نقد وبررسی " آنچه براي لبنان حياتي است" روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 4 دی ماه سال -1386
"برای فرار از بحران هسته ای، نیاز به راه اندازی جنگ 33 روزه دیگر در لبنان ضروریست"
سرمقاله نویس ذوق زده وعجول با انتخاب کردن عنوان" آنچه برای لبنان حیاتی است " برای سرمقاله ی خود به برخی واقعیات پشت پرده وطرح وتدارک توطئه های در پیش اعتراف کرده است . حال بماند که مشخص نیست چرا سرمقاله نویس زیادی حساس به پیگیری ووارسی مسائل کشورهای همجوار وخاورمیانه چگونه است که پس از 3 دهه قرار است که چه موقع نوبت به بررسی و برآورده کردن مطالبات مردم ایران برسد تاکه برای سران رژیم تروریستی وبربرمنش و تاریک اندیش آخوندی حالت حیاتی داشته باشدتا که رئیس جمهور غلامک سپاه پاسداران و گماشته ی ولی فقیه مجبور نباشد که به جای اجرای وعده های داده شده ی بردن نان بر توی سفره های خالی محرومان و به جای مبارزه کردن با مفسدان نتیجه آنگونه نشود که سیدخندان هفت خط خامی طلبکارانه مدعی شود ولنگاری و فساد درون دولت نهم بیشتر از دولت اصلاحات است. رفسنجانی بساروبفروش در نماز جمعه تهران نگوید بحران تورم وگرانی خطر جدیست . همینطور در زمینه بودجه نویسی دولت ، گزارش شود که اینگونه بودجه نویسی تبدیل به جنگ وگریزی میان مجلس ودولت شده است وهرروز در مطبوعات وهمه جا بحث وجدل پیرامون اینگونه بودجه ریزی عصر قجری می باشد . مهمتر اینکه همین رئیس جمهور آلت دست ولی فقیه وسپاه پاسداران پس از دو سال انکار وتکذیب کردن که مدعی می شد که گرانی وتورم در جامعه وجود ندارد و ولی فقیه حامی و پشتیبان وی نیز به منتقدین پرخاشگری می کرد واز موضع تهدید اینان را دمساز و همآواز با رسانه ای تبلیغاتی صهیونیستی و استکباری علیه ی دلت مدعی عدالت محور معرفی می کرد . ولی اکنون پاسدار احمدی نژاد از موضع شرمگینانه وخودزنی و بانک ها را مقصر قلمداد کردن اعتراف کرده است که تورم وگرانی در جامعه وجود دارد ومی بایست که مهار شود . البته که مجلس را نیز متهم کرده است که در برابر اقدامات ولوایح دولت کار شکنی کردند وموجب رشد تورم وگرانی در جامعه شدند .
البته از رژیمی که با بحران آمده و با بحران سازی و با عوامفریبی وجنگ افروزی وصدور ترریسم وبیدگرائی ادامه داده است . نمی توان انتظار داشت که دست از اینگونه اعتیاد بحران سازی هاو صدور آن بردارد و تلاش به دخالت گری در امور داخلی دیگر کشور از جمله عراق و فلسطین ولبنان نکند بنابراین مشخص است اکنون که رژیم تروریستی آخوندی که در بحران های فراوان که در رأس آن بحران هسته ای می باشد بطور کامل در بحران ها غوطه ورمی باشد و طبق تجربیات 3 دهه گذشته بحران را با بحران سازی های جدید پاسخ داده وسپری کرده وبه بقای ننگین خودش ادامه داده است . لذا می بایست که پس از ایجاد آشوب در بحرین که از سوی شیعیان این کشور ونفوذی های اعزامی از ایران وعراق ولبنان انجام گرفته است که مرتبط به موضوع پرونده ی هسته ای وسفر ماه آینده ی بوش به بحرین است . به خصوص پس از ناکامی از طرح جنگ افروزی پرتاب راکت و موشک ها از سوی جهاد اسلامی فلسطین به خاک اسرائیل که با واکنش تهاجمی اسرائیل مواجه شد وامکان غائله سازی وبهره برداری های تبلیغاتی به وجود نیامد وآبی هم برای طراحان جماران نشن وسپاه پاسداران گرم نکرد و حاصل دعوت کردن های مسئول شاخه ی سیاسی جهاد اسلامی فلسطین به تهران وگفتگوی مطبوعاتی کردن با وی برای بحران سازی وجنگ افروزی با اسرائیل بر باد رفته است . پس برای فرار از بحران نیاز به بحران سازی جدید در منطقه می باشد که می بایست جرقه ی آن با حزب اله لبنان زده شود. برای همین حزب الله لبنان وارد صحنه وفعال شده است ونمایندگان پارلمان لبنان را تهدید کرده و به آنان هشدار داده است که چون بوش در افغانستان وعراق شکست خورده است ودر لبنان نیز از طریق حزب الله وجنگ 33 روزه د ر کنار اسرائیل متحمل شکست شده است . اکنون پیرامون انتخاب کردن رئیس جمهور جدید برای لبنان می خواهد دخالت گری کند. برای همین بی جهت نیست که در ادامه ی فعال کردن حزب اله لبنان برای بحران سازی وباج گیری وتهدید کردن ؛ سرمقاله نویس نیز وارد میدان شده است تا طرح سناریوی تدارک دیده شده را تکمیل کند . بنابراین در همین رابطه است که سرمقاله در دنباله ی هشدار حزب الله که برگردان نسخه دیتکه شده ی سپاه پاسداران وبیت رهبری ولی فقیه می باشد اکنون قلم بر دست سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی متعلق به ولی فقیه محور هشدار حزب اله لبنان اینگونه قلمفرسائی وتحلیل ونظر داده آن را ترجمان مجدد کرده است:
"پيشنهاد تحكم آميز بوش كوچك به جناح 14 مارس براي انتخاب رئيس جمهور جديد و توصيه براي بي اعتنائي به ديدگاه مخالفين دولت آرامش نسبي در صحنه سياسي لبنان را برهم زده و نوعي تلاطم و دلواپسي را دامن زده است. اين پيشنهاد غيرمنتظره آنهم از جانب رئيس جمهوري كه حتي در كنگره آمريكا هم دست پائين را دارد و در كاخ سفيد هم « چرخ پنجم » به حساب مي آيد بسيار تعجب آور است. . نبايد از نظر دور داشت كه دولت غيرقانوني « فواد سينيوره » به آخر خط رسيده و ديگر توان تاثيرگذاري بر اوضاع لبنان حتي بكمك ابزارهاي خارجي و از جمله فشار مشترك آمريكا فرانسه و اسرائيل را از دست داده و قادر به ادامه حيات سياسي نيست . بعلاوه « دوپينگ سياسي » هم نتوانسته و نمي تواند نقش تعيين كننده اي در سرنوشت جناح وابسته به بيگانگان در لبنان ايفا كند. بي اعتباري دولت سينيوره را بايستي يكي از طبيعي ترين نتايج شكست اسرائيل در جنگ 33 روزه تلقي كنيم"
بنابراین نقشی که سرمقاله نویس برای راه اندازی جنگ 33 روزه لبنان تاآنجا قائل شده است که اعتراف کرده حتی موجب بی اعتبار شدن نخت وزیر لبنان شده است . البته لو داده که هدف جنگ 33 روزه نه اسرائیل که تضعیف دولت لبنان بوده است . همچنین به وضوح اذعان کرده است که آنقدر نقش سپاه پاسداران ولی فقیه در راه اندازی جنگ 33 روزه حزب الله لبنان با اسرائیل محرز وبرحسته می باشد که در پیام برائت به مشرکان در مراسم حج به عوامل اعزام شده به مکه ولی فقیه از جنگ 33 روزه حزب الله لبنان با اسرائیل یاد کرد وپس از تمجید و ستایش کردن ازآن هشدار به مشرکان داد که منتظر راه اندازی اینگونه جنگ های 33 روزه در آینده باشند . البته فراموشنشود همان دستان طراحان مشترک تهران – دمشق که منجر به قتل رفیق حریری نخست وزیر سابق لبنان شد وچند اقدام مشابه دیگر را نیز در لبنان پیگیری واجرا کردند .اخیراً نیز مورد دیگری در لبنان اتفاق افتاد . ولی سرمقاله نویس برای آدرس غلط دادن ووارونه جلوه دادن داستان برای پاک کردن اثر انگشتان جنایتکاران مشترک حاکمان دمشق وتهران اینگونه وارونه گوئی کرده است :
"تدارك انفجارهاي حساب شده در لبنان بويژه آخرين مورد آن يعني عمليات انفجاري منجر به قتل ژنرال « فرانسوالحاج » فرمانده عمليات ارتش لبنان از يكطرف با هدف ناامن جلوه دادن فضاي سياسي ـ اجتماعي لبنان صورت گرفت و از طرف ديگر با حذف جانشين رئيس ستاد ارتش لبنان امكان اجراي تصميم اخير جناحهاي مختلف براي تفويض رياست جمهوري به رئيس ستاد ارتش لبنان را دستكم براي كوتاه مدت به تعويق انداخت ".
درخاتمه اینکه همانگونه که تذکر داده شد این رژیم ضد بشر وبربرمنش وتاریک اندیش آخوندی با بحران آمده وبا بحران سازی به بقای ننگین خودش ادامه داده است ودر نهایت با بحران ها نیز نابود خواهد شد . ولی مسئولان جنگ افروز وبحران آفرین و صدور کننده ی بحران با تروریسم وبنیادگرائی به منطقه تا آنجا که امکان دارد تلاش مذبوحانه می کنند تا که با بحران سازی های بزرگ وباج خواهی کردن ها در منطقه قادر باشند که آنقدر فرصت سوزی کنند تا به سلاح هسته ای دست یابند تا شاید تضمینی برای مانع شدن از نابودی رژیم ضدبشری وقرون وسطائی اشان شوند. برای همین است این روزها شاهد گردش وچرخش آشو گری بحران های دوار در عراق و بحرین وفلسطین ولبنان می باشیم ودر شرف تدارک وراه اندازی جنگ مشابه ی دیر 33 روزه حزب الله لبنان با اسرائیل در خاورمیانه می باشند.
هوشنگ –بهداد
سه شنبه 4 دی ماه سال -1386