نقد و بررسی "آمريكا در چنگ بحران بي اعتمادي" روزنامه ی جمهوری اسلامی چهار شنبه 1 آبانماه سال 1387
"اگر در رأی گیری عضویت در شورای امنیت سازمان که رقابت میان رژیم وژاپن بود؛ بی آبروبودن وایزولدگی رژیم در جهان افشا نمی شد ، آن موقع چگونه ادعا می کرد؟"
تحلیل گر حوزوی سرمقاله ی روزنامه ی جمهوری اسلامی با فلسفه حوزوی آنگونه تحلیل خود گوئی داده که خود خندی ، عجب مرد هنرمندی داده و شرایط انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را آنگونه ترسیم و تحلیل وارزیابی کرده که خود خواسته و نتیجه گیری کرده است. سپس تعجب خودش را بیان کرده است که عجیب نکته نظرات هر دو نامزد حزب دمکرات و جمهوریخواه بهم نزدیک است که بقول وی در رأس اهداف و برنامه های شان می بایست از حیثیت و اعتبار آمریکا ازدس رفته ی آمریکا در دوران بوش دفاع شود و افزوده که اینان تأکید کردند خطاهای بوش را تکرار نکنند واز آن فاصله بگیرند. همچنین در افغانستان و عراق سرمایه نظامی و غیرو نشود ومی بایست از این دو کشور نظامیان آمریکائی خارج شود چون رهبران ومردم عراق و افغانستان به آمریکا اطمینان ندارند. یعنی اینکه به جز مورد اول همان نظر و تحلیل ارائه شده است که سران رژیم تروریستی آخوندی و لوطی جماران وسپاه پاسداران از پس از اشغال نظامی عراق نسبت به عدم حضور آمریکا دنبال می کنند و در این مدت هر روز دست به اقدامات تروریستی و خرابکاری و اغتشاش زده شده و سربازان آمریکائیان در کنار مردم بی دفاع گناه عراقی کشته شده و عراق تبدیل به باتلاق شده است تا که در ادامه تأکید بر اخراج نظامیان آمریکا از عراق شود تا شرایط برای پیاده کردن الگوی حکومت ولایت فقیه در عراق فراهم شود و حاشیه امنیتی برای دفاع از پروژه ی هسته ای ی میسر شود . البته همین سیاست در افغانستان به شیوه ی مشابه و رنگ و بوئی دیگر دنبال شده است . البته برای تضمین بیشتر این هدف دامنه ی شرایط عراق به فلسطین ولبنان تعمیم داده شده است .

البته سرمقاله نویس اینگونه تحلیل دلخواه وارونه داده است تا که بطور عمد با سانسور و وارونه کردن از تأکید مشترک مخالفت و مبارزه هر دو نامزد حزب دمکرات و جمهوریخواه با پروژه ی هسته ای رژیم تروریستی در فرمول بندی مقدماتی خودش عبورکند وبه آن نه پردازد . همانگونه که هیچگونه اشاره ای هم به شیوه ی رقابت و تبلیغات نامزدان دو حزب رقیب در آمریکا با آنچه در ایران جریان دارد کوچکترین اشاره ای نکرده و سخنی نگفته است . زیرا که می داند با فضای تهدید و ارعاب و اتهام زدن وهمکار دشمن بیگانه خطاب کردن که در ایران وجود دارد هر گز با آنچه در سر زمین شیطان می گذرد قابل مقایسه نمی باشد.

بنابراین تا آنجا تحلیل وارونه داده می شود که در راستای ادامه ی مبارز ه با آمریکا و شیطان بزرگ می باشد که همیشه آمریکا شکست خورده و بازنده است و رژیم تروریستی آخوندی برنده و پیروز این رقابت و مبارزه است.

عجیب است که امثال این سرمقله نویس پشت قباله مادر شان نوشته شده است که باید سخنگو ونماینده ی مردم عراق و افغانستان و لبنان وفلسطین و کشور های منطقه و مسلمانان جهان و البته اکنون آمریکا باشند و به اینان ارث رسیده است که حق دخالت گری با هر شیوه ای که خود دوست و علاقه دارند موضع گیری کنند . البته بدون آنکه گفته یا اینکه توضیح داده شود هدف از اینگونه می بایست امتیاز ویژه برای خود قائل شوندر راستای چه اهدافی می باشد؟ ولی به اهداف شکست خورده ی آمریکا در عراق و افغانستان پرداخته و عاقبت در مورد آمریکا و رهبرانش اینگونه نتیجه گیری کرده و از رئیس جمهور آینده پرسش کرده است:

"بدين ترتيب رهبران واشنگتن را شيادان جنايتكاري تشكيل مي دهند كه از هيچ جنايت و خيانتي فروگذار نمي كنند با نهايت بي شرمي از اينهمه جنايت و كشتار بعنوان � دستاوردهاي عظيم � ياد مي نمايند و خانم رايس به اين كارنامه � افتخار � مي كند! آيا رئيس جمهور آينده آمريكا مي تواند اين چشم انداز سياه و نكبت بار را تغيير دهد ؟"

در ختمه اینکه حال تصور کنید اگر سران رژیم تروریستی آخوندی دارای پرونده محکومیت ترور مخالفین در آلمان نداشتند و رکور دار نقض حقوق بشر در جهان نبودند و کارنامه ی بسیار سنگین وننگین قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان خونین سال 67 در سیاه چال های سراسر کشور را نداشتند و آبرویشان البته اگر آبروئی داشته باشند در سازمان ملل موقع رأی گیری با رقیب ژاپن بر باد نرفته و بی اعتباری جهانی اش آشکار و عیان نشده بود ووضعیت مردم آنگونه نبود که 80 % جمعیت کشور در زیر خط فقر اقتصادی زندگی نمی کردند ودر شرایط کنونی رشد افسار گسیخته تورم وگرانی و افزایش قیمت کالا ها و فقر و بیکاری در جامعه بیداد نمی کرد و در چارچوب تبلیغات نمایش خیمه شب بازی انتخابات � انتصابات ریاست جمهوری رقبا متهم به جاسوس و خائن وهمکار دشمن معرفی نمی شدند و... آن زمان چگونه می خواستند با فرافکنی کردن ووارونه گوئی نمودن جهان را تهدید کنند و در مورد آمریکا چکار می کردند؟ و از امثال دلال و جاسوس های چند جانبه همچون هوشنگ امیر احمدی ها با عفو ملوکانه دادن دعوت کنند تا در بستر ایجاد رابطه با آمریکا فعال شود؟ یا اینکه پاسدار گماشته احمدی نژاد چگونه قرار بود تاکه خواب نما شود و دست به اعتراف عکس یاد گاری گرفتن با فرمانده ی نظامی آمریکائی در بغداد بزند؟
هوشنگ - بهداد
چهار شنبه 1 آبانماه سال 1387