چرا باید اجازه داد نماینده ی دائمی رژیم تروریستی آخوندی در سازمان ملل، دست به تیغ کشی و باج گیری بزند؟
فقط می بایست که از جنس آخوندهای هفت خط و پالان سائیده ی عوامفریب و دین فروش و جنگ افروز وضدبشر بود که ضریب وقاحت و دریدگی و پرروئی اش مرزندارد؛ برای اینکه میزان این وقاحت ضد انسانیاش آنچنان بالا است که نماینده اش در سازمان ملل کارنامه ی ننگین 3 دهه ترور و مرگ و سرکوب و خفقان و جنگ افروزی و فقر وبیکاری جنایت و خیانت و غارتگری و تبعیض و نیرنگ و حقه بازی و تصویر مار کشی و مار قالب کنی و شیادی وسیاست دخالت صدور تروریسم و بنیادگرائیبه برون مرز و دخالت گرا در امر داخلی سایر کشورهای همسایه و منطقه را فراموش کرده است . مهمتراینکه پرونده ی محکومیت ترور مخالفین سران این رژیم تروریستی در آلمان درکنار رکورد دار جهانی نقض حقوق بشر را نادیده گرفته است تا که به تواند از موضع فرافکنی و فرار به جلو این نماینده ی دکوری محمد خزاعی در سازمان ملل که مشخص نیست پرونده یا کارنامه و ننگین نامه گذشته وی گونه می باشد دست به عریضه نویسیانتقادی بزند. زیرا که طبق گزارش خبر گزاری رسمی رژیم تروریستی آخوندی ایرنامورخ3 آبان وی نامه ی انتقادی و شکوائیه به دبیر کل و شورای امنیت سازمان ملل نوشته و اعتراض شدید کرده که چرا دولت فخیمه ی انگلیس بد پیمانی کرده است و دیگرحاضرنیست همچون گذشته تقاضاهای دست پروردگانش را به پذیرد که 3 دهه است در ایران جنایت و خیانت و غارتگری و دین فروشی و جنگ افروزی می کنند افزوده چرا دولت خیمه ی انگلیس حاضر نیست همچنان نام سازمان قربانی رژیم تروریستی آخوندی مجاهدین خلق در لیست گروه و سازمان های تروریستی نگهدارد ؟
عجیب است که اوج دجال گری و رمالی ووارونه گوئی و پرروئی ووقاحت و طلبکاری در این نامه عرضه شده هنگامی به نمایش گذاشته شده است که زمان زیادی از رأی گیری میان دو نماینده ی کشور ژاپن و رژیم تروریستی آخوندی نمی گذرد که پیرامون به پذیرش به عضویت درآمدن در شورای امنیت سازمان ملل بود که ماهیت رژیم تروریستی آخوندی و ضریب ایزوله و میزان بی اعتبار بودن جهانی اش برملا و هویدا شد که اکنون گماشته ی لوطی جماران رهبر رژیم بربرمنش تاریک اندیش و ضد بشری آخوندی شکایت از دادگاه استیناف دولت فخیمه ی انگلیس به دبیر کل سازمان ملل و شورای امنیت کرده است که چرا دادگاه انگلستان نام سازمان مجاهدین خلق را از لیست گروه وسازمان هایت تروریستی خارج کرده است؟
سئوال است مگر فراموش شده است که چگونه پاسدار گماشته ی لوطی جماران احمدی نژاد در سخنرانی سال گذشته خود در سازمان ملل فریاد زد که این سازمان ملل را قبول ندارد و پیشنهاد انحلال آن و بنای سازمان ملل جدیدی را داد که تأکید کرد در آن نمایندگان انگلیس و آمریکا و اسرائیل حضور نداته باشنند . مشروط بر اینکه رژیم فاشیستی مذهبی نیز دارای حق وتو برای دفاع از پروژه ی هسته ای داشته باشد؟
اکنون برای چرا وقتی که نهاد سازمان ملل به رسمیت شناخته نمی شود.سایه از صاحب سایه جلو زده است و از موضع فرار به جلو وآی دزد کنان به دبیرکل سازمان ملل و شورای امنیت که تعداد 4 قطعنامه علیه ی پرونده ی هسته ای تصویب کرده است نامه نوشته و علیه ی دادگاه استیناف انگلیس و سازمان قربانی اش شکایت کرده است؟
از سوی دیگر مگر همین دبیر کل سازمان اخیراً به دلای نقض مستمر و آشکار حقوق بشردر ایران اعتراض واخطار نکرده است؟
مگر هرروز از ایران خبر مرگ و ربودن و ضرب و شتم و بازداشت و ربودن ومفقود شدن و شلاق و شکنجه ودار واعدام به سراسرجهان مخابره نمی شود؟
مگر بطورآشکاردخالت گری در امور داخلی عراق نمی شود و دشمنی علنی با توافقنامه میان دو دولت عراق و آمریکا نمی شود و مجاهدین ساکن اشرف تهدید نمی گردند ؟ مگر وابستگان نزدیک و اعضای خاواده هایشا ن در ایران زیر کنترل و نظرشدید مرابت اطلاعاتی- امنیتی نمی باشند و دستگیر و شکنجه و محکوم وزندانی نمی شوند؟ مگر ضریب سرکوب و ارعاب و خفقان ووحشت در جامعه آنگونه نیست که حتی به نزدیک ترین نفرات منتظری هم رحم نمی شود؟
مهتر اینکه مگر پس از 20 سال سکوت، اکنون سازمان عفو بین الملل به صدا در نیامد وسکوت خودش را نشکست و در برابر سند انکار ناپذیر جنایت علیه ی بشریت قتل عام های تابستان خونین سال 67 فریاد اعراضی نزد ؟ مگر اکنون رضا ملک یکی از همکاران سابق سعید امامی گه خودش 7 سال در بند بوده است در افشاگری خود صحبت از بیش از 32 هزار نفر از قتل عام شدگان زندانیان سیاس و عقیدتی در این قتل عام تابستان خونین سال 67 نکرده است ؟ مگر سازمان عفو بین الملل از این جنایت به عنوان سند جنایت علیه ی بشریت یاد نکردهاست و خواهان پیگیری عاملان و مقصران و مجرمان این جنایت ومحاکمه اشان در دادگاه های حقوقی و قضائی صابله بین المللی نشده است؟
پرسش است که چرا دبیر کل سازمان ملل و سایر مجامع بین المللی حقوقی و دفاع از حقوق بشر تلاش واقدام وپیگیری جدی و مسئولانه برای دستگیری و محاکمه ومجازات نمودن عاملان و آمران و مقصر ان ومجرمان این جنایت تاریخی قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان خونین سال 67 در ایران نمی کنند ؟ بدتر اینکه چرا اجازه داده می شود که چنین نظام بربرمنش و تاریک اندیش ضد بشری نمایندگی در ساز مان ملل داشته باشد تا که در نهایت فر صت طلبی و دریدگی و طلبکاری کردن البته با خط سرخ بر پرونده ی ننگین خود کشیدن دبیر کل سازمان ملل متحد را مخاطب قرار دهد و به خود حق دهد که نظر دادگاه استیناف کشور انگلستا ن نسبت به سازمان قربانی اش را زیر سئوال ببرد و شکایت انتقادی کند ؟
راستی اگر اعمال سیاست مذاکره ی خائنانه ی ومماشات گرایانه ی تجارت خون انسان ها در 30 سال گذشته ببا چشم شی ها و نادیده گرفنتن های سیستماتیک نقض حقوق بشر در برابر رژیم ضد بشری نبود.آیا کار به اینجا می رسید در شرایطی که گزارش شده است عشا مؤمنی ایرانی متولد و دانشجوی آمریکائی که اخیراً برای تحقیق تز خود پیرامون زنان به ابیران سفر کرده که گزارش شده است ربوده و در زندان می باشد . اکنون مسئولان رژیم تروریستی آخوندی به جای پاسخگوئی به این روش ضد انسانی آدم ربائی کردن، ولی با کمال پرروئی نماینده دائمی اش در سازمان ملل تیغ برروی دبیر کل سازمان ملل و شورای امنیت و داد گاه انگلستان سازمان قربانی اش مجاهدین کشیده شود؟
در خاتمه اینکه بالاخره اینکه آیا بازهم می بایست در برابر این موج تجاوزات به حقوق مردم ایران و حقوق بین المللی در سازمان ملل سوت کرد و به سیاست خائنانه ی مذاکره و مماشات ادامه داد تا شاهد جنایات بس بیشتر نسبت به گذشته در آینده بود و یا اینکه می بایست بر اساس رعایت حقوق بشر و حرمت انسان ها دیگر فرصت نداد تا بیشز ننگ پذیرش نمایندگی رژیم جهل و جنگ وجنایت وجنون وخون وخرافات در سازمان ملل و سایر مجامع بین المللی ادامه ی حضور داده شود و باید تلاش کرد تاشرایط تغییرات دمکراتیک در ایران به وجود آید وکرسی نمایندگی به نمایندگان واقعی مردم ایران سپرده شود؟ گر نه مشخص نیست چنانچه آینده جهان با رژیم تروریستی مسلح به بمب اتمی چه خواهد بود؟
هوشنگ � بهداد
چهارم آبان ماه سال 1387
فقط می بایست که از جنس آخوندهای هفت خط و پالان سائیده ی عوامفریب و دین فروش و جنگ افروز وضدبشر بود که ضریب وقاحت و دریدگی و پرروئی اش مرزندارد؛ برای اینکه میزان این وقاحت ضد انسانیاش آنچنان بالا است که نماینده اش در سازمان ملل کارنامه ی ننگین 3 دهه ترور و مرگ و سرکوب و خفقان و جنگ افروزی و فقر وبیکاری جنایت و خیانت و غارتگری و تبعیض و نیرنگ و حقه بازی و تصویر مار کشی و مار قالب کنی و شیادی وسیاست دخالت صدور تروریسم و بنیادگرائیبه برون مرز و دخالت گرا در امر داخلی سایر کشورهای همسایه و منطقه را فراموش کرده است . مهمتراینکه پرونده ی محکومیت ترور مخالفین سران این رژیم تروریستی در آلمان درکنار رکورد دار جهانی نقض حقوق بشر را نادیده گرفته است تا که به تواند از موضع فرافکنی و فرار به جلو این نماینده ی دکوری محمد خزاعی در سازمان ملل که مشخص نیست پرونده یا کارنامه و ننگین نامه گذشته وی گونه می باشد دست به عریضه نویسیانتقادی بزند. زیرا که طبق گزارش خبر گزاری رسمی رژیم تروریستی آخوندی ایرنامورخ3 آبان وی نامه ی انتقادی و شکوائیه به دبیر کل و شورای امنیت سازمان ملل نوشته و اعتراض شدید کرده که چرا دولت فخیمه ی انگلیس بد پیمانی کرده است و دیگرحاضرنیست همچون گذشته تقاضاهای دست پروردگانش را به پذیرد که 3 دهه است در ایران جنایت و خیانت و غارتگری و دین فروشی و جنگ افروزی می کنند افزوده چرا دولت خیمه ی انگلیس حاضر نیست همچنان نام سازمان قربانی رژیم تروریستی آخوندی مجاهدین خلق در لیست گروه و سازمان های تروریستی نگهدارد ؟
عجیب است که اوج دجال گری و رمالی ووارونه گوئی و پرروئی ووقاحت و طلبکاری در این نامه عرضه شده هنگامی به نمایش گذاشته شده است که زمان زیادی از رأی گیری میان دو نماینده ی کشور ژاپن و رژیم تروریستی آخوندی نمی گذرد که پیرامون به پذیرش به عضویت درآمدن در شورای امنیت سازمان ملل بود که ماهیت رژیم تروریستی آخوندی و ضریب ایزوله و میزان بی اعتبار بودن جهانی اش برملا و هویدا شد که اکنون گماشته ی لوطی جماران رهبر رژیم بربرمنش تاریک اندیش و ضد بشری آخوندی شکایت از دادگاه استیناف دولت فخیمه ی انگلیس به دبیر کل سازمان ملل و شورای امنیت کرده است که چرا دادگاه انگلستان نام سازمان مجاهدین خلق را از لیست گروه وسازمان هایت تروریستی خارج کرده است؟
سئوال است مگر فراموش شده است که چگونه پاسدار گماشته ی لوطی جماران احمدی نژاد در سخنرانی سال گذشته خود در سازمان ملل فریاد زد که این سازمان ملل را قبول ندارد و پیشنهاد انحلال آن و بنای سازمان ملل جدیدی را داد که تأکید کرد در آن نمایندگان انگلیس و آمریکا و اسرائیل حضور نداته باشنند . مشروط بر اینکه رژیم فاشیستی مذهبی نیز دارای حق وتو برای دفاع از پروژه ی هسته ای داشته باشد؟
اکنون برای چرا وقتی که نهاد سازمان ملل به رسمیت شناخته نمی شود.سایه از صاحب سایه جلو زده است و از موضع فرار به جلو وآی دزد کنان به دبیرکل سازمان ملل و شورای امنیت که تعداد 4 قطعنامه علیه ی پرونده ی هسته ای تصویب کرده است نامه نوشته و علیه ی دادگاه استیناف انگلیس و سازمان قربانی اش شکایت کرده است؟
از سوی دیگر مگر همین دبیر کل سازمان اخیراً به دلای نقض مستمر و آشکار حقوق بشردر ایران اعتراض واخطار نکرده است؟
مگر هرروز از ایران خبر مرگ و ربودن و ضرب و شتم و بازداشت و ربودن ومفقود شدن و شلاق و شکنجه ودار واعدام به سراسرجهان مخابره نمی شود؟
مگر بطورآشکاردخالت گری در امور داخلی عراق نمی شود و دشمنی علنی با توافقنامه میان دو دولت عراق و آمریکا نمی شود و مجاهدین ساکن اشرف تهدید نمی گردند ؟ مگر وابستگان نزدیک و اعضای خاواده هایشا ن در ایران زیر کنترل و نظرشدید مرابت اطلاعاتی- امنیتی نمی باشند و دستگیر و شکنجه و محکوم وزندانی نمی شوند؟ مگر ضریب سرکوب و ارعاب و خفقان ووحشت در جامعه آنگونه نیست که حتی به نزدیک ترین نفرات منتظری هم رحم نمی شود؟
مهتر اینکه مگر پس از 20 سال سکوت، اکنون سازمان عفو بین الملل به صدا در نیامد وسکوت خودش را نشکست و در برابر سند انکار ناپذیر جنایت علیه ی بشریت قتل عام های تابستان خونین سال 67 فریاد اعراضی نزد ؟ مگر اکنون رضا ملک یکی از همکاران سابق سعید امامی گه خودش 7 سال در بند بوده است در افشاگری خود صحبت از بیش از 32 هزار نفر از قتل عام شدگان زندانیان سیاس و عقیدتی در این قتل عام تابستان خونین سال 67 نکرده است ؟ مگر سازمان عفو بین الملل از این جنایت به عنوان سند جنایت علیه ی بشریت یاد نکردهاست و خواهان پیگیری عاملان و مقصران و مجرمان این جنایت ومحاکمه اشان در دادگاه های حقوقی و قضائی صابله بین المللی نشده است؟
پرسش است که چرا دبیر کل سازمان ملل و سایر مجامع بین المللی حقوقی و دفاع از حقوق بشر تلاش واقدام وپیگیری جدی و مسئولانه برای دستگیری و محاکمه ومجازات نمودن عاملان و آمران و مقصر ان ومجرمان این جنایت تاریخی قتل عام زندانیان سیاسی در تابستان خونین سال 67 در ایران نمی کنند ؟ بدتر اینکه چرا اجازه داده می شود که چنین نظام بربرمنش و تاریک اندیش ضد بشری نمایندگی در ساز مان ملل داشته باشد تا که در نهایت فر صت طلبی و دریدگی و طلبکاری کردن البته با خط سرخ بر پرونده ی ننگین خود کشیدن دبیر کل سازمان ملل متحد را مخاطب قرار دهد و به خود حق دهد که نظر دادگاه استیناف کشور انگلستا ن نسبت به سازمان قربانی اش را زیر سئوال ببرد و شکایت انتقادی کند ؟
راستی اگر اعمال سیاست مذاکره ی خائنانه ی ومماشات گرایانه ی تجارت خون انسان ها در 30 سال گذشته ببا چشم شی ها و نادیده گرفنتن های سیستماتیک نقض حقوق بشر در برابر رژیم ضد بشری نبود.آیا کار به اینجا می رسید در شرایطی که گزارش شده است عشا مؤمنی ایرانی متولد و دانشجوی آمریکائی که اخیراً برای تحقیق تز خود پیرامون زنان به ابیران سفر کرده که گزارش شده است ربوده و در زندان می باشد . اکنون مسئولان رژیم تروریستی آخوندی به جای پاسخگوئی به این روش ضد انسانی آدم ربائی کردن، ولی با کمال پرروئی نماینده دائمی اش در سازمان ملل تیغ برروی دبیر کل سازمان ملل و شورای امنیت و داد گاه انگلستان سازمان قربانی اش مجاهدین کشیده شود؟
در خاتمه اینکه بالاخره اینکه آیا بازهم می بایست در برابر این موج تجاوزات به حقوق مردم ایران و حقوق بین المللی در سازمان ملل سوت کرد و به سیاست خائنانه ی مذاکره و مماشات ادامه داد تا شاهد جنایات بس بیشتر نسبت به گذشته در آینده بود و یا اینکه می بایست بر اساس رعایت حقوق بشر و حرمت انسان ها دیگر فرصت نداد تا بیشز ننگ پذیرش نمایندگی رژیم جهل و جنگ وجنایت وجنون وخون وخرافات در سازمان ملل و سایر مجامع بین المللی ادامه ی حضور داده شود و باید تلاش کرد تاشرایط تغییرات دمکراتیک در ایران به وجود آید وکرسی نمایندگی به نمایندگان واقعی مردم ایران سپرده شود؟ گر نه مشخص نیست چنانچه آینده جهان با رژیم تروریستی مسلح به بمب اتمی چه خواهد بود؟
هوشنگ � بهداد
چهارم آبان ماه سال 1387