نقد وبررسی " خار چشم دشمنان..." (يادداشت روز) روزنامه ی کیهان پنجشنبه 7 تیرماه سال 1386
"بازگوئی یک شوخی بی مزه وتراژدیک"
به مناسبت هفتم تیر ومرگ بهشتی یادداشت روز نویس قلم بردست ضمن خواندن یک روضه مبسوط البته بطوروارونه در رثای عرصه و صحنه رویاروئی مبارزه ی ادامه دار تاریخی مظلومین علیه ی ظالمین و بروز خائن وخادم و بیداگری های خائن در حق انسانیت گفته تا که تشنگان عدالت وشیفتگان خدمت به انسانیت ومظلومان رسیده ودر وصف آن گفته است . البته که طبق تجربه ی 28 ساله ی گذشته هر گز اینگونه صفات برازنده ی سران رژیم تر وریستی آخوندی نبوده ونخواهد بود. زیرا اگر جنین بود ند که اوضع اینگونه نمی شد که در کشوری که دومین صادر کننده ی نفت در جهان می باشند می بایست که 80% مردمش در زیر خط فقر اقتصادی زندگی کنند و مسئولان به حساب خدمتگزارش یکباره تصمیم بگیرند که هم نرخ بنزین را گران نمایند وهم اینکه آن سهمیه بندی روزی 3 لیتر کنند. در صورتیکه خیلی از محرومان وتهی دستان می باشند که باید باخودروهای خود مسافر کشی کنند تا که بتوانند امورات زندگی ساده خودشان را به چرخانند . البته با واکنشی که اخیراً محرومان از خود نشان دادند و جایگاهها وپمپ بنزین ها و مراکز دولتی وماشین هایش را به آتش کشاندند .هم معنی دروغین وپوشالی در خدمت بودن مسئولان دولت مدعی امامی زمانی یادداشت روز نویس را نشان دادند وهم اینکه ثابت کردند که خائنین کیستند و مهتر اینکه ضریب نارضایتی عمومی وعدم مشروعیت رژیم ضد بشری چه ا ندازه می باشد واین شعارهائی که این پاسدار بلغور کرده است چقدر بی ارزش ووارونه می باشد. البته که این خیزش تقریباً سراسری پاسخگوئی به بخشی از بی عدالتی نهادینه شده در جامعه است که محصول همان دستگاه قضائیه می باشد که بهشتی معدوم بنیانذگزارش بود.
از سوی دیگر یادداشت روزنویس بدون آنکه بگوید مدرسه ی حقانی قم کجاست؟ بهشتی چه نقشی در تأسیس آن در کنار آخوند مصباح یزدی داشت؟ چرا شاگردان این مدرسه را بهشتی با خودش به قوه ی قضائیه آورد ؟ چه نقشی اینان در صدور احکام اعدام زندانیان سیاسی به خصوص پس از 30 خرداد سال 60 و قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67 اجرا کرده اند؟ همچنین چرا اکنون دوتا ازجانی ترین وجلادترین شاگردان و دست پروردگان بهشتی که سابقه ی طولانی در جنایت وصدور احکام اعدام وقتل های زنجیر ای دارد وزیر در کابینه ی پاسدار غلامک وگماشته احمدی نژاد شده ودر کنار یادداشت روز نویس قرار گرفته اند که یکی به نام آخوند مصطفی پور محمدی وزیر کشور است که خیزش های اخیر در تهران و سایر شهرهای ایران که به خاطر سهمیه بندی بنزین و گران شدن نرخ بنزین اتفاق افتاده است بخشی از عملکرد این آخوند آدمکش حرفه ای در وزارت کشور می باشد ود یگری آخوندی آدمکش حرفه ای محسنی اژه ای است که وزیر بد نام اطلاعات می باشد. همچنین بدون آنکه اشاره شود که ژنرال هویزر آمریکائی که بود و چه موقع در پروسه ی انقلاب به تهران آمد وبا چه کسانی ملاقات کرد ونقش بهشتی در این مورده چه بود ؟ که اکنون اینهمه تأکید برروی شخصیت وصفات دشمن ستیزی این آخوند شده است؟ مهمتر اینکه مگر جز دست پروردگان خمینی وبهشتی ورفسنجای وخامنه ای کسی دیگر هم در 28 سال گذشته بر مسند قدرت بوده است که ایجاد شک وشبهه ای در کار باشد که اینان مسئول شرایط کنونی در ایران نمی باشند که علناً جامعه را به آنچنان شکاف طبقاتی و دو قطب اقلیتی 20 % که صاحب 80% درآمد ناخالص سالیانه ی ملی شده اند و 80% اکثریت محرومی که از امکانات اقتصادی وزندگی محروم می باشند که باز تأکید می شود واکنش اعتراضی اخیر از سوی همین 80% محروم جامعه می باشد که بوقوع پیوسته است.اگر قلم بردست یادداشت روز نویس تصور کرده است که 28 سال زمان طولانی می باشد که خیلی از نسل جوان نمی دانند که در آن ایام چماقداران سازماندهی شده در دفتر حزب چماقداران جمهوری اسلامی و زیر نظر مستقیم بهشی بودند چه برسر دانشجویان ودانش آموزان وکارگران و هواداران سازمان های انقلابی و فعالین سیاسی در خیابان ها ودانشگاهها ومدارس وکارخانه ها و....انجام می دادند. اکنون که می توانند مشاهده کنند که نیروی انتظامی و لباس شخصی ها در خیابان ها وپارک ها وتفریحگاهها و... به عنوان مبارزه با اراذل و اوباش و فساد اجتماعی و فرهنگی و بی حجابی با زنان وجوانان چه می کنند ودر دانشگاهها چگونه فضای پادگانی ایجاد کرده اند ودانشجویان را ستاره دار کرده واخراج وزندانی می کنند . آری عملکرد نیروی انتظامی عقبه ی آن حرکات ورفتار واعمال چماقدارانی می باشد که بهشتی بنیان آن را پس از انقلاب نهاد که اکنون خیلی ساده یادداشت روز نویس انگونه دست به تحریف گری تاریخ زده که خود خواسته است که گویا با جامعه ی کوران سر وکار دارد که تاریخ چنین وارونه گزارش کرده است:
"تاريخ صحنه رويارويي ظالم و مظلوم و عرصه بروز خدمت ها و خيانت هاست. بيدادگران خائن در حق انسانيت، ظالمان تاريخ هستند و تشنگان عدالت و شيفتگان خدمت به انسانيت در صف مظلومان تاريخ قرار دارند. به شهادت همين تاريخ، خدمت كردن عاشقانه و صادقانه با مظلوميت ارتباطي ناگسستني و هميشگي دارد. مگر غير از اين است كه سرآمد همه مظلومان تاريخ، پاكترين بندگان و برگزيدگان خداوند يعني انبياء و اولياء الهي و رهروان صديق آنها بوده اند؟ و آيا تاريخ خادماني مخلص تر و تاثيرگذارتر از اين بزرگواران در حق بشريت سراغ دارد؟
ایکاش که یادداشت روزنویس وارونه گو به همینگونه بازتاب دادن عملکرد سران رژیم تروریستی بسنده می کرد وبه ادعاهای وارونه ومعکوس خدمت کردن و خیانت ها وجنایت ها و غارتگری ها که عملمکرد دولتمردان وسران ومسئولین خود رژیم تروریستی می باشد را به دشمن حواله نمی داد که گویا این دشمنان بودند که در 28 سال گذشته در هم ی امور بر مسند قدرت در این رژیم بوده اند وچنین یکه ته تازی و ظلم وخیانت کرده اند:
"انقلاب اسلامي به عنوان حركتي در تداوم مسير جريانات حق طلب تاريخ و نهضت انسان ساز و ظلم ستيز انبياء و اولياء الهي (عليهم السلام) به قدرت و حاكميت طاغوتيان پايان داد و بساط خيانت وابستگان به نيروهاي سلطه گر اهريمني را در اين سرزمين برچيد. يكي از اصلي ترين آرمان ها و هدف هاي اين انقلاب، پاره كردن زنجيرهاي اسارت از دست و پاي مردم و قطع كردن سلطه و دست اجانب از منابع و ثروت هاي مادي و معنوي اين كشور و مهيا كردن زمينه و شرايط لازم براي احياء هويت و شخصيت فرهنگي و دستيابي به استقلال و خودكفايي در همه عرصه ها بود. بر همين اساس يكي از اصول اساسي اين انقلاب كه در صورت رعايت و عمل به آن مي تواند هدف ذكر شده را عينيت بخشيده و متحقق سازد اصل «خدمت و خدمتگزاري به مردم» است. اصل «خدمت» نيز مثل ساير اصول و آموزه هاي ناب ديگر انقلاب كه استقلال و آبادي و سربلندي اين مردم و اين كشور را تامين مي كرد و به همين دليل با منافع نامشروع دشمن و بازگشت قلدرانه و تاراجگرانه آنان به اين سرزمين سخت در تضاد بود از همان ابتداي پيروزي انقلاب تا به امروز مورد طعنه و تمسخر دشمن قرار داشته و آنان سعي كرده اند با لطائف الحيل مانع از مهيا شدن شرايط براي كار و خدمت براي رفع مشكلات مادي و معنوي مردم و... شوند يكي از اقدامات آنان در جهت تحقق اين هدف استفاده از همه امكانات براي خراب كردن و خدشه دار ساختن چهره خادمين اصيل و كارآمد و تاثيرگذار و تلاش براي لوث كردن و ناچيز و حتي وارونه جلوه دادن خدمات و اقدامات گرانبهاي آنان بوده است."
یادداشت روز نویس در دنباله به گزیده ای از گفته ی خمینی در مورد مظلومیت بهشتی آویزان شده است که روز گذشته همتایش در سرمقاله ی روزنامه ی جمهوری اسلامی آن را بکار برده بود وبا چاشنی کردن گزینه ای از بهشتی که اتفاقاً سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی نیز به آن اشاره بود تلاش کرده است تا اینکه پاسخ پیام ایشان را نیز داده باشد . همینطوردر ادامه بیشتر از خصوصیات بهشتی و آشتی ناپذیری وایستادگی اش علیه ی دشمنان گفته است . البته منظور مبارزان راه آزادی ودگر اندیشان غیر از توده ای و اکثریتی می باشد و از تلاش نزدیک کردن دوستان ویاران بهم دیگر وغافل نشدن خدمتگزاری ها گفته است .در پایان برای اینکه جوابی هم به رقبا داده باشد که شامل رفسنجانی می شود که مورد حمایت سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی می باشد به دفاع از خدمتگزاران پرداخته واز شیوه بیرون نیاوردن لباس خدمتگزاری با بی ریائی وخالصانه بودن گفته است که منظور پاسدار رئیس جمهور و دولت و یاران وحامیان وی می باشند .خلاصه برای اینکه پاسخ به رقیب دشمن خطاب شده داده باشد، اینگونه فرق خادمان صديق از رياكاران و در يك كلام شيفتگان خدمت را از تشنگان قدرت تشخيص داده شود :
"«آنچه كه من راجع به ايشان متأثر هستم، شهادت ايشان در مقابل آن ناچيز است، مظلوميت ايشان در اين كشور بود...» «تلخي برخورد صادقانه را به شيريني برخورد منافقانه و مجامله آميز ترجيح مي دهم» به همان اندازه در محكم كردن حلقه وحدت ميان ياران امام و دوستداران و تأثيرگذاران انقلاب چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامي كوشا و خستگي ناپذير بود، تا آنجا كه در اين راه حتي با فروتني و از خودگذشتگي از شخصيت برجسته علمي و انقلابي خود مايه مي گذاشت و در نزديكتر كردن ياران و از بين بردن اختلاف سليقه ها و قهرها و... خود را ناديده مي گرفت. 4- كساني كه امروز مدعي خدمتگزاري به مردم هستند و كماكان خود را در مسير تحقق آرمان هاي انقلاب و پيروي از اصول آن مي دانند، بايد عملاً از اصل حساس و تاثيرگذار و تعيين كننده «خدمت» غافل نباشند و به تعبير رهبر فرزانه انقلاب آني «لباس خدمت» را از تن بيرون نياورند. آنان با تهسي و الگو قرار دادن شخصيت هاي بزرگوار و خدمتگزاري همچون شهيد بهشتي و همه كساني كه در عرصه ها و جبهه هاي مختلف خدمتگزاري شربت شهادت نوشيدند، بايد بدانند كه هرچقدر خالصانه تر، مدبرانه تر، بي ريا و بي هياهوتر و هماهنگ تر براي جلب رضاي خدا به مردم و كشور خود خدمت كنند آن هم خدمت «ملموس و قابل رويت» همان قدر كه دشمن را از دست خود عصباني كرده اند و «خار چشم» دشمنان شده اند، همان قدر دوستان را و مردم را و طبقات نيازمند و مستضعف را مسرور و روح شهدا را شاد ساخته اند. امروز به بركت خون شهيدان، راه و مسير براي خدمت هموارتر و شرايط و فضا براي خدمتگزاري مساعدتر شده است و مردم با استفاده از تجربياتي كه به قيمت گزاف و تحمل داغ هاي سنگين به دست آمده، بهتر و راحت تر مي توانند فرق خادمان صديق را از رياكاران و در يك كلام شيفتگان خدمت را از تشنگان قدرت تشخيص دهند. بنابراين درنگ و تامل جايز نيست و به توصيه امام علي(ع) بايد از فرصت براي «خدمت» و پيش فرستادن «توشه آخرت» نهايت استفاده را برد..."
درخاتمه اینکه شرایط در ایران آنگونه شفاف وبرجسته است تاکه دیگر نیاز نباشد به موشکافی وبررسی عملکرد 28 سال گذشته پرداخته شود. زیرا همین هائی که اکنون بر مسند قدرت می باشند یا اینکه خودشان شریک و سهیم قدرت وغارتگران حاکم در گذشته بوده ا ند .یااینکه جزو چماقداران و اعضای ارگان های سرکوبگر ودست پروردگان خمینی و بهشتی و رفسنجانی وولی فقیه و... می باشند که بطور جمعی مسئول شرایط کنونی می باشند وخط کشی واختلاف میان اینان فقط به خاطر جنگ قدرت و کسب بیشتر ثروت وغارتگری می بشد و دفاع از مظلومیت و عدالت ومبارزه با دشمن ظالم فقط یک ابزار تبلیغاتی و عوامفریی و آدرس غلط دادن و خلاصه یک شوخی بی مزه وتراژدی بیش نمی باشد.
هوشنگ – بهداد
پنجشنبه 7 تیرماه سال 1386
"بازگوئی یک شوخی بی مزه وتراژدیک"
به مناسبت هفتم تیر ومرگ بهشتی یادداشت روز نویس قلم بردست ضمن خواندن یک روضه مبسوط البته بطوروارونه در رثای عرصه و صحنه رویاروئی مبارزه ی ادامه دار تاریخی مظلومین علیه ی ظالمین و بروز خائن وخادم و بیداگری های خائن در حق انسانیت گفته تا که تشنگان عدالت وشیفتگان خدمت به انسانیت ومظلومان رسیده ودر وصف آن گفته است . البته که طبق تجربه ی 28 ساله ی گذشته هر گز اینگونه صفات برازنده ی سران رژیم تر وریستی آخوندی نبوده ونخواهد بود. زیرا اگر جنین بود ند که اوضع اینگونه نمی شد که در کشوری که دومین صادر کننده ی نفت در جهان می باشند می بایست که 80% مردمش در زیر خط فقر اقتصادی زندگی کنند و مسئولان به حساب خدمتگزارش یکباره تصمیم بگیرند که هم نرخ بنزین را گران نمایند وهم اینکه آن سهمیه بندی روزی 3 لیتر کنند. در صورتیکه خیلی از محرومان وتهی دستان می باشند که باید باخودروهای خود مسافر کشی کنند تا که بتوانند امورات زندگی ساده خودشان را به چرخانند . البته با واکنشی که اخیراً محرومان از خود نشان دادند و جایگاهها وپمپ بنزین ها و مراکز دولتی وماشین هایش را به آتش کشاندند .هم معنی دروغین وپوشالی در خدمت بودن مسئولان دولت مدعی امامی زمانی یادداشت روز نویس را نشان دادند وهم اینکه ثابت کردند که خائنین کیستند و مهتر اینکه ضریب نارضایتی عمومی وعدم مشروعیت رژیم ضد بشری چه ا ندازه می باشد واین شعارهائی که این پاسدار بلغور کرده است چقدر بی ارزش ووارونه می باشد. البته که این خیزش تقریباً سراسری پاسخگوئی به بخشی از بی عدالتی نهادینه شده در جامعه است که محصول همان دستگاه قضائیه می باشد که بهشتی معدوم بنیانذگزارش بود.
از سوی دیگر یادداشت روزنویس بدون آنکه بگوید مدرسه ی حقانی قم کجاست؟ بهشتی چه نقشی در تأسیس آن در کنار آخوند مصباح یزدی داشت؟ چرا شاگردان این مدرسه را بهشتی با خودش به قوه ی قضائیه آورد ؟ چه نقشی اینان در صدور احکام اعدام زندانیان سیاسی به خصوص پس از 30 خرداد سال 60 و قتل عام زندانیان سیاسی در سال 67 اجرا کرده اند؟ همچنین چرا اکنون دوتا ازجانی ترین وجلادترین شاگردان و دست پروردگان بهشتی که سابقه ی طولانی در جنایت وصدور احکام اعدام وقتل های زنجیر ای دارد وزیر در کابینه ی پاسدار غلامک وگماشته احمدی نژاد شده ودر کنار یادداشت روز نویس قرار گرفته اند که یکی به نام آخوند مصطفی پور محمدی وزیر کشور است که خیزش های اخیر در تهران و سایر شهرهای ایران که به خاطر سهمیه بندی بنزین و گران شدن نرخ بنزین اتفاق افتاده است بخشی از عملکرد این آخوند آدمکش حرفه ای در وزارت کشور می باشد ود یگری آخوندی آدمکش حرفه ای محسنی اژه ای است که وزیر بد نام اطلاعات می باشد. همچنین بدون آنکه اشاره شود که ژنرال هویزر آمریکائی که بود و چه موقع در پروسه ی انقلاب به تهران آمد وبا چه کسانی ملاقات کرد ونقش بهشتی در این مورده چه بود ؟ که اکنون اینهمه تأکید برروی شخصیت وصفات دشمن ستیزی این آخوند شده است؟ مهمتر اینکه مگر جز دست پروردگان خمینی وبهشتی ورفسنجای وخامنه ای کسی دیگر هم در 28 سال گذشته بر مسند قدرت بوده است که ایجاد شک وشبهه ای در کار باشد که اینان مسئول شرایط کنونی در ایران نمی باشند که علناً جامعه را به آنچنان شکاف طبقاتی و دو قطب اقلیتی 20 % که صاحب 80% درآمد ناخالص سالیانه ی ملی شده اند و 80% اکثریت محرومی که از امکانات اقتصادی وزندگی محروم می باشند که باز تأکید می شود واکنش اعتراضی اخیر از سوی همین 80% محروم جامعه می باشد که بوقوع پیوسته است.اگر قلم بردست یادداشت روز نویس تصور کرده است که 28 سال زمان طولانی می باشد که خیلی از نسل جوان نمی دانند که در آن ایام چماقداران سازماندهی شده در دفتر حزب چماقداران جمهوری اسلامی و زیر نظر مستقیم بهشی بودند چه برسر دانشجویان ودانش آموزان وکارگران و هواداران سازمان های انقلابی و فعالین سیاسی در خیابان ها ودانشگاهها ومدارس وکارخانه ها و....انجام می دادند. اکنون که می توانند مشاهده کنند که نیروی انتظامی و لباس شخصی ها در خیابان ها وپارک ها وتفریحگاهها و... به عنوان مبارزه با اراذل و اوباش و فساد اجتماعی و فرهنگی و بی حجابی با زنان وجوانان چه می کنند ودر دانشگاهها چگونه فضای پادگانی ایجاد کرده اند ودانشجویان را ستاره دار کرده واخراج وزندانی می کنند . آری عملکرد نیروی انتظامی عقبه ی آن حرکات ورفتار واعمال چماقدارانی می باشد که بهشتی بنیان آن را پس از انقلاب نهاد که اکنون خیلی ساده یادداشت روز نویس انگونه دست به تحریف گری تاریخ زده که خود خواسته است که گویا با جامعه ی کوران سر وکار دارد که تاریخ چنین وارونه گزارش کرده است:
"تاريخ صحنه رويارويي ظالم و مظلوم و عرصه بروز خدمت ها و خيانت هاست. بيدادگران خائن در حق انسانيت، ظالمان تاريخ هستند و تشنگان عدالت و شيفتگان خدمت به انسانيت در صف مظلومان تاريخ قرار دارند. به شهادت همين تاريخ، خدمت كردن عاشقانه و صادقانه با مظلوميت ارتباطي ناگسستني و هميشگي دارد. مگر غير از اين است كه سرآمد همه مظلومان تاريخ، پاكترين بندگان و برگزيدگان خداوند يعني انبياء و اولياء الهي و رهروان صديق آنها بوده اند؟ و آيا تاريخ خادماني مخلص تر و تاثيرگذارتر از اين بزرگواران در حق بشريت سراغ دارد؟
ایکاش که یادداشت روزنویس وارونه گو به همینگونه بازتاب دادن عملکرد سران رژیم تروریستی بسنده می کرد وبه ادعاهای وارونه ومعکوس خدمت کردن و خیانت ها وجنایت ها و غارتگری ها که عملمکرد دولتمردان وسران ومسئولین خود رژیم تروریستی می باشد را به دشمن حواله نمی داد که گویا این دشمنان بودند که در 28 سال گذشته در هم ی امور بر مسند قدرت در این رژیم بوده اند وچنین یکه ته تازی و ظلم وخیانت کرده اند:
"انقلاب اسلامي به عنوان حركتي در تداوم مسير جريانات حق طلب تاريخ و نهضت انسان ساز و ظلم ستيز انبياء و اولياء الهي (عليهم السلام) به قدرت و حاكميت طاغوتيان پايان داد و بساط خيانت وابستگان به نيروهاي سلطه گر اهريمني را در اين سرزمين برچيد. يكي از اصلي ترين آرمان ها و هدف هاي اين انقلاب، پاره كردن زنجيرهاي اسارت از دست و پاي مردم و قطع كردن سلطه و دست اجانب از منابع و ثروت هاي مادي و معنوي اين كشور و مهيا كردن زمينه و شرايط لازم براي احياء هويت و شخصيت فرهنگي و دستيابي به استقلال و خودكفايي در همه عرصه ها بود. بر همين اساس يكي از اصول اساسي اين انقلاب كه در صورت رعايت و عمل به آن مي تواند هدف ذكر شده را عينيت بخشيده و متحقق سازد اصل «خدمت و خدمتگزاري به مردم» است. اصل «خدمت» نيز مثل ساير اصول و آموزه هاي ناب ديگر انقلاب كه استقلال و آبادي و سربلندي اين مردم و اين كشور را تامين مي كرد و به همين دليل با منافع نامشروع دشمن و بازگشت قلدرانه و تاراجگرانه آنان به اين سرزمين سخت در تضاد بود از همان ابتداي پيروزي انقلاب تا به امروز مورد طعنه و تمسخر دشمن قرار داشته و آنان سعي كرده اند با لطائف الحيل مانع از مهيا شدن شرايط براي كار و خدمت براي رفع مشكلات مادي و معنوي مردم و... شوند يكي از اقدامات آنان در جهت تحقق اين هدف استفاده از همه امكانات براي خراب كردن و خدشه دار ساختن چهره خادمين اصيل و كارآمد و تاثيرگذار و تلاش براي لوث كردن و ناچيز و حتي وارونه جلوه دادن خدمات و اقدامات گرانبهاي آنان بوده است."
یادداشت روز نویس در دنباله به گزیده ای از گفته ی خمینی در مورد مظلومیت بهشتی آویزان شده است که روز گذشته همتایش در سرمقاله ی روزنامه ی جمهوری اسلامی آن را بکار برده بود وبا چاشنی کردن گزینه ای از بهشتی که اتفاقاً سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی نیز به آن اشاره بود تلاش کرده است تا اینکه پاسخ پیام ایشان را نیز داده باشد . همینطوردر ادامه بیشتر از خصوصیات بهشتی و آشتی ناپذیری وایستادگی اش علیه ی دشمنان گفته است . البته منظور مبارزان راه آزادی ودگر اندیشان غیر از توده ای و اکثریتی می باشد و از تلاش نزدیک کردن دوستان ویاران بهم دیگر وغافل نشدن خدمتگزاری ها گفته است .در پایان برای اینکه جوابی هم به رقبا داده باشد که شامل رفسنجانی می شود که مورد حمایت سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی می باشد به دفاع از خدمتگزاران پرداخته واز شیوه بیرون نیاوردن لباس خدمتگزاری با بی ریائی وخالصانه بودن گفته است که منظور پاسدار رئیس جمهور و دولت و یاران وحامیان وی می باشند .خلاصه برای اینکه پاسخ به رقیب دشمن خطاب شده داده باشد، اینگونه فرق خادمان صديق از رياكاران و در يك كلام شيفتگان خدمت را از تشنگان قدرت تشخيص داده شود :
"«آنچه كه من راجع به ايشان متأثر هستم، شهادت ايشان در مقابل آن ناچيز است، مظلوميت ايشان در اين كشور بود...» «تلخي برخورد صادقانه را به شيريني برخورد منافقانه و مجامله آميز ترجيح مي دهم» به همان اندازه در محكم كردن حلقه وحدت ميان ياران امام و دوستداران و تأثيرگذاران انقلاب چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامي كوشا و خستگي ناپذير بود، تا آنجا كه در اين راه حتي با فروتني و از خودگذشتگي از شخصيت برجسته علمي و انقلابي خود مايه مي گذاشت و در نزديكتر كردن ياران و از بين بردن اختلاف سليقه ها و قهرها و... خود را ناديده مي گرفت. 4- كساني كه امروز مدعي خدمتگزاري به مردم هستند و كماكان خود را در مسير تحقق آرمان هاي انقلاب و پيروي از اصول آن مي دانند، بايد عملاً از اصل حساس و تاثيرگذار و تعيين كننده «خدمت» غافل نباشند و به تعبير رهبر فرزانه انقلاب آني «لباس خدمت» را از تن بيرون نياورند. آنان با تهسي و الگو قرار دادن شخصيت هاي بزرگوار و خدمتگزاري همچون شهيد بهشتي و همه كساني كه در عرصه ها و جبهه هاي مختلف خدمتگزاري شربت شهادت نوشيدند، بايد بدانند كه هرچقدر خالصانه تر، مدبرانه تر، بي ريا و بي هياهوتر و هماهنگ تر براي جلب رضاي خدا به مردم و كشور خود خدمت كنند آن هم خدمت «ملموس و قابل رويت» همان قدر كه دشمن را از دست خود عصباني كرده اند و «خار چشم» دشمنان شده اند، همان قدر دوستان را و مردم را و طبقات نيازمند و مستضعف را مسرور و روح شهدا را شاد ساخته اند. امروز به بركت خون شهيدان، راه و مسير براي خدمت هموارتر و شرايط و فضا براي خدمتگزاري مساعدتر شده است و مردم با استفاده از تجربياتي كه به قيمت گزاف و تحمل داغ هاي سنگين به دست آمده، بهتر و راحت تر مي توانند فرق خادمان صديق را از رياكاران و در يك كلام شيفتگان خدمت را از تشنگان قدرت تشخيص دهند. بنابراين درنگ و تامل جايز نيست و به توصيه امام علي(ع) بايد از فرصت براي «خدمت» و پيش فرستادن «توشه آخرت» نهايت استفاده را برد..."
درخاتمه اینکه شرایط در ایران آنگونه شفاف وبرجسته است تاکه دیگر نیاز نباشد به موشکافی وبررسی عملکرد 28 سال گذشته پرداخته شود. زیرا همین هائی که اکنون بر مسند قدرت می باشند یا اینکه خودشان شریک و سهیم قدرت وغارتگران حاکم در گذشته بوده ا ند .یااینکه جزو چماقداران و اعضای ارگان های سرکوبگر ودست پروردگان خمینی و بهشتی و رفسنجانی وولی فقیه و... می باشند که بطور جمعی مسئول شرایط کنونی می باشند وخط کشی واختلاف میان اینان فقط به خاطر جنگ قدرت و کسب بیشتر ثروت وغارتگری می بشد و دفاع از مظلومیت و عدالت ومبارزه با دشمن ظالم فقط یک ابزار تبلیغاتی و عوامفریی و آدرس غلط دادن و خلاصه یک شوخی بی مزه وتراژدی بیش نمی باشد.
هوشنگ – بهداد
پنجشنبه 7 تیرماه سال 1386