ديوار بلندتر از قد پس ماندگان خميني- وحيدرضا دولتشاهي20 خرداد-86

19/03/86 ديوار بلندتر از قد پس ماندگان خميني- وحيدرضا دولتشاهي



http://www.wiran.com ازسایت
توضیح: این مقاله ی افشاگر آقای وحید رضا دولتشاهی از شهراشرف عراق که در 19 خردادماه که در سایت ایران افشاگر بازتاب داده شده است به نظر می رسد که بدجوری موجب سوزش وخارش مزدوران بازیگر سایت وزارت بدنام اطلاعات به نام سازمان نجات شده است زیرا که بمثالبه ریختن آب بر توی لانه های مورچگانی عمل کرده است که در حال عرق شدن می باشند وبرای نجات خود تلاش مذبوحانه کرده اند تا که که از لانه های خودشان بیرون بزنند وبا ایجاد ارتباط برقرار کردن با شاخک های حسی همچون رهبر و امام راحل بی احساس شده اشان وسراسیمه خودشان را به اینطرف وآنطرف بزنند وبدوند و ندا و فریاد برآورند که بشتابید و فرار کنید که سیل آمده است ودنیا را دارد با هم می برد . در صورتیکه خودشان با همه اندام و وجودشان در منجلاب رژیم تروریستی وضدبشری و دستگاه بد نام وآمکش وزرات اطلاعات در لجن فرو رفته وغوطه ورشده اند مدعی اند که می خواهند از سایت مزدوران نجات ایران و وادار کردن برادریشان به نامه نوشتن موجب نجات آقای وحید رضا دولتشاهی شوند که خود در مصاحبه ی سیمای آزادی ازاین بردار به عنوان بردار ناتنی نام برده است که در دام دستگاه بد نام وزارت اطلاعات گرفتار شده است .
ديوار بلندتر از قد پس ماندگان خميني- وحيدرضا دولتشاهي


http://www.iran-efshagari.com/details_d.aspx?id_news=1520

درخبر مربوط به افتتاح كنسولگري عراق در مشهد به نقل از دژخيم هاشمي نژاد نوشته شده است و مثل هميشه و مانند ملاقات با هركس ديگري خواهان ”اخراج مجاهدين از عراق” شده و مدعي شده است كه ”حضور مجاهدين در اشرف باعث لطماتي براي ملت ايران و عراق بوده است“ بعد هم براي روحيه دادن به مزدورانشان, به زعم خودش ”حضور آنها در عراق را غير قانوني خوانده و اخراج آنها از عراق را برگ زريني در كارنامة دولت و مورد پسند جامعة جهاني توصيف كرده“, همچنين از قول فردي بنام محمد حمود كه گفته است معاون حقوقي وزير خارجة عراق است نقل كرده كه”آنها نيز با نيروهاي بيگانه كه در عراق حضور دارند, اين خواسته را مطرح كرده اند“, در پايان نيز اضافه كرده :”ليست 16000 شهيد ترورهاي منافقين در اختيار نامبرده قرار گرفته تا به روند اخراج سازمان از عراق كمك كند“
واصبرعلى ما يقولون واهجرهم هجرا جميلا وذرني والمكذبين أولي النعمة ومهلهم قليلا- سورة المزمل- آيه 10 و 11”برآنچه مي گويند شكيباباش و از آنان با دوري گزيدني خوش, فاصله بگير و مرا با تكذيب كنندگانِ به ظاهر توانگر, واگذار و اندكي مهلتشان ده”
واقعيت اينست كه سالهاست رژيم نغمة اخراج مجاهدين از عراق را سر مي دهد, سؤال اينست كه در شرايط فعلي هدف رژيم پابگور از تكرار اين خزعبلات چيست؟ چون هدف قبلي اطلاعات رژيم و آرزويش وارد كردن خدشه به عزم جزم حافظان دژ شرف و خراب كردن چهرة مجاهدين بود. اما در ربع قرن گذشته بطور عام و در 5سالة اخير بطور خاص اثبات شد كه مجاهدين بيدي نبوده و نيستند كه با اين بادها لرزيده و بلرزند, پس موضوع چيست؟
آيا هدف همان هدف 4سال قبل است, طبعاً بلحاظ نظري مي توان اينرا يك هدف حداكثر براي رژيم دانست, اما بلحاظ عيني لاجرم بايست آنرا در چارچوب ورود رژيم به فاز انحلال و سرنگوني تعبير و تفسير كنيم, آنموقع كه مجاهدين بمباران شده بودند و سلاحهايشان جمع آوري شده بود و حضور 16ساله شان در عراق در پرده اي از ابهام قرار داشت و همة امدادهاي غيبي به كمك رژيم مي آمد, بطوريكه گويي حضور مجاهدين در عراق سابقه اي ندارد و مي توان آنها را از عراق اخراج كرد و يادمان هست كه وقتي حكم به اخراج سازمان دادند و به زعم خود براي مجاهدين ضرب الاجل 3هفته اي نيز تعيين كردند, اما سر انجام كار به جايي كشيد كه نوابغ بارگاه ولايت و از جمله پاسدار دژخيم شمخاني ضجه زد كه: ”مجاهدين بي سلاح خطرناكتر از مجاهدين با سلاح هستند“.
از آن روز تا به امروز 4سال گذشته است و مجاهدين استوار, سرفراز و پايدار در كانون مقاومت ايستاده اند, با دستآوردها و پيروزي هاي مختلف نظيرحمايت 5.2 ميليون عراقي شريف از مجاهدين و رأي به خلع يد رژيم در عراق دادن, رأي دادگاه عالي اروپا مبني بر عدم مشروعيت وجود نام سازمان مجاهدين در ليست تروريستي, نامة كميسارياي عالي پناهندگي در مورد وضعيت پناهندگي مجاهدين…, نامة صليب سرخ جهاني در مورد حقوق مجاهدين اشرف و…
واضح است كه در تعادل قواي فعلي علماي نظام ولايت هر چقدر هم بلاهت داشته باشند, باز مي فهمند كه بعد از اين همه دستاورد براي مجاهدين, آرزوي اخراج آنها, خوابي است كه حتي نويسندة مقاله بوضوح مي داند به هزار و يك دليل فقط خواب پنبه دانه است و مي گويد:” دولت عراق موضوع اخراج مجاهدين را با دولتهاي بيگانه در عراق نيز مطرح نموده است و خواستار اخراج اين گروه شده است“ يعني معاون وزير خارجة اين دولت(اگر نويسندة مقاله راست گفته باشد!) به زبان اشهد اعلام مي كند كه ديوار اين مقاومت بلندتر از قد آنها است. پس باز به سئوال اولمان برمي گرديم, كه هدف رژيم چيست؟
آنچه واضح است اين صرفاً سوت زدن در تاريكي بدليل يك ترس موهوم نيست, موضوع فرياد هراس آلود خامنه اي است كه مرگ محتوم رژيمش را مي بيند و فريادش رو به كساني است كه كوس اضمحلال و سرنگوني اش را نواخته اند و براي تخفيف اين ترس به هر دستاويزي چنگ مي زند, مثلا دخيل بستن به معاون وزير خارجة عراق و استناد به اتهام استفاده از مجاهدين بر عليه اكراد از همين سنخ تشبثات است, چرا كه وزير خارجة عراق كه بالا دست اوست, قبلاً در طي يك نامة رسمي به دادگاهي در هلند به عدم دخالت مجاهدين در قضاياي اكراد اشاره كرده بود و علاوه بر مدارك مختلف و گوناگون ديگر, اين نامه هم يكي از اسنادي است كه پتة اين اتهام شيخ ساخته و اطلاعات پرداخته را مي زند, اما بهر جهت رژيم مجبور است كه به معاون وي نيز دخيل ببندد.
يعني پس از نرسيدن به هدف حداكثر, اين فرياد و جيغ هاي رنگارنگ, به اين منظور است كه با الدرم بلدرم اين ترس را از خود زائل كرده و روي مقاومت فرافكني كند. اما بايست به اين فرومايگان بگويم كه: آنكه ولي امر دجالان عالم بود, هيچ غلطي نتوانست بكند تا چه رسد به پس مانده هاي آن نظير آخوند علي گدا كه در دجاليت و وطن فروشي شصت پايِ امامش هم نمي شود.
وحيد دولتشاهي
اشرف - خرداد86