تاریخ نگاری به شیوه ی بازجوئی وتحریف شده در ورق پاره ی پاسدار حسین شریعتمداری
قسمت سی و ششم
به نظر می رسد که روزنامه ی اطلاعاتی – امنیتی - پادگانی کیهان سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری این بازی نمایشی وجنگ روانی تبلیغاتی که علیه ی مجاهدین راه انداخته و شروع کرده است با اینکه برای مجریان روزنامه و دلقان بازیگرش تبدیل به تف و ریش وتاق شده است وهر چه بیشتر کشدار می شود و ادامه می یابد به منزله ی پرتاب کردن بیشتر آب دهان بر سقف و باز گشت آن بر ریش پرتاب کننده است ولی باز این بازی ادامه دار است . زیرا که دقیقاً تبدیل به چوب دوسر طلائی شده است که هر چه بیشتر با آن بازی شود وبر هم زده شود بیشتر بوی گندش در می آید ومشام کارگردان و بازیگرانش را می آزارد به خصوص در این شرایطی که هر روز در سراسر ایران بساط شلاق ودار و شکنجه بر پاست و اجرای مراسم خانواده های داغدار در دشت کویر خاوران بر سر گورعزیزیشان حضور یافته و مراسم سالگرد عزیزان خود را بر گذار کرده اند و گزارش آن از دیوار بلند اختناق حاکم بر ایران عبور کرده و خبر این مراسم بازتاب داده شده است. از جمله برنامه ای از سیمای آزادی در این باره به نمایش گذاشته شد که البته خود محکم ومستند ترین سند جنایت علیه ی بشریت می باشد که خمینی بنیانگذار نظام وهیئت مرگش مرتکب این جنایت شده اند وروزی می بایست که اینان در دادگاه های صالح جهانی به جرم جنایت علیه ی بشریت به پای میز محاکمه کشانیده شوند.
بنابراین اکنون که حسن شایانفر زندانی و تواب سابق سازمان پیکار در زندان که سرباز بازجو حسین شریعتمداری وی را از زندان با خود به دستگاه سناریو وپرونده ساز کیهان آورد و اکنون مسئول پیگیری وبازتاب دادن اتهامات ساخگی کفتر پر قیچی و دست آموز وزارت بد نام اطلاعات رژیم تروریستی آخوندی علیه ی مجاهدین شده است. وقتی که در ادامه گزارشات زنجیره ای تاریخ نگاری خود از زندان اوین می کند واز ورزش اجباری جمعی وهوار خوری گفته می شود . متوجه نمی باشند کهنمی توان بدون توضیحات همه جانبه دست به تحریف گری ووارونه گوئی کرد . زیرا که بالاخره خیلی ها هستند که می دانند اصطلاح هوا خوری در زندان یعنی چه ؟ یعنی اینکه زندانیانی در 24 ساعته در یک سلول انفرادی یا اتاق های 6در 6 یا 5 در 8 با تعداد میانگین 80 نفر زندانی به بالا نگهداری می شدند که تازه در این اتاق ها هر زندانی یک جفت دمپائی و دو عدد پتو و گاهی یک عدد متکا دارد که همه کثیف وخونین وآلوده ومملو از میکرب می باشند. همچنین همراه با یک لیوان و یک عدد قاشق و بشقاب ووسایل شخصی پوششی است که معمولاً متهم هنگام دستگیری همراه خودداشته است واینان در کنار هم و درون یی اتاق بایک تخت 3 طبقه ای ویک منبع پلاستکی آب زندگی چمعی می کنند که فقط 20 دقیقه فرصت داشتند که از اتاق خود برای هواخوری خارج شوند و ورزش دسته جمعی می کردند تا که هم از نظر جسمی وهم از نظر روحی خودشان را حفظ کنند. البته توده ای و اکثریتی ها در سال 61 سرود خمینی ای امام را نیز پیشنهاد وتحمیل کرده بودند که بصورت اجباری می بایست در ابتدای شروع20 دقیقه ای هوا خوری خوانده می شد بر خی از زندانیان ترجیح می دادند که در اتاق بمانند وبرای هوا خوری بیرون نروند تا که مجبور باشند که این سرود اجباری را به خوانند . البته به دلیل هیئت بازدید کننده از زندان وموج اعتراضات پیرامون این سرود اجباری تحمیلی که با مقاومت ها ونه خوادن ها زندانیان مواجه شده بود خواندن سرود قطع گردید.
حال بماند که چند ساعت جلوتر از موقع نماز صبح برای اینکه حال گیری کنند وزندانیان را دچار بی خوابی و فشار روحی وروانی بیشتری کنند بیدار می کردند که به حساب برای رفع حاجت و یا وضو گرفتن از اتاق بیرون بروند و3 تا توآلت ودستشوئی برای بیش از 80 نفر زندانی بیشتر نبود که در مجموع کمتر 30 دقیقه بود . یعنی به هر زندانی یک دقیقه فرصت داده می شد. از سوی دیگر اگر احیاناً کسی نیز نیاز به غسل کردن داشت که از آن عنوان نیاز یا دوش اضطراری نام برده می شد می بایست در زمستان وتابستان با آب سرد 5 دقیقه ای نیاز اضطراری غسل کردن خود را برطرف می کرد. البته برای حمام عمومی که هفتگی نیز بود به هر نفر 5 دقیقه وقت داده می شد. اما در این گزارش به تلویزیون هم اشاره شده است که اولاً این تلویزیون صبح ها بطور مدار بسته برنامه داشت که از سوی مجریان زندان هدایت وپخش می شد. سخنگویانش نیز آخوندهای متحجری همچون مشکینی یا صانعی یا آیت الله جوک قرئتی یا آیت الله معروف به سکس محمدی گیلانی و یا آیت الله بوفالو اردبیلی و شبیه اینان بودند در عصر ها وشب ها یااینکه برنامه های خبری ونمازجمعه های تهران و امثالهم و پخش فیلم های جنگی بود که هیچکس هم حق نداشت که کانال تلویزیون را عوض کند که آن موقع دو کانال بیشتر نبود . بازگوئی همین شرایط ثابت می کند که فضای سیاه وتاریک سیاهچال ها به خصوص شنکجگاه یا قتلگاه زندان اوین چگونه بود؟ البته که بندهای توابان یا کهن سالان توده ای وملی و بقول معروف ارزی ها یعنی آنانکه در گیر خرید وفروش دلار ومارک ووپول های خارجی بودند فرق داشت. چونکه به اینان امکانات بیشتری نسبت به سایر زندانیان مقاو م وسر موضعی داده می شد . از جمله مکانی که این تواب جاسوس و خائن و گزارشگر وتحریف گر تاریخ نگار شده در آن وجود داشته است. از طرف دیگر زندان بانان جنایتکار و شکنجه گران آنقدر وحشت از زندانیان اسیر داشتند که حتی زمانی که 4 صحفه یا برگه های نیازمندی های تبلیغاتی وسط روزنامه ی کیهان را نیز بر می داشتند وآنگاه روزنامه را به درون اتاق ها می دادند . چونکه می گفتند از طریق زندانیان آزاد شده و یا خانواده های زندانیان در ملاقت ها از طریق چاپ این تبلیغات نیازمندی ها، اطلاعات درون زندا ن به بیرون منتقل می شد ومتقابلاً از بیرون به داخل منتقل می شود. البته که همچان این پرسش باقی است که چرا در سال 67 حتی اینگونه زندانیانی که این تواب جاسوس و بازجو وخائن تاریخ نگار شده در مورد شان گزارش کرده است که سر موضع نبودند در کنار سایر زندانیان تیرباران شدند بااینکه برخی از اینان حکم محکومیت شان تمام شده بود ؟!
هوشنگ – بهداد
قسمت سی وپنجم
http://andesheh.com/maghalat30/19.htm
قسمت سی و چهارم
http://andesheh.com/maghalat30/11.htm
قسمت سی و سوم
http://andesheh.com/maghalat30/1.htm
قسمت سی و دوم
http://andesheh.com/maghalat29/260.htm
قسمت سی و یکم
http://andesheh.com/maghalat29/234.htm
قسمت سی ام
http://andesheh.com/maghalat29/217.htm
قسمت بیست ونهم
http://andesheh.com/maghalat29/204.htm
قسمت بیست وهشتم
http://andesheh.com/maghalat29/189.htm
قسمت بیست و هفتم
http://andesheh.com/maghalat29/192.htm
قسمت بیست وششم
http://andesheh.com/maghalat29/169.htm
قسمت بیست و پنجم
http://andesheh.com/maghalat29/162.htm
قسمت بیست وچهارم
http://andesheh.com/maghalat29/155.htm
قسمت بیست سوم
http://andesheh.com/maghalat29/140.htm
قسمت بیست ودوم
http://andesheh.com/maghalat29/131.htm
قسمت بیست و یکم
http://andesheh.com/maghalat29/112.htm
قسمت بیستم
http://andesheh.com/maghalat29/88.htm
قسمت نوزدهم
http://andesheh.com/maghalat29/72.htm
قسمتهیجدهم
http://andesheh.com/maghalat29/64.htm
قسمت هفدهم
http://andesheh.com/maghalat29/30.htm
قسمت شانزدهم
http://andesheh.com/maghalat29/17.htm
قسمت پانزدهم
http://andesheh.com/maghalat29/23.htm
قسمت چهاردهم
http://andesheh.com/maghalat29/24.htm
قسمت سیزدهم
http://andesheh.com/maghalat28/168.htm
قست دوازدهم
http://andesheh.com/maghalat28/169.htm
قسمت یازدهم
http://andesheh.com/maghalat28/157.htm
قسمت دهم
http://andesheh.com/maghalat28/153.htm
قسمت نهم
http://andesheh.com/maghalat28/142.htm
قسمت هشتم
http://andesheh.com/maghalat28/131.htm
قسمت هفتم
http://andesheh.com/maghalat28/114.htm
قسمت ششم
http://andesheh.com/maghalat28/100.htm
قسمت پنجم
http://andesheh.com/maghalat28/85.htm
قسمت چهارم
http://andesheh.com/maghalat28/79.htm
قسمت سوم
http://andesheh.com/maghalat28/53.htm
قسمت دوم
http://andesheh.com/maghalat28/52.htm
قسمت اول
http://andesheh.com/maghalat28/45.htm
قسمت سی و ششم
به نظر می رسد که روزنامه ی اطلاعاتی – امنیتی - پادگانی کیهان سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری این بازی نمایشی وجنگ روانی تبلیغاتی که علیه ی مجاهدین راه انداخته و شروع کرده است با اینکه برای مجریان روزنامه و دلقان بازیگرش تبدیل به تف و ریش وتاق شده است وهر چه بیشتر کشدار می شود و ادامه می یابد به منزله ی پرتاب کردن بیشتر آب دهان بر سقف و باز گشت آن بر ریش پرتاب کننده است ولی باز این بازی ادامه دار است . زیرا که دقیقاً تبدیل به چوب دوسر طلائی شده است که هر چه بیشتر با آن بازی شود وبر هم زده شود بیشتر بوی گندش در می آید ومشام کارگردان و بازیگرانش را می آزارد به خصوص در این شرایطی که هر روز در سراسر ایران بساط شلاق ودار و شکنجه بر پاست و اجرای مراسم خانواده های داغدار در دشت کویر خاوران بر سر گورعزیزیشان حضور یافته و مراسم سالگرد عزیزان خود را بر گذار کرده اند و گزارش آن از دیوار بلند اختناق حاکم بر ایران عبور کرده و خبر این مراسم بازتاب داده شده است. از جمله برنامه ای از سیمای آزادی در این باره به نمایش گذاشته شد که البته خود محکم ومستند ترین سند جنایت علیه ی بشریت می باشد که خمینی بنیانگذار نظام وهیئت مرگش مرتکب این جنایت شده اند وروزی می بایست که اینان در دادگاه های صالح جهانی به جرم جنایت علیه ی بشریت به پای میز محاکمه کشانیده شوند.
بنابراین اکنون که حسن شایانفر زندانی و تواب سابق سازمان پیکار در زندان که سرباز بازجو حسین شریعتمداری وی را از زندان با خود به دستگاه سناریو وپرونده ساز کیهان آورد و اکنون مسئول پیگیری وبازتاب دادن اتهامات ساخگی کفتر پر قیچی و دست آموز وزارت بد نام اطلاعات رژیم تروریستی آخوندی علیه ی مجاهدین شده است. وقتی که در ادامه گزارشات زنجیره ای تاریخ نگاری خود از زندان اوین می کند واز ورزش اجباری جمعی وهوار خوری گفته می شود . متوجه نمی باشند کهنمی توان بدون توضیحات همه جانبه دست به تحریف گری ووارونه گوئی کرد . زیرا که بالاخره خیلی ها هستند که می دانند اصطلاح هوا خوری در زندان یعنی چه ؟ یعنی اینکه زندانیانی در 24 ساعته در یک سلول انفرادی یا اتاق های 6در 6 یا 5 در 8 با تعداد میانگین 80 نفر زندانی به بالا نگهداری می شدند که تازه در این اتاق ها هر زندانی یک جفت دمپائی و دو عدد پتو و گاهی یک عدد متکا دارد که همه کثیف وخونین وآلوده ومملو از میکرب می باشند. همچنین همراه با یک لیوان و یک عدد قاشق و بشقاب ووسایل شخصی پوششی است که معمولاً متهم هنگام دستگیری همراه خودداشته است واینان در کنار هم و درون یی اتاق بایک تخت 3 طبقه ای ویک منبع پلاستکی آب زندگی چمعی می کنند که فقط 20 دقیقه فرصت داشتند که از اتاق خود برای هواخوری خارج شوند و ورزش دسته جمعی می کردند تا که هم از نظر جسمی وهم از نظر روحی خودشان را حفظ کنند. البته توده ای و اکثریتی ها در سال 61 سرود خمینی ای امام را نیز پیشنهاد وتحمیل کرده بودند که بصورت اجباری می بایست در ابتدای شروع20 دقیقه ای هوا خوری خوانده می شد بر خی از زندانیان ترجیح می دادند که در اتاق بمانند وبرای هوا خوری بیرون نروند تا که مجبور باشند که این سرود اجباری را به خوانند . البته به دلیل هیئت بازدید کننده از زندان وموج اعتراضات پیرامون این سرود اجباری تحمیلی که با مقاومت ها ونه خوادن ها زندانیان مواجه شده بود خواندن سرود قطع گردید.
حال بماند که چند ساعت جلوتر از موقع نماز صبح برای اینکه حال گیری کنند وزندانیان را دچار بی خوابی و فشار روحی وروانی بیشتری کنند بیدار می کردند که به حساب برای رفع حاجت و یا وضو گرفتن از اتاق بیرون بروند و3 تا توآلت ودستشوئی برای بیش از 80 نفر زندانی بیشتر نبود که در مجموع کمتر 30 دقیقه بود . یعنی به هر زندانی یک دقیقه فرصت داده می شد. از سوی دیگر اگر احیاناً کسی نیز نیاز به غسل کردن داشت که از آن عنوان نیاز یا دوش اضطراری نام برده می شد می بایست در زمستان وتابستان با آب سرد 5 دقیقه ای نیاز اضطراری غسل کردن خود را برطرف می کرد. البته برای حمام عمومی که هفتگی نیز بود به هر نفر 5 دقیقه وقت داده می شد. اما در این گزارش به تلویزیون هم اشاره شده است که اولاً این تلویزیون صبح ها بطور مدار بسته برنامه داشت که از سوی مجریان زندان هدایت وپخش می شد. سخنگویانش نیز آخوندهای متحجری همچون مشکینی یا صانعی یا آیت الله جوک قرئتی یا آیت الله معروف به سکس محمدی گیلانی و یا آیت الله بوفالو اردبیلی و شبیه اینان بودند در عصر ها وشب ها یااینکه برنامه های خبری ونمازجمعه های تهران و امثالهم و پخش فیلم های جنگی بود که هیچکس هم حق نداشت که کانال تلویزیون را عوض کند که آن موقع دو کانال بیشتر نبود . بازگوئی همین شرایط ثابت می کند که فضای سیاه وتاریک سیاهچال ها به خصوص شنکجگاه یا قتلگاه زندان اوین چگونه بود؟ البته که بندهای توابان یا کهن سالان توده ای وملی و بقول معروف ارزی ها یعنی آنانکه در گیر خرید وفروش دلار ومارک ووپول های خارجی بودند فرق داشت. چونکه به اینان امکانات بیشتری نسبت به سایر زندانیان مقاو م وسر موضعی داده می شد . از جمله مکانی که این تواب جاسوس و خائن و گزارشگر وتحریف گر تاریخ نگار شده در آن وجود داشته است. از طرف دیگر زندان بانان جنایتکار و شکنجه گران آنقدر وحشت از زندانیان اسیر داشتند که حتی زمانی که 4 صحفه یا برگه های نیازمندی های تبلیغاتی وسط روزنامه ی کیهان را نیز بر می داشتند وآنگاه روزنامه را به درون اتاق ها می دادند . چونکه می گفتند از طریق زندانیان آزاد شده و یا خانواده های زندانیان در ملاقت ها از طریق چاپ این تبلیغات نیازمندی ها، اطلاعات درون زندا ن به بیرون منتقل می شد ومتقابلاً از بیرون به داخل منتقل می شود. البته که همچان این پرسش باقی است که چرا در سال 67 حتی اینگونه زندانیانی که این تواب جاسوس و بازجو وخائن تاریخ نگار شده در مورد شان گزارش کرده است که سر موضع نبودند در کنار سایر زندانیان تیرباران شدند بااینکه برخی از اینان حکم محکومیت شان تمام شده بود ؟!
هوشنگ – بهداد
قسمت سی وپنجم
http://andesheh.com/maghalat30/19.htm
قسمت سی و چهارم
http://andesheh.com/maghalat30/11.htm
قسمت سی و سوم
http://andesheh.com/maghalat30/1.htm
قسمت سی و دوم
http://andesheh.com/maghalat29/260.htm
قسمت سی و یکم
http://andesheh.com/maghalat29/234.htm
قسمت سی ام
http://andesheh.com/maghalat29/217.htm
قسمت بیست ونهم
http://andesheh.com/maghalat29/204.htm
قسمت بیست وهشتم
http://andesheh.com/maghalat29/189.htm
قسمت بیست و هفتم
http://andesheh.com/maghalat29/192.htm
قسمت بیست وششم
http://andesheh.com/maghalat29/169.htm
قسمت بیست و پنجم
http://andesheh.com/maghalat29/162.htm
قسمت بیست وچهارم
http://andesheh.com/maghalat29/155.htm
قسمت بیست سوم
http://andesheh.com/maghalat29/140.htm
قسمت بیست ودوم
http://andesheh.com/maghalat29/131.htm
قسمت بیست و یکم
http://andesheh.com/maghalat29/112.htm
قسمت بیستم
http://andesheh.com/maghalat29/88.htm
قسمت نوزدهم
http://andesheh.com/maghalat29/72.htm
قسمتهیجدهم
http://andesheh.com/maghalat29/64.htm
قسمت هفدهم
http://andesheh.com/maghalat29/30.htm
قسمت شانزدهم
http://andesheh.com/maghalat29/17.htm
قسمت پانزدهم
http://andesheh.com/maghalat29/23.htm
قسمت چهاردهم
http://andesheh.com/maghalat29/24.htm
قسمت سیزدهم
http://andesheh.com/maghalat28/168.htm
قست دوازدهم
http://andesheh.com/maghalat28/169.htm
قسمت یازدهم
http://andesheh.com/maghalat28/157.htm
قسمت دهم
http://andesheh.com/maghalat28/153.htm
قسمت نهم
http://andesheh.com/maghalat28/142.htm
قسمت هشتم
http://andesheh.com/maghalat28/131.htm
قسمت هفتم
http://andesheh.com/maghalat28/114.htm
قسمت ششم
http://andesheh.com/maghalat28/100.htm
قسمت پنجم
http://andesheh.com/maghalat28/85.htm
قسمت چهارم
http://andesheh.com/maghalat28/79.htm
قسمت سوم
http://andesheh.com/maghalat28/53.htm
قسمت دوم
http://andesheh.com/maghalat28/52.htm
قسمت اول
http://andesheh.com/maghalat28/45.htm
