نقد وبررسی " عامل اصلي فاجعه سامرا امريكا يا القاعده؟ " (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان شنبه 26 خرداد ماه سال 1386
اگر دستان القاعده در انفجارات حرم سامرا در کارنیست، پس نقش سپاه پاسداران در این مورد چیست؟
گفته می شود که یابوئی بوده است که هم از آخور همسایه می خورده است وهم از آخور خودش . البته این خصلت آخوندهای مفتخور غیر مولد وانگل در جامعه ی ایران نیز می باشد که هم در مراسم عقد وشادی و جشن عروسی هاو ختنه سوران ومسلمان شدن و مفت چرانی ها حضور دارند وهم در مراسم عزا وسوگواری و مجلس ختم و شب هفت وچهل وسالگر وسایر عزاداری ها حضور دارند و مشغول حلوا وخرما خوری می باشند اکنون اینان 28 سال است که بقدرت رسیده وحکومت مذهبی تشکیل داده اند و خود را ام القرای جهان اسلام نامیده اند و در تلاش گسترده برای دسترسی به سلاح اتمی می باشند ومی خواهند که اسرائیل را نابود کنند ودر عراق حضور گسترده دارند و چون با آمریکا بر سر تصاحب و اشغا ل دربست عراق در حال رقابت ومبارزه می باشند . چونکه می خواهند نظامیان آمریکائی را از عراق اخراج کنند وجای آنان را خود بگیرند . بنابراین چون این رژیم با بحران آمده وبا بحران وصدور تروریسم وبنیادگرائی ادامه داده است ودر نهایت نیز با بحران هائی که خود ساخته است سرنگون خواهد شد . بنابراین در تلاش گسترده است تاکه در عراق به شیوه های گوناگون بحران های فاجعه آمیز به وجود آورد تا آن را به رقیب شیطان بزرگ خوانده شده ی خود نسبت دهد که آخرین نمونه انفجارات تروریستی در حرم سامرا در عراق است که تروریست های اعزامی خودش انجام داده است وضمن اینکه آن را به آمریکا نسبت داده است. ولی از سوی دیگه بطور همزمان د ر شرف بهره بهرداری های تبلیغاتی پیرامون آن می باشد که حتی ولی فقیه را نیز برنامه ریزان وارد صحنه کرده اند تا که نسخه ی دیکته شده برنامه ریزان سپاه پاسداران وتیم باز سازی شده ی سعید امامی را تکرار کند که تیتر درشت خبری تصویری آن در صحفه ی اول امروز کیهان زده شده است واکنون پاسدار تئوری پرداز سپاه پاسداران در یادداشت روز خود آن را به شیوه ی دیگر دنبال کرده است وفرافکنانه اینگونه آدرس غلط داده است :
"درباره عوامل اين ماجرا و ماجراهاي مشابه، سخن زياد گفته شده است در اين ميان آمريكا، القاعده، حزب بعث، گروههاي سلفي سني، كشورهاي عرب همسايه، ائتلافي از همه اين ها و يا ائتلافي از بعضي از آنان بعنوان طراح، مجري، عامل و در نهايت مسئول ماجرا معرفي شده اند. به منظور شفاف تركردن فضا و نزديك شدن به عامل رخداد بسيار دردناك و خون چكان سامرا موارد زير را بايد درنظر گرفت:"
پاسدار تئوری پرداز سپاه پاسداران همچون همتای سرمقاله نویس خودش در روزنامه ی جمهوری اسلامی بطور روانه نقش سپاه پاسداران وتیم عملیاتی سعید امامی در سامرا وانفجارات حرم را فرموله کرده و به آمریکا نسبت داده است . گویا که خط دیکته شده از سوی کانون برنامه ریزان انفجارات واعمال تروریست های برون مرزی است که ایشان نیز برای منتسب کرن انفجارات تروریستی دو قبر امامان دهم یازدهم در سامرا وانفجارات اخیر حرم سامرا در عراق به نظامیان آمریکا ودست داشتن کشورهای عربی منطقه اینگونه بطور وارونه گوئی فرمول بندی کرده و عملیلت تروریست های صادراتی ا به آمریکا نسبت داده شده است :
"- شهر سامرا كه در حدود 110 كيلومتري بغداد قرار داشته و حدود 150هزار نفر جمعيت -يكپارچه سني- دارد در طول 50ماه گذشته- پيوسته- تحت اشغال و كنترل شديد نيروهاي آمريكا بوده است. از آنجا كه اين شهر مركز اصلي بعثي ها بوده، نيروهاي آمريكايي در طول 3-4 سال گذشته بيش از هر نقطه اي «سامرا» را زير نگاه شديد امنيتي خود داشته اند. بر همين اساس جداي از آنكه مسئوليت هر حادثه خونين در هر نقطه از عراق بر مبناي پروتكل هاي بين المللي برعهده «اشغالگران» مي باشد، هيچ ترديدي وجود ندارد كه بدون طراحي- و حداقل همراهي- نظاميان آمريكايي مستقر در سامرا، امكان اجرا شدن اين عمليات وجود نداشته است. حد فاصل زماني ورود تروريست ها به حرم و بستن دست و پاي خدام آن تا انفجار گلدسته ها و سرداب مطهر 6 ساعت بوده و ماجرا در ساعت 9صبح روز چهارشنبه گذشته رخ داده است. با اين وصف از يك سو تروريست ها با خيال كاملاً آسوده 6 ساعت در داخل حرم به فعاليت مشغول بوده اند و از سوي ديگر آمريكايي ها نمي توانند مدعي شوند كه - در روز روشن- متوجه ماجرا نشده اند. آمريكايي ها مي دانند در شهر سامرا اولين سوژه عمليات تروريستي حرم امامين عسكريين بوده كما اينكه 16ماه پيش- با همين كيفيت- اين نقطه مقدس مورد تهاجم واقع شده است. - با توجه به آنچه گفته شد ترديدي در اين وجود ندارد كه آمريكا نه فقط مسئول آنچه 3روز پيش در سامرا روي داد، مي باشد، بلكه بطور قطع عامل و يا شريك ماجرا نيز مي باشد. در اين هم نبايد ترديد كرد كه عامل اجرايي اين حادثه گروههاي تروريستي خاص بوده اند. اما كدام گروه يا گروه ها؟ پس از آنكه انفجار دوم در حرم مطهر سامرا رخ داد دولت ها و رسانه هاي غربي و بعضي از دولت ها و رسانه هاي عربي انگشت اشاره خود را به سمت «القاعده» بردند. در داخل ايران نيز بعضي از سايت ها از افرادي كه مدعي كارشناسي عراق هستند، به تكرار همين مدعا پرداختند اما شواهدي وجود دارد كه احتمال دست داشتن القاعده در اين حادثه را بشدت ضعيف مي كند؛ به خبر زير توجه كنيد:"
وقتی که یادداشت روز نویس خودش اعتراف می کند که دست داشتن القاعده در این انفجارات ضعیف است وبا در نظر گرفتن تخصص در وارونه گوئی کردن یادداشت روز نویس اکنون اثبات می شود که کار تروریست های اعزامی از سوی جماران وسپاه پاسداران بوده است که چون موفق به آزاد کردن 5 پاسدار بازداشتی تروریست اعزامی در شهر اربیل عراق نشده اند ، برای انتقام گرفتن دست به این اقدام ترور یستی زده شده است. بهر صورت در دنباله چنین ادامه شده است :
"- آمريكا به دنبال تغيير معادله عراق مي باشد و اين موضوعي است كه آشكارا از سوي آنان- از جمله در نطق بوش در اول سال جديد ميلادي- نيز اعلام شده است اين تغيير خواست مشترك آمريكا، عربستان، قطر، امارات، اردن، تا حدي مصري ها، بعثي ها و سلفي هاي عراق مي باشد. ماهيت اين تغيير تضعيف دولت نوري المالكي مي باشد اين در حالي است كه اين هدف- براساس ديدگاه اعتقادي- براي القاعده در رديف سوم- پس از اشغالگران و كردها- قرار دارد، مواضع مثبت القاعده نسبت به جنبش حماس در فلسطين و اعلام حمايت آنان از حزب الله در جنگ 33 روزه لبنان- كه البته حزب الله از آن استقبال نكرد و عملي نشد- بيانگر اين نكته است كه مبارزه با دولت نوري المالكي- و به تبع آن مراكز مهم شيعي- در اولويت حملات القاعده نيست. با اين وصف به احتمال خيلي زياد مثلثي از آمريكا، كشورهاي عربي منطقه- به ويژه سه كشور امارات، قطر و اردن- و سلفي، بعثي هاي عراق دست اندركار اين فاجعه و ساير فجايعي كه بر مسلمين و مراكز مقدس در عراق مي گذرد، مي باشند. "
پاسدار یادداشت روز نویس بدون آنکه بگوید که عامل اصلی ایجاد جنگ ونزاع میان ساف و حماس کیست وچرا تبدیل به جنگ داخلی در فلسطین شده است و چرا همچون عراق این نا آرامی در فلسطین به نفع کدام کشوری جز رژیم تروریستی آخوندی تمام می شود ؟ همانگونه که گفته نمی شود طراح ترور نماینده ی کابینه ی لبنان کیست و رابطه ی رژیم تروریستی آخوندی با شیخ حسن نصرالله وحزب اله لبنان چگونه است وچرا شیخ حسن نصرالله تلاش می کند که دولت لبنان را ساقط کند واین ترور اخیر در لبنان چه نسبتی در بستر همین ساقط کردن دولت لبنان دارد ؟ مهمتر اینکه چرا عملکرد سپاه پاسداران به آمریکا و مخالفین عراقی به دخالت گری رژیم در امور داخلی عراق و رهبران کشورهتای عربی نسبت داده شده است؟ خلاصه اینکه پاسدار تئوری پرداز در ادامه ی یادداشت روز خود رد گم کرده است که گویا سران رژیم تروریستی آخوندی و سپاه پاسداران خواهان آرام وامنیت در عراق می باشند ولی آنریا خالف آن می باشد، اینگونه فرمول طبقه بندی شده ی خودش را ادامه داده است.
"همانگونه كه ذكر شد، هدف اصلي اين مثلث وارد كردن يك شوك قوي به شيعيان براي خارج كردن آنان از چارچوب كنترل و هدايت رهبران بزرگي نظير آيت الله العظمي سيستاني مي باشد. به گمان آنان چنين فاجعه اي مي تواند شيعه را وادار به عكس العمل مشابه نمايد به گونه اي كه رودي از خون و دره اي از نزاع و كشمكش ميان شيعيان و اهل سنت دربگيرد و به گسترش «آنارشيسم» بيانجامد. از نظر جامعه شناسي آنارشيسم خودبخود دولت وساير هنجارهاي حقوقي- قانوني را از ميان برمي دارد و شرايط را براي پذيرش بدترين نوع از دولتي تحميلي فراهم مي كند. مثلث آمريكا، كشورهاي عربي و گروه هاي سلفي عراق اگرچه- تا حد زيادي- از استقرار مجدد حاكميت سني هاي لائيك بر عراق نااميد شده اند ولي كاملا به استقرار يك نظام شيعي لائيك- كه چهره شاخص آن اياد علاوي است- دل بسته اند و جالب اين است كه انفجار سامرا، مهمترين پشتوانه اعتقادي دولت مذهبي برخاسته از آراء مردم را نشانه رفته است. البته بايد اضافه كرد كه آرزوي اين مثلث براي استقرار يك حاكميت لائيك به هيچ وجه محقق نخواهد شد. امروز شيعيان طرفدار حاكميت اسلام منسجم ترين، مجرب ترين و پرشمارترين گروه هاي سياسي- اجتماعي عراق را تشكيل داده اند و از قضا چنين رخدادهايي انسجام و بيداري بيشتري به آنان مي دهد"
بالاخره پاسدار یادداشت روز در پایان بند فرمول یاداشت خود بیشتر با خود زنی کردن تلاش کرده است تا که عملکرد سپاه پاسداران وشبه نظامیان عراقی وعملیات تروریستی با دخالت گری در امور داخلی عراق و فلسطین ولبنان را منکر شود، بلکه باز هم اصرار کرده است که برای ایجاد ناامنی و گسترش فضای آنارشیسم در عراق و فلسطین و لنبان که البته افغانستان ویمن را نیز در بر می گیرد وبطور عمد از قلم افتاده شده است را چنین به آمریکا نسبت دهد :
"- و اما اگر بخواهيم به حادثه سامرا در «قاب منطقه اي» نگاه كنيم مي بينيم سياست «حاكم كردن آنارشيسم» در هر كجا كه اسلام گراها به موقعيت مهمي رسيده اند، از سوي مثلث هايي از نوع آنچه ذكر شد، دنبال شده است. در لبنان تداوم ترورها و كشيده شدن آن به ترور وليد عيدو - يك نماينده مجلس از جناح سني ها- و كشتار فلسطيني ها و عناصري از ارتش در لبنان با همين روش و بدون شك با طراحي آمريكايي ها دنبال شده است. در فلسطين محمود عباس - رئيس مورد حمايت آمريكا و اروپا و كشورهاي عربي- دولت اسلام گرا و قانوني اسماعيل هنيه را به همراه مجلس اين كشور منحل مي كند و در حالي كه مي داند تنها حدود 20 درصد فلسطيني ها از فتح حمايت مي كنند، يك نفر از نيروهاي به ظاهر جدا شده از جنبش فتح را به اين سمت مي گمارد. در واقع آنارشيسم عراقي و آنارشيسم فلسطيني هر دو دست اندركار انحلال دولت هاي اسلام گرا هستند و آنارشيسم لبناني در پي مانع تراشي بر سر راه استقرار يك دولت ملي در اين كشور است. در اين ميان آمريكايي ها با درشت نمايي روي اختلافات مذهبي- كه در واقع وجود خارجي ندارد- تلاش مي كنند تا پيدايي دولت هاي مذهبي- چه از نوع سني كه دولت حماس مظهر آن مي باشد و چه از نوع شيعي كه دولت عراق يكي از مظاهر آن است- را عامل آنارشيسم، ترور و اهانت به مقدسات معرفي كنند. اين در حالي است كه مردم عراق، لبنان، فلسطين و هر نقطه ديگر از جهان اسلام دست هاي آنارشيست ها، تروريست ها و هتاكان را كه از آستين آمريكا بيرون آمده اند، به خوبي مي شناسند.يك نكته را هم بايد به اين مقاله اضافه كرد. اگر ما با دلايل روشن مي گوئيم احتمال دست داشتن القاعده در فاجعه سامرا بسيار ضعيف است به اين معنا نيست كه ما القاعده را تروريست نمي دانيم. ترديدي وجود ندارد كه گروه القاعده يك گروه تروريستي است كه سابقه همكاري آن با اشغالگران عراق در افغانستان و... مشخص مي باشد. پرونده اين گروه در ضديت با جمهوري اسلامي و شيعيان سياه تر از آن است كه دور ماندن آنان از اتهام فاجعه سامرا وجهه آنان را اصلاح نمايد."
در خاتمه تصور نمی رود که نیاز به تکرار باشد تاکه تذکر داده شود که هیچگونه شک وشبهه ای برای مقامات آمریکائی ومردم عراق باقی نمانده است تا که ندانند که کدام دستانی در کار این عملیات تروریستی و انفجارات درحرم سامرا در کار بوده است وچه اهدافی را دنبال می کرده و می کند و چرا طراحان وعاملانومبلغان انفجارات در حرم سامرا اکنون اقداما تت تروریستی خودشان به امریکا وحزب بعث عراق نسبت داده شده است و صد البته که درک این واقعیت هم مشکل نمی باشد تا که دانسته نشود که همان دستانی که صدام حسین رئیس جمهور سابق عراق را به آن وضعیت فجیع درروز عید قربان طناب دار بر گردنش آویزان کردند وسایر رهبران کشورهای معترض منطقه را به سرنوشت مشابه تهدید کردند. اکنون دارند وارونه گوئی می کنند وضمن دفاع از القاعده کردن که احتمالاً با هم عملیات داشته اند، حزب بعث عراق و برخی از کشورهای همسایه را عامل این انفجارات معرفی کرده اند تاهم دستان خونین خودشان را پاک کنند وهم اینکه مانع از برکناری نوری المالکی نخست وزیر دست نشانده ی ولی فقیه وسپاه پاسداران در عراق شوند و هم اینکه با گسترده کردن دامنه ی بحران ها در عراق به فلسطین ولبنان وافغانستان ویمن، فضائی برای عبور کردن از بحران حاد شده ی هسته ای به وجود آورند .
هوشنگ – بهداد
شنبه 26 خرداد ماه سال 1386
