"نقد مطبوعات" سیاست یک تیر وچند هدف وبه در گفتن تا دیوار بشنود


مبارك پادوي صهيونيست ها روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 5 تیرماه سال 1386
"سیاست یک تیر وچند هدف وبه در گفتن تا دیوار بشنود"
حتماً این اصطلاح را شنیده اید که گفته ی شود به در گفته می شود تا که دیوار بشنود که منظور این است که چون گاهی مواقع به دلایل خاص محذورات اخلاقی و.... یا سانسور وجوددارد و اجازه داده شود که بطور مستقیم نظر بیان گردد. بنابراین می بایست که بطور غیر مستقیم باز گو شود .درست شبیه شیوه هائی که مسئولان رژیم تروریستی و ضد بشری و آزادی کش ومطبوعات وروزنامه نگارانش اتخاذ کرده اند که گفتار ونوشتارشان چند هدفه وچند منظوره وغیر شفاف می باشد. از جمله انتخاب این عنوان "مبارك پادوي صهيونيست ها" سرمقاله است که یک بعدش مبارک ورئیس جمهوری مصر است که مربوط به ابراز مخالفت مصر از تشکیل دولت اسلامی دست نشانده ی جماران از نوار غزه از سوی حماس می باشد که هم مرز با مصر می باشد . اما آن روی سکه اش خطاب اصلی پاسدار غلامک وگماشته احمدی نژاد است که مدتی پیش که سفر به امارات عربی داشت که البته این سفر روز پس از ورود دیگ چینی معاون رئیس جمهور بوش انجام گرفت ودرست چند روز قبل از تاریخ مذاکره سفیر رژیم تروریستی آخوندی با سفیر آمریکا در بغداد بود که ابتدا معاون رئیس جمهور پاسدار احمدی نژاد اعلام آمادگی مذاکره با آمریکا کرده بود. سپس پاسدار گماشته ی ولی فقیه احمدی نژاد در امارات ضمن تأئید نظر معاون اول خود وتکمیل کردن آن پیشنهاد داد که حاضر است روابط با دولت مصر را عادی کند وهمزمان اقدام برای بازگشائی سفارتخانه های هر دو کشور کند که بلافاصله پس از آن تصاویر خالد استانبولی قاتل انور سادات از خیابان های تهران پائین کشیده شد . همانموقع بطور شفاف سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی در برابر اعلام موضع پاسدار احمدی نژاد ابراز مخالفت کرد وبا فاکت آوردن از نظرات خمینی گوشزد کرد که اینگونه موضع گیری ها بر خلاف نظرت صریح خمینی می باشد.
البته اینگونه مخالفت ها همه ی واقعیت نیست؛ بلکه درپس آن اهداف مهمتری دنبال می شود که مرتبط به تضاد ورقابت باندهای مافیائی ودزدان درون جناحی می باشد که بخشی از آن به مخالفات ها وتوزیع شب نامه ها وسلسله مقالات افشاگرایانه ی علیه ی رفسنجانی می باشد که دامنه ی آن گسترده یافته وترکش آن دامن گیر خاتمی نیزشده است .تصاویر دست دادنش با 4 زن بی حجاب وکافر در ایتالیا در همین رابطه می باشد . ظاهراً این مأموریت تخریب کردن های رفسنجانی، خاتمی وکروبی به خانم فاطمه رجبی همسر غلامحسین الهام سخنگوی دولت واگذار شده است. ولی کیست که نداند سرنخ اصلی واحد اطلاعات سپاه پاسداران ودفتر آخوند مصباح یزدی در قم است که موازی آن مؤسسه ی کیهان حسین شریعتمداری ودفترر یاست جمهوری پاسدار گماشته احمدی نژاد همراه با تیم باز سازی شده ی سعید امامی به خصوص حضور روح الله حیسنیان بعنوان مشاور فرهنگی امنیتی رئیس جمهور آن را تقیت وتکمیل می کنند ا ز سوی دیگر مسیح مهاجر سرمقاله نویس هم که خودش یک طلبه جانباز جبهه ی جنگ ضد ملی و ضد میهنی 8 ساله ی ایران وعراق است و ضمن دفاع وحمایت از ولی فقیه کردن ، سخت از هاشمی رفسنجانی نیز دفاع می کند. بنابراین مجبور است که با آویزان شدن های چپ وراست به گفته های خمینی وشیوه ی به در گفتن تا که دیوار بشنود به رقبای غالب مهاجم پاسخگو باشد .
در غیر اینصورت اگر واقعاً حسنی مبارک پادوی صهیونیست ها ونوکر آمریکا می باشد . برای چه پاسدار احمدی نژاد خواهان عادی شدن رابطه با مصر شده است؟ چرا قبل از آن وزیر امور خارجه ی آدمربا منوچهر متکی به کنفرانس شرم الشخ رفت و در در سالن غذا خوری هتل شرم اشیخ حاضر شد و پای میز پذیرائی موقع ناهار با خانم رایس وزیر امور خارجه ی آمریکا سلام وعلیک کرد ولبخند زد ؟ سپس سفیر رژیم در بغداد به پای میز مذاکره با سفیر آمریکا شتافت؟ یا اینکه اگر رابطه یا ملاقات وگفتگو با مقامات آمریکائی داشتن بمنزله ی پادو ونوکر آمریکا بودن می باشد . خوب سئوال است رابرت مک فارلین که بود ودر تهران چه می خواست و چه کسانی با ایشان که مشاور امنیتی زمان رئیس جمهور جمهوریخواه رولاند رنگان بود در تهران دیدار وملاقات کردند وچه مقامی کیک وکلت وکتاب البته با موشک های ضد هوائی استینگر آمریکائی را در یافت کرد . البته که بعداً از طریق مجاهدین افغانی دریافت شد وچندین جنگنده های عراقی بوسیله ی آنان سرنگون شدند. مهمتر اینکه چرا مهدی هاشمی برادر داماد آقای منتظری که خبر این دیدار را در روزنامه النهار لبنان افشا کرده بود بدستور رفسنجانی بازداشت واعدام شد؟ یااینکه برداران قربانی فر که بودند ونقش اینان در ابطه با دلالی اسلحه از اسرائیل با ایران و جریان ایران کنتراها چه بود؟ طرح دوستی پارلمانی با آمریکا که از سوی برخی از نمایندگان مجلس دنبال می شود چه مفهومی دارد؟ هوشنگ امیر احمدی ها لابی های رژیم با گرایش به سوی رفسنجانی در کنار سایر لابی های مشابه در آمریکا مشغول چه نوع فعالیت واسطه گری می باشند؟ کانال وصل وارتباطی واعزام به ایران امسال خانم هاله اسفندیاری ها در آمریکا کیستند ؟ چرا پس از 12 سال تردد به ایران داشتن و تصویر یادگاری با مهدی کروبی در آمریکا رفتن ، در سفر اخیر خود به تهران دستگیر شد وجاسوس موساد وسیا از آب در آمده است ؟ تازه ورود خبرنگاران آمریکائی متعلق به سر زمین شیطان بزرگ به خاک ایران مدعی اسلامی ودشمن آمریکا دارای چه مضمون وپیامی می باشد تا جائیکه سیمور هرش می تواند با دفتر بیت رهبری نیز رابط داشته باشد تا که گزارش برای روزنامه های آمریکائی تهیه کند تا زد وبند های پشت پرده با پادوهای دست اول وچندم آمریکا ادامه یابد که معلوم نیست سرمقاله نویس این نمود ها را چگونه توجیه وتفسیر ورده بندی می کند؟
حال بماند که چرا کنفرانس های هولاکاست در تهران بر گزار شد و دلیل حضور برخی از یهودیان تندرودر آن چه بود ویا دست دادن احمدی نژاد با چند خاخام جوان در آمریکا که تصویرش در سایت بازتاب محسن رضائی بازتاب داده شد، این مورد ها طبق فلسفه پادوی آمریکا بودن مبارک چه مفهومی دارند؟ بالاخره مادام العمر شدن سلطنت ولایت فقیه چه هزینه ای برای مردم ایران وعراق ومنطقه ی خاورمیانه تا کنون داشته است و چه نسبتی با این اتهام هزینه ی پادوی صهیونیست و نوکرآمریکا خوانده شدن حسنی مبارک دارد که سرمقاله نویس اینگونه ادعا کرده و در موردش توضیح داده است؟
"رئيس جمهور مادام العمر شدن هزينه دارد. حسني مبارك اين هزينه را مادام العمر به آمريكا و صهيونيست ها پرداخت مي كند. روزي كه انورالسادات به جرم امضاي پيمان ننگين كمپ ديويد توسط افسر شجاع و انقلابي مصري خالد اسلامبولي در جريان يك بازديد نظامي به هلاكت رسيد آمريكا بدون ذره اي معطلي حسني مبارك را به جاي او نشاند و از آن زمان تاكنون يعني طي 26 سال گذشته اين مهره دست نشانده و غلام حلقه به گوش آمريكا يكسره رئيس جمهور مصر است . حسني مبارك علاوه بر اين پادوي هميشه گوش به فرمان رژيم صهيونيستي نيز هست . او براي آنكه در مقام رياست رژيم مصر باقي بماند در طول 26 سال گذشته هرچه آمريكا و رژيم صهيونيستي خواستند بدون معطلي انجام داد. شرم الشيخ قاهره و اسكندريه با امكانات هميشه آماده محل دائمي برگزاري گردهمائي هائي هستند كه توجيه جنايات صهيونيست ها و اجراي توطئه هاي آمريكا در منطقه خاورميانه رابرعهده دارند و حسني مبارك نيز دلالي آمريكا و رژيم صهيونيستي را برعهده دارد."
پرسش است که مگر آمریکاواسرائیل چه در عراق وخاورمیانه تعقیب می کردند و آرزویشان بود که به آن برسند که رژیم تروریستی آخوندی به نیابت آنان برایشان انجام نداده است؟ مگر به دلیل همین خوش خدمتی ها نبوده است که به جای تهاجم نظامی به این رژیم وبرانداختنش به سراغ طالبان وصدام حسین رفتند که اتفاقاً هر دو دشمنان این رِژیم بودند؟ مگر در سال 1982 تأسیسات اتمی عراق بوسیله ی جنگنده های اسرائیل بمباران نشد؟ مگر در میان کشورهای عربی این تنها عراق نبود که حامی فلسطینیان و جنبش آزادبخش فلسطین بود؟ مگر قبل از انقلاب این عراق نبود که بیش از 17 سال رابطه ی دیپلماتیک با آمریکا نداشت و تا قبل از اشغال نظامی در میان کشور وشیخ نشین های حاشیه ی خلیج فارس تنها کشور خارج از کمربند سبز آمریکا بود که دلیل حمله ی نظامی سال 90 و اشغال نظامی آن همین در محدوده آوردن به درون حاشیه کمر بند سبز عراق صد البته به خاطر نفت و موضع مخالفت صدام حسین با آمریکا واسرائیل بود که شرایطش را حاکمان تهران فراهم کردند؟ مگر دار زدن صدام حسین به آن وضع فجیع آنهم در روز عید قربان بهترین هدیه به اسرائیل وبدترین ضربه برای فلسطینیان نبود که حتی رهبران حماس نیز آن را محکوم کردند واز این دار زدن به عنوان ترورسیاسی یاد کردند و صدام را شهید نامیدند که البته اینگونه موضع گیری کردن حماس هرگز خوشآیند حاکمان تهران واقع نشد و از سوی حاکمان ومطبوعات وابسته به آن انتقاد شدید گردید. بالاخره اینکه مگر ایجاد جنگ داخلی در فلسطین این نهایت آرزوی دیرینه ی رهبران اسرائیل و موساد نبود که سپاه پاسداران وولی فقیه در جماران با مبلغ 250 میلیون دلارهای اهدائی به اسماعیل هنیه جامه ی عمل به آرزوی اسرائیل پوشاندند؟ بنابراین سئوال است که چرا اکنون که سران برخی از کشورهای عربی در شرمالشیخ گرد هم آمده اند تا جلوی نفوذ و ضربه وخیانت های بعدی رژیم بنیادگرا وتروریستی مذهبی حاکم بر ایران را بگیرند، سرمقله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی برای اینکه با یک تیر چند هدف زده باشد از موضع فرافکنانه وارونه گوئی کرده وآدرس غلط داده است و به جای اینکه از ابتدای مقاله ی خود بطور مستقیم هدف یا سیاست احمدی نژاد را نشانه بگیرد تا که نیاز نباشد لقمه را دور سرخود به چرخاند ودر دهان خود بگذارد ومجبور باشدبا دهان پر در پایان سرمقاله ی خود خطاب به رقیب خود چنین پیام بدهد وبگوید ؟
"البته مبارك هم براي آنكه رد گم كند هر چند وقت يكبار رجزي ميخواند و با اجازه اربابانش دو كلمه اي در انتقاد از آنها به زبان ميآورد و براي فريب دادن افكار عمومي از حق ايران براي برخورداري از فناوري هسته اي دم ميزند. اينها را ميگويد تا زمينه را براي برگزاري يكي دو اجلاس ديگر در شرم الشيخ يا اسكندريه و يا قاهره براي توجيه جنايات آمريكا و رژيم صهيونيستي در منطقه فراهم نمايد و راه را براي اجراي توطئه هاي جديد آنها فراهم سازد چه ساده انديشند بعضي مسئولان ما كه تحت تاثير فريبكاري هاي فرعون مصر قرار ميگيرند و براي برقراري رابطه با رژيم او بي قراري مي كنند. اگر قرار است جمهوري اسلامي ايران از مردم فلسطين حمايت كند و آرمان فلسطين را كه بدون مبارزه عليه رژيم صهيونيستي تحقق نمي يابد دنبال نمايد چگونه ميتواند دست دردست كسي بگذارد كه دلال صهيونيسم است و مهره آمريكاست و براي ماندن در حاكميت نامشروع خود بر مصر در پادوئي دائمي و بي چون و چرا براي آنها از هيچ جنايت و خيانتي دريغ نمينمايد سران كشورهاي عربي به دليل تضادهائي كه در سياستشان نسبت به مساله فلسطين وجود دارد در برابر رژيم صهيونيستي ناتوان هستند. رژيم صهيونيستي فقط زبان زور را مي فهمد و ماجراي دولت حماس نمونه روشني از اين واقعيت است . با توجه به اين واقعيت آيا وقت آن فرا نرسيده است كه همه كشورهاي اسلامي به سياست امام خميني برگردند كه فرمود : اسرائيل بايد از صفحه روزگار محو شود"
درخاتمه اینکه اکنون پس از فضای شوم جنگ داخلی در فلسطین ونتیجه ی کودتای طراحی شده سپاه پاسداران – جماران – حماس، منجر به این شده است که دو دولت در فلسطین تشکیل شود که یکی دولت دست نشانده ی اسلامی حماس است که مشابه دولت نوری المالکی در عراق است که در نوار غزه و هم مرز با مصر تشکیل شده است. پرسش است که غرب واروپا چه می خواهند بکنند؟ آیا باز هم تصمیم دارند که به سیاست خائنانه ی مذاکره ومماشات خود با این رژیم ترووریستی وبنیادگرای اسلامی حاکم بر ایران ادامه دهند تا اینکه فردا شاهد دولت اسلامی در لبنان وسپس در سایر کشورهای عربی باشند که هدف همان ایده ی تأسیس امپراتوری بزرگ اسلامی در منطقه است که پاسدار محسن رضائی نوید آن را داده بود و تأکید کرده بود اگر غرب بگذارد ایران به زودی به بزرگترین امپراتوری منطقه ی خاورمیانه تبدیل خواهد شد.
سئوال بعدی این است که حال تصور کنید این تجاوزات وپیشروی ها که پیش زمینه ی سرعت وشتاب بخشیدن به تشکیل چنین امپراتوری دسترسی به سلاح هسته ای می باشد ادامه یابد که حاصل آن تا حال عراق تبدیل به باتلاق شده و لبنان مبدل به سر زمین سوخته گشته و وضعیت فلسطین هم که اینگونه شده است. اگر چنانچه سلاح اتمی را داشته باشد آنگاه چگونه برخورد با پادوهای صهیونیست ونوکران آمریکا خوانده شده خواهد نمود ؟ یااینکه دامنه ی تجاوزات خود را می خواهدتا کجا گسترش دهد؟ در نهایت اینکه بالاخره قراراست که به سیاست خیانت بار تر از سیاست مذاکره ومماشات گری که آن روی سکه مذاکره ومماشات می باشد نگهداشتن نام سازمان مجاهدین خلق در لیست گروه وسازمان های تروریستی ادامه داده شود ؟
هوشنگ – بهداد
سه شنبه 5 تیرماه سال 1386