نقد وبررسی " خط امام " (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان چهارشنبه 16 خردادماه سال1386
"با حربه ونام خمینی اکنون پیروان خمینی محکوم ومطرود وحذف می شوند."
یکی دیگر از اهدافی که باند غالب سپاه پاسداران و پاسدار احمدی نژاد – ولی فقیه و آخوند مصباح یزدی در گردهمآئی سرقبر خمینی در سالروز مرگش دنبال شده است انحصاری کردن خمینی و پیروی ازآن واز صحنه خارج کردن پیروان خط امام سابق می باشد . به همین دلیل سخنرانان وکارگردان اصلی پاسدار احمدی نژاد و ولی فقیه و معرکه گردانی دفاع از پروژه ی هسته ای کردن، چاشنی تهدید با نابودی اسرائیل نیز ضمیمه شد تا اینکه اعتراف آشکار شود بحران سازی وجنگ افروزی کردن وصدور تروریسم وبنیادگرائی جز اصل لاینفک رژیم تروریستی آخوندی می باشد که در بستر دسترسی به سلاح هسته ای نیاز به آماده سازی جنگ دیگری در مطقه خاورمیانه است . برای همین پاسدار احمدی نژاد خطاب به مهمان های دعوت شده در سالروز مرگ خمینی گفت که این نتیجه ی اندیشه های خمینی است که اکنون فرزندان لبنان وفلسطین می خواهند با کمک وحمایت وتشویق سپاه پاسداران اسرائیل را نابود کنند.زیرا که شماره ی معکوس برای سر نگونی اش شروع شده است. بنابراین بی جهت نیست که یادداشت روز نویس در ابدای شروع یادداشت روز خود مدعی شده است که بناحق اینگونه عده ای اهل سیاست پیروی یا خط امامی بودن را به اشغال خود در آورده بودند پس از مرگ خمینی از هم دیگر متمایز شده اند :
«خط امام» عنواني است كه برخي اهل سياست در ايران تلاش كرده اند در سال هاي پس از ارتحال رهبر كبير انقلاب اسلامي خود را با استفاده از آن، از گروه هاي ديگر حاضر در صحنه سياسي كشور متمايز كنند. با اين وجود، تا امروز اين پرسش هرگز به درستي بازشكافي نشده كه اين اصطلاح آيا به راستي مشخص كننده محتواي عمل سياسي مدعيان آن است يا اينكه پس پرده اين اشتغال به الفاظ مقاصد سياسي خاصي نهفته است كه آشكار شدن آن را نمي خواهند و نمي پسندند؛ و مهم تر، ادعاي خط امامي بودن را از برخي كساني كه در اين چند سال كارنامه اي روشن و خالي از ابهام از عملكرد آنها در دست داريم، تا چه حد مي توان جدي گرفت و پذيرفت؟ از بعضي كساني كه با اين عنوان شناخته مي شوند، ادعاي پيروي از خط امام را بي سوال و جواب البته مي توان پذيرفت. آنها براي امام بزرگوار شاگرداني صديق و وفادار بودند و هنوز هم هستند. اما بعضي ديگر بايد درباره ميزان صحت ادعاي خود پاسخگو باشند"
یادداشت روز نویس در ادامه ی یادداشت روز خود که در حقیقت ادامه ی همان مرز بندی و تقسیم بندی مذهبی ونیمه مذهبی ها و غیر مذهبی هاست که در یادداشت روز چند روز جلو تر از برگزاری سال مرگ خمینی تهیه وتبیین وتنظیم کرده بود . اکنون برای اینکه آن نظریه را تکمیل کرده باشد و بیشتر فضا را برای حذف کامل دوم خردادی ها را آماده کرده باشد تا دیگر نتوانند در زیر سنگر خط امام اهداف خودشان را دنبال کنند بنابراین سه مشخصه برای تفکیک کردن خط خمینی ترسیم کرده است که بخش اول آن با توضیح وپرسش کردن از رقیب شکست خورده ی اصلاح طلبان اینگونه است :
"يكم. بدون ترديد اولين اصل حاكم بر تفكر و عمل امام اين است كه هيچ چيز مهم تر از جاري شدن امر خداوند و حاكم شدن حكم اسلام بر جميع شئون حيات آدميان نيست. امام اين اصل را نه هرگز با ملاحظه اي معامله كرد و نه آن را به مصلحتي مسكوت گذاشت. البته دقيق اگر باشيم، اسلام امام اسلامي است كه مي تواند در هر عصر و زمانه اي اداره امور خلق را به دست بگيرد و با كفايت آن را تدبير كند. براي دفاع از همين اسلام بود كه امام در طول حيات پربركت خود همواره رو در روي دو طيف ايستاد و از دست آنها خون دل ها خورد؛ يكي متحجراني كه با اسلام آنها يك نانوايي را هم نمي شد اداره كرد و ديگر غربزدگان و روشنفكراني كه اسلام را خفته در كنج مساجد و تبعيد شده به مجالس ترحيم مي پسنديدند و عقيده داشتند مملكت را بايد به نخبگاني سپرد كه ولو فريضه يوميه شان فوت شود «كارشان را بلدند». بر اين مبناست كه امام قلب نظريه سياسي خود را ولايت فقيه قرار مي دهد و توصيه مي كند «پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت شما آسيبي نرسد». ولي فقيه از يك سو ارزش هاي الهي را در مقابل دين ستيزان غربگرا نگاهباني مي كند و مراقب است اصول اسلام پيش پاي پز و اداهاي روشنفكري قرباني نشود و از سوي ديگر مصالح امت و انقلاب را نيز در اداره كشور در نظر مي گيرد و به وقت لزوم با استفاده از ابزارهاي بسيار قدرتمندي كه در دل فقه شيعه نهفته است، تعارض ظاهري ميان برخي مصالح سياسي -كه در اثر پيچيدگي هاي حكومتداري در دنياي امروز بروز مي كند- و احكام شرعي را مرتفع مي سازد. امام راحل و پس از ايشان رهبر انقلاب به اعتراف دوست و دشمن به خوبي از عهده اين هر دو وظيفه برآمدند و كشتي انقلاب را از بسياري گرداب هاي سهمگين عبور داده و به سلامت در مسير رشد و تعالي قرار داده اند. اكنون پرسش اين است كه كارنامه مدعيان خط امام در پاسداشت از اين ميراث ارزشمند امام تا چه حد قابل دفاع است. متاسفانه در اين سال ها و خصوصا دوره زمامداري اصلاح طلبان، جماعتي هر چند اندك خود را به ميانه جبهه خط امامي ها افكندند و با استفاده از امكاني كه در اين جبهه براي آنها فراهم شده بود تا مي توانستند بر همه آن ارزش هايي كه امام تمام عمر خود را صرف پاسداري از آنها كرده بود تاختند. كار به جايي رسيد كه كسي از ميان همين رندان جايي به سخن آمد و گفت «در جبهه اصلاحات خط امامي ها به حاشيه رانده شده اند» و راست مي گفت. در حالي كه همه ميراث امام آماج تيغ بي حياي دشمنان بود، كمتر نشاني از مدعيان خط امام مي شد يافت كه قدمي پيش بگذارند و از آنچه ادعا مي كردند همه هويت سياسي شان است دفاعي درخور بكنند."
یادداشت روز نویس در قسمت دوم مشخصه ی ترسیم شده ی خمینی پرداخته است که مربوط به استکبار ستیزی خمینی است یعنی در حقیقت تاکتیک شعار مبارزه با شیطان بزرگ وسر کار گذاشتن مردم وانحراف ذهان عمومی می باشد . چونکه اکبر اعلمی نماینده ی مجلس هفتم از تبریز افشا کرده بود که باند غالب حاکم مذاکره وعادی سازی رابطه با آمریکا را می خواهد بطور انحصاری خودش دنبال واجرا کند که اکنون برای از صحنه خارج کردن رقیب چنین بطور وارونه برروی استبار ستیزی خمینی با سئوال کردن از حریق مغلوب دوم خردادی تأکید شده است :
"دوم. دومين اصل از حاكم بر رفتار و گفتار امام را مي توان استكبار ستيزي خواند. اگرچه دايره عمل اين اصل در سلوك امام به هيچ مرز جغرافيايي و قراردادي محدود نبود، اما عملا بارزترين جنبه اين استكبار ستيزي سازش ناپذير و توفنده را در ادبياتي مي توان سراغ گرفت كه امام طي سال ها در مقابل امريكا -به عنوان سمبل استكبار جهاني- توسعه داد و غنا بخشيد. از ديد امام تنها يك روز هست كه مي توان با امريكا رابطه برقرار كرد و آن روزي است كه امريكا «آدم شود». باز جاي سوال از بعضي مدعيان خط امام است كه چگونه در سال هاي زمامداري خود ايستادند و آن همه دل دادن و قلوه ستاندن با امريكا را تماشا كردند اما كسي نگفت كه چيزي از ميراث امام به خطر افتاده است. عمق خيانتي كه برخي شبه كارشناسان و ديپلمات ها در زمينه برقراري ارتباط با امريكا دست كشيدن تدريجي از همه آنچه اصول بنيادين انديشه امام و انقلاب طراحي كرده بودند هنوز پنهان است. اگر زماني بشود از آرشيوهاي مكتوب و غير مكتوب بعضي از اين حقايق را بيرون كشيد و پيش چشم مردم گذاشت تازه آشكار خواهد شد كه اگر نبود اراده استوار و تدبير بي مثال خلف آن پير صالح امروز ديگر نشاني از آن همه ارزش هاي خط امامي باقي نمانده بود."
بالاخره یادداشت روز نویس در بازگوئی سومین شاخصه ی اندیشه و افکار ورفتار خمینی به برقرای عدالت ومبارزه بی امان با زره سالارانی گفته است که «هم یه همتشان علف شكمشان است» البته منظور مبارزه کردن با هاشمی رفسنجانی می باشد که این وظیفه بر عهده ی فاطمه رجبی همسر غلامحسین الهام سخنگوی دولت گذشته شده است که در سایت رجاء نیوز دنبال می کند واکنون یادداشت روز نویس سناریو ساز اینگونه برخی از شیوخ دیگر را نیز بطور تلویحی چنین معرفی ودر کنا رفسنجانی گذاشته است که طبق اندیشه ی خمینی باید بااین علف شکمان مبارزه شود:
"سوم. سومين جنبه بارز در عمل و انديشه امام لزوم برقراري عدالت و مبارزه بي امان با زرسالاراني است كه نفع خود را بر مصالح ملك و ملت مقدم مي دارند و يا اندكي صريح تر «همه همتشان علف شكمشان است». در سال هاي گذشته آلودگي هاي بزرگ و غير قابل اغماضي از اين حيث به بدنه جبهه اي كه برخي شيوخ خط امامي هم خود را عضو آن مي دانند راه يافته است اما هيچ اراده اي براي پالايش آن ديده نمي شود سهل است اقدامات قانوني نهادهاي مسئول براي مبارزه با اين بلاي عظيم را هم روزنامه هاي وابسته به همان شيوخ «بازي سياسي» مي خوانند و به هر روشي كه مقدور باشد بر سر راه آن مانع مي تراشند. فساد اقتصادي در اين سال ها در موارد مهمي با قدرت سياسي پيوند برقرار كرده و به همين دليل امروز مبارزه با فساد بيش از آن كه دشواري فني و حقوقي داشته باشد، با دشواري هاي سياسي مواجه است. مرور كارنامه اقتصادي بعضي به اصطلاح خط امامي ها البته وظيفه اي نيست كه اين يادداشت بر عهده دارد اما نمونه ها آنچنان واضح و فراوان است كه اكنون حاجت به مرور آنها نباشد. نهايتا آنچه امروز براي جامعه سياسي ايران يك فريضه عيني است اين است كه با شفاف كردن مفاهيم و سنجش مستمر نسبتي كه ميان ادعاها و رفتارها وجود دارد شرايطي به وجود بياورد كه در آن گروه هاي سياسي نتوانند به سادگي ضعف ها و خطاهاي فاحش خود را با هزينه كردن از بزرگاني كه اساس انقلاب بر سلوك و مجاهدت آنان استوار است، بپوشانند و به قيمت خدعه با كسي چون امام خود را آسوده سازند."
درخاتمه اینکه بنابراین مشخص شد که هدف از تبلیغات گسترده پیرامون برگزاری سال مرگ خمینی برای چه بوده است . اگر چنانچه در 15 خرداده ماه سال گذشته در قم آنگونه به رفسنجانی حمله شد وجلسه ی وی بر هم زده شد، امسال نه اینکه به بازی گرفته نشد، بلکه وی وهم و سایر د.وم خردادی ها اینگونه حمله شده که ادعا شده است اینان بنا حق پیروی از خط امام را اشغال کرده اند وباید به نام سوء استفاده کنندگان از خط امام با اینان مبارزه شود. چونکه از خط امام عدول کرده اند و حتماً هم می بایست تا قبل از فرارسیدن نمایش خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم مبارزه شود تا که اینان از صحنه ی رقابت حفظ گردند .البته قراربوده است از پانزدهم خردادماه توزیع بنزین در جایگاههای سوخت رسانی ازطریق توزیع کارت هوشمند بزنیم بانرخ جدید انجام گیرد که باگران شدن کرایه تاکسی ها نمیتواند این گران شدن قیمت بنزین بدون واکنش های اعتراضی در سراسرجامعه ومراکز عرضه سوخت رسانی همراه نباشد.
هوشنگ –بهداد
چهارشنبه 16 خردادماه سال1386
"با حربه ونام خمینی اکنون پیروان خمینی محکوم ومطرود وحذف می شوند."
یکی دیگر از اهدافی که باند غالب سپاه پاسداران و پاسدار احمدی نژاد – ولی فقیه و آخوند مصباح یزدی در گردهمآئی سرقبر خمینی در سالروز مرگش دنبال شده است انحصاری کردن خمینی و پیروی ازآن واز صحنه خارج کردن پیروان خط امام سابق می باشد . به همین دلیل سخنرانان وکارگردان اصلی پاسدار احمدی نژاد و ولی فقیه و معرکه گردانی دفاع از پروژه ی هسته ای کردن، چاشنی تهدید با نابودی اسرائیل نیز ضمیمه شد تا اینکه اعتراف آشکار شود بحران سازی وجنگ افروزی کردن وصدور تروریسم وبنیادگرائی جز اصل لاینفک رژیم تروریستی آخوندی می باشد که در بستر دسترسی به سلاح هسته ای نیاز به آماده سازی جنگ دیگری در مطقه خاورمیانه است . برای همین پاسدار احمدی نژاد خطاب به مهمان های دعوت شده در سالروز مرگ خمینی گفت که این نتیجه ی اندیشه های خمینی است که اکنون فرزندان لبنان وفلسطین می خواهند با کمک وحمایت وتشویق سپاه پاسداران اسرائیل را نابود کنند.زیرا که شماره ی معکوس برای سر نگونی اش شروع شده است. بنابراین بی جهت نیست که یادداشت روز نویس در ابدای شروع یادداشت روز خود مدعی شده است که بناحق اینگونه عده ای اهل سیاست پیروی یا خط امامی بودن را به اشغال خود در آورده بودند پس از مرگ خمینی از هم دیگر متمایز شده اند :
«خط امام» عنواني است كه برخي اهل سياست در ايران تلاش كرده اند در سال هاي پس از ارتحال رهبر كبير انقلاب اسلامي خود را با استفاده از آن، از گروه هاي ديگر حاضر در صحنه سياسي كشور متمايز كنند. با اين وجود، تا امروز اين پرسش هرگز به درستي بازشكافي نشده كه اين اصطلاح آيا به راستي مشخص كننده محتواي عمل سياسي مدعيان آن است يا اينكه پس پرده اين اشتغال به الفاظ مقاصد سياسي خاصي نهفته است كه آشكار شدن آن را نمي خواهند و نمي پسندند؛ و مهم تر، ادعاي خط امامي بودن را از برخي كساني كه در اين چند سال كارنامه اي روشن و خالي از ابهام از عملكرد آنها در دست داريم، تا چه حد مي توان جدي گرفت و پذيرفت؟ از بعضي كساني كه با اين عنوان شناخته مي شوند، ادعاي پيروي از خط امام را بي سوال و جواب البته مي توان پذيرفت. آنها براي امام بزرگوار شاگرداني صديق و وفادار بودند و هنوز هم هستند. اما بعضي ديگر بايد درباره ميزان صحت ادعاي خود پاسخگو باشند"
یادداشت روز نویس در ادامه ی یادداشت روز خود که در حقیقت ادامه ی همان مرز بندی و تقسیم بندی مذهبی ونیمه مذهبی ها و غیر مذهبی هاست که در یادداشت روز چند روز جلو تر از برگزاری سال مرگ خمینی تهیه وتبیین وتنظیم کرده بود . اکنون برای اینکه آن نظریه را تکمیل کرده باشد و بیشتر فضا را برای حذف کامل دوم خردادی ها را آماده کرده باشد تا دیگر نتوانند در زیر سنگر خط امام اهداف خودشان را دنبال کنند بنابراین سه مشخصه برای تفکیک کردن خط خمینی ترسیم کرده است که بخش اول آن با توضیح وپرسش کردن از رقیب شکست خورده ی اصلاح طلبان اینگونه است :
"يكم. بدون ترديد اولين اصل حاكم بر تفكر و عمل امام اين است كه هيچ چيز مهم تر از جاري شدن امر خداوند و حاكم شدن حكم اسلام بر جميع شئون حيات آدميان نيست. امام اين اصل را نه هرگز با ملاحظه اي معامله كرد و نه آن را به مصلحتي مسكوت گذاشت. البته دقيق اگر باشيم، اسلام امام اسلامي است كه مي تواند در هر عصر و زمانه اي اداره امور خلق را به دست بگيرد و با كفايت آن را تدبير كند. براي دفاع از همين اسلام بود كه امام در طول حيات پربركت خود همواره رو در روي دو طيف ايستاد و از دست آنها خون دل ها خورد؛ يكي متحجراني كه با اسلام آنها يك نانوايي را هم نمي شد اداره كرد و ديگر غربزدگان و روشنفكراني كه اسلام را خفته در كنج مساجد و تبعيد شده به مجالس ترحيم مي پسنديدند و عقيده داشتند مملكت را بايد به نخبگاني سپرد كه ولو فريضه يوميه شان فوت شود «كارشان را بلدند». بر اين مبناست كه امام قلب نظريه سياسي خود را ولايت فقيه قرار مي دهد و توصيه مي كند «پشتيبان ولايت فقيه باشيد تا به مملكت شما آسيبي نرسد». ولي فقيه از يك سو ارزش هاي الهي را در مقابل دين ستيزان غربگرا نگاهباني مي كند و مراقب است اصول اسلام پيش پاي پز و اداهاي روشنفكري قرباني نشود و از سوي ديگر مصالح امت و انقلاب را نيز در اداره كشور در نظر مي گيرد و به وقت لزوم با استفاده از ابزارهاي بسيار قدرتمندي كه در دل فقه شيعه نهفته است، تعارض ظاهري ميان برخي مصالح سياسي -كه در اثر پيچيدگي هاي حكومتداري در دنياي امروز بروز مي كند- و احكام شرعي را مرتفع مي سازد. امام راحل و پس از ايشان رهبر انقلاب به اعتراف دوست و دشمن به خوبي از عهده اين هر دو وظيفه برآمدند و كشتي انقلاب را از بسياري گرداب هاي سهمگين عبور داده و به سلامت در مسير رشد و تعالي قرار داده اند. اكنون پرسش اين است كه كارنامه مدعيان خط امام در پاسداشت از اين ميراث ارزشمند امام تا چه حد قابل دفاع است. متاسفانه در اين سال ها و خصوصا دوره زمامداري اصلاح طلبان، جماعتي هر چند اندك خود را به ميانه جبهه خط امامي ها افكندند و با استفاده از امكاني كه در اين جبهه براي آنها فراهم شده بود تا مي توانستند بر همه آن ارزش هايي كه امام تمام عمر خود را صرف پاسداري از آنها كرده بود تاختند. كار به جايي رسيد كه كسي از ميان همين رندان جايي به سخن آمد و گفت «در جبهه اصلاحات خط امامي ها به حاشيه رانده شده اند» و راست مي گفت. در حالي كه همه ميراث امام آماج تيغ بي حياي دشمنان بود، كمتر نشاني از مدعيان خط امام مي شد يافت كه قدمي پيش بگذارند و از آنچه ادعا مي كردند همه هويت سياسي شان است دفاعي درخور بكنند."
یادداشت روز نویس در قسمت دوم مشخصه ی ترسیم شده ی خمینی پرداخته است که مربوط به استکبار ستیزی خمینی است یعنی در حقیقت تاکتیک شعار مبارزه با شیطان بزرگ وسر کار گذاشتن مردم وانحراف ذهان عمومی می باشد . چونکه اکبر اعلمی نماینده ی مجلس هفتم از تبریز افشا کرده بود که باند غالب حاکم مذاکره وعادی سازی رابطه با آمریکا را می خواهد بطور انحصاری خودش دنبال واجرا کند که اکنون برای از صحنه خارج کردن رقیب چنین بطور وارونه برروی استبار ستیزی خمینی با سئوال کردن از حریق مغلوب دوم خردادی تأکید شده است :
"دوم. دومين اصل از حاكم بر رفتار و گفتار امام را مي توان استكبار ستيزي خواند. اگرچه دايره عمل اين اصل در سلوك امام به هيچ مرز جغرافيايي و قراردادي محدود نبود، اما عملا بارزترين جنبه اين استكبار ستيزي سازش ناپذير و توفنده را در ادبياتي مي توان سراغ گرفت كه امام طي سال ها در مقابل امريكا -به عنوان سمبل استكبار جهاني- توسعه داد و غنا بخشيد. از ديد امام تنها يك روز هست كه مي توان با امريكا رابطه برقرار كرد و آن روزي است كه امريكا «آدم شود». باز جاي سوال از بعضي مدعيان خط امام است كه چگونه در سال هاي زمامداري خود ايستادند و آن همه دل دادن و قلوه ستاندن با امريكا را تماشا كردند اما كسي نگفت كه چيزي از ميراث امام به خطر افتاده است. عمق خيانتي كه برخي شبه كارشناسان و ديپلمات ها در زمينه برقراري ارتباط با امريكا دست كشيدن تدريجي از همه آنچه اصول بنيادين انديشه امام و انقلاب طراحي كرده بودند هنوز پنهان است. اگر زماني بشود از آرشيوهاي مكتوب و غير مكتوب بعضي از اين حقايق را بيرون كشيد و پيش چشم مردم گذاشت تازه آشكار خواهد شد كه اگر نبود اراده استوار و تدبير بي مثال خلف آن پير صالح امروز ديگر نشاني از آن همه ارزش هاي خط امامي باقي نمانده بود."
بالاخره یادداشت روز نویس در بازگوئی سومین شاخصه ی اندیشه و افکار ورفتار خمینی به برقرای عدالت ومبارزه بی امان با زره سالارانی گفته است که «هم یه همتشان علف شكمشان است» البته منظور مبارزه کردن با هاشمی رفسنجانی می باشد که این وظیفه بر عهده ی فاطمه رجبی همسر غلامحسین الهام سخنگوی دولت گذشته شده است که در سایت رجاء نیوز دنبال می کند واکنون یادداشت روز نویس سناریو ساز اینگونه برخی از شیوخ دیگر را نیز بطور تلویحی چنین معرفی ودر کنا رفسنجانی گذاشته است که طبق اندیشه ی خمینی باید بااین علف شکمان مبارزه شود:
"سوم. سومين جنبه بارز در عمل و انديشه امام لزوم برقراري عدالت و مبارزه بي امان با زرسالاراني است كه نفع خود را بر مصالح ملك و ملت مقدم مي دارند و يا اندكي صريح تر «همه همتشان علف شكمشان است». در سال هاي گذشته آلودگي هاي بزرگ و غير قابل اغماضي از اين حيث به بدنه جبهه اي كه برخي شيوخ خط امامي هم خود را عضو آن مي دانند راه يافته است اما هيچ اراده اي براي پالايش آن ديده نمي شود سهل است اقدامات قانوني نهادهاي مسئول براي مبارزه با اين بلاي عظيم را هم روزنامه هاي وابسته به همان شيوخ «بازي سياسي» مي خوانند و به هر روشي كه مقدور باشد بر سر راه آن مانع مي تراشند. فساد اقتصادي در اين سال ها در موارد مهمي با قدرت سياسي پيوند برقرار كرده و به همين دليل امروز مبارزه با فساد بيش از آن كه دشواري فني و حقوقي داشته باشد، با دشواري هاي سياسي مواجه است. مرور كارنامه اقتصادي بعضي به اصطلاح خط امامي ها البته وظيفه اي نيست كه اين يادداشت بر عهده دارد اما نمونه ها آنچنان واضح و فراوان است كه اكنون حاجت به مرور آنها نباشد. نهايتا آنچه امروز براي جامعه سياسي ايران يك فريضه عيني است اين است كه با شفاف كردن مفاهيم و سنجش مستمر نسبتي كه ميان ادعاها و رفتارها وجود دارد شرايطي به وجود بياورد كه در آن گروه هاي سياسي نتوانند به سادگي ضعف ها و خطاهاي فاحش خود را با هزينه كردن از بزرگاني كه اساس انقلاب بر سلوك و مجاهدت آنان استوار است، بپوشانند و به قيمت خدعه با كسي چون امام خود را آسوده سازند."
درخاتمه اینکه بنابراین مشخص شد که هدف از تبلیغات گسترده پیرامون برگزاری سال مرگ خمینی برای چه بوده است . اگر چنانچه در 15 خرداده ماه سال گذشته در قم آنگونه به رفسنجانی حمله شد وجلسه ی وی بر هم زده شد، امسال نه اینکه به بازی گرفته نشد، بلکه وی وهم و سایر د.وم خردادی ها اینگونه حمله شده که ادعا شده است اینان بنا حق پیروی از خط امام را اشغال کرده اند وباید به نام سوء استفاده کنندگان از خط امام با اینان مبارزه شود. چونکه از خط امام عدول کرده اند و حتماً هم می بایست تا قبل از فرارسیدن نمایش خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم مبارزه شود تا که اینان از صحنه ی رقابت حفظ گردند .البته قراربوده است از پانزدهم خردادماه توزیع بنزین در جایگاههای سوخت رسانی ازطریق توزیع کارت هوشمند بزنیم بانرخ جدید انجام گیرد که باگران شدن کرایه تاکسی ها نمیتواند این گران شدن قیمت بنزین بدون واکنش های اعتراضی در سراسرجامعه ومراکز عرضه سوخت رسانی همراه نباشد.
هوشنگ –بهداد
چهارشنبه 16 خردادماه سال1386