نقد وبررسی " خدعه با خلق خدا" (يادداشت روز)روزنامه ی کیهان سه شنبه 5 تیرماه سال 1386
"محکوم ومتهم کردن رقیب مغلوب، به جای ارائه دادن بیلان عملکرد دو ساله دولت"
همه باید با ضرب المثل معروفی که گفته می شود تو که لالائی بلدی پس چرا خودت خوابت نمی برد آشنائی کامل داشته باشند. اکنون جالب است پس از اینکه مردم ایران تجربه ی 28 ساله با عوامفریبی وشیادی ودروغ پردازان سران رژیم تروریستی آخوندی دارند وتصور نمی رود که هنوز کسی وجود داشته باشد که خوددر زمان 22 بهمن وقبل وبعد از آن حضور داشته باشد ونداند زمانی که خمیمی پس از 15 سال تبعید بی احساس وارد ایران شد ، به مردم گردآمده اطراف خودش که شدیداًناراضی از سیستم شاه بودند چه وعید هائی می داد .مردم ایران هم که بقول یادداشت روز نویس بی تجربه از قدرت گیری وحکومت آخوند بودند شناخت آنچنانی هم از شراکت آخوند کاشانی وهمکاری وی با کودتاکران ننگین 28 مرداد سال 32 نداشتند و هر گز هم تصور نمی کردند که یک آخوند پیر مرد 80 ساله که پس از 15 سال سال تبعد به ایران بازگشته است می تواند آنقدر قصی القلب و دارای ماهیت ضد انسانی وچهره ی کریه ی زشت وجنایتکار وخبیثی داشته باشد که می تواند به آسانی فتوای مرگ برای نوجوانان وجوانان وزنان بار دار صادر کند وحتی می تواند در تابستان سال 67 فرمان قتل عام هزاران زندانی سیاسی در سراسر ایران را نیز صادر کنند . در 22 بهمن سال 57 چه می دانشتند که عاقبت قول داده شده ی حکومت آینده از آن مستضعفان وپابرهنگان است به کجا خواهد انجامید که خمینی گفت اقتصاد اصل وزیر بنا نمی باشد چونکه اقتصاد مربوط به خر است برای اینکه اکنون فضای اخلاقی و روحانی والهی حاکم شده است . مردم خوشباور تازه از استبدادی شاه رها شده چه تصوری داشتند که اینکه روزگارشان به مرحله ای می رسد که شکاف طبقاتی به آن وضیعتی می رسد که شیخ از شاه غارتگر وبسیار جنایتکارتر می باشد و قرار است که بیش از 80% مردم ایران نیازمند شوند و زندگی اشان زیر خط فقر اقتصادی شود و ولی در عوض آخوندها وحامیان در قدرت وشرکای دزد وغارتگران شان وآقازاده هایشان صاحب 80% در آمد ناخالص ملی سالیانه ایران می شوند . خلاصه چرا راه دور رفته شود وتاریخچه ی 28 سال گذشته بیشتر مرور گردد ، بلکه کافیست که به همین قول های داده شده در دو سال پیش وقبل از شرایط نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری دوره ی نهم نگاهی انداخته شود که گونه پاسدار رئیس جمهور گماشته وغلامک احمدی نژاد به مردم محروم وجوانان چه قول هائی می داد و پس از اینکه خرش از پل گذشت چگونه در برابر بردن نان بتوی سفره های خالی محرومان عمل کرده است ؟ یااینکه به چه شیوه ای مبارزه با مفسدین اقتصای شده است وآیا قیمت ها نسبت به دو سال پیش کاهش داشته و رشد نیافته است .؟ آیا ضریب فقر وبیکاری فزونی نیافته است؟ موقعیت دزدان وغارتگران تغییر نکرده واوضاع رشوه ورانتخواری بیش از گذشته نشده وبه نفع طیف خاص تازه به دوران رسیده ها تمام نشده است و میزان سرکوب اجتماعی وخفقان وسانسور نسبت به گذشته گسترش نیافته است و نقش دخالت گری و دخالت کردن در امور داخی سایر کشور ها افزایش نیافته است و... که اکنون قلم بر دست یادداشت روز نویس همه ی این واقعیات را کتمان کرده ونا دیده گرفته است و یا بقول معروف نیمه ی خالی لیوان را ندیده است که اینگونه فرافکنانه وبا پاک کردن صورت مسئله به حریف مغلوب خود تاخته است و از سپری شدن دوران عوامفریبی و ناآگاهی ها گفته که دیگر نمی شود با این شیوه ها سوء استفاده کرد و آنگونه ادعای وارونه کرده است که گویا فقط این جناح مغلوب است که از این روش ها بهر جسته است وباند غالب اینگونه نیست که با افتخار می تواند با دست بالا در برابر انتقاد های طرف قابل به خودش حق بدهد که از سپری شدن دوران ترفند بازی های رقیب بگوید و روی سخن به مخاطبین از آنان چنین از لو رفتن ترفند واسباب غافل گیری شدن شان گفته است :
"ترفند زدن و عمليات فريب، هنگامي جذاب است كه طرف مقابل بي خبر باشد و غافلگير شود. اما اگر پروژه فريب لو رفته باشد، اين عمليات پس از اجرا نه تنها جذابيت نخواهد داشت، بلكه اسباب غافلگيري و دست انداخته شدن باني پروژه را به دنبال خواهد داشت."
البته تجربه ی 28 ساله گذشته گواه آنست که در یک وضعیت نزاع های باندی وجناحی وماراتونی ادامه داشته است و جناح ها همچون دو بچه ی لجباز پشت سر هم می مانند که یا توی سرهم می زنند ویا اینکه زبان شان را برای هم در می آورند یا اینکه تلاش می کنند بهر شیوه وابزار ووسیله ای که دارند روی هم دیگر را کم کنند تا یکی بر دیگری بالاخره فائق شود که این حرکات ورفتار مطلقاً هیچگونه ارتباطی به مطالبات وخاست مردم ایران نداشته وندارد. طوریکه از 16 سال دوران اقتصادی رفسنجانی وخاتمی گفته می شود و20 ماه پس از آن وقبل از آن را از هم جدا وتفکیک می شود که گویا همه ی دولتمردان گذشته وکنونی با هم فرق دارند و همه سر سپرده به ولی فقیه نبوده و نمی باشند و ولی فقیه همه کاره ی این رژیم نمی باشد که اکنون نقش و وظیفه ومسئولیت هااز هم جدا وتفکیک شده است .مثلاً زمانی که جنگ 8 ساله ضد ملی و ضد مذهبی ایران وعراق شروع شد همه ی این مسئولین کنونی که هم دیگر را قبول ندارند وعلیه ی هم تیغ کشی می کنند در دولت میر حسین موسوی و سپس دولت رفسنجانی به عنوان دفاع مقدس دفاع شرکت نکردند . در صورتیکه در سال 61 و پس از باز پس گیری و آزاد کردن خرمشهر امکان صلح وآتش بس بود تاکه منجر به شکست وسر کشی جام زهر خمینی نباشد ولی بطور مشرح همه با هم زیر بار رفتند. ازسوی دیگر برای چه اکنون مجلس تصویب کرده است که به میزان دارائی های نمایند گان مجلس رسیدگی نشود و یا اینکه چرا مانع از رانتخواری نمایندگان هنگام نمایندگی مجلس شدند؟ درآمد حاصل از فروش نفت در 28 سال گذشته به خصوص دو سال گذشته کجا رفته است وتوی کیسه ی چه کسانی ریخته شده است وچرا؟ اگر رژیم از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد نیست. اولاً چگونه زمینه ی پیدایش فساد به وجود آمد ورشد کرد ؟ و چگونه بوده است که هیچ مرجع وقانونی وجود نداشته است که مانع آن شود که اکنون رقبای سرکوبگر غارتگر غالب ومغلوب نتواند به بازی کی بود کیی بود من نبودم تو بودی روی آورند وادامه داد ند. .بالاخره پاسدار یادداشت روز نویس در پایان همان پیامی را داده است که در فیلم ساخته شده سنگ، کاغذ ، قیچی بیان شده است و وزیر پاسدار ارشاد مورد عصبیت وغضب سایت بازتاب پاسدار محسن رضائی قرار گرفته است واکنون نیز اینگونه پاسدار یادداشت روز نویس به زبان ویژه ی پاسداری به جای بیلان عملکرد دو ساله ی دولت، از شفگت زدگی و ناسزاگوئی رقیب به رئیس دولت گفته وتأکید کرده که مستحق خود شان است:
"در دومين سالگرد سوم تير، ازچه بايد شگفت زده شد؟ از اينكه ويژه خواران، هرچه ناسزا مستحق خودشان است، نثار دولت و رئيس جمهور مي كنند؟ اينكه طبيعي ترين واكنش از جانب آنهاست.اگر جز اين بود، بايد تعجب مي كرديم.اصلاً مردم در سوم تير، بازي را تبديل به جدي كردند تا بساط رضايت آن جماعت را به هم بريزند. اما آن خشم و فريادها، خود به وضوح نشان مي دهد كه دولت در كليت راهي كه انتخاب كرده، به هدف زده است"
درخاتمه اینکه با لو رفتن نقش دخالت گرایانه ولی فقی در جماران وسپاه پاسداران در ایجاد جنگ داخلی در فلسطین و تشکیل دو دولت جداگانه در فلسطین که مشخص نیست هزینه ی دولت اسلامی حماس در نوار غزه از کدامین منبع قراراست تأمین مالی گردد؟ زیرا که به جز رژیم تروریستی آخوندی کشور دیگری نیست که حماس را به رسمیت بشناسد . بشار اسد هم که همچون پدرش یک مفت خور و یک نیاز مند دریافت کننده ی کمک های مالی وبلاعوض از سوی آخوند ها و عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی می باشد که نمی تواند کمک مالی به حماس کند. از طرف دیگر نیروهای نظامی انگلیسی نیز گزارش کرده اند که نیروهای نظامی تروریستی از نوار مرزی وارد خاک عراق شده است وهلیکوپتر های رژیم بربرمنش وجنگ افروز نیز وارد آسمان عراق شده است که بمنزله ی بستر سازی جنگی خانمان بر انداز دیگر می باشد که در مجموع بیش از بحرانی شدن پرونده ی هسته ای وشرایط داخلی اوضاع رژیم تروریستی آخوندی می باشد که بناچار به جای دولت در پایان عملکرد دو ساله اش به مردم ایران بیلان دهد که چه برای آنان انجام داده است ویا اینکه چرا نتوانسته به وعده های داده شده ی خودش وفا وانجام وظیفه کند . بنابراین برای فرار از ضعف وناتوانی پاسخگوئی مجبور شده است به نعمت الهی جنگ امام راحل روی آورد که البته این بار بطور حتم حکم طناب دار ونه نعمت را برایش خواهد داشت.
هوشنگ – بهداد
سه شنبه 5 تیرماه سال 1386
"محکوم ومتهم کردن رقیب مغلوب، به جای ارائه دادن بیلان عملکرد دو ساله دولت"
همه باید با ضرب المثل معروفی که گفته می شود تو که لالائی بلدی پس چرا خودت خوابت نمی برد آشنائی کامل داشته باشند. اکنون جالب است پس از اینکه مردم ایران تجربه ی 28 ساله با عوامفریبی وشیادی ودروغ پردازان سران رژیم تروریستی آخوندی دارند وتصور نمی رود که هنوز کسی وجود داشته باشد که خوددر زمان 22 بهمن وقبل وبعد از آن حضور داشته باشد ونداند زمانی که خمیمی پس از 15 سال تبعید بی احساس وارد ایران شد ، به مردم گردآمده اطراف خودش که شدیداًناراضی از سیستم شاه بودند چه وعید هائی می داد .مردم ایران هم که بقول یادداشت روز نویس بی تجربه از قدرت گیری وحکومت آخوند بودند شناخت آنچنانی هم از شراکت آخوند کاشانی وهمکاری وی با کودتاکران ننگین 28 مرداد سال 32 نداشتند و هر گز هم تصور نمی کردند که یک آخوند پیر مرد 80 ساله که پس از 15 سال سال تبعد به ایران بازگشته است می تواند آنقدر قصی القلب و دارای ماهیت ضد انسانی وچهره ی کریه ی زشت وجنایتکار وخبیثی داشته باشد که می تواند به آسانی فتوای مرگ برای نوجوانان وجوانان وزنان بار دار صادر کند وحتی می تواند در تابستان سال 67 فرمان قتل عام هزاران زندانی سیاسی در سراسر ایران را نیز صادر کنند . در 22 بهمن سال 57 چه می دانشتند که عاقبت قول داده شده ی حکومت آینده از آن مستضعفان وپابرهنگان است به کجا خواهد انجامید که خمینی گفت اقتصاد اصل وزیر بنا نمی باشد چونکه اقتصاد مربوط به خر است برای اینکه اکنون فضای اخلاقی و روحانی والهی حاکم شده است . مردم خوشباور تازه از استبدادی شاه رها شده چه تصوری داشتند که اینکه روزگارشان به مرحله ای می رسد که شکاف طبقاتی به آن وضیعتی می رسد که شیخ از شاه غارتگر وبسیار جنایتکارتر می باشد و قرار است که بیش از 80% مردم ایران نیازمند شوند و زندگی اشان زیر خط فقر اقتصادی شود و ولی در عوض آخوندها وحامیان در قدرت وشرکای دزد وغارتگران شان وآقازاده هایشان صاحب 80% در آمد ناخالص ملی سالیانه ایران می شوند . خلاصه چرا راه دور رفته شود وتاریخچه ی 28 سال گذشته بیشتر مرور گردد ، بلکه کافیست که به همین قول های داده شده در دو سال پیش وقبل از شرایط نمایش خیمه شب بازی انتخابات ریاست جمهوری دوره ی نهم نگاهی انداخته شود که گونه پاسدار رئیس جمهور گماشته وغلامک احمدی نژاد به مردم محروم وجوانان چه قول هائی می داد و پس از اینکه خرش از پل گذشت چگونه در برابر بردن نان بتوی سفره های خالی محرومان عمل کرده است ؟ یااینکه به چه شیوه ای مبارزه با مفسدین اقتصای شده است وآیا قیمت ها نسبت به دو سال پیش کاهش داشته و رشد نیافته است .؟ آیا ضریب فقر وبیکاری فزونی نیافته است؟ موقعیت دزدان وغارتگران تغییر نکرده واوضاع رشوه ورانتخواری بیش از گذشته نشده وبه نفع طیف خاص تازه به دوران رسیده ها تمام نشده است و میزان سرکوب اجتماعی وخفقان وسانسور نسبت به گذشته گسترش نیافته است و نقش دخالت گری و دخالت کردن در امور داخی سایر کشور ها افزایش نیافته است و... که اکنون قلم بر دست یادداشت روز نویس همه ی این واقعیات را کتمان کرده ونا دیده گرفته است و یا بقول معروف نیمه ی خالی لیوان را ندیده است که اینگونه فرافکنانه وبا پاک کردن صورت مسئله به حریف مغلوب خود تاخته است و از سپری شدن دوران عوامفریبی و ناآگاهی ها گفته که دیگر نمی شود با این شیوه ها سوء استفاده کرد و آنگونه ادعای وارونه کرده است که گویا فقط این جناح مغلوب است که از این روش ها بهر جسته است وباند غالب اینگونه نیست که با افتخار می تواند با دست بالا در برابر انتقاد های طرف قابل به خودش حق بدهد که از سپری شدن دوران ترفند بازی های رقیب بگوید و روی سخن به مخاطبین از آنان چنین از لو رفتن ترفند واسباب غافل گیری شدن شان گفته است :
"ترفند زدن و عمليات فريب، هنگامي جذاب است كه طرف مقابل بي خبر باشد و غافلگير شود. اما اگر پروژه فريب لو رفته باشد، اين عمليات پس از اجرا نه تنها جذابيت نخواهد داشت، بلكه اسباب غافلگيري و دست انداخته شدن باني پروژه را به دنبال خواهد داشت."
البته تجربه ی 28 ساله گذشته گواه آنست که در یک وضعیت نزاع های باندی وجناحی وماراتونی ادامه داشته است و جناح ها همچون دو بچه ی لجباز پشت سر هم می مانند که یا توی سرهم می زنند ویا اینکه زبان شان را برای هم در می آورند یا اینکه تلاش می کنند بهر شیوه وابزار ووسیله ای که دارند روی هم دیگر را کم کنند تا یکی بر دیگری بالاخره فائق شود که این حرکات ورفتار مطلقاً هیچگونه ارتباطی به مطالبات وخاست مردم ایران نداشته وندارد. طوریکه از 16 سال دوران اقتصادی رفسنجانی وخاتمی گفته می شود و20 ماه پس از آن وقبل از آن را از هم جدا وتفکیک می شود که گویا همه ی دولتمردان گذشته وکنونی با هم فرق دارند و همه سر سپرده به ولی فقیه نبوده و نمی باشند و ولی فقیه همه کاره ی این رژیم نمی باشد که اکنون نقش و وظیفه ومسئولیت هااز هم جدا وتفکیک شده است .مثلاً زمانی که جنگ 8 ساله ضد ملی و ضد مذهبی ایران وعراق شروع شد همه ی این مسئولین کنونی که هم دیگر را قبول ندارند وعلیه ی هم تیغ کشی می کنند در دولت میر حسین موسوی و سپس دولت رفسنجانی به عنوان دفاع مقدس دفاع شرکت نکردند . در صورتیکه در سال 61 و پس از باز پس گیری و آزاد کردن خرمشهر امکان صلح وآتش بس بود تاکه منجر به شکست وسر کشی جام زهر خمینی نباشد ولی بطور مشرح همه با هم زیر بار رفتند. ازسوی دیگر برای چه اکنون مجلس تصویب کرده است که به میزان دارائی های نمایند گان مجلس رسیدگی نشود و یا اینکه چرا مانع از رانتخواری نمایندگان هنگام نمایندگی مجلس شدند؟ درآمد حاصل از فروش نفت در 28 سال گذشته به خصوص دو سال گذشته کجا رفته است وتوی کیسه ی چه کسانی ریخته شده است وچرا؟ اگر رژیم از رأس تا ذیل آن آلوده به فساد نیست. اولاً چگونه زمینه ی پیدایش فساد به وجود آمد ورشد کرد ؟ و چگونه بوده است که هیچ مرجع وقانونی وجود نداشته است که مانع آن شود که اکنون رقبای سرکوبگر غارتگر غالب ومغلوب نتواند به بازی کی بود کیی بود من نبودم تو بودی روی آورند وادامه داد ند. .بالاخره پاسدار یادداشت روز نویس در پایان همان پیامی را داده است که در فیلم ساخته شده سنگ، کاغذ ، قیچی بیان شده است و وزیر پاسدار ارشاد مورد عصبیت وغضب سایت بازتاب پاسدار محسن رضائی قرار گرفته است واکنون نیز اینگونه پاسدار یادداشت روز نویس به زبان ویژه ی پاسداری به جای بیلان عملکرد دو ساله ی دولت، از شفگت زدگی و ناسزاگوئی رقیب به رئیس دولت گفته وتأکید کرده که مستحق خود شان است:
"در دومين سالگرد سوم تير، ازچه بايد شگفت زده شد؟ از اينكه ويژه خواران، هرچه ناسزا مستحق خودشان است، نثار دولت و رئيس جمهور مي كنند؟ اينكه طبيعي ترين واكنش از جانب آنهاست.اگر جز اين بود، بايد تعجب مي كرديم.اصلاً مردم در سوم تير، بازي را تبديل به جدي كردند تا بساط رضايت آن جماعت را به هم بريزند. اما آن خشم و فريادها، خود به وضوح نشان مي دهد كه دولت در كليت راهي كه انتخاب كرده، به هدف زده است"
درخاتمه اینکه با لو رفتن نقش دخالت گرایانه ولی فقی در جماران وسپاه پاسداران در ایجاد جنگ داخلی در فلسطین و تشکیل دو دولت جداگانه در فلسطین که مشخص نیست هزینه ی دولت اسلامی حماس در نوار غزه از کدامین منبع قراراست تأمین مالی گردد؟ زیرا که به جز رژیم تروریستی آخوندی کشور دیگری نیست که حماس را به رسمیت بشناسد . بشار اسد هم که همچون پدرش یک مفت خور و یک نیاز مند دریافت کننده ی کمک های مالی وبلاعوض از سوی آخوند ها و عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی می باشد که نمی تواند کمک مالی به حماس کند. از طرف دیگر نیروهای نظامی انگلیسی نیز گزارش کرده اند که نیروهای نظامی تروریستی از نوار مرزی وارد خاک عراق شده است وهلیکوپتر های رژیم بربرمنش وجنگ افروز نیز وارد آسمان عراق شده است که بمنزله ی بستر سازی جنگی خانمان بر انداز دیگر می باشد که در مجموع بیش از بحرانی شدن پرونده ی هسته ای وشرایط داخلی اوضاع رژیم تروریستی آخوندی می باشد که بناچار به جای دولت در پایان عملکرد دو ساله اش به مردم ایران بیلان دهد که چه برای آنان انجام داده است ویا اینکه چرا نتوانسته به وعده های داده شده ی خودش وفا وانجام وظیفه کند . بنابراین برای فرار از ضعف وناتوانی پاسخگوئی مجبور شده است به نعمت الهی جنگ امام راحل روی آورد که البته این بار بطور حتم حکم طناب دار ونه نعمت را برایش خواهد داشت.
هوشنگ – بهداد
سه شنبه 5 تیرماه سال 1386