نقد وبررسی "مجلس هشتم و دهه چهارم ـ4" روزنامه ی جمهوری اسلامی چهار شنبه 21 فرودین ماه سال 1387
"معلوم نیست که چرا مدعی از ادعای 60% ابتدای مقاله به شرکت 36% شرکت کنندگان در تهران و با کمتر یک چهارم نمایندگان وارد مجلس هشتم شده رسیده است"
مشخص است کسی که دروغ می گوید وقتی که با پرسش های اصولی و منطقی مواجه می شود هرقدر هم که متخصص وحرفه ای در دروغگ فتن باشد نمی تواند که بصورت رابطه ی علت و معلولی و ریشه ای پاسخ دهد و همچنان از دروغ و ادعاهای خود دفاع کند . بنابراین مدعی می بایست از موضع بقول معروف تنهائی به قاضی رفتن وراضی باز گشتن بری توجیه کردن اعمال خود برخورد کند . یعنی درست شیوه ای که رهبران و مسئولان و حامیان ومبلغان وقلم بر دستان رژیم فاشیستی مذهبی در 3 دهه ی گذشته در پیش گرفته وبه آن عمل کرده اند . زیرا که آنقدر به مردم ایران وعد ه های دروغین داده اند که اگر چنانچه یک بار راست بگویند وبر خلاف روش معمول دروغگوئی های شان باشد پذیرش آن بسیار سخن خواهد بود. زیرا که غیر معمول خواهد بود.بهرحال به نظر می رسد که سئوال کردن از ملای رمقاله نویس بی اثر است که پرسش شود مگر خودش اعتراف نکرده است که از برگزاری روش خیمه شب بازی انتخاباتی انتصاباتی مجلس سوم تا مجلس هشتم شرایط براتب بدتر شده است . آنگونه که خودش اعتراف کرد در کرمانشاه نماینده ای توانسته بر رقیب خود پیروز شود .زیرا که چون دارای پول و ثروت بیشتری بود توانست در تالار شهر مهمانی دهد و دست به خریدن آرای انتخاباتی افراد نیازمند بزند . بنابراین بدون آنکه گفته شود چرا شرایط اینگونه افول داشته است که پس از آن همه تحقیق و پرسش رد صلاحیت کردن های فله ای – گله ای از سوی هیئت اجرائی وزارت کشور و هیئت نظارت استانی شورای نگهبان و بالاخره از سوی شورای نگهبان انجام گرفت. ولی باز اینگونه نمایندگان توانستند به جای رد صلایت شدگان وارد مجلس انتصابی پاسداریزه شوند و یااینکه بدون اینکه ا شاره شود کدامین پارامتر ها در جامعه موجب شد که مردم آنقدر محتاج و نیازمند و ناآ گاه شده باشند که به راحتی هم گول بخورند وهم اینکه آرای خودشان را بفروشند؟ ولی عجیب معزه ای می باشد همین مردم که آمار اکثریت 80% کشور را تشکیل می دهند و در زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند طبق ادعائی که ملای سرمقاله نویس کرده همیشه در صحنه حضور داشته واز نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی – انتصاباتی دفاع و پشتیبانی کرده اند . تازه مهمتر اینکه این ادعای کمدی و ترژدیک هم چاشنی شده است که گفته شده به همين دليل كاملا مردم هوشيارانه و متعهدانه در همه صحنه ها حاضر مي شوند و به اين وظيفه خود عمل مي كنند!
عجیب است که ملای سرمقاله نویس که به نظر می رسد که در پشت پرده گوش هایش را کشیده اند وتجویز کردند که می بایست هرچه گفتی پس بگیری و جبران کنی . لذا مجبور شده است هرچه در شماره اول و دوم اعتراف کرد ه بود را پس بگیرد و با توبه کردن علیه ی ادعای گذشته ی خود اینگونه در ابتدا دست به توجیکاری و دروغگوئی و وارونه گوئی بزند و بگوید:
" در انتخابات مجلس هشتم هم همين واقعيت را شاهد بوديم بطوري كه مشاركت 60 درصد واجدان شرايط راي دادن در اين انتخابات موجب نااميدي همه دشمنان نظام جمهوري اسلامي كه براي دلسرد كردن مردم و جلوگيري از حضور آنها در پاي صندوق هاي راي تبليغات زيادي كرده بودند شد. اين حضور نشان داد كه مردم به اصل انقلاب و نظام اسلامي علاقمند هستند و نظام جمهوري اسلامي به دليل مردمي بودن و برخورداري از پيوند اعتقادي با مردم از نفوذ و جاذبه زيادي در ميان مردم برخوردار است ."
اکنون سئوال است که چگونه است در استان تهران که چند روز قبل از برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی مجلس هشتم روز نامه ی سرمایه گزارش کرده بود که واجدالشرایط رأی دادن در استان تهران) (توجه داشته باشید استان تهران و نه تهران) نزدیک به 10 میلیون نفر می باشد. ولی اکنون با همه تقلباتی که انجام . از سوی وزارت کشور اعلام شد زیر 2 میلیون نفر در این استان شرکت کردند. کجا رقم 2 میلیون نفر از 10 میلیون نفر استان تهران می شود 60% که ملای سرمقاله نویس ادعای آن را کرده است. بر فرض اینکه این رقم 2 میلیون پذیرفته شود که میان نامدان باندها و جناح ها سرشکن هم نشده باشد و فقط به نفر اول نامزد انتخاباتی حوزه ی استان تهران داده شده باشد. چرا می بایست رقم ضریب 20% سه برابر جا زده شود و ادعا شود که مردم در انتخابات فرمایشی حضور داشتند؟ تازه اگر تعداد رأی دهندگان تهران بی 7 تا 8 میلیون نفر باشد نهایتاً می شود 25% که هر قابل مقایسه با 60 % شرکت کننده نمی باشد. مگر در جامعه کوران ملای سرمقاله نویس به سر ی برد یا اینکه در زمان آلمان هیلتری که وزیر جنگ و تبلیغات هم گوبلز است که می بایست به همان سبک تبلیغات خبر رسانی شود یعنی اینکه دروغ هرچه بیشتر گنده شود تا شاید مورد پذیرش واقع شود. مهمتر اینکه ملای سرمقاله نویس بدون آنکه در آمار ارائه شده قبلاً تفکیک کرده باشد، در ادامه ی سرمقاله خود ناگهان 24 % از رقم 60% اعلام شده عقب نشسته و اینگونه رقم وآرای ب سئوال وپرسش از مسئولین ارائه کرده است:
يكي از اين واقعيت ها كه در انتخابات مجلس هشتم ظاهر شد حضور كم مردم تهران در اين انتخابات بود. تعداد واجدان شرايط راي دادن در تهران در انتخابات مجلس هشتم طبق آمار رسمي اعلام شده توسط مدير كل دفتر سياسي و انتخابات استان تهران 6 573 048 نفر بود (خبرگزاري فارس ـ 86 12 12 خبر شماره 8612120272 ) و تعداد آرا به صندوق انداخته شده در تهران طبق آمار رسمي اعلام شده توسط وزارت كشور 1 995 562 نفر بود . اين ارقام نشان ميدهند در تهران فقط 30 36 درصد كساني كه مي توانستند راي بدهند در انتخابات مجلس هشتم شركت كرده اند. اين واقعيت تلخ را نمي توان ناديده گرفت و از آن به آساني عبور كرد. آيا اين به معناي بي علاقگي مردم تهران به انتخابات است به معناي دور شدن آنها از سياست است به معناي ايرادي است كه به عملكردها دارند يا معناي ديگري دارد هرچه باشد يك پديده منفي است و بايد چاره اي براي آن انديشيده شود. تهران مركز جمهوري اسلامي ايران و سياسي ترين نقطه اين كشور است و قطعا چنين وضعيتي براي آن زيبنده نيست. بدتر از اين آرا بسيار پائين نمايندگان انتخاب شده يا راه يافتگان به مجلس در مرحله اول انتخابات مجلس هشتم است . براساس آمار اعلام شده توسط ستاد انتخابات وزارت كشور اولين نفر از 19 نفري كه در تهران به مجلس راه يافت 844230 راي داشت كه 48 49 درصد آرا به صندوق ريخته شده را تشكيل ميدهد يعني 1 51 درصد كمتر از نصف آرا آنهم از كمتر از يك سوم واجدان شرايط راي . نفر نوزدهم يعني آخرين نفري كه به مجلس راه يافت 436611 راي داشت كه 25 08 درصد آرا به صندوق ريخته شده را تشكيل ميدهد يعني حدود 12 درصد كل آرا كساني كه در تهران حق راي دادن را داشتند. اين نشانه خوبي براي تهران و براي كساني كه قرار است به نمايندگي از طرف مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي حضور داشته باشند نيست نكته مهم اينست كه تغيير قانون انتخابات و اجازه ورود كساني كه حداقل يك چهارم آرا هر حوزه انتخابيه را به خود اختصاص دهند به مجلس موجب شد اين 19 نفر در تهران و بسياري از داوطلبان در شهرستانها بويژه مراكز استان ها به مجلس راه يابند و اگر شرط ورود به مجلس كسب نصف باضافه يك آرا بود در تهران هيچكدام از داوطلبان و در شهرستانها بسياري از آنها در مرحله اول به مجلس راه نمي يافتند. به عبارت روشن تر بايد گفت همه 19 نماينده تهران كه در مرحله اول به مجلس راه يافته اند از جمله رئيس مجلس و بسياري از نمايندگان شهرستانها « تك ماده » اي هستند و اگر اين قانون شبيه تك ماده نبود به مجلس راه نمي يافتند. "
در خاتمه اینکه سرمقاله نویس ضمن اینکه انتقاد به قانون انتخابات کرده است وفته که اگر چنانچه به جای نیم به اضافه یک رأی به یک چهارم کاهش داده نمی شد و اگر اینگونه بود هیچیک از تعداد 19 نماینده ی تهران و نمایندان سایر مرازاستان ها نمی توانستند وارد مجلس هشتم شوند .ا لبته اینگونه انتقاد به نقض قانون کردن که خود اعتراف آشکار بر دروغ بودن ادعای 60% شرکت مردم در این نمایش خیمه شب بازی مجلس هشتم می باشد . از سوی دیگر سرمقاله نویس در پایان سرمقاله ی خود ترس و وحشت خود را نیز بروز داده وبا تأکید با اخطار کرده است که با روند آغاز دهه ی چهارم عمر رژیم تروریستی آخوندی با مشکل عدم مشروعیت مواجه خواهد بود. به خصوص اینکه در دهه ی چهارم 3 دوره مجلس هشتم ونهم ودهم تکرار می شود . بالاخره راه حل را در بر آورده کردن نیاز های ضروری مردم و عدم حذف مهره های با تجربه و کار ساز از صحنه و تغییر فرهنگ تبلیغاتی دانسته است . البته این آرزوی رؤیائی و خیالی می باشد . زیراکه رژیم تروریستی آخودی با پاسداریزه کردن مجلس هشتم و بیشتر یک دست کردن نظام در بستر هرچه بیشتر منقبض شدن حرکت می کند .چونکه این رژیم اصلاح و مهار ناپذیر می باشد و از سوی دیگر جائیکه از رأس تا ذیل این رژیم آلوده به فساد می باشد و ولی فقیه خودش عامل فساد و حامی و پشتیبان کلان دزدان وغارتگرانی می باشد برای اینکه لازم وملزوم هم دیگر شده اند. زیراکه رژیم نه بدون ولی فقیه ونه ولی فقیه بدون حمایت سپاه پاسداران خواهد ماند. برای همین برای تضمین بقایش فقط تنها چاره دسترسی به سلاح هسته ای می باشد تا اینکه با باج گیری وبحران سازی کردن و انتقال سیستماتیک آن به منطقه برای جنگ افروزی وناامن وبی ثبات کردن منطقه ی خاورمیانه و کشورهای همجوار و ابزار سرکوبگری داخلی و گسترش خفقان ورعب و وحشت ادر جامعه و افزون کردن سانسور در مطبوعات، می تواند ضریب شانس بقای رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و قرون وسائی آخوندی بالا برده شود.
اما همانگونه که تا حال بطور مرتب اخطار و هشدار داده شده است. اگز غرب سریع به خود نیاید و تلاش برای تغییرات دمکراتیک در ایران نکند ونام سازمان مجاهدین را از لیست و گروه های ترورستی خارج نکند واز پیشنهاد راه حل سوم خانم مریم رجوی حمایت نکند که می گوید نه جنگ ، نه مذاکره و نه مماشات و سازش ، بلکه باید از مقاومت ومبارزه ی آزادیخواهانه ی مردم ایران برای تغییرات دمکراتیک ایران حمایت و پشتبانی کند . چونکه با سفری که پاسدار عنتر لوطی جماران به نظنزکرد وجشن هسته ای بر گزار کرد و صحبت از راه اندازی 6 هزار سانتریفیوژ جدید کرد و بطور آشکار به قطعنامه ی شماره ی 1803 شورای امنیت سازمان ملل کرد و پس از آن به مشهد خواهد رفت که ادامه ی جشن هسته ای را در آنجا دنبال کند . بنابراین زمان زیادی طول نه خواهد کشید که رژیم تروریستی آخوندی اعلام کند که دارای بمب اتمی می باشد ودست غرب را توی پوست گردو خواهد گذاشت. زیراکه آن موقع و کار از کار گذشته است . پس بهتر است که غرب بشتابد و از این ضرب المثل بهره وپند گیرد که گفته می شود جلوی ضرر از هر جا که گرفته شود منفعت است . ضمن اینکه غرب باید به پذیرد که بدون شک مسئولان رژیم تروریستی به دنبال دسترسی به سلاح اتمی می باشد و لحظه ای هم نه عقب نشینی ونه کوتاه خواهد آمد.
چهار شنبه 21 فرودین ماه سال 1387 هوشنگ – بهداد
"معلوم نیست که چرا مدعی از ادعای 60% ابتدای مقاله به شرکت 36% شرکت کنندگان در تهران و با کمتر یک چهارم نمایندگان وارد مجلس هشتم شده رسیده است"
مشخص است کسی که دروغ می گوید وقتی که با پرسش های اصولی و منطقی مواجه می شود هرقدر هم که متخصص وحرفه ای در دروغگ فتن باشد نمی تواند که بصورت رابطه ی علت و معلولی و ریشه ای پاسخ دهد و همچنان از دروغ و ادعاهای خود دفاع کند . بنابراین مدعی می بایست از موضع بقول معروف تنهائی به قاضی رفتن وراضی باز گشتن بری توجیه کردن اعمال خود برخورد کند . یعنی درست شیوه ای که رهبران و مسئولان و حامیان ومبلغان وقلم بر دستان رژیم فاشیستی مذهبی در 3 دهه ی گذشته در پیش گرفته وبه آن عمل کرده اند . زیرا که آنقدر به مردم ایران وعد ه های دروغین داده اند که اگر چنانچه یک بار راست بگویند وبر خلاف روش معمول دروغگوئی های شان باشد پذیرش آن بسیار سخن خواهد بود. زیرا که غیر معمول خواهد بود.بهرحال به نظر می رسد که سئوال کردن از ملای رمقاله نویس بی اثر است که پرسش شود مگر خودش اعتراف نکرده است که از برگزاری روش خیمه شب بازی انتخاباتی انتصاباتی مجلس سوم تا مجلس هشتم شرایط براتب بدتر شده است . آنگونه که خودش اعتراف کرد در کرمانشاه نماینده ای توانسته بر رقیب خود پیروز شود .زیرا که چون دارای پول و ثروت بیشتری بود توانست در تالار شهر مهمانی دهد و دست به خریدن آرای انتخاباتی افراد نیازمند بزند . بنابراین بدون آنکه گفته شود چرا شرایط اینگونه افول داشته است که پس از آن همه تحقیق و پرسش رد صلاحیت کردن های فله ای – گله ای از سوی هیئت اجرائی وزارت کشور و هیئت نظارت استانی شورای نگهبان و بالاخره از سوی شورای نگهبان انجام گرفت. ولی باز اینگونه نمایندگان توانستند به جای رد صلایت شدگان وارد مجلس انتصابی پاسداریزه شوند و یااینکه بدون اینکه ا شاره شود کدامین پارامتر ها در جامعه موجب شد که مردم آنقدر محتاج و نیازمند و ناآ گاه شده باشند که به راحتی هم گول بخورند وهم اینکه آرای خودشان را بفروشند؟ ولی عجیب معزه ای می باشد همین مردم که آمار اکثریت 80% کشور را تشکیل می دهند و در زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند طبق ادعائی که ملای سرمقاله نویس کرده همیشه در صحنه حضور داشته واز نمایش خیمه شب بازی انتخاباتی – انتصاباتی دفاع و پشتیبانی کرده اند . تازه مهمتر اینکه این ادعای کمدی و ترژدیک هم چاشنی شده است که گفته شده به همين دليل كاملا مردم هوشيارانه و متعهدانه در همه صحنه ها حاضر مي شوند و به اين وظيفه خود عمل مي كنند!
عجیب است که ملای سرمقاله نویس که به نظر می رسد که در پشت پرده گوش هایش را کشیده اند وتجویز کردند که می بایست هرچه گفتی پس بگیری و جبران کنی . لذا مجبور شده است هرچه در شماره اول و دوم اعتراف کرد ه بود را پس بگیرد و با توبه کردن علیه ی ادعای گذشته ی خود اینگونه در ابتدا دست به توجیکاری و دروغگوئی و وارونه گوئی بزند و بگوید:
" در انتخابات مجلس هشتم هم همين واقعيت را شاهد بوديم بطوري كه مشاركت 60 درصد واجدان شرايط راي دادن در اين انتخابات موجب نااميدي همه دشمنان نظام جمهوري اسلامي كه براي دلسرد كردن مردم و جلوگيري از حضور آنها در پاي صندوق هاي راي تبليغات زيادي كرده بودند شد. اين حضور نشان داد كه مردم به اصل انقلاب و نظام اسلامي علاقمند هستند و نظام جمهوري اسلامي به دليل مردمي بودن و برخورداري از پيوند اعتقادي با مردم از نفوذ و جاذبه زيادي در ميان مردم برخوردار است ."
اکنون سئوال است که چگونه است در استان تهران که چند روز قبل از برگزاری نمایش خیمه شب بازی انتصاباتی مجلس هشتم روز نامه ی سرمایه گزارش کرده بود که واجدالشرایط رأی دادن در استان تهران) (توجه داشته باشید استان تهران و نه تهران) نزدیک به 10 میلیون نفر می باشد. ولی اکنون با همه تقلباتی که انجام . از سوی وزارت کشور اعلام شد زیر 2 میلیون نفر در این استان شرکت کردند. کجا رقم 2 میلیون نفر از 10 میلیون نفر استان تهران می شود 60% که ملای سرمقاله نویس ادعای آن را کرده است. بر فرض اینکه این رقم 2 میلیون پذیرفته شود که میان نامدان باندها و جناح ها سرشکن هم نشده باشد و فقط به نفر اول نامزد انتخاباتی حوزه ی استان تهران داده شده باشد. چرا می بایست رقم ضریب 20% سه برابر جا زده شود و ادعا شود که مردم در انتخابات فرمایشی حضور داشتند؟ تازه اگر تعداد رأی دهندگان تهران بی 7 تا 8 میلیون نفر باشد نهایتاً می شود 25% که هر قابل مقایسه با 60 % شرکت کننده نمی باشد. مگر در جامعه کوران ملای سرمقاله نویس به سر ی برد یا اینکه در زمان آلمان هیلتری که وزیر جنگ و تبلیغات هم گوبلز است که می بایست به همان سبک تبلیغات خبر رسانی شود یعنی اینکه دروغ هرچه بیشتر گنده شود تا شاید مورد پذیرش واقع شود. مهمتر اینکه ملای سرمقاله نویس بدون آنکه در آمار ارائه شده قبلاً تفکیک کرده باشد، در ادامه ی سرمقاله خود ناگهان 24 % از رقم 60% اعلام شده عقب نشسته و اینگونه رقم وآرای ب سئوال وپرسش از مسئولین ارائه کرده است:
يكي از اين واقعيت ها كه در انتخابات مجلس هشتم ظاهر شد حضور كم مردم تهران در اين انتخابات بود. تعداد واجدان شرايط راي دادن در تهران در انتخابات مجلس هشتم طبق آمار رسمي اعلام شده توسط مدير كل دفتر سياسي و انتخابات استان تهران 6 573 048 نفر بود (خبرگزاري فارس ـ 86 12 12 خبر شماره 8612120272 ) و تعداد آرا به صندوق انداخته شده در تهران طبق آمار رسمي اعلام شده توسط وزارت كشور 1 995 562 نفر بود . اين ارقام نشان ميدهند در تهران فقط 30 36 درصد كساني كه مي توانستند راي بدهند در انتخابات مجلس هشتم شركت كرده اند. اين واقعيت تلخ را نمي توان ناديده گرفت و از آن به آساني عبور كرد. آيا اين به معناي بي علاقگي مردم تهران به انتخابات است به معناي دور شدن آنها از سياست است به معناي ايرادي است كه به عملكردها دارند يا معناي ديگري دارد هرچه باشد يك پديده منفي است و بايد چاره اي براي آن انديشيده شود. تهران مركز جمهوري اسلامي ايران و سياسي ترين نقطه اين كشور است و قطعا چنين وضعيتي براي آن زيبنده نيست. بدتر از اين آرا بسيار پائين نمايندگان انتخاب شده يا راه يافتگان به مجلس در مرحله اول انتخابات مجلس هشتم است . براساس آمار اعلام شده توسط ستاد انتخابات وزارت كشور اولين نفر از 19 نفري كه در تهران به مجلس راه يافت 844230 راي داشت كه 48 49 درصد آرا به صندوق ريخته شده را تشكيل ميدهد يعني 1 51 درصد كمتر از نصف آرا آنهم از كمتر از يك سوم واجدان شرايط راي . نفر نوزدهم يعني آخرين نفري كه به مجلس راه يافت 436611 راي داشت كه 25 08 درصد آرا به صندوق ريخته شده را تشكيل ميدهد يعني حدود 12 درصد كل آرا كساني كه در تهران حق راي دادن را داشتند. اين نشانه خوبي براي تهران و براي كساني كه قرار است به نمايندگي از طرف مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي حضور داشته باشند نيست نكته مهم اينست كه تغيير قانون انتخابات و اجازه ورود كساني كه حداقل يك چهارم آرا هر حوزه انتخابيه را به خود اختصاص دهند به مجلس موجب شد اين 19 نفر در تهران و بسياري از داوطلبان در شهرستانها بويژه مراكز استان ها به مجلس راه يابند و اگر شرط ورود به مجلس كسب نصف باضافه يك آرا بود در تهران هيچكدام از داوطلبان و در شهرستانها بسياري از آنها در مرحله اول به مجلس راه نمي يافتند. به عبارت روشن تر بايد گفت همه 19 نماينده تهران كه در مرحله اول به مجلس راه يافته اند از جمله رئيس مجلس و بسياري از نمايندگان شهرستانها « تك ماده » اي هستند و اگر اين قانون شبيه تك ماده نبود به مجلس راه نمي يافتند. "
در خاتمه اینکه سرمقاله نویس ضمن اینکه انتقاد به قانون انتخابات کرده است وفته که اگر چنانچه به جای نیم به اضافه یک رأی به یک چهارم کاهش داده نمی شد و اگر اینگونه بود هیچیک از تعداد 19 نماینده ی تهران و نمایندان سایر مرازاستان ها نمی توانستند وارد مجلس هشتم شوند .ا لبته اینگونه انتقاد به نقض قانون کردن که خود اعتراف آشکار بر دروغ بودن ادعای 60% شرکت مردم در این نمایش خیمه شب بازی مجلس هشتم می باشد . از سوی دیگر سرمقاله نویس در پایان سرمقاله ی خود ترس و وحشت خود را نیز بروز داده وبا تأکید با اخطار کرده است که با روند آغاز دهه ی چهارم عمر رژیم تروریستی آخوندی با مشکل عدم مشروعیت مواجه خواهد بود. به خصوص اینکه در دهه ی چهارم 3 دوره مجلس هشتم ونهم ودهم تکرار می شود . بالاخره راه حل را در بر آورده کردن نیاز های ضروری مردم و عدم حذف مهره های با تجربه و کار ساز از صحنه و تغییر فرهنگ تبلیغاتی دانسته است . البته این آرزوی رؤیائی و خیالی می باشد . زیراکه رژیم تروریستی آخودی با پاسداریزه کردن مجلس هشتم و بیشتر یک دست کردن نظام در بستر هرچه بیشتر منقبض شدن حرکت می کند .چونکه این رژیم اصلاح و مهار ناپذیر می باشد و از سوی دیگر جائیکه از رأس تا ذیل این رژیم آلوده به فساد می باشد و ولی فقیه خودش عامل فساد و حامی و پشتیبان کلان دزدان وغارتگرانی می باشد برای اینکه لازم وملزوم هم دیگر شده اند. زیراکه رژیم نه بدون ولی فقیه ونه ولی فقیه بدون حمایت سپاه پاسداران خواهد ماند. برای همین برای تضمین بقایش فقط تنها چاره دسترسی به سلاح هسته ای می باشد تا اینکه با باج گیری وبحران سازی کردن و انتقال سیستماتیک آن به منطقه برای جنگ افروزی وناامن وبی ثبات کردن منطقه ی خاورمیانه و کشورهای همجوار و ابزار سرکوبگری داخلی و گسترش خفقان ورعب و وحشت ادر جامعه و افزون کردن سانسور در مطبوعات، می تواند ضریب شانس بقای رژیم بربرمنش و تاریک اندیش و قرون وسائی آخوندی بالا برده شود.
اما همانگونه که تا حال بطور مرتب اخطار و هشدار داده شده است. اگز غرب سریع به خود نیاید و تلاش برای تغییرات دمکراتیک در ایران نکند ونام سازمان مجاهدین را از لیست و گروه های ترورستی خارج نکند واز پیشنهاد راه حل سوم خانم مریم رجوی حمایت نکند که می گوید نه جنگ ، نه مذاکره و نه مماشات و سازش ، بلکه باید از مقاومت ومبارزه ی آزادیخواهانه ی مردم ایران برای تغییرات دمکراتیک ایران حمایت و پشتبانی کند . چونکه با سفری که پاسدار عنتر لوطی جماران به نظنزکرد وجشن هسته ای بر گزار کرد و صحبت از راه اندازی 6 هزار سانتریفیوژ جدید کرد و بطور آشکار به قطعنامه ی شماره ی 1803 شورای امنیت سازمان ملل کرد و پس از آن به مشهد خواهد رفت که ادامه ی جشن هسته ای را در آنجا دنبال کند . بنابراین زمان زیادی طول نه خواهد کشید که رژیم تروریستی آخوندی اعلام کند که دارای بمب اتمی می باشد ودست غرب را توی پوست گردو خواهد گذاشت. زیراکه آن موقع و کار از کار گذشته است . پس بهتر است که غرب بشتابد و از این ضرب المثل بهره وپند گیرد که گفته می شود جلوی ضرر از هر جا که گرفته شود منفعت است . ضمن اینکه غرب باید به پذیرد که بدون شک مسئولان رژیم تروریستی به دنبال دسترسی به سلاح اتمی می باشد و لحظه ای هم نه عقب نشینی ونه کوتاه خواهد آمد.
چهار شنبه 21 فرودین ماه سال 1387 هوشنگ – بهداد