نقد وبررسی "بوش بي اعتبارترين رئيس جمهور تاريخ در آمريكا!! "روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 30 دیماه سال 1386
"وارونه وتناقض گوئی از موضع خودزنی کردن و فرار به جلو"
سرمقاله نویس بدون آنکه توضیح دهد که اگر چنانچه بوش بی اعتبارترین رئیس جمهور تاریج آمریکا می باشد چرا پاسدار احمدی نژاد برای این رئیس جمهور بی اعتبار تاریخآمریکا نامه ی 18 صحفه ای برایش نوشت. ولی چون پاسخ دریافت نکرد تقاضای مناظره ی تلویزیونی دون سانسور با بوش کرد ؟! آنگاه گزارشگر تلویزیونی آمریکائی کلیمی را در تهران به حضور پذیرفت تا که همین پیام را در مصاحبه ی خود به بوش منتقل کند . از سوی دیگر چرا مأموران های اطلاعاتی به آمریکا اعزام شده اند تا که بصور گوناگون به عنوان لابی فعال باشند و تلاش کنند زمینه ی مذاکره با مقامات آمریکائی ها را فراهم کنند که بخشی از فعالیت اینان در آمریکا وعراق منجربه برگزاری 3 دوره ی زنجیره ای مذاکرات در عراق شده است وهنوز هم دلال ورابط ها رژیم تروریستی آخوندی در عراق شدیدا فعال می باشند تا هر طوری شده است دوره چهارم مذاکره در عراق دنبال واجرا شود ؟ از سوی دیگرعجیب است با این ادعای عنوان سرمقاله و شکست سفر بوش به منطقه چگونه شد تا بوش مننطقه را ترک نکرده وزیر آدمربا ی امور خارجه منوچهر متکی سراسیمه وارد میدان شد و وزیر امور خارجه ی کویت را به تهران کشاند تا که در مصاحبه ی مطبوعاتی وگرفتن تصویر کمدی خندان به ی تفهیم کند که سخنان بوش در منطقه با منطق مطابقت نداشته است؟ همچنین پس از آن پاسدار احمدی نژاد ازمسئول شبکه ی خبررسانی الجزیره تقاضا کرد تا که مصاحه داشته باشد واز فتنه انگیزی بوش در منطقه بگوید و اسرائیل را به آخر خط رسیده معرفی کند وبر نابود کردنش تأکید نماید و از کشورهای حاشیه ی خلیج فارس خواست که تلاش کنند پرونده ی هسته ای از شورای امنیت به آژانس باز گردانده شود. در صورتیکه این پاسدار مدتی می باشد که تلاش می کند تا با دولت مصر رابطه را عادی کند که سرمقاله نویس روزنامه جمهوری اسلامی نیز چندین بار به این تلاش اعتراض کرده وآن را خلاف گفته و وصیت خمینی ارزیابی کرده است . از سوی دیگر مصر هم بهترین رابطه را با آمریکا وهم سرائیل دارد که هیچگونه با ادعای مضحک وکمدی وتهدید آمیز پاسدار احمدی نژاد که با شبکه ی تلویزیونی الجزیره کرد نه اینکه همخوانی ندارد ، بلکه تناقض آمیز نیز می باشد . بنابراین اینگونه عنوان مقاله زدن وادعای شکست سفر بوش به منطقه کردن وواکنش هائی که تا حال وزیر آدمربای امور خارجه منوچهر متکی و پاسدار احمدی نژاد نسبت به سفر بوش به منطقه از خود نشان داده اند ناشی از ترس ووحشت می باشد وبیانگر وتداعی کننده آن یارو می باشد که چون شبنگاه در میان کوچه باغ ها عبور می کرد واز حرکات سیاه ی تصاویردرختان برروی دیوار باغ ها به وحشت افتاده بود با صدای بلند شروع به سوت کشیدن وآواز خواندن کرد تااینکه از خود رفع ترس کند که اکنون اینگونه سرمقاله نویس در مورد سفر بوش به منطقه واکنش نشان داده است:
"نشان مي دهد موقعيت آمريكا در منطقه و دنياي اسلام نسبت به قبل از انجام اين سفر نيز « وخيم تر » شده است .مسئله اينست كه دعوت عام بوش از اعراب در جهت تقابل با ايران هرگز تا اين اندازه علني نشده بود و مهمتر آنكه بي اعتنائي اعراب به اين دعوت به تقابل نيز هرگز تا اين اندازه آشكار به اطلاع مقامات ارشد آمريكا نرسيده بود. "
یعنی اینکه ترس ووحشت بطر شفاف اعتراف شده است که چرا بوش از رهبران منطقه علیه ی رژیم تروریستی آخوندی علنی شده است ؟ برای اینکه سرمقاله نویس می داند که اتخاذ این موضع بوش گذشته از مانع شدن از دسترسی رژیم به سلاح هسته ای می باشد. پاسخ مناسب و متقابل به مثل به خطبه ی تهدید آمیز ولی فقیه در روز عید فطر می باشد که رهبران کشورهای منطقه را تهدید کرده بود در صورت شرکت در کنفرانس صلح خاورمیانه در آناپولیس در آمریکا اینان در کشورهای خودشان دچار آشوب ونا آرامی خواهند شد که شاهد بودیم چگونه قبل از سفر بوش به منطقه در بحرین آشوبگری خیابانی شد و مطبوعات رژیم تأکید واعتراف کردند که این تظاهرات و آشوب به خاطر سفر بوش به منطقه می باشد .
همچنین در دنباله شیخ حسن نصالله وارد صحنه شد ودست به تهدید وبحران آفرینی زد ودر نهایت با همکاری سوریه در کنسول آمریکا در بیروت اقدامات تروریستی و بمب گذاری شد که نوعی اعتراض به سفر بوش به منطقه وسنگ اندازی در انتخاب رئیس جمهور کردن در لبنان می باشد . همینطور از طریق حماس و جهاد اسلامی و پارتاب موشکبه خاک اسرائیل و تظاهرات گسترده علیه ی سفر بوش ترتیب داده شد که بهای آن کشته شدن پسر خالد مشعل رهبر سیاسی حماس مقیم سوریه می باشد که اخیراً پاسدار احمد نژاد در تماس تلفنی به خالد مشعل وتسلیت به وی گفتن بر نابودی وبه آخر رسیدن اسرائیل تأکید کرده است .
لبته در عراق مشخص است که اقدامات تروریستی هرروز بیش از گذشته انجام می شودتا مانع از برکنار شدن نخست وزیر دست نشانده نوری المالکی در عراق شود وهم اینکه اهرم فشاری برای را وادار کردن بوش و آمریکا به پذیرش مذاکره ی دوره چهارم برای امنیت عراق شود. یعنی مجموعه ی اقدامات انجام شده مشخص می کند که مرکز ثقل ناامنی وبی ثبات کردن منطقه وصدور تروریسم وبنیادگرائی کدام کشور می باشد؟ واین تلاش ها چگونه در بستر هموار کردن باج گیری کردن برای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد. برای اینکه همه کشورهای منطقه تی آمریکا و اسسرائیل هم می دانند که بحران سازی و ناامنی وجنگ افروزی در منطقه فقط به نفع رژیم تروریستی آخوندی می باشد و چرا این رژیم تروریستی پیوسته تلاش می کند تاکه اینگونه فضا وشرایط درمنطقه حاکم شود؟ بهر صورت آنقدر سرمقاله نویس دستش خالی می باشد وتناقض ووارونه گوئی کرده که مجبور شده است فیل هوا کرده ی عدم همراهی هبران کشورهای علیه ی اهداف هسته ای رژیم تروریستی آخوندی با بوش را فقط در نقل قول نخست وزیر مالزی خلاصه کند که پس از توهین کردن به مطبوعات گزارشگر به عنوان قلم بمزد ا ز نخست وزیر مالزی فاکت آورد تازه این کشور جزو کشورهای منطقه نمی باشد و این نقل قول اینگونه می باشد :
"اگرچه برخي رسانه هاي قلم بمزد با دريافت دلارهاي آمريكائي ماموريت داشتند ايران را « خطر اصلي منطقه » معرفي كنند و بر « خطر اسرائيل » سرپوش بگذارند ولي نوع تهاجم ديپلماتيك بي منطق آمريكا عليه ايران بقدري رسوا بود كه نه تنها هيچ يك از كشورهاي عرب حاضر نشدند با رئيس جمهور آمريكا همصدا شوند و ايران را خطر معرفي كنند بلكه برخي رهبران عرب و دنياي اسلام به اين موضع گيري بوش اعتراض كردند و آنرا غيرقابل قبول خواندند. « احمد بداوي » نخست وزير مالزي كه معمولا ترجيح مي دهد وارد مقولات چالشي نشود سكوت در اين زمينه را جايز ندانست و بوش را به خاطر اين جوسازيهاي غيرعقلائي مورد انتقاد جدي قرار داد و تصريح كرد : « بطور حتم از اين اظهارات بوش در كشورهاي اسلامي استقبال نخواهد شد و مخالفت آنها را برمي انگيزد. "
ودر بیان نتیجه گرفته است "بوش و دستيارانش از سفر به خاورميانه دست خالي برگشتند و با اين اقدام اين واقعيت را به اثبات رساندند كه بوش بي اعتبارترين رئيس جمهور تاريخ آمريكاست"
در خاتمه اینکه هم نگرانی وتعجیل در دعوت وزیر آدمربای امور خارجه منوچهر متکی از وزیر امور خارجه ی کویت به تهران قابل فهم است وهم واکنش پاسدار احمدی نژادی در مصابه با شبکه ی تلویزیونی الجزیره نسبتبه سفر بوش به منطقه قابل درک است وهم واکنش هبستریک سرمقاله نویس علیه سفر بوش با عنوان بی اعتبار ترین ریس جمهور آمریکا را می توان فهمید که از چه زاویه وسر استصیال ودرماندگی می باشد . چون اگر اینگونه بود که بوش بی اعتبار ترین رئیس جمهور آمریکا می باشد .دلیل نداشت که نه رهبر حکومت خود گران فلسطین ورهبران کشئورهای عربی خلیج فارس از وی استقبال کنند و قرار دادهای سنگین نظامیبا آمریکا بتددند و نیاز هم نبود تا که مقامات رژیم تروریستی نیز سریع واکنش نشان دهند. مهمتر اینکه مگررئیس جمهوراحمدی نژاد در ایران که خود رژیم تروریستی آخوندی مشروعیتندارد ش چه میزان اعتبار دارد که سرمقاله نویس اینگونه ادعا در مورد بوش کرده است؟ ضمن اینکه چرا دستگاه دیپلماسی ولابی های مقیم آمریکا وعراق در بدرهبه دنبال کانال برای راضی کردن وزارت امور خارجه ی دولت بوش برای موافقت مذاکرات دوره چهارم در عراق از سوی بی اعتبار ترین رئیس جمهوری تاریخ آمریکا هستند ؟
هوشنگ - بهداد
دیماه30 یکشنبه سال 1386ه