نکته وسپر تهدید آمیز عریان پاسدار سربازجو حسین شریعتمداری
فراموش نشده است که چگونه چند بار تا حال پاسدار احمدی نژاد بطور مستقیم وغیر مستقیم خواهان عادی شدن رابطه با مصر شده است؟ همچنین از یاد نرفته است که چرا پاسدار علی لاریجانی برکنار شده همزمان با تحویل سال کریسمس میلادی باتفاق اعضای خانواده سفر تفریحی به مصر رفت وبرای چه رفت وبا چه کسانی دیدار و ملاقات کرد وهدف ازاین سفر خانوادگی چه بود؟ یا اینکه این سفر مأموریتی چه نقشی در بستر وآماده سازی سفر بعدی رئیس مجلس با هیئات همراه وی به مصر داشت ؟ ازسوی دیگر چگونه بود زمانی که وی در پست رئیس شورای علی امنیت وسرپرست هیئت مذاکره کننده ی هسته ای بود از اینگونه دیدار و ملاقات ها ومأموریت ها نداشت که در زمان بیکار بودنش به عنوان دیپلمات کارکشته وخبره انجام داده است؟ چرا ولی فقیه در مور د این سفر و این دیدار ها سکوت کرد؟ چرا سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری که اکنون دهان گشادخودش را علیه مصر گشوده وباز کرده است وهرچه خواسته فحاشی کرده و دولت مصر را تهدید کرده وبه آن بدوبیراه گفته است که چرا دولت مصر نوار مرزی خودش را برروی نوار مرزی غزه بست ونخواست که خودش را توی دام گسترده شده ی بحران سازی رژیم تروریستی آخوندی در نوار غزه ی فلسطین بی اندازد که شکست خورد وموجب آبروریزی برای سپاه پاسداران و ولی فقیه در نوار غزه شد که بحران سازی وجنگ آفرینی خودشان را از طریق اسماعیل هنیه و حماس و جهاد فلسطین دنبال می کردند .و نتایج ترغیب و تشویق کردن به پرتا ب کردن راکت وموشک ها به درون خاک اسرائیل با شکست سختی مواجه شد و برخلاف تصور و رؤیای باطل تبدیل به جنگ تدارک دیده شده ی مشابه ی جنگ 33 روزه حزب الله با اسرائیل نشد که از سوی حماس تعقیب می شد وامکان به وجود آمدنش بنا بردلایل هشیاری رهبران کشورهای عربی منطقه وعدم حمایت کردن از طرح وتوطئه ی برنامه ریزی شده ولی فقیه وسپاه پاسداران ، وخنثی شدن توطئه ی بحران سازی وتعمیم ادن آن به منطقه میسر نشد. بنابرین چون این بحران برنامه ریزی منجر به شکست شد ودر نهایت نه اینکه نتوانست مکمل عبور از بحران پروژه ی هسته ای در منطقه شود ، بلکه برعکس این سیاست دخالت گرایانه در نوار غزه ی فلسطین موجب شد تا که گروه 5+1 در نشت خود در آلمان به توافق برسند وقرار است که قطعنامه سوم در شورای امنیت سازمان ملل تصویب شود . لذا اکنون که سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری همه چیز را باخته شده می پندارد این مدافع سرسخت وسینه چاک پروژه ی هسته ای و این تلاشگر خستگی ناپذیر برای رسیدن به سلاح هسته ای حق دارد که تیغ بر دست گیرد و کف بر دهان آورد وسینه چاک دهد ومصر را تهدید کند و با سپر ونکته ی خودش در ورق پاره ی کیهان سناریو وپرونده ساز علیه منافع آمریکا و اسرایل دست خودش را رو تهدید کند و در دنباله کشورهای منطقه به خصوص مصر رابا متهم کردن اینگونه طلبکارانه مدعی شودوتهدید شان کند:
"براي سران برخي از كشورهاي اسلامي شرم آور و ننگين است. براي مصر با اصرار بر معاهده ذلت بار كمپ ديويد و مسدود كردن گذرگاه رفح، براي حكام بي شخصيت و بي سر و پاي بحرين و امارات كه به قاتل مردم مظلوم فلسطين در سفر اخيرش به منطقه، جايزه مي دهند. براي خاندان سعودي كه نام خادم الحرمين دارند و نسبت به جنايات و دست اندازي كفار صهيونيست به حريم مسلمانان دغدغه اي ندارند در ادامه اسرائیل و امریکا را اینگونه بطور عریان تدید کرده است و... اما، مگر نه اين كه هم اكنون در سراسر جهان، بسياري از مراكز حساس صهيونيست ها، آمريكايي ها و برخي از كشورهاي اروپايي حامي اسرائيل در دسترس مسلمانان قرار دارد؟ و مگر نه اين كه دسترسي به بسياري از صهيونيست ها در چهار گوشه دنيا به آساني امكان پذير است؟ بنابراين كدام قاعده انساني و حقوقي مي تواند مانع از حمله به اين مراكز و افراد باشد؟! چرا بايد به صهيونيست هاي وحشي و آمريكايي هاي خونريز اجازه داد كه ميدان درگيري را به ميل و اختيار خود انتخاب كنند؟"
در دنباله سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری در پایان بطور مستقیم فتوای فقهی برای تهدید وتجاوز وتهاجم هم چاشنی تهدیدهای علنی خودش کرده است واینگونه ماهیت رژیم تروریستی آخوندی را به معرض نمایش گذاشته است:
" مطابق يك نظريه فقهي كه نزد هر دو مذهب شيعه و سني معتبر است، در جريان جنگ با دشمنان اسلام مي توان به كساني كه از سوي دشمن به عنوان سپر مورد استفاده قرار مي گيرند، حمله كرد. بنابراين، اگر حكام برخي از دولت هاي اسلامي مانع حمله ملت هاي مسلمان به صهيونيست ها و سد راه ياري رساندن به مردم مظلوم آن سامان هستند، مي توان اين سپرهاي دشمن را نيز از ميان برداشت. "
البته همانگونه که اشاره شدبا دلیل ارجاع پرونده به شوای امنیت سازمان ملل برای تصویب قطعنامه سوم شده است. چون دیگر امثال سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری دیگر نمی توانند مانور با غیر نظامی بودن پروژه هسته ای سر دهند و پیرامونش معرکهگیری کنند و چون سیاست مذاکره ومماشات با اروپا وبازی کردن ووقت کشتن دیگر جواب ندارد . زیرا که این ساست نخ نما شده سوخته شده است . لذا در دفاع از پروژه ی هسته ای بزبان دیگری گشوده شده است . یعنی تهدید کردن علنی کشورهای منطقه و آمریکا و اسرائل می باشد . البته که ترجمان وبرگردان آن تهدید را سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری می باشد که خطاب به اروپا ومذاکره کنندگان مخاطب گفته بود که سرنوشتپ روژه ی هسته ای در خیابان های بیروت وبغداد مشخص وتعیین تکلیف می شود ونه اینکه در پشت میز مذاکره با اروپا مشخص می شود که اکنون چون توطئه ی بحران ازی در نوار غزه که قرار بود مشابه جنگ 33 روزه حزب الاه لبنان با اسرائیل گذردد و مکمل آن تهدید وجنگ افروزی شود که سپاه پاسداران با شیخ حسن نصرلله وحزب الله با اسرائیل شروع وبه جنگ 33 معروف و موسوم شد . البته که لبنان به سر زمین سوخته تبدیل شد . این بار از خیابان های نوار غزه از طریق حماس شرع شد والی منجر به جنگ 33 روزه مشابه حزب الله لبنان با اسرائیل نشد ولی نوار غزه هم تبدیل به سر زمین سوخته شد و در نهایت اکنون به اینگونه عربده کشی های مغبون شده سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری ختم شده است که با سپر ونکته وارد صحنه شود.

هوشنگ – بهداد
بهمن ماه6 سال 1386