نقد وبررسی " نودوهفت ( يادداشت روز)" روزنامه کیهان چهارشنبه 21 فروردین ماه سال 1387"سیاست دخالت گری در کشورهای همجوار و عراق و فلسطین و لبنان طرح استراتژیک در راستای دسترسی به سلاح هسته ای می باشد"
اینگونه که فهم و بر داشت می شود قلم بردستان سر مقاله و یادداشت روز نویس شده همان پاسداران و بسیجیان سر کوبگر خیابان ها و موجی و ترکش خورده های سابق جبهه ی های جنگ ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق می باشند که خمینی آن را نعمت الهی خوانده بود . عجیب است با اینکه تفنگ شان را تبدیل به قلم کرده اند . ولی نوع نگرش و طرز تفکر و بینش شان همانگونه که از محتوای آثار تدوین شده ی نوشتاری شان بر می آید . بیانگر این واقعیت ست که قلم برای شان همان نقش تفنگ و چماق را دارد که هنوز در جبهه ی مصاف دشمن قرار دارند که می بایست با همه توان وانرژی با آن مبارزه کنند تا که بتوانند آن از صحنه حذفش کنند. از سوی دیگر گویا که اینان مخطب شان هر گز مردم نمی باشد که هیچگونه ضورتی نمی بینند که به نیاز و مطلبا مردم به پردازند ، بلکه هر گز هم به خودشان اجازه نمی دهند تا که زحمت بکشند و نامی از مردم ایران ببرند. زیرا که قلم ها ی شان یا همان چماق ها ی شان بطور تاکتیکی به حرکت در می آید وبا شیوه بازجوئی ومچ گیری برای چماق کردن وبر توی سر رقیب وارد کردن ومتهم ومحکوم کردن شان قلم شان دچار چرخش و یا دگر دیسی تاکتیکی می باشود برای اینکه گویا در کشوری به نام ایران هیچ موجود زنده ای به نام آن زیست نمی کند که نیاز داشته باشد ه می بایست به آن پرداخته شود. یا اینکه می بیست نام ایران به فنآوری هسته ای تغییر نام دهد. برای اینکه هرر موضوع و یا مقوله و پیشنهاد وبحث و تنش و پیشنهاد و... مطرح می شود به همین مسئله ی پروژه ی هسته ای ختم می شود. یعنی اینکه اگر آواز و دهل مراسم سنتی جشن ملی و باستانی با سابقه ی هزاران ساله ای که دارد اگر از شبکه ی تلویزیونی رژیم بربرمنش و تاریک اندیش پخش آن قطع می شود . اگر 12 فروردین سالگرد شکل گیری رژیم تروریستی آخوندی بدونیک کلمه کم و زیاد به روز عید واقعی معرفی و تشبیه می شود واگر در ادامه بدون در نظر گرفتن مشکلات اقتصادی کشور و معضلات روبه رشد مردم فقیر ایران که اوضاع زندگی این مردم چگونه است ؟ یا بدون توجه به اینکه چه قول ووعده هائی به این مردم داده شده بود و در عمل چگونه به این قول و وعده ها پاسخ داده شد؟ یا اکنون رشد تورم وگرانی و افزایش قیمت کالا ها در جامعه چه می کند؟ اما همانگونه که گفته شد چون پاسداران قلم بر دست شده همچون رهبر و سایر مسئولان رژیم تروریستی آخوندی کاری با مردم ایران ندارند . بنابراین بهمین است که پاسدا احمدی نژاد به فرمان لوطی اش در جماران به نطنز رفت تا اینکه در مراسم جشن هسته ای حضور داشته باشد و اعلاا کند که می خواهد به مردم جهان واعضای شورای امنیت سازمان ملل و قطعنامه تصویب شده ی 1803 به جای پاسخ دادن مبنی بر پذیرش توقف غنی سازی اورا نیوم ، دهان کجی می کند وهر گز به آن هیچ وقعی نمی گذارد و بهائی هم نمی دهد و اذعان می کند که دقیقاً درست است و صحت دارد که بیش از دو دهه دغل بازی و پنهانکاری شد و پیرامون پروژه ی هسته ا ی دروغ گفته شده است . زیرا که اکنون تعداد 6000 سانتریفیوژ های جدیدی راه اندازی و فعال شده است . بنابراین اکنون پاسدار یادداشت روز نویس نیز پیرامون همین موضوع قلمفر سائی کرده است و روز پس از برگزاری جشن هسته ای نظنز را روز بسیار مهمی دانسته است . زیرا که گفته قرن چهاردهم شمسی دارد به پایان خودش نزدیک می شود . آنگاه پاسدار یادداشت روز نویس این روز را با 10 سال گذشته ی دوران اصلاح طلبان مقایسه کرده و پرسش کرده است که در 10 سال پیش رژیم کجا بودیم و اکنون کجا ایستاده ایم؟ در این مدت از چه فرصت ها استفاده شده و کدامین فرصت ها از دست رفته است؟
خلاصه بدون آنکه به جایگاه مردم ایران ووضعیت زندگی و اقتصادی آنان اشاره ای شود که چگونه است و رژیم از نظر اقتصادی و پیشرفت و رفاه اجتماعی و آزادی بیان و مطبوعات و فعالیت های سیاسی و اجتماعی و... کجا ایستاده است . چون مردم محلی از اعراب ندارند ، لذا هیچگونه اشاره ای به آنان و نیاز مطالبات شان هم نشده است . و فقط شیپور از در گشادش نواخته شده است و از درون آهنگ ناموزون پروژه ی هسته ای نواخته و بیرون زده شده است. بالاخره پاسدار قلم بر دست نتیجه گرفته است که مگر نمی شد از 10 سال پیش حال را دید ومگر نمی شود از هم اکنون چشم انداز 10 سال آینده را دید و ترسیم کرد ؟ و ضمن دفاع از پروژه ی هسته ای به رقیب گفته که شما بر خلاف رقیب حاکم همه اش به دنبال سایه ی خود دویدید و هر گز هم به آن نرسیدید . زیرا که همچون اسب عصاری بدور خود چرخیدید و لی رقیب حاکم بر خلاف شما از سایه خودش جلو زده است . آنقدر که از سایه ی خود فاصله گرفته ، بلکه دیگر از بس فاصله زیاد شده است که قادر نیست تا مردم ایران ومطالبات آنان را به بیند و پاسخگو باشد . بهر حال پاسدار یادداشت روز نویس که انشا ء ونوع قلمش ترکیبی از قلم مشترک حسین شریعتمداری سربازجو پاسدار شکنجه گر معروف و پاسدار محمد حسین صفار هرندی وزیر فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید ارشاد می باشد. در ادامه چالش در پیش و چشم انداز 10 ساله ی آینده را در ترسیم مقولات سیاسی و فرهنگی دانستته است و برای اینکه برتری و دست بالا داشتن رژیم تروریستی آخوندی نسبت به آمریکا را تشریح کند ناچار به اعتراف شده است . یعنی اینکه آن را بسط داده است و به درون کشورهای عراق و لبنان و سوریه و سر زمین فلسطین کشانده و نتجه گرفته است چگونگی رصد کردن استراتژیک دخالت گری در امور داخلی سایر کشورها برای مبارزه کردن با دشمن و دور کردن آنان و پیش بردن اهداف بلند پروازانه در راستای اهداف نظامی هسته ای می باشد . فراموش نشود که اینگونه تحلیل دادن را نشان از دستآورد و پیآمد و یا بقول خودش رصد کردن بازتاب پیام نوری نو آوری و شکوفائی اقتصادی لوطی جماران می داند که در این مورد چنین گفته است:
هركس كه صحنه سياست و فرهنگ ايران و جهان را رصد كند، حتما اذعان دارد كه دشمنان طي دهه گذشته با وجود طراحي هاي محيرالعقول و ويرانگر عليه انقلاب اسلامي و ملت ايران، شكست هايي راهبردي را از درون ايران تا عمق استراتژيك خود در فلسطين اشغالي و لبنان و عراق و تا تقابل استراتژيك و پرستيژي در چالش هسته اي متحمل شدند كه اساسا توازن قوا و چيدمان جهاني قدرت را به هم ريخت. و باز، همين رصدكنندگان و تحليل گران تأييد مي كنند كه دشمن طي يكي دو سال گذشته و به ويژه در چند ماه اخير، پس از بيرون آمدن از شوك هاي ناشي از شكست در چالش هسته اي، ناكامي هاي سنگين انتخاباتي، و شوك هاي سخت لبنان و عراق، متوجه بازسازي جبهه خود شده است. فارغ از اينكه اين تكاپو چقدر مفيد فايده باشد يا نه، مهم اين است كه دشمن بيكار ننشسته و مي كوشد تلاش هاي تازه اي را در ايران و در جاي جاي خاورميانه- در عمق خاك عراق، فلسطين، لبنان، سوريه و...- سازمان دهد. بنابراين، هم اقتضاي رسيدن به قله هاي پيشرفتي كه انقلاب اسلامي ترسيم كرد و هم ضرورت دفاع موثر و بهنگام، به همه دلدادگان انقلاب (جبهه بزرگ اصولگرايي) ديكته مي كند كه در آغاز دهه چهارم انقلاب و در سال نوآوري و شكوفايي، اين رهنمود مهم را از خود آغاز كنند
درخاتمه اینکه همانگونه که گفته شد رژیم از بس ضد مردمی می باشد و عملکرد دوره یک دست بودن نظام وحاکمیت اصول گرایان آنقدر گلابزده و مفتضح می باشد که رهبر و مسئولان رژیم نه اینکه جرأت نمی کنند نام مردم و مطالبات آنان را ببرند ، بلکه واقعاً به جز سند پروژه ی هسته ای که در اصل آنهم نه برگ برنده و افتخار نمی باشد ، بلکه یک مقوله ی مشکل آفرین وبحران زا هست که می تواند در نهایت حتی منجر به جنگ منتهی شود. زیرا که این پروژه ی هسته ای به عنوان حربه و یا اهرم تضمین کننده ی بقای رژیم تروریستی می باشد بنابراین به جزاین مورد خاص ، دیگر هیچ مورد دیگری وجود ندارد تا که به عنوان برگ بنده رو شود. از سوی دیگر اعتراف حضور در عراق و سوریه و فلسطین و افغانستان ولبنان هم نه اینکه پوئن مثبت نمی باشد ، بکه باز گو واثبات کننده ی ماهیت تجاوز گرانه و سیاست دخالت گری در امور سایر کشور ها در بستر صدور تروریسم و بنیادگرائی می باشد. البته ناشی از پیوند خوردن وتقویت باج گیری و چانه زنی و پیش بردن سیاست خا ئنانه مذاکره و مماشات گری با غرب است که برای وقت کشی ودسترسی به سلاح هسته ای می باشد که تذکر داده شد که حربه ی تضمین کننده ی بقای ننگین رژیم وپیشتوانه اهداف جهان گشایانه اش می باشد .
بنابراین طبق پیشنهاد وتأکید واخطار و هشدار های گذشته بازهم یاد آور می شود که غرب می بایست تا فرصت باقی هست واز دست نرفته است و می توان تلاشی کرد تا که مانع از خسارات غیر قابل پیش بینی و محاسبه ی انسانی و مالی در منطقه و جهان شد . می بایست که هر گونه سیاست مذاکره و مماشات خائنانه سریع قطع گردد و کوشش برای تغییرات دمکراتیک در ایران اقدام شود . ابتدا می بایست هر گونه شده روزنه ومنفذ های حضور رژیم به خصوص سپاه پاسداران در عراق بسته واز بین برود . زیراپس از اشغال نظامی عراق تبدیل به سرپل صدور تروریسم و بنیادگرائی و بحران سازی و جنگ افروزی و نا آرام سازی خاورمیانه شده است که بدون شک مرتبط با پروژه ی هسته ای اش می باشد. همچنین دولت دست نشانده ی نوری المالکی در عراق برکنار شود ویک دولت ملی و سکولار جایگزین آن شود . تا که بازی کردن با حماس و حزب اله لبنان نیز به پایان به رسد. همینطور نام سازمان مجاهدین بدون درنگ از لیست گروه وسازمان های تروریستی خارج شود. فعالیت برای تشکیل دولت مستقل فلسطین و مبارزه با مخالفان دشمن ه صلح خاورمیانه شتاب گیرد تا که همانگونه که قول داده شد ه امکان پذیر گردد و فرصت طلبی رژیم برای دفاع از فسطین وتهدید کردن اسرائیل به نابودی برای جلب تاکتیکی در منطقه منتفی شود. پرونده ی نقض حقوق بشر و دفاع از آزادی بیان در داخل شیدایدً در مجامع بین لمللی بطر دی و فعالانه دنبال شود . زیرا اگر چنانچه دیوار فضای اختناق و رعب ووحشت اجتماعی در داخل کشور شکسته شود . بدون هرگونه دخلت خارجی و یا تهاجم نظامی شرایط تغییرات دمکراتیک در ایران فراهم خواهد شد . بالاخره فراموش نشود تا شرایط ایران تغییر نکند . هرگز امکان ندارد که صلح وآرامش و صلح وثبات سیاسی به عراق و منطقه ی پر تنش و ملتهب و بحران زده خاورمیانه باز گردد و این شرایط روز به روز هم وخیم و خطری تر از آنچه هست خواهد شد.
هوشنگ – بهاد
فروردین21 ماه سال 1387
اینگونه که فهم و بر داشت می شود قلم بردستان سر مقاله و یادداشت روز نویس شده همان پاسداران و بسیجیان سر کوبگر خیابان ها و موجی و ترکش خورده های سابق جبهه ی های جنگ ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق می باشند که خمینی آن را نعمت الهی خوانده بود . عجیب است با اینکه تفنگ شان را تبدیل به قلم کرده اند . ولی نوع نگرش و طرز تفکر و بینش شان همانگونه که از محتوای آثار تدوین شده ی نوشتاری شان بر می آید . بیانگر این واقعیت ست که قلم برای شان همان نقش تفنگ و چماق را دارد که هنوز در جبهه ی مصاف دشمن قرار دارند که می بایست با همه توان وانرژی با آن مبارزه کنند تا که بتوانند آن از صحنه حذفش کنند. از سوی دیگر گویا که اینان مخطب شان هر گز مردم نمی باشد که هیچگونه ضورتی نمی بینند که به نیاز و مطلبا مردم به پردازند ، بلکه هر گز هم به خودشان اجازه نمی دهند تا که زحمت بکشند و نامی از مردم ایران ببرند. زیرا که قلم ها ی شان یا همان چماق ها ی شان بطور تاکتیکی به حرکت در می آید وبا شیوه بازجوئی ومچ گیری برای چماق کردن وبر توی سر رقیب وارد کردن ومتهم ومحکوم کردن شان قلم شان دچار چرخش و یا دگر دیسی تاکتیکی می باشود برای اینکه گویا در کشوری به نام ایران هیچ موجود زنده ای به نام آن زیست نمی کند که نیاز داشته باشد ه می بایست به آن پرداخته شود. یا اینکه می بیست نام ایران به فنآوری هسته ای تغییر نام دهد. برای اینکه هرر موضوع و یا مقوله و پیشنهاد وبحث و تنش و پیشنهاد و... مطرح می شود به همین مسئله ی پروژه ی هسته ای ختم می شود. یعنی اینکه اگر آواز و دهل مراسم سنتی جشن ملی و باستانی با سابقه ی هزاران ساله ای که دارد اگر از شبکه ی تلویزیونی رژیم بربرمنش و تاریک اندیش پخش آن قطع می شود . اگر 12 فروردین سالگرد شکل گیری رژیم تروریستی آخوندی بدونیک کلمه کم و زیاد به روز عید واقعی معرفی و تشبیه می شود واگر در ادامه بدون در نظر گرفتن مشکلات اقتصادی کشور و معضلات روبه رشد مردم فقیر ایران که اوضاع زندگی این مردم چگونه است ؟ یا بدون توجه به اینکه چه قول ووعده هائی به این مردم داده شده بود و در عمل چگونه به این قول و وعده ها پاسخ داده شد؟ یا اکنون رشد تورم وگرانی و افزایش قیمت کالا ها در جامعه چه می کند؟ اما همانگونه که گفته شد چون پاسداران قلم بر دست شده همچون رهبر و سایر مسئولان رژیم تروریستی آخوندی کاری با مردم ایران ندارند . بنابراین بهمین است که پاسدا احمدی نژاد به فرمان لوطی اش در جماران به نطنز رفت تا اینکه در مراسم جشن هسته ای حضور داشته باشد و اعلاا کند که می خواهد به مردم جهان واعضای شورای امنیت سازمان ملل و قطعنامه تصویب شده ی 1803 به جای پاسخ دادن مبنی بر پذیرش توقف غنی سازی اورا نیوم ، دهان کجی می کند وهر گز به آن هیچ وقعی نمی گذارد و بهائی هم نمی دهد و اذعان می کند که دقیقاً درست است و صحت دارد که بیش از دو دهه دغل بازی و پنهانکاری شد و پیرامون پروژه ی هسته ا ی دروغ گفته شده است . زیرا که اکنون تعداد 6000 سانتریفیوژ های جدیدی راه اندازی و فعال شده است . بنابراین اکنون پاسدار یادداشت روز نویس نیز پیرامون همین موضوع قلمفر سائی کرده است و روز پس از برگزاری جشن هسته ای نظنز را روز بسیار مهمی دانسته است . زیرا که گفته قرن چهاردهم شمسی دارد به پایان خودش نزدیک می شود . آنگاه پاسدار یادداشت روز نویس این روز را با 10 سال گذشته ی دوران اصلاح طلبان مقایسه کرده و پرسش کرده است که در 10 سال پیش رژیم کجا بودیم و اکنون کجا ایستاده ایم؟ در این مدت از چه فرصت ها استفاده شده و کدامین فرصت ها از دست رفته است؟
خلاصه بدون آنکه به جایگاه مردم ایران ووضعیت زندگی و اقتصادی آنان اشاره ای شود که چگونه است و رژیم از نظر اقتصادی و پیشرفت و رفاه اجتماعی و آزادی بیان و مطبوعات و فعالیت های سیاسی و اجتماعی و... کجا ایستاده است . چون مردم محلی از اعراب ندارند ، لذا هیچگونه اشاره ای به آنان و نیاز مطالبات شان هم نشده است . و فقط شیپور از در گشادش نواخته شده است و از درون آهنگ ناموزون پروژه ی هسته ای نواخته و بیرون زده شده است. بالاخره پاسدار قلم بر دست نتیجه گرفته است که مگر نمی شد از 10 سال پیش حال را دید ومگر نمی شود از هم اکنون چشم انداز 10 سال آینده را دید و ترسیم کرد ؟ و ضمن دفاع از پروژه ی هسته ای به رقیب گفته که شما بر خلاف رقیب حاکم همه اش به دنبال سایه ی خود دویدید و هر گز هم به آن نرسیدید . زیرا که همچون اسب عصاری بدور خود چرخیدید و لی رقیب حاکم بر خلاف شما از سایه خودش جلو زده است . آنقدر که از سایه ی خود فاصله گرفته ، بلکه دیگر از بس فاصله زیاد شده است که قادر نیست تا مردم ایران ومطالبات آنان را به بیند و پاسخگو باشد . بهر حال پاسدار یادداشت روز نویس که انشا ء ونوع قلمش ترکیبی از قلم مشترک حسین شریعتمداری سربازجو پاسدار شکنجه گر معروف و پاسدار محمد حسین صفار هرندی وزیر فرهنگ سانسور و تفتیش عقاید ارشاد می باشد. در ادامه چالش در پیش و چشم انداز 10 ساله ی آینده را در ترسیم مقولات سیاسی و فرهنگی دانستته است و برای اینکه برتری و دست بالا داشتن رژیم تروریستی آخوندی نسبت به آمریکا را تشریح کند ناچار به اعتراف شده است . یعنی اینکه آن را بسط داده است و به درون کشورهای عراق و لبنان و سوریه و سر زمین فلسطین کشانده و نتجه گرفته است چگونگی رصد کردن استراتژیک دخالت گری در امور داخلی سایر کشورها برای مبارزه کردن با دشمن و دور کردن آنان و پیش بردن اهداف بلند پروازانه در راستای اهداف نظامی هسته ای می باشد . فراموش نشود که اینگونه تحلیل دادن را نشان از دستآورد و پیآمد و یا بقول خودش رصد کردن بازتاب پیام نوری نو آوری و شکوفائی اقتصادی لوطی جماران می داند که در این مورد چنین گفته است:
هركس كه صحنه سياست و فرهنگ ايران و جهان را رصد كند، حتما اذعان دارد كه دشمنان طي دهه گذشته با وجود طراحي هاي محيرالعقول و ويرانگر عليه انقلاب اسلامي و ملت ايران، شكست هايي راهبردي را از درون ايران تا عمق استراتژيك خود در فلسطين اشغالي و لبنان و عراق و تا تقابل استراتژيك و پرستيژي در چالش هسته اي متحمل شدند كه اساسا توازن قوا و چيدمان جهاني قدرت را به هم ريخت. و باز، همين رصدكنندگان و تحليل گران تأييد مي كنند كه دشمن طي يكي دو سال گذشته و به ويژه در چند ماه اخير، پس از بيرون آمدن از شوك هاي ناشي از شكست در چالش هسته اي، ناكامي هاي سنگين انتخاباتي، و شوك هاي سخت لبنان و عراق، متوجه بازسازي جبهه خود شده است. فارغ از اينكه اين تكاپو چقدر مفيد فايده باشد يا نه، مهم اين است كه دشمن بيكار ننشسته و مي كوشد تلاش هاي تازه اي را در ايران و در جاي جاي خاورميانه- در عمق خاك عراق، فلسطين، لبنان، سوريه و...- سازمان دهد. بنابراين، هم اقتضاي رسيدن به قله هاي پيشرفتي كه انقلاب اسلامي ترسيم كرد و هم ضرورت دفاع موثر و بهنگام، به همه دلدادگان انقلاب (جبهه بزرگ اصولگرايي) ديكته مي كند كه در آغاز دهه چهارم انقلاب و در سال نوآوري و شكوفايي، اين رهنمود مهم را از خود آغاز كنند
درخاتمه اینکه همانگونه که گفته شد رژیم از بس ضد مردمی می باشد و عملکرد دوره یک دست بودن نظام وحاکمیت اصول گرایان آنقدر گلابزده و مفتضح می باشد که رهبر و مسئولان رژیم نه اینکه جرأت نمی کنند نام مردم و مطالبات آنان را ببرند ، بلکه واقعاً به جز سند پروژه ی هسته ای که در اصل آنهم نه برگ برنده و افتخار نمی باشد ، بلکه یک مقوله ی مشکل آفرین وبحران زا هست که می تواند در نهایت حتی منجر به جنگ منتهی شود. زیرا که این پروژه ی هسته ای به عنوان حربه و یا اهرم تضمین کننده ی بقای رژیم تروریستی می باشد بنابراین به جزاین مورد خاص ، دیگر هیچ مورد دیگری وجود ندارد تا که به عنوان برگ بنده رو شود. از سوی دیگر اعتراف حضور در عراق و سوریه و فلسطین و افغانستان ولبنان هم نه اینکه پوئن مثبت نمی باشد ، بکه باز گو واثبات کننده ی ماهیت تجاوز گرانه و سیاست دخالت گری در امور سایر کشور ها در بستر صدور تروریسم و بنیادگرائی می باشد. البته ناشی از پیوند خوردن وتقویت باج گیری و چانه زنی و پیش بردن سیاست خا ئنانه مذاکره و مماشات گری با غرب است که برای وقت کشی ودسترسی به سلاح هسته ای می باشد که تذکر داده شد که حربه ی تضمین کننده ی بقای ننگین رژیم وپیشتوانه اهداف جهان گشایانه اش می باشد .
بنابراین طبق پیشنهاد وتأکید واخطار و هشدار های گذشته بازهم یاد آور می شود که غرب می بایست تا فرصت باقی هست واز دست نرفته است و می توان تلاشی کرد تا که مانع از خسارات غیر قابل پیش بینی و محاسبه ی انسانی و مالی در منطقه و جهان شد . می بایست که هر گونه سیاست مذاکره و مماشات خائنانه سریع قطع گردد و کوشش برای تغییرات دمکراتیک در ایران اقدام شود . ابتدا می بایست هر گونه شده روزنه ومنفذ های حضور رژیم به خصوص سپاه پاسداران در عراق بسته واز بین برود . زیراپس از اشغال نظامی عراق تبدیل به سرپل صدور تروریسم و بنیادگرائی و بحران سازی و جنگ افروزی و نا آرام سازی خاورمیانه شده است که بدون شک مرتبط با پروژه ی هسته ای اش می باشد. همچنین دولت دست نشانده ی نوری المالکی در عراق برکنار شود ویک دولت ملی و سکولار جایگزین آن شود . تا که بازی کردن با حماس و حزب اله لبنان نیز به پایان به رسد. همینطور نام سازمان مجاهدین بدون درنگ از لیست گروه وسازمان های تروریستی خارج شود. فعالیت برای تشکیل دولت مستقل فلسطین و مبارزه با مخالفان دشمن ه صلح خاورمیانه شتاب گیرد تا که همانگونه که قول داده شد ه امکان پذیر گردد و فرصت طلبی رژیم برای دفاع از فسطین وتهدید کردن اسرائیل به نابودی برای جلب تاکتیکی در منطقه منتفی شود. پرونده ی نقض حقوق بشر و دفاع از آزادی بیان در داخل شیدایدً در مجامع بین لمللی بطر دی و فعالانه دنبال شود . زیرا اگر چنانچه دیوار فضای اختناق و رعب ووحشت اجتماعی در داخل کشور شکسته شود . بدون هرگونه دخلت خارجی و یا تهاجم نظامی شرایط تغییرات دمکراتیک در ایران فراهم خواهد شد . بالاخره فراموش نشود تا شرایط ایران تغییر نکند . هرگز امکان ندارد که صلح وآرامش و صلح وثبات سیاسی به عراق و منطقه ی پر تنش و ملتهب و بحران زده خاورمیانه باز گردد و این شرایط روز به روز هم وخیم و خطری تر از آنچه هست خواهد شد.
هوشنگ – بهاد
فروردین21 ماه سال 1387