نقد وبررسی " عوارض ضعف اجرائي در سياست " خارجي روزنامه ی جمهوری اسلامی یکشنبه 25 فرودین ماه سال 1387
"انتقاد تند وتیز به سیاست تلاش دولت ووزارت امور خارجه برای برگزاری ایجادا رابطه ی دیپلماتیک با دولت مصر"
بالاخره سیاست لگد کوبی بر قبر خمینی ودهان کجی کردن به وی که از سوی پاسدار احمدی نژاد بی بها و بی هزینه نبوده است . زیرا که اکنون از هر زمان دیگر سیاست خارجی بر زیر سئوال رفته است و اذعان شده است که در رژیم تروریستی و ملوک الطوایفی آخوندی قانون و پای بندی به آن هرگز مهم نیست . زیراکه هر خان وکدخدا و مسئولی هرکاری که خود می خواهد یا اینکه سلاح می دانند تصیم گیری می کند و آن را انجام می دهد. برای همین سرمقاله نویس 4 مرحله همچون "تصميم سازي تصميم گيري اجراي تصميم و حفاظت از سياست درحال اجرا." برای سیاست خارجی در نظر گرفته است . حال بماند که چه فرقی میان تصمیم سازی با تصمیم گیری وجود ومگر تصمیم هم کالای تولیدی می باشد که می بایست ساخته وتولید شود . بهرحال در رژیم نامشروع و غیر متعارف هرروز شاهد خلق واژه و اصطلاحات عجیب و غریبی در این رژیم می باشیم که سرنخ و منشأ آن در گیری وجنگ و سگ دعواهای باندی و جناحی می باشد . برای همین اکنون برای اینکه سرمقاله نویس به خواهد حرف خودش را در برابر تصمیمات پاسدار احمدی نژاد عنتر لوطی جماران به کرسی بنشاند و به وی گوشزد کند که چرا هرچه که گذشته این از خمینی فاکت می آورد واعتراض می کرد که این حرکت التماس از موضع خفت وخواری کردن برای ایجاد رابطه با مصر غلط و ضد نظرات خمینی است گوشی بدهکار نبود وبه آن هیچ توجهی نمی شد؟ ولی اکنون که صحبت از جراحی بزرگ کابینه می شود فرصت بدست آمده است تاکه ادامه ی همان انتقاد را منسجم وتدوین و بیان کند تا که ناکارمد وغیر مفید ومضر بودن سیاست خارجی دولت نهم عدالت وخود محور را به نقد بکشاند. بنابراین سرمقاله نویس انتقاد به سیاست تلاش مذبوحانه برقراری رابطه با مصر که پاسخ منفی دریافت شده است را چنین تشریخ کرده است :
در سالهاي اخير مسئولان نظام براساس مصالحي كه خود تشخيص ميدهند به اين نتيجه رسيده اند كه برقراري روابط سياسي با دولت مصر را بلامانع اعلام نمايند. هرچند در اين زمينه نقطه نظرهاي متفاوت وجود دارد لكن هنگامي كه مسئولان نظام به نتيجه اي مي رسند كه براي آنها قانع كننده است حق آنهاست كه تصميم مقتضي را نيز بگيرند و راه را براي تحقق آن هموار نمايند. طبيعي است كه همه مسئوليت هاي تصميم را نيز خود تصميم گيرندگان پذيرا هستند و در بررسي هاي خود مصالح و منافع كشور و ملت را نيز در نظر دارند. با اينحال همين تصميم هنگامي كه به مرحله اجرا مي رسد عوامل اجرا ـ كه طبعا مديران اجرائي كشور بويژه عوامل وزارت امورخارجه هستند ـ بايد راه كارهائي براي آن در نظر بگيرند كه آنچه توسط مسئولان نظام طراحي شده و به يك تصميم تبديل شده به نحو احسن به اجرا درآيد و در اين مرحله هيچ اقدامي كه به زيان كشور و ملت باشد صورت نگيرد. تدبير صحيح صبر موقعيت شناسي و خويشتن داري از عناصر مهمي هستند كه در مرحله اجراي هر تصميم در بخش سياست خارجي بايد مورد نظر و عمل باشند. درخصوص مصر متاسفانه هيچيك از اين عناصر مورد توجه قرار نگرفتند و روش بكار گرفته شده توسط مسئولان كشورمان اعم از متوليان سياست خارجي و ساير مسئولان مظهر بي تدبيري عجله بي توجهي به موقعيت ها و بدون خويشتن داري بوده است . تاسف بارتر آنكه اين وضعيت همچنان ادامه دارد و عوارض تلخي كه نمايان مي شوند موجب عبرت آموزي و تصحيح روش ها نمي گردند. در دولت گذشته عجله براي تغيير نام خيابان شهيد خالد اسلامبولي ـ كه تا مرز برداشتن تابلوي خيابان پيش رفت ولي خوشبختانه با هوشياري افراد دلسوز و هشدارهائي كه داده شد اين كار عملي نگرديد ـ و اعلام شتاب زده برطرف شدن همه موانع و آمادگي كامل تهران براي برقراري رابطه طرف مصري را به طمع گرفتن امتيازات بيشتري انداخت و موضوع بلاتكليف رها شد. در دولت فعلي اعلام اينكه آماده ايم تا آخروقت اداري همين امروز سفارتمان را در قاهره بازگشائي كنيم سفرهاي پياپي مسئولان بلندپايه ايراني به قاهره ديدار با حسني مبارك همراه با اظهار خوشوقتي از اينكه قرار است رابطه برقرار شود و اظهارات غيرسياسي مسئولان ـ اعم از مسئولان سياست خارجي و ديگر مسئولان ـ در موقعيت هاي نامناسب موجب شد بار ديگر دولتمردان مصري به طمع گرفتن امتيازات بيشتر بيافتند و مطالبات خود را بالا ببرند. با توجه به اينكه رژيم حاكم بر مصر به دليل وابستگي به آمريكا و دلالي براي صهيونيست ها اصولا جايگاهي ندارد كه به خود حق طاقچه بالا گذاشتن و امتياز خواستن و شرط گذاشتن براي نظام انقلابي و مردمي جمهوري اسلامي ايران را بدهد اين ما هستيم كه حتي در مرحله اجراي يك تصميم نيز بايد بگونه اي عمل كنيم كه طرف را وادار به امتياز دادن نمائيم . رژيم حسني مبارك كه در داخل مصر دچار بحران مشروعيت است و در خارج از مرزها نيز به دليل امضاي قرارداد ننگين كمپ ديويد و دلالي هاي پياپي براي صهيونيست ها و وابستگي به آمريكا بشدت نزد افكار عمومي جهان عرب و ملت هاي مسلمان زير سئوال و منفور است حق ندارد براي نظام جمهوري اسلامي ايران تعيين تكليف نمايد. اما روش نادرست.
درخاتمه اینکه همانگونه که گفته شد اینگونه که سرمقاله نویس فرصت گیر آورده است تا که به رئیس جمهور پاسدار احمدی نژاد عنتر لوطی جماران و وزیرآدمربا ی امور خارجه ی رژیم تروریستی آخوندی گیر دهد و اینان را دراز کند تا اینکه هم زیرآب بر قراری ایجاد رابطه با مصر زده شود . هم اینکه زمینه ی برای جراحی وزیر آدمربای خارجه در کابینه مساعد و فراهم گردد تا اینکه در فضای گرگ ومیش خبر جراحی و خراطی و سلاخی کا بینه ی دولت مدعی عدالت محور و عاشق خدمتگزاری به مردم ایران ترکش جراحی به این وزیر هم اصابت کند ومورد جراحی واقع شود و قسر در نرود. البته چون سرمقاله نویس گرایش به آخوند مکار و روباه بساز و بفروش رفسنجانی دارد. از سوی دیگر چون اخیراً پاسدار احمدی نژاد در مشهد به وزیر مسکن هم گیر داده است و خبر از مبارزه با مفسدین گردن کلفت اقتصادی داده است که شامل حال رفسنجانی وسایر غارتگران ومفتخوران حامی اش می شود . برای اینکه سر مقاله در این مسیر مبارزه با گردن کلفت های مفسدین اقتصادی مثل گذشته سنگ اندازی کرده باشد و ایجاد مانع کند تا که این مبارزه هم مثل مباره ی قبلی با مفسدین اقتصادی قبلی لوس شود و نتیجه تبدیل به غارتگری وتورم وگرانی بیشتر در جامعه شود. بنابراین این سیاست در پیش گرفته شده است . البته بدون شک مثل همیشه دودش توی چشمان تهی دستان ومحرومان خواهد رفت . برای اینکه اینگونه جنگ و جدال ها و انتقادات های باندی و جناحی هیچگونه ارتباطی به مردم ایران وبرآوردن کردن مطالبات آنان ندارد . به خصوص اینکه سرمقاله نویس، هم ملا وهم جزو باند اصولگرایان وهم مدیر مسئول روزنامه ی جمهوری اسلامی متعلق به ولی فقیه یا لوطی جماران است که بر خلاف اشک تمساح ریزی کردنش هر گز نمی تواند که حامی و دلسوز محرومان و فرو دستان باشد . ون اگر بود دلیل نداشت که از رفسنجانی غارتگر معروف ومنفور دفاع وحمایت کند .

هوشنگ – بهداد
یکشنبه 25 فرودین ماه سال 1387