نقد وبررسی " فراتر از انتخابات (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان دوشنبه اول بهمن ماه 1386
چرا صدای دوم خردادی ها ونهضت آزادی صدای دشمن از درون است که به گوش می رسد؟
چگونه است که می شود از جنبش انقلاب مشروطیت سخن گفت ولی به نقش شیخ فضل الله نوری اشاره نکرد . همانگونه که نمی شود از کودتای ننگین 28م ردادماه سال 1332 گفت ونامی از نقش آخوند کاشانی بمیان نیاورد . اگر مفسری به این دومورد اشاره کند ونامی از این دو شخین آخوند نبرد نه اینکه مدعی عنصر صادقی نمی باشد، بلکه نظرش نیز بی اعتبار است واب بقول معروف تو سخنان وادعاهایش دارد . یعنی درست همین نقشی که سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری در یاددشت روز روزنامه ی اطلاعاتی – امنیتی – پادگانی کیهان پرونده و سنارو سازی دنبال کرده است . اابته خصلت وخبرگی این سربازجو جراحی کردن تفکر و اندیشه در سیاهچال ها وتبدیل کردن شان به طوطی های دست آموزمی باشد تا که هرچه صاحب طوطی به آنان می آموزد یا تلقین وتحمیل میکند بیان نمایند. در غیر اینصورت یا می بایست بر زیر شکنجه جان بسپارند ویا اینکه تیرباران شدن را پذیرا باشند . یعنی اعتراف گیری وتواب سازی و سناریو وپرونده سازی وکتمان نمودن اساس و بنیان حرفه ووظیفه اش می باشد. بنابراین نوکی به انقلاب مشروطیت زده است ونامی از تقی زده برده است تا که به رضاخان قلدر و استبداد دوران پهلوی رسیده است تا اینکه در نهایت بتواند روضه خوانی ونقالی گری ومعرکه گیری خودش را گرد کند و آن را اینگونه بر سر مدعیان معترض دوم خردادی ها ونهضت آزادی آوار کند:
"كساني كه به خاطر مشي و منش اجنبي زده خود زير علامت سؤال افكار عمومي اند، ادعا مي كنند اگر جرج بوش رئيس جمهور آمريكا مي خواست از دموكرات ها و اصلاح طلبان ايراني حمايت كند، چرا اين حمايت را بر زبان آورد؟ ماجرا اين است كه آقاي بوش شنبه 5 ژانويه 2008 در حال تدارك براي سفر خاورميانه اي با محور اعلام شده «مهار نفوذ ايران » بود. او مجبور بود به افكار عمومي خود پاسخ دهد كه چه نسبتي ميان آمريكا، مبارزه با تروريسم و مسائل خاورميانه وجود دارد. بنابراين نطقي راديويي ترتيب داد براي ساختن افكار عمومي آمريكا، نه اينكه بخواهد به مردم ايران پيام دهد."
البته سربازجو پاسدار حسین سربازجو نمی گوید که محسن حکیم آقازاده عبدالذلیل حکیم دلال وجاسوس چند جانبه کیست ودر دفتر حزب الدعوه در عراق چکاره است و برای چه بعنوان لابی برای پیگیری مذاکره ی رژیم با آمریکا در عراق فعال شده است؟ مهم تر اینکه مگر روزنامه ی ور ق پاره ی کیهان امروز به نقل از الحیات گزارش نکرده است که احتمال دارد بطور نابهنگام پاسدار احمدی نژاد به عراق سفر کند! آیا این سفر نابهنگام می تواند مرتبط با فعال شدن محسن حکیم ومذاکره با آمریکا در عراق برای مذاکره ی دوره چهارم باشد؟ بعلاوه اینکه مگر مصر هم جزو هم پیمانان بوش و آمریکا نمی باشد ودارای رابطه دیپلماتیک حسنه با اسرائیل نمی باشد. برای چه پاسدار احمدی نژاد که خواهان نابد کردن اسرائیل می باشد بر خلاف نظر و فتوای خمینی التماس و خواهش و تقاضا از مقامات مصر ی می کند تا که رابطه اش را با رژیم تروریستی آخوندی عادی کند؟ اتخاذ اینگونه موضع خفت بار وتحقیر آمیز با تأکید دشمن شناسی و تعیین کردن مرز کشی مشخص با دشمن با فتوای اخی ولی فقیه سازگاری ندارد که تبدیل به اهرم چماق علیه ی دوم خردادی ها شده است . در دنباله سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری با آویزان شدن وبسط دادن ترجمه ی ارسالی متن سخنان بوش زمان سوار هواپیمای مسافری شدن که عازم سفر خاورمیانه می باشد که از سوی مأموران اطلاعاتی و تبلیغاتی اعزامی مقیم همان سر زمین شیطان آمریکائی می باشند که اکنون تبدیل به لولو وترساندن واتهام زدن به رقیب دوم خردادی ها ومحاکمه ی نهضت آزادی شده است که برای سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری برگردان کرده اند.در ادامه رباز جو پاسدار حسین شریعتمداری از بخش طبقه بندی اسناد وگفت وشنود های شیوه ی بازجوئی ومچ گیری کردن گزیده ای از خاتمی بر گزیده است که در جمع دانشجویان معترض در دانشگاه که به مناسبت 16 آذر تجمع کرده بودند گفته بود که از درون شما صدای دشمن به گوش می رسد اینگونه دوم خردادی ها را عامل دشمن وهمکار نهضت آزادی بدتر از دشمن معرفی کرده است:
"عنايت داريد كه سخن فقط از حمايت انتخاباتي از فلان جريان سياسي در ايران نيست، بلكه حرف از جنگ نظامي و مذهبي است كه قرار است دموكرات ها و اصلاح طلبان در چنان جنگي در كنار آمريكا باشند. درست است كه هر اصلاح طلبي مزدور و نوكر و جاسوس آمريكا نيست و حتماً بايد ميان قائلان به آن فرق گذاشت اما اين هم واقعيتي است كه اصلاح طلبي كذايي مانند مشروطه خواهي و جمهوري خواهي و تجدد روزگار مشروطه و پهلوي، تعريف ملي و اسلامي و بومي نشد و عملاً با سياست هاي ضدملي، ضداسلامي و ضدانقلابي مترادف شد و مورد سوءاستفاده هاي مكرر قرار گرفت تا آنجا كه آقاي خاتمي در آخرين سال رياست جمهوري خويش با صدايي بلند و چهره اي برافروخته در جمع دانشجويان اعلام كرد «از اردوگاه اصلاح طلبان صداي دشمن به گوش مي رسد.»امروز هم همان صداها به گوش مي رسد. اينكه برخي اعضاي محوري ستاد ائتلاف اصلاح طلبان نظير دبيركل حزب مشاركت اعلام كنند آماده ائتلاف با گروهك نهضت آزادي اند در حالي كه آن گروهك صراحتاً خواستار دخالت خارجي در انتخابات مجلس شده، چيزي جز دادن سيگنال هاي سياسي شرم آور به حاميان خارجي گروهك مذكور نيست. «موضع ستاد حمايت از هر فرد و گروهي است كه حق حيات سياسي دارد. ضمن آن كه ما از حمايت هر جريان و فردي كه ائتلاف اصلاح طلبان را به رسميت بشناسد، استقبال مي كنيم.» هر فرد و گروهي؟! حتي تقي زاده ها؟ حتي مناديان بازكردن پاي اجنبي به كشور؟! حتي نشان شده هاي آقاي بوش؟! قدرت هاي خارجي چرا از دموكرات مآب ها و طيف تندرو مدعي اصلاحات در انتخابات حمايت نكنند. در حالي كه سايت ميزان نيوز- سايت رسمي گروهك نهضت آزادي- لابلاي تحليلي با عنوان «نظارت بين المللي بر انتخابات» تصريح مي كند «بيانيه نهضت آزادي در مقطع كنوني راه حلي غير از شركت بي قيد و شرط و يا تحريم انتخابات- با توجه به اينكه در شرايط كنوني جامعه ايران، تحريم هرچند گزينه مطلوبي باشد ولي عملي به نظر نمي رسد- در پيش پاي فعالين سياسي مي گذارد... نقطه ضعف پيشنهاد تبديل نشدن آن به يك خواست ملي است... ولي توانسته يكي از خطوط قرمز ترسيم شده توسط حاكميت را بشكند يا حداقل در آن خللي وارد نمايد.» آيا محافلي اين چنين سرسپرده به حمايت بيگانه، درخور سرمايه گذاري و ترويج نيستند؟ و آيا به جاي توضيح صادقانه، عذرخواهي نسبت به برخي ائتلاف هاي آلوده و ايجاد مرزبندي هاي روشن با چنين گروه ها و گروهك هايي مي توان فرار به جلو كرد و القاي نگراني پيشاپيش از رد صلاحيت برخي نامزدها را بهانه اي براي به فراموشي سپردن اعلام حمايت آمريكا و شروع از پله دوم و سوم قرار داد؟"
پاسدار سربازجو حسین شریعتداری پس از محاکمه و دراز کردن دوم خردادی ها و نهضت آزادی وخائن خطاب نمودن آنان برای اینکه شوی اعتراف گیری وبازجوئی ومتهم ومحا کمه کردن رقیبان را کامل کند یک جوک آبدار خنده دار ولی دروغ ناچسب را اینگونه افضافه وبیان کرده است:
"آري جمهوري اسلامي، نظامي آزاد است و مخالفان خود را تحمل مي كند اما روشن است هيچ نظامي به مخالفان مبنايي خود كه از جانب دشمنان تر و خشك و تغذيه مي شود، اجازه نمي دهد وارد حاكميت شوند همچنان كه قانون انتخابات هم «اعتقاد و التزام به اسلام و نظام، و ابراز وفاداري به قانون اساسي و ولايت فقيه» را جزو شرايط نامزدي انتخابات مجلس قرار داده است. "
در پایان سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری باز آویزان به شیوه ی تجربه بازجوئی و عضو گیری برای جاسوسی در جبهه ی رقیب روی آورده است وبرای تمام سوز کردن غضنفر سابق گلزن تیم خودی اصلاح طلبان حسین درخشان را معرفی رده است که مدتیست به خدمت نمودن باند سعید امامی ملحق وفعال شده است واز کانادا برای ارباب کیهان نیش خود خوشرقصی هسته ای می کند وهمچون ابراهیم اصغر زاده و شیخ مهدی کروبی تبدیل به ابزار تبلیغاتی پروژه هسته ای وچماق علیه ی دوم خردادی ها و رفسنجانی و خاتمی شده است وبالاخره سرازو پاسدار سرباز جو حسین شریعتمداری برای اینکه دست خالی اش را رو کند اینگونه از این مهره ی تمام سوز شده که خودش اعتراف کرده است مزدور رژیم تروریستی آخوندی می باشد علیه ی رقیب دوم خردادی ها نقل قول کرده است :
"اين نوشته بيش از اين مجال شرح و بسط ندارد. فقط بسنده مي كنم به ذكر عبارات عبرت آموز حسين درخشان همكار سابق نشريات زنجيره اي عصر آزادگان، حيات نو، دانستني ها و... كه از كانادا در سايت خود مي نويسد «هر ننه قمري پا مي شود مي رود آمريكا و اروپا و كانادا، قلم و وجودش را خواسته يا ناخواسته به ضرر مردم و كشورش به كار مي گيرد... بارها نوشته ام كه جمهوري اسلامي حكومتي با مشروعيت و مستقل است و براي اولين بار يك كشوري با مردم موسياه و چشم سياه توانسته با تمام فشارها و تهديدها 30سال يك حكومت مردمي را با موفقيت نگه دارد و هزينه روپا ايستادنش را هم با جنگ و تحريم داده است ... در اثر استدلال هاي چاپلوسانه برخي از همان ننه قمرهاي ايراني فكر مي كردند پروژه توسعه سياسي و اقتصادي رفسنجاني و خاتمي مي تواند ظرف 8-7 سال (و برخلاف خواسته خود رفسنجاني و خاتمي) منجر به فروپاشي و سرنگوني حكومت مردمي ايران و انقلاب ادامه دارش عليه وابستگي و نابرابري شود ولي به محض از سرگيري غني سازي اتمي در اواخر زمان خاتمي و بعد هم آمدن احمدي نژاد تمام ... رسانه هاي ميانه روي آمريكايي و اروپايي ديگر نيازي به دادن تريبون به آدم هايي مثل من نداشتند. خيلي از آن ننه قمرها هم كه ديگر با دورشدن حزبشان از قدرت منافعشان قطع شده بود تصميم گرفتند در مقابل مردمشان و در كنار دشمنشان بايستند... من هم آرام آرام از «پدر وبلاگ نويسي» تبديل شدم به «جاسوس منفور جمهوري اسلامي»... كليد ماجرا اين است: چه خوشمان بيايد و چه نه، جمهوري اسلامي الان همان ايران است و ايران همان جمهوري اسلامي. هر ضرري كه به جمهوري اسلامي بزنيم، به ايران زده ايم و هر نفعي به ايران برسانيم، به جمهوري اسلامي رسانده ايم- هركس جز اين فكر مي كند يا دارد خودش را گول مي زند يا در خواب و خيال زندگي مي كند... چشم ميلياردها مردم فقير و زير ستم دنيا به اين خانه، به اين شورش بي همتا ]انقلاب اسلامي[ و به من و شماست. از راننده هاي تاكسي نيويورك، قاهره، جاكارتا، سائوپائولو، كوالالامپور، دوبي و پاريس بپرسيد.»"
در خاتمه اینکه باز هم تأکید می شود این بازی جنگ وجدال قدرت باندی وجناحی تا برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی مجلس هشتم یعنی 24 اسفند ماه ادامه خواهد یافت و هرروزکه می گذرد بر شدت تهاجمات واتهامات از سوی باندهای مافیائی حاکم به سوی رقیب دوم خردادی بیشترپرتاب خواهد شد. به خصوص اینکه فردا قرار است که نتیجه ی رد یا تأئید صاحیت نامزدان نامنویسی اعلام شود که مطمئناً به دلیل کستردگی رد صلایت ها هم اعتراضات رقیب دوم خردادی زیاد خواهد شد .هم اینکه موج تهاجمات نسبت به رقیب افزایش وشدت خواهد یافت وهر چه به جلو می رود تا روز برگزاری نمایش نهائی خیمه شب بازی انتخابات بصورت صعودی ادامه خواهد یافت به همین دلیل یادداشت روز عنانش فراتر از انتخابات می باشد. فقط توجه داشته باشید که همچنان در این سگ دعواها حلقه ی مفقوده یعنی مردم و مطالبات آنان خالی می باشد.
هوشنگ – بهداد
دوشنبه اول بهمن ماه 1386
چرا صدای دوم خردادی ها ونهضت آزادی صدای دشمن از درون است که به گوش می رسد؟
چگونه است که می شود از جنبش انقلاب مشروطیت سخن گفت ولی به نقش شیخ فضل الله نوری اشاره نکرد . همانگونه که نمی شود از کودتای ننگین 28م ردادماه سال 1332 گفت ونامی از نقش آخوند کاشانی بمیان نیاورد . اگر مفسری به این دومورد اشاره کند ونامی از این دو شخین آخوند نبرد نه اینکه مدعی عنصر صادقی نمی باشد، بلکه نظرش نیز بی اعتبار است واب بقول معروف تو سخنان وادعاهایش دارد . یعنی درست همین نقشی که سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری در یاددشت روز روزنامه ی اطلاعاتی – امنیتی – پادگانی کیهان پرونده و سنارو سازی دنبال کرده است . اابته خصلت وخبرگی این سربازجو جراحی کردن تفکر و اندیشه در سیاهچال ها وتبدیل کردن شان به طوطی های دست آموزمی باشد تا که هرچه صاحب طوطی به آنان می آموزد یا تلقین وتحمیل میکند بیان نمایند. در غیر اینصورت یا می بایست بر زیر شکنجه جان بسپارند ویا اینکه تیرباران شدن را پذیرا باشند . یعنی اعتراف گیری وتواب سازی و سناریو وپرونده سازی وکتمان نمودن اساس و بنیان حرفه ووظیفه اش می باشد. بنابراین نوکی به انقلاب مشروطیت زده است ونامی از تقی زده برده است تا که به رضاخان قلدر و استبداد دوران پهلوی رسیده است تا اینکه در نهایت بتواند روضه خوانی ونقالی گری ومعرکه گیری خودش را گرد کند و آن را اینگونه بر سر مدعیان معترض دوم خردادی ها ونهضت آزادی آوار کند:
"كساني كه به خاطر مشي و منش اجنبي زده خود زير علامت سؤال افكار عمومي اند، ادعا مي كنند اگر جرج بوش رئيس جمهور آمريكا مي خواست از دموكرات ها و اصلاح طلبان ايراني حمايت كند، چرا اين حمايت را بر زبان آورد؟ ماجرا اين است كه آقاي بوش شنبه 5 ژانويه 2008 در حال تدارك براي سفر خاورميانه اي با محور اعلام شده «مهار نفوذ ايران » بود. او مجبور بود به افكار عمومي خود پاسخ دهد كه چه نسبتي ميان آمريكا، مبارزه با تروريسم و مسائل خاورميانه وجود دارد. بنابراين نطقي راديويي ترتيب داد براي ساختن افكار عمومي آمريكا، نه اينكه بخواهد به مردم ايران پيام دهد."
البته سربازجو پاسدار حسین سربازجو نمی گوید که محسن حکیم آقازاده عبدالذلیل حکیم دلال وجاسوس چند جانبه کیست ودر دفتر حزب الدعوه در عراق چکاره است و برای چه بعنوان لابی برای پیگیری مذاکره ی رژیم با آمریکا در عراق فعال شده است؟ مهم تر اینکه مگر روزنامه ی ور ق پاره ی کیهان امروز به نقل از الحیات گزارش نکرده است که احتمال دارد بطور نابهنگام پاسدار احمدی نژاد به عراق سفر کند! آیا این سفر نابهنگام می تواند مرتبط با فعال شدن محسن حکیم ومذاکره با آمریکا در عراق برای مذاکره ی دوره چهارم باشد؟ بعلاوه اینکه مگر مصر هم جزو هم پیمانان بوش و آمریکا نمی باشد ودارای رابطه دیپلماتیک حسنه با اسرائیل نمی باشد. برای چه پاسدار احمدی نژاد که خواهان نابد کردن اسرائیل می باشد بر خلاف نظر و فتوای خمینی التماس و خواهش و تقاضا از مقامات مصر ی می کند تا که رابطه اش را با رژیم تروریستی آخوندی عادی کند؟ اتخاذ اینگونه موضع خفت بار وتحقیر آمیز با تأکید دشمن شناسی و تعیین کردن مرز کشی مشخص با دشمن با فتوای اخی ولی فقیه سازگاری ندارد که تبدیل به اهرم چماق علیه ی دوم خردادی ها شده است . در دنباله سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری با آویزان شدن وبسط دادن ترجمه ی ارسالی متن سخنان بوش زمان سوار هواپیمای مسافری شدن که عازم سفر خاورمیانه می باشد که از سوی مأموران اطلاعاتی و تبلیغاتی اعزامی مقیم همان سر زمین شیطان آمریکائی می باشند که اکنون تبدیل به لولو وترساندن واتهام زدن به رقیب دوم خردادی ها ومحاکمه ی نهضت آزادی شده است که برای سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری برگردان کرده اند.در ادامه رباز جو پاسدار حسین شریعتمداری از بخش طبقه بندی اسناد وگفت وشنود های شیوه ی بازجوئی ومچ گیری کردن گزیده ای از خاتمی بر گزیده است که در جمع دانشجویان معترض در دانشگاه که به مناسبت 16 آذر تجمع کرده بودند گفته بود که از درون شما صدای دشمن به گوش می رسد اینگونه دوم خردادی ها را عامل دشمن وهمکار نهضت آزادی بدتر از دشمن معرفی کرده است:
"عنايت داريد كه سخن فقط از حمايت انتخاباتي از فلان جريان سياسي در ايران نيست، بلكه حرف از جنگ نظامي و مذهبي است كه قرار است دموكرات ها و اصلاح طلبان در چنان جنگي در كنار آمريكا باشند. درست است كه هر اصلاح طلبي مزدور و نوكر و جاسوس آمريكا نيست و حتماً بايد ميان قائلان به آن فرق گذاشت اما اين هم واقعيتي است كه اصلاح طلبي كذايي مانند مشروطه خواهي و جمهوري خواهي و تجدد روزگار مشروطه و پهلوي، تعريف ملي و اسلامي و بومي نشد و عملاً با سياست هاي ضدملي، ضداسلامي و ضدانقلابي مترادف شد و مورد سوءاستفاده هاي مكرر قرار گرفت تا آنجا كه آقاي خاتمي در آخرين سال رياست جمهوري خويش با صدايي بلند و چهره اي برافروخته در جمع دانشجويان اعلام كرد «از اردوگاه اصلاح طلبان صداي دشمن به گوش مي رسد.»امروز هم همان صداها به گوش مي رسد. اينكه برخي اعضاي محوري ستاد ائتلاف اصلاح طلبان نظير دبيركل حزب مشاركت اعلام كنند آماده ائتلاف با گروهك نهضت آزادي اند در حالي كه آن گروهك صراحتاً خواستار دخالت خارجي در انتخابات مجلس شده، چيزي جز دادن سيگنال هاي سياسي شرم آور به حاميان خارجي گروهك مذكور نيست. «موضع ستاد حمايت از هر فرد و گروهي است كه حق حيات سياسي دارد. ضمن آن كه ما از حمايت هر جريان و فردي كه ائتلاف اصلاح طلبان را به رسميت بشناسد، استقبال مي كنيم.» هر فرد و گروهي؟! حتي تقي زاده ها؟ حتي مناديان بازكردن پاي اجنبي به كشور؟! حتي نشان شده هاي آقاي بوش؟! قدرت هاي خارجي چرا از دموكرات مآب ها و طيف تندرو مدعي اصلاحات در انتخابات حمايت نكنند. در حالي كه سايت ميزان نيوز- سايت رسمي گروهك نهضت آزادي- لابلاي تحليلي با عنوان «نظارت بين المللي بر انتخابات» تصريح مي كند «بيانيه نهضت آزادي در مقطع كنوني راه حلي غير از شركت بي قيد و شرط و يا تحريم انتخابات- با توجه به اينكه در شرايط كنوني جامعه ايران، تحريم هرچند گزينه مطلوبي باشد ولي عملي به نظر نمي رسد- در پيش پاي فعالين سياسي مي گذارد... نقطه ضعف پيشنهاد تبديل نشدن آن به يك خواست ملي است... ولي توانسته يكي از خطوط قرمز ترسيم شده توسط حاكميت را بشكند يا حداقل در آن خللي وارد نمايد.» آيا محافلي اين چنين سرسپرده به حمايت بيگانه، درخور سرمايه گذاري و ترويج نيستند؟ و آيا به جاي توضيح صادقانه، عذرخواهي نسبت به برخي ائتلاف هاي آلوده و ايجاد مرزبندي هاي روشن با چنين گروه ها و گروهك هايي مي توان فرار به جلو كرد و القاي نگراني پيشاپيش از رد صلاحيت برخي نامزدها را بهانه اي براي به فراموشي سپردن اعلام حمايت آمريكا و شروع از پله دوم و سوم قرار داد؟"
پاسدار سربازجو حسین شریعتداری پس از محاکمه و دراز کردن دوم خردادی ها و نهضت آزادی وخائن خطاب نمودن آنان برای اینکه شوی اعتراف گیری وبازجوئی ومتهم ومحا کمه کردن رقیبان را کامل کند یک جوک آبدار خنده دار ولی دروغ ناچسب را اینگونه افضافه وبیان کرده است:
"آري جمهوري اسلامي، نظامي آزاد است و مخالفان خود را تحمل مي كند اما روشن است هيچ نظامي به مخالفان مبنايي خود كه از جانب دشمنان تر و خشك و تغذيه مي شود، اجازه نمي دهد وارد حاكميت شوند همچنان كه قانون انتخابات هم «اعتقاد و التزام به اسلام و نظام، و ابراز وفاداري به قانون اساسي و ولايت فقيه» را جزو شرايط نامزدي انتخابات مجلس قرار داده است. "
در پایان سربازجو پاسدار حسین شریعتمداری باز آویزان به شیوه ی تجربه بازجوئی و عضو گیری برای جاسوسی در جبهه ی رقیب روی آورده است وبرای تمام سوز کردن غضنفر سابق گلزن تیم خودی اصلاح طلبان حسین درخشان را معرفی رده است که مدتیست به خدمت نمودن باند سعید امامی ملحق وفعال شده است واز کانادا برای ارباب کیهان نیش خود خوشرقصی هسته ای می کند وهمچون ابراهیم اصغر زاده و شیخ مهدی کروبی تبدیل به ابزار تبلیغاتی پروژه هسته ای وچماق علیه ی دوم خردادی ها و رفسنجانی و خاتمی شده است وبالاخره سرازو پاسدار سرباز جو حسین شریعتمداری برای اینکه دست خالی اش را رو کند اینگونه از این مهره ی تمام سوز شده که خودش اعتراف کرده است مزدور رژیم تروریستی آخوندی می باشد علیه ی رقیب دوم خردادی ها نقل قول کرده است :
"اين نوشته بيش از اين مجال شرح و بسط ندارد. فقط بسنده مي كنم به ذكر عبارات عبرت آموز حسين درخشان همكار سابق نشريات زنجيره اي عصر آزادگان، حيات نو، دانستني ها و... كه از كانادا در سايت خود مي نويسد «هر ننه قمري پا مي شود مي رود آمريكا و اروپا و كانادا، قلم و وجودش را خواسته يا ناخواسته به ضرر مردم و كشورش به كار مي گيرد... بارها نوشته ام كه جمهوري اسلامي حكومتي با مشروعيت و مستقل است و براي اولين بار يك كشوري با مردم موسياه و چشم سياه توانسته با تمام فشارها و تهديدها 30سال يك حكومت مردمي را با موفقيت نگه دارد و هزينه روپا ايستادنش را هم با جنگ و تحريم داده است ... در اثر استدلال هاي چاپلوسانه برخي از همان ننه قمرهاي ايراني فكر مي كردند پروژه توسعه سياسي و اقتصادي رفسنجاني و خاتمي مي تواند ظرف 8-7 سال (و برخلاف خواسته خود رفسنجاني و خاتمي) منجر به فروپاشي و سرنگوني حكومت مردمي ايران و انقلاب ادامه دارش عليه وابستگي و نابرابري شود ولي به محض از سرگيري غني سازي اتمي در اواخر زمان خاتمي و بعد هم آمدن احمدي نژاد تمام ... رسانه هاي ميانه روي آمريكايي و اروپايي ديگر نيازي به دادن تريبون به آدم هايي مثل من نداشتند. خيلي از آن ننه قمرها هم كه ديگر با دورشدن حزبشان از قدرت منافعشان قطع شده بود تصميم گرفتند در مقابل مردمشان و در كنار دشمنشان بايستند... من هم آرام آرام از «پدر وبلاگ نويسي» تبديل شدم به «جاسوس منفور جمهوري اسلامي»... كليد ماجرا اين است: چه خوشمان بيايد و چه نه، جمهوري اسلامي الان همان ايران است و ايران همان جمهوري اسلامي. هر ضرري كه به جمهوري اسلامي بزنيم، به ايران زده ايم و هر نفعي به ايران برسانيم، به جمهوري اسلامي رسانده ايم- هركس جز اين فكر مي كند يا دارد خودش را گول مي زند يا در خواب و خيال زندگي مي كند... چشم ميلياردها مردم فقير و زير ستم دنيا به اين خانه، به اين شورش بي همتا ]انقلاب اسلامي[ و به من و شماست. از راننده هاي تاكسي نيويورك، قاهره، جاكارتا، سائوپائولو، كوالالامپور، دوبي و پاريس بپرسيد.»"
در خاتمه اینکه باز هم تأکید می شود این بازی جنگ وجدال قدرت باندی وجناحی تا برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی مجلس هشتم یعنی 24 اسفند ماه ادامه خواهد یافت و هرروزکه می گذرد بر شدت تهاجمات واتهامات از سوی باندهای مافیائی حاکم به سوی رقیب دوم خردادی بیشترپرتاب خواهد شد. به خصوص اینکه فردا قرار است که نتیجه ی رد یا تأئید صاحیت نامزدان نامنویسی اعلام شود که مطمئناً به دلیل کستردگی رد صلایت ها هم اعتراضات رقیب دوم خردادی زیاد خواهد شد .هم اینکه موج تهاجمات نسبت به رقیب افزایش وشدت خواهد یافت وهر چه به جلو می رود تا روز برگزاری نمایش نهائی خیمه شب بازی انتخابات بصورت صعودی ادامه خواهد یافت به همین دلیل یادداشت روز عنانش فراتر از انتخابات می باشد. فقط توجه داشته باشید که همچنان در این سگ دعواها حلقه ی مفقوده یعنی مردم و مطالبات آنان خالی می باشد.
هوشنگ – بهداد
دوشنبه اول بهمن ماه 1386