نقد وبررسی " درباره چرخش هسته اي غرب " روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 9 دیماه سال1386
"موش به سوراخ نمی رفت جاروب هم بر دمش بسته بود .اکنون با تهدید تحریم، ادعای صدور تکنولوژی انرژی هسته ای به منطقه شده است"
داستان بازی مضحک وتکراری پروژه ی هسته ای رژیم تروریستی و ضد بشری آخوندی بیش از کمدی شده است. زیراکه بیش از 25 سال است که بطور پنهانی دنبال شده است وکلی هزینه ی بسیار سنگین صرف آن شده است ولی اکنون به جای بهره وری انژی سوخت رسانی که البته ساعت های خاموشی افزایش یافته است. تبدیل به یک چالش وتنش بین المللی و بحران شده است . بطوریکه در رأس همه مسائل وخواست ومطالبات سران ومسئولین رژیم قرار است و موجب بطور کلی فراموش شدن سایر مطالبات مردم ایران شده است و به دلیل با مطرح شدن پرونده ی هسته ای موجب شده است که جانشیی برای همه ی مسئولان رژیم قرون وسطائی ونامشروعشود تاکه پشت همین مسئله سنگر بگیرند وبه هیچک از مسئولیت های و قول های داده شده به مردم ایران پاسخگو نباشند وهر صدای اعتراضی را نیز سرکوب وخفه سازند. ضمن اینکه هرروز که از عمر ننگین این رژیم ترریستی مذهبی سپری می شود به دلیل ماهیت بحران زا وبحران زی بودنش وتخصص در صدور تروریسم وبنیادگرائی برای عبور از بحران ها داشن باعث شده است که بیشتر فضای کشورهای همجوار را ملتهب و ناآرام وآشوب زده کند ومنطقه ی خاورمیانه را ناامن وی ثبات سازد . بطوریکه همین تأکید و اصرار بر پیگیری پروژه ی هسته ای سرمقاله نویس گزارش کرده است که اکنون همه کشور های منطقه ترغیب و تشویق شده اند تاآنان نیز به دنبال دسترسی به تأسیسات انرژی هسته ای شوند. البته سرمقاله نویس این عامل تحریک اصلی را اروپا وآمریکا می داند ونه مسئولین هسته ای رژیم تروریستی آخوند که پیوسته تأکید واصرار بر ادامه ی آن کرده است .
بهرحالادعای وارونه ای که سرمقاله نویس کرده است این داستان که از موضع خر وخرما خواستن ومرگ خوبست ولی به شرط آنکه برای همسایه باشد . یعنی اینکه باید فقط این حق را سران رژیم تروریستی آخوندی داشته باشند که صاحب پروژه ی هسته ای باشند. ولی بقیه که باید از چنین حق مشابهی برخوردار باشند. جالب است که این داستان شده است شبیه آن طنزی که گفته می شود ملای از دست خود راضی بود که روزی در جمعی بطور عیر ارادی از خودش بادی رها کرده بود که مورد اعتراض وتمسخر حاضرین واقع شده بود.برای اینکه خودش را نشکند وعذر نکند . طلبکارانه وچرب زبانانه جواب داده بود باری چه می خندید یا اینکه عتراض می کنید؟ وبا سبک فلسفه بافی حوزوی افزوده بود که اگرآن باد رها شده چیزی خوبی می باشد . چرا فقطدر دل من باشد. این از انصاف بدور است که چرا فقط من از آن بهره ببرم ودیگران از آن محروم گردند؟ ولی اگر چنانچه نه اینگونه نیست وچیز بدی می باشد. خوب بازهم از انصاف وعدالت بدور است که فقط توی شکمم من باشد وموجب آزار من شود . بنابراین سرمقاله نویس چون خیلی زیادیخواه می باشد مدعیست که در دو وجهه آن باید متعلق به صاحب باد باشد . برای همین فقط برروی موضع مخالفت وزیر امور خارجه آلمان بر والتر اشتاين ماير وزير خارجه آلمان متمرکز شده وپیرامون آن مانور داده است که بلی آلمان مخالف طرح فرانسه و انگلیس و آلمان برای تب انرژی هسته ای دارشدن منطقه می باشد . زیرا که نگران شرایط بی ثباتی در منطقه می باشد که عاقبت طرح صلح آمیز سوخت هسته ای به دسترسی سلاح هسته ای ختم شود وغیر قابل کنترل گردد . البته سرمقاله نویس زحمت نمی کشد تا که در مورد ریشه ی اصلی رقابت ومسابقه ی سوخت هسته ای در منطقه توضیح دهد و سخنی بگوید که چه می تواند باشد یا اینکه کدام کشور می باشد؟ چگونه نمی خواهد که ریش آخوندهای حاکم وسپاه پاسداران در این مورد گیر کند وتوی دام یا تله بی افتد که در نهایت به سوخته شدن ریش وریشه راه ببرد.
بهرصورت سرمقاله نویس بدون آنکه همانگونه که تذکر داده شد بگوید که چرا مسئولان رژیم تروریستی آخوندی اصرار بر ادامه ی غنی سازی اورانیوم دارند که البته هدف پنهان شده لو رفته است که در راستای چه اهدافی می باشد؟ برای اینکه سر چشمه ی اصلی تحریک کردن یا هل دادن کشورهای همجوار در منطقه معلوم است که کدام کشور است که اینان نیز بالاجبار تشویق می کند تا که به سوی انرژی هسته ای بروند . ولی سرمقاله نویس با پاک کردن صورت مسئله ومطرح کردن مشتی سئوال های آنچنانی را مطرح کرده است که در پایان خواب نما شده است ودست به هذیان گوئی مشابه پاسدار احمدی نژاد در سازان ملل زده است که دو ستال دانش بومی هسته ای را با چاشنی عدالت بصورت مهرورزانه در حالت نورانی شده به بندگان خدا در سراسر جهان صادر کرد که اینهم خواب شده که دیده دارد لف لف خوری پنبه دانه می کند که ادعا کرده است اروپا از ترس و نگرانی انتقال کردن دانش هسته ای از سوی رژیم تروریستی آخوندی به شیخ نشین های منطقه است که دست پیش را گرفته است تا که عقب نماند. در صورتیکه مسئولین هسته ای رژیم تروریستی آخوندی خودشان در انتظار دریافت محموله های سوخت اتمی نیروگاه اتمی بوشهر از سوی روسیه می باشند که اکنون اینگونه کمدی ادعای وارونه ومضحک صدور تکنولوژی انرژیی سوخت رسانی با دانش انرژی هسته ای به منطقه کرده است تا که ثابت کند موش که نمی تواند خودش به سوراخ برود. ولی می تواند معجزه سا با جاروب بردمش بسته شده به سوراخ رود.
هوشنگ –بهداد
یکشنبه 9 دیماه سال1386