نقد و بررسی " صوفيگري در پوستين عرفان" ! روزنامه ی جمهوری اسلامی سه شنبه 9 مهرماه سال 1387
"عصبیت و بر افرو ختگی سرمقاله نویس از روی آب ریزی پته ی دین فروشان حاکم و شرکاء که چگونه برای خود بهشت و برای دیگران جهنم ساته اند؟
جالب است که دکانداران دین فروشان حاکم که 3 دهه است با ابزاری کردن دین هر جور و جفا ستم و غارتگری و جنایت و خیانت و جنگ افروزی و .. که خواسته و توانسته اند را به مردم ایران به نام دین تحمیل نموده و انجام داده اد . از سوی یگر هر از گاهی که احساس خطرکرده اند که دگر اندیشی وجود دارد که می تواند برای شان مشکل و درد سر آفرین باشد . یعنی اینکه سبب افشای شامورتی بازی کردن و تصویر مار کشیدن و مار نشان دادن برای انحراف اذهان عمومی می شود سریع با انواع واقسام دسیسه و حیل و توهین واتهام زنی بسیج شده و بمنزله رقیب هوو باهاش برخورد می کنند وبا فراموش کردن بازار و دکان چندنبش دینی خودشان از دکانداری دینی رقیب ا گفته می شود وبا تأکید بر تعطلیل کردنش علیه اش نسخه مرتد و... تجویز وفرمان صادر می شود . در حقیقت دگر اندیش دیگری جز خودشان هر گز بر نمی تابند . زیراکه می دانند رایج شدن هر گونه سیاست تساهل و تسامح در دین داشتن موجب خطر برای ادامه سرکوبرگری حاکمان متحجر و خرافه پرستان عوامفریب و دین فروش حاکم خواهد شد. برای همین عجیب است که با سیاست فرصت طلبانه ی یک بام و چند هوا برخورد می کنند. یعنی آنجا که باند های مافیائی در گیر قدرت و ثروت خودشان با هم درگیر سگ دعوای جنگ قدرت می باشند که همچون آخوند حسن روحانی و انتقادات تند و تیزی که به طرح های شکست خورده ی دولت نهم می کند و از تند روی و پرخاشگری به جای سیاست خارجی دولت سخن گفته تحمل و حلوا حلوا می شود . اما در برابر رقیب دگر اندیش سوم ، و بطور دربست موضع گیری شده و دامنه اختلافات به فراموشی سپرده می شود. البته بطور قاطع و هم سریع با هم دیگر هم جبهه و همسنگر در برابر دگر اندیش سوم صف آرائی تهاجمی می شود . بنابراین بی دلیل نیست که چرا اکنون سرمقاله نویس با بهانه ی مبارزه صوفگیری دست به انتقام گرفتن از برنامه ی شبکه ی تلوزیونی صدا و سیما زده است که چرا برای قانع کردن مردم تا که با شرایط خودشان را وفق کنند، ز سوی دیگر لو داده است که چگونه حاکمان دین فروش در همین دنیا برای خودشان بهشت برین و برای سایرین جهنم ساخته اند؟
نا گفته نماند که چون سرمقاله نویس چون متوجه خطر آگاه شدن مردم از ماهیت و عملکرد حاکمان متظاهربه دینداری شده که می داند که دیگر مشکل است با دادن وعده های دروغین نا کجا آبادی مردم را گول زد و فریفت . برای همین دچار احساس خطر از عاقبت کتار نتیجه ی 3 دهه عوامفریبی و دین فروشی گذشته شده است و در فکر این اندیشه و تفکر البته توأم با نگرانی از این واقعیت است که اگر چنانچه مردم به خصوص نسل جوان بازهم بیش از این آگاه شوند. آنگونه که نه همچون دانش آموزان بسیجی دوران جنگ 8 ساله ی ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق نیندیشند و عاشق کشته شدن نباشد . در حقیقت عکس آن دانش آموزان بسیجی یکبار مصرفان آن دوره ی جنگ ایران و عراق فکر کنند و مسئولان را به چالش و پرسش بکشانند که چرا و چگونه با کلید های پلاستیکی ساخت تایوان وعده ی بهشت کذائی به دانش آموزان داده شد تا به عنوان یکبار مصرفان بصورت گله ای بر روی میادین مین جبهه های جنگ ضد ملی و ضدمینی ایران و عراق فرستاده شوند تا اینگونه وارد بهشت آن عالم شوند. ولی آخوندهای دین فروش و غارتگر و شرکاء و آقازاده های شان با خون های بناحق ریخته شده نوجوانان و ویران کردن کشور و اعزامشان در جنگی که خمینی شیاد و رفسنجانی و پاسداران برای تثبت قدرت خود و بقای نظام می خواستند تاکه خودشان از نعمات جنگ خانمان بر انداز بهره مندی های بسیار به برند و بهشت برین را در همین دنیا برای خود بنا نهند و جهنم واقعی را از آن محرومان و تهی دستان مردم ایران کنند. چونکه اینان توانستند از قبل جنگ و عوامفریبی های ابزاری کردن دین و میهن ، پس از جنگ صاحبان ثروت و پول ای بس کلان و نجومی باد آورده ی یکشبه شوند .
درخاتمه اینکه آری سرمقاله نویس در فکر این تصور و خطر جدی می باشد ومی اندیشد که اگر چنانچه در بستر دفاع از پروژه ی هسته ای برای دسترسی به سلاح هسته ای که سران رژیم تروریستی آخوند به خصوص سپاه پاسداران تعقیب می کنند . اگر تهاجم نظامی به تأسیسات هسته ای شود وجنگی دیگر آغاز شود . با جوانانی که دیگر همچون دوران جنگ ضد ملی و ضد میهنی به آسانی مسخ نمی شود و بی علاقه در حضور در جنگ و عدم آمدگی ز عاشقان مرگ بودن مواجه شوند و قرار باشد که حاکمان خودشان با آقازاده های شان وارد کار زار جنگ شوند و هزینه ی جنگ و داشتن بمب اتمی را به پردازند . آنگاه چه خاکی می بایست بر سر خودشان بریزند . زیرا که این انگلان و لاشخوران مفت و مجانی بر قدرت و ثروت رسیدگان که اهل مبارزه وجنگ ومایه گذری نمی باشند . زیرا که همیشه این غیر مولدان از دسترنج و زحمات دیگران همچون انگل و زالو تغذیه کرده اند و بمب اتم وجنگ وویرانی کشور و کشتن مردم بی گناه و عزا دار کردن خانواده ها را فقط برای حفظ قرت و ثروت وخوشی های خودشان می خواهند . بنابراین به آنگونه دین واسلام و خدائی باور دارند که تضمین کننده ی اهداف پلید و شوم شان در بهشت اینجا ساخته شده اشان باشند .
هوشنگ - بهداد
سه شنبه 9 مهرماه سال 1387
"عصبیت و بر افرو ختگی سرمقاله نویس از روی آب ریزی پته ی دین فروشان حاکم و شرکاء که چگونه برای خود بهشت و برای دیگران جهنم ساته اند؟
جالب است که دکانداران دین فروشان حاکم که 3 دهه است با ابزاری کردن دین هر جور و جفا ستم و غارتگری و جنایت و خیانت و جنگ افروزی و .. که خواسته و توانسته اند را به مردم ایران به نام دین تحمیل نموده و انجام داده اد . از سوی یگر هر از گاهی که احساس خطرکرده اند که دگر اندیشی وجود دارد که می تواند برای شان مشکل و درد سر آفرین باشد . یعنی اینکه سبب افشای شامورتی بازی کردن و تصویر مار کشیدن و مار نشان دادن برای انحراف اذهان عمومی می شود سریع با انواع واقسام دسیسه و حیل و توهین واتهام زنی بسیج شده و بمنزله رقیب هوو باهاش برخورد می کنند وبا فراموش کردن بازار و دکان چندنبش دینی خودشان از دکانداری دینی رقیب ا گفته می شود وبا تأکید بر تعطلیل کردنش علیه اش نسخه مرتد و... تجویز وفرمان صادر می شود . در حقیقت دگر اندیش دیگری جز خودشان هر گز بر نمی تابند . زیراکه می دانند رایج شدن هر گونه سیاست تساهل و تسامح در دین داشتن موجب خطر برای ادامه سرکوبرگری حاکمان متحجر و خرافه پرستان عوامفریب و دین فروش حاکم خواهد شد. برای همین عجیب است که با سیاست فرصت طلبانه ی یک بام و چند هوا برخورد می کنند. یعنی آنجا که باند های مافیائی در گیر قدرت و ثروت خودشان با هم درگیر سگ دعوای جنگ قدرت می باشند که همچون آخوند حسن روحانی و انتقادات تند و تیزی که به طرح های شکست خورده ی دولت نهم می کند و از تند روی و پرخاشگری به جای سیاست خارجی دولت سخن گفته تحمل و حلوا حلوا می شود . اما در برابر رقیب دگر اندیش سوم ، و بطور دربست موضع گیری شده و دامنه اختلافات به فراموشی سپرده می شود. البته بطور قاطع و هم سریع با هم دیگر هم جبهه و همسنگر در برابر دگر اندیش سوم صف آرائی تهاجمی می شود . بنابراین بی دلیل نیست که چرا اکنون سرمقاله نویس با بهانه ی مبارزه صوفگیری دست به انتقام گرفتن از برنامه ی شبکه ی تلوزیونی صدا و سیما زده است که چرا برای قانع کردن مردم تا که با شرایط خودشان را وفق کنند، ز سوی دیگر لو داده است که چگونه حاکمان دین فروش در همین دنیا برای خودشان بهشت برین و برای سایرین جهنم ساخته اند؟
نا گفته نماند که چون سرمقاله نویس چون متوجه خطر آگاه شدن مردم از ماهیت و عملکرد حاکمان متظاهربه دینداری شده که می داند که دیگر مشکل است با دادن وعده های دروغین نا کجا آبادی مردم را گول زد و فریفت . برای همین دچار احساس خطر از عاقبت کتار نتیجه ی 3 دهه عوامفریبی و دین فروشی گذشته شده است و در فکر این اندیشه و تفکر البته توأم با نگرانی از این واقعیت است که اگر چنانچه مردم به خصوص نسل جوان بازهم بیش از این آگاه شوند. آنگونه که نه همچون دانش آموزان بسیجی دوران جنگ 8 ساله ی ضد ملی و ضد میهنی ایران و عراق نیندیشند و عاشق کشته شدن نباشد . در حقیقت عکس آن دانش آموزان بسیجی یکبار مصرفان آن دوره ی جنگ ایران و عراق فکر کنند و مسئولان را به چالش و پرسش بکشانند که چرا و چگونه با کلید های پلاستیکی ساخت تایوان وعده ی بهشت کذائی به دانش آموزان داده شد تا به عنوان یکبار مصرفان بصورت گله ای بر روی میادین مین جبهه های جنگ ضد ملی و ضدمینی ایران و عراق فرستاده شوند تا اینگونه وارد بهشت آن عالم شوند. ولی آخوندهای دین فروش و غارتگر و شرکاء و آقازاده های شان با خون های بناحق ریخته شده نوجوانان و ویران کردن کشور و اعزامشان در جنگی که خمینی شیاد و رفسنجانی و پاسداران برای تثبت قدرت خود و بقای نظام می خواستند تاکه خودشان از نعمات جنگ خانمان بر انداز بهره مندی های بسیار به برند و بهشت برین را در همین دنیا برای خود بنا نهند و جهنم واقعی را از آن محرومان و تهی دستان مردم ایران کنند. چونکه اینان توانستند از قبل جنگ و عوامفریبی های ابزاری کردن دین و میهن ، پس از جنگ صاحبان ثروت و پول ای بس کلان و نجومی باد آورده ی یکشبه شوند .
درخاتمه اینکه آری سرمقاله نویس در فکر این تصور و خطر جدی می باشد ومی اندیشد که اگر چنانچه در بستر دفاع از پروژه ی هسته ای برای دسترسی به سلاح هسته ای که سران رژیم تروریستی آخوند به خصوص سپاه پاسداران تعقیب می کنند . اگر تهاجم نظامی به تأسیسات هسته ای شود وجنگی دیگر آغاز شود . با جوانانی که دیگر همچون دوران جنگ ضد ملی و ضد میهنی به آسانی مسخ نمی شود و بی علاقه در حضور در جنگ و عدم آمدگی ز عاشقان مرگ بودن مواجه شوند و قرار باشد که حاکمان خودشان با آقازاده های شان وارد کار زار جنگ شوند و هزینه ی جنگ و داشتن بمب اتمی را به پردازند . آنگاه چه خاکی می بایست بر سر خودشان بریزند . زیرا که این انگلان و لاشخوران مفت و مجانی بر قدرت و ثروت رسیدگان که اهل مبارزه وجنگ ومایه گذری نمی باشند . زیرا که همیشه این غیر مولدان از دسترنج و زحمات دیگران همچون انگل و زالو تغذیه کرده اند و بمب اتم وجنگ وویرانی کشور و کشتن مردم بی گناه و عزا دار کردن خانواده ها را فقط برای حفظ قرت و ثروت وخوشی های خودشان می خواهند . بنابراین به آنگونه دین واسلام و خدائی باور دارند که تضمین کننده ی اهداف پلید و شوم شان در بهشت اینجا ساخته شده اشان باشند .
هوشنگ - بهداد
سه شنبه 9 مهرماه سال 1387