نقد وبررسی "رجزخواني هاي بي حاصل!"روزنامه ی جمهوری اسلامی چهار شنبه 19 دی ماه سال 1386
"ابرا وحشت از سفر بوش به منطقه ی خلیج فارس وخاومیانه و پیگیری موضوع مذاکره صلح اسرائیل و فلسطین"
سرمقاله نویس روزنامه ی جمهوری اسلامی یا بازتاب دهنده نکته نظرات ومواضع بیت رهبری با دور زدن مسائل مهم داخلی که مثلاً چرا وزارت کشور به رقبا به عنوان غیر قانونی بودن شان هشدار داده است که نامزد برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم نشوند . یعنی از ابتدای برگزاری این نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی- انتصاباتی حرف انتها زده شده است وعریان وعیان شده است که ماهیت برگزاری نمایش این خیمه شب بازی انتخابات چیست و قرار است. زیرا وقتی که گفته شده نامنویسی چگونه باید باشد. معلوم است در روند بعدی شورای نگهبان دگر شریک وهمکار وزات کشور قرار است که چه نقشی را در مورد رد صلاحیت ای نامزدان ایفا واجرا کند ؟ بالاخره اینکه نتایج تقلباتی چگونه می خواهد باشد و ارقام مشروعیت بخشیدن به نظام که ولی فقیه برروی آن تأکید کرده است چگونه می بایست از هم اکنون برنامه ریزی و تهیه وتأمین گردد. همچون زمان قبل از برگزاری مجلس هفتم که وضععیت تعداد 190 کرسی مجلس از پیش شخص شده بود و چانه زنی پیرامون 100 صندلی دیگر بود؟ .
همینطور سرمقاله نویس بدون آنکه توضیح بدهد که چرا همزمان با شروع سفر بوش به منطقه ی خاورمیانه از محمد البرادعی دعوت شده است تا که به تهران سفر کند تا اینکه به شود با موج خبر سازی کردن در برابر خبر های بازتاب داده شده مر بوط به سفر بوش در منطقه مقابله شده باشد و رژیم منزوی وایزوله شده بطور کلی از صحنه ی خبری به بیرون پرتاب نشود.
همچنین بدون آنکه سرمقاله نویس بگوید که چه شد نتیجه ی تلاش ایجاد آشوب وناامن سازی در بحرین که گفته شده بود به دلیل سفر آینده ی بوش به بحرین می باشد که در پایان با شکست کامل مواجه شد و آثارش بر روی سر برنامه ریزانش آوار شد؟ یا اینکه چرا اکنون تجربه ی آزمون شکست خورده در بحرین از سوی حامیان حماس در نوار غزه پیگیری شده است ؟ زیرا که در آستانه ی سفر بوش به منطقه در نوار غزه تعدادی به عنوان سیاهی لشکر وارد صحنه شده وعلیه سفر بوش دست به تظاهرات زده اند. حال بماند که اینگونه تلاش های مذبوحانه ضد آمریکائی و ضد بوش بر پا کردن، هرگز همخوانی با کوشش های پشت صحنه ی لابی های مقیم عراق و آمریکا ندارد که همه توان و هنر و استعداد وتخصص دلالی وواسطه گری خودشان را بکار بسته اند البته که الهام بخش آنان جماران می باشد تااینکه دور چهارم مذاکره ی امنیتی عراق انجام شود .
اما مهمتر اینکه به دلیل اینکه دست سرمقاله نویس کاملاً خالی می باشد .لذا راهی جز دست ب خودزنی زدن واعتراف کردن ندارد . زیرا که بازهم به عنوان برگ برنده علیه ی آمریکا و اسرائیل به جنگ 33 روزه ی حزب الله لبنان با اسرائیل اشاره کرده است که چگونه حزب الله توانست در برابر اسرائیل ایستادگی ومقاومت کند تا کهموجب شکست وتضعیف اسرائیل شود که افزوده شده اکنون بوش برای تقویت کردن اسرائیل مجبور به این سفر شده است. غافل از آنکه اینگونه تأکید برروی جنگ 33 روزه کردن که نوعی از مایه خوری کردن می باشد اثبات این حقیقت است که بدون هرگونه ابهامی این جنگ از سوی جماران وسپاه پاسداران تدارک دیده شده بود و لبنان تبدیل به سر زمین سوخته شد تا اینکه پاسخگوی بحران ارجاع پرونده ی هسته ای از شورای حکام به شورای امنیت سازمان ملل گرد تا که در نهایت مانع از تصویب قطعنامه در این شورا شود . در شرایط کنونی نیز نماینده ی کمدی ومترسک رژیم تروریستی آخوندی در سازمان ملل تقاضای بسته شدن پرونده ی هسته ای رژیم در شورای امنیت سازمان ملل شده است . بنابراین از سوی دیگر هدف برای خنثی کردن نگرانی از حضور بوش در خاورمیانه است تا که هدف به نتیجه رساندن تفاهم وتوافقی میان اسرائیل و رهبر خودگردان حکومت فلسطین حاصل نشود که مکمل همان هدف نهائی باشد که رئیس جمهور فرانسه وعده ی تشکیل حکومت مستقل دمکراتیک فلیسطین تا پایان سال 2008 یعنی امسال را داده است. برا اینکه این اتفاق برای سران رژیم تروریستی آخوندی سم مهلک وکشنده می باشد .
بنابراین سرمقاله نویس حق دارد که برای مقابله کردن با این پیشنهاد ابراز مخالفت شدید کند و در راستای پیشبرد آن سنگ اندازی و تلاش تخریب آن کند و قابل فهم است که چرا آویران به برگ حزب الله لبنان وجنگ 33 روزه شده است و با آن مانور داده است و ابراز مخالفت هم با سفر بوش به منطقه نموده و هم از پیروزی حزب اله لبان وشکست اسرائیل در جنگ 33 روزه گفته است. به خصوص اینکه نقل قول شده است هدف اصلی دیگر بوش به منطقه تفهیم کردن خطر وتهدید اصلی منطقه نفوذ واخلال گری رژیم تروریستی آخوندی در امور داخلی سایر کشورهای منطقه و پروژه ی هسته ای اش می باشد . به ویژه اینکه ترکش این سفر به سوریه نیز اصابت کرده است . برای اینکه از سوریه خواسته شده است تا جایگاه خودش را مشخص کند که آ یا سوریه می خواهد شریک وهم پیمان مذاکره صلح خورمیانه باشد یا نه علاقمند است که در کنار رژیم تروریستی آخوندی قرار گیرد که در شرایط کنونی بسیار منزوی وایزوله شده است و هر روز که می گذرد نه اینکه یشتر در منطقه منزوی تر می شود، بلکه پرونده ی هسته ای اش بحرانی تر ووخیم تر می شود و قابل پیش بینی می باشد که در نشست آتی شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه ای دیگر علیه اش تصویب وصادرخواهد شد وبیش از شرایط کنونی ایزوله تر خواهد شد. بعلاوه اینکه برگزاری خیمه شب بازی نمایش خیمه انتخابات مجلس هشتم در پیش روی می باشد که وضعیت وشرایط خطیر وپیچیده ی رژیم ضد مردمی وقرون وسطائی بحرانی وخطری تر از شراط کنونی خواهد شد. در نهایت ا ینکه عنوان انتخاب شده ی رجز خوانی های بی حاصل مقاله را می بایست برگردان کرد وآن را به موقعیت خود رژیم تروریستی آخوندی نسبت داد. زیرا که از موضع فرافکنی مطرح وبازتاب داده شده است . برای اینکه سر مقاله نویس در نهایت در پایان مقاله ی خود اینگونه وحشت رژیم از سفر بوش به منطقه ونتایج قابل پیش بینی آن را برجسته کرده است .
"رجزخواني هاي بوش عليه جمهوري اسلامي ايران در آستانه سفر دوره اي به خاورميانه عربي و صدور دستورالعمل براي دولتمردان سوريه عليه ايران در اين چارچوب قابل تحليل هستند. علت اصلي اين رجزخواني ها و مواضع ضد ايراني دولتمردان آمريكائي اينست كه آنها از نفوذ فوق العاده جمهوري اسلامي ايران در منطقه خبر دارند و همه شكست هاي خود و فرزند نامشروع خود اسرائيل را ناشي از همين نفوذ ميدانند"
در خاتمه اینکه سرمقاله نویس باز هم نا خواسته اعتراف کرده است که عامل اصلی نا آرامی نه در عراق که در سراسر منطقه خلیج فارس و خاورمیانه رژیم تروریستی آخوندی می باشد. ضمن اینکه با این ادعای حضور ونفوذ داشتن در سراسر منطقه که در حقیقت تلاش برای پوشاندن ابراز نگرانی از فاصله وجداشدن سوریه از هم پیمانی با رژیم تروریستی آخوندی می باشد . اواقعیت نگرانی ووحشت آثار آن را بطور وارونه به نمایش گذاشته است. چونکه می داند در صورت فاصله گرفتن سوریه ضریب منزوی شدن رژیم تروریستی آخوندی و ضربه پذیری اش بیشتر می شود
.
هوشنگ – بهداد
چهار شنبه 19 دی ماه سال 1386