نقد وبرسی " بازي دو سر باخت (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان دوشنبه 24 دیماه سال 1386
"از سوی باند فشار،تهدید ها و سناریو وپرونده سازی های رقیب دوم خردادی ها قبل از اعلام رد صلاحیت ها کلید خورده است."
ایرانیانی زیادی در ایالت متحده ی آمریکا زندگی می کنند که اکثریت آنان در ایالت کالیفرنیا به خصوص لوس آنجلس مقیم می باشند و یا اقامت دارند . قبلاً اینگونه بود که به دلیل رابطه ی تنگاتنگی که پس از کودتای ننگین 28 مرداده ماه سال میان شاه و آمریکا به وجود آمده بود چونکه پس از این کودتا آمریکا جای پیر استعمار کهن انگلیس در ایران را گرفت واز شاه وسیاست های سرکوبگرایانه اش در ایران دفاع میشد . همچنین از نقش ژاندارم منطقه بودن شاه در راستای حفظ منافع آمریکا دفاع و پشتیبانی می شد. بنابراین پس از فرو پاشی سیستم پادشاهی در بهمن ماه سال 1357 حامیان نظام گذشته اکثرا به آمریکا گریختند . ولی اخیراً چون شرایط بازگشت این گریختگان به آمریکا و وابستگان سیستم گذشته به ایران باز شده است . برای اینکه می روند واملاک ودارائی های مصادره شده ی خودشان را پس می گیرند . بنابراین دیدگاه و نظرات شان نیز نسبت به رژیم جنایتکار به خاطر دفاع از منافع خودشان تغییر کرده است و خلاصه منافع مشترک شان در هم گره دیگرخورده است . پس از این منظر است که با یار گیری که دستگاه اطلاعاتی و تبلغات رژیم تروریستی آخوندی از درون حامیان گذشته کرده است و از طر دیگر با اعزام مأموران اطلاعاتی – امنیتی به عنوان کار شناس و روزنامه نگار و... به آمریکاو همچنین با بهره گیری از چپ های خود فروخته ی توده ای – اکثریتی و تروتسکیست های مقیم آمریکا وچپ های آمریکائی ضد جنگ ومخالف تحریم اقتصادی ، معجونی از ترکیب تلفیق اینان به عنوان لابی های قوی مقیم آمریکا برای رژیم ضد بشری در آمریکا ساخته وپرداخته و آماده و شکل گرفته شده است که مدافع راهبردی سیاست واهداف رژیم تروریستی آخوندی در آمریکا می باشند . لذا در همین راستا می باشد که سکوی پرش و تبلیغاتی مناسبی در مطبوعات آمریکائی به خصوص لوس آنجس تایمز برای رژیم تروریستی آخوندی به وجود آمده است که با شیوه دوبله خوری توبره و آخور از این شیوه ی قلمزنی لابی های فعال مقیم آمریکا وبه ویژه لوس آنجلس استفاده می شود . یعنی اینکه ابتدا مطالب و سفارش ارسالی به زبان انگلیسی برای مخاطبین آمریکا ئی در مطبوعات آمریکا بازتاب داده می شود، سپس از طریق برگردان وترجمان وارسال شان برای درج در مطبوعات و قلمزنان حرفه ای – اطلاعاتی – امنیتی – پاسداری وابسته به نظام به عنوان جماق علیه ی سیاست بوش و آمریکا و پشتوانه ی تبلیغی رژیم ضد بشری قرون وسطائی مورد استفاده واقع می شوند. بنابراین بی جهت نیست که مدام ترجمه شده ی اینگونه مقالات سفارشی در یادداشت روز های سرباز جو پاسدار یادداشت روز نویس به عنوان فاکت وسند مورد بهره وری علیه ی بوش ورقبای داخلی دوم خردادی قرار می گیرد و اینان متهم به نفوذی های دشمن و ستون پنجم دشمن می شوند به ویژه اینکه بازتاب و نقل قول کردن موضعگیری ها به نقل از مطبوعات آمریکائی مرتبط با جنگ ونزاع ورقابت وتضاد قدرت و خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم می باشد که بهترین اهرم وچماق تبلیغاتی – انتخاباتی علیه ی رقیب دوم خردادی ودفاع از پروژه ی هسته ای وجنگ افروزی باندهای مافیائی حاکم می باشد. برای اینکه اگر سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس حسین شریعتمداری فراموش کرده است که چگونه شورای نگهبان 30 % آرای حوزه ی انتخابیه ی برگزاری خیمه شب بازی نمایش مجلس ششم در تهران وچند حوزه ی اتتخابیه دیگر همچون عجب شیر را باطل و منحل اعلام کرد. البته باطل کردن آرای انتخاباتی که در عجب شیر مراغه و منطقه ی بویر احمدی منجر به درگیری قهرآمیز در این نقاط شد. بالاخره باطل کردن آرا موجب جابجائی برخی نمایندگان و مهره ها شد . از جمله در تهران مانع از حضور 3 نماینده ی ملی مذهبی لیست 30 نفره نمایندکگان تهران در مجلس شش شد و اسامی اینان از لیست قلم خورد وحذف شدند ودر عوض نمایندگان رقیب وابسته به ولی فقیه همچون غلامعلی حداد عادل از روی نیمکت ذخیر ها راهی مجلس شدند . اکنون که بر اساس آن تجربه وسپس انتقاداتی که آخوند کروبی و رفسنجانی و مصطفی معین نامزدان ریاست جمهوری دوره نهم به شیوه ی برگزاری این انتخابات کردند و به وحضوراعضای بسیج و سپاه پاسداران در پای صندوق های و تقلبات انجام شده اعتراض داشتند . گر چه گوش بدهکاری برای شنیدن و رسیدگی به این شکایات یافت نشد. ولی اکنون رهبر نهضت آزدی مخالف قانونی رژیم، تقاضای حضور ناظران سازمان ملل در پای صندوق های آرای انتخابات در زمان برگزاری نمایش انتخابات مجلس هشتم شده است . و لی از سوی سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس اینگونه دراز شده و برایش پرونده وسناریو سازی شده است :
"هدف چه بود؟ آيا امثال نهضت آزادي و ولي نعمتان آنها در آن سوي آب ها به اندازه لس آنجلس تايمز نمي دانستند ايران چنان قدرتمند و متنفذ است كه بازكردن پاي بيگانگان به انتخابات عملاً به طنز و مطايبه مي ماند؟ پس طراحان پروژه و نيروهاي ميداني توجيه شده آنان دنبال كدام مقصود بودند؟ درباره اين پرسش ها، براساس تجربه انتخابات متعدد قبلي بايد گفت قدرت هاي معارض جمهوري اسلامي و مهره هاي ميداني آنها معمولا چند طراحي مرحله اي يا موازي را براي انتخابات انجام مي دهند. 1-سياه نماياندن اصل انتخابات و از اعتبار انداختن اصل اين گوهر ارزشمند نزد مردم. هدف اصلي همواره اين بوده كه بتوان مردم را به تحريم واداشت و در دنيا اعلام كرد جمهوري اسلامي، پايگاه ملي خود را از دست داده است. 2- اگرچه معمولاً حربه سياه نمايي به نتيجه «تحريم» نينجاميده اما بي اعتبار و مغشوش نشان دادن عملكرد مجريان و ناظران انتخابات شايد بتواند براي نامزدهاي جريان معارضه يا نامزدهايي كه مي توانند پلي براي جريان معارضه و اپوزيسيون قرار گيرند، ابزار مظلوم نمايي و جمع آوري رأي باشد. پيش فرض طراحي دوم اين است كه به رغم تبليغات سياه عليه جمهوري اسلامي، انتخابات در جمهوري اسلامي آزاد است و مي توان در اين انتخابات آزاد، منافذي براي رخنه و نفوذ جست. 3- احتمال متشنج كردن انتخابات و ايجاد آشوب و قطب بندي - مانند كاري كه در برخي كشورهاي اروپاي شرقي و آسياي ميانه شد- در ايران ضعيف است اما به هرحال بهتر از نااميدي و دست روي دست گذاشتن است. پس بايد جرياني را به عنوان «نامزد مورد حمايت آمريكا و اروپا» مطرح كرد و در آب نمك خواباند. 4- زمزمه و تبليغ بر سر نظارت بيگانگان بر انتخابات، اگرچه امكان پذير نيست اما شايد بتواند با افزايش فشار بر جمهوري اسلامي، منجر به كوتاه آمدن و وادادگي در موضوع نظارت بر سر صلاحيت نامزدها و رخنه عوامل نفوذي در عرصه انتخابات در مقطعي شود كه صلاحيت نامزدها در دست بررسي است. مجموعه اين فرض ها و اميدها سرانجام به «اعلام حمايت رسمي آمريكا از تندروهاي مدعي اصلاحات» و «پيشنهادهاي نظارت خارجي بر انتخابات» منجر شد. در اين ميان با توجه به اينكه حتي در درون جبهه اصلاحات از اين جبهه تحت عنوان «كشتي نوح كه همه نوع موجودي در آن حضور دارند» ياد مي شود، توقع اين بود كه اصلاح طلبان واقعي يعني كساني كه دل در گرو كشور، ملت، اسلام و انقلاب دارند، از تحت الحمايگي آمريكا و از خيانت آشكار گروهك نهضت آزادي برائت جويند. حتي اگر در برخي نيروهاي آن جبهه غيرت ملي و ديني را هم نمي شد سراغ گرفت، توقع اين بود كه به خاطر مصلحت انتخاباتي به مرزبندي تاكتيكي و موقتي همت گمارند. همين طور هم شد و هر دو طيف اخير شروع به تخطئه سخنان بوش و پيشنهاد نهضت آزادي پرداختند و از جمله كساني چون موسوي لاري و مرتضي حاجي به عنوان مسئولان «ستاد ائتلاف اصلاح طلبان» اعلام كردند «پيشنهاد نهضت آزادي توهين به ملت ايران است و با توجه به سازوكارهاي قانوني موجود براي برگزاري انتخابات سالم، نياز به ناظر خارجي نيست» يا «مجموعه جبهه اصلاح طلبان نياز به حمايت بوش ندارند و اتكاي ما به آراي مردم است» يا محمدرضا عارف در واكنش به اظهارات تند تاج زاده گفت «او وكيل و قيم اصلاح طلبان نيست»."
البته جائی که نکاشته باشد سر بازجو پاسدار یادداشت روز نویس حسین شریعتمداری مشغول درو کردن می باشد وای به حال زمانی که بهانه هم داشته باشدکه اکنون سخنرای بوش به عنوان حمایت از اصلاح طلبان واطلاعیه نهت آزادی برای تقاضای حضور بازرسان وناظران سازمان ملل در ومان بر گزاری خیمه شب بازی نمایش انتخابات مجلس هشتم دوبهانه ی مهم است در دسترس می باشد . لذا مشخص است که همچون ملای از گرده خر افتاده و گردو جسته واز ذوق مشغول شکستن گردو می باشد اینگونه با دم خودش علیه رقیب دوم خردادیها اینان را کتک زده است :
"از نگاه هر ناظر منصف و بي طرفي، چنين تحليلي بازي دوسر خسران و زيان براي فعالان صاحب وجدان و عزت در جبهه التقاطي اصلاحات است. اينكه مرزبندي با كساني كه نويسنده تحليل لااقل به «تندروي» مشي آنها اقرار دارد، تهديد و عملي منفي تلقي شود، يك انحطاط سياسي و اعتقادي است و استفاده از فشار خارجي براي چانه زني و امتيازگيري در داخل، انحطاطي ديگر. با اين تلقي بايد به كساني نظير آقايان كروبي و محتشمي و برخي چهره هاي متدين مجمع روحانيون حق داد كه با همه اختلاف نظرهاي جدي سياسي با جبهه موصوف به اصولگرايان، تنها تدبير موجود براي حفظ آبرو و اعتقاد و ايمان خويش را در جدا كردن حساب خود از جبهه شترمرغي مذكور ديدند؛ كه اساساً نه با موازين شرع، نه با ملاك هاي وجدان و انصاف و انسانيت، و نه با عقلانيت و مصالح حزبي و سياسي، چنان الفت و ائتلاف هاي گله گشادي نمي تواند پديد آيد مگر با تغيير ماهيت يكي از طرفين الفت و ائتلاف. "
در خاتمه اینکه هماگونه که در نقد ها وبررسی های گذشته گوشزد شده بود که در دو ماه باقیمانده زمان به برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم مسئولیت ووظایف سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری بسیار سنگین وشلوغ است وروزهای بسیار پر کاری برایش خواهد بود . به خصوص تا زمانیکه هنوز رد صلاحیت نامزدان وداوطلبین نامنویسی شده مشخص نشده است این وظیفه بسیار سنگین تر می باشد . یرا ی اینکه می بایست برای نامزدان نامنویسی کرده ی جناح رقیب سناریو وپرونده سازی تهیه و آماده کند تا ممیز گرایان درگیر رد صلاحیت کننده با دستان باز تر وخیالی آسوده تر دست به رد صلاحیت بزنند. به خصوص اینکه ممیزگران وزارت کشور و شورای نگهبان جزو باند همکاران خودش نیز می باشند.
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 24 دیماه سال 1386
"از سوی باند فشار،تهدید ها و سناریو وپرونده سازی های رقیب دوم خردادی ها قبل از اعلام رد صلاحیت ها کلید خورده است."
ایرانیانی زیادی در ایالت متحده ی آمریکا زندگی می کنند که اکثریت آنان در ایالت کالیفرنیا به خصوص لوس آنجلس مقیم می باشند و یا اقامت دارند . قبلاً اینگونه بود که به دلیل رابطه ی تنگاتنگی که پس از کودتای ننگین 28 مرداده ماه سال میان شاه و آمریکا به وجود آمده بود چونکه پس از این کودتا آمریکا جای پیر استعمار کهن انگلیس در ایران را گرفت واز شاه وسیاست های سرکوبگرایانه اش در ایران دفاع میشد . همچنین از نقش ژاندارم منطقه بودن شاه در راستای حفظ منافع آمریکا دفاع و پشتیبانی می شد. بنابراین پس از فرو پاشی سیستم پادشاهی در بهمن ماه سال 1357 حامیان نظام گذشته اکثرا به آمریکا گریختند . ولی اخیراً چون شرایط بازگشت این گریختگان به آمریکا و وابستگان سیستم گذشته به ایران باز شده است . برای اینکه می روند واملاک ودارائی های مصادره شده ی خودشان را پس می گیرند . بنابراین دیدگاه و نظرات شان نیز نسبت به رژیم جنایتکار به خاطر دفاع از منافع خودشان تغییر کرده است و خلاصه منافع مشترک شان در هم گره دیگرخورده است . پس از این منظر است که با یار گیری که دستگاه اطلاعاتی و تبلغات رژیم تروریستی آخوندی از درون حامیان گذشته کرده است و از طر دیگر با اعزام مأموران اطلاعاتی – امنیتی به عنوان کار شناس و روزنامه نگار و... به آمریکاو همچنین با بهره گیری از چپ های خود فروخته ی توده ای – اکثریتی و تروتسکیست های مقیم آمریکا وچپ های آمریکائی ضد جنگ ومخالف تحریم اقتصادی ، معجونی از ترکیب تلفیق اینان به عنوان لابی های قوی مقیم آمریکا برای رژیم ضد بشری در آمریکا ساخته وپرداخته و آماده و شکل گرفته شده است که مدافع راهبردی سیاست واهداف رژیم تروریستی آخوندی در آمریکا می باشند . لذا در همین راستا می باشد که سکوی پرش و تبلیغاتی مناسبی در مطبوعات آمریکائی به خصوص لوس آنجس تایمز برای رژیم تروریستی آخوندی به وجود آمده است که با شیوه دوبله خوری توبره و آخور از این شیوه ی قلمزنی لابی های فعال مقیم آمریکا وبه ویژه لوس آنجلس استفاده می شود . یعنی اینکه ابتدا مطالب و سفارش ارسالی به زبان انگلیسی برای مخاطبین آمریکا ئی در مطبوعات آمریکا بازتاب داده می شود، سپس از طریق برگردان وترجمان وارسال شان برای درج در مطبوعات و قلمزنان حرفه ای – اطلاعاتی – امنیتی – پاسداری وابسته به نظام به عنوان جماق علیه ی سیاست بوش و آمریکا و پشتوانه ی تبلیغی رژیم ضد بشری قرون وسطائی مورد استفاده واقع می شوند. بنابراین بی جهت نیست که مدام ترجمه شده ی اینگونه مقالات سفارشی در یادداشت روز های سرباز جو پاسدار یادداشت روز نویس به عنوان فاکت وسند مورد بهره وری علیه ی بوش ورقبای داخلی دوم خردادی قرار می گیرد و اینان متهم به نفوذی های دشمن و ستون پنجم دشمن می شوند به ویژه اینکه بازتاب و نقل قول کردن موضعگیری ها به نقل از مطبوعات آمریکائی مرتبط با جنگ ونزاع ورقابت وتضاد قدرت و خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم می باشد که بهترین اهرم وچماق تبلیغاتی – انتخاباتی علیه ی رقیب دوم خردادی ودفاع از پروژه ی هسته ای وجنگ افروزی باندهای مافیائی حاکم می باشد. برای اینکه اگر سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس حسین شریعتمداری فراموش کرده است که چگونه شورای نگهبان 30 % آرای حوزه ی انتخابیه ی برگزاری خیمه شب بازی نمایش مجلس ششم در تهران وچند حوزه ی اتتخابیه دیگر همچون عجب شیر را باطل و منحل اعلام کرد. البته باطل کردن آرای انتخاباتی که در عجب شیر مراغه و منطقه ی بویر احمدی منجر به درگیری قهرآمیز در این نقاط شد. بالاخره باطل کردن آرا موجب جابجائی برخی نمایندگان و مهره ها شد . از جمله در تهران مانع از حضور 3 نماینده ی ملی مذهبی لیست 30 نفره نمایندکگان تهران در مجلس شش شد و اسامی اینان از لیست قلم خورد وحذف شدند ودر عوض نمایندگان رقیب وابسته به ولی فقیه همچون غلامعلی حداد عادل از روی نیمکت ذخیر ها راهی مجلس شدند . اکنون که بر اساس آن تجربه وسپس انتقاداتی که آخوند کروبی و رفسنجانی و مصطفی معین نامزدان ریاست جمهوری دوره نهم به شیوه ی برگزاری این انتخابات کردند و به وحضوراعضای بسیج و سپاه پاسداران در پای صندوق های و تقلبات انجام شده اعتراض داشتند . گر چه گوش بدهکاری برای شنیدن و رسیدگی به این شکایات یافت نشد. ولی اکنون رهبر نهضت آزدی مخالف قانونی رژیم، تقاضای حضور ناظران سازمان ملل در پای صندوق های آرای انتخابات در زمان برگزاری نمایش انتخابات مجلس هشتم شده است . و لی از سوی سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس اینگونه دراز شده و برایش پرونده وسناریو سازی شده است :
"هدف چه بود؟ آيا امثال نهضت آزادي و ولي نعمتان آنها در آن سوي آب ها به اندازه لس آنجلس تايمز نمي دانستند ايران چنان قدرتمند و متنفذ است كه بازكردن پاي بيگانگان به انتخابات عملاً به طنز و مطايبه مي ماند؟ پس طراحان پروژه و نيروهاي ميداني توجيه شده آنان دنبال كدام مقصود بودند؟ درباره اين پرسش ها، براساس تجربه انتخابات متعدد قبلي بايد گفت قدرت هاي معارض جمهوري اسلامي و مهره هاي ميداني آنها معمولا چند طراحي مرحله اي يا موازي را براي انتخابات انجام مي دهند. 1-سياه نماياندن اصل انتخابات و از اعتبار انداختن اصل اين گوهر ارزشمند نزد مردم. هدف اصلي همواره اين بوده كه بتوان مردم را به تحريم واداشت و در دنيا اعلام كرد جمهوري اسلامي، پايگاه ملي خود را از دست داده است. 2- اگرچه معمولاً حربه سياه نمايي به نتيجه «تحريم» نينجاميده اما بي اعتبار و مغشوش نشان دادن عملكرد مجريان و ناظران انتخابات شايد بتواند براي نامزدهاي جريان معارضه يا نامزدهايي كه مي توانند پلي براي جريان معارضه و اپوزيسيون قرار گيرند، ابزار مظلوم نمايي و جمع آوري رأي باشد. پيش فرض طراحي دوم اين است كه به رغم تبليغات سياه عليه جمهوري اسلامي، انتخابات در جمهوري اسلامي آزاد است و مي توان در اين انتخابات آزاد، منافذي براي رخنه و نفوذ جست. 3- احتمال متشنج كردن انتخابات و ايجاد آشوب و قطب بندي - مانند كاري كه در برخي كشورهاي اروپاي شرقي و آسياي ميانه شد- در ايران ضعيف است اما به هرحال بهتر از نااميدي و دست روي دست گذاشتن است. پس بايد جرياني را به عنوان «نامزد مورد حمايت آمريكا و اروپا» مطرح كرد و در آب نمك خواباند. 4- زمزمه و تبليغ بر سر نظارت بيگانگان بر انتخابات، اگرچه امكان پذير نيست اما شايد بتواند با افزايش فشار بر جمهوري اسلامي، منجر به كوتاه آمدن و وادادگي در موضوع نظارت بر سر صلاحيت نامزدها و رخنه عوامل نفوذي در عرصه انتخابات در مقطعي شود كه صلاحيت نامزدها در دست بررسي است. مجموعه اين فرض ها و اميدها سرانجام به «اعلام حمايت رسمي آمريكا از تندروهاي مدعي اصلاحات» و «پيشنهادهاي نظارت خارجي بر انتخابات» منجر شد. در اين ميان با توجه به اينكه حتي در درون جبهه اصلاحات از اين جبهه تحت عنوان «كشتي نوح كه همه نوع موجودي در آن حضور دارند» ياد مي شود، توقع اين بود كه اصلاح طلبان واقعي يعني كساني كه دل در گرو كشور، ملت، اسلام و انقلاب دارند، از تحت الحمايگي آمريكا و از خيانت آشكار گروهك نهضت آزادي برائت جويند. حتي اگر در برخي نيروهاي آن جبهه غيرت ملي و ديني را هم نمي شد سراغ گرفت، توقع اين بود كه به خاطر مصلحت انتخاباتي به مرزبندي تاكتيكي و موقتي همت گمارند. همين طور هم شد و هر دو طيف اخير شروع به تخطئه سخنان بوش و پيشنهاد نهضت آزادي پرداختند و از جمله كساني چون موسوي لاري و مرتضي حاجي به عنوان مسئولان «ستاد ائتلاف اصلاح طلبان» اعلام كردند «پيشنهاد نهضت آزادي توهين به ملت ايران است و با توجه به سازوكارهاي قانوني موجود براي برگزاري انتخابات سالم، نياز به ناظر خارجي نيست» يا «مجموعه جبهه اصلاح طلبان نياز به حمايت بوش ندارند و اتكاي ما به آراي مردم است» يا محمدرضا عارف در واكنش به اظهارات تند تاج زاده گفت «او وكيل و قيم اصلاح طلبان نيست»."
البته جائی که نکاشته باشد سر بازجو پاسدار یادداشت روز نویس حسین شریعتمداری مشغول درو کردن می باشد وای به حال زمانی که بهانه هم داشته باشدکه اکنون سخنرای بوش به عنوان حمایت از اصلاح طلبان واطلاعیه نهت آزادی برای تقاضای حضور بازرسان وناظران سازمان ملل در ومان بر گزاری خیمه شب بازی نمایش انتخابات مجلس هشتم دوبهانه ی مهم است در دسترس می باشد . لذا مشخص است که همچون ملای از گرده خر افتاده و گردو جسته واز ذوق مشغول شکستن گردو می باشد اینگونه با دم خودش علیه رقیب دوم خردادیها اینان را کتک زده است :
"از نگاه هر ناظر منصف و بي طرفي، چنين تحليلي بازي دوسر خسران و زيان براي فعالان صاحب وجدان و عزت در جبهه التقاطي اصلاحات است. اينكه مرزبندي با كساني كه نويسنده تحليل لااقل به «تندروي» مشي آنها اقرار دارد، تهديد و عملي منفي تلقي شود، يك انحطاط سياسي و اعتقادي است و استفاده از فشار خارجي براي چانه زني و امتيازگيري در داخل، انحطاطي ديگر. با اين تلقي بايد به كساني نظير آقايان كروبي و محتشمي و برخي چهره هاي متدين مجمع روحانيون حق داد كه با همه اختلاف نظرهاي جدي سياسي با جبهه موصوف به اصولگرايان، تنها تدبير موجود براي حفظ آبرو و اعتقاد و ايمان خويش را در جدا كردن حساب خود از جبهه شترمرغي مذكور ديدند؛ كه اساساً نه با موازين شرع، نه با ملاك هاي وجدان و انصاف و انسانيت، و نه با عقلانيت و مصالح حزبي و سياسي، چنان الفت و ائتلاف هاي گله گشادي نمي تواند پديد آيد مگر با تغيير ماهيت يكي از طرفين الفت و ائتلاف. "
در خاتمه اینکه هماگونه که در نقد ها وبررسی های گذشته گوشزد شده بود که در دو ماه باقیمانده زمان به برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتخابات مجلس هشتم مسئولیت ووظایف سرباز جو پاسدار حسین شریعتمداری بسیار سنگین وشلوغ است وروزهای بسیار پر کاری برایش خواهد بود . به خصوص تا زمانیکه هنوز رد صلاحیت نامزدان وداوطلبین نامنویسی شده مشخص نشده است این وظیفه بسیار سنگین تر می باشد . یرا ی اینکه می بایست برای نامزدان نامنویسی کرده ی جناح رقیب سناریو وپرونده سازی تهیه و آماده کند تا ممیز گرایان درگیر رد صلاحیت کننده با دستان باز تر وخیالی آسوده تر دست به رد صلاحیت بزنند. به خصوص اینکه ممیزگران وزارت کشور و شورای نگهبان جزو باند همکاران خودش نیز می باشند.
هوشنگ – بهداد
دوشنبه 24 دیماه سال 1386