روزنامه ی کیهان یکشنبه 5 آبان ماه سال 1387
چرا خوشحال نباشيم ؟! ( يادداشت روز )
"چرا پاسدار حسین شریعتمداری با مچ گیری و برجسته کردن تناقض گوئی هایاخیر رفسنجانی از ترس افشای تف و تاق وریش، دست به سانسورزده است؟"
باز سربازجوی شکنجه گر معرکه گردان و وارونه گوی و تحریف گر سرباز جو حسین شریعتمداری وارد میدان شده است تا که با عوامفریبی از مبارزه ی پوشالی با دشمن آمریکا دفاع کند وضمن ابراز خوشحالی کردن از بحران اقتصادی و مالی و بانکی که در آمریکا به وجودآمده است که با مچ گیری ،خط و نشان برای رقبای خود به خصوص رفسنجانی و باند مافیائی حاکم در قدرت کشیده است . البته بدون آنکه بطور ریشه ای توضیح دهد که این خوشحالی ناشی از چیست و سهم مردم ایرانی که 80 % جمعیتش در زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند و با تورم و گرانی افسار گسیخته ی حاکمبر جامعه که رتبه ی پنجم جهانی و مقام اولی منطقه ای دارد که عجیب در جامعه بیداد می کند ، این تورم و گرانی چگونه به وجود آمده و علت آن چیست و چه سهمی از این خوشحالی ادعا شده شامل حال این مردم فقیر و محروم وتهی دست شده که همچنان منتظر نان بر توی سفره های خالی اشان می باشند؟
یا اینکه کاهش نزولی بهای نفت و افزایش کسر بودجه تا سقف 54 میلیا دلار پیش بینی شده ی تا کنونی که از سوی بانک مرکزی ارائه شده است و صد البته بطور معجزه آسا افزایش قیمت ریالی دلار در ایران را بهمراه داشته است بطوری که بقول گزارشگر روزنامه ی جمهوری اسلامی 2 آبان برای اولین بار از مرز چهار رقمی گذشت و هر دلار به مبلغ 1010 تومان دتهران معامله شد. باز هم گفته نشده است که سهم مرم محروم وتهی دستان منتظر دریافت نان بر توی سفره های خالی اشان از این خوشحالی چه میز ان است؟ چرا پاسدار سر بازجو حسین شریعتمداری از قلم انداخته و این سهم خوشحالی مردم ایران اعلام نکرده است ؟ البته طبیعی است چون هدف نه مردم و پاسخگوئی به مطالبات شان نبوده و نه خواهد بود و نه ا ینکه هر گز نه پاسخ بلکه حتی اشاره ای هم به مردم و مطالبات شان نمی شود. زیراکه هدف نهائی جنگ و سگ دعواهای رقابتی بر سر کسب قدرت در راستای انباشت هرچه بیشتر ثروت و نحصاری کردن آن وحذف رقیب و ایجاد تضمین حاشیه ی امنیتی حفظ و بقای قدرت و ثروت انحصاری می باشد که 3 دهه است همین تلاش و سیاست به شیوه های گوناگون عوامفریبی و دین فروشی و جنگ افروزی میان رقبایدر گیر جنگ قدرت و ثروت ادامه داشته است .
عجیب وهم جالب و کمدی است که باتجربه ی شیوه بازجوئی و اصطلاح هدف وسیله را توجیه می کند و روش تصویر مار کشیدن و مار نشان دادن وبا گنده کردن کاذب و مقطعی و تاکتیکی عنوان پیشوند آیت الله به جای استفاده ی همیشگی حجت الاسلام به رفسنجانی داده شده است . صد البته بافراموش کردن اعترافات رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه ی تهران که خطاب به بوش گفته بود که ایشان می داند که اگر چنانچه دراشغال نظامی افغانستان ما با آمریکا و بوش همکاری نکرده بود یم هنوز هم طالبان در افغانستان بر سر قدرت بود . یا اینکه در مورد شغال نظامی عراق عتراف کرد که اگرآمریکا از عراق اخراج نشود عراق برایش و یتنام و مرداب و باتلاقی دیگر خواهد شد . ام اکنون از هزینه ی 700 میلیارد دلار آمریکا در افغانستان وعراق گفته ونتیجه گرفته است که موجب شده اکنون دچار بحران اقتصادی و مالی و بانکی مواجه شود و ضمن صحه گذاشتن بر این نظر تأکید بر این جمله ی رفسنجانی کرده و در پایان چنین نتیجه گیری کردن از وی را نقل قول کرده است "اين يك وعده الهي است و البته بايد صبر كرد زيرا خدا مي داند كه چگونه و كي و در چه شرايطي متجاوزان را از پاي درآورد»."
ا لبته چون فقط به معلول پردخته شده و علت فراموش شده است با استناد به همین شیادی معلوم است که سیاست ابزاری کردن دین وعوامفریبی و دین فروشی می باشد که گفته نشده است پس مردم ایران وافغانستان و عراق وحتی فلسطین ولبنان چه گناهی کرده اند که می بایست هزینه ی بسیار سنگین و پر بهای جنگ افروزی بوش و انگلیس همکاری سران رژیم تروریستی آخوندی را به پردازند که برای بقای حکومت ننگین خودشان مجبور به همکاری با آمریکای شیطان بزرگ و دولت فخیمه ی انگلیس در اشغال نظامی افغانستان و عراق شدند تا جای پای حضور برای صدر تر وریسم و بنیادگرائ ی داشته باشند تابه توانند اهداف دسترسی به سلاح هسته ای پروژه ی اتم یرا دنبال کنند؟
مشروط بر اینکه چرا وعده الهی در ایران نسبت به اکثریت مردم ایران وارونه عمل کرده است؟ یعنی اینکه به جای مجازات رساندن حاکمان دزد و غارتگر و جانی و عوامفریب و جنگ افروز تاکه مجازات شوند که 3 دهه است ثانیه ای از قتل وغارت و جنایت و خیانت وجنگ افروزی کردن علیه ی مردم ایران غافل نشده و وضعیت اشان آنگونه شده است که عباس پالیزدار در دانشگاه همدان به گشودن بخش کوچکی از پرونده ی غارتگران و مفسدان اقتصادی و دزدان بینت المال اشاره کرد و با افشای اسامی 44دانه درشت دزد که همین رفسنجانی روباه مکارو آقازاده هایش و سایر آخوندها و شرکای دزد حامی لوطی جماران درمیان این اسامی بود . عجیب تر اینکه چراخداوند اینجا به وعده ی خودش طبق ادعای وارونه ی رفسنجانی و نقل قول کردن پاسدار سربازجوحسین شریعتمداری به کمک افشا گر عباس پالیز دار نیامد تا مانع از باداشت و بازجوئی و اعتراف معکوس شدن وی شود تا اکنون سربازجو پاسدار حسین شریعتداری فرصت طلبانه نتواند شیپور را از در گشادش به نوازد ودست به شیاد گری و وارونه گوئی و تحریف کردن نزند ؟
بهرصورت سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری از موضع بازجوئی و مچ گیری تحلیل و مانور در راستای هداف مشخص علیه ی رقیب دست زده است . پس مشخص است که تعریف وتمجید کردن از رفسنجانی اگر چنانچه 100% به نفع خودش وباند مافیائی حاکم و ارگان فاشیستی سپاه سپاه پاسداران نباشد. معلوم است که همین حربه را تبدیل به چماق اتهامی و محکوم کردن رقیب می کند . یعنی بقول معروف ثابت می کند که سلام لر بی طمع نیست .بنابراین در دنباله ی یادداشت روز خود اینگونه از تغییر چرخش فرصت طلبانه ی رفسنجانی بهانه کسب کرده و باگزینه برداری کردن از بطبه ی جدید یا اعتراف وی ر نمازجمعه ی تهران چنین پاسخ خظبه وی را داده و دراز و متهم محاکمه اش کرده است:
اما، دو روز قبل، آيت الله هاشمي رفسنجاني در خطبه هاي نماز جمعه تهران تحليلي متفاوت از اين ماجرا ارائه كردند كه بايد گفت؛ اين تحليل اگرچه ترغيب به هوشياري و بهره گيري مناسب از شرايط پيش روي داشت ولي با عرض پوزش و متأسفانه از يكسو با تحليل قبلي ايشان در تناقض بود و از سوي ديگر با واقعيت هاي موجود همخواني چنداني نداشت. ايشان در بخشي از خطبه هاي نماز جمعه تهران گفت؛ «به اعتقاد من و بسياري از صاحب نظران ديگر، اينگونه نيست كه اين شرايط به نفع ما باشد، لذا نبايد از اين بحران اظهار خوشحالي كنيم... نبايد گفت اين مسئله معجزه خداوند است كه اين كشورها تنبيه شوند، چرا كه هر چند ممكن است تنبيهي براي آنها باشد اما قشر ضعيف جامعه نيز آسيب مي بينند و بايد مراقب اين مسئله بود... بايد ذخاير ارزي كشورمان را به نقطه مطمئني براي كشور تبديل كنيم كه در چنين حوادثي اقتصادمان به باد نرود... البته نمي خواهم آن بحث هاي انتقادي را مطرح كنم كه اين ذخاير حفظ شده است يا خير، بلكه بحث هشدار و تذكر است». درباره سخنان جمعه آيت الله هاشمي رفسنجاني اشاره به سه نكته ضروري به نظر مي رسد.الف: تذكر هوشمندانه و هشدار دلسوزانه ايشان قابل تقدير است مخصوصاً اين كه آيت الله هاشمي رفسنجاني شخصيتي انقلابي، شاگرد امام راحل (ره)، و برخوردار از تجربه اي چند ده ساله در خدمت به اسلام و انقلاب است، بنابراين، مسئولان محترم بايد هشدار دلسوزانه ايشان را قدر بدانند و در ارزيابي ها و چاره انديشي هاي خود روي آن محاسبه كنند.ب: بخشي از سخنان جمعه آيت الله هاشمي رفسنجاني- صرف نظر از صحت و سقم آن- با اظهارات قبلي ايشان تفاوتي در حد تناقض دارد كه البته تغيير ديدگاه شخصيت هاي سياسي نسبت به يك موضوع و ماجراي واحد، نه دور از انتظار است و نه خداي نخواسته قابل خرده گيري، اما آيت الله هاشمي اشاره اي به تغيير نظر قبلي خود نكردند بنابراين كمترين فايده در اشاره به اين تفاوت ها جست وجوي نظر قطعي و نهايي ايشان- به عنوان يك تحليلگر آگاه- است.آيت الله رفسنجاني در سخنان قبلي خود از بحران اقتصادي آمريكا با عنوان «يك وعده الهي» ياد كرده و آن را انتقام الهي از متجاوزان دانسته و با اشاره به اين بحران گفته بودند؛ «خدا مي داند كه چگونه و كي و در چه شرايطي متجاوزان را از پاي درآورد». اما در خطبه هاي جمعه اخير مي فرمايند؛ «نبايد گفت كه اين مسئله معجزه خداوند است كه اين كشورها تنبيه شوند»! و در حالي كه پيش از اين بحران مالي آمريكا را وعده الهي- بخوانيد ياري خداوند به مردم ايران- دانسته بودند، در سخنان جمعه خود مي گويند «به اعتقاد من و بسياري از صاحب نظران ديگر، اينگونه نيست كه اين شرايط به نفع ما باشد، لذا نبايد از اين بحران اظهار خوشحالي كنيم»!سؤال اين است كه چرا بايد تحليل قبلي آيت الله هاشمي رفسنجاني كه بحران اقتصادي آمريكا را «وعده الهي» و انتقام از متجاوزان دانسته بودند نپذيريم و تحليل اخير ايشان را پذيرا شويم؟ و حال آن كه تحليل قبلي آقاي رفسنجاني با تمامي شواهد و قرائن موجود انطباق كامل دارد و تحليل اخير، متأسفانه اينگونه نيست.ج- نه فقط مسئولان رسمي آمريكا و اروپا از بحران اقتصادي اخير به عنوان يك فاجعه بزرگ ياد مي كنند، بلكه رخدادهاي برخاسته از اين بحران، نظير ورشكستگي بانك ها و شركت هاي بزرگ، ناهنجاري هاي اجتماعي، بي اعتمادي گسترده مردمي و ده ها رخداد غيرقابل انكار ديگر از فاجعه عظيم و شكننده اي حكايت مي كنند كه آمريكا و اروپا را فرا گرفته است كه اين نكته مورد انكار آيت الله هاشمي نيز نبوده و نيست، اما درباره بخشي از اظهارات ايشان كه گفته اند «اين شرايط به نفع ايران نيست لذا نبايد از اين بحران اظهار خوشحالي كرد».بايد گفت؛ هشدار دلسوزانه ايشان قابل تقدير است، اما واقعيت آن است كه ايران اسلامي از اين بحران كمترين آسيب را مي بيند، بنابراين چرا از شكست دشمن و در امان بودن نسبتاً اميدوار كننده خود از بحران ياد شده خوشحال نباشيم؟ در اين زمينه، برخي از تحليل هاي دشمن كه به علت مستند بودن آنها، درخور توجه است مي تواند گوياي واقعيت باشد و از اين ميان به تحليل خبرگزاري بي بي سي - كه به يقين دوست ايران نيست- و از قول كارشناسان اقتصادي برجسته آمريكا و اروپا مطرح شده است، بسنده مي كنيم. بي بي سي مي نويسد؛«سؤالي كه قاعدتاً مطرح مي شود اين است كه آيا اين بحران بر اقتصاد ايران نيز تأثيري داشته يا خواهد داشت؟ تاكنون تنها نتيجه بحران مالي براي ايران اين بوده كه بهاي نفت خام پس از چند ماه افزايش سريع آن در بازارهاي بين المللي، در هفته هاي اخير تا حدودي كاهش يافته است. از سوي ديگر، در شرايط كنوني اقتصاد ايران از اين بحران مصون مي ماند و اين مصون ماندن از آثار بحران جهاني اخير غير عادي نيست. بديهي است همانگونه كه در صدر اين نوشته آمده است، هر دو حالت «دست كم گرفتن» و «بزرگ انگاشتن» دشمن، خسارت آفرين است. بنابراين ضمن آن كه هشدار دلسوزانه آيت الله هاشمي درخور تقدير است، نگراني ابراز شده ايشان با واقعيت ها انطباق چنداني نداشته و نبايد باعث دلشوره مردم شود. بلكه بحران اقتصادي اخير آمريكا و اروپا بدون ترديد، يك رخداد شكننده براي دشمن و به همان اندازه براي ملت ايران و ساير ملت هاي مسلمان خوشحال كننده است.
سر بازجو حسین شریعتمداری در پایان یادداشت روز خود برای اینکه بیشتر رفسنجانی و طیف حلقه زده بر گرد وی را به کوبد . این چنین از دولت نهم پاسدار گماشته احمدی نژاد و ایستادگی و مقاومت وی به نام مردم در برابر آمریکا دفاع و حمایت کرده است :
بالاخره، اگرچه ايستادگي و مقاومت دولت نهم در برابر باج خواهي هاي دشمنان، برخي از تحريم ها و قطع روابط اقتصادي با ايران را در پي داشته و انتقادهايي را برانگيخته است و شايد آنجا كه آيت الله هاشمي رفسنجاني مي گويند «البته نمي خواهم آن بحث هاي انتقادي را مطرح كنم» به همين مسئله اشاره داشته اند، اما، اين ايستادگي و مقاومت اسلامي و انقلابي، ضمن آن كه حفظ عزت و اقتدار نظام و مردم ايران را به دنبال داشته، در شرايط كنوني- و به لطف خداي سبحان- در امان بودن اقتصاد كشور از بحران اقتصادي اخير را نيز باعث شده است و اين همه، به گفته قبلي آيت الله هاشمي رفسنجاني «وعده الهي است و البته بايد صبر كرد، زيرا خدا مي داند چگونه و كي و در چه شرايطي متجاوزان را از پاي درآورد»
درخاتمه اینکه همانگونه که اشاره شد در رژیم تروریستی وبربر منش و تاریک اندیش جهل و جنون و خرافات و عوافریبی و جنگ افروز و غارتگرآخوندی چون مردم هر گز حق و حقوق و مطالباتی ندارند و هیچگونه محلی از اعراب در بستر جنگ قدرت و ثروت ندارند جز اینکه طور ابزاری شدن همچون دین برای مشروعیت دادن به رژیم نامشروع و ضدبشری بکار گرفته شوند . برای همین هست که پاسداریادداشت روز نویس نیاز به توضیح نمی بیند تا که تشریح کند که چگونه اقتصاد کشوری که تک پایه ی که در آمدش بر اساس در آمد نفت تنظیم می شود و طرح قانون مالیات ارزش افزوده اش که می توانست مکمل در آمد نفت باشد شکست خورده است . آنهم در شرایطی که روند افزایش واردات ادامه دارد که مکمل و موازی افزایش کسری بودجه می باشد بازهم با کمل پرروئی ووارونه گوئی می توان ادعای مضحک وکمدی کرد که بحرا ن اقتصادی و مالی و بانکی در آمریکاکه ترکش آن جهانی شده که حتی روسیه و چین را در برگرفته است در اقتصاد ویران و داغان شده وبی بر نامه ی ایران تأثیر ندارد ؟ ضمن اینکه سرباز جو حسین شریعتمدار ی بس ردانه ترجیح داده است تا با زیرابی رفتن دست به سانسور بزند و به با ز شدن داستان تف و تاق و ریش هم اشاره ای نکند. یعنی اینکه نه گوید که چگونه از دوران ریاست جمهوری رفسنجانی و حزب کار گزاران در کنار مجمع مصلحت نظام با تز مبارزه با ارزانی وسیاست تعدیل اقتصادیچگونه سیاست صندوق بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی برای به عضویت در آمدنش تلاش مستمر و پیگیر شد؟ بطوریکه تمامی سوبسید های دولتی ابتدا در مجمع مصلحت نظام وسپس از طریق دولت قطع شد ه است و اکنون برای مالیده کردنش به غنوان اهرم تبلیغاتی ریاست جمهوری دوره ی دهم قرار است که یارانه ی نقدی کردن مقطعی برای اقشار کم در آمددنبال و اجرا شو د. مشروط بر اینکه از سوی کارشناسان اقتصادی و بانکی و پولی هشدار داده شده است که اجرای این طرح منجر بر حجم نقدینگی یشتر پول در بازار شود و در نهایت منتهی به افزایش بیشتر تورم و گرانی و فقر و بیاری در جامعه خواهد شد.
هوشنگ – بهداد
یکشنبه 5 آبان ماه سال 1387
چرا خوشحال نباشيم ؟! ( يادداشت روز )
"چرا پاسدار حسین شریعتمداری با مچ گیری و برجسته کردن تناقض گوئی هایاخیر رفسنجانی از ترس افشای تف و تاق وریش، دست به سانسورزده است؟"
باز سربازجوی شکنجه گر معرکه گردان و وارونه گوی و تحریف گر سرباز جو حسین شریعتمداری وارد میدان شده است تا که با عوامفریبی از مبارزه ی پوشالی با دشمن آمریکا دفاع کند وضمن ابراز خوشحالی کردن از بحران اقتصادی و مالی و بانکی که در آمریکا به وجودآمده است که با مچ گیری ،خط و نشان برای رقبای خود به خصوص رفسنجانی و باند مافیائی حاکم در قدرت کشیده است . البته بدون آنکه بطور ریشه ای توضیح دهد که این خوشحالی ناشی از چیست و سهم مردم ایرانی که 80 % جمعیتش در زیر خط فقر اقتصادی زندگی می کنند و با تورم و گرانی افسار گسیخته ی حاکمبر جامعه که رتبه ی پنجم جهانی و مقام اولی منطقه ای دارد که عجیب در جامعه بیداد می کند ، این تورم و گرانی چگونه به وجود آمده و علت آن چیست و چه سهمی از این خوشحالی ادعا شده شامل حال این مردم فقیر و محروم وتهی دست شده که همچنان منتظر نان بر توی سفره های خالی اشان می باشند؟
یا اینکه کاهش نزولی بهای نفت و افزایش کسر بودجه تا سقف 54 میلیا دلار پیش بینی شده ی تا کنونی که از سوی بانک مرکزی ارائه شده است و صد البته بطور معجزه آسا افزایش قیمت ریالی دلار در ایران را بهمراه داشته است بطوری که بقول گزارشگر روزنامه ی جمهوری اسلامی 2 آبان برای اولین بار از مرز چهار رقمی گذشت و هر دلار به مبلغ 1010 تومان دتهران معامله شد. باز هم گفته نشده است که سهم مرم محروم وتهی دستان منتظر دریافت نان بر توی سفره های خالی اشان از این خوشحالی چه میز ان است؟ چرا پاسدار سر بازجو حسین شریعتمداری از قلم انداخته و این سهم خوشحالی مردم ایران اعلام نکرده است ؟ البته طبیعی است چون هدف نه مردم و پاسخگوئی به مطالبات شان نبوده و نه خواهد بود و نه ا ینکه هر گز نه پاسخ بلکه حتی اشاره ای هم به مردم و مطالبات شان نمی شود. زیراکه هدف نهائی جنگ و سگ دعواهای رقابتی بر سر کسب قدرت در راستای انباشت هرچه بیشتر ثروت و نحصاری کردن آن وحذف رقیب و ایجاد تضمین حاشیه ی امنیتی حفظ و بقای قدرت و ثروت انحصاری می باشد که 3 دهه است همین تلاش و سیاست به شیوه های گوناگون عوامفریبی و دین فروشی و جنگ افروزی میان رقبایدر گیر جنگ قدرت و ثروت ادامه داشته است .
عجیب وهم جالب و کمدی است که باتجربه ی شیوه بازجوئی و اصطلاح هدف وسیله را توجیه می کند و روش تصویر مار کشیدن و مار نشان دادن وبا گنده کردن کاذب و مقطعی و تاکتیکی عنوان پیشوند آیت الله به جای استفاده ی همیشگی حجت الاسلام به رفسنجانی داده شده است . صد البته بافراموش کردن اعترافات رفسنجانی در خطبه های نماز جمعه ی تهران که خطاب به بوش گفته بود که ایشان می داند که اگر چنانچه دراشغال نظامی افغانستان ما با آمریکا و بوش همکاری نکرده بود یم هنوز هم طالبان در افغانستان بر سر قدرت بود . یا اینکه در مورد شغال نظامی عراق عتراف کرد که اگرآمریکا از عراق اخراج نشود عراق برایش و یتنام و مرداب و باتلاقی دیگر خواهد شد . ام اکنون از هزینه ی 700 میلیارد دلار آمریکا در افغانستان وعراق گفته ونتیجه گرفته است که موجب شده اکنون دچار بحران اقتصادی و مالی و بانکی مواجه شود و ضمن صحه گذاشتن بر این نظر تأکید بر این جمله ی رفسنجانی کرده و در پایان چنین نتیجه گیری کردن از وی را نقل قول کرده است "اين يك وعده الهي است و البته بايد صبر كرد زيرا خدا مي داند كه چگونه و كي و در چه شرايطي متجاوزان را از پاي درآورد»."
ا لبته چون فقط به معلول پردخته شده و علت فراموش شده است با استناد به همین شیادی معلوم است که سیاست ابزاری کردن دین وعوامفریبی و دین فروشی می باشد که گفته نشده است پس مردم ایران وافغانستان و عراق وحتی فلسطین ولبنان چه گناهی کرده اند که می بایست هزینه ی بسیار سنگین و پر بهای جنگ افروزی بوش و انگلیس همکاری سران رژیم تروریستی آخوندی را به پردازند که برای بقای حکومت ننگین خودشان مجبور به همکاری با آمریکای شیطان بزرگ و دولت فخیمه ی انگلیس در اشغال نظامی افغانستان و عراق شدند تا جای پای حضور برای صدر تر وریسم و بنیادگرائ ی داشته باشند تابه توانند اهداف دسترسی به سلاح هسته ای پروژه ی اتم یرا دنبال کنند؟
مشروط بر اینکه چرا وعده الهی در ایران نسبت به اکثریت مردم ایران وارونه عمل کرده است؟ یعنی اینکه به جای مجازات رساندن حاکمان دزد و غارتگر و جانی و عوامفریب و جنگ افروز تاکه مجازات شوند که 3 دهه است ثانیه ای از قتل وغارت و جنایت و خیانت وجنگ افروزی کردن علیه ی مردم ایران غافل نشده و وضعیت اشان آنگونه شده است که عباس پالیزدار در دانشگاه همدان به گشودن بخش کوچکی از پرونده ی غارتگران و مفسدان اقتصادی و دزدان بینت المال اشاره کرد و با افشای اسامی 44دانه درشت دزد که همین رفسنجانی روباه مکارو آقازاده هایش و سایر آخوندها و شرکای دزد حامی لوطی جماران درمیان این اسامی بود . عجیب تر اینکه چراخداوند اینجا به وعده ی خودش طبق ادعای وارونه ی رفسنجانی و نقل قول کردن پاسدار سربازجوحسین شریعتمداری به کمک افشا گر عباس پالیز دار نیامد تا مانع از باداشت و بازجوئی و اعتراف معکوس شدن وی شود تا اکنون سربازجو پاسدار حسین شریعتداری فرصت طلبانه نتواند شیپور را از در گشادش به نوازد ودست به شیاد گری و وارونه گوئی و تحریف کردن نزند ؟
بهرصورت سر بازجو پاسدار حسین شریعتمداری از موضع بازجوئی و مچ گیری تحلیل و مانور در راستای هداف مشخص علیه ی رقیب دست زده است . پس مشخص است که تعریف وتمجید کردن از رفسنجانی اگر چنانچه 100% به نفع خودش وباند مافیائی حاکم و ارگان فاشیستی سپاه سپاه پاسداران نباشد. معلوم است که همین حربه را تبدیل به چماق اتهامی و محکوم کردن رقیب می کند . یعنی بقول معروف ثابت می کند که سلام لر بی طمع نیست .بنابراین در دنباله ی یادداشت روز خود اینگونه از تغییر چرخش فرصت طلبانه ی رفسنجانی بهانه کسب کرده و باگزینه برداری کردن از بطبه ی جدید یا اعتراف وی ر نمازجمعه ی تهران چنین پاسخ خظبه وی را داده و دراز و متهم محاکمه اش کرده است:
اما، دو روز قبل، آيت الله هاشمي رفسنجاني در خطبه هاي نماز جمعه تهران تحليلي متفاوت از اين ماجرا ارائه كردند كه بايد گفت؛ اين تحليل اگرچه ترغيب به هوشياري و بهره گيري مناسب از شرايط پيش روي داشت ولي با عرض پوزش و متأسفانه از يكسو با تحليل قبلي ايشان در تناقض بود و از سوي ديگر با واقعيت هاي موجود همخواني چنداني نداشت. ايشان در بخشي از خطبه هاي نماز جمعه تهران گفت؛ «به اعتقاد من و بسياري از صاحب نظران ديگر، اينگونه نيست كه اين شرايط به نفع ما باشد، لذا نبايد از اين بحران اظهار خوشحالي كنيم... نبايد گفت اين مسئله معجزه خداوند است كه اين كشورها تنبيه شوند، چرا كه هر چند ممكن است تنبيهي براي آنها باشد اما قشر ضعيف جامعه نيز آسيب مي بينند و بايد مراقب اين مسئله بود... بايد ذخاير ارزي كشورمان را به نقطه مطمئني براي كشور تبديل كنيم كه در چنين حوادثي اقتصادمان به باد نرود... البته نمي خواهم آن بحث هاي انتقادي را مطرح كنم كه اين ذخاير حفظ شده است يا خير، بلكه بحث هشدار و تذكر است». درباره سخنان جمعه آيت الله هاشمي رفسنجاني اشاره به سه نكته ضروري به نظر مي رسد.الف: تذكر هوشمندانه و هشدار دلسوزانه ايشان قابل تقدير است مخصوصاً اين كه آيت الله هاشمي رفسنجاني شخصيتي انقلابي، شاگرد امام راحل (ره)، و برخوردار از تجربه اي چند ده ساله در خدمت به اسلام و انقلاب است، بنابراين، مسئولان محترم بايد هشدار دلسوزانه ايشان را قدر بدانند و در ارزيابي ها و چاره انديشي هاي خود روي آن محاسبه كنند.ب: بخشي از سخنان جمعه آيت الله هاشمي رفسنجاني- صرف نظر از صحت و سقم آن- با اظهارات قبلي ايشان تفاوتي در حد تناقض دارد كه البته تغيير ديدگاه شخصيت هاي سياسي نسبت به يك موضوع و ماجراي واحد، نه دور از انتظار است و نه خداي نخواسته قابل خرده گيري، اما آيت الله هاشمي اشاره اي به تغيير نظر قبلي خود نكردند بنابراين كمترين فايده در اشاره به اين تفاوت ها جست وجوي نظر قطعي و نهايي ايشان- به عنوان يك تحليلگر آگاه- است.آيت الله رفسنجاني در سخنان قبلي خود از بحران اقتصادي آمريكا با عنوان «يك وعده الهي» ياد كرده و آن را انتقام الهي از متجاوزان دانسته و با اشاره به اين بحران گفته بودند؛ «خدا مي داند كه چگونه و كي و در چه شرايطي متجاوزان را از پاي درآورد». اما در خطبه هاي جمعه اخير مي فرمايند؛ «نبايد گفت كه اين مسئله معجزه خداوند است كه اين كشورها تنبيه شوند»! و در حالي كه پيش از اين بحران مالي آمريكا را وعده الهي- بخوانيد ياري خداوند به مردم ايران- دانسته بودند، در سخنان جمعه خود مي گويند «به اعتقاد من و بسياري از صاحب نظران ديگر، اينگونه نيست كه اين شرايط به نفع ما باشد، لذا نبايد از اين بحران اظهار خوشحالي كنيم»!سؤال اين است كه چرا بايد تحليل قبلي آيت الله هاشمي رفسنجاني كه بحران اقتصادي آمريكا را «وعده الهي» و انتقام از متجاوزان دانسته بودند نپذيريم و تحليل اخير ايشان را پذيرا شويم؟ و حال آن كه تحليل قبلي آقاي رفسنجاني با تمامي شواهد و قرائن موجود انطباق كامل دارد و تحليل اخير، متأسفانه اينگونه نيست.ج- نه فقط مسئولان رسمي آمريكا و اروپا از بحران اقتصادي اخير به عنوان يك فاجعه بزرگ ياد مي كنند، بلكه رخدادهاي برخاسته از اين بحران، نظير ورشكستگي بانك ها و شركت هاي بزرگ، ناهنجاري هاي اجتماعي، بي اعتمادي گسترده مردمي و ده ها رخداد غيرقابل انكار ديگر از فاجعه عظيم و شكننده اي حكايت مي كنند كه آمريكا و اروپا را فرا گرفته است كه اين نكته مورد انكار آيت الله هاشمي نيز نبوده و نيست، اما درباره بخشي از اظهارات ايشان كه گفته اند «اين شرايط به نفع ايران نيست لذا نبايد از اين بحران اظهار خوشحالي كرد».بايد گفت؛ هشدار دلسوزانه ايشان قابل تقدير است، اما واقعيت آن است كه ايران اسلامي از اين بحران كمترين آسيب را مي بيند، بنابراين چرا از شكست دشمن و در امان بودن نسبتاً اميدوار كننده خود از بحران ياد شده خوشحال نباشيم؟ در اين زمينه، برخي از تحليل هاي دشمن كه به علت مستند بودن آنها، درخور توجه است مي تواند گوياي واقعيت باشد و از اين ميان به تحليل خبرگزاري بي بي سي - كه به يقين دوست ايران نيست- و از قول كارشناسان اقتصادي برجسته آمريكا و اروپا مطرح شده است، بسنده مي كنيم. بي بي سي مي نويسد؛«سؤالي كه قاعدتاً مطرح مي شود اين است كه آيا اين بحران بر اقتصاد ايران نيز تأثيري داشته يا خواهد داشت؟ تاكنون تنها نتيجه بحران مالي براي ايران اين بوده كه بهاي نفت خام پس از چند ماه افزايش سريع آن در بازارهاي بين المللي، در هفته هاي اخير تا حدودي كاهش يافته است. از سوي ديگر، در شرايط كنوني اقتصاد ايران از اين بحران مصون مي ماند و اين مصون ماندن از آثار بحران جهاني اخير غير عادي نيست. بديهي است همانگونه كه در صدر اين نوشته آمده است، هر دو حالت «دست كم گرفتن» و «بزرگ انگاشتن» دشمن، خسارت آفرين است. بنابراين ضمن آن كه هشدار دلسوزانه آيت الله هاشمي درخور تقدير است، نگراني ابراز شده ايشان با واقعيت ها انطباق چنداني نداشته و نبايد باعث دلشوره مردم شود. بلكه بحران اقتصادي اخير آمريكا و اروپا بدون ترديد، يك رخداد شكننده براي دشمن و به همان اندازه براي ملت ايران و ساير ملت هاي مسلمان خوشحال كننده است.
سر بازجو حسین شریعتمداری در پایان یادداشت روز خود برای اینکه بیشتر رفسنجانی و طیف حلقه زده بر گرد وی را به کوبد . این چنین از دولت نهم پاسدار گماشته احمدی نژاد و ایستادگی و مقاومت وی به نام مردم در برابر آمریکا دفاع و حمایت کرده است :
بالاخره، اگرچه ايستادگي و مقاومت دولت نهم در برابر باج خواهي هاي دشمنان، برخي از تحريم ها و قطع روابط اقتصادي با ايران را در پي داشته و انتقادهايي را برانگيخته است و شايد آنجا كه آيت الله هاشمي رفسنجاني مي گويند «البته نمي خواهم آن بحث هاي انتقادي را مطرح كنم» به همين مسئله اشاره داشته اند، اما، اين ايستادگي و مقاومت اسلامي و انقلابي، ضمن آن كه حفظ عزت و اقتدار نظام و مردم ايران را به دنبال داشته، در شرايط كنوني- و به لطف خداي سبحان- در امان بودن اقتصاد كشور از بحران اقتصادي اخير را نيز باعث شده است و اين همه، به گفته قبلي آيت الله هاشمي رفسنجاني «وعده الهي است و البته بايد صبر كرد، زيرا خدا مي داند چگونه و كي و در چه شرايطي متجاوزان را از پاي درآورد»
درخاتمه اینکه همانگونه که اشاره شد در رژیم تروریستی وبربر منش و تاریک اندیش جهل و جنون و خرافات و عوافریبی و جنگ افروز و غارتگرآخوندی چون مردم هر گز حق و حقوق و مطالباتی ندارند و هیچگونه محلی از اعراب در بستر جنگ قدرت و ثروت ندارند جز اینکه طور ابزاری شدن همچون دین برای مشروعیت دادن به رژیم نامشروع و ضدبشری بکار گرفته شوند . برای همین هست که پاسداریادداشت روز نویس نیاز به توضیح نمی بیند تا که تشریح کند که چگونه اقتصاد کشوری که تک پایه ی که در آمدش بر اساس در آمد نفت تنظیم می شود و طرح قانون مالیات ارزش افزوده اش که می توانست مکمل در آمد نفت باشد شکست خورده است . آنهم در شرایطی که روند افزایش واردات ادامه دارد که مکمل و موازی افزایش کسری بودجه می باشد بازهم با کمل پرروئی ووارونه گوئی می توان ادعای مضحک وکمدی کرد که بحرا ن اقتصادی و مالی و بانکی در آمریکاکه ترکش آن جهانی شده که حتی روسیه و چین را در برگرفته است در اقتصاد ویران و داغان شده وبی بر نامه ی ایران تأثیر ندارد ؟ ضمن اینکه سرباز جو حسین شریعتمدار ی بس ردانه ترجیح داده است تا با زیرابی رفتن دست به سانسور بزند و به با ز شدن داستان تف و تاق و ریش هم اشاره ای نکند. یعنی اینکه نه گوید که چگونه از دوران ریاست جمهوری رفسنجانی و حزب کار گزاران در کنار مجمع مصلحت نظام با تز مبارزه با ارزانی وسیاست تعدیل اقتصادیچگونه سیاست صندوق بین المللی پول و سازمان تجارت جهانی برای به عضویت در آمدنش تلاش مستمر و پیگیر شد؟ بطوریکه تمامی سوبسید های دولتی ابتدا در مجمع مصلحت نظام وسپس از طریق دولت قطع شد ه است و اکنون برای مالیده کردنش به غنوان اهرم تبلیغاتی ریاست جمهوری دوره ی دهم قرار است که یارانه ی نقدی کردن مقطعی برای اقشار کم در آمددنبال و اجرا شو د. مشروط بر اینکه از سوی کارشناسان اقتصادی و بانکی و پولی هشدار داده شده است که اجرای این طرح منجر بر حجم نقدینگی یشتر پول در بازار شود و در نهایت منتهی به افزایش بیشتر تورم و گرانی و فقر و بیاری در جامعه خواهد شد.
هوشنگ – بهداد
یکشنبه 5 آبان ماه سال 1387