نقد وبررسی " بازي در زمين حريف (يادداشت روز) "روزنامه ی کیهان شنبه 31 فروردین ماه سال 1387
"جای تعیین تکلیف سرنوشت پرونده ی هسته ای در خیابان های بیروت و بغداد، اکنون پیشنهاد مذاکره یهسته ای ، بسته ای گرفت !"
بازاوضاع رژیم تروریستی آخوندی خطیر و کشمشی شد ه ست که سربازجو پاسدار شکنجه گر و سناریو نویس حسین شریعتمداری نیز کشمشی و نشئه شد ه و وارد میدان شده است وهمچون مار گیران در صندوق مارگیری خود راگشود ومار دندان زهری کشیه ی خودرا در پای بساط مارگیری میان جمعیت تا جمعیت گردآمده و حلقه زده بر گرد د که وبساط مار گیری رها کرد تاآنا ن را وحشت زده ومتفرق کند تا در این شلوغ بازار مشغول جیب بری شود. زیراکه در شرایطی که تق رژیم درآمده است وبحران هسته ای حل نشده، بحران تورم وگرانی و افزایش قمت کالا ها و مسکن واجاره خانه هم چاشنی آن شده است . از سوی دیگر پاسدار احمدی نژاد پس از بر گزاری مراسم جشن هسته ای در نطنز و فعال کردن چندین هزار سانتریفیوژ های جدید به مشهد رفت و در آنجا از بحران جراحی بزرگ درون کابینه خبر داد و این بحران راحی را نیز مکمل دو بحران قبلی کرد تا که پس از آن توانست با شیوه ی زیر ابرو برداشتن ولی چشم کور کردن به قم سفر کرد تا که با فریاد مبارزه با فساد یا مفسدان یامافیای اقتصادی دادن راه حلی برای بحران تورم وگرانی دست وپا کند . ولی چون زیاد رؤیائی شده و قاطی کرده وهذیان گوئی کرد قدم اولی که بر اولین پله ی نردبان نگذاشته و زیر پای خود را قرص و مهم نکرده پای کوشش کرد تا که پای دیگر خود را بر بام پشت بام بگذارد تا که از اصلاحات ساختار جهانی و مدیریت آن بگوید و ریشه ظلم وستم جهانی را بزند تا اینکه در محدوده ی خانگی بتواند خطر را دفع کند و سپس دست به آباد کردن ایران بزند و آنگاه تورم وگرانی را مهار کند . که ناگهان دگر پا را بر بالای پشت بام نگذاشته پای اولی هم از پله اول در رفت وسکندری خورد و با سر فرود آمد وگیج شد و به حال کما فرو رفت . زیرا که پس از سخنرانی در قم زهر سو اکنون مورد انتقاد وتمسخر واقع شده است . بنابراین اکنون سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس موظف شده است که برای انحراففکری با راه اندازی بساط مار بازی و معرکه گیری بسته بندی جدید پیشنهادی وزیر آدمربای منوچهرمتکی را وارد معرکه گیری کند . داستان خیلی ومهیج و کمدی شده است . زیرا که جائیکه خودش در ستون طنز گفت و شنود این بسته بندی پیشنهادی را تمسخر کرده بود وگفته بود که در آن چیزی نیست . زیرا همچون بسته ی هسته ای پیشنهادی غرب می ماند که در آن چیزی نبود . پس در این هم چیزی نیست تا که تحویل آنان داده شود . اما اکنون معلوم نیست که چه اتفاق افتاده است که سناریو ساز یادداشت روز نویس خواب نما شده است که ای دل غافل درون این بسته ی هسته ای پیشنهادی وزیر آدمربا منوچهر متکی خیلی چیز ها بوده است که چون این عینک یا تلسکوپش موقع چک و بازدید همراهش نبوده و خلاصه بصیرت نگاه کردن لازم و آگاهانه زمان دیدن وبازدید کردنش نداشت . لذا درست تشخصیص نداده بود که چه محموله هائی درون بسته ی هسته ای پیشنهادی اهدائی می باشد . ولی اکنون که خوب با عینک رؤیت کرده است متوجه شده که خیلی چیز ها درون بسته ی هسته ی پیشنهادی به غرب وجود دارد . یعنی آنقدر ملات درونش جاسازی شده است که می تواند خوراک و مانور دادن انحرافی و تاکتیکی یک یادداشت روز معرکه گیر شود. به خصوص اینکه اکنون اوضاع اینگونه شده است "
"دور هم نشستن اعضاي گروه 6 براي «تدوين بسته مشوق ها» يا « بحث درباره پيش نويس قطعنامه اي جديد» عليه ايران، ديگر موضوعي نيست كه چه شكست بخورد و چه توفيق يابد، بتواند توجه عجيب و فوق العاده اي را به خود معطوف كند."
که نشان می دهد بسته ی هسته ای پیشنهادی رژیم تروریستی آخوندی می تواند اعجاز کند . به خصوص اینکه سفیر آمریکا در عراق رایان کراکر و ژنرال پترائوس در گزارشاتی به اعضای کنگره ی آمریکا دادند. بطور مستند دستان عوامل رژیم تروریستی ودخالت گرایانه در عراق ر افشا کردند . بنابراین ضربه ی بسیار کاری بر سیاست مداخله گرایانه ی نظامی و سیاسی در عراق و فلسطین و لبنان وارده شده است که بطور قطع دست به مانور بحران سازی و جنگ افروزی کردن همچون سابق را محدود وپر هزینه کرده است . برای همین است که اکنون موجب شده ضریب ارزش بسته ی هسته ی پیشنهادی وزیر آمربا منوچهر متکی مهم شود . در صورتی در ابتدای مطرح شنش همانگونهکهاشاره شد به تمسخر گرفته شد . ولی چون پاسدار احمدی نژاد بسیار ضعیف و بی اعتبار شده است و جیغ های بنفش هسته ای ایشان سری بر ضد خودش تبدیل می گردد. پس سربازو پاسدار حسین شریعتمداریشکنجهگر می بایست که چماق و شلاق خود را بر زمین اندازد واز موضع هویج بر دست ظاهر شود و برروی خود نیاورد که قبلاً چگونه یادداشت های روز تهدید آمیز هسته ای تهیه و تنظیم می کرد . زیرا که اکنون زمان نواختن شیپور از در گشادش می باشد . پس با دو پهلو گوئی سیاست خودش را دنبال کرده است ومدعیشده که اگر چنانچه بحران هسته ای در کار باشد و به شود نام آن بحران گذاشت پیشنهاد بسته برای مذاکره داده اشت . البته بدونآنکه توضیح دهد ا اگر بحرانی در پرونده ی هسته ای در کار نیست برای چه بیش از دو دهه طول کشیده است وچرا نظر تعیین سرنوشت آن از طریق حضور علنی در خیابان های بیروت و بغداد قرار بود تعیین می شد . اکنون مدعی با شکر سرخ خوری نگفته است که چرا به تنظیم پیشنهاد هسته ای بسته ای برای مذاکره رسیده است و اینگونه با فرموله کردن رژیم تروریستی آخوندی خواهان حل آن از طریق مذاکره وارائه ی پیشنهاد بسته ای هسته ای شده است :
"- 1اراده حل مسئله. از تلاش ايران براي عرضه يك بسته تشويق و تهديد به گروه 6 مي توان فهميد اراده اصلي و ذاتي ايران حل مسئله است نه طولاني و مزمن كردن آن. ايران اكنون در حال نشان دادن اين نكته است كه به طولاني شدن زمان و گسترده شدن دامنه بحران -اگر بتوان گفت بحراني در كار است- چندان علاقمند نيست و مايل است با استفاده از الگوهاي مذاكراتي و در چارچوبي منصفانه مسائل خود را حل و فصل كند. اگرچه، محتواي بسته پيشنهادي طبعا به گونه اي تنظيم خواهد شد كه بدون كمترين ابهامي نشان دهد اگر غربي ها حاضر به بازتعريف جايگاه ايران در ذهن خود نباشند و همچنان بخواهند به نام تلاش براي حل مسئله به تبعيض ها و دروغ هاي خود رسميت و مشروعيت ببخشند، ايران ترجيح خواهد داد پارامترزمان را بالكل از محاسبات خود حذف كند و تا هر وقت كه لازم باشد به مقاومت ادامه دهد. "
همچنین مشص نیست که اگر چنانچه بحران نمی باشد برای چه هم می بایست مذاکره حاوی پیشنهاد بسته ای باشد وهم اینکه چاشنی آن زور و قدرت باشد که ناچار نباشد از موضع ضعف امنیاز داده شود. یعنی اینکه مذاکره از طریق سرخ کرد ن صورت با ضرب سیلی تا که این چنین وانمود شود که اعتراف دشمن است:
"- 2اعتماد به نفس برخاسته از قدرت. مهم تر مورد اول، وقتي ايران اعلام مي كند يك بسته خطاب به بزرگترين قدرت هاي جهاني تدوين خواهد كرد، علامتي روشن از اعتماد به نفس سرشار و قدرت روزافزون آن است كه اكنون هيچ كس را ياراي انكار آن نيست. ايران اكنون احساس مي كند -و اين احساس نه يك سوء تفاهم بلكه به اعتراف دشمنانش عين واقعيت است- كه مجموعه اي از برگ هاي بسيار مهم موثر در اختيار دارد كه مي تواند فقط با استفاده از بخشي از آنها بسته متوازني از يشنهاد ها خطاب به جامعه بين المللي تدوين كند. به عبارت ديگر، پيش قدم شدن ايران در هويج پراكني به سوي غرب، آشكارا به اين معناست كه ايران اعلام مي كند مجموعه اي از مبرم ترين مسائل منطقه اي و فرامنطقه اي وجود دارد كه اهرم هاي لازم براي حل آنها منحصرا در اختيار ايران است و ايران هم تنها زماني ممكن است به فعال كردن اين اهرم ها فكر كند كه در يك بازي برد-برد شريك شده باشد. ايران با اعلام اخير وزير خارجه، ظهور خود به عنوان يك قدرت برتر منطقه اي را تثبيت كرده و نشان داده است كه توانايي كافي براي ورود به مذاكراتي كاملا همتراز را دارد."
بالاخره اینکه اعتراف آشکار شده است که هدف ارائه ی پیشنهاد بسته ی – هسته ای برای برون رفت از شرایط ایزولگی و منزوی بودن رژیم تروریستی آخوندی و برون رفت از سیاست انفعال و مرگ زدگی می باشد تا شاید با اینگونه دست وپا زدن ها و تلاش های مذبوحانه کردن ها بطریقی بشود در تصمیم گیری رادیکال تر کردن تحریم ها ازسوی شورای امنیت سازمان ملل و اعضایش اخلال ایجاد کرد و همچون گذشته سیاست فرصت سوزی یا وقت کشی به شیوه ای دیگر دنبال نمود که کاربرد آن اینگونه آموزش ودرس و یادگیری از تاریخ بیش از دو هه ی پنهانکاری پرونده ی هسته ا ی یاد شده است :
"- 3خروج از انفعال در تعيين چارچوب مذاكرات. تدوين بسته پيشنهادي خطاب به غرب از جانب ايران به اين معنا هم هست كه اگرچه ايران در هر حال علاقمند به گفت و گوست و روش هاي مذاكراتي را به ديگر روش ها ترجيح مي دهد، اما علاوه بر اين، مايل است چارچوب مذاكراتي خود با دنياي خارج-آنچه اصطلاحا در ادبيات پرونده هسته اي «متن مبنا» خوانده مي شود- را خود تعيين كند يا لااقل ترتيباتي به وجود بياورد كه اين چارچوب از دل مذاكراتي مشترك بيرون بيايد. در پيش گرفتن اين رويه درسي است كه ايران از تاريخ پرونده هسته اي خود آموخته است. در گذشته هرگاه غرب اين فرصت را پيدا كرده كه يك متن مبنا براي مذاكرات روي ميز بگذارد، از آن فقط براي بسط پيش فرض ها و توهمات خود بهره برده و هرگز به اين نينديشيده كه پيشنهادي حاوي حداقل درخواست هاي طرف مقابل روي ميز بگذارد تا لااقل انگيزه اي هم براي ورود ايران به مذاكره فراهم شود. اكنون ايران قصد دارد به غرب نشان دهد چنانچه حاضر به اندكي بازنگري در چارچوب هاي كهنه و غبار گرفته ذهني خود باشد، منظرهاي بسيار متفاوتي هست كه مي توان از آنها به موضوع برنامه هسته اي ايران و فراتر از آن نقش آفريني منطقه اي و جهاني ايران نگريست و همچنين از آن منظرهاي جديد، راه حل هاي جديد و در عين حال بسيار منصفانه اي هم پيداست"
درخاتمه اینکه بدون توجه به فضای داخل کشور که سمت وسوی تضاد و رقابت باندها وجناح ها چگونه است؟ یا اینکه بحران رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی روز افزون به کدام جهت در حال حرکت است و یاچه واکنشی در جامعه بر جای گذاشته است که پاسدار احمدی نژاد برای حل آن نیاز مند دخالت در مدریت جهان برای تغییر ساختار اصلاحات ضد ظلم وستم می باشد که این ادعا گذشته از اعتراف آشکار در امور داخلی همه ی کشورهای جهان می باشد مورد تمسخر خودی ها از جمه آخوند کروبی واقع شده است که به مدعی گفته است مردم کاهش قیمت گوجه فرنگی را می خواهند ونه دخالت در مدیریت اصلاحات جهانی را ، آنهم از سوی کشوری که خودش اصلاح نا پذیر می باشد؟ ازسوی دیگر عقب نشینی آشکار از ادعای مشخص کردن تعیین سرنوشت پرونده ی هسته ای در خیابن بیروت و بغداد ونه درپشت میز مذاکره با اروپا و مهمتر اینکه ادعا کردن از پیشنهاد بسته ای هسته ا از سوی وزارت امور خارجه که وزیر آدمربایش به احتمال زیاد جزو وزرای جراحی شونده باید م باشد که برای همان مذاکره ای می باشد که تا کنون رد شده بود وپاسداراحمدی نژاد تأکید کرد که پرونده هسته ای د داخل بسته شد ودیگر مذکره ای در کار نمی باشد . همه ی این علائم عقب نشینی نشان از ضعف و استیصال و درماندگ یو منزوی وضربه پذیر بودن رژیم تروریستی آخوندی می باشد که اکنون تلاش می شود با آدرس غلط دان ها هرطوری شده از بحران هسته ای که حرانی بودنش را نفی می شود راه نجاتی با وقت کشی کسب شود . ولی غرب و آمریکا می بایست هشیارانه مواظب این سیاست لو رفته وتزئین به شیوه ی ظاهراً جدی شده باشند تا که در دام نیفند ورژیم بحران زدهومرگ زی بدون پرداختن هزینه از آن در برود تا که بتواند به سلاح هسته ای دست یابد.
هوشنگ – بهداد
شنبه 31 فروردین ماه سال 1387
"جای تعیین تکلیف سرنوشت پرونده ی هسته ای در خیابان های بیروت و بغداد، اکنون پیشنهاد مذاکره یهسته ای ، بسته ای گرفت !"
بازاوضاع رژیم تروریستی آخوندی خطیر و کشمشی شد ه ست که سربازجو پاسدار شکنجه گر و سناریو نویس حسین شریعتمداری نیز کشمشی و نشئه شد ه و وارد میدان شده است وهمچون مار گیران در صندوق مارگیری خود راگشود ومار دندان زهری کشیه ی خودرا در پای بساط مارگیری میان جمعیت تا جمعیت گردآمده و حلقه زده بر گرد د که وبساط مار گیری رها کرد تاآنا ن را وحشت زده ومتفرق کند تا در این شلوغ بازار مشغول جیب بری شود. زیراکه در شرایطی که تق رژیم درآمده است وبحران هسته ای حل نشده، بحران تورم وگرانی و افزایش قمت کالا ها و مسکن واجاره خانه هم چاشنی آن شده است . از سوی دیگر پاسدار احمدی نژاد پس از بر گزاری مراسم جشن هسته ای در نطنز و فعال کردن چندین هزار سانتریفیوژ های جدید به مشهد رفت و در آنجا از بحران جراحی بزرگ درون کابینه خبر داد و این بحران راحی را نیز مکمل دو بحران قبلی کرد تا که پس از آن توانست با شیوه ی زیر ابرو برداشتن ولی چشم کور کردن به قم سفر کرد تا که با فریاد مبارزه با فساد یا مفسدان یامافیای اقتصادی دادن راه حلی برای بحران تورم وگرانی دست وپا کند . ولی چون زیاد رؤیائی شده و قاطی کرده وهذیان گوئی کرد قدم اولی که بر اولین پله ی نردبان نگذاشته و زیر پای خود را قرص و مهم نکرده پای کوشش کرد تا که پای دیگر خود را بر بام پشت بام بگذارد تا که از اصلاحات ساختار جهانی و مدیریت آن بگوید و ریشه ظلم وستم جهانی را بزند تا اینکه در محدوده ی خانگی بتواند خطر را دفع کند و سپس دست به آباد کردن ایران بزند و آنگاه تورم وگرانی را مهار کند . که ناگهان دگر پا را بر بالای پشت بام نگذاشته پای اولی هم از پله اول در رفت وسکندری خورد و با سر فرود آمد وگیج شد و به حال کما فرو رفت . زیرا که پس از سخنرانی در قم زهر سو اکنون مورد انتقاد وتمسخر واقع شده است . بنابراین اکنون سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس موظف شده است که برای انحراففکری با راه اندازی بساط مار بازی و معرکه گیری بسته بندی جدید پیشنهادی وزیر آدمربای منوچهرمتکی را وارد معرکه گیری کند . داستان خیلی ومهیج و کمدی شده است . زیرا که جائیکه خودش در ستون طنز گفت و شنود این بسته بندی پیشنهادی را تمسخر کرده بود وگفته بود که در آن چیزی نیست . زیرا همچون بسته ی هسته ای پیشنهادی غرب می ماند که در آن چیزی نبود . پس در این هم چیزی نیست تا که تحویل آنان داده شود . اما اکنون معلوم نیست که چه اتفاق افتاده است که سناریو ساز یادداشت روز نویس خواب نما شده است که ای دل غافل درون این بسته ی هسته ای پیشنهادی وزیر آدمربا منوچهر متکی خیلی چیز ها بوده است که چون این عینک یا تلسکوپش موقع چک و بازدید همراهش نبوده و خلاصه بصیرت نگاه کردن لازم و آگاهانه زمان دیدن وبازدید کردنش نداشت . لذا درست تشخصیص نداده بود که چه محموله هائی درون بسته ی هسته ای پیشنهادی اهدائی می باشد . ولی اکنون که خوب با عینک رؤیت کرده است متوجه شده که خیلی چیز ها درون بسته ی هسته ی پیشنهادی به غرب وجود دارد . یعنی آنقدر ملات درونش جاسازی شده است که می تواند خوراک و مانور دادن انحرافی و تاکتیکی یک یادداشت روز معرکه گیر شود. به خصوص اینکه اکنون اوضاع اینگونه شده است "
"دور هم نشستن اعضاي گروه 6 براي «تدوين بسته مشوق ها» يا « بحث درباره پيش نويس قطعنامه اي جديد» عليه ايران، ديگر موضوعي نيست كه چه شكست بخورد و چه توفيق يابد، بتواند توجه عجيب و فوق العاده اي را به خود معطوف كند."
که نشان می دهد بسته ی هسته ای پیشنهادی رژیم تروریستی آخوندی می تواند اعجاز کند . به خصوص اینکه سفیر آمریکا در عراق رایان کراکر و ژنرال پترائوس در گزارشاتی به اعضای کنگره ی آمریکا دادند. بطور مستند دستان عوامل رژیم تروریستی ودخالت گرایانه در عراق ر افشا کردند . بنابراین ضربه ی بسیار کاری بر سیاست مداخله گرایانه ی نظامی و سیاسی در عراق و فلسطین و لبنان وارده شده است که بطور قطع دست به مانور بحران سازی و جنگ افروزی کردن همچون سابق را محدود وپر هزینه کرده است . برای همین است که اکنون موجب شده ضریب ارزش بسته ی هسته ی پیشنهادی وزیر آمربا منوچهر متکی مهم شود . در صورتی در ابتدای مطرح شنش همانگونهکهاشاره شد به تمسخر گرفته شد . ولی چون پاسدار احمدی نژاد بسیار ضعیف و بی اعتبار شده است و جیغ های بنفش هسته ای ایشان سری بر ضد خودش تبدیل می گردد. پس سربازو پاسدار حسین شریعتمداریشکنجهگر می بایست که چماق و شلاق خود را بر زمین اندازد واز موضع هویج بر دست ظاهر شود و برروی خود نیاورد که قبلاً چگونه یادداشت های روز تهدید آمیز هسته ای تهیه و تنظیم می کرد . زیرا که اکنون زمان نواختن شیپور از در گشادش می باشد . پس با دو پهلو گوئی سیاست خودش را دنبال کرده است ومدعیشده که اگر چنانچه بحران هسته ای در کار باشد و به شود نام آن بحران گذاشت پیشنهاد بسته برای مذاکره داده اشت . البته بدونآنکه توضیح دهد ا اگر بحرانی در پرونده ی هسته ای در کار نیست برای چه بیش از دو دهه طول کشیده است وچرا نظر تعیین سرنوشت آن از طریق حضور علنی در خیابان های بیروت و بغداد قرار بود تعیین می شد . اکنون مدعی با شکر سرخ خوری نگفته است که چرا به تنظیم پیشنهاد هسته ای بسته ای برای مذاکره رسیده است و اینگونه با فرموله کردن رژیم تروریستی آخوندی خواهان حل آن از طریق مذاکره وارائه ی پیشنهاد بسته ای هسته ای شده است :
"- 1اراده حل مسئله. از تلاش ايران براي عرضه يك بسته تشويق و تهديد به گروه 6 مي توان فهميد اراده اصلي و ذاتي ايران حل مسئله است نه طولاني و مزمن كردن آن. ايران اكنون در حال نشان دادن اين نكته است كه به طولاني شدن زمان و گسترده شدن دامنه بحران -اگر بتوان گفت بحراني در كار است- چندان علاقمند نيست و مايل است با استفاده از الگوهاي مذاكراتي و در چارچوبي منصفانه مسائل خود را حل و فصل كند. اگرچه، محتواي بسته پيشنهادي طبعا به گونه اي تنظيم خواهد شد كه بدون كمترين ابهامي نشان دهد اگر غربي ها حاضر به بازتعريف جايگاه ايران در ذهن خود نباشند و همچنان بخواهند به نام تلاش براي حل مسئله به تبعيض ها و دروغ هاي خود رسميت و مشروعيت ببخشند، ايران ترجيح خواهد داد پارامترزمان را بالكل از محاسبات خود حذف كند و تا هر وقت كه لازم باشد به مقاومت ادامه دهد. "
همچنین مشص نیست که اگر چنانچه بحران نمی باشد برای چه هم می بایست مذاکره حاوی پیشنهاد بسته ای باشد وهم اینکه چاشنی آن زور و قدرت باشد که ناچار نباشد از موضع ضعف امنیاز داده شود. یعنی اینکه مذاکره از طریق سرخ کرد ن صورت با ضرب سیلی تا که این چنین وانمود شود که اعتراف دشمن است:
"- 2اعتماد به نفس برخاسته از قدرت. مهم تر مورد اول، وقتي ايران اعلام مي كند يك بسته خطاب به بزرگترين قدرت هاي جهاني تدوين خواهد كرد، علامتي روشن از اعتماد به نفس سرشار و قدرت روزافزون آن است كه اكنون هيچ كس را ياراي انكار آن نيست. ايران اكنون احساس مي كند -و اين احساس نه يك سوء تفاهم بلكه به اعتراف دشمنانش عين واقعيت است- كه مجموعه اي از برگ هاي بسيار مهم موثر در اختيار دارد كه مي تواند فقط با استفاده از بخشي از آنها بسته متوازني از يشنهاد ها خطاب به جامعه بين المللي تدوين كند. به عبارت ديگر، پيش قدم شدن ايران در هويج پراكني به سوي غرب، آشكارا به اين معناست كه ايران اعلام مي كند مجموعه اي از مبرم ترين مسائل منطقه اي و فرامنطقه اي وجود دارد كه اهرم هاي لازم براي حل آنها منحصرا در اختيار ايران است و ايران هم تنها زماني ممكن است به فعال كردن اين اهرم ها فكر كند كه در يك بازي برد-برد شريك شده باشد. ايران با اعلام اخير وزير خارجه، ظهور خود به عنوان يك قدرت برتر منطقه اي را تثبيت كرده و نشان داده است كه توانايي كافي براي ورود به مذاكراتي كاملا همتراز را دارد."
بالاخره اینکه اعتراف آشکار شده است که هدف ارائه ی پیشنهاد بسته ی – هسته ای برای برون رفت از شرایط ایزولگی و منزوی بودن رژیم تروریستی آخوندی و برون رفت از سیاست انفعال و مرگ زدگی می باشد تا شاید با اینگونه دست وپا زدن ها و تلاش های مذبوحانه کردن ها بطریقی بشود در تصمیم گیری رادیکال تر کردن تحریم ها ازسوی شورای امنیت سازمان ملل و اعضایش اخلال ایجاد کرد و همچون گذشته سیاست فرصت سوزی یا وقت کشی به شیوه ای دیگر دنبال نمود که کاربرد آن اینگونه آموزش ودرس و یادگیری از تاریخ بیش از دو هه ی پنهانکاری پرونده ی هسته ا ی یاد شده است :
"- 3خروج از انفعال در تعيين چارچوب مذاكرات. تدوين بسته پيشنهادي خطاب به غرب از جانب ايران به اين معنا هم هست كه اگرچه ايران در هر حال علاقمند به گفت و گوست و روش هاي مذاكراتي را به ديگر روش ها ترجيح مي دهد، اما علاوه بر اين، مايل است چارچوب مذاكراتي خود با دنياي خارج-آنچه اصطلاحا در ادبيات پرونده هسته اي «متن مبنا» خوانده مي شود- را خود تعيين كند يا لااقل ترتيباتي به وجود بياورد كه اين چارچوب از دل مذاكراتي مشترك بيرون بيايد. در پيش گرفتن اين رويه درسي است كه ايران از تاريخ پرونده هسته اي خود آموخته است. در گذشته هرگاه غرب اين فرصت را پيدا كرده كه يك متن مبنا براي مذاكرات روي ميز بگذارد، از آن فقط براي بسط پيش فرض ها و توهمات خود بهره برده و هرگز به اين نينديشيده كه پيشنهادي حاوي حداقل درخواست هاي طرف مقابل روي ميز بگذارد تا لااقل انگيزه اي هم براي ورود ايران به مذاكره فراهم شود. اكنون ايران قصد دارد به غرب نشان دهد چنانچه حاضر به اندكي بازنگري در چارچوب هاي كهنه و غبار گرفته ذهني خود باشد، منظرهاي بسيار متفاوتي هست كه مي توان از آنها به موضوع برنامه هسته اي ايران و فراتر از آن نقش آفريني منطقه اي و جهاني ايران نگريست و همچنين از آن منظرهاي جديد، راه حل هاي جديد و در عين حال بسيار منصفانه اي هم پيداست"
درخاتمه اینکه بدون توجه به فضای داخل کشور که سمت وسوی تضاد و رقابت باندها وجناح ها چگونه است؟ یا اینکه بحران رشد لجام گسیخته ی تورم و گرانی روز افزون به کدام جهت در حال حرکت است و یاچه واکنشی در جامعه بر جای گذاشته است که پاسدار احمدی نژاد برای حل آن نیاز مند دخالت در مدریت جهان برای تغییر ساختار اصلاحات ضد ظلم وستم می باشد که این ادعا گذشته از اعتراف آشکار در امور داخلی همه ی کشورهای جهان می باشد مورد تمسخر خودی ها از جمه آخوند کروبی واقع شده است که به مدعی گفته است مردم کاهش قیمت گوجه فرنگی را می خواهند ونه دخالت در مدیریت اصلاحات جهانی را ، آنهم از سوی کشوری که خودش اصلاح نا پذیر می باشد؟ ازسوی دیگر عقب نشینی آشکار از ادعای مشخص کردن تعیین سرنوشت پرونده ی هسته ای در خیابن بیروت و بغداد ونه درپشت میز مذاکره با اروپا و مهمتر اینکه ادعا کردن از پیشنهاد بسته ای هسته ا از سوی وزارت امور خارجه که وزیر آدمربایش به احتمال زیاد جزو وزرای جراحی شونده باید م باشد که برای همان مذاکره ای می باشد که تا کنون رد شده بود وپاسداراحمدی نژاد تأکید کرد که پرونده هسته ای د داخل بسته شد ودیگر مذکره ای در کار نمی باشد . همه ی این علائم عقب نشینی نشان از ضعف و استیصال و درماندگ یو منزوی وضربه پذیر بودن رژیم تروریستی آخوندی می باشد که اکنون تلاش می شود با آدرس غلط دان ها هرطوری شده از بحران هسته ای که حرانی بودنش را نفی می شود راه نجاتی با وقت کشی کسب شود . ولی غرب و آمریکا می بایست هشیارانه مواظب این سیاست لو رفته وتزئین به شیوه ی ظاهراً جدی شده باشند تا که در دام نیفند ورژیم بحران زدهومرگ زی بدون پرداختن هزینه از آن در برود تا که بتواند به سلاح هسته ای دست یابد.
هوشنگ – بهداد
شنبه 31 فروردین ماه سال 1387