نقد وبررسی " نيمه مذهبي ها" (يادداشت روز)روزنامه ی کیهان شنبه 2 خرداماه سال1386
اصطلاح نیمه مذهبی ها، بزودی شبیه بی حجابی زنان، تبدیل به لامذهبی ها خواهد شد"
پس از دستگیری چند تائی دوم خرداد ی ها از جمله خانم هاله ی اسفندیاری وعلی شاکری که از اروپا آمریکا به ایران سفر کرده بودند ومنتقل کردنشان به زندان اوین و بازجوئی کردن واعتراف گرفتن از ودر ستون نیمه پنهان کیهان بازتاب دادنش که در بستر اهداف خاصی این روش را باند بقدرت خزیده ی سعید امامی انجام داده است . از جمله به عنوان ابزار فشار ووسیله ای برای معامله کردن با 5 پاسدار اعزامی تروریست در اربیل عراق با آمریکائی ها است . ناگفته نماند که البته ربوده شدن تعداد 5 تبعه ی انگلیسی در بصره نیز چاشنی ومکمل همین هدف می باشد. هدف دیگر خفه کردن وترساندن رقیب شکست خورده ی دوم خرداد ها است که اکنون که دست به تبلیغات پیشرس انتخاباتی مجلس هشتم زده اند و خنثی کردن فعالیت اینان می باشد . هدف مهمتر انحراف اذهان عمومی وباج گیری کردن رفتن پای میز مذاکره با آمریکا در عراق است. همچنین خاموش کردن اقشار گوناگون جامعه از پیگیری کردن مطالبات شان واعتراض روز افزون نسبت به رشد نرخ رشد تورم وگرانی وافزایش قیمت کالاها ومسکن است. همچنین چون دولت امام زمانی تمام عیار شکست خورده است از وحشت بارز شدن بیشتر ضعف مجبور است از موضع فرار به جلو حرکت کند وتوپ را وارد زمین رقیب کند. فراموش نشود که بحران هسته ای مزید بر علت شده است . اما چون تیم بازسازی شده سعید امامی مجبور است که بحران را با بحران های جدید پاسخ دهد وچون میوه مبارزه با بد وبی حجابی بر داشت شده است می بایست در باغ شروع شده یا کلید خورده ی بخش نیمه پنهان که پیش درآمد طرح مشابه در بخش سیاسی می باشد باید به روشی دیگر دنبال شود . بنابراین اکنون دستگاه سناریو وپرونده واتهام سازی وزارت اطلاعات موازی باند بازسازی شده سعید امامی – سپاه پاسداران دست به اختراع شگرد جدید زده اند و عنوان نیمه مذهبی را کشف کرده اند که معادل بد حجابی بخش اجتماعی است که بمرور زمان تبدیل به بی حجابی شده است واکنون نیز نیروی انتظامی با طرح ضدامنیت ملی با چماق فساد اجتماعی و مبارزه کردن با بی حجابی به جان زنان ودختران وجوانان جامعه افتاده اند وعلناً در خیابان ها جوانان را شکنجه می کنند. بنابراین همین تجربه را اکنون تیم محفلی سعید امامی از طریق روزنامه ی کیهان پادگانی حسین شریعتمداری با عنوان نیمه مذهبی ها شروع کرده ودر دستور کار خود قرار داده است که به زودی برای قلع وقمع کردن به غیر یا بی یا ضد مذهبی ها ارتقاء داده خواهد شد . معیار هم نقل قول کردن جمله ی قصاری از خمینی است که گفته بود "ما سر اسلام دعوا داريم" در دنباله ی پاسدار یادداشت روز نویس افزوده به عقيده اين قلم همين موضوع گفته ی خمینی است که بايد محور و مدار دسته بندي نحله هاي فكري در ايران معاصر قرار بگيرد. و تأکید کرده که ما بايد چارچوبي ارائه دهيم كه در آن نسبت جريانات با موضوع «پياده كردن حدود و قوانين و سنن اسلامي» مشخص باشد. و خاطر نشان کرده که هر چارچوب ديگري غير از اين باشد- حتماً- در تحليل جريانات سياسي امروز ايران بطور كلي ناكارا و يا تا حد بسيار زيادي ناكارا خواهد بود. همچنین ایشان پس از ارائه لیست تقسیم ورده بندی های موجود سیاسی مدعی شده است به گمان اين قلم دسته بندي جريانات و نحله هاي سياسي معاصر ايران به چپ و راست، راديكال و محافظه كار، خط امام و غيرخط امام، اصلاح طلب و اصولگرا، هوادار آزادي و هوادار استبداد، دمكراتيك و غيردمكراتيك، طرفدار دولت و طرفدار بخش خصوصي، توسعه گرا و عدالت گرا، افراطي و معتدل، ايدئولوژيك و عملگرا، آرمانگرا و واقعگرا، ايده آليست و رئاليست، انقلابي و غيرانقلابي، طرفدار سرمايه دار و طرفدار محرومين، نخبه گرا و توده گرا، انتخابي ها و انتصابي ها، آمريت گراها و انتخاب گراها، ملي گراها و اسلام گراها... نمونه هايي از اين انحراف مي باشند ودر دنباله اضافه کرده با بررسي اين موارد و موارد ديگر مشاهده مي كنيم هيچكدام از اين دسته بندي ها از جامعيت لازم برخوردار نيستند و در جاي خود متناقض نيز مي باشند. زیرا که در بسياري از موارد نمي توان افراد را به يكي از دو سر قضيه نسبت داد. از همين رو بنظر مي آيد براي تحليل نحله ها و جريانات سياسي ايران بايد چارچوب ديگري ارائه نمود. بالاخره پاسدار اطلاعاتی یادداشت روز نویس شده نتیجه گرفته است که براساس ارائه كردن اين چارچوب- در حد پيشنهادي قابل مطالعه در اين یادداشت روز نگاشته شده است. بنابراین به عقيده اين قلم بردست پاسدار اطلاعاتی وسپاهی معتقد است که برای معیار وشناسائی دسته بندي نحله هاي فكري در جامعه ايران بايد محور و مدار وچارچوبي ارائه داده که در آن نسبت جريانات با موضوع «پياده كردن حدود و قوانين و سنن اسلامي» مشخص وسازگار باشد. و تأکید کرده که هر چارچوب ديگري غير از اين باشد حتماً- در تحليل جريانات سياسي امروز ايران بطور كلي ناكارا و يا تا حد بسيار زيادي ناكارا خواهد بود. در نهایت اینکه نسخه ی جدید نحله های فکری وسیاسی را تیم بازسازی شده ی سعید امامی در چارچون گفته ی خمینی که خمینی بود ما سر اسلام دعوا داریم را صادر و چننین رده و تقسیم بندی برای آنان تجویز کرده است:
-1 جريانات سياسي مذهبي. اين عنوان شامل آن دسته از احزاب، جريانات، جبهه ها و شخصيت ها مي شود كه برنامه ها، خواسته ها و نگرش هاي خود را براساس پياده كردن قوانين و نگرش هاي اسلامي قرار داده اند و در همه عرصه ها نگرش ها و قوانين اسلامي را پاسخگو مي دانند و بطور مطلق از اسلام و رهبري اسلامي تبعيت دارند. با اين وصف اگر گروهي -به لحاظ نگاه عرفي- صددرصد مذهبي و انقلابي باشد ولي -مثلا-ً در اقتصاد به گونه رايج در محيط هاي غيراسلامي عقيده مند باشد و يا براساس آنها رفتار نمايد اين را نمي توانيم در چارچوب «گروه هاي مذهبي» قرار دهيم و يا اگر گروهي در نگرش به حكومت و حاكم ديني به گونه اي عمل كرد كه از عمل او نوعي جداگرايي ملاحظه شود، آن را نمي توان در طيف مذهبي ها جاي داد. البته اين سخن هرگز به اين معنا نمي باشد كه دايره مذهبي بودن ضيق است و انديشه هاي مختلف را به آن راه نيست. بلي اگر اينطور باشد اين قشري گري و تحجر است.
2- جريانات سياسي غيرمذهبي. اين دسته از جريانات و نحله ها كاري به اسلام ندارند و يا تلاشي در نقطه مقابل آن دنبال مي كنند. حزب توده، جبهه ملي، منافقين خلق، سلطنت طلب ها از جمله اين جريانات محسوب مي شوند.
3-جريانات سياسي نيمه مذهبي. مي توانيم آن دسته از نيروهاي سياسي كه در مواجهه با اسلام به شيوه «نومن ببعض و نكفر ببعض» عمل مي كنند را در اين دسته قرار دهيم.در همان حال بايد توجه داشت كه بعضي از گروههاي سياسي از اسلام بعنوان وسيله استفاده مي كنند و نه هدف و اين را با صراحت گفته اند-مانند نهضت آزادي- و يا در رفتار ثابت كرده اند- مثل حلقه كيان-، اين ها را نبايد «نيمه مذهبي» خواند اين ها اساساً غيرمذهبي هستند كمااينكه شما نمي توانيد هيچ نشانه اي از مذهب را در اهداف و اصول آنان پيدا نمائيد ولي مي توانيد در لابلاي سخنان و مقالات آنان كلماتي راجع به اسلام، قرآن، اهلبيت و حكومت ديني پيدا كنيد كه اين در واقع كاريكاتوريزه كردن اسلام است.
جريانات نيمه مذهبي شامل آن دسته از جريانات مي شوند كه واقعاً در نيمي از افكار، نگرش ها و اهداف آنان اسلام و حاكميت اسلامي وجود دارد و به نوعي براي آن اصالت قايل هستند و به همين ميزان مرزبندي هايي با جريان غيرمذهبي دارند. اما مختصات اين گروه و سرنوشت آنان چيست؟ در اين مجال كوتاه تنها به چند مورد اشاره مي شود:
1-جريانات نيمه مذهبي از عنوان گذاري خود به «اسلامي» پرهيز مي كنند و يا آن را مهخر مي اندازند. آنان نوعاً از عناوين ديگري كه كاملاً با جريانات سكولار مشترك مي باشد استفاده مي كنند؛ مثل «ملي»، «ايران»، «ايران اسلامي» و «سازندگي». بعضي از اين جريانات در شرايط اول انقلاب كه خودي ها عناوين مشترك را نمي پذيرفتند از عناوين مذهبي استفاده كردند ولي بعدها ضمن آنكه بارها درصدد تغيير آن برآمدند در رفتار خود مذهب را كاملاً به حاشيه بردند؛ مثل «مجاهدين انقلاب اسلامي»، «انجمن هاي اسلامي دانشجويي»، «كميسيون حقوق بشر اسلامي» و «تحكيم وحدت». همين ها وقتي خواستند شاخه اي جديد ايجاد كنند از به كار بردن اسلام در عنوان تشكل جديد پرهيز كرده و يا آن را موخر كردند مثل: «جبهه اصلاحات»، «جبهه دمكراسي خواهي»، «جبهه وفاق و كارآمدي»، «مشاركت ايران اسلامي»، «حزب اعتماد ملي» و «حزب عدالت و توسعه».
2-جريان نيمه مذهبي پس از انقلاب به لحاظ زمان پيدايش به سالهاي آغازين دوره سازندگي بازمي گردد. شايد تولد روزنامه همشهري توسط غلامحسين كرباسچي در سال 1371 و حذف حساسيت هاي مذهبي و انقلابي در اين روزنامه نقطه آغاز باشد و البته بعدها رسانه هاي ديگري كه بزرگترين آنها موسسه مطبوعاتي ايران بود نيز شكل گرفتند زماني كه اين بذر به بار نشست حزب كارگزاران سازندگي در زمستان سال 74 با حضور مديران دست اندركار همان جريان فرهنگي اعلام موجوديت كرد و البته عناصر خاصي از سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي نيز در همان ايامي كه همشهري پا به عرصه وجود گذاشت با افزودن نام «ايران» به عنوان سازمان فعاليت پنهاني خود را علني كردند. اين جريانات تنها يك تفاوت با جريان مشابهي كه در خارج از نظام كار مي كردند داشتند و آن بودن در بخشي از مصادر كشور در دهه اول انقلاب است وگرنه از نظر سوگيري سياسي، فرهنگي با آن جريان مو نمي زنند.
3- جريان نيمه مذهبي در سلوك اجتماعي به سمت جريان غير مذهبي كشش بيشتري دارد تا همگرايي با جريان مذهبي. از همين رو اگر به اين دسته از گروهها و جريانات سياسي بنگريد، در اكثر و يا قريب به اتفاق موضوعات و سوژه ها آنان را همسان با جريان غير مذهبي مي بينيد. علاوه بر آن كافي است كه به عناصر تشكيل دهنده احزاب نيمه مذهبي بنگريم و ارتباطات خارجي آنها را زير نظر بگيريم تا مشخص شود كه با آلوده ترين حلقه از طيف غير مذهبي مرتبط هستند و در همان حال رغبتي به دوستي با شريف ترين عناصر طيف مذهبي نيز ندارند. با اين وصف نيمه مذهبي ها در طي مسير به غيرمذهبي ها مي رسند نه به مذهبي ها.
4- جريانات نيمه مذهبي تلاش زيادي مي كنند تا «نوگرا» شناخته شوند. اين موضوع به چند دليل صورت مي گيرد؛ اولاً آنها احساس مي كنند در ميان نيروهاي مذهبي قادر به جذب هوادار نيستند پس تا حد زيادي حساب كار خود را با جاي ديگري مي بندند؛ ثانياً آنها احساس مي كنند در ميان جريان غير مذهبي نيروهاي زيادي هستند كه به لحاظ عقايد شخصي و ديدگاههاي كلي نمي خواهند غير مذهبي باشند و از اينكه با خدا و مذهب بطور كلي كاري نداشته باشند وحشت دارند، لذا اين ها گمان مي كنند با يك بازي و نماسازي مذهبي مي توانند اين دسته از نيروها را جذب نمايند . ثالثاً اين هابه تجربه دريافته اند به محض آنكه به طيف غير مذهبي نزديك مي گردند از همكاري مطلوب رسانه هاي خارجي و جريانات بين المللي بهره مند مي شوند پس به نفع خود مي دانند كه با طيف غير مذهبي همگرايي نشان دهند. به همين دلايل اگر شما به فلان روزنامه كه يك روحاني با سابقه انقلابي نيز در رأس آن است، نظري بياندازيد، مي بينيد كه در آن دفاع از مقولات ديني و انقلابي كاملاً حذف شده و در مقابل برجسته سازي نقاط ضعف نظام و دولت و نيز دفاع از آن دسته از نيروهاي مرتبط با جريان دشمن كه تحت تعقيب نظام هستند در دستور كار قرار دارند و اين حكايت همه اين جريانات و طيف هاي غير مذهبي است. در اين ميان موضوعات ديگري هم وجود دارند كه در حوصله اين يادداشت نيست.
در خاتمه اینکه همانگونه که اشاره شد عاقبت این نسخه مشابه طرح امنیت ملی مبارزه با بدحجابی و فساد اخلاقی و اجتماعی و فرهنگی نیروی انتظامی است که به سرکوبگری وخفقان جامعه منتهی شده است که اکنون قرار است طرح مشابه در بعد سیاسی در مورد جناح دوم خردادی نمیه مذهبی خوانده شده و فعالین سیاسی وحقوق بشری وجنبش دانشجوئی وحذف کامل آنان در خیمه شب بازی نمایش مجلس هشتم اجرا شود که نشان از بی آیند گی وافق تیره وتار رژیم تروریستی آخوندی می اشد . مشروط بر اینکه بارز شدن اهداف شوم باند محفلی و بازسای شده سعید امامی و سایر نهاد و باند های مافیائی نظامی همچون سپاه پاسداران و نیروی انتظامی ومتحجران حاکم و نوچه های آخوند انگلیسی مصباح یزدی می باشد که تئوری پردازی آن در روزنامه ی پادگانی گیهان است که عمداً از طریق ستون یادداشت روز ونیمه پنهان وکیهان وخوانندگان و اخبار ویژه وپروسه در مطبوعات دنبال می شود و پیش درآمد قلمی آن را نیز فاطمه ی رجبی همسر غلامحسین الهام سخنگوی دولت در سایت رجاء نیوز بر عهده دارد.
هوشنگ - بهداد
شنبه 12 خرداماه سال 1386
اصطلاح نیمه مذهبی ها، بزودی شبیه بی حجابی زنان، تبدیل به لامذهبی ها خواهد شد"
پس از دستگیری چند تائی دوم خرداد ی ها از جمله خانم هاله ی اسفندیاری وعلی شاکری که از اروپا آمریکا به ایران سفر کرده بودند ومنتقل کردنشان به زندان اوین و بازجوئی کردن واعتراف گرفتن از ودر ستون نیمه پنهان کیهان بازتاب دادنش که در بستر اهداف خاصی این روش را باند بقدرت خزیده ی سعید امامی انجام داده است . از جمله به عنوان ابزار فشار ووسیله ای برای معامله کردن با 5 پاسدار اعزامی تروریست در اربیل عراق با آمریکائی ها است . ناگفته نماند که البته ربوده شدن تعداد 5 تبعه ی انگلیسی در بصره نیز چاشنی ومکمل همین هدف می باشد. هدف دیگر خفه کردن وترساندن رقیب شکست خورده ی دوم خرداد ها است که اکنون که دست به تبلیغات پیشرس انتخاباتی مجلس هشتم زده اند و خنثی کردن فعالیت اینان می باشد . هدف مهمتر انحراف اذهان عمومی وباج گیری کردن رفتن پای میز مذاکره با آمریکا در عراق است. همچنین خاموش کردن اقشار گوناگون جامعه از پیگیری کردن مطالبات شان واعتراض روز افزون نسبت به رشد نرخ رشد تورم وگرانی وافزایش قیمت کالاها ومسکن است. همچنین چون دولت امام زمانی تمام عیار شکست خورده است از وحشت بارز شدن بیشتر ضعف مجبور است از موضع فرار به جلو حرکت کند وتوپ را وارد زمین رقیب کند. فراموش نشود که بحران هسته ای مزید بر علت شده است . اما چون تیم بازسازی شده سعید امامی مجبور است که بحران را با بحران های جدید پاسخ دهد وچون میوه مبارزه با بد وبی حجابی بر داشت شده است می بایست در باغ شروع شده یا کلید خورده ی بخش نیمه پنهان که پیش درآمد طرح مشابه در بخش سیاسی می باشد باید به روشی دیگر دنبال شود . بنابراین اکنون دستگاه سناریو وپرونده واتهام سازی وزارت اطلاعات موازی باند بازسازی شده سعید امامی – سپاه پاسداران دست به اختراع شگرد جدید زده اند و عنوان نیمه مذهبی را کشف کرده اند که معادل بد حجابی بخش اجتماعی است که بمرور زمان تبدیل به بی حجابی شده است واکنون نیز نیروی انتظامی با طرح ضدامنیت ملی با چماق فساد اجتماعی و مبارزه کردن با بی حجابی به جان زنان ودختران وجوانان جامعه افتاده اند وعلناً در خیابان ها جوانان را شکنجه می کنند. بنابراین همین تجربه را اکنون تیم محفلی سعید امامی از طریق روزنامه ی کیهان پادگانی حسین شریعتمداری با عنوان نیمه مذهبی ها شروع کرده ودر دستور کار خود قرار داده است که به زودی برای قلع وقمع کردن به غیر یا بی یا ضد مذهبی ها ارتقاء داده خواهد شد . معیار هم نقل قول کردن جمله ی قصاری از خمینی است که گفته بود "ما سر اسلام دعوا داريم" در دنباله ی پاسدار یادداشت روز نویس افزوده به عقيده اين قلم همين موضوع گفته ی خمینی است که بايد محور و مدار دسته بندي نحله هاي فكري در ايران معاصر قرار بگيرد. و تأکید کرده که ما بايد چارچوبي ارائه دهيم كه در آن نسبت جريانات با موضوع «پياده كردن حدود و قوانين و سنن اسلامي» مشخص باشد. و خاطر نشان کرده که هر چارچوب ديگري غير از اين باشد- حتماً- در تحليل جريانات سياسي امروز ايران بطور كلي ناكارا و يا تا حد بسيار زيادي ناكارا خواهد بود. همچنین ایشان پس از ارائه لیست تقسیم ورده بندی های موجود سیاسی مدعی شده است به گمان اين قلم دسته بندي جريانات و نحله هاي سياسي معاصر ايران به چپ و راست، راديكال و محافظه كار، خط امام و غيرخط امام، اصلاح طلب و اصولگرا، هوادار آزادي و هوادار استبداد، دمكراتيك و غيردمكراتيك، طرفدار دولت و طرفدار بخش خصوصي، توسعه گرا و عدالت گرا، افراطي و معتدل، ايدئولوژيك و عملگرا، آرمانگرا و واقعگرا، ايده آليست و رئاليست، انقلابي و غيرانقلابي، طرفدار سرمايه دار و طرفدار محرومين، نخبه گرا و توده گرا، انتخابي ها و انتصابي ها، آمريت گراها و انتخاب گراها، ملي گراها و اسلام گراها... نمونه هايي از اين انحراف مي باشند ودر دنباله اضافه کرده با بررسي اين موارد و موارد ديگر مشاهده مي كنيم هيچكدام از اين دسته بندي ها از جامعيت لازم برخوردار نيستند و در جاي خود متناقض نيز مي باشند. زیرا که در بسياري از موارد نمي توان افراد را به يكي از دو سر قضيه نسبت داد. از همين رو بنظر مي آيد براي تحليل نحله ها و جريانات سياسي ايران بايد چارچوب ديگري ارائه نمود. بالاخره پاسدار اطلاعاتی یادداشت روز نویس شده نتیجه گرفته است که براساس ارائه كردن اين چارچوب- در حد پيشنهادي قابل مطالعه در اين یادداشت روز نگاشته شده است. بنابراین به عقيده اين قلم بردست پاسدار اطلاعاتی وسپاهی معتقد است که برای معیار وشناسائی دسته بندي نحله هاي فكري در جامعه ايران بايد محور و مدار وچارچوبي ارائه داده که در آن نسبت جريانات با موضوع «پياده كردن حدود و قوانين و سنن اسلامي» مشخص وسازگار باشد. و تأکید کرده که هر چارچوب ديگري غير از اين باشد حتماً- در تحليل جريانات سياسي امروز ايران بطور كلي ناكارا و يا تا حد بسيار زيادي ناكارا خواهد بود. در نهایت اینکه نسخه ی جدید نحله های فکری وسیاسی را تیم بازسازی شده ی سعید امامی در چارچون گفته ی خمینی که خمینی بود ما سر اسلام دعوا داریم را صادر و چننین رده و تقسیم بندی برای آنان تجویز کرده است:
-1 جريانات سياسي مذهبي. اين عنوان شامل آن دسته از احزاب، جريانات، جبهه ها و شخصيت ها مي شود كه برنامه ها، خواسته ها و نگرش هاي خود را براساس پياده كردن قوانين و نگرش هاي اسلامي قرار داده اند و در همه عرصه ها نگرش ها و قوانين اسلامي را پاسخگو مي دانند و بطور مطلق از اسلام و رهبري اسلامي تبعيت دارند. با اين وصف اگر گروهي -به لحاظ نگاه عرفي- صددرصد مذهبي و انقلابي باشد ولي -مثلا-ً در اقتصاد به گونه رايج در محيط هاي غيراسلامي عقيده مند باشد و يا براساس آنها رفتار نمايد اين را نمي توانيم در چارچوب «گروه هاي مذهبي» قرار دهيم و يا اگر گروهي در نگرش به حكومت و حاكم ديني به گونه اي عمل كرد كه از عمل او نوعي جداگرايي ملاحظه شود، آن را نمي توان در طيف مذهبي ها جاي داد. البته اين سخن هرگز به اين معنا نمي باشد كه دايره مذهبي بودن ضيق است و انديشه هاي مختلف را به آن راه نيست. بلي اگر اينطور باشد اين قشري گري و تحجر است.
2- جريانات سياسي غيرمذهبي. اين دسته از جريانات و نحله ها كاري به اسلام ندارند و يا تلاشي در نقطه مقابل آن دنبال مي كنند. حزب توده، جبهه ملي، منافقين خلق، سلطنت طلب ها از جمله اين جريانات محسوب مي شوند.
3-جريانات سياسي نيمه مذهبي. مي توانيم آن دسته از نيروهاي سياسي كه در مواجهه با اسلام به شيوه «نومن ببعض و نكفر ببعض» عمل مي كنند را در اين دسته قرار دهيم.در همان حال بايد توجه داشت كه بعضي از گروههاي سياسي از اسلام بعنوان وسيله استفاده مي كنند و نه هدف و اين را با صراحت گفته اند-مانند نهضت آزادي- و يا در رفتار ثابت كرده اند- مثل حلقه كيان-، اين ها را نبايد «نيمه مذهبي» خواند اين ها اساساً غيرمذهبي هستند كمااينكه شما نمي توانيد هيچ نشانه اي از مذهب را در اهداف و اصول آنان پيدا نمائيد ولي مي توانيد در لابلاي سخنان و مقالات آنان كلماتي راجع به اسلام، قرآن، اهلبيت و حكومت ديني پيدا كنيد كه اين در واقع كاريكاتوريزه كردن اسلام است.
جريانات نيمه مذهبي شامل آن دسته از جريانات مي شوند كه واقعاً در نيمي از افكار، نگرش ها و اهداف آنان اسلام و حاكميت اسلامي وجود دارد و به نوعي براي آن اصالت قايل هستند و به همين ميزان مرزبندي هايي با جريان غيرمذهبي دارند. اما مختصات اين گروه و سرنوشت آنان چيست؟ در اين مجال كوتاه تنها به چند مورد اشاره مي شود:
1-جريانات نيمه مذهبي از عنوان گذاري خود به «اسلامي» پرهيز مي كنند و يا آن را مهخر مي اندازند. آنان نوعاً از عناوين ديگري كه كاملاً با جريانات سكولار مشترك مي باشد استفاده مي كنند؛ مثل «ملي»، «ايران»، «ايران اسلامي» و «سازندگي». بعضي از اين جريانات در شرايط اول انقلاب كه خودي ها عناوين مشترك را نمي پذيرفتند از عناوين مذهبي استفاده كردند ولي بعدها ضمن آنكه بارها درصدد تغيير آن برآمدند در رفتار خود مذهب را كاملاً به حاشيه بردند؛ مثل «مجاهدين انقلاب اسلامي»، «انجمن هاي اسلامي دانشجويي»، «كميسيون حقوق بشر اسلامي» و «تحكيم وحدت». همين ها وقتي خواستند شاخه اي جديد ايجاد كنند از به كار بردن اسلام در عنوان تشكل جديد پرهيز كرده و يا آن را موخر كردند مثل: «جبهه اصلاحات»، «جبهه دمكراسي خواهي»، «جبهه وفاق و كارآمدي»، «مشاركت ايران اسلامي»، «حزب اعتماد ملي» و «حزب عدالت و توسعه».
2-جريان نيمه مذهبي پس از انقلاب به لحاظ زمان پيدايش به سالهاي آغازين دوره سازندگي بازمي گردد. شايد تولد روزنامه همشهري توسط غلامحسين كرباسچي در سال 1371 و حذف حساسيت هاي مذهبي و انقلابي در اين روزنامه نقطه آغاز باشد و البته بعدها رسانه هاي ديگري كه بزرگترين آنها موسسه مطبوعاتي ايران بود نيز شكل گرفتند زماني كه اين بذر به بار نشست حزب كارگزاران سازندگي در زمستان سال 74 با حضور مديران دست اندركار همان جريان فرهنگي اعلام موجوديت كرد و البته عناصر خاصي از سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي نيز در همان ايامي كه همشهري پا به عرصه وجود گذاشت با افزودن نام «ايران» به عنوان سازمان فعاليت پنهاني خود را علني كردند. اين جريانات تنها يك تفاوت با جريان مشابهي كه در خارج از نظام كار مي كردند داشتند و آن بودن در بخشي از مصادر كشور در دهه اول انقلاب است وگرنه از نظر سوگيري سياسي، فرهنگي با آن جريان مو نمي زنند.
3- جريان نيمه مذهبي در سلوك اجتماعي به سمت جريان غير مذهبي كشش بيشتري دارد تا همگرايي با جريان مذهبي. از همين رو اگر به اين دسته از گروهها و جريانات سياسي بنگريد، در اكثر و يا قريب به اتفاق موضوعات و سوژه ها آنان را همسان با جريان غير مذهبي مي بينيد. علاوه بر آن كافي است كه به عناصر تشكيل دهنده احزاب نيمه مذهبي بنگريم و ارتباطات خارجي آنها را زير نظر بگيريم تا مشخص شود كه با آلوده ترين حلقه از طيف غير مذهبي مرتبط هستند و در همان حال رغبتي به دوستي با شريف ترين عناصر طيف مذهبي نيز ندارند. با اين وصف نيمه مذهبي ها در طي مسير به غيرمذهبي ها مي رسند نه به مذهبي ها.
4- جريانات نيمه مذهبي تلاش زيادي مي كنند تا «نوگرا» شناخته شوند. اين موضوع به چند دليل صورت مي گيرد؛ اولاً آنها احساس مي كنند در ميان نيروهاي مذهبي قادر به جذب هوادار نيستند پس تا حد زيادي حساب كار خود را با جاي ديگري مي بندند؛ ثانياً آنها احساس مي كنند در ميان جريان غير مذهبي نيروهاي زيادي هستند كه به لحاظ عقايد شخصي و ديدگاههاي كلي نمي خواهند غير مذهبي باشند و از اينكه با خدا و مذهب بطور كلي كاري نداشته باشند وحشت دارند، لذا اين ها گمان مي كنند با يك بازي و نماسازي مذهبي مي توانند اين دسته از نيروها را جذب نمايند . ثالثاً اين هابه تجربه دريافته اند به محض آنكه به طيف غير مذهبي نزديك مي گردند از همكاري مطلوب رسانه هاي خارجي و جريانات بين المللي بهره مند مي شوند پس به نفع خود مي دانند كه با طيف غير مذهبي همگرايي نشان دهند. به همين دلايل اگر شما به فلان روزنامه كه يك روحاني با سابقه انقلابي نيز در رأس آن است، نظري بياندازيد، مي بينيد كه در آن دفاع از مقولات ديني و انقلابي كاملاً حذف شده و در مقابل برجسته سازي نقاط ضعف نظام و دولت و نيز دفاع از آن دسته از نيروهاي مرتبط با جريان دشمن كه تحت تعقيب نظام هستند در دستور كار قرار دارند و اين حكايت همه اين جريانات و طيف هاي غير مذهبي است. در اين ميان موضوعات ديگري هم وجود دارند كه در حوصله اين يادداشت نيست.
در خاتمه اینکه همانگونه که اشاره شد عاقبت این نسخه مشابه طرح امنیت ملی مبارزه با بدحجابی و فساد اخلاقی و اجتماعی و فرهنگی نیروی انتظامی است که به سرکوبگری وخفقان جامعه منتهی شده است که اکنون قرار است طرح مشابه در بعد سیاسی در مورد جناح دوم خردادی نمیه مذهبی خوانده شده و فعالین سیاسی وحقوق بشری وجنبش دانشجوئی وحذف کامل آنان در خیمه شب بازی نمایش مجلس هشتم اجرا شود که نشان از بی آیند گی وافق تیره وتار رژیم تروریستی آخوندی می اشد . مشروط بر اینکه بارز شدن اهداف شوم باند محفلی و بازسای شده سعید امامی و سایر نهاد و باند های مافیائی نظامی همچون سپاه پاسداران و نیروی انتظامی ومتحجران حاکم و نوچه های آخوند انگلیسی مصباح یزدی می باشد که تئوری پردازی آن در روزنامه ی پادگانی گیهان است که عمداً از طریق ستون یادداشت روز ونیمه پنهان وکیهان وخوانندگان و اخبار ویژه وپروسه در مطبوعات دنبال می شود و پیش درآمد قلمی آن را نیز فاطمه ی رجبی همسر غلامحسین الهام سخنگوی دولت در سایت رجاء نیوز بر عهده دارد.
هوشنگ - بهداد
شنبه 12 خرداماه سال 1386