ریشه پدیده ی شوم کارتن خوابی و کودکان ودختران فراری ورشد مواد مخدردر جامعه چیست ومقصرکیست؟
کدام انسان آزاده وشریف و انساندوست ایرانی و غیرایرانی می تواند اینگونه صحنه ها وگزارشات خبری ضیمه و البته سانسور شده را به بیند و بخواند متأثر نشود ؟ حتی اگرگزارشگر بنا به هر دلایلی به ریشه و عامل اصلی آن هیچگونه اشاره ای نکرده باشد . یا اینکه بطور معلولی و بهره برداری باندی وجناحی اشاره ای کرده باشد. راستی جرم وخطا وگناه کارتن خوابان بی پناه ورها شده در خیابان ها ی تهران و حاشیه های برخی شهرهای بزرک دیگر چیست ؟ البته چون زندگی اشان در پاره کردن چندکارتن به عنوان زیرانداز ویا پتوی چرکین وآلوده به انواع میکروب وامراض روی اندازشان می باشد به کارتن خوابان در زیر آسمان غمزده ودود گرفته و آلوده معروف ونامگذاری شده اند؟ ریشه ی پیدایش رشد این پدیده ی شوم کارتن خوابی همچون پدیده ی شوم تر دختران فراری از خانواده ها وکودکان وزنان خیابانی چیست؟
پرسش است که آیا اینان از بدو تولد اینگونه بوده اند؟ اگر نه اینگونه نیست که قطعاً نیست .پس سئوال دیگر تکمیلی این می باشد که پس ریشه و عوامل به وجود آمدن این پدیده ها ی شوم در جامعه چیست؟
نقش حکومت ها و عدم عدالت اجتاعی یا ویاعدم آزادی و وجود فقر و بیکاری و استبداد وسرکوب و تبعیض طبقات اجتماعی و مذهب و سوء استفاده ز آن خانواده وفرهنگ و فراوانی وارزانی مواد مخدر در جامعه در پیدایش ورشد این پدیده ی شوم کارتن خوابی در جامعه چگونه می باشد؟
بطور مثال زمانی که خمینی بی احساس پس از 15 سال از تبعید به ایران بازگشت که اکنون به همان زمان بازگشت خمیی به ایران در 29 سال گذشته نزدیک می باشد چه گفت؟ دادن وعده ی حکومت آینده از آن مستضعفان وپا برهنگان می باشد را مگر این بنیانگذار نظام به مردم ایران نداد؟ مگر در 3 دهه ی گذشته خمینی و پیروان خمینی واندیشه وتفکر خمینی حاکم نبوده است؟ مگر اکنون جناح ها و باندهای حکومتی حاکم ورقیب برای مچ گیری یا محکوم وقانع کردن همدیگر مرز وحدود ومعیار ارزیابی اشان گفتار های قصار ورهنمود وتوصیه و پیام های ایشان نمی باشد؟ مگر همه پیروانش خودشان را پیرو راستین وصدیق خمینی نمی دانند؟ مگر خمینی و پیروانش حکومت مذهبی تشکیل نداده ومدعی نمی باشند که در قید دسترسی به مادیات دنیوی نمی باشند؟ زیراکه خمینی گفته بود اقتصاد از آن خر می باشند . خوب خر هم که گوشتش مکروه می باشد واستفاده کردن از گوشت مکروه هم جایز نمی باشد حتی اگر صاحب اقتصادشده باشد . حال بماند که لامعاشه لا معاده چه می گوید؟ مگر اخیراً ولی فقیه به نقل از خمینی بر دشمن شاسی تأکید نکرد واز امتحان الهی در ارتباط با برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم نگفت و تقاضا نکرد که مرزخودتان را با دشمن آمریکا مشخص کنید؟ بنابراین چگونه است در سرزمیی که امتحان الهی برگزار می شود؟ چرا سرنوشت مستضعفان ومحرومان وپابرهنگانی که می بایست صاحب حکومت می شدند. چرا اینگونه شوم و فاجعه آمیز شده است که سرمای زمستانی اینان را چنین به خواب عمیق همیشگی فرو برده است؟ اگر اینان قربانیان مواد مخدر می باشند. باز سئوال است که مواد مخدر چگونه وارد کشور وتوزیع می گردد. حتی بدرون سلو های زندان ها برده وتوزیع می گردد؟ مگر کنترل مرزهای آبی و هوائی ودریائی ر اختیار دولت ووزارت کشور ونیروی انتظامی و پاسدارا نمی باشد؟ چگونه است که این ارگان های حکومتی قادر به کنترل مرز ها نمی باشند. اگر واقعاً درست ومسئولانه وظایف خودشان را انجام می دهند؟
اگر اینگونه نیست که نمی باشد . برای اینکه سپاه پاسداران دارای هزاران اسکله ای غیر مجاز درسواحل جنوب کشور می باشند که گزار شده است که شبانه روز در حال تخلیه کالاهای قاچاق از جمله مواد مخدر و انتقال آنان به سراسر کشور برای توزیع کردن شان می باشند. بنابراین اکنون سئوال اصلی مطرح می شود که چرا در 3 دهه ی گذشته هیچ مسئولی در رژیم تروریستی آخوندی یافت نشده است تا که با مردم ایران به خصوص خانواده هائی که دارای فرزندان معتاد وقربانی شرایط ساخته شده در جامعه می باشند رو راست باشد و حقایق را به آنان نگفته که فرزندان اینان قربانی کدامین باندهای مافیائی مواد مخدر بوده اند که سرنخ آن در بیت رهبری و نیروی انتظمی و سپاه پاسداران وقوه ی قضائیه می باشد؟
اثبات این ادعا بسیار ساده و آسان می باشد . برای اینکه کسی منکر این واقعیت نمی تواند باشد که در 3 دهه گذشته قوه ی قضائیه از زمان اوایل انقلاب ودوران آخوند خلخالی مبارزه با مواد مخدر و قاچاقی و معتادین شروع وتا حال ادامه یافته است وروزی در 3 دهه گذشته نبوده است که چندین خبر و گزارش ناشی از درگیری و دستگیری وکشف محموله های قاچاق و صدور احکام زندان واعدام ودار زدن وقطع اندام درمطبوعات ورسانه های خبر واطلاع رسانی گزارش نشده باشد.
آیا باندهای مافیائی حامی پشتیبان درون دستگاه حکومتی وبه خصوص ارگان های سرکوبگر نداشتهاند که چنین امکان رشد وفعالیت می توانستنه داشته باشند؟ آیا اینان با هوش تر وپیچیده تر از مبارزان سیاسی می باشند که سران رژیم ادعا دارند همه ی اینان را نابود کردد ویا اینکه جلوی فعالیت اینان در جامعه را گرفته ومسدود کرده اند ؟ مهمتراینکه چرا اکنون استاندار استان مرکزی اعتراف آشکار کرده است که اذعان نموده در 3 دهه ی گذشته تنها چیزی که نه اینکه گران نشده است ، بلکه ارزان و فراوان هم شده است مواد مخدر می باشد؟ که بایدگفت تیجه ی دستآورد مبارزه مشترک نیروی انتظامی و قوه ی قضائیه در دهه گذشته بوده است. تازه زمینه ی توزیع مواد مخدر به مدارس و روستا هم رسیده است. بطور نمونه روزنامه 27 دی جمهوری اسلامی گزارش اینگونه کرده است :
"شوراي روستاهاي فراهان نسبت به شيوع مصرف موادمخدردراين منطقه هشدارداد .شوراهاي اسلامي روستاهاي فراهان اراك در نامه اي سرگشاده به استاندار مركزي نسبت به شيوع مواد مخدر در اين منطقه هشدار دادند . دراين نامه آمده است : بخش فراهان در 27 كيلومتري اراك اخيرا با مشكل نفوذ افراد سودجو و توزيع مواد مخدر مواجه شده كه سلامت مردم را تهديد مي كند. اين نامه افزوده است : پاسگاه منطقه در برخورد با اين عمل غيرانساني واردعمل شده و تعدادي از عوامل آن را دستگير كرده امامي طلبد كه براي حفظ سلامت اجتماعي به ويژه جوانان حمايت بيشتري صورت بگيرد. در اين نامه آمده است : مواد مخدر به عنوان مادر آسيبهاي ديگر است و بايد قبل از دير شدن پيشگيري و مقابله در منطقه تقويت. "
از سوی دیگر پارامتر وحشتناک دیگری که نقش جانشین عزاائیل را برای مردم ایران اجرا می کند . گاز ونارسائی های ناشی از سیستم غلط و فرسوده وناقص و غیر استاندارد گاز رسانی می باشد که بطور تصاعدی هرروز بیش از روز گذشته دارد جان مردم بی دفاع ومحروم وبی پناه را می گیرد و هیچ مسئولی هم در این مورد پاسخگو نیست . جز اینکه سرمای سخت وطاقت فرسای زمستانی هم مکمل خفه نمودن گاز گرفتگی شده است. خلاصه در این فصل زمستان تاریخی قطع گاز موجب تشدید کردن مشکلات ومعضلات مردم ایران به خصوص در استان وشهرهائی شده که گاز رسانی در آن قطع شده. ولی مسئولان دولت مدعی عدالت محور به جای اینکه پاسخگو باشند ودر صدد بر طرف وترمیمم کردن مشکل قطع گاز و سوخت رسانی باشند تا اینکه اینگونه مرئدم ایران در اثر بی عرضگی مسئولان وآلوده بودن به فساد وآلودگی جان شان به دلیل مسمومیت گاز وخف شدگی گاز بهدر نرود که تذکر داده شد همچنان در حال رشد تصاعدی می باشد . ولیمتأسفانهشرایطآنگونه است که روز گذشته روزنامه ی جمهوری اسلامی گزارش کرد که در یک هفته 68 نفر ودر ماه دی که هنوز به پایان نرسیده تاکنون 192 به دلیل مسمومیت ناشی از گاز جان باختند . اکنون نیز خبر از کشته شدن 8 نفر در یزدبه دلیل مسمومیت گاز و 13 نفر در استان گیلان به دلیل سرما جان باخته اند . اما در عوض پاسدار رئیس جمهور پس از سفر ناگهانی به ساری در استان مازندران برای خاموش کردن فریادهای اعتراضی مردم به دلیل دو هفته از قطع شدن گاز سپری شدن وهنوز مشگل ادامه داشتن ، از آنجا به شیراز سفر کرد تا که پاسخ فریاد مرگ بر دیکتاتور و احمدی نژاد عامل فقر وتبعیض و فساد در دانشگاه تهران را بدهد که با مطرح کردن خبرهای دریافتی حاکی از آن است که دوم خردادی ها به ترکمنستان گفته اند که صدور قطع گاز به ایران را ادامه دهند تا بهره برداری های تبلیغات سیاسی – انتخاباتی برای خودشان کنند و افزودن قیمت گاز صادراتی برای ترکمنستان بهمراه داشته باشد. همچنین ازسوی دیگر جمشیدی سخنگوی دولت مدعی شده است که 3 مدیر شرکت ملی گاز به دلیل رشوه گرفتن میلیارد تومانی عامل ومقصر اصلی قطع گاز در سراسر کشور می باشند ومحکوم به جریمه شده اند . مهمتر اینکه وزیر نفت بی عرضه که خودش جزو مقصرین می باشد اعلام کرده است تا که ترکمنستان صدور گاز به ایران را از سر نگیرد با ترکمنستان وارد مذاکره نمی شود . معلوم نیست که چگونه شد که در اجلاس رؤسای جمهور حاشیه ی دریای خزر در تهران رئیس جمهور ترکمنستان به دیدار ولی فقیه رفت تا توصیه تشکیل اوپ گاز را دریافت کند و با پاسدار احمدی نژاد عکس یاد گاری گرفت . ولی اکنون گزارش شده که رئیس جمهور ترکمنستان با مخالفین دوم خردادی فالوده خورده است و بدستور اینان صدور گاز به ایران را قطع کرده است . البته اینها همه داستان سرائی وهذیان گوئی برای توجیکاری وعوامفریبی کردن مسئولان می باشد تا اینکه بهانه ای برای سران کشوردزد وغارتگر وسرکوبگروعوامفریب وجنگ افروز ضدمردمی حاکم بهوجود آید تا که بتوانند خود را تبرئه کنند ووابگو نباشند که چگونه کشور دومین صادر کننده ی نفت وصاحب دومین منابع و ذخایر گازی جهان در شرایط روند افزایش قیمت نفت بر سر مردم ایران آورده اند که اکنون توجه کنید چند گزارش عملکردشان ضمیمه شده است .

هوشنگ – بهداد
دیماه 27سال 1386