روزنامه ی کیهان دوشنبه 26 آذرماه سال-1386
آرزوهاي بر باد رفته ! (يادداشت روز)
در بازگوئی خاطره از زندان سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری نه آدرس دقیق بند ونه نام جمع دوستان مسلمان وی مشخص شده است که کیستند که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری ادعا کرده است با آنان در سال 1354 در زندان بوده است؟ البته به جز یکی که همان موقع در کنج زندان مشغول خواندن دعای کمیل واشک ریزی بود که البته ایشان به آرزوی دعا کردن همان موقع اشک ریزان دعای کمیل خواندنش رسیده است . برای اینکه اکنون وی جزو قلم بردستان ثابت روزنامه ی اطلاعاتی – امنیتی – پادگانی وسناریو سازی کیهان می باشد .ولی همین که این سربازجو اعتراف کرده شده است که همان سال در زندان از سوی پرویز نیکخواه چپ به خدمت ساواک در آمده صدا زده شده ودر راهروی زندان با هم مشغو ل گپ زدن و یا در حقیقت رد وبدل کردن اطلاعات پیرامون کمون زندان شدند. همین اعتراف به خوبی شان می دهد که این سربازجو تجربه ی سناریو وصنعت تواب سازی واعتراف گیری وبازجوئی را از که وچگونه آموخته است که اکنون چنین خبره وماهر منحصر به فرد شده است که بقول خودش با شعف ومسرت وعلاقه ی فراوان زمانی که برای بازجوئی وارشاد کردن زندانیان دعوت می شده در جا می پذیرفته وانجام وظیفه می کرده است. البته سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری از کسی فاکت آورده که اکنون وجود ندارد. ضمن اینکه اکنون پس از 3 دهه مشخص شده است که چه کسانی بر مسند قدرت نشسته وآن را قبضه وانحصاری کرده اند که نه فقط صاحب خانه وماشین و...شده اند، بلکه صاحبان ثروت های نجومی وبادآورده شده اند ودر مقابل 80% مردم محروم وتهی دست ایرانی چگونه زندگی می کنند و چه کسانی اعدام وترباران شدند واکنون نیز چرا نصیب شان شلاق و طناب دار شده است؟! بعلاوه اینکه فریاد مرگ بر دیکتاتور دانشجویان و احمدی نژاد عامل تبعیض و فساد وما زن ومرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم حاصل کدام عملکرد دولتمردان می باشد؟ صد البته اینکه چرا در آن موقع رابطه وتماس میان ارتجاعیون با کفار لامذهب در زندان جایز بود واشکال شرعی نداشت. ولی اکنون که 3 دهه است حکومت مذهبی تشکیل شده است که بنیانگذارش خمینی بود و یادداشت روز نویسش همان مسئول بچه های مسلمان در زندان شاه است که رابط میان چپ بریده و وصل به ساواک پرویز نیکخواه بود . چرا فضا به آنگونه شده است که حتی دوم خردادی ها مدعی اصلاح طلب سکولار و مرتد نامیده شده اند وبقول عیسی سحر خیز که وی اشاره به نامه ی تهدید آمیز به مرگ وپاک شدن ایران زمین از لوث مرتدین از سوی حزب الله کرده وهشدار داده است که قتل های زنجیره ی دیگر در راه می باشد ؟ البته که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری با اینگونه تهدید ها واتهامات نه اینکه غریبه نمی باشد، بلکه ید وتجربه ی طولائی در این زمینه وترور وسر به نیست کردن مخالفین در داخل وبرون مرز در کنار سعید امامی دارد. سئوال است که چرا برای چه در این مورد سخنی نگفته ومقایسه ای هرچند کوچک نکرده است؟
اما طبق تجربه گذشته سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری بنا بر تجربیات گذشته در زمان شاه دارد که نمونه ی بسار کوچک آن را اعتراف کرده است . البته با حفظ اسرار اطلاعاتی – امنیتی تؤام با خصلت افتادگی وشکسته نفسی که در ایشان نهفته است که هرگز نگفته است برای چه دستگیر وشکنجه شد؟ چرا همانگونه که مدتی پیش در دفتر مؤسسه ی فرهنگی کیهان در تهران با رسشگران مجله ی تایمز گفته بود تمام ناخن هایش از سوی ساواک شاه کشیده شد ودندان هایش همگی خرد وداغان شدند . برای چه حتی نامی از شکنجه گرش نمی برد که که یا چه کسانی بودند و یا توضیح نمی دهد که ناخن هایش چگونه رشد کردند و یا چگونه در زندان درمان شد و یا به جای دندان های خرد واز دست داده شده چه استفاده می کند؟ بگذریم ولی هدف از بازگوئی خاطرات زندان بی نام ونشانش کانال زدن به دراز کردن مخاطبینی می باشد که دو گروه هستند . یا مخالفان پروژه ی هسته ای هستند و یا رقیب شکست خورده ی دوم خردادی های داخلی می باشند . اکنون مورد دوم مورد نظر ایشان می باشد که چرا تحلیل یا نظر داده اند ولی فقیه از پاسدار احمدی نژاد حمایت وپشتیانی کرده ومی کند ؟ چرا ضریب این حمایت نسبت به سایر دولت های پیشین قابل مقایسه نمی باشد؟ بنابراین برای اینکه منتقدان پای خودشان را از اندازه ی گلیم خودشان بیش دراز کردند . می بایست بریده ومجارات شوند تا بار دیگر هوس نکنند همچنان پای خودشان را بیشتر از گلیم تعیین شده برای شان دراز تر کنند. البته به دلیل برخی از مسائل و اسرار مگو هم سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری وهم منتقدین قلم بردست رقیب جرأت نکردند تا که بدون لکنت زبان و روی دروایسی بگویند که هدف اصلی جنگ قدرت در رأس نظام است که چون باندهای مافیائی با همه ی فشار ها وافشاگری ها وتهدیدهای لازم ولی ناپیگیر موفق نشدند رفسنجانی بساز و فروش را از داوطب شدن شرکت در نمایش خیمه شب بازی انتخابات خبرگان ورئیس آن شدن وادارند . از این منظر برای اینکه جاه طلبی های رفسنجنی مهار شود. ولی فقیه چاره ای جز حمایت تمام عیار از پاسدار احمدی نژاد ندارد تااینکه همچون تازی درخدمت صیاد به سوی رفسجانی کیش داده شود. تا که زیاد دور نگیرد وهوس خیز برداشتن برای باز گشت به قدرت وقبضه ی جایگاه ولایت ققیهی در سر خود نپروراند . زیرا اکنون به دلایل بحرانی شدن پرونده ی هسته ای که نیاز به رفسنجانی است تا که در خطبه های نماز جمعه کد وپیام های انحرافی به مخاطبان برون مرزی بدهد تا موجب کاهش فشار های بین المللی شود. پس کمی افشاگری ها پیرامون رفسنجانی و اعضای خانواده و آشنایان وحزب کارگزارنش کاسته شده ست . پس برادر همسر رفسنجانی حسین مرعشی شروع به فعالیت وطلبکاری وباج خواهی کردن هم از دولت احمدی نژاد وهم از کروبی وهم دوم خرادی ها وهم نمایندگان مجلس ششم کرده و سفت وسخت از رفسنجنی دفاع وتبلیغ کرده است . البته به احتمال زیاد سربازجو پاسدار در این یادداشت روز خود گرچه نام نبرده است ولی باید مخاطب یا مخاطبینش همچون حسین مرعشی باشد که اخیراً تند وتیز به احمدی نژاد تاخته وعملکرد دولت وی را بر زیر سئوال ونقد کشانده است و یا اینکه سایت آفتاب آخوند حسن روحانی باشد که مقالات اتتقادی زیاد به دولت وبه خصوص سیاست امور خارجی اش بازتاب می دهد .یا شاید از اعضای باند مؤتلفه ی انگلیسی عسگر اولادی وهمسو با آن باشد که که در پاسخ به اینان سربازجو پاسدار حسین شریعتمدار چنین جواب تنظیم کرده و داده است:
اما، اين بخش از توهم پراكني مقاله ياد شده و سفارش دهندگان آن- كه آنها را كاملا مي شناسيم و علت عصبانيت آنان را مي دانيم- نيز به گونه اي حيرت انگيز با توهم پراكني آمريكا و متحدانش همخواني دارد. آيا همه اين همصدايي ها و همنوايي ها تصادفي است؟! انشاءالله كه چنين باشد!5- و اما، سفارش دهندگان مقاله ياد شده در بيان مدل سوم، بي آن كه- احتمالاً- متوجه باشند، بغض فرو خورده خويش از نظام را بيرون ريخته اند. در اين مدل آمده است كه رئيس جمهور مطلوب رهبر معظم انقلاب، آقايان قاليباف و لاريجاني بوده اند!! و ايشان بعد از بركناري برخي از نزديكان خود از سوي احمدي نژاد، دولت وي را دولت مطلوب نمي دانند و اخيراً در مواردي نيز ناخشنودي خود را ابراز داشته اند، ولي از اين پس، غلظت حمايت هاي خويش را كاهش مي دهند تا در انتخابات دهم، زمينه روي كار آمدن دولت مطلوب رهبري فراهم شود!!گردانندگان سايت مزبور در اين بخش از مقاله ياد شده كه اوج ناجوانمردي و بي ادبي نسبت به ساحت رهبر معظم انقلاب است ضمن آن كه آرزوهاي بر باد رفته خود را به رهبر فرزانه انقلاب نسبت داده اند، كينه عميق خويش از احياي خط امام (ره) و پيگيري ارزش هاي اسلامي و انقلابي مورد نظر امام و رهبر معظم انقلاب را نيز برملا كرده اند. چرا كه حمايت ويژه رهبر معظم انقلاب از دولت نهم همواره با تاكيد بر تلاش بي وقفه دولت براي عملياتي كردن خواسته هاي اسلام و انقلاب، نظير استكبارستيزي، شجاعت در برخورد با مستكبران، ساده زيستي، مردم دوستي، پاكدستي و... بوده و هست، و البته در مواردي كه نياز به تذكر و هشدار بوده است نيز از هشدار دلسوزانه دريغ نورزيده اند، بنابراين، ناخرسندي آقا از عملكرد دولت كه تهيه كنندگان مقاله به آن پرداخته اند در كدام يك از دو محور ياد شده قابل ديدن است كه نتيجه گرفته اند، دولت مطلوب ايشان دولتي غير از دولت احمدي نژاد است؟ آيا معتقدند كه رهبر معظم انقلاب از تاكيد دولت بر ارزش هاي اسلامي و انقلابي- نستجيربالله- ناخرسندند؟ اگر چنين است، چرا آشكارا از آن حمايت مي كنند؟ و آيا نبايد نتيجه گرفت دولت مطلوب سفارش دهندگان مقاله كه آن را به رهبر معظم انقلاب نسبت داده اند، دولتي است كه ارزش هاي اسلامي و انقلابي، مردم دوستي، ساده زيستي، پاكدستي و... را واگذارد؟! اگر مقصود اين نيست پس مقصودتان چيست؟!.و در اين باره هنوز هم گفتني هايي هست كه مي گذاريم و مي گذريم و به گردانندگان سايت ياد شده از قول خواجه
شيراز هشدار مي دهيم كه اي مگس عرصه سيمرغ نه جولانگه توستعرض خود مي بري و زحمت ما مي داري اگرچه به قول حضرت امام، «عرض خود مي بري و كذا و كذا...»
درخاتمه اینکه به نظر می رسد موج رو به رشد اختلافات وتضادهای درون دولت مدعی عدالت محوری وتحول گرائی و عاشق خدمتگزاری به مردم موجب شده است که از یک سو دولت دچار ریزش برکناری واخراج و استعفاها شود . از سوی دیگر این شرایط سبب شده است تاکه زبان انتقادی جناح شکست خورده ومغلوب دوم خردادی به خصوص حامیان رفسنجانی نسبت به عملکرد دولت نهم تیز تر وبراتر شود . گویا حامیان وباند های وابسته و حول وحوش رفسنجانی احساس کرده یا اینکه هوس خزیدن دوباره بقدرت کرده اند . به خصوص اینکه می دانند شرایط حاد پرونده ی هسته ای ولی فقیه واحمدی نژاد را در گیومه ی فشار داخلی وبین المللی قرار داده است . مشروط بر اینکه بر توی لیست تروریست رفتن سپاه پاسداران و برکناری پاسدار ذوالقدر و فضای نزدیک شدن خیمه شب بازی انتخابات مجلس دوره ه هشتم ، امر بر اینان مشتبه شدهاست که فضای فعالیت تبلیغاتی وترغیب و تشویق و آمادگی حضور وصیقل زدن آرزو برای دوباره بقدرت خزیدن اینان مناسب شده است . غافل ازآنکه ریش و قیچی در اختیار باند مافیائی حاکم است . زیرا که وزارت کشور وشورای نگهبان رادر اختیار خود دارد که معلوم نیست چگونه تدارک آرا ئی قرار است که از درون صندوق های مارگیری بیرون کشانیده شود و کسی نمی داند که شورای نگهبان چه کسانی را نه رد صلاحیت، بلکه تأئید صلاحیت می کند ؟ البته افشاگری ها وتهدید ها وتوزیع شب نامه ها نیز وجود دارد. بنابراین دوم خردادی ها وحامیان رفسنجانی و مبلغان برون مرزی اینان نباید که زیاد خوش بین باشند وذوق زده شوند . چون اگر هنوز جای خیس خوابگاه شبانگا مشخص نشده است. باید بدانند که شب یلدای سیاه بس دراز است منتظر باشند تا سپیده دمان صبحگاهی دمد آنگاه معلوم می شود که در دل سیاه بلند شب چه خبر بوده یا اتفاق افتاده است؟ به ویژه اینکه 3 دهه هر دو جناح مدعی با باندهای مافیائی وابسته به خودشان آزمون شان را پس داده اند ونه ابهامی برای عوامفریب بیشتر در کار است ونه اینان شگرد ئو یا طرح و ابتکار نو وجدید وناشناخته شده ای برای عوامفریبی تبلیغاتی دارند که قادر باشد پاسخگوی مطالبات انباشت وپرداخت ناشده ی مردم ایران باشد.
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 26 آذرماه سال-1386
آرزوهاي بر باد رفته ! (يادداشت روز)
در بازگوئی خاطره از زندان سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری نه آدرس دقیق بند ونه نام جمع دوستان مسلمان وی مشخص شده است که کیستند که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری ادعا کرده است با آنان در سال 1354 در زندان بوده است؟ البته به جز یکی که همان موقع در کنج زندان مشغول خواندن دعای کمیل واشک ریزی بود که البته ایشان به آرزوی دعا کردن همان موقع اشک ریزان دعای کمیل خواندنش رسیده است . برای اینکه اکنون وی جزو قلم بردستان ثابت روزنامه ی اطلاعاتی – امنیتی – پادگانی وسناریو سازی کیهان می باشد .ولی همین که این سربازجو اعتراف کرده شده است که همان سال در زندان از سوی پرویز نیکخواه چپ به خدمت ساواک در آمده صدا زده شده ودر راهروی زندان با هم مشغو ل گپ زدن و یا در حقیقت رد وبدل کردن اطلاعات پیرامون کمون زندان شدند. همین اعتراف به خوبی شان می دهد که این سربازجو تجربه ی سناریو وصنعت تواب سازی واعتراف گیری وبازجوئی را از که وچگونه آموخته است که اکنون چنین خبره وماهر منحصر به فرد شده است که بقول خودش با شعف ومسرت وعلاقه ی فراوان زمانی که برای بازجوئی وارشاد کردن زندانیان دعوت می شده در جا می پذیرفته وانجام وظیفه می کرده است. البته سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری از کسی فاکت آورده که اکنون وجود ندارد. ضمن اینکه اکنون پس از 3 دهه مشخص شده است که چه کسانی بر مسند قدرت نشسته وآن را قبضه وانحصاری کرده اند که نه فقط صاحب خانه وماشین و...شده اند، بلکه صاحبان ثروت های نجومی وبادآورده شده اند ودر مقابل 80% مردم محروم وتهی دست ایرانی چگونه زندگی می کنند و چه کسانی اعدام وترباران شدند واکنون نیز چرا نصیب شان شلاق و طناب دار شده است؟! بعلاوه اینکه فریاد مرگ بر دیکتاتور دانشجویان و احمدی نژاد عامل تبعیض و فساد وما زن ومرد جنگیم، بجنگ تا بجنگیم حاصل کدام عملکرد دولتمردان می باشد؟ صد البته اینکه چرا در آن موقع رابطه وتماس میان ارتجاعیون با کفار لامذهب در زندان جایز بود واشکال شرعی نداشت. ولی اکنون که 3 دهه است حکومت مذهبی تشکیل شده است که بنیانگذارش خمینی بود و یادداشت روز نویسش همان مسئول بچه های مسلمان در زندان شاه است که رابط میان چپ بریده و وصل به ساواک پرویز نیکخواه بود . چرا فضا به آنگونه شده است که حتی دوم خردادی ها مدعی اصلاح طلب سکولار و مرتد نامیده شده اند وبقول عیسی سحر خیز که وی اشاره به نامه ی تهدید آمیز به مرگ وپاک شدن ایران زمین از لوث مرتدین از سوی حزب الله کرده وهشدار داده است که قتل های زنجیره ی دیگر در راه می باشد ؟ البته که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری با اینگونه تهدید ها واتهامات نه اینکه غریبه نمی باشد، بلکه ید وتجربه ی طولائی در این زمینه وترور وسر به نیست کردن مخالفین در داخل وبرون مرز در کنار سعید امامی دارد. سئوال است که چرا برای چه در این مورد سخنی نگفته ومقایسه ای هرچند کوچک نکرده است؟
اما طبق تجربه گذشته سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری بنا بر تجربیات گذشته در زمان شاه دارد که نمونه ی بسار کوچک آن را اعتراف کرده است . البته با حفظ اسرار اطلاعاتی – امنیتی تؤام با خصلت افتادگی وشکسته نفسی که در ایشان نهفته است که هرگز نگفته است برای چه دستگیر وشکنجه شد؟ چرا همانگونه که مدتی پیش در دفتر مؤسسه ی فرهنگی کیهان در تهران با رسشگران مجله ی تایمز گفته بود تمام ناخن هایش از سوی ساواک شاه کشیده شد ودندان هایش همگی خرد وداغان شدند . برای چه حتی نامی از شکنجه گرش نمی برد که که یا چه کسانی بودند و یا توضیح نمی دهد که ناخن هایش چگونه رشد کردند و یا چگونه در زندان درمان شد و یا به جای دندان های خرد واز دست داده شده چه استفاده می کند؟ بگذریم ولی هدف از بازگوئی خاطرات زندان بی نام ونشانش کانال زدن به دراز کردن مخاطبینی می باشد که دو گروه هستند . یا مخالفان پروژه ی هسته ای هستند و یا رقیب شکست خورده ی دوم خردادی های داخلی می باشند . اکنون مورد دوم مورد نظر ایشان می باشد که چرا تحلیل یا نظر داده اند ولی فقیه از پاسدار احمدی نژاد حمایت وپشتیانی کرده ومی کند ؟ چرا ضریب این حمایت نسبت به سایر دولت های پیشین قابل مقایسه نمی باشد؟ بنابراین برای اینکه منتقدان پای خودشان را از اندازه ی گلیم خودشان بیش دراز کردند . می بایست بریده ومجارات شوند تا بار دیگر هوس نکنند همچنان پای خودشان را بیشتر از گلیم تعیین شده برای شان دراز تر کنند. البته به دلیل برخی از مسائل و اسرار مگو هم سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری وهم منتقدین قلم بردست رقیب جرأت نکردند تا که بدون لکنت زبان و روی دروایسی بگویند که هدف اصلی جنگ قدرت در رأس نظام است که چون باندهای مافیائی با همه ی فشار ها وافشاگری ها وتهدیدهای لازم ولی ناپیگیر موفق نشدند رفسنجانی بساز و فروش را از داوطب شدن شرکت در نمایش خیمه شب بازی انتخابات خبرگان ورئیس آن شدن وادارند . از این منظر برای اینکه جاه طلبی های رفسنجنی مهار شود. ولی فقیه چاره ای جز حمایت تمام عیار از پاسدار احمدی نژاد ندارد تااینکه همچون تازی درخدمت صیاد به سوی رفسجانی کیش داده شود. تا که زیاد دور نگیرد وهوس خیز برداشتن برای باز گشت به قدرت وقبضه ی جایگاه ولایت ققیهی در سر خود نپروراند . زیرا اکنون به دلایل بحرانی شدن پرونده ی هسته ای که نیاز به رفسنجانی است تا که در خطبه های نماز جمعه کد وپیام های انحرافی به مخاطبان برون مرزی بدهد تا موجب کاهش فشار های بین المللی شود. پس کمی افشاگری ها پیرامون رفسنجانی و اعضای خانواده و آشنایان وحزب کارگزارنش کاسته شده ست . پس برادر همسر رفسنجانی حسین مرعشی شروع به فعالیت وطلبکاری وباج خواهی کردن هم از دولت احمدی نژاد وهم از کروبی وهم دوم خرادی ها وهم نمایندگان مجلس ششم کرده و سفت وسخت از رفسنجنی دفاع وتبلیغ کرده است . البته به احتمال زیاد سربازجو پاسدار در این یادداشت روز خود گرچه نام نبرده است ولی باید مخاطب یا مخاطبینش همچون حسین مرعشی باشد که اخیراً تند وتیز به احمدی نژاد تاخته وعملکرد دولت وی را بر زیر سئوال ونقد کشانده است و یا اینکه سایت آفتاب آخوند حسن روحانی باشد که مقالات اتتقادی زیاد به دولت وبه خصوص سیاست امور خارجی اش بازتاب می دهد .یا شاید از اعضای باند مؤتلفه ی انگلیسی عسگر اولادی وهمسو با آن باشد که که در پاسخ به اینان سربازجو پاسدار حسین شریعتمدار چنین جواب تنظیم کرده و داده است:
اما، اين بخش از توهم پراكني مقاله ياد شده و سفارش دهندگان آن- كه آنها را كاملا مي شناسيم و علت عصبانيت آنان را مي دانيم- نيز به گونه اي حيرت انگيز با توهم پراكني آمريكا و متحدانش همخواني دارد. آيا همه اين همصدايي ها و همنوايي ها تصادفي است؟! انشاءالله كه چنين باشد!5- و اما، سفارش دهندگان مقاله ياد شده در بيان مدل سوم، بي آن كه- احتمالاً- متوجه باشند، بغض فرو خورده خويش از نظام را بيرون ريخته اند. در اين مدل آمده است كه رئيس جمهور مطلوب رهبر معظم انقلاب، آقايان قاليباف و لاريجاني بوده اند!! و ايشان بعد از بركناري برخي از نزديكان خود از سوي احمدي نژاد، دولت وي را دولت مطلوب نمي دانند و اخيراً در مواردي نيز ناخشنودي خود را ابراز داشته اند، ولي از اين پس، غلظت حمايت هاي خويش را كاهش مي دهند تا در انتخابات دهم، زمينه روي كار آمدن دولت مطلوب رهبري فراهم شود!!گردانندگان سايت مزبور در اين بخش از مقاله ياد شده كه اوج ناجوانمردي و بي ادبي نسبت به ساحت رهبر معظم انقلاب است ضمن آن كه آرزوهاي بر باد رفته خود را به رهبر فرزانه انقلاب نسبت داده اند، كينه عميق خويش از احياي خط امام (ره) و پيگيري ارزش هاي اسلامي و انقلابي مورد نظر امام و رهبر معظم انقلاب را نيز برملا كرده اند. چرا كه حمايت ويژه رهبر معظم انقلاب از دولت نهم همواره با تاكيد بر تلاش بي وقفه دولت براي عملياتي كردن خواسته هاي اسلام و انقلاب، نظير استكبارستيزي، شجاعت در برخورد با مستكبران، ساده زيستي، مردم دوستي، پاكدستي و... بوده و هست، و البته در مواردي كه نياز به تذكر و هشدار بوده است نيز از هشدار دلسوزانه دريغ نورزيده اند، بنابراين، ناخرسندي آقا از عملكرد دولت كه تهيه كنندگان مقاله به آن پرداخته اند در كدام يك از دو محور ياد شده قابل ديدن است كه نتيجه گرفته اند، دولت مطلوب ايشان دولتي غير از دولت احمدي نژاد است؟ آيا معتقدند كه رهبر معظم انقلاب از تاكيد دولت بر ارزش هاي اسلامي و انقلابي- نستجيربالله- ناخرسندند؟ اگر چنين است، چرا آشكارا از آن حمايت مي كنند؟ و آيا نبايد نتيجه گرفت دولت مطلوب سفارش دهندگان مقاله كه آن را به رهبر معظم انقلاب نسبت داده اند، دولتي است كه ارزش هاي اسلامي و انقلابي، مردم دوستي، ساده زيستي، پاكدستي و... را واگذارد؟! اگر مقصود اين نيست پس مقصودتان چيست؟!.و در اين باره هنوز هم گفتني هايي هست كه مي گذاريم و مي گذريم و به گردانندگان سايت ياد شده از قول خواجه
شيراز هشدار مي دهيم كه اي مگس عرصه سيمرغ نه جولانگه توستعرض خود مي بري و زحمت ما مي داري اگرچه به قول حضرت امام، «عرض خود مي بري و كذا و كذا...»
درخاتمه اینکه به نظر می رسد موج رو به رشد اختلافات وتضادهای درون دولت مدعی عدالت محوری وتحول گرائی و عاشق خدمتگزاری به مردم موجب شده است که از یک سو دولت دچار ریزش برکناری واخراج و استعفاها شود . از سوی دیگر این شرایط سبب شده است تاکه زبان انتقادی جناح شکست خورده ومغلوب دوم خردادی به خصوص حامیان رفسنجانی نسبت به عملکرد دولت نهم تیز تر وبراتر شود . گویا حامیان وباند های وابسته و حول وحوش رفسنجانی احساس کرده یا اینکه هوس خزیدن دوباره بقدرت کرده اند . به خصوص اینکه می دانند شرایط حاد پرونده ی هسته ای ولی فقیه واحمدی نژاد را در گیومه ی فشار داخلی وبین المللی قرار داده است . مشروط بر اینکه بر توی لیست تروریست رفتن سپاه پاسداران و برکناری پاسدار ذوالقدر و فضای نزدیک شدن خیمه شب بازی انتخابات مجلس دوره ه هشتم ، امر بر اینان مشتبه شدهاست که فضای فعالیت تبلیغاتی وترغیب و تشویق و آمادگی حضور وصیقل زدن آرزو برای دوباره بقدرت خزیدن اینان مناسب شده است . غافل ازآنکه ریش و قیچی در اختیار باند مافیائی حاکم است . زیرا که وزارت کشور وشورای نگهبان رادر اختیار خود دارد که معلوم نیست چگونه تدارک آرا ئی قرار است که از درون صندوق های مارگیری بیرون کشانیده شود و کسی نمی داند که شورای نگهبان چه کسانی را نه رد صلاحیت، بلکه تأئید صلاحیت می کند ؟ البته افشاگری ها وتهدید ها وتوزیع شب نامه ها نیز وجود دارد. بنابراین دوم خردادی ها وحامیان رفسنجانی و مبلغان برون مرزی اینان نباید که زیاد خوش بین باشند وذوق زده شوند . چون اگر هنوز جای خیس خوابگاه شبانگا مشخص نشده است. باید بدانند که شب یلدای سیاه بس دراز است منتظر باشند تا سپیده دمان صبحگاهی دمد آنگاه معلوم می شود که در دل سیاه بلند شب چه خبر بوده یا اتفاق افتاده است؟ به ویژه اینکه 3 دهه هر دو جناح مدعی با باندهای مافیائی وابسته به خودشان آزمون شان را پس داده اند ونه ابهامی برای عوامفریب بیشتر در کار است ونه اینان شگرد ئو یا طرح و ابتکار نو وجدید وناشناخته شده ای برای عوامفریبی تبلیغاتی دارند که قادر باشد پاسخگوی مطالبات انباشت وپرداخت ناشده ی مردم ایران باشد.
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 26 آذرماه سال-1386