بر سر بن نشستن و شاخ بریدن وخودزنی کردن. سرمقاله جمهوری 12 خرداد

نقد وبررسی " سرزمين افريقيه و مرد سپيد!" روزنامه ی جمهوری اسلامی شنبه 12 خرداماه سال 1386
"بر سر بن نشستن و شاخ بریدن وخودزنی کردن"
وضعیت رژیم تروریستی آخوندی به درجه از بحران ودر هم ریختگی رسیده است ودستگاه تروریستی دیپلماسی آنگونه به افلاس افتاده ودر باتلاق ضعف زبونی فرو رفته است که سرمقاله نویس در ابتدای مقاله ی خود عملکرد سیاست این دستگاه را به بازگوئی طنزی از یک طناز محروم شده ی تشبیه کرده است که مشابه ی الگوی دستگاه دیپلماسی دولت پیشین است که اینگونه افریقیه سپید ه موی یا افریفته وتروز بازی وباج دهی والتماس کردن به هر خواری وهر قیمت برای حمایت می باشد:
"مرحوم صابري فومني معروف به گل آقا از جمله زندگينامه هاي طنزگونه اي كه براي دولتمردان نظام جمهوري اسلامي در نشريه خود منتشر كرد يكي هم درباره وزير خارجه وقت بود كه به چند كشور آفريقائي سفر كرده بود و اظهارات او در آن سفر زمينه مناسبي براي نقد فراهم ساخته بود. گل آقا در اين طنز براي آنكه به آن وزير محترم بگويد در سياست خارجي اگر هنري داريد در غير آفريقا هم نشان بدهيد در توصيف ايام سفر اونوشت : در سرزمين افريقيه سپيدتر از وي مردي يافت نمي شد..."
سرمقاله نویس در دنباله پس از نان قرض دادن وتعارف بازی وپوزش خواهی کردن از وزیر امورخارجه ی سابق کردن، به عملکرد دولت کنونی و سیاست امورخارجه اش پرداخته و انتقاد کرده است که درست نیست عملکرد دولتمردان گذشته سیاه و دولت کنونی چنین سفید جا زده شود زیرا که فرهنگ تبرئه وسفید سازی کردن زیان ها بهمراه دارد:
"بود از اين نوشته وي ميتوان در نقد روش بعضي از دولتمردان كنوني كه متاسفانه اكنون به نوعي فرهنگ تبديل شده است بهره برد. ترسيم زمينه اي سياه از گذشته كشور با هدف سفيد جلوه دادن خود كاري است كه چند سالي است باب شده و از اين رهگذر زيان هاي فراواني دامنگير جامعه و جوانان گرديده و زيان هاي بسيار بيشتري نيز در انتظار است
"سرمقاله نویس پس از افشای تبرئه کردن یا سفید کردن پرونده ی عملکرد سیاهکاران و سیاه نشان دادن عملکرد دولتمردان 26 ساله ی گذشته اینگونه جزو گناهان کبیره ونابخشودنی می باشد.
"ناديده گرفتن خدمات دولتمردان گذشته و سياه جلوه دادن 26 سال از عمر نظام جمهوري اسلامي از گناهان كبيره است زيرا يك دروغ بزرگ است گناهي كه اگر افرادي از مردم عادي مرتكب آن شوند خلاف است و اگر دولتمردان مرتكب شوند خلاف بزرگتري است ."
سرمقاله نویس بدون آنکه بگوید که نقش دانشگاههای انتفاعی آزاد در مدرک سازی کردنش چیست و صاحبان امتیازاینگونه دانشگاههای مدرک ساز کیستند وتا حال چه مبلغ هنگفت خانواده های دارای دانشجو را سرکیسه کرده اند؟ یا چرا ایران جزو کشورهای رتبه دار صدور فرار مغزهاست؟ ویااینکه ایشان بگوید که چه تعداد پزشک فارغ التحصیل در جامعه بیکارند ویا مجبورند که راننده ی تاکسی شوند؟ و یا ضریب بیکاری وفقر در جامعه چگونه است و یا چرا نرخ رشد تورم وگرانی و افزایش قیمت کالا ومسکن صعودس می باشد و چه نسبتی با درآمد مردم دارد؟ یااین روزها با دانشجویان دانشگاههای سراسر کشور چگونه بر خورد می شود و چرا به تجمع اعتراضی آنان تهاجم می شود و یا اسامی آنان جزو لیست سیاه ستاره دار شناسائی شده واخراج می گردند؟ ویا برای چه با اتهام وبهانه ی واهی آنتن های ماهواره ی از بام خانه ها جمع آوری می گردد؟ یا اینکه چرا با طرح ضد امنیت ملی نیروی انتظامی موجب ضرب و شتم جوانان وزنان و دختران به عنوان مبارزه با بی حجابی و فساد اخلاقی در جامعه شده است وشکنجه ی درون زندان را به خیابان کشانده شده است و .... ویا چرا همچنان محرومان منتظر دریافت نان برتوی سفره های خالی خودشان می باشند؟ . آخرکجای این عملکرد جزو مدارج ترقی علمی وپزشکی وصنایع دفاعی می باشد که سرمقاله نویس ادعای آن را کرده است. چرا ایشان رویدروایسی دارد که به خاطر دفاع از رفسنجانی کردن همه ی حقایق را کتمان می کند؟ در صورتیکه می بایست اعتراف کند که تنها فرقی اساسی شرایط کنونی با گذشته اینجاست که نه فقط در 26سال گذشته ، بلکه بیش از 28 سال گذشته دولتمردان ورهبران رژیم تروریستی آخوندی دارای پرونده ی عملکرد کاری سیاه بس ننگین وضد بشری وغارتگرایانه وجنایتارانه وخیانتکارانه می باشند .ولی تعجب انگیز است که سرمقاله نویس تلاش کرده است که برای جلوگیری از بهره برداری دشمنان از بازگو کردن واقعیت ها طفره رود و ناچار شده است که چنین خطاب به مسئولین بگوید که چرا پیشرفت های مهم مملکت را برای تبرئه کردن ضعف وناتوانی های خودشان نادیده گرفته و، چنین سیاه جلوه داده اید و صلاح هست که اینکار را نکنند:
"انكار اين پيشرفت ها توسط كساني كه مسئوليت هاي مهمي برعهده دارند و سياه جلوه دادن تمام عمر نظام جمهوري اسلامي غير از يكي دو سال اخير چه چيزي را به اثبات مي رساند و با چه هدفي صورت مي گيرد علاوه بر بدبيني هائي كه اين اظهارات در ذهن جوانان و نوجوانان بي اطلاع از گذشته و فاقد تحليل صحيح از اوضاع پديد مي آورد دشمنان انقلاب و نظام جمهوري اسلامي از اين اظهارات حداكثر بهره برداري را بعمل مي آورند. راستي تاريخ دوران نظام جمهوري اسلامي را چگونه بايد نوشت اگر مورخان بي غرض بخواهند واقعيت هاي اين دوران را بنويسند و در مقابل دشمنان اين نظام به استناد بالاترين مقامات اجرائي كشور كه عكس همان واقعيت ها را بيان مي كنند و كشور را تا قبل از روي كار آمدن خودشان جولانگاه يك مشت افراد بي مبالات و غارتگر و فاسد معرفي مينمايند تاريخ اين دوران را به نگارش درآورند نسل هاي آينده به كداميك از اين دو سند كه در اختيار خواهند داشت استناد خواهند كرد آيا آنها تاريخ مستند به مسئولان اجرائي و دولتمردان سطح بالاي اين نظام را قابل قبول تر تلقي نخواهند كرد آنها كه نميدانند اين افراد درصدد بودند با هدف سياه جلوه دادن گذشته زمينه را طوري فراهم كنند كه خودشان سفيد جلوه نمايند. بدين ترتيب تكليف تاريخ ما چه خواهد شد "
سرمقدله نویس در پایان باز به روزهای مهم خرداد وسالروز مرگ خمینی و پیام سیاه نمائی وی اشاره کرده است واخطار کرده است که چون در آستانه فرا رسیدن سالگرد مرگ امام دجال کفن پاره است باید همه تا یاد آورند که ایشان در مورد سیاه نمائی چه گفت و کوشش کنند تادست از سیاه نمائی بردارند.
"اين روزها در آستانه هجدهمين سالگرد رحلت حضرت امام خميني بنيانگذار نظام جمهوري اسلامي قرار داريم . روش امام و حتي توصيه اكيد امام به همه بيان خدمات نظام و پرهيز جدي از سياه نمائي بود. قطعا اگر امام امروز در ميان بود با بلندترين فرياد كساني را كه به قيمت سياه نمائي گذشته درصدد اثبات خود برميآيند بر سر جايشان مي نشاند و آنها را طرد مي كرد. در سخن ادعاي احياي شعارهاي امام نمودن و در عمل برخلاف جهت مورد نظر و توصيه امام حركت كردن چيزي نيست كه پنهان بماند. آيا وقت آن نرسيده است كه جلوي اين مسير انحرافي و خطرناك گرفته شود ايام هجدهمين سالگرد رحلت امام شايد اين افراد را به خود آورد و اين نكته را به آنها تفهيم نمايد كه تكيه بر ابزار كهنه « سرزمين افريقيه و مرد سپيد » راه به جائي نخواهند برد."
درخاتمه اینکه مگر هنوز عنصر ایرانی یافت می شود که برون از چارچوب باندههای مافیائی دزد وغارتگر این رژیم ضد بشری دزد وغارتگر باشد و تا کنون ترکش این رژیم بهش اصابت نکرده باشد ونداند که رهبران ومسئولان این رژیم چه کرده اند وچقدر عوامفریبی نموده ودروغ به مردم ایران گفته اند وآگاه نباشد که هیچ فرقی هم میان باندها وجناح ها نمی باشد . تنها ائتلاف با گذشته این است که پس از اینکه نظام یک دست شده است راه توجیه گری ومانور دادن پیرامون جنگ زرگری جناح ها مثل سابق بسته شده است .بنابراین باندحاکم برای راه فرار از بحران ها وناکامی وشکست های اقتصادی ومعیشتی و... مجبور است که بر سر بن بنشیند وشاخ ببرد و دست به خود زنی بزند و همه کاسه وکوزه ها را بر سر رقیب مغلوب بشکند.پس بهترین فرصت تسویه حساب کردن برسر قبر امام دجال شان وسالروز مرگ وکفن پاره شدنش می باشد . البته فراموش نشود هرروز که سپری می شود همه تضاد ونزاع های باندی وجناحی تیز تر ورادیکال تر می شود وهم شواهد وعلائم سرنگونی وبی آیندگی رژیم تروریستی ضد بشری آخوندی بیشتر نمایان می شود
هوشنگ – بهداد
شنبه 12 خرداماه سال 1386