نقد و بررسی " ثمرات بيداري اسلامي در تركيه"ازروزنامه ی جمهوری اسلامی
چهار شنبه 10 بهمن ماه سال 1386
"پس از شکست بحران سازی در نواز غزه، اکنون نوبت دخالت گری وایجاد بحران در ترکیه با دفاع از حجاب زنان فرار رسیده است."
این چپ و راست گریز به صحرای کربلا زدن ملای سرمقال نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی ولی فقیه که خت پای بند فلسفه ی توبره و آخور خوری است که مکمل این ضرب المثل است که گفته می شود ی که برای من نحوشد. بهتراست اکه در آن کله ی سگ بجوشد واکنون چون بحران سازی در نوار غزه با شکست مواجه شده است و تیغ حزب الله در کار سریه جز اقدامات مشرک تروریستی و کارشنی در تعویق انتخاب رئیس مهور در سوریه انجامیده است و اکنون چرخش به سمت ترکیه کرده است که هر ری شده با بحران سازی و دخالت گری در امور داخلی سایر کشورها شرایط و اضاع به نفع رژیم تروریستی آخوندی تمام شود . این شیوه ی باج گیری وتهدید سرمقاله نویس که بازاب دهنده ی نته نظرات ولی فقیه وبیترهبری می باشد. مرا به یاد خاطرات دوران دانشجوئی قبل از انقلاب می اندازدکه بیاد دارم در آن در دوران دانشجوئی یک دانشجوی بچه سرهنگی هم بود که با مزه بود ونمایشات خوشمزه ای می کرد . زیرا گاهی که کله اش زیاد گرم می شد و حسابی لول ومشنگ می شد و اورکت ارتشی خودش را با یک دست بر روی شانه ای می انداخت و خنده بر لبان با صدای تقریباً گرفته خطاب به دیگران می گفت که هزارتومان داده ام به یک شاعر تاکه این شعر را برای من سروده است که با اشاره ی انگشت سبابه ای می خواند برو به روزگار بگو که فلان فلان شده گربه کام ما نگشتی عمر ما نگذشت. اکنون شاعر ماهرهائی زبر دست همچون محمد علی اصفهانی همچون همین سرمقاله نویس روزنامه ی ولی فقیه هم یافت می شوند که چون روزگار بطور دربست به کام شان نمی بیند. چون همه چیز را در خود می بینند ومعیارهای ارزیابی دیگران و یا مرثیه ومدیحه سرائی اشان حول وحوش افکار وخودشان می بیند و می سنجند و قضاوت می کنند وحکم صادر می کنند. یعنی اینکه برج عاج نشینانی می باشند که به دلیل ارتفاع نشیمنگاهی که یافته اند و فاصله اشان با دیگران زیاد شده است . خود را آنگونه می بینند که دیگران را یا نمی بینند یا اگر می بینند بسیار کوچک وریز می بینند و آنان ناچیز می پندارند. خلاصه هرگونه که تلاش و خودنمائی که می کنند چون خود را مرکز ثقل کون ومکان می دانند . ابتدا می بایست ابتدا همه چیز محور خودشان باشند تا که قانع راضی شوند. البته که همچون ولی فقیه شدیداً ضد آمریکائی اند که انتخابات را تبدیل به انتصابات و شیوه ی برگزاری ورود یه به مجلس خیمه شب بازی را هم آزمون وامتحان الهی نام نهاده است . طراحان سئوالاتش هم امثال سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری می باشند که مدتیست نمونه ی سئوالات نیز بصورت زنجیره ای در یادداشت های روزهایش علیه ی رقیب مغلوب دوم خردادی به نمایش گذاشته می شود . البته در بعد بیرونی و منطقه ای هم سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی این مسئولیت را بر عهده دارد .برای همین در آستانه ی 3 دهه شدن رژیم تروریستی آخوندی برای این قلمزن سرمقاله نویس اصلاً مهم نیست که مردم ایران چه می گویند یا چه روزگاری دارند و چگونه زندگی می کنند ؟ بطور خلاصه رشد لجام گسیخته ی تورم وگرانی و افزایش قیمت ها در جامعه چه می کند و چه نقشی بر روی زندگی شقت بار همان طبقه ی محروم 80% جامعه دارد که منتظر دریافت نان بر توی سفره های خالی اشان می باشند که چگونه آثار مخرب وویرانی برجای گذاشته است ؟ پدیده ی شوم دختران فراری از خانه ها وزنان خیابانی ناشی از کدام عملکرد 3 دهه ی گذشته می باشد؟. ولی در مورد ثمرات نفوذ صدور تروریسم وبنیادرائی اندیشه ی خمینی وپیروانش به ترکیه اینگونه ذوق زده شده و شادمانه و مستانه نوید پیروزی سر داده است:
در آستانه بيست و نهمين دهه فجر انقلاب اسلامي خبرهاي خوشي از رشد بيداري اسلامي در كشورهاي مختلف از جمله تركيه مي رسد
اما دلایلی که سر مقاله نویس برای ارائه ی ذوق زدگی خود ارائه داده است . جالب است . زیراکه چند هدفه وچند منظوره می باشد. یعنی تفاهم حزب حاکم با حزب مخالف ترکیه که پیام به پاسدار احمدی نژاد و رفسنجانی در داخل مورد نظر است و ابراز وخوشحالی کردن از منع و لغو قانون حجاب و پایان پذیری آن دفاع از الگوی طرح امنیت اجتماعی نیروی انتظامی می باشد .بالاخره شادمانی از پایان پذیری سکولاریسم در ترکیه که بازهم هدف حذف کامل تندروهای دوم خردادی در داخل کشور می باشد . اینگونه گزارش خود از ترکیه را دنبال ومطرح کرده است:
"تفاهم حزب حاكم اسلام گراي عدالت و توسعه با حزب حركت ملي كه يكي از احزاب اصلي جناح مخالف دولت اردوغان محسوب مي شود گره يكي از جدي ترين مشكلات سياسي ـ اجتماعي جامعه تركيه را گشود و تقريبا بلافاصله اين موضوع مورد حمايت و موافقت رئيس جمهور تركيه قرار گرفت . عبدالله گل با پيشنهاد دولت آنكارا براي لغو قانون ممنوعيت حجاب در دانشگاههاي اين كشور موافقت كرد. دولت اسلام گراي « رجب طيب اردوغان » درصدد است با در نظر گرفتن خواست اكثريت در مجلس ملي تركيه قانون ممنوعيت حجاب در دانشگاهها را لغو كند و در صورت موافقت مجلس با اين لايحه رئيس جمهور نيز آنرا تاييد خواهد كرد تا جنبه اجرائي به خود بگيرد. واقعيت اينست كه اصرار ژنرالها و لائيك هاي تركيه بر ضديت با احكام اسلامي تدريجا به انزواي سياسي ـ اجتماعي لائيك ها منجر شده و آنها فضاي مسمومي را عليه خود به راه انداخته اند كه به نظر مي رسد نهايتا به حذف تدريجي لائيك ها از مناصب قدرت در تركيه منجر خواهد شد"
آخوند هفت خط وشیاد وتصویر مارکش ومار قالب کن سرمقاله نویس روزنامه ی ولی فقیه شده قبل از آنکه توضیح دهد که برای چه دلسوز زنان ترکیه شده است و آنان را نیمی از جامعه دانسته و افزوده که چرا این زنان از حق پوشش حجاب محروم شده اند . البته تعریف و معانی ومفهوم حق و آزادی را اینگونه روشش اجباری حجاب برجسته کرده است . در صورتیکه در ترکیه حجاب اجباری نمی باشد وفقط در دانشگاه ها قانون منع حجاب وجود دارد ونه در جامعه ، ولی در ایران چادر سیاه به عنوان پوش برتر معرفی شده اجباری وزوری می باشد . پیدایش آن در 3 دهه ی پیش ابتدا با شعار یا روسری تا توسری شروع شد واکنون پس از 3 دهه به طرح امنیت اتماعی نیروی انتظامی مبارزه با بی حجابی تکامل یافته است که صحنه های به نمایش گذاشته شده فیلم های شیوه ی برخورد پلیس و نیروی انتظامی با زنان در خیابان های تهران گویای حجاب زوری حاکم برجامعه یا عدم آزادی مطلق یا وش برتر ادر سیاه می باشد که آخود سرمقاله نویس نوید اینگونه حجاب را برای زنان ترکیه داده است و بطور وارونه به عنوان حق پایمال شده و باز گردانده شده مدافع آن در ترکیه شده است. از سوی دیگر همانگونه که گفته شد اینگونه پیام ها گذشته از اعتراف آشکار در امور داخلی سایر کشورها از مله ترکیه می باشد دارای مخاطبان داخلی هم می باشند که یا برجسته وانتقاد کردن آن به نوعی انتقاد تنظیم رابطه ی نادرست باندهای مافیائی حاکم با رقبای خود به خصوص با رفسنجانی می باشد. برای این که در پشت پرده مدافع باندهای مافیائی حاکم و دولت پاسدار احمدی نژاد سپاه پاسدان است که با همآهنگی و همکاری سایر ارگان اطلاعاتی – امنیتی – انتظامی ، برای رقبای داخلی پرونده سازی می کنند و آنان رامورد بی مهری قرار می دهند . بهر صورت ک در مجموع با نقد کردن سکولاریسم و همکاری نظامیان ترکیه با اینان که موجب رشد اسلام گرائی و شکست سکولاریس در ترکیه شده، آن را بطور غیر مستقیم با شیوه ی رفتار باندهای مافیائی حاکم مشابه دانسته است وبه بهانه دفاع از منع قانون حجاب در ترکیه کردن، سرمقاله نویس چنین نظراتاراتجاعی و چند هدفه ومنظوره ی خود را بیان شده وبه نمایش گذاشته است:
اين نكته از آن جهت اهميت دارد كه لائيك ها با تحميل خواسته هاي خود و مخفي شدن پشت سر ژنرالها حتي موجبات درگيري ژنرالها با اركان قدرت داخلي تركيه را نيز فراهم كردند و زورآزمائي اخير لائيك ها و ناكامي مطلق در اين زمينه بسيار پندآموز است . اين براي تركيه با ادعاي دمكراسي بسيار شرم آور بود كه زنانش بعنوان نيمي از پيكره جامعه اين كشور حتي حق انتخاب نوع پوشش خود را نداشته باشند و بخاطر حفظ حجاب خود از تحصيل در دانشگاه ها و برخي مدارس محروم شوند. از طرفه هاي روزگار اينست كه فرزندان مقامات ارشد اسلام گراي تركيه امروزه بخاطر اصرار به حفظ حجاب خود مجبورند در دانشگاههاي اروپا و آمريكا تحصيل كنند! اين براي نظام سياسي تركيه با ادعاي دمكراسي ننگ بزرگي بود كه نمي توانست خواست مردم را در اجراي احكام ديني تامين كند و براي آنها تعيين تكليف مي كرد. ناگفته پيداست كه لائيك هاي تركيه به راحتي از مسائل امروز جامعه نمي گذرند و قطعا سعي خواهند كرد مسلمانان را با موانع و مشكلاتي مواجه سازند. آنها اصرار دارند مرام لائيك را يك خواست مردمي قلمداد نمايند و اراده خود را خواست مردم جلوه دهند اين درحالي است كه نظرسنجي هاي متعدد لغو قانون ممنوعيت حجاب را يك « خواسته مردمي » ارزيابي كرده و از حمايت گسترده اكثريت مردم تركيه از اين موضوع خبر ميدهند. دقيقا به همين دليل است كه احتمال مي رود لغو قانون منع حجاب در تركيه به يك جشن ملي در اين كشور اسلامي تبديل شود و بدين ترتيب موانعي كه لائيك ها در طول دهه هاي گذشته بر سرراه اسلام و مسلمانان تركيه بوجود آورده اند يكي پس از ديگري برداشته شوند.
درخاتمه اینکه همانگونه که همگان می دانند رژیم جهل وجنگ جنون وخرافه و تحجرگرائی وغارتگر ودزد وعوامفی حاکم بر ایان نمی تواند بدون بحران سازی و صدور تروریسم وبنیدگرائی به منطقه ی به بقای ننگین خودش ادامه دهد. بنابراین اکنون که در شرایط بسیار خطیر قرار دارد وغرق در بحرن ای گوناون از جمله درگیر بحران هسته ای می باشد.زیرا که سیاست تلاش های زد بند وتهدید آمیز وباج دادن وباج خواهی کردت هسته ای منجر به شکست شده است . همینطر آگونه که طرح بحران سازی در لبنان ونوار غزه همچون اصطلاح بدشانسی مواجه شده است که گفته می شود اشنس که بر گردد فالوده دندان می شکند عمل کرده است . لذا هم زمان که آمریکا واسرائیل و کشورهای منطقه و مصر از سوی سرمقاله نویس و سربازجو پاسدار حسین شریعتمدای نماینده ی ویژه ی ولی فقیه در ورق پاره ی سناریو وپرونده ساز کیهان مورد تهدید واقع می شوند. در دنباله فرمانده کل سپاه پاسداران در مصابه ی خو با شبکه ی تلویزیونی الجزایرآمریکا را تهدید کرد .در ادامه ی این تهدید ها طرح کشته شدن 5 نظامی آمریکائی در شمال عراق دنبال واجرا شد .اکنون برای بسط بحران به ترکیه نوبت دخالت گرائی در این کشور فرا رسیده است که سرمقاله نویس آن را جزو ثمرات صدور تروریسم وبنیادگرائی 3 دهه ی حاکم بر ایران دانسته است . یعنی اعتراف آشکار به دخالت گری در ترکیه کرده است تا ثابت کند این جزو سیاست حیاتی و تفکیک ناپذیر رژیم تروریستی آخوندی می باشد. البته آن سوی سکه ی ثمرات ادامه ی سیاست خائنانه ومماشات گرایانه ی اروپا با رژیم تروریستی آخوندی می باشد . به خصوص اینکه اروپا همچنان اصرار بر ماندن نام سازمان دمکرات رژیم یاغی بین المللی خوانده شده در لیست گروه وسازمان های تروریستی دارد که بهتری دسته گل وهدیه به رژیم تروریسی آخوندی با تشویق وترغیب کردن به ادامه ی عمال تروریستی خود در کشورهای منطقه وناامن کردن آن می باشد.
هوشنگ - بهداد
چهار شنبه 10 بهمن ماه سال 1386
چهار شنبه 10 بهمن ماه سال 1386
"پس از شکست بحران سازی در نواز غزه، اکنون نوبت دخالت گری وایجاد بحران در ترکیه با دفاع از حجاب زنان فرار رسیده است."
این چپ و راست گریز به صحرای کربلا زدن ملای سرمقال نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی ولی فقیه که خت پای بند فلسفه ی توبره و آخور خوری است که مکمل این ضرب المثل است که گفته می شود ی که برای من نحوشد. بهتراست اکه در آن کله ی سگ بجوشد واکنون چون بحران سازی در نوار غزه با شکست مواجه شده است و تیغ حزب الله در کار سریه جز اقدامات مشرک تروریستی و کارشنی در تعویق انتخاب رئیس مهور در سوریه انجامیده است و اکنون چرخش به سمت ترکیه کرده است که هر ری شده با بحران سازی و دخالت گری در امور داخلی سایر کشورها شرایط و اضاع به نفع رژیم تروریستی آخوندی تمام شود . این شیوه ی باج گیری وتهدید سرمقاله نویس که بازاب دهنده ی نته نظرات ولی فقیه وبیترهبری می باشد. مرا به یاد خاطرات دوران دانشجوئی قبل از انقلاب می اندازدکه بیاد دارم در آن در دوران دانشجوئی یک دانشجوی بچه سرهنگی هم بود که با مزه بود ونمایشات خوشمزه ای می کرد . زیرا گاهی که کله اش زیاد گرم می شد و حسابی لول ومشنگ می شد و اورکت ارتشی خودش را با یک دست بر روی شانه ای می انداخت و خنده بر لبان با صدای تقریباً گرفته خطاب به دیگران می گفت که هزارتومان داده ام به یک شاعر تاکه این شعر را برای من سروده است که با اشاره ی انگشت سبابه ای می خواند برو به روزگار بگو که فلان فلان شده گربه کام ما نگشتی عمر ما نگذشت. اکنون شاعر ماهرهائی زبر دست همچون محمد علی اصفهانی همچون همین سرمقاله نویس روزنامه ی ولی فقیه هم یافت می شوند که چون روزگار بطور دربست به کام شان نمی بیند. چون همه چیز را در خود می بینند ومعیارهای ارزیابی دیگران و یا مرثیه ومدیحه سرائی اشان حول وحوش افکار وخودشان می بیند و می سنجند و قضاوت می کنند وحکم صادر می کنند. یعنی اینکه برج عاج نشینانی می باشند که به دلیل ارتفاع نشیمنگاهی که یافته اند و فاصله اشان با دیگران زیاد شده است . خود را آنگونه می بینند که دیگران را یا نمی بینند یا اگر می بینند بسیار کوچک وریز می بینند و آنان ناچیز می پندارند. خلاصه هرگونه که تلاش و خودنمائی که می کنند چون خود را مرکز ثقل کون ومکان می دانند . ابتدا می بایست ابتدا همه چیز محور خودشان باشند تا که قانع راضی شوند. البته که همچون ولی فقیه شدیداً ضد آمریکائی اند که انتخابات را تبدیل به انتصابات و شیوه ی برگزاری ورود یه به مجلس خیمه شب بازی را هم آزمون وامتحان الهی نام نهاده است . طراحان سئوالاتش هم امثال سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری می باشند که مدتیست نمونه ی سئوالات نیز بصورت زنجیره ای در یادداشت های روزهایش علیه ی رقیب مغلوب دوم خردادی به نمایش گذاشته می شود . البته در بعد بیرونی و منطقه ای هم سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی این مسئولیت را بر عهده دارد .برای همین در آستانه ی 3 دهه شدن رژیم تروریستی آخوندی برای این قلمزن سرمقاله نویس اصلاً مهم نیست که مردم ایران چه می گویند یا چه روزگاری دارند و چگونه زندگی می کنند ؟ بطور خلاصه رشد لجام گسیخته ی تورم وگرانی و افزایش قیمت ها در جامعه چه می کند و چه نقشی بر روی زندگی شقت بار همان طبقه ی محروم 80% جامعه دارد که منتظر دریافت نان بر توی سفره های خالی اشان می باشند که چگونه آثار مخرب وویرانی برجای گذاشته است ؟ پدیده ی شوم دختران فراری از خانه ها وزنان خیابانی ناشی از کدام عملکرد 3 دهه ی گذشته می باشد؟. ولی در مورد ثمرات نفوذ صدور تروریسم وبنیادرائی اندیشه ی خمینی وپیروانش به ترکیه اینگونه ذوق زده شده و شادمانه و مستانه نوید پیروزی سر داده است:
در آستانه بيست و نهمين دهه فجر انقلاب اسلامي خبرهاي خوشي از رشد بيداري اسلامي در كشورهاي مختلف از جمله تركيه مي رسد
اما دلایلی که سر مقاله نویس برای ارائه ی ذوق زدگی خود ارائه داده است . جالب است . زیراکه چند هدفه وچند منظوره می باشد. یعنی تفاهم حزب حاکم با حزب مخالف ترکیه که پیام به پاسدار احمدی نژاد و رفسنجانی در داخل مورد نظر است و ابراز وخوشحالی کردن از منع و لغو قانون حجاب و پایان پذیری آن دفاع از الگوی طرح امنیت اجتماعی نیروی انتظامی می باشد .بالاخره شادمانی از پایان پذیری سکولاریسم در ترکیه که بازهم هدف حذف کامل تندروهای دوم خردادی در داخل کشور می باشد . اینگونه گزارش خود از ترکیه را دنبال ومطرح کرده است:
"تفاهم حزب حاكم اسلام گراي عدالت و توسعه با حزب حركت ملي كه يكي از احزاب اصلي جناح مخالف دولت اردوغان محسوب مي شود گره يكي از جدي ترين مشكلات سياسي ـ اجتماعي جامعه تركيه را گشود و تقريبا بلافاصله اين موضوع مورد حمايت و موافقت رئيس جمهور تركيه قرار گرفت . عبدالله گل با پيشنهاد دولت آنكارا براي لغو قانون ممنوعيت حجاب در دانشگاههاي اين كشور موافقت كرد. دولت اسلام گراي « رجب طيب اردوغان » درصدد است با در نظر گرفتن خواست اكثريت در مجلس ملي تركيه قانون ممنوعيت حجاب در دانشگاهها را لغو كند و در صورت موافقت مجلس با اين لايحه رئيس جمهور نيز آنرا تاييد خواهد كرد تا جنبه اجرائي به خود بگيرد. واقعيت اينست كه اصرار ژنرالها و لائيك هاي تركيه بر ضديت با احكام اسلامي تدريجا به انزواي سياسي ـ اجتماعي لائيك ها منجر شده و آنها فضاي مسمومي را عليه خود به راه انداخته اند كه به نظر مي رسد نهايتا به حذف تدريجي لائيك ها از مناصب قدرت در تركيه منجر خواهد شد"
آخوند هفت خط وشیاد وتصویر مارکش ومار قالب کن سرمقاله نویس روزنامه ی ولی فقیه شده قبل از آنکه توضیح دهد که برای چه دلسوز زنان ترکیه شده است و آنان را نیمی از جامعه دانسته و افزوده که چرا این زنان از حق پوشش حجاب محروم شده اند . البته تعریف و معانی ومفهوم حق و آزادی را اینگونه روشش اجباری حجاب برجسته کرده است . در صورتیکه در ترکیه حجاب اجباری نمی باشد وفقط در دانشگاه ها قانون منع حجاب وجود دارد ونه در جامعه ، ولی در ایران چادر سیاه به عنوان پوش برتر معرفی شده اجباری وزوری می باشد . پیدایش آن در 3 دهه ی پیش ابتدا با شعار یا روسری تا توسری شروع شد واکنون پس از 3 دهه به طرح امنیت اتماعی نیروی انتظامی مبارزه با بی حجابی تکامل یافته است که صحنه های به نمایش گذاشته شده فیلم های شیوه ی برخورد پلیس و نیروی انتظامی با زنان در خیابان های تهران گویای حجاب زوری حاکم برجامعه یا عدم آزادی مطلق یا وش برتر ادر سیاه می باشد که آخود سرمقاله نویس نوید اینگونه حجاب را برای زنان ترکیه داده است و بطور وارونه به عنوان حق پایمال شده و باز گردانده شده مدافع آن در ترکیه شده است. از سوی دیگر همانگونه که گفته شد اینگونه پیام ها گذشته از اعتراف آشکار در امور داخلی سایر کشورها از مله ترکیه می باشد دارای مخاطبان داخلی هم می باشند که یا برجسته وانتقاد کردن آن به نوعی انتقاد تنظیم رابطه ی نادرست باندهای مافیائی حاکم با رقبای خود به خصوص با رفسنجانی می باشد. برای این که در پشت پرده مدافع باندهای مافیائی حاکم و دولت پاسدار احمدی نژاد سپاه پاسدان است که با همآهنگی و همکاری سایر ارگان اطلاعاتی – امنیتی – انتظامی ، برای رقبای داخلی پرونده سازی می کنند و آنان رامورد بی مهری قرار می دهند . بهر صورت ک در مجموع با نقد کردن سکولاریسم و همکاری نظامیان ترکیه با اینان که موجب رشد اسلام گرائی و شکست سکولاریس در ترکیه شده، آن را بطور غیر مستقیم با شیوه ی رفتار باندهای مافیائی حاکم مشابه دانسته است وبه بهانه دفاع از منع قانون حجاب در ترکیه کردن، سرمقاله نویس چنین نظراتاراتجاعی و چند هدفه ومنظوره ی خود را بیان شده وبه نمایش گذاشته است:
اين نكته از آن جهت اهميت دارد كه لائيك ها با تحميل خواسته هاي خود و مخفي شدن پشت سر ژنرالها حتي موجبات درگيري ژنرالها با اركان قدرت داخلي تركيه را نيز فراهم كردند و زورآزمائي اخير لائيك ها و ناكامي مطلق در اين زمينه بسيار پندآموز است . اين براي تركيه با ادعاي دمكراسي بسيار شرم آور بود كه زنانش بعنوان نيمي از پيكره جامعه اين كشور حتي حق انتخاب نوع پوشش خود را نداشته باشند و بخاطر حفظ حجاب خود از تحصيل در دانشگاه ها و برخي مدارس محروم شوند. از طرفه هاي روزگار اينست كه فرزندان مقامات ارشد اسلام گراي تركيه امروزه بخاطر اصرار به حفظ حجاب خود مجبورند در دانشگاههاي اروپا و آمريكا تحصيل كنند! اين براي نظام سياسي تركيه با ادعاي دمكراسي ننگ بزرگي بود كه نمي توانست خواست مردم را در اجراي احكام ديني تامين كند و براي آنها تعيين تكليف مي كرد. ناگفته پيداست كه لائيك هاي تركيه به راحتي از مسائل امروز جامعه نمي گذرند و قطعا سعي خواهند كرد مسلمانان را با موانع و مشكلاتي مواجه سازند. آنها اصرار دارند مرام لائيك را يك خواست مردمي قلمداد نمايند و اراده خود را خواست مردم جلوه دهند اين درحالي است كه نظرسنجي هاي متعدد لغو قانون ممنوعيت حجاب را يك « خواسته مردمي » ارزيابي كرده و از حمايت گسترده اكثريت مردم تركيه از اين موضوع خبر ميدهند. دقيقا به همين دليل است كه احتمال مي رود لغو قانون منع حجاب در تركيه به يك جشن ملي در اين كشور اسلامي تبديل شود و بدين ترتيب موانعي كه لائيك ها در طول دهه هاي گذشته بر سرراه اسلام و مسلمانان تركيه بوجود آورده اند يكي پس از ديگري برداشته شوند.
درخاتمه اینکه همانگونه که همگان می دانند رژیم جهل وجنگ جنون وخرافه و تحجرگرائی وغارتگر ودزد وعوامفی حاکم بر ایان نمی تواند بدون بحران سازی و صدور تروریسم وبنیدگرائی به منطقه ی به بقای ننگین خودش ادامه دهد. بنابراین اکنون که در شرایط بسیار خطیر قرار دارد وغرق در بحرن ای گوناون از جمله درگیر بحران هسته ای می باشد.زیرا که سیاست تلاش های زد بند وتهدید آمیز وباج دادن وباج خواهی کردت هسته ای منجر به شکست شده است . همینطر آگونه که طرح بحران سازی در لبنان ونوار غزه همچون اصطلاح بدشانسی مواجه شده است که گفته می شود اشنس که بر گردد فالوده دندان می شکند عمل کرده است . لذا هم زمان که آمریکا واسرائیل و کشورهای منطقه و مصر از سوی سرمقاله نویس و سربازجو پاسدار حسین شریعتمدای نماینده ی ویژه ی ولی فقیه در ورق پاره ی سناریو وپرونده ساز کیهان مورد تهدید واقع می شوند. در دنباله فرمانده کل سپاه پاسداران در مصابه ی خو با شبکه ی تلویزیونی الجزایرآمریکا را تهدید کرد .در ادامه ی این تهدید ها طرح کشته شدن 5 نظامی آمریکائی در شمال عراق دنبال واجرا شد .اکنون برای بسط بحران به ترکیه نوبت دخالت گرائی در این کشور فرا رسیده است که سرمقاله نویس آن را جزو ثمرات صدور تروریسم وبنیادگرائی 3 دهه ی حاکم بر ایران دانسته است . یعنی اعتراف آشکار به دخالت گری در ترکیه کرده است تا ثابت کند این جزو سیاست حیاتی و تفکیک ناپذیر رژیم تروریستی آخوندی می باشد. البته آن سوی سکه ی ثمرات ادامه ی سیاست خائنانه ومماشات گرایانه ی اروپا با رژیم تروریستی آخوندی می باشد . به خصوص اینکه اروپا همچنان اصرار بر ماندن نام سازمان دمکرات رژیم یاغی بین المللی خوانده شده در لیست گروه وسازمان های تروریستی دارد که بهتری دسته گل وهدیه به رژیم تروریسی آخوندی با تشویق وترغیب کردن به ادامه ی عمال تروریستی خود در کشورهای منطقه وناامن کردن آن می باشد.
هوشنگ - بهداد
چهار شنبه 10 بهمن ماه سال 1386