نقد وبررسی "مجلس هشتم و دهه چهارم" روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 18 فرردین ماه سال - 1387
"بررسی عملکرد ونقش مجلس برای مصادره وانحصاری کردن مبارزات یک صد ساله اخیر مردم ایران به نفع آوندهای متحجر"
ملای سرمقاله نویس پیرامون شروع اولین جلسه ی مجلس هفتم گفته که پس از 7 خردادماه می بایست جای خود را مجلس هشتم واگذار کند . اما در ابن سرمقاله به دفاع از آخوندها پیوسته است ودر دوران مشروطیت گفته است که چگونه به خاطر حضورمدرس در مجلس پس از انقلاب مشروطیت مجلس آن را خانه ی ملت و مستقل و قانونگذار دانسته است. سپس در دنباله به دوران ملی شدن نفت در دوران زنده یاد مصدق پرداخته است و تأکید کرده است که چون آخوند کاشانی در مجلس حضور داشت این دوره نفس کشیدن مجلس در برابر اهداف بیکانگان ایستاده که استعمار آمریکا جای پیر استعمار انگلیس را گرفت و خلاصه مجلس این دوران را به نفع مردم نامیده شده است و بقیه دوره های مجلس را آلت دست بیگانگان و عاملین استعمارگران خطاب نموده وبه خانه ی مهره های بیگانگان تشبیه کرده است ونتیجه گرفته است چون بمرور وابستگی مجلس به استبداد به استعماگران افزوده شد مجلس به بیگانگان موجب شد که نهضت خمینی به وجود آید و در نهایت به انقلاب اسلامی 22 بهمن سال 57 ختم شد . البته هیچگونه اشاره ای به نقش آخوند متحجر و مشروعه خواه شیخ فضل الله نوری و آخوند ها طباطبائی و بهبهانی و به خصوص نقش آخوند کاشانی با کودتاگران انگلیسی ودر بار شاه علیه ی دکتر مصدق سخنی گفته نشده است تا اینکه در دنباله بتواند بهنادیده گرتن نقش سایر مبارزات اقشار مردم وبه خصوص مبارزه ها ی سازمان های انقلابی و مبارز و مجاهد در زمان شاه هم اشاره ای نشود و فضا برای انحصاری کردن مبارزات یک صد ساله ی گذشته از دوران انقلاب مشروطیت وملی شدن صنعت نفت و انقلاب 22 بهمن سال 57 با دور زدن نقش و حضور مردم و احزاب و سازمان های انقلابی دربست مبارزات به حساب آخوند ها واریز گردد.
البته ملای سرمقاله نویس توضیح داده است برای اینکه مهروتأئید قانونی به نقش اساسی آخوندها و اسلام مورد نظرات شان به جنبش و اعتراضات آزادیخواهانه ی یک صد ساله گذشته مردم و آزادیخواهان زده شود اعتراف کرده درست است که در قانون اسلامی پسوند اسلامی در دنباله ی مجلس شورای ملی وجود نداشت ولی در اولین دوره مجلس پس از انقلاب 22 بهمن سال 57 بنا بر دستور خمینی پسوند اسلامی به جای ملی گنجانیده شد تا اینکه بر خلاف سوء استفاده های تبلیغاتی کنونی و به خصوص در راستای دفاع از پروژه ی هسته ای و دسترسی به سلاح هسته ای کردن که حتی طرح بالا تر از صنعت ملی گرائی نفت نامیده می شود دشمنی خمینی با اصطلاح ملی و ملی گرائی برجسته ومحرز گردد .در دنباله از افتخارات مجلس دوره ی اول ودوم گفته شده که وظیفه دفاع از جنگ ضد ملی و ضد مردمی ایران وعراق را بر عهده داشت که خمینی و رفسنجانی و سپاه پاسداران خواهان بودند و عاقبت این نعمت الهی خوانده شده به شکست وسرکشی جام زهر از سوی خمینی و اعتراف رفسنجانی در نماز جمعه ی تهران ختم شد که حداقل 1000 میلیارد دلار خسارات مالی برای ایران در برداشت و میلیون ها کشته و مجروج وموجی و ترکش خورده و جانباز جنگی و میلیون ها بیشتر آواره وبی خانمان و گریخته از وطن بهمراه داشت . اما از سوی دیگر زمینه تضمین بقای رژیم تروریستی و سرکوب آزادیخواهان ونا بود کردن آزادی و رشد پدیده ی وحشتناک آقازاده پروری و شکاف عمیق طبقاتی و قدرت گیری ارگان های سرکوبگر اطلعاتی و انتظامی و نظامی به خصوص سپاه پاسداران شد. بنابراین سرمقاله نویس دفاع از استقلال و خانه ی ملت بودن کارنامه ی مجلس اول و دوم را ادامه داده است و آن را سرلوحه انتخاب نمایندگان از سوی مردم ودر خدمت مردم دانسته است. ولی بدون آنکه به ریشه ی داستان اشاره کند که علت چه بوده که جایگاه مجلس افول کرد ونازل شده است مجبور شده تا که اعتراف کند که از دوران مجلس دوم تا کنون که به مجلس هشتم رسیده از نقش کبفبت عملکرد مجلس شده است . ضمن اینکه این بررسی و سرمقاله را ادامه دار معرفی کرده است . اما با توجه به اینکه قبلاً سرمقاله نویس پیوسته تأکید انتقاد آمیز کرده بود که چرا جریانی خاص هست که خواهان کاهش نقش و حضور آخوند ها در صحنه سیاست و قدرت ومجلس می باشد تا که خود جای آنان را بگیرد . مشخص است که دلیل کاهش کیفیت مجلس از دوره ی سوم تا کنون چیست که این حضور کمرنگ و حضور آخوند ها در مجلس کاهش یافته است؟ البته اینگونه نظر و تحلیل دادن وانحصاری کردن مبارزه در قشر آخوندهای حکومتی نه اینکه ناشی از اانحراف اذهان عمومی و کتمان کردن حقایق می باشد، بلکه برجسته کردن جنگ ادامه دار قبضه ی قدرت می باشد. از سوی دیگر با جود اینکه علت علنی نشده است که رقیب جایگزین قدرت آخوند ها کدام جریان می باشد ولی مشخص می باشد با کنار زدن رئیس جمهوری رفسنجانی که رئیس جمهوری یک پاسدار گمنام گماشته ی ولی فقیه لوطی جماران و غلامک سپاه پاسداران پاسدار محمود نژاد شد. قبل از آن نیز غلامعلی حداد رئیس مجلس هفتم شد وجای آخوند علی اکبر نوری ناطقی رئیس مجلس پنجم را گرفت که ایشان شدیداً مخالف رئی غیر از آخوند بودن این دو پست بود . پس به احتمال زیاد رئیس مجلس فرمایش هشتم نیز آخوند نخواهد بود .
بنابراین اکنون که گفته می شود مجلس هشتم پاسدار یزه شده است ، لذا مشخص است که جریان رقیبی که به تدریج جایگزین قدرت آخوند ها شده است ارگان فاشیستی سپاه پاسداران می باشد. که به احمال زیاد ر شماره آینده ی سرمقاله به وقعیت اعتراف خواهد شد. فراموش نشود مدتی می باشد که دیگر مردم ایران به جز اجرای نقش سیاهی لشکر حضور مشارکت حداکثری و دشمن شکنی وحماسه سازی کردن، دیگر هیچگونه محلی از اررعاب ندارند. برای همین هست که دیگر نیاز به طرح کردن نیاز و احتیاات و مطالبات مردم ایران در کار نمی باشد. به ویژه آنکه پس از رئیس جمهوری شدن پاسدار احمدی نژاد عترلوطی جماران که رئیس جمهورشد و روند شکست برنامه و طرح های اقتصادی دولت مدعی عدالت محوری و مدعی عاشق خدمتگزاری به مردم ایران با مشکل جدی مواجه رشد . زیراکه شد لجام گسیخته ی نرخ بالای تورم وگرانی و افزایش قیمت کالاها ومسکن و رشد فقر و بیکاری و شکاف عیق طبقاتی در جامعه شروعو شتاب به خود گرفت و همچنان نیز ادامه دارد ولی از سوی دولت و لوطی جماران انکار و تکذب می شد زیرا که هیچگونه شانس دفاع کردن در برابر قول های داده شده ی نان بر توی سفره های خالی محرومان و مبارزه با مفسدین اقتصادیدر کار نیست که دقیقاً بر ضد خودش تبدیل شده است . بنابراین باید منتظر بود تا که اگر سانسور نهادینه شده اجازه بدهد سرمقاله نویس به واقعیات ب بیشتری در ادامه اعتراف کند.
هوشنگ – بهداد
یکشنبه 18 فرردین ماه سال- 1376
"بررسی عملکرد ونقش مجلس برای مصادره وانحصاری کردن مبارزات یک صد ساله اخیر مردم ایران به نفع آوندهای متحجر"
ملای سرمقاله نویس پیرامون شروع اولین جلسه ی مجلس هفتم گفته که پس از 7 خردادماه می بایست جای خود را مجلس هشتم واگذار کند . اما در ابن سرمقاله به دفاع از آخوندها پیوسته است ودر دوران مشروطیت گفته است که چگونه به خاطر حضورمدرس در مجلس پس از انقلاب مشروطیت مجلس آن را خانه ی ملت و مستقل و قانونگذار دانسته است. سپس در دنباله به دوران ملی شدن نفت در دوران زنده یاد مصدق پرداخته است و تأکید کرده است که چون آخوند کاشانی در مجلس حضور داشت این دوره نفس کشیدن مجلس در برابر اهداف بیکانگان ایستاده که استعمار آمریکا جای پیر استعمار انگلیس را گرفت و خلاصه مجلس این دوران را به نفع مردم نامیده شده است و بقیه دوره های مجلس را آلت دست بیگانگان و عاملین استعمارگران خطاب نموده وبه خانه ی مهره های بیگانگان تشبیه کرده است ونتیجه گرفته است چون بمرور وابستگی مجلس به استبداد به استعماگران افزوده شد مجلس به بیگانگان موجب شد که نهضت خمینی به وجود آید و در نهایت به انقلاب اسلامی 22 بهمن سال 57 ختم شد . البته هیچگونه اشاره ای به نقش آخوند متحجر و مشروعه خواه شیخ فضل الله نوری و آخوند ها طباطبائی و بهبهانی و به خصوص نقش آخوند کاشانی با کودتاگران انگلیسی ودر بار شاه علیه ی دکتر مصدق سخنی گفته نشده است تا اینکه در دنباله بتواند بهنادیده گرتن نقش سایر مبارزات اقشار مردم وبه خصوص مبارزه ها ی سازمان های انقلابی و مبارز و مجاهد در زمان شاه هم اشاره ای نشود و فضا برای انحصاری کردن مبارزات یک صد ساله ی گذشته از دوران انقلاب مشروطیت وملی شدن صنعت نفت و انقلاب 22 بهمن سال 57 با دور زدن نقش و حضور مردم و احزاب و سازمان های انقلابی دربست مبارزات به حساب آخوند ها واریز گردد.
البته ملای سرمقاله نویس توضیح داده است برای اینکه مهروتأئید قانونی به نقش اساسی آخوندها و اسلام مورد نظرات شان به جنبش و اعتراضات آزادیخواهانه ی یک صد ساله گذشته مردم و آزادیخواهان زده شود اعتراف کرده درست است که در قانون اسلامی پسوند اسلامی در دنباله ی مجلس شورای ملی وجود نداشت ولی در اولین دوره مجلس پس از انقلاب 22 بهمن سال 57 بنا بر دستور خمینی پسوند اسلامی به جای ملی گنجانیده شد تا اینکه بر خلاف سوء استفاده های تبلیغاتی کنونی و به خصوص در راستای دفاع از پروژه ی هسته ای و دسترسی به سلاح هسته ای کردن که حتی طرح بالا تر از صنعت ملی گرائی نفت نامیده می شود دشمنی خمینی با اصطلاح ملی و ملی گرائی برجسته ومحرز گردد .در دنباله از افتخارات مجلس دوره ی اول ودوم گفته شده که وظیفه دفاع از جنگ ضد ملی و ضد مردمی ایران وعراق را بر عهده داشت که خمینی و رفسنجانی و سپاه پاسداران خواهان بودند و عاقبت این نعمت الهی خوانده شده به شکست وسرکشی جام زهر از سوی خمینی و اعتراف رفسنجانی در نماز جمعه ی تهران ختم شد که حداقل 1000 میلیارد دلار خسارات مالی برای ایران در برداشت و میلیون ها کشته و مجروج وموجی و ترکش خورده و جانباز جنگی و میلیون ها بیشتر آواره وبی خانمان و گریخته از وطن بهمراه داشت . اما از سوی دیگر زمینه تضمین بقای رژیم تروریستی و سرکوب آزادیخواهان ونا بود کردن آزادی و رشد پدیده ی وحشتناک آقازاده پروری و شکاف عمیق طبقاتی و قدرت گیری ارگان های سرکوبگر اطلعاتی و انتظامی و نظامی به خصوص سپاه پاسداران شد. بنابراین سرمقاله نویس دفاع از استقلال و خانه ی ملت بودن کارنامه ی مجلس اول و دوم را ادامه داده است و آن را سرلوحه انتخاب نمایندگان از سوی مردم ودر خدمت مردم دانسته است. ولی بدون آنکه به ریشه ی داستان اشاره کند که علت چه بوده که جایگاه مجلس افول کرد ونازل شده است مجبور شده تا که اعتراف کند که از دوران مجلس دوم تا کنون که به مجلس هشتم رسیده از نقش کبفبت عملکرد مجلس شده است . ضمن اینکه این بررسی و سرمقاله را ادامه دار معرفی کرده است . اما با توجه به اینکه قبلاً سرمقاله نویس پیوسته تأکید انتقاد آمیز کرده بود که چرا جریانی خاص هست که خواهان کاهش نقش و حضور آخوند ها در صحنه سیاست و قدرت ومجلس می باشد تا که خود جای آنان را بگیرد . مشخص است که دلیل کاهش کیفیت مجلس از دوره ی سوم تا کنون چیست که این حضور کمرنگ و حضور آخوند ها در مجلس کاهش یافته است؟ البته اینگونه نظر و تحلیل دادن وانحصاری کردن مبارزه در قشر آخوندهای حکومتی نه اینکه ناشی از اانحراف اذهان عمومی و کتمان کردن حقایق می باشد، بلکه برجسته کردن جنگ ادامه دار قبضه ی قدرت می باشد. از سوی دیگر با جود اینکه علت علنی نشده است که رقیب جایگزین قدرت آخوند ها کدام جریان می باشد ولی مشخص می باشد با کنار زدن رئیس جمهوری رفسنجانی که رئیس جمهوری یک پاسدار گمنام گماشته ی ولی فقیه لوطی جماران و غلامک سپاه پاسداران پاسدار محمود نژاد شد. قبل از آن نیز غلامعلی حداد رئیس مجلس هفتم شد وجای آخوند علی اکبر نوری ناطقی رئیس مجلس پنجم را گرفت که ایشان شدیداً مخالف رئی غیر از آخوند بودن این دو پست بود . پس به احتمال زیاد رئیس مجلس فرمایش هشتم نیز آخوند نخواهد بود .
بنابراین اکنون که گفته می شود مجلس هشتم پاسدار یزه شده است ، لذا مشخص است که جریان رقیبی که به تدریج جایگزین قدرت آخوند ها شده است ارگان فاشیستی سپاه پاسداران می باشد. که به احمال زیاد ر شماره آینده ی سرمقاله به وقعیت اعتراف خواهد شد. فراموش نشود مدتی می باشد که دیگر مردم ایران به جز اجرای نقش سیاهی لشکر حضور مشارکت حداکثری و دشمن شکنی وحماسه سازی کردن، دیگر هیچگونه محلی از اررعاب ندارند. برای همین هست که دیگر نیاز به طرح کردن نیاز و احتیاات و مطالبات مردم ایران در کار نمی باشد. به ویژه آنکه پس از رئیس جمهوری شدن پاسدار احمدی نژاد عترلوطی جماران که رئیس جمهورشد و روند شکست برنامه و طرح های اقتصادی دولت مدعی عدالت محوری و مدعی عاشق خدمتگزاری به مردم ایران با مشکل جدی مواجه رشد . زیراکه شد لجام گسیخته ی نرخ بالای تورم وگرانی و افزایش قیمت کالاها ومسکن و رشد فقر و بیکاری و شکاف عیق طبقاتی در جامعه شروعو شتاب به خود گرفت و همچنان نیز ادامه دارد ولی از سوی دولت و لوطی جماران انکار و تکذب می شد زیرا که هیچگونه شانس دفاع کردن در برابر قول های داده شده ی نان بر توی سفره های خالی محرومان و مبارزه با مفسدین اقتصادیدر کار نیست که دقیقاً بر ضد خودش تبدیل شده است . بنابراین باید منتظر بود تا که اگر سانسور نهادینه شده اجازه بدهد سرمقاله نویس به واقعیات ب بیشتری در ادامه اعتراف کند.
هوشنگ – بهداد
یکشنبه 18 فرردین ماه سال- 1376