نقد وبررسی " ديدار شوم (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان شنبه 22 دیماه سال 1386
برای چه پیرامون سفر از پیش شکست خورده ی بوش به منطقه اینهمه روضه ی وارونه خوانده شده است؟!
به نظر می رسد که یادداشت روز نویس سرش بیش از اندازه شلوغ شده است آنقدر که حتی فرصت نداشته است عنوان جمله ای برای یادداشت روزش بر گزید که هم مفهوم داشته باشد و حالت خود زنی هم نداشته باشد . چونکه با مأموران اعزامی ازایران ولبنان وعراق و فلسطین به بحرین تلاش شد که به عنوان سفر آینده ی بوش به بحرین آشو ب و نامنی در بحرین به وجود آید. اکنون امکان دارد که طلبه پاسدار یادداشت روز در زمان تنظیم کردن یاادداشت در گیر گفتمان ورهنمود دادن وتوصیه تلفنی هم بوده است که منجر به ترکیب و تلفیق گفتاری ونوشتاری با هم شده وبه شکل این معجون حواله ای دیدار شوم شده است که قبل از بوش پاسدار احمدی نژاد انجام داد . و پاسدار برکنار شده علی لاریجانی به اتفاق خانواده در سفر به مصر همین مأموریت را انجام داد. جالب است برای برای فهم عنوان یادداشت روز می بایست به متن توضیحی پایانی یادداشت روز رجوع شود . یعنی شبیه هـمان موقع شیطنت بازی های برخی از دانش آموزان مدارس است که بر دیوار مدرسه خطوطی می کشیدند و در ابتدای آن می نوشتند که سر این خط را بگیر وبیا که در پایان با چاشنی کردن پرسش فلان فلان شده کجا می آئی ،ختم می شد؟ البته دستپاچگی پاسدار طلبه یادداشت روز نویس ناشی از سفر شکست خورده ی بوش به خاورمیانه همچون برگزاری کنفرانس صلح آنا پولیس در آمریکا می باشد . که پاسدار احمدی نژاد برای خلاص شدن از شرایط ایزوله ومنزوی شدن ، خودش از خودش دعوت گرفت تا که در اجلاس دوحه شورای همآهنگ کشورهای خیج فارس حضور داشته باشد تا که مورد حقارت واقع شود.
اکنون معلوم نیست که اگرچنانچه طبق ادعای طلبه پاسدار یادداشت روز سفر بوش از قبل شکست خورده نبود . ضریب دستپاچگی پاسدار طلبه یادداشت روز چقدر می توانست باشد وچگونه عنوانی می خواست برای یادداشت روز خودش انتخاب کند؟ حال بماند که اصلاً برای چه قرار است که در مورد سفر از قبل شکست خورده ی بوش که ارتباطی به مطالبات مردم ایران ندارد می بایست که قلمفرسائی شود؟ ولی اگر واقعیت غیر از این است که از موضع فرار به جلو فرافکنی شده است و تحلیل وارونه داده شده است . پرسش است که برای چه کتمان حقایق ووارونه گوئی می شود.؟عجیب است قبل از آنکه طلبه پاسدار یادداشت روز نویس خودش جواب دهد که در زمان سفر بوش به خاوریانه نفت بشگه ای 100 دلار شده است . این افزایش قیمت چه مزایائی برای مردم ایران در برداشته است؟ مگر این افزایش قیمت نفت جز رشد تورم وگرانی لجام گسیخته و افزایش قیمت کالاها ونابسامانی های بیشتر اجتماعی از جمله کمبود و قطع گاز ووسائل گرما زائی در این زمستان بسیار سرد و یخبندان چیز دیگری هم عاید مردم ایران شده است ؟
برای چه با سفر بوش به منطقه ی خاورمیانه قایق های تند رو گشت دریائی سپا ه پاسداران در تنگه ی هرمز نسبت به تهدید کردن ناو آمریکائی آن اقدام تهدید آمیز را مرتکب شدند ؟ یا چرا همزمان محمد البرادعی به تهران دعوت شد؟ یااینکه چرا حماس برای اجرای نمایشات و تظاهرات ضد آمریکائی در نوار غزه وارد صحنه شد و به موازات آن انفجارات وعملیات تروریستی در عراق گسترش یافته است؟ یااینکه چرا شیخ حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان را نیز وارد صحنه برای تهدید کردن اسرائیل و آمریکا شده است؟ نکند این برنامه های مشترک زنجیره ای ولی فقیه و سپاه پاسداران در عراق و فلسطین و لبنان به خاطر شکست از قبل تعیین شده ی سفر بوش به منطقه ی خاورمیانه است ؟ یا نه دقیقاً معکوس است از ترس وونگرانی ووحشت عاقبت و نتایج این سفر بوش به خاورمیانه می باشد که دست به اینگونه ا جرای برنامه از قبل دارک دیده شده زده می شود؟ را پاسدار طلبه یادداشت روز نویس بدون اینکه به خودش زحمت دهد که یک لحظه دامان بوش را رها کند ویک نسخه مشابه نظر سنجی آزاد در ایران تجویز کند تا مشخص شود رهبر ولی فقیه و پاسدار احمدی نژاد چه میزان محبوبیت دارند؟ یا اینکه اصلاً مشخص شود که رژیم بربرمنش وتاریک اندیش چقدر مشروعیت ادارد ومردم ایران رهبر آن را قبول دارند؟ اگراینکه اکنون که اینقدر از کاهش محبوبیت بوش ورشد تنفر آن در آمریکا و منطقه وجهان آمار داده شده چرا گفته نشده است که سران رژیم تروریستی آخوندی را در اشغال نظامی افغانستان وعراق در کنار اشغال گران قرار گرفتند وهمکاری کرد ند که رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه ی خود در تهران به این همکاری اعتراف کرد ؟ همچنین چرا طلبه ی پاسدار یادداشت روز نویس وارونه گو توضیح نمی دهد که اگر چنانچه پروژه ی هسته ای صلح آمیز است و اهداف نظامی را دنبال نمی کند . برای چه بیش از 2 دهه این پروژه بطور پنهانی دنبال شده است؟ یا اینکه چرا مقام ارشد سابق مذاکره کننده ی هسته ای حسین موسویان متهم به جاسوس وخائن هسته ای انگلیس شده است ؟ مگر وی توانسته است چه نوع اسرار هسته ای را به مقامات انگلیسی منتقل کند که موقع بازید ناظران آژانس بین المللی انرژی ا تمی از تأسیسات هسته ای در اختیار شان گذاشته نشده است ؟ که اکنون طلبه پاسدار یادداشت روز نویس بطور وارونه و با آدر س غلط دادن ااینگونه ادعا کرده است :
با وجود اظهارات ضد ايراني آمريكايي ها، ايران بارها تأكيد كرده كه برنامه هسته اي آن صلح آميز بوده و خواهان امنيت، ثبات و شكوفايي كشورهاي منطقه است و اتفاقاً حضور بيگانگان از جمله آمريكا را عامل ناامني و بي ثباتي خاورميانه بويژه خليج فارس مي داند. مسلماً برقراري صلح و ثبات و پايداري در خاورميانه بدون ايران كه قدرت بزرگ منطقه به حساب مي آيد، امكان پذير نيست.بوش به هيچ يك از اهداف آشكار و نهانش در سفر به خاورميانه دست نخواهد يافت و نهايتاً شايد به گرفتن چند عكس يادگاري در كنار سران كشورهاي عربي بسنده كند. بي شك كساني كه كنار بوش با لبخند عكس مي گيرند روزي بايد جواب ملت و تاريخ كشورشان را بدهند. بي جهت نيست كه سيد حسن نصرالله استقبال سران عرب از بوش را نقطه سياه تاريخ اعراب مي خواند.سفر بوش به خاورميانه ديدار شومي است كه تاكنون دامن صدها بي گناه در جنوب بغداد، نوار غزه و منامه را گرفته است"
درخاتمه اینکه اکنون شرایط آنگونه روشن وشفاف شده است که همچون یک سال گذشته نمی باشد که مسئولان رژیم تروریستی آخوندی وولی فقیه وسپپاه پاسدارانبه آسانی بتوانند انکار وادعا کنند که درامور داخلی عراق دخالت گری نمی کنند و یا اینکه رابطه ای تنگاتنگ باشیخ حسن نصرالل وحزب الله لبنان ندارند و نقش اساسی نداشته است تا که از طریق سپاه پاسداران ترتیب جنگ 33 روزه با اسرائیل را تدارک به بیند ودر نهایت برای اینکه بطور موقت بحرات هسته ای اش حل شود لبنان تبدیل به سر زمین سوخته شد . هنوز هم از طریق باج دادن های کلان به سوریه توانسته است که با حزب الله لبنان در رابطه بسیار نزدیک باشد تا که بتواند در راستان بحران سازی ها واهداف خاص و در مقاطح حساس از حزب الله لبنان بازی کند و یا اینکه دیگر امکان ندارد که تکذیب شود که ولی فقیه و سپاه پاسداران با اسماعیل هنیه و حماس رابطه ندارند و آنان را تحریک وتشویق و مسلح نمی کنند تا اینکه بحران وجنگ مشابه ی 33 روزه ی حزب الله با اسرائیل به وجود آورندتا شاید که کمک به برون رفت بحران هسته ای شود . بنابراین دیگر هیگونه شک وابهامی باقی نمانده است که عامل اصلی ناامنی و بی ثباتی و بحران آفرینی وجنگ افروزی در خاورمیانه رژیم تروریستی آخوندی می باشد که به شدت در تلاش و تقلای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد.
هوشنگ - بهداد.
شنبه 22 دیماه سال 1386
برای چه پیرامون سفر از پیش شکست خورده ی بوش به منطقه اینهمه روضه ی وارونه خوانده شده است؟!
به نظر می رسد که یادداشت روز نویس سرش بیش از اندازه شلوغ شده است آنقدر که حتی فرصت نداشته است عنوان جمله ای برای یادداشت روزش بر گزید که هم مفهوم داشته باشد و حالت خود زنی هم نداشته باشد . چونکه با مأموران اعزامی ازایران ولبنان وعراق و فلسطین به بحرین تلاش شد که به عنوان سفر آینده ی بوش به بحرین آشو ب و نامنی در بحرین به وجود آید. اکنون امکان دارد که طلبه پاسدار یادداشت روز در زمان تنظیم کردن یاادداشت در گیر گفتمان ورهنمود دادن وتوصیه تلفنی هم بوده است که منجر به ترکیب و تلفیق گفتاری ونوشتاری با هم شده وبه شکل این معجون حواله ای دیدار شوم شده است که قبل از بوش پاسدار احمدی نژاد انجام داد . و پاسدار برکنار شده علی لاریجانی به اتفاق خانواده در سفر به مصر همین مأموریت را انجام داد. جالب است برای برای فهم عنوان یادداشت روز می بایست به متن توضیحی پایانی یادداشت روز رجوع شود . یعنی شبیه هـمان موقع شیطنت بازی های برخی از دانش آموزان مدارس است که بر دیوار مدرسه خطوطی می کشیدند و در ابتدای آن می نوشتند که سر این خط را بگیر وبیا که در پایان با چاشنی کردن پرسش فلان فلان شده کجا می آئی ،ختم می شد؟ البته دستپاچگی پاسدار طلبه یادداشت روز نویس ناشی از سفر شکست خورده ی بوش به خاورمیانه همچون برگزاری کنفرانس صلح آنا پولیس در آمریکا می باشد . که پاسدار احمدی نژاد برای خلاص شدن از شرایط ایزوله ومنزوی شدن ، خودش از خودش دعوت گرفت تا که در اجلاس دوحه شورای همآهنگ کشورهای خیج فارس حضور داشته باشد تا که مورد حقارت واقع شود.
اکنون معلوم نیست که اگرچنانچه طبق ادعای طلبه پاسدار یادداشت روز سفر بوش از قبل شکست خورده نبود . ضریب دستپاچگی پاسدار طلبه یادداشت روز چقدر می توانست باشد وچگونه عنوانی می خواست برای یادداشت روز خودش انتخاب کند؟ حال بماند که اصلاً برای چه قرار است که در مورد سفر از قبل شکست خورده ی بوش که ارتباطی به مطالبات مردم ایران ندارد می بایست که قلمفرسائی شود؟ ولی اگر واقعیت غیر از این است که از موضع فرار به جلو فرافکنی شده است و تحلیل وارونه داده شده است . پرسش است که برای چه کتمان حقایق ووارونه گوئی می شود.؟عجیب است قبل از آنکه طلبه پاسدار یادداشت روز نویس خودش جواب دهد که در زمان سفر بوش به خاوریانه نفت بشگه ای 100 دلار شده است . این افزایش قیمت چه مزایائی برای مردم ایران در برداشته است؟ مگر این افزایش قیمت نفت جز رشد تورم وگرانی لجام گسیخته و افزایش قیمت کالاها ونابسامانی های بیشتر اجتماعی از جمله کمبود و قطع گاز ووسائل گرما زائی در این زمستان بسیار سرد و یخبندان چیز دیگری هم عاید مردم ایران شده است ؟
برای چه با سفر بوش به منطقه ی خاورمیانه قایق های تند رو گشت دریائی سپا ه پاسداران در تنگه ی هرمز نسبت به تهدید کردن ناو آمریکائی آن اقدام تهدید آمیز را مرتکب شدند ؟ یا چرا همزمان محمد البرادعی به تهران دعوت شد؟ یااینکه چرا حماس برای اجرای نمایشات و تظاهرات ضد آمریکائی در نوار غزه وارد صحنه شد و به موازات آن انفجارات وعملیات تروریستی در عراق گسترش یافته است؟ یااینکه چرا شیخ حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان را نیز وارد صحنه برای تهدید کردن اسرائیل و آمریکا شده است؟ نکند این برنامه های مشترک زنجیره ای ولی فقیه و سپاه پاسداران در عراق و فلسطین و لبنان به خاطر شکست از قبل تعیین شده ی سفر بوش به منطقه ی خاورمیانه است ؟ یا نه دقیقاً معکوس است از ترس وونگرانی ووحشت عاقبت و نتایج این سفر بوش به خاورمیانه می باشد که دست به اینگونه ا جرای برنامه از قبل دارک دیده شده زده می شود؟ را پاسدار طلبه یادداشت روز نویس بدون اینکه به خودش زحمت دهد که یک لحظه دامان بوش را رها کند ویک نسخه مشابه نظر سنجی آزاد در ایران تجویز کند تا مشخص شود رهبر ولی فقیه و پاسدار احمدی نژاد چه میزان محبوبیت دارند؟ یا اینکه اصلاً مشخص شود که رژیم بربرمنش وتاریک اندیش چقدر مشروعیت ادارد ومردم ایران رهبر آن را قبول دارند؟ اگراینکه اکنون که اینقدر از کاهش محبوبیت بوش ورشد تنفر آن در آمریکا و منطقه وجهان آمار داده شده چرا گفته نشده است که سران رژیم تروریستی آخوندی را در اشغال نظامی افغانستان وعراق در کنار اشغال گران قرار گرفتند وهمکاری کرد ند که رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه ی خود در تهران به این همکاری اعتراف کرد ؟ همچنین چرا طلبه ی پاسدار یادداشت روز نویس وارونه گو توضیح نمی دهد که اگر چنانچه پروژه ی هسته ای صلح آمیز است و اهداف نظامی را دنبال نمی کند . برای چه بیش از 2 دهه این پروژه بطور پنهانی دنبال شده است؟ یا اینکه چرا مقام ارشد سابق مذاکره کننده ی هسته ای حسین موسویان متهم به جاسوس وخائن هسته ای انگلیس شده است ؟ مگر وی توانسته است چه نوع اسرار هسته ای را به مقامات انگلیسی منتقل کند که موقع بازید ناظران آژانس بین المللی انرژی ا تمی از تأسیسات هسته ای در اختیار شان گذاشته نشده است ؟ که اکنون طلبه پاسدار یادداشت روز نویس بطور وارونه و با آدر س غلط دادن ااینگونه ادعا کرده است :
با وجود اظهارات ضد ايراني آمريكايي ها، ايران بارها تأكيد كرده كه برنامه هسته اي آن صلح آميز بوده و خواهان امنيت، ثبات و شكوفايي كشورهاي منطقه است و اتفاقاً حضور بيگانگان از جمله آمريكا را عامل ناامني و بي ثباتي خاورميانه بويژه خليج فارس مي داند. مسلماً برقراري صلح و ثبات و پايداري در خاورميانه بدون ايران كه قدرت بزرگ منطقه به حساب مي آيد، امكان پذير نيست.بوش به هيچ يك از اهداف آشكار و نهانش در سفر به خاورميانه دست نخواهد يافت و نهايتاً شايد به گرفتن چند عكس يادگاري در كنار سران كشورهاي عربي بسنده كند. بي شك كساني كه كنار بوش با لبخند عكس مي گيرند روزي بايد جواب ملت و تاريخ كشورشان را بدهند. بي جهت نيست كه سيد حسن نصرالله استقبال سران عرب از بوش را نقطه سياه تاريخ اعراب مي خواند.سفر بوش به خاورميانه ديدار شومي است كه تاكنون دامن صدها بي گناه در جنوب بغداد، نوار غزه و منامه را گرفته است"
درخاتمه اینکه اکنون شرایط آنگونه روشن وشفاف شده است که همچون یک سال گذشته نمی باشد که مسئولان رژیم تروریستی آخوندی وولی فقیه وسپپاه پاسدارانبه آسانی بتوانند انکار وادعا کنند که درامور داخلی عراق دخالت گری نمی کنند و یا اینکه رابطه ای تنگاتنگ باشیخ حسن نصرالل وحزب الله لبنان ندارند و نقش اساسی نداشته است تا که از طریق سپاه پاسداران ترتیب جنگ 33 روزه با اسرائیل را تدارک به بیند ودر نهایت برای اینکه بطور موقت بحرات هسته ای اش حل شود لبنان تبدیل به سر زمین سوخته شد . هنوز هم از طریق باج دادن های کلان به سوریه توانسته است که با حزب الله لبنان در رابطه بسیار نزدیک باشد تا که بتواند در راستان بحران سازی ها واهداف خاص و در مقاطح حساس از حزب الله لبنان بازی کند و یا اینکه دیگر امکان ندارد که تکذیب شود که ولی فقیه و سپاه پاسداران با اسماعیل هنیه و حماس رابطه ندارند و آنان را تحریک وتشویق و مسلح نمی کنند تا اینکه بحران وجنگ مشابه ی 33 روزه ی حزب الله با اسرائیل به وجود آورندتا شاید که کمک به برون رفت بحران هسته ای شود . بنابراین دیگر هیگونه شک وابهامی باقی نمانده است که عامل اصلی ناامنی و بی ثباتی و بحران آفرینی وجنگ افروزی در خاورمیانه رژیم تروریستی آخوندی می باشد که به شدت در تلاش و تقلای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد.
هوشنگ - بهداد.
شنبه 22 دیماه سال 1386