نقد و بررسی " ايران و اشغالگران عراق (يادداشت روز)" روزنامه ی کیهان پنجشنبه فروردین 22ماه سال1387
"چرا ایزولگی رژیم وتصویب قطعنامه 1803 در شورای امنیت سازمان ملل به عنوان دیپلماسی موفق و هنرمندانه نامیده شده است؟ً!"
سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس آنقدر در حال رؤیائی نشئگی و یا در عالم وتخیل دستپاچگی به سر می برده که متوجه نشده تشخیص دهد که اکنون ماه چهارهم میلادی آپریل می باشد و نه ژانویه که در یادداشت روز به آن اشاره شده است . به نظر می رسد که ترکش پیام نوآوری و شکوفائی اقتصادی سید علی خامنه ای یا لوطی جماران که سپاه پاسداران به ایشان دیکته کرد تا که در پیام نوروزی خود در مشهد آن را اعلام کند . اکنون آنقدر موجب نو آوری و شکوفائی پاسدار سربازجوی یادداشت روز نویس شده که دچار زیادی نوآوری شده است. آنگونه که مجبور شد است چند ماه به عقب باز گردد تااینکه در مورد وقایع عراق خوب و درست گزارش کند که نقش مداخه ی گر لوطی جماران وسپاه پاسداران چگونه می باشد؟ اما محور صلی تحلیل سربازجو پاسدار یادداشت روزنویس گزارش ژنرال پترلئوس و کراکر سفیر آمریکا در عراق به سنار تورهای دو حزب دمکرات و جمهوریخواه کنگره ی آمریکا می باشد . البته پذیرفته است که آمریکا چگونه بی اطلاع از اهداف رژیم تروریستی آخونذدی قبل از اشغال نظامی عراق و به خصوص پس از آن بوده است و چگونه در حالت خوشباوری به سر می برد آن زمانی که جماران وسپاه پاسداران در حال شکل دادن چگونگی نفوذ خود در عراق وهرچه گسرده تر کردن آن بوده است . بطوریکه اکنون بدون لکنت زبان اعلام می شود که برنده ی نهائی اشغال نظامی عراق نه مردم عراق و نه اشغال گران ونه کشور های همجوار ، بلکه فط رژیم تروریستی آخوندی بوده است . زیرا که اذعان کرده است که اشغال عراق برای آمریکا نه اینه هیچ مزایا و مناقع اقتصادی سیاسی در بر نداشته است، بلکه موجب تقبل صرف هزینه ی زیاد و دلیل نارضایتی های عمومی در آمریکا شده است. ضمن اینکه پذیرفته است که حضور رژیم ترووریستی در عراق موجب شد که عراق به عنوان حیات خلوت و سرپل و سکوی پرش صدور ترور تروریسم و بنیادگرائی به خاورمیانه شد که پس از آن ، هدف دامنه دار شدن و بسط دادن چالش با آمریکا در خاورمیانه بوده است . گرچه نامی بطور مسقیم نبرده شده است که هدف اصلی چالش با آمریکا و گسترده تر کردن آن در عراق و خاورمیانه در برابر آمریکا برای چیست؟ ولی وقتی که از موفق بودن دیپلماسی فعال رژیم تروریستی آخوندی چند بار تأکید کرده است کا ملاًمشخص کرده است که هدف اصلی امتیاز گیری برای کاهش دادن فشار روی پرونده ی هسته ای و هموار کردن مسیر دسترسی به سلاح هسته ای می باشد. البته از طرف دیگر پذیرفته است که رژیم تروریستی آخوندی هیچگونه نیاز به مذاکره کردن با آمریکا ندارد جز اینکه پیرامون مسئله امنیت عراق برای ملت عراق است که آنهم آمریکا نیاز به کمک رژیم دارد که بطور تاکتیکی برای پیشبرد اهداف خاص 3 دوره مذاکره مذاکره پذیرفته شد .
آنگاه پیرامون چند دوره مذاکره با آمریکا در عراق اشاره شده و توضیح داده است که چگونه در اسفندماه مقامات آمریکائی زیر بار ادامه ی مذاکره ی دوره ی چهارم نرفند، ولی اکنون خواهان ادامه ی مذاکره بطور رسمی شده است . البته بدون آنکه به نقش دلالی وواسطه گری محسن حکیم اشاره شود که چگونه به عنوان دلال دو جانبه پیام آمادگی رژیم برای ادامه ی مذاکره را منتقل می کند. پاسدار یادداشت روز نویس در دنباله به اهداف بوش از ادامه ی این مذاکره پرداخته است. از سوی دیگر پاسدار یادداشت روز نویس به وارونه کردن نقش رژیم تروریستی آخوندی در ایجاد درگیری میان نیروهای نخست وزیر دست نشانده نوری المالکی باجیش الهدی مقتدی صدر پرداخته و عامل این درگیری را نیروهای نظامی آمریکا در عراق دانسته است. بالاخره پاسدار سرباز جو یادداشت روز نویس ا ز هنرمندانه و موفق آمیز بودن زنجیره ای دیپلماسی چند سال اخیر گفته است .یعنی دروغگوئی و پیشبرد اقدامات تروریستی برون مرزی به خصوص بحران سازی و جنگ افروزی در خاورمیانه گفته است . در مقابل علیه روند صلح خاورمیانه و کشورای عربی خواهان آن موضع خصمانه اتخاذ کرده است و مجدداً از باخت اینان وآمریکا در عراق گفته و خاوریانه گفته و در دنباله با وارونه گوئی کردن اهداف تروریستی هسته ای در عراق را با منت گذاری بر سر مردم عراق گذاشته است که مدعی شده پذیرش مذاکره با آمریکا صرفاً به خاطرم لت عراق و امنیت آنان می باشد ودر پایان چند ماه آینده را شرایط سخت و دشوار برای بوش و نو محافظه کاران اینگونه ارزیابی کرده است:
ديپلماسي هنرمندانه و قدرتمندانه جمهوري اسلامي البته تاكنون قرين توفيق بوده است اما بايد با هوشمندي مضاعفي به صحنه عراق از يك سو و چالش گسترده و متنوع آمريكا با ما در خاورميانه و ماجراي هسته اي از سويي ديگر نگريست تا اعتماد به نفس فراهم آمده از توفيقات زنجيره اي چند سال اخير خداي ناكرده موجب غرور و خطا نشود. امروز خاورميانه با انواعي از چالش هاي آمريكا با ايران و جهان اسلام، به شكل پازلي بزرگ درآمده كه اگرچه قطعاتي جدا از هم دارد اما اين قطعات يك كل به هم پيوسته اند. امروز آمريكا با همداستاني عربستان و برخي دولت هاي مرتجع عربي، همان نقش اختلاف افكنانه را در عراق ايفا مي كند كه در قبال لبنان و فلسطين و سوريه. بنابراين مسئله عراق را نمي توان منتزع از نقشه كلي تحولات و چالش ها در خاورميانه بررسي كرد.بوش در ماه هاي پاياني دولت خود، به قماربازي همه چيز باخته مي ماند كه مجبور است به هر تقلايي دست بزند. او با شعار خاورميانه جديد و بزرگ، خيلي چيزها را باخت و اين باخت در عراق و لبنان و فلسطين را قبل از هر چيز زير سر ايران مي بيند و مي كوشد ضمن گشودن چند جبهه، ديپلماسي و مذاكره و زور و فشار و تهديد را به هم بياميزد تا در اين ميان امتيازهايي عيني به دست آورد يا لااقل پرستيژ و حيثيت خود را در منظر افكار عمومي بازسازي كند. ايران همچنان كه اعلام كرده مذاكره اي با دولت مستكبر آمريكا ندارد و اگر گفت وگو درباره مسائل امنيتي عراق را پذيرفته صرفا به خاطر امنيت ملت عراق و درخواست متحدانش در دولت اين كشور است. بنابراين نبايد اجازه داد آمريكا نياز و گدايي خود را به عنوان يك امتياز از موضع بالا به ما بفروشد يا بدتر از آن، با ايراد و تكرار اتهام حمايت از تروريسم در آستانه هر درخواست مذاكره اي، به اين تهمت سنديت بخشد. در عين حال بايد اين واقعيت را در كانون توجه داشت كه براي نومحافظه كاران آمريكا، وضعيت عراق و اشغالگري در چند ماه آتي كاملا حياتي است. عراق براي آنها نه تنها دستاوردي قابل عرضه به مردم آمريكا نداشته بلكه اسباب اعتراض را فراهم كرده است. آنها با ايجاد بحران و ناامني در عراق، مي خواهند بمانند تا باخت خود را جبران كنند اما انتخابات قريب الوقوع رياست جمهوري، چون كابوسي انتظارشان را مي كشد. در چنين شرايطي خبرگزاري آسوشيتدپرس با اشاره به گزارش اخير كراكر- پترائوس به سنا و تاكيد بر مذاكره با تهران، مي نويسد «تلاش براي احياي گفت وگوها با ايران، نشانه اي دال بر اين امر است كه آمريكا فهميده معادلات در عراق تغيير كرده است.»
درخاتمه اینکه بید گفت و از مدعیان وارونه و سئوال کرد در شرایطی که دیپلماسی که از توی آن عفو ملوکانه برای یک تابلو وجاسوس دلال و جانبه ی به نام هوشنگ امیر احمدی مقیم سر زمین شیطان بزرگ در آمده است تا که با به ایران سفر کردن و به عنوان دلال وواسطه با پاسدار احمدی نژاد و سخنگوی دولت دیدار و ملاقات داشته باشد تا سپس به عنوان واسطه و دلال میان رژیم و آمریکا نقش میانجی را ایفا کند که درست در جهت خلاف ادعای پاسدار پادداشت روز نویس ر مورد مذاکره با عراق است کجا این دیپلماسی افتخار آمیز و موفق و هنرمندانه می باشد؟ همچنین دیپلماسی که با التماس و تقاضا پاسدار احمدی نژاد تا که بتواند در اجلاس دوبی حضور داشته باشد و در این اجلاس مورد اهانت واقع شود . یا اینکه همین پاسدار رئیس جمهور با لگد کوبی بر سر گور خمینی از موضع خفت و خواری نه یک بار که چندین بار از مقامات مصری تقاضای عادی سازی روابط کرده است. ولی با این وجود تا کنون پاسخ منفی دریافت شده است . ااخاذ ین سیاست خفت و خواری کجا به معنی د یپلماسی موفقیت آمیز و هنرمندانه است؟ همینطور جائیکه مقامت آمریکائی در دور چهارم مذاکره حاضر نشد ند در عراق با نمایندگان رژیم پای میز مذاکر بنشیند. در صورتیکه نمایندگان رژیم به عراق رفته بودند که مجبور شدند در کربلا بروندو زیارت کنند . سپس به ایران یار بر گردند. یا اینکه زمانیکه پاسدار احمدی نژاد به عراق رفت که مورد تحریم گروه و ازمان و تشکل های ائتلافی درون کابینه و پارلمان عراق واقع شد . طوریکه سیستانی هم حاضر نشد با وی ملاقات کند . جزاینکه ثابت شد رژیم عامل اصلی اقدامات تروریستی و ناامنی درعراق می باشد. یا جائیکه دیپلماسی که یک دیپلمات کار کشته خودش را متهم به خیانت و جاسوسی می کند و در نهایت وی را به دو سال زندان تعلیقی و انفصال دائم از کار دولتی و فعالیت دیلپماسی محکومشش می کند . همچنین رئیس شورای عالی امنیت جانشین وی را نیز برکار کرد ویک پاسدار موجی و ترکشی را جایگزین آن کرد تا اینکه با تعطیل کردن ادامه ی سیاست مذاکره ی هسته ای با اروپا، با باج دادن ها بشود در پشت پرده با محمد البرادعی و آژانس زد وبند وسازش کرد تا که گزارش نهائی آنگونه تهیه و تنظیم شود که پرونده ی هسته ای ازپیگیری اهداف نظامی هسته ای تبرئه گردد.ولی در نهایت همه ی جمع بندی و فعالیت د ستگاه دیپلماسی خارجی رژیم تروریستی آخوندی به تصویب قطعنامه ی 1803 ختم ومنتهی شد و رژیم را در بست در بن بست وایزولگی فرو برد و بحران هسته ای را بسیار خطری و پیچیده کرد کجا اینگونه دیپلماسی هنرمندانه و موفق بوده است که پاسدار سربازجو یادداشت روزنویس شیپور را از در گشادش نواخته است بطور وارونه ادعای پیروزی همچون برگزاری جشن پیروزی هسته ای ناشی از گزارش البرادعی شده بود ؟!
هوشنگ – بهداد
پنجشنبه 22 فروردین ماه سال1387
"چرا ایزولگی رژیم وتصویب قطعنامه 1803 در شورای امنیت سازمان ملل به عنوان دیپلماسی موفق و هنرمندانه نامیده شده است؟ً!"
سربازجو پاسدار یادداشت روز نویس آنقدر در حال رؤیائی نشئگی و یا در عالم وتخیل دستپاچگی به سر می برده که متوجه نشده تشخیص دهد که اکنون ماه چهارهم میلادی آپریل می باشد و نه ژانویه که در یادداشت روز به آن اشاره شده است . به نظر می رسد که ترکش پیام نوآوری و شکوفائی اقتصادی سید علی خامنه ای یا لوطی جماران که سپاه پاسداران به ایشان دیکته کرد تا که در پیام نوروزی خود در مشهد آن را اعلام کند . اکنون آنقدر موجب نو آوری و شکوفائی پاسدار سربازجوی یادداشت روز نویس شده که دچار زیادی نوآوری شده است. آنگونه که مجبور شد است چند ماه به عقب باز گردد تااینکه در مورد وقایع عراق خوب و درست گزارش کند که نقش مداخه ی گر لوطی جماران وسپاه پاسداران چگونه می باشد؟ اما محور صلی تحلیل سربازجو پاسدار یادداشت روزنویس گزارش ژنرال پترلئوس و کراکر سفیر آمریکا در عراق به سنار تورهای دو حزب دمکرات و جمهوریخواه کنگره ی آمریکا می باشد . البته پذیرفته است که آمریکا چگونه بی اطلاع از اهداف رژیم تروریستی آخونذدی قبل از اشغال نظامی عراق و به خصوص پس از آن بوده است و چگونه در حالت خوشباوری به سر می برد آن زمانی که جماران وسپاه پاسداران در حال شکل دادن چگونگی نفوذ خود در عراق وهرچه گسرده تر کردن آن بوده است . بطوریکه اکنون بدون لکنت زبان اعلام می شود که برنده ی نهائی اشغال نظامی عراق نه مردم عراق و نه اشغال گران ونه کشور های همجوار ، بلکه فط رژیم تروریستی آخوندی بوده است . زیرا که اذعان کرده است که اشغال عراق برای آمریکا نه اینه هیچ مزایا و مناقع اقتصادی سیاسی در بر نداشته است، بلکه موجب تقبل صرف هزینه ی زیاد و دلیل نارضایتی های عمومی در آمریکا شده است. ضمن اینکه پذیرفته است که حضور رژیم ترووریستی در عراق موجب شد که عراق به عنوان حیات خلوت و سرپل و سکوی پرش صدور ترور تروریسم و بنیادگرائی به خاورمیانه شد که پس از آن ، هدف دامنه دار شدن و بسط دادن چالش با آمریکا در خاورمیانه بوده است . گرچه نامی بطور مسقیم نبرده شده است که هدف اصلی چالش با آمریکا و گسترده تر کردن آن در عراق و خاورمیانه در برابر آمریکا برای چیست؟ ولی وقتی که از موفق بودن دیپلماسی فعال رژیم تروریستی آخوندی چند بار تأکید کرده است کا ملاًمشخص کرده است که هدف اصلی امتیاز گیری برای کاهش دادن فشار روی پرونده ی هسته ای و هموار کردن مسیر دسترسی به سلاح هسته ای می باشد. البته از طرف دیگر پذیرفته است که رژیم تروریستی آخوندی هیچگونه نیاز به مذاکره کردن با آمریکا ندارد جز اینکه پیرامون مسئله امنیت عراق برای ملت عراق است که آنهم آمریکا نیاز به کمک رژیم دارد که بطور تاکتیکی برای پیشبرد اهداف خاص 3 دوره مذاکره مذاکره پذیرفته شد .
آنگاه پیرامون چند دوره مذاکره با آمریکا در عراق اشاره شده و توضیح داده است که چگونه در اسفندماه مقامات آمریکائی زیر بار ادامه ی مذاکره ی دوره ی چهارم نرفند، ولی اکنون خواهان ادامه ی مذاکره بطور رسمی شده است . البته بدون آنکه به نقش دلالی وواسطه گری محسن حکیم اشاره شود که چگونه به عنوان دلال دو جانبه پیام آمادگی رژیم برای ادامه ی مذاکره را منتقل می کند. پاسدار یادداشت روز نویس در دنباله به اهداف بوش از ادامه ی این مذاکره پرداخته است. از سوی دیگر پاسدار یادداشت روز نویس به وارونه کردن نقش رژیم تروریستی آخوندی در ایجاد درگیری میان نیروهای نخست وزیر دست نشانده نوری المالکی باجیش الهدی مقتدی صدر پرداخته و عامل این درگیری را نیروهای نظامی آمریکا در عراق دانسته است. بالاخره پاسدار سرباز جو یادداشت روز نویس ا ز هنرمندانه و موفق آمیز بودن زنجیره ای دیپلماسی چند سال اخیر گفته است .یعنی دروغگوئی و پیشبرد اقدامات تروریستی برون مرزی به خصوص بحران سازی و جنگ افروزی در خاورمیانه گفته است . در مقابل علیه روند صلح خاورمیانه و کشورای عربی خواهان آن موضع خصمانه اتخاذ کرده است و مجدداً از باخت اینان وآمریکا در عراق گفته و خاوریانه گفته و در دنباله با وارونه گوئی کردن اهداف تروریستی هسته ای در عراق را با منت گذاری بر سر مردم عراق گذاشته است که مدعی شده پذیرش مذاکره با آمریکا صرفاً به خاطرم لت عراق و امنیت آنان می باشد ودر پایان چند ماه آینده را شرایط سخت و دشوار برای بوش و نو محافظه کاران اینگونه ارزیابی کرده است:
ديپلماسي هنرمندانه و قدرتمندانه جمهوري اسلامي البته تاكنون قرين توفيق بوده است اما بايد با هوشمندي مضاعفي به صحنه عراق از يك سو و چالش گسترده و متنوع آمريكا با ما در خاورميانه و ماجراي هسته اي از سويي ديگر نگريست تا اعتماد به نفس فراهم آمده از توفيقات زنجيره اي چند سال اخير خداي ناكرده موجب غرور و خطا نشود. امروز خاورميانه با انواعي از چالش هاي آمريكا با ايران و جهان اسلام، به شكل پازلي بزرگ درآمده كه اگرچه قطعاتي جدا از هم دارد اما اين قطعات يك كل به هم پيوسته اند. امروز آمريكا با همداستاني عربستان و برخي دولت هاي مرتجع عربي، همان نقش اختلاف افكنانه را در عراق ايفا مي كند كه در قبال لبنان و فلسطين و سوريه. بنابراين مسئله عراق را نمي توان منتزع از نقشه كلي تحولات و چالش ها در خاورميانه بررسي كرد.بوش در ماه هاي پاياني دولت خود، به قماربازي همه چيز باخته مي ماند كه مجبور است به هر تقلايي دست بزند. او با شعار خاورميانه جديد و بزرگ، خيلي چيزها را باخت و اين باخت در عراق و لبنان و فلسطين را قبل از هر چيز زير سر ايران مي بيند و مي كوشد ضمن گشودن چند جبهه، ديپلماسي و مذاكره و زور و فشار و تهديد را به هم بياميزد تا در اين ميان امتيازهايي عيني به دست آورد يا لااقل پرستيژ و حيثيت خود را در منظر افكار عمومي بازسازي كند. ايران همچنان كه اعلام كرده مذاكره اي با دولت مستكبر آمريكا ندارد و اگر گفت وگو درباره مسائل امنيتي عراق را پذيرفته صرفا به خاطر امنيت ملت عراق و درخواست متحدانش در دولت اين كشور است. بنابراين نبايد اجازه داد آمريكا نياز و گدايي خود را به عنوان يك امتياز از موضع بالا به ما بفروشد يا بدتر از آن، با ايراد و تكرار اتهام حمايت از تروريسم در آستانه هر درخواست مذاكره اي، به اين تهمت سنديت بخشد. در عين حال بايد اين واقعيت را در كانون توجه داشت كه براي نومحافظه كاران آمريكا، وضعيت عراق و اشغالگري در چند ماه آتي كاملا حياتي است. عراق براي آنها نه تنها دستاوردي قابل عرضه به مردم آمريكا نداشته بلكه اسباب اعتراض را فراهم كرده است. آنها با ايجاد بحران و ناامني در عراق، مي خواهند بمانند تا باخت خود را جبران كنند اما انتخابات قريب الوقوع رياست جمهوري، چون كابوسي انتظارشان را مي كشد. در چنين شرايطي خبرگزاري آسوشيتدپرس با اشاره به گزارش اخير كراكر- پترائوس به سنا و تاكيد بر مذاكره با تهران، مي نويسد «تلاش براي احياي گفت وگوها با ايران، نشانه اي دال بر اين امر است كه آمريكا فهميده معادلات در عراق تغيير كرده است.»
درخاتمه اینکه بید گفت و از مدعیان وارونه و سئوال کرد در شرایطی که دیپلماسی که از توی آن عفو ملوکانه برای یک تابلو وجاسوس دلال و جانبه ی به نام هوشنگ امیر احمدی مقیم سر زمین شیطان بزرگ در آمده است تا که با به ایران سفر کردن و به عنوان دلال وواسطه با پاسدار احمدی نژاد و سخنگوی دولت دیدار و ملاقات داشته باشد تا سپس به عنوان واسطه و دلال میان رژیم و آمریکا نقش میانجی را ایفا کند که درست در جهت خلاف ادعای پاسدار پادداشت روز نویس ر مورد مذاکره با عراق است کجا این دیپلماسی افتخار آمیز و موفق و هنرمندانه می باشد؟ همچنین دیپلماسی که با التماس و تقاضا پاسدار احمدی نژاد تا که بتواند در اجلاس دوبی حضور داشته باشد و در این اجلاس مورد اهانت واقع شود . یا اینکه همین پاسدار رئیس جمهور با لگد کوبی بر سر گور خمینی از موضع خفت و خواری نه یک بار که چندین بار از مقامات مصری تقاضای عادی سازی روابط کرده است. ولی با این وجود تا کنون پاسخ منفی دریافت شده است . ااخاذ ین سیاست خفت و خواری کجا به معنی د یپلماسی موفقیت آمیز و هنرمندانه است؟ همینطور جائیکه مقامت آمریکائی در دور چهارم مذاکره حاضر نشد ند در عراق با نمایندگان رژیم پای میز مذاکر بنشیند. در صورتیکه نمایندگان رژیم به عراق رفته بودند که مجبور شدند در کربلا بروندو زیارت کنند . سپس به ایران یار بر گردند. یا اینکه زمانیکه پاسدار احمدی نژاد به عراق رفت که مورد تحریم گروه و ازمان و تشکل های ائتلافی درون کابینه و پارلمان عراق واقع شد . طوریکه سیستانی هم حاضر نشد با وی ملاقات کند . جزاینکه ثابت شد رژیم عامل اصلی اقدامات تروریستی و ناامنی درعراق می باشد. یا جائیکه دیپلماسی که یک دیپلمات کار کشته خودش را متهم به خیانت و جاسوسی می کند و در نهایت وی را به دو سال زندان تعلیقی و انفصال دائم از کار دولتی و فعالیت دیلپماسی محکومشش می کند . همچنین رئیس شورای عالی امنیت جانشین وی را نیز برکار کرد ویک پاسدار موجی و ترکشی را جایگزین آن کرد تا اینکه با تعطیل کردن ادامه ی سیاست مذاکره ی هسته ای با اروپا، با باج دادن ها بشود در پشت پرده با محمد البرادعی و آژانس زد وبند وسازش کرد تا که گزارش نهائی آنگونه تهیه و تنظیم شود که پرونده ی هسته ای ازپیگیری اهداف نظامی هسته ای تبرئه گردد.ولی در نهایت همه ی جمع بندی و فعالیت د ستگاه دیپلماسی خارجی رژیم تروریستی آخوندی به تصویب قطعنامه ی 1803 ختم ومنتهی شد و رژیم را در بست در بن بست وایزولگی فرو برد و بحران هسته ای را بسیار خطری و پیچیده کرد کجا اینگونه دیپلماسی هنرمندانه و موفق بوده است که پاسدار سربازجو یادداشت روزنویس شیپور را از در گشادش نواخته است بطور وارونه ادعای پیروزی همچون برگزاری جشن پیروزی هسته ای ناشی از گزارش البرادعی شده بود ؟!
هوشنگ – بهداد
پنجشنبه 22 فروردین ماه سال1387