانی آخوند مصباح یزدی در این شهر این موضع را ایشان بیان کرده بود که چشم انداز و پیش بینی این صحنه دارد جدی تر تر می شود. چونکه صحبت از حذف منافقین سال 60 شده که یادداشت روز نویس وعده ی تکرار آن در مورد منافقیه جدید را داده است که اتفاقاً این بارشامل خودی های رژیم تروریستی آخوندی می شود. پیش درآمد اجرای شوی اصلی بازداشت هاله اسنفندیاری و متهمان هم پرونده ی ایشان با اتهامات وارده و سایر هم پرونده های اینان است . گرچه به دلیل فشارهای بیرونی اینان از دام خطر جستند. ولی کاسه وکوزه بر سر متهمان هم پرو نده ی داخلی اینان شکسته خواهد شد.
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 19 شهریورماه سال 1386
راستی معنی دقیق و واقعی منافق چیست و کیست و عملکردش چیست ؟
تصور نمی رود که اکنون هم اصطلاح بازرگان نادیده گرفته شود که روزی گفته بود که انقلاب فرزندان خودش را می خورد وهم اینکه هم جمله ی معروف خمینی که گفته بود من هر گز با کسی عقد اخوت نبسته ام به فراموشی سپرده شده باشد . ضمن اینکه همین بنیانگذار نظام خمینی بود که پس از 15 سال تبعید بی احساس وارد ایران شد و موج سواران وفرصت طلبانه برای اینکه بتواند اختیارات امور و قدرت سیاسی و اجرائی را در دست خود به گیرد. یک ریز وعده های دروغین به مردم داد و عوامفریبی کرد و با چتر وسپر مذهب هم علیه ی رشد افکار مترقی و اندیشه وباور های پویا ودگر اندیشی وهم علیه مذهب بردبار وتحمل پذیر وحامی دمکراسی و آزادیخواهی بر خاست و با آنان در ستیز وارد شد وییروانش نیز همین شیوه را برای کسب قدرت وثروت تا کنون ادامه داده اند . مثلاً مبارزه وجانبازی را سازمان ها مجاهدین و فدائیان در زمان شاه کردند ولی پس از انقلاب اینان منافق و مرتد ومحارب خطاب شدند. برای سرپل و کاتالیزور به قدرت رسیدن ابتدا بازرگان نخست وزیر امام زمان معرفی شد . ولی با توطئه ی اشغال گری سفارت آمریکا در 13 آبان که هدف طراحی کسب قدرت اجرائی بود که موجب سقوط دولت موقت مهندس بازرگان شد وایشان ونهضت آزادی تبدیل به مرفهین بی درد با اسلام آمریکائی خوانده شدند و فعالیت سیاسی اینان غیر قانونی اعلام شد. شاهد بودیم که خمینی با قطب زاده وبنی صدر و منتظری چگونه برخورد کرد ؟ از سوی دیگر پس از انقلاب به دلیل وحشتی که خمینی و آخوند های حامی اش از مجاهدین ونام وآوازه ومحبوبیت اینان داشتند . خمینی تلاش کرد تاکه مجموعه ای از دار ودسته های گوناگون را زیر پوشش سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی گرد آورد و ضمن اینکه اینان را در بر ابر سازمان مجاهدین حلق علم کرد .هسته ی اولیه ی سپاه پاسداران را نیز از طریق اینان پی ریزی کرد . ولی اکنون از سوی سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری اینان نیز تبدیل به منافقین جدید شده اند که جایگزین منافقین قدیمی شده اند. یعنی اینکه اگر چنانچه کوچکترین نوای دگر اندیشی و یا ابراز مخالفتی از هر گوشه وکنار کشور یا نهاد وتشکیلاتی حتی درون نظام نسبت به نظرات ولی فقیه متحجر وخرافه پرست ومهره های دست آموز و آلت دست وی بلند و بیان شود بلافاصله با بدترین توهین واتهامات و بابهای بس گزاف مواجه خواهد شد. در حقیقت مصداق عینی و واقعی منافق و تزویر و دو روئی و سوئ استفاده گر ی از دین ومذهبی با عوامفریبی کردن کامل خود خمینی بود که این فلسفه ی نامبارک را بنیان نهاد وپیروانش به مراتب از خمینی منافق تر ودو روتر وعوامفریب ودروغگو تر می باشند. از جمله همین مترسک وغلامک سپاه پاسداران وگماشته ی ولی فقیه پاسدار احمدی نژاد رئیس جمهور می باشد که از ابتدای شهردار بودنش که مبلغ 350 میلیارد تومان را اختلاس کرد تا دوره ی تبلیغات ریاست جمهوری که وعده ی مبارزه با مفسدین اقتصادی می داد و قول بردن نان بر توی سفره های خالی محرومان می داد که کپی وتکرار همان شعار اقتصاد مال خر وحکومت از آن مستضعفان وپابرهنگان است خمینی بود وادعا می کرد که می خواهد برای جوانان اشتغال کامل ایجاد کند تا که بتوانند تشکیل خانواده دهند که پدر ومادران اینان نزد فرزندان خودشان خجالت زده نباشند و... پیوسته دروغ گفته وعوامفریبی کرده است . تازه بدتر از دادن قول ها دروغ کرده است. زیرا که بر عکس قول های داده شده عمل و اجرا کرده است . یعنی اینکه رشد تورم وگرانی و افزایش قیمت ها را جایگزین بردن نان بر توی سفره های خالی محرومان کرده است. ناگهان در دوران بی سر پرستی وزیر چند ماهه ی وزارتخانه ی نفت مبلغ 6 میلیارد فروش نفت ناپدید ومفقود شد وبه هیچ حسابی واریز نشد. طبق نظر آخوند مفیدی امام جمعه ی شهرستان گروگان اکنون ضریب در آمدها واختلاف آن به 24 برابر رسیده است . همچنین پس از برکاری دو ززیر صنایع ونفت و اجرای طرح توزیع بنزین سهمیه بندی با کارت هوشمند که مشخص است که چه بر سر محرومین جامعه ی منتظر دریافت نان بر توی سفره های خالی اشان آورده شده است؟ همینطور اجرای طرح امنیت اجتماعی نیروی انتظامی وموج گسترده ی دستگیری ها ودار زدن ها هم نشان می دهد که چگونه برای جوانان بیکار و فقیر اشتغال کامل ایجادشده است؟ مگر ولی فقیه دربست این دولت را عدالت محور وتحول گرا نخوانده است؟ مگر چپ و راست در برابر هرگونه انتقاد که نسبت به تورم وگرانی و افزایش قیمت ها بهاین دولت شده است، ایشان از رئیس جمهور غلامگ و دولت مدعی امام زمانی خود دغاع نکرده است؟ بنابراین معنی واقعی منافق چیست و راستی کیست؟ وبا توجه به تجربه ی بیش از 28 ساله ای که از دژخیمان دین فروش و عوامفریب و غارتگر و جنگ افروز حاکم که در دسترس می باشد خودتان تشخیص دهید که فرقه ومنافق در کسوت دین و بر اریکه ی قدرت نشسته شده در ایران چه کسانی می باشند و برای چه سر بازجو پاسدار یادداشت روز نویس شده اینگونه وارونه گوئی کرده است؟ آنگونه که حتی در مورد حق همکاران سابق نه چندان دور خود هم نا سپاسی کرده است:
"جريان نفاق در پي تطورات و تحولات 3دهه گذشته به ويژه دهه اخير، امروز در چه وضعيتي به سر مي برد و كدام تدبير را براي بقاي خويش پيشه كرده است؟اگر جريان نفاق را به دو فرقه كلي «نفاق قديم» و «نفاق جديد» تقسيم كنيم، مصادره انتخابات دوم خرداد به نفع شعارهاي انحرافي -و مخالف با چهارچوب اعتقادي منتخب آن انتخابات- را بايد نقطه «رونمايي» و «پرده برداري» از پيوند اين دو فرقه معرفي كرد اگرچه ابعاد پنهان و زيرزميني آن به سال هاي پاياني دهه60 (پس از پايان جنگ) برمي گردد. اگر خلوص انقلاب پرده از چهره فرقه هاي منافق قديمي نظير سازمان مجاهدين خلق، نهضت آزادي، حزب توده، فدائيان خلق، فرقان و... برانداخت، غفلت از تكاپوي نفوذي ها در بدنه دستگاه اجرايي و مجلس ششم پس از دوم خرداد باعث شد منافقين جديد و مؤتلفان قديمي آنها احساس كنند كار جمهوري اسلامي تمام شده و حالا با قدرت به دست آمده مي توان صريح تر و بي پرده تر موضع گرفت و به ضدانقلابي گري آشكار دست زد. اين تكاپو البته به بحران هويتي شديد ميان خط امامي ها و منافقين جديد در درون جبهه دوم خرداد دامن زد. اگر نفاق جديد را حاصل نفوذ و ريزش در 2 طيف موسوم به چپ و راست بدانيم كه بعدها به نام كارگزاران، مشاركت و مجاهدين (طيف مذبذب آنها) - از حلقه هايي نظير كيان و راه نو و سلام- سر بلند كرد، بر اين نكته بايد تاكيد كرد كه در هريك از اين احزاب، بحث هاي ايدئولوژيك شديدي در جريان بود همچنان كه در عين حال از درون هريك از اين احزاب، تبليغات منفي و ترور شخصيت عليه چهره هايي نظير خاتمي، هاشمي رفسنجاني و كروبي -براي تحت فشار قرار دادن و مديريت رفتار آنها- سازماندهي مي شد؛ يعني طيفي از لائيك هاي كارگزاران و مشاركت و مجاهدين، همراه و هم قسم شدند تا ولي نعمت هاي خويش را چنان در منگنه قرار دهند كه مجبور به امتياز دادن يا انفعال شوند. اين همان مرحله اي است كه منافقين خواستار عبور از خاتمي شده و به وي اهانت روا مي دارند يا در بحبوحه انتخابات مجلس ششم، از هاشمي رفسنجاني چهره اي كاملا منفي و سياه -در حد عاليجناب سرخپوش قتل هاي زنجيره اي و مقصر اصلي(!؟) در ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر- مي سازند و به وي مي تازند."
در خاتمه اینکه اینگونه افشاگری کردن وخط سرخ تعیین کردن ها ومنافقین جدید معرفی کردن ها مربوط به نوک قله ی یخ کوه شناور از آب بیرون زده شده است که هر چه بیشتر موج آب توفانی تر می شود وامواج بلند تر می گردند وموجب شتاب دار کردن حرکت قله ی کوه یخ وجا به جایئ آن می شود که دار نوسان در اثر مواج غلتان وجذر ومد ایجاد شده می شود و نوک بیشتری از این قله ی شناور یخ در حال ذوب بیرون زده می شود. زیراکه که هرچه زمان به فرارسیدن رقبات برگزاری خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم نزدیک تر می شود . برخورد های تبلیغاتی رقبای غالب ومغلوب تند وتیز تر می شود . البته که رئیس مجمع خبرگان شدن رفسنجانی بر عمق وشتاب این بازی منافق گرائی و طبقه بندی و معرفی آن افزوده است وهر چه زمان به جلوتر رود وهمانگونه که تذکر داده شد به بر گزاری خیمه شب بازی نمایش مجلس هشتم وپس از آن نمایش ریاست جمهوی دوره ی دهم نزدیک تر شود . ضریب اینگونه تبلیغات افشاگرایانه وتهدید آمیز و تیغ کشیدن ها بر سر روی هم دگیر نیز بیشتر خواهد شد. البته یکبار قید شده بود که این جنگ وجدال و دوئل کردن ها می تواند که تؤام نه فقط به حذف صحنه ی رقابت اتخاباتی که می تواند به حذف فیزیکی منجر شود ویا بی انجامد. زیرا که نوع گفتمان وافشاگری وتهدیدها دارد به آن سمت سوق داده می شود. این اخطار و هشدار را دو سال پیش خاتمی در روز تولد حضرت علی در مشهد داده بود که البته پس از حضور وسخنرانی آخوند مصباح یزدی در این شهر این موضع را ایشان بیان کرده بود که چشم انداز و پیش بینی این صحنه دارد جدی تر تر می شود. چونکه صحبت از حذف منافقین سال 60 شده که یادداشت روز نویس وعده ی تکرار آن در مورد منافقیه جدید را داده است که اتفاقاً این بارشامل خودی های رژیم تروریستی آخوندی می شود. پیش درآمد اجرای شوی اصلی بازداشت هاله اسنفندیاری و متهمان هم پرونده ی ایشان با اتهامات وارده و سایر هم پرونده های اینان است . گرچه به دلیل فشارهای بیرونی اینان از دام خطر جستند. ولی کاسه وکوزه بر سر متهمان هم پرو نده ی داخلی اینان شکسته خواهد شد.
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 19 شهریورماه سال 1386