" انکار فضای جنگی ولی اعتراف به استتار عمدی تأسیسات هسته ای "


نقد وبررسی " چرا جنگ نمي شود؟يادداشت روز)"روزنامه ی کیهان سه شنبه 3 مهرماه سال -86
" انکار فضای جنگی ولی اعتراف به استتار عمدی تأسیسات هسته ای یادداشت روز نویس امروز بر خلاف مسئول خودش سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری که در یادداشت روز دو روز پیش خود که از موضع فرار به جلو دست به تهدید آمریکا زده بود و از سائیده شدن یک قایق موتوری آبی رژیم تروریستی آخوندی به ناو زیر دریائی آمریکائی بطور قاچاقی در آبهای خلیج فارس خبر داده بود وگزارش ازهواپیماهای بدون سر نشین ارائه کرده بود که توانائی ظاهر شدن بر فراز ناوهای آمریکائی را دارند . البته بدون آنکه توضیح داده باشد که برد ومسافت اینگونه هواپیماها چه میزان است و چگونه قادر می باشند که از دید رادارهای قوی آمریکائی عبور کنند . بهرحال تلاش شده بود که یادداشت روز دربست تبلیغ جنگ روانی از موضع ضعف وترس ووحشت بود که البته ادای قدرت نمائی شده بود . در حقیقت خودش بیش از مسئولین رژیم تروریسی آخوندی ترسیده بود که اکنون وارونه ادعا شده است که مسئولان رژیم تروریستی آخوندی باور دارند که تبلیغات تهاجم نظامی آمریکا تبلیغات جنگ روانی علیه ی رژیم تروریستی آخوندی می باشد و جنگی در کار نمی باشد .
یعنی اینکه یادداشت روز اینگونه جا انداخته است که مقامات سیاسی و نظامی ودولتمردان آمریکائی می پذیرند که هزینه ی مالی وجالی بسیار سنگین اشغال نظامی افغانستان وعراق را باید به پر دازند تا که فضا را برای برنده نهائی شدن رژیم تروریستی آخوندی را آماده کنند تا که خیلی آسان تأکید به نظامی کشی امریکائی در افغانستان وعراق کنند در ادامه بگویند که می بایست هرچه نیروهای نظامی از عراق اخراج شوند و عراق را دربست به رژیم تروریستی آخوندی تحویل دهند تا که هم با باج خواهی کردن اهداف پروژه ی هسته ای اش را برای دسترسی به سلاح هسته ای دنبال کند و هم اینکه عراق را تبدیل به کانون اصلی صدور تروریسم و بنیادگرائی به خاور میانه کند و طبق تحلیل ارائه شده ی کمدی یادداشت روز آمریکا هیچگونه واکنشی از جمله تهاجم نظامی از خود نشان نمی دهد. اینکه خیلی خو ش باورانه با موضوع به این مهمی برخورد کردن می باشد . البته که یادداشت روزنویس خودش واقعیت را می داند که احتمال خطر تهاجم نظامی آمریکا خیلی بیش از عدم تهاجم نظامی به تأسیسات هسته ای می باشد . برای اینکه زد وبندی که با محمد البرادعی برای زمان بندی شده است نگرانی از تصویب قطعنامه در شورای امنیت سازمان ملل وتحریم ها و پیش زمینه ی تهاجم نظامی می باشد . از سوی دیگر سپاه پاسداران که هم تأسیسات وهم اهداف پروژه ی هسته ای را در اختیار خود دارد و آن را دنبال می کند و برای اهداف مشخص دسترسی به سلاح هسته ای بوده است با سپاه پاسداران طرح کودتای خزنده ای که علیه ی رقیب دوم خردادی داشت بطور خیلی جدی طرح خود را پیگیری کرده است وسپاه پاسداران در کنار بسیج و با جمع آوری تقلبات آرای نمایش انتخاباتی ، توانستند احمدی نژاد راریاست جمهوری دوره ی نهم کنند . البته که حمایت ولی امکان پذیر شد . پس از رئیس جمهور شدن پاسدار احمدی نژاد از همان ابتدا شعار دفاع از اهداف پرژه ی هسته ای در دستور کار قرار گرفته شد و در رأس خبرها قرار گرفت و همه جا از آن به عنوان اعلام خبرهای خوش هسته ای و برگزاری جشن هسته ای یاد و دفاع شده است و به موازات آن یک ریز و سیستماتیک وزنجیره ای همایش ورزمایش و مانورهای نظامی آبی و خاکی و هوائی اجرا شده است و دست به آزمایشات موشک های دور برد زده شده است . یعنی اینکه رژیم تروریستی آخوندی در دو سال گذشته در یک حالت آماده باش نظامی به سر برده است . همچنین برای بالا بردن ضریب آمادگی شرایط جنگی طرح سهمیه بندی بنزین اجرا شد ومکمل آن دانشگاه ها به پادگان نظامی تبدیل شده بود . همچنین برای اینکه موج اعتراضات مردمی و به خصوص جوانان ناراضی در جامعه کنترل شود .طرح سر کوبگرایانه ی نیروی انتظامی با عنوان طرح امنیت اجتماعی اجرا شده وهمچنان ادامه دارد . حاصل این طرح سرکوبگرایانه ی نیروی انتظامی موج گسترده ی دستگیری ها و دار زدن های خیابانی برای ایجاد کردن حاکم فضای رعب ووحشت وخفقان در جامعه بوده است. همگام با این اهداف با گسترده کردن توقیف مطبوعات و سانسور کردن اخبار و اطلاع رسانی به ویژه پیرامون پروژه ی هسته ای حکومت هرچه بیشتر منقبض شده است وتأکید واصرار بر عدم عقب نشینی از توقف اورانیوم غنی شده است و بر ضریب دخالت گری در عراق افزوده شده است بنابراین مجموعه ی این عملکرد های منسجم وهمآهنگ بهم دیگر تمام علائم از فضای جنگی و جدی بودن تهاجم نظامی می باشد که اکنون برای پوشاندن این ضعف ووحشت یادداشت روز نویس نسخه صادر کرده و منکر احتمال تهاجم نظامی شده ومدعی شده است که این تبلیغات روانی برای ترساندن ما می باشد. پس برای اینکه این فضای ترس آیخته با وحشت که بر بیت رهبری و دولت گماشته اش پاسدار احمدی نژاد سایه افکنده است اینگونه با فاکت ضمیمه شده از چامسکی تلاش شده است پوششی بای رفع ترس احتمال تهاجم نظامی شده است:
داخل كشور اما مقام هاي رسمي بارها و به صراحت گفته اند كه همه اين سر و صداها «جنگ رواني» است و هدف آن هم فقط ترساندن ماست نه اين كه به واقع اقدامي عليه ايران در كار باشد. اگرچه اين ديدگاه در ايران به طور عام پذيرفته شده و هيچ يك از مردم ايران- حتي درصد بسيار كوچكي از آنها هم- قبول ندارند كه آمريكا قادر به راه انداختن يك جنگ عليه ايران باشد، اما همچنان اين نياز احساس مي شود كه دلايل اين ناتواني يك بار به دقت شرح داده شود. چرا ما مي گوييم آمريكا بيشتر از آن كه توان عمل داشته باشد حرف مي زند، چرا نظام جمهوري اسلامي با آسودگي و خونسردي از ناتواني دشمن براي گام نهادن در يك درگيري نظامي سخن مي گويد؟ حقيقت اين است كه دلايل بسيار روشني وجود دارد.اجازه بدهيد از اينجا شروع كنيم كه همانطور كه نوام چامسكي جايي گفته يك اصل هدايت كننده در استراتژي نظامي آمريكا وجود دارد كه برمبناي آن «ارتش آمريكا وارد جنگي كه در آن از پيروزي خود مطمئن نباشد، نمي شود». اين اصل را حتما تقريبا در تمامي مداخلات نظامي كه آمريكا از زمان پايان جنگ دوم در خارج از مرزهاي خود داشته صادق است و به استثناي دو سه مورد آمريكايي ها توانسته اند خود را در تمامي آن مداخلات، پيروز جلوه دهند."
پاسدار یاادشت روز نویس در پایان به دلایلی پرداخته است که امکان تهاجم نظامی وجود ندارد . البته به صورت مطرح کردن نوعی سئوالات می باشد که اتفاقاً بیشتر جدی بودن فضا وارایش جنگی وهم اهداف نظامی هسته ای را اثبات می کند . اگر نه دلیل ندارد که از یک سو پیوسته اعلام شود کند که با آژانس اتمی از موضع اعتماد سازی رفتار شده است وهمه ی اطلاعات واهداف هسته ای به این آژانس ارائه شده است . چونکه صلح آمیز می باشد. ولی اکنون اعتراف شده از پراکندگی ومخفی و پنهان کاری تأسیسات هسته ای در سراسر ایران شده است وتأکید شده که کسی نمی داند که ضریب پیشرفت پروژه ی هسته ای چه میزا ن است که بر خی از این سئوالات یا در حقیقت اعترافاتی که پاسدار یاداشت روز نویس کرده چنین است:
بحث درباره آمادگي براي حمله به ايران از حد شوخي فراتر نخواهد رفت. مهمترين سؤالات اينها هستند: 1- برنامه هسته اي ايران دقيقاً تا كجا پيش رفته و با نقطه اي كه آمريكايي ها آن را پايان راه تلقي مي كنند دقيقاً چقدر فاصله دارد. اكنون اطلاعات غرب از برنامه هسته اي ايران منحصر به آن مواردي است كه بازرسان آژانس به آنها دسترسي دارند و بيش از آن چيزي نمي دانند. 2- آيا تاسيسات هسته اي ايران منحصر به همان موارد اعلام شده است كه آمريكا بتواند مطمئن باشد اگر اين تاسيسات را منهدم كرد تمام برنامه هسته اي ايران را نابود كرده يا لااقل براي مدت زمان طولاني عقب انداخته است؟ و 3- توان ايران براي بازسازي تاسيسات منهدم شده چقدر است؟ چه كسي قرار است حمله به ايران را برعهده بگيرد؟ آمريكا و اسرائيل تا امروز موضوع را به هم پاس داده اند و پيداست كه هيچ كدام از آنها جرأت پذيرش مسئوليت كار را ندارد. به علاوه آمريكايي ها كه با وجود بسيج كردن همه ظرفيت خود و متحدانشان در كنترل اوضاع عراق و افغانستان درمانده اند، حمله به ايران از كجا صورت خواهد گرفت؟ از روي ناوهاي آمريكايي در خليج فارس؟ آيا با امكانات و استعداد چند ناو مي توان از عهده يك كشور برآمد؟! ايران اعلام كرده است هر كشوري را كه خاك خود را براي حمله در اختيار آمريكا بگذارد، دشمن محسوب خواهد كرد. تاسيسات استراتژيك ايران در تمام سطح كشور پراكنده است و در مواردي كاملا استتار شده است."
در خاتمه اینکه مگر از این شفاف تر می شود اعتراف و اذعان کرد که مسئولان هسته ای رژیم تروریستی اخوندی چگونه کلاه بر سر آژانس اتمی گذاشته شده است و موفق شده اطلاعات هسته ای خودرا از دید ونظر بازرسان آزانساتمی پنهان نگهدارد ؟ از سوی دیگر چگونه برای ادامه ی پروژه ی هسته ای التزامات و حفاظت ومراقبت های ضروری ویژه در نظر گرفته است . یعنی اینکه هم این تأسیسات به سراسر کشور منتقل داده شده اند وهم اینکه تلاش برای استتار آنان شده است که در یک کلام همچون تف وتاق وریش شده است که هم بر ریش حاکمان دروغگو وعوامفریب جماران وتهران نشسته است وهم صورت بر مخاطبان اهل سیاست مذاکره و مماشات گران غربی را خیس رده است که با ا دامه ی سیاست خائنانه ی خود اینگونه شرایط تسهیلات وامکانات رشد هسته ای و مسیر دسترسی به سلاح هسته ای رژیم تروریستی آخوندی را فراهم کرده اند . بالاخره این اعتراف آشکار یادداشت روز نویس جای سئوال در اذهان باقی گذارده است که برای چه دیپلماسی آمریکا واروپا هنوز نام مجادین را در لیست گروه وسازمان های تروریستی باقی گذاشته اند و در عوض مقامات آمریکائی به کسی ویزای ورود به خاک آمریکا داده است که خودش هم اذعان به دروغ بودن هلاکاست کرده است .هم دو سل پیش خواهان جهان بدون آمریکا شده بود .هم اینکه اعتراف آشکار به نابود کردن اسرائیل کرده است و رئیس جمهور برگزیده ومنتخب ارگانی می باشد که روزانه در عراق و افغانستان مشغول نظامی کشی آمریکائیان می باشد و اهداف و تأسیسات هسته ای را نیز در بست در اختیار خود دارد؟!
هوشنگ – بهداد
سه شنبه 3 مهرماه سال -86